پریسا محمدیان کلخوران؛ محمد بحرانی
چکیده
هدف این پژوهش آن است که عملکرد چند روش یادگیری ماشین را در دستهبندی اشعار فارسی به دو گروه تلمیحدار و بدون تلمیح، بررسی کند. برای این کار از روشهای نظارتشده بیز ساده، ماشین بردار پشتیبان، درخت تصمیم، جنگل تصادفی، k نزدیکترین همسایه، رگرسیون لجستیک و الگوریتم پرسپترون چندلایه استفاده میشود. پس از جمعآوری دادههای برچسبخورده ...
بیشتر
هدف این پژوهش آن است که عملکرد چند روش یادگیری ماشین را در دستهبندی اشعار فارسی به دو گروه تلمیحدار و بدون تلمیح، بررسی کند. برای این کار از روشهای نظارتشده بیز ساده، ماشین بردار پشتیبان، درخت تصمیم، جنگل تصادفی، k نزدیکترین همسایه، رگرسیون لجستیک و الگوریتم پرسپترون چندلایه استفاده میشود. پس از جمعآوری دادههای برچسبخورده در قالب دو فایل متنی، هر کدام از ابیات به بردار عددی تبدیل میشوند و پس از ادغام دادهها و تقسیم آنها به دو دسته آموزش و آزمون، الگوریتم مدنظر بر روی دادههای آموزشی پیادهسازی و بر روی دادههای آزمون، آزمایش میگردد تا دقت عملکرد الگوریتم سنجیده شود. خروجی هر الگوریتم، برچسب پیشبینی شده توسط ماشین برای ابیات موردنظر است. شیوه ارزیابی الگوریتمها نیز روش LOOCV میباشد. نتایج ارزیابی نشان میدهد که الگوریتمهای بیز ساده با 76.09%، رگرسیون لجستیک با 76.09%، پرسپترون چند لایه با 75.22% و ماشین بردار پشتیبان با 74.35% نسبت به الگوریتمهای دیگر عملکرد بهتری دارند. در مجموع و با توجه به سایر معیارها از جمله معیار اف-1 و زمان اجرا، میتوان گفت که بهترین عملکرد مربوط به الگوریتم بیز ساده است.
راضیه قلی پور هفشجانی؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
چکیدهمبانی نظری دستور نقشگرای نظام بنیاد بهعنوان نظریهای عام و پیکره بنیاد با جهتگیریهای نقشی و معنایی که تمرکزش بر متن و حیطه موردنظرش کاربرد زبان در بافت است، باید درباره همه زبانها و آثار زبانی صدق کند. در این دستور انواع تجربیات درونی و بیرونی ما در قالب فرایندها و بهواسطه فرانقش تجربی بیان میشوند که نمود دستوری آن ...
بیشتر
چکیدهمبانی نظری دستور نقشگرای نظام بنیاد بهعنوان نظریهای عام و پیکره بنیاد با جهتگیریهای نقشی و معنایی که تمرکزش بر متن و حیطه موردنظرش کاربرد زبان در بافت است، باید درباره همه زبانها و آثار زبانی صدق کند. در این دستور انواع تجربیات درونی و بیرونی ما در قالب فرایندها و بهواسطه فرانقش تجربی بیان میشوند که نمود دستوری آن در زبان از طریق نظام گذرایی است. ازاینرو، با بررسی و تعیین افعال و فرآیندها و میزان رخداد آنها در متون دراماتیک، میتوان از این سازوکار بهعنوان ابزاری برای تعبیر و تحلیل سبکی نمایشنامهها و همچنین بررسی نقش زبان در ساختار درام و آشکارسازی وجوه مختلف آن بهره جست. در پژوهش حاضر پنج نمایشنامه مطرح فارسی معاصر را بر اساس نظام گذرایی در این چارچوب موردبررسی قرارداده ایم و درصد و بسامد وقوع انواع فرایندها در هر نمایشنامه را بهعنوان شاخصی سبکی در نظر گرفته ایم که هم ویژگیهای ساختاری منحصر به متون دراماتیک را نمایان میکند و هم ویژگیهای سبکی هر نمایشنامه و نمایشنامهنویس را.
محمد دبیرمقدم؛ حسین رئیسی
چکیده
آرایه های ادبی ازجمله ابزارهای بلاغی پرکاربرد برای نوشتن تیترهای خبری جذاب هستند. با وجود این، درباره ی کاربرد این عناصر در یک بافت ورزشی پژوهش های اندکی انجام گرفته است. از همین رو، مقاله ی کنونی به بررسی پرکاربردترین آرایه های ادبی در تیترهای خبری روزنامه های ورزشی ایرانی پرداخته است. در این راستا، تعداد 185 تیتر دربرگیرنده ی آرایه ...
بیشتر
آرایه های ادبی ازجمله ابزارهای بلاغی پرکاربرد برای نوشتن تیترهای خبری جذاب هستند. با وجود این، درباره ی کاربرد این عناصر در یک بافت ورزشی پژوهش های اندکی انجام گرفته است. از همین رو، مقاله ی کنونی به بررسی پرکاربردترین آرایه های ادبی در تیترهای خبری روزنامه های ورزشی ایرانی پرداخته است. در این راستا، تعداد 185 تیتر دربرگیرنده ی آرایه های ادبی که در بازه ی زمانی سه ماهه ای از هشت روزنامه ی ورزشی برگرفته شده بودند، طبق انگاره ی لی (1994) دسته بندی شدند. بر اساس یافته های این مطالعه، دو آرایه ی ادبی تلمیح و ایهام روی هم رفته بیش از نیمی از مجموع آرایه ها را به خود اختصاص دادند. همچنین، آرایه های تشخیص، تضاد (متناقض نما)، تکرار و تضمین دارای کم ترین بسامد بودند. بررسی تیترها همچنین حاکی از آن بود که اگرچه کاربرد آرایه ها علاوه بر افزودن بُعد زیبایی شناختی به متن، موجب نزدیکی هر چه بیش تر زبان نوشتاری به زبان محاوره ای شده است، در عین حال، درک برخی دیگر از تیترها مستلزم دانش زمینه ی بالایی از جانب خوانندگان است.
سعید لبافان؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
هدف اصلی از نگارش این مقاله، به دست دادن توصیفی از نظام مطابقۀ زبان خانیکی بر پایۀ دادههای تجربی میباشد. این گونۀ زبانی متعلق به شاخۀ غربی جنوبی زبانهای ایرانی است. این زبان مانند بسیاری از دیگر زبانهای بومی ایران، در خطر نابودی است. این زبان در روستای «خانیک»، که گویشوران آن را «خونک» [xunek] تلفظ میکنند، گفتوگو ...
بیشتر
هدف اصلی از نگارش این مقاله، به دست دادن توصیفی از نظام مطابقۀ زبان خانیکی بر پایۀ دادههای تجربی میباشد. این گونۀ زبانی متعلق به شاخۀ غربی جنوبی زبانهای ایرانی است. این زبان مانند بسیاری از دیگر زبانهای بومی ایران، در خطر نابودی است. این زبان در روستای «خانیک»، که گویشوران آن را «خونک» [xunek] تلفظ میکنند، گفتوگو میشود. در این مقاله، توصیف الگوهای نظام مطابقه بر مبنای نظامهای پنجگانه کامری (1978) صورت میگیرد. در تحلیلهای ارائه شده بر روی دادههای این زبان، مشخص خواهد شد که به لحاظ مطابقه، نظام انطباق دوگانه در این زبان دستوری شده است که حساس به مؤلفههای «زمان»، «نمود»، «شخص»، و «ویژگی معنایی فاعل» است. بدین ترتیب که در جملات دارای افعال «+ حال»، چه افعال لازم و چه افعال متعدی، نظام مطابقه ’فاعلی-مفعولی‘ است و در جملات دارای افعال «+ گذشته»، «+کامل»، «+سوم شخص مفرد»، و «+روانشناختی»، چه افعال لازم و چه افعال متعدی، نظام مطابقه غیر’فاعلی-مفعولی‘ است. در نظام ’فاعلی-مفعولی‘، فاعل همواره به صورت پسوند تصریفی مطابقه در فعل صورتبندی میشود و در نظام غیر’فاعلی-مفعولی‘، که واژهبستهای غیرفاعلی، وظیفۀ مطابقه را به عهده دارند، شاهد ردۀ ’خنثی‘ هستیم.
مژده پارساکیا؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
ساختهای شرطی عبارتهای زبانی هستند که در آن وقوع پدیده یا وضعیتی مشروط به وقوع پدیده یا وضعیتی دیگر است. این نوع ساخت با توجه به ویژگیهای معنایی خود از الگویهای ساختاری متفاوتی برخوردار است. این پژوهش بهمنظور تبیین چگونگی بازنمایی دو مقولۀ فعلی نمود و وجه و ارتباط میان آنها در ساختار شرطیهای زبان فارسی صورت گرفت. در پژوهش ...
بیشتر
ساختهای شرطی عبارتهای زبانی هستند که در آن وقوع پدیده یا وضعیتی مشروط به وقوع پدیده یا وضعیتی دیگر است. این نوع ساخت با توجه به ویژگیهای معنایی خود از الگویهای ساختاری متفاوتی برخوردار است. این پژوهش بهمنظور تبیین چگونگی بازنمایی دو مقولۀ فعلی نمود و وجه و ارتباط میان آنها در ساختار شرطیهای زبان فارسی صورت گرفت. در پژوهش حاضر، مؤلفههای نمود و وجه به ترتیب بر اساس رویکردهای کامری (1976) و پالمر (2001) و دسته بندی معنایی شرطیها نیز بر اساس رویکرد ردهشناسی جهان ممکن دکلرک و رید (2001) مورد بررسی قرار گرفت. پیکرۀ پژوهش شامل 540 ساخت شرطی و مستخرج از مجموع 5 اثر از داستاننویسان معاصر بود. تحلیل ساختهای شرطی زبان فارسی نشان داد که نمود دستوری در چنین ساختهایی غالباً در نقش ثانویه و کارکرد وجهی ظاهر میشود. همچنین در اغلب ساختهای شرطی به منظور بیان غیرواقعی بودن بند شرط از وجه التزامی استفاده میشود.
صادق همتی؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
ترکی قشقایی از زبانهای ترکی جنوبغربی (اُغوز) در ایران است که در نتیجه تماس شدید و طولانیمدت با فارسی دچار تغییراتی عمیق در همه سطوح زبانی شده است. این پژوهش به بررسی تغییراتی که در نتیجه این تماس در راهکارهای ترکیبکردن بندها در ساخت جملات مرکب ایجاد شده، پرداخته است. این تغییرات شامل تغییرات صورتگرفته در همپایهسازی بندها ...
بیشتر
ترکی قشقایی از زبانهای ترکی جنوبغربی (اُغوز) در ایران است که در نتیجه تماس شدید و طولانیمدت با فارسی دچار تغییراتی عمیق در همه سطوح زبانی شده است. این پژوهش به بررسی تغییراتی که در نتیجه این تماس در راهکارهای ترکیبکردن بندها در ساخت جملات مرکب ایجاد شده، پرداخته است. این تغییرات شامل تغییرات صورتگرفته در همپایهسازی بندها و همچنین راهکارهای ناهمپایهسازی در بندهای موصولی، متممی و قیدی میشود. در این پژوهش با بررسی و تحلیل پیکرهای نوشتاری متشکل از هفت کتاب داستان علاوه بر تعیین موارد تغییرات، سعی شده است تا با بررسی کمی آنها در پیکره، میزان گستردگی و پیشرفتشان نیز مشخص شود و نتایج تحقیقات پیشین در این زمینه هم مجدداً مورد ارزیابی قرار گیرد. چارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش مدل کپی رمز است که توسط لارس یوهانسون معرفی شده و در بسیاری از تحقیقات مرتبط با زبانشناسی تماس در زبانهای ترکی مورد استفاده قرار گرفته است.
نورالرحمن ناصح؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
چکیده تمام زبانهای جهان ساخت مجهول دارند که درفرایند مجهولسازی به گونهای مختلف رفتار میکنند، نوعی ازساخت مجهول در زبانهای جهان به صورت تحلیلی است که زبانهای ایرانی معمولا از این روش برای ساخت مجهول استفاده میکنند. زبان پشهای که یکی اززبانهای ایرانی شرقی است، ساخت مجهول تحلیلی دارد. کینن و درایر(2007) فعلهای کمکی مجهول ...
بیشتر
چکیده تمام زبانهای جهان ساخت مجهول دارند که درفرایند مجهولسازی به گونهای مختلف رفتار میکنند، نوعی ازساخت مجهول در زبانهای جهان به صورت تحلیلی است که زبانهای ایرانی معمولا از این روش برای ساخت مجهول استفاده میکنند. زبان پشهای که یکی اززبانهای ایرانی شرقی است، ساخت مجهول تحلیلی دارد. کینن و درایر(2007) فعلهای کمکی مجهول ساز را به چهار نوع تقسیم کرده اند. در این مقاله ساخت مجهول درزبان پشهای به گونهای ساختی و واژگانی مورد پژوهش قرارداده شده است. درزبان پشهای الگوی رایج مجهولسازی یا همون ساختی که در آن فعلهای کمکی /biʈʃæ/و bitek"شدن" هستند که اولی برای فاعل دستوری مونث ودومی برای فاعل دستوری مذکر مورد استفاده قرار میگیرند، هم چنان مفعول صریح میشود فاعل دستوری، فاعل معلوم میشود نقشباخته یا محذوف، فعل معلوم میشود صفت مفعولی. الگویهای دیگر مجهولسازی نیز در زبانپشهای وجود دارند، که در بخش دوم این مقاله تحت عنوان مجهول واژگانی و معنایی مورد برسی قرار گرفتهاند یعنی آن نوع ساخت مجهول که فرایند ساختی مجهول سازی در آن به گونهای منظم عمل نمیکند. کارکرد این مقاله بسیار واضح و گویا است، متن زبان پشهای آوانویسی شده مثالها به زبان فارسی نیز برگردان شدهاند تا درتحلیل دادهها مشکل ایجاد نگردد. در آوانگاری این پژوهش از الفبای آوایی بین المللی استفاه شده است.
عنایت الرحمن مایار؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
در این مقاله ساخت مجهول زبان پشتو به بررسی گرفته شده است، زبان پشتو دارای ساخت مجهول بوده، که از لحاظ ساختاری در بسیاری موارد با ساخت مجهول زبان فارسی مشابهت های دارند. در این مقاله ابتدا به شناخت و توضیحات ساخت مجهول از سوی دستور نویسان زبان پشتو و زبان شناسان پرداخته شده است. از آنجائیکه زبانهای جهان به گونه های مختلف ساخت مجهول را ...
بیشتر
در این مقاله ساخت مجهول زبان پشتو به بررسی گرفته شده است، زبان پشتو دارای ساخت مجهول بوده، که از لحاظ ساختاری در بسیاری موارد با ساخت مجهول زبان فارسی مشابهت های دارند. در این مقاله ابتدا به شناخت و توضیحات ساخت مجهول از سوی دستور نویسان زبان پشتو و زبان شناسان پرداخته شده است. از آنجائیکه زبانهای جهان به گونه های مختلف ساخت مجهول را می سازند که میتوان آن را به "مجهول تحلیلی" و "مجهول صرفی" تقسیم نمود. در زبان پشتو ساخت مجهول را با فعل کمکی مجهول ساز می سازند، که در نتیجه ساخت مجهول آن از نوع "مجهول تحلیلی" است. آلگوی رایج فعل کمکی مجهول ساز در زبان پشتو از کتگوری فعل های کمکی (بودن یا شدن) است. و همچنان فعل اصلی در فرایند تغییر از معلوم به مجهول به صورت صفت یا صفت مفعولی ظاهر می شود. فاعل جملۀ معلوم در گذر از معلوم به مجهول در بیشترین موارد حذف می شود، ولی میتوان آن را به عنوان یک (ترکیب اداتی) ذکر کرد، که دارای حالت نقش باخته خواهد بود. مفعول جملۀ معلوم در ساخت مجهول به جایگاه فاعل دستوری ارتقاء پیدا می کند، و فعل هم در روساخت به گونۀ لازم ظاهر می شود، که در مجهول غیرمبهم دارای صورت صفت مفعولی بوده، و در مجهول مبهم برای تخفیف و کوتاه سازی حذف می شود.
عصمت الله میاخیل؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
زبان پشتو از لحاظ ردهشناسی در زبانهای (فاعل _ مفعول_ فعل) یا (SOV) است. اینزبان از جمله زبانهای پساضافهای میباشد. اینزبان به ترتیب واژهبنیادی در بندهایمستقل، همپایه و وابسته(فاعل_ مفعول_ فعل) است. این زبان در کشورهای افغانستان و پاکستان حتی در هندوستان صحبت میشود. زبان رسمی و ملی افغانستان میباشد. اکثریت گویشوراناصلی ...
بیشتر
زبان پشتو از لحاظ ردهشناسی در زبانهای (فاعل _ مفعول_ فعل) یا (SOV) است. اینزبان از جمله زبانهای پساضافهای میباشد. اینزبان به ترتیب واژهبنیادی در بندهایمستقل، همپایه و وابسته(فاعل_ مفعول_ فعل) است. این زبان در کشورهای افغانستان و پاکستان حتی در هندوستان صحبت میشود. زبان رسمی و ملی افغانستان میباشد. اکثریت گویشوراناصلی کشورافغانستان پشتوزبان میباشد. زبان -پشتو از جمله زبانهای ایرانیشرقی است که در جملههای شرطی مثل دیگر زبانهایجهان، بندشرط در آن پیشاز جوابشرط ظاهر میشود. گاهی اوقات در صورتهای خاص و تاکیدی بندشرط میتواند بعد از جوابشرط هم بیاید. در زبان پشتو، آداتشرطی(kӘ) در اول جملۀ نخست و در جایگاه دوم جملۀ نخست و یا هم در اول جملۀ دوم میتواند بیاید. ساختِ جملههای شرطی که جملۀ مرکب است، در زبان پشتو جملهفرعی(بندشرط) معمولاً قبل از جمله یا بند اصلی میآید. طوریکه از نام آن معلوم می-شود هردوجمله توسط آداتِ شرطیه (kӘ) یکجا میشود. (kӘ) در اول جملهی فرعی میآید. همچنان گاهیاوقات همراه با (kӘ) در جملۀ شرطی آداتِ (no) و یا هم آدات(xo) میآید، ولی بیشتر در اول جملات برای شرط ظاهر میشود. در جملاتشرطی آدات(eČ) هم معنی (kӘ) را میتواند بدهد.
رضامراد صحرایی؛ حسین بازوبندی؛ حامد مولایی کوهبنانی
چکیده
در راستای تقویت گونۀ علمی زبان فارسی، واژهگزینی در برابر اصطلاحات علمی زبانهای خارجی و شناخت دقیق سازوکارهای واژهسازی در این گونۀ علمی و ظرفیتهای آن از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار است. در مورد فرایندهای واژهسازی واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی پژوهشهای آماری و پیکرهبنیاد اندکی انجام شده است. در این میان، ...
بیشتر
در راستای تقویت گونۀ علمی زبان فارسی، واژهگزینی در برابر اصطلاحات علمی زبانهای خارجی و شناخت دقیق سازوکارهای واژهسازی در این گونۀ علمی و ظرفیتهای آن از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار است. در مورد فرایندهای واژهسازی واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی پژوهشهای آماری و پیکرهبنیاد اندکی انجام شده است. در این میان، یکی از حوزههایی که تاکنون به طور جامع به آن پرداخته نشده، حوزه حمل و نقل در سطح چهار حوزۀ اصلی آن است. از این رو، پژوهش حاضر، با روش توصیفیتحلیلی به بررسی مقابلهای فرایندهای واژهسازی واژههای مصوب فرهنگستان و معادل انگلیسی آنها در حوزههای حمل و نقل درونشهری-جادهای، دریایی، ریلی و هوایی در هشت دفتر اول، شامل 2929 واژه فارسی و 2929 واژه انگلیسی (جمعاً 5858 واژه) میپردازد. نتایج نشان میدهد فرایندهای واژهسازی غالب در واژههای فرهنگستان به ترتیب درصد عبارتند از ترکیب (77/11%)، ترکیب-اشتقاق (69/6%) و اشتقاق (06/4%). همچنین، کمتر از یک درصد از کل پیکره با استفاده از دیگر فرایندهای واژهسازی یعنی کوتهنویسی، ترخیم (و کوتاهسازی)، آمیزهسازی و تکرار ساخته شدهاند. علاوه بر این، 36/73% از دادهها حاصل ساخت نحوی و14/3% نیز حاصل هیچگونه فرایند واژهسازی نیستند و به صورت واژههایی بسیط به کار رفتهاند. در مقابل، فرایندهای واژهسازی غالب معادلهای انگلیسی به ترتیب عبارتند از ترکیب-اشتقاق (56/39%)، ترکیب (57/32%) و اشتقاق (87/5%)؛ کمتر از 5 درصد از واژههای انگلیسی نیز به ترتیب بسامد با استفاده از فرایندهای کوتهنویسی، ترخیم و آمیزهسازی ساخته شدهاند. بعلاوه، در زبان انگلیسی 03/10% از دادهها به صورت ساخت نحوی تولید شده و 2/7% از واژهها، بسیط هستند.
مسعود دهقان؛ نیما مشتاقی؛ شهلا رقیب دوست؛ کورش صابری
چکیده
پیوستگی یکی از ویژگیهای ساخت گفتمان است که فقدان آن در گفتمان سالمندان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر سبب عدم درک گفتمان این بیماران میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیوستگی در گفتمان سالمندان کٌردزبان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر انجام گرفته است. ماهیت روششناسی این پژوهشِ کمی، علّی-مقایسهای بوده که در یکی از خانه های سالمندان ...
بیشتر
پیوستگی یکی از ویژگیهای ساخت گفتمان است که فقدان آن در گفتمان سالمندان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر سبب عدم درک گفتمان این بیماران میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیوستگی در گفتمان سالمندان کٌردزبان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر انجام گرفته است. ماهیت روششناسی این پژوهشِ کمی، علّی-مقایسهای بوده که در یکی از خانه های سالمندان کرمانشاه در سال 1398 انجام گرفته و جامعۀ آماری این پژوهش شامل 20 نفر (10 نفر بیمار زوال عقل نوع آلزایمر و 10 نفر سالمند سالم) که بر اساس سن (63 تا 75 ساله)، جنسیت (زن و مرد)، بیسوادبودن و گویشور زبان کٌردی (گویش کلهری) همتا شدهاند. آزمون تعیین سطح کارکرد حافظه (CDR) برای تعیین میزان زوال عقل برگزار و افراد با نمرات (2>نمره≥5/0) انتخاب شدند. سپس، به مدت 10 دقیقه به پرسشهای مربوط به خانواده، زندگی و فعالیتهای روزمره و نیز چگونگی مراسم عید نوروز پاسخ دادند. بررسی پیوستگی در پژوهش حاضر بر اساس دیدگاه لین و همکاران انجام گرفته و نتایج آماری با استفاده از نرمافزار SPSS نسخۀ 16 آزمون تیمستقل بدست آمد. یافتهها حاکی از آن است که تفاوت معناداری در استفاده از پیوستگی فراگیر و پیوستگی موضعی در گفتمان بین دو گروه سالمندان کٌردزبان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر و سالمندان طبیعی به ترتیب (004/0=P) و (003/0=P) وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد که میزان استفاده از هر دو نوع پیوستگی فراگیر و پیوستگی موضعی در گفتمان سالمندان کٌردزبان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر از فراوانی کمتری برخوردار است، اگرچه عدم حضور پیوستگی فراگیر مشهودتر است.
محمد دبیرمقدم؛ ویدا شقاقی؛ مجتبی منشی زاده؛ سید حسین پیری
چکیده
زبان فارسی جزو زبان های فعل پایانی است. بند در فارسی، مانند زبان های دیگر، علاوه بر عناصر اصلی دارای عناصر غیر اصلی نیز می باشد که نبود آنها بند را غیر دستوری نمی کند؛ اما گوینده یا نویسنده برای بیان مقاصد خود از آنها بهره می برد. در پژوهش حاضر سعی شده است تا وضعیت جایگاه پسا فعلی عناصر غیر اصلی بند در سیاق محاوره ای مورد مطالعه قرار گیرد ...
بیشتر
زبان فارسی جزو زبان های فعل پایانی است. بند در فارسی، مانند زبان های دیگر، علاوه بر عناصر اصلی دارای عناصر غیر اصلی نیز می باشد که نبود آنها بند را غیر دستوری نمی کند؛ اما گوینده یا نویسنده برای بیان مقاصد خود از آنها بهره می برد. در پژوهش حاضر سعی شده است تا وضعیت جایگاه پسا فعلی عناصر غیر اصلی بند در سیاق محاوره ای مورد مطالعه قرار گیرد و به عوامل ناظر بر قرارگیری این عناصر در جایگاه قبل و بعد از فعل پرداخته شود. برای این منظور تعداد 893 بند مقلوب به چپ در پیکره مورد بررسی قرارگرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در این سیاق تنها افزوده های مکانی و مقصد درجایگاه پسا فعلی قرارمی گیرند و این جایگاه به طور عمده جایگاه اطلاع مفروض و غیر تاکیدی است. همچنین قرار گرفتن این افزوده ها قبل و بعد از فعل اتفاقی نمی باشد و عواملی بر آن ناظر است. علاوه بر این، عناصر اصلی بند در جایگاه پسا فعلی قرار نمی گیرند.
سمیه آقابابایی؛ محمدمهدی زمانی؛ نعمت الله ایران زاده
چکیده
با توجه به اهمیت آثار ادبی فارسی در مطالعات زبانشناختی، مطالعۀ آثار علمیای که برای معرفی یا نقد آثار ادبی فارسی برجسته تألیف شدهاند قابل توجه است. البته این آثار علمی در موارد بسیاری بهسبب اشکال در کاربرد گونۀ علمی زبان فارسی از هدف خود، یعنی شناساندن آثار ادبی مهم، دور میشوند. پژوهش حاضر به مطالعۀ کاربرد زبان علم در آثاری ...
بیشتر
با توجه به اهمیت آثار ادبی فارسی در مطالعات زبانشناختی، مطالعۀ آثار علمیای که برای معرفی یا نقد آثار ادبی فارسی برجسته تألیف شدهاند قابل توجه است. البته این آثار علمی در موارد بسیاری بهسبب اشکال در کاربرد گونۀ علمی زبان فارسی از هدف خود، یعنی شناساندن آثار ادبی مهم، دور میشوند. پژوهش حاضر به مطالعۀ کاربرد زبان علم در آثاری از مؤید شیرازی (1362)، پورنامداریان (1368)، زرین-کوب (1378) و خرمشاهی (1380) میپردازد که به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی در دهه 1360تا 1370 انتخاب شدند. این پژوهش بر آن است که به پاسخ این پرسش دست یابد که چه اشکالاتی در کاربرد زبان علم در پژوهشهای ادبی فارسی وجود دارد. بدین منظور، پژوهشگران با ترکیب جنبههایی از روش تحقیق کیفی و کمّی به استخراج اشکالات مختلف از خود این آثار میپردازند و گسترۀ این موارد را نشان میدهند. بررسی این آثار نشان میدهد که ویژگیهایی چون قاعدهکاهی معنایی، قاعدهکاهی زمانی، قاعدهکاهی سبکی، قاعدهافزایی، نقل از متون ادبی برای تقویت نقش ادبی زبان، تشبیه، کنایه، واژههای مبهم، حشو، و داوری ارزشی در این آثار مشاهده میشود.
زهرا تهوری
چکیده
کتابها و مواد آموزشی در آموزش زبان خارجی از اهمیت زیادی برخوردار هستند و چارچوبی مطابق با برنامه درسی را برای مدرسان فراهم میآورند. از آنجایی که مدرسان آموزش زبان هنگام انتخاب با منابع بیشماری روبرو میگردند، میبایست به ارزیابی نظاممند آنها بپردازند تا بتوانند در مورد مناسبترین کتاب درسی با توجه به نیازهای زبانآموزان ...
بیشتر
کتابها و مواد آموزشی در آموزش زبان خارجی از اهمیت زیادی برخوردار هستند و چارچوبی مطابق با برنامه درسی را برای مدرسان فراهم میآورند. از آنجایی که مدرسان آموزش زبان هنگام انتخاب با منابع بیشماری روبرو میگردند، میبایست به ارزیابی نظاممند آنها بپردازند تا بتوانند در مورد مناسبترین کتاب درسی با توجه به نیازهای زبانآموزان خود تصمیم بگیرند. آنچه در این مسئله قابل توجه است این است که امروزه با گسترش آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان تعداد مخاطبان و علاقمندان برای یادگیری زبان فارسی روبه افزایش است، کتابها و منابع آموزشی متعددی در جهت نیل به این هدف ارائه شده است؛ بنابراین ارزیابی منابع آموزشی زبان فارسی نیز، به مدرسان آموزش زبان فارسی در انتخاب صحیح و مناسب مواد آموزشی کمک فراوانی مینماید. در همین راستا پژوهش حاضر کوشید تا به ارزیابی مجموعه آموزشی فارسی بیاموزیم( ذوالفقاری و همکاران، 1381) با استفاده از بازبینه ارزیابی کتاب موکاندان و نیمهچی سالم(2015) از منظر مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان بپردازد. 19 مدرس با توجه به این بازبینه به ارزیابی مجموعه آموزشی "فارسی بیاموزیم"پرداختند و با 5 مدرس مصاحبهای نیمه ساختاریافته به عمل آمد. نتایج این مطالعه نشان داد این مجموعه آموزشی با وجود اینکه در بسیاری از مراکز آموزش زبان فارسی هم اکنون در حال تدریس است و به لحاظ محتوای آموزشی از دیدگاه مدرسان در سطح نسبتا خوب ارزیابی میگردد، با نقصها و محدودیتهایی نیز مواجه است که نگارنده این پژوهش، پیشنهادهایی برای بهبود کیفیت ظاهری و محتوایی این مجموعه ارائه مینمایند.
مهسا صادقی
چکیده
استعارهها در نظام ذهن و شناخت انسان دارای جایگاه و اهمیتی بسیار اساسیاند و از همان ابتدای شیوع ویروس کرونا (کووید-19) تا به امروز، نقش بارزی در مفهومسازی این بیماری و موضوعات و مسائل مرتبط با آن ایفا کردهاند. هدف پژوهش حاضر بررسی مفهومسازیهای استعاری کرونا در عناوین خبری رسانههای فارسیزبان داخلی است. دادههای پژوهش مشتمل ...
بیشتر
استعارهها در نظام ذهن و شناخت انسان دارای جایگاه و اهمیتی بسیار اساسیاند و از همان ابتدای شیوع ویروس کرونا (کووید-19) تا به امروز، نقش بارزی در مفهومسازی این بیماری و موضوعات و مسائل مرتبط با آن ایفا کردهاند. هدف پژوهش حاضر بررسی مفهومسازیهای استعاری کرونا در عناوین خبری رسانههای فارسیزبان داخلی است. دادههای پژوهش مشتمل بر 220 عبارت استعاری در تیترهای خبری استخراجشده از پایگاههای اینترنتی خبرگزاریهای فارسیزبان شامل فارس، ایسنا، تسنیم و مهر است. تحلیل دادهها در چارچوب دو نظریۀ استعارۀ مفهومی (لیکاف ، 1987، 1993؛ لیکاف و جانسون ، 1980، 1999) و نظریۀ طرحوارههای تصوری (جانسون، 1987؛ لیکاف، 1987) انجام شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که استعارههای بهکاررفته برای مفهومسازی کرونا را میتوان به دو دستۀ عمده تقسیم کرد: استعارههای مبتنی بر طرحوارههای تصوری و استعارههای جدا از طرحوارههای تصوری. در شکلگیری استعارههای دستۀ اول طرحوارۀ نیرو نقش عمدهای را ایفا میکند و میتواند به صورت طرحوارۀ جنگ، نیروهای طبیعت و فوتبال زیربنای مفهومسازیهای استعاری قرار گیرد. در شکلگیری استعارههای دستۀ دوم حوزههای مبدأ انسان و حیوانات (بهصورت انسانپنداری و جاندارپنداری) و همچنین حوزههایی از قبیل آتش، سایه و وسیلۀ نقلیه نقش اصلی را ایفا میکنند.
فاطمه نصرتی موموندی؛ رضا مراد صحرایی؛ حیات عامری؛ عباس اشرفی
چکیده
هدف مقاله حاضر، بررسی شبکه شعاعی پنج واژه «لسان، قرأ، خطب، سمع و کتب» بر پایه معنیشناسی شناختی است. همچنین، تعیین میزان بسامد کاربرد معانی شعاعی و معنی سرنمون واژه مذکور در دو ترجمه فولادوند (1418) و الهیقمشهای (1393) و دو تفسیر المیزان (1390) و نمونه (1371)، هدف دیگر این مقاله میباشد. برای تعیین معنی سرنمون و معانی شعاعی واژه مورد ...
بیشتر
هدف مقاله حاضر، بررسی شبکه شعاعی پنج واژه «لسان، قرأ، خطب، سمع و کتب» بر پایه معنیشناسی شناختی است. همچنین، تعیین میزان بسامد کاربرد معانی شعاعی و معنی سرنمون واژه مذکور در دو ترجمه فولادوند (1418) و الهیقمشهای (1393) و دو تفسیر المیزان (1390) و نمونه (1371)، هدف دیگر این مقاله میباشد. برای تعیین معنی سرنمون و معانی شعاعی واژه مورد نظر از معیارهای تایلر و ایوانز (2001) استفاده شده است. تجزیه و تحلیلها نشان داد که ابزارهایی مانند مجاز، بسط استعاری و طرحواره تصویری در بسط معنی سرنمون واژههای مورد بررسی نقش اصلی را ایفا میکنند و در این میان، بسط استعاری بیشترین نقش را در گسترش معنی سرنمون ایفا میکند. علاوهبراین، مشخص گردید که در ترجمهها و تفسیرهای بررسی شده در این پژوهش میان استفاده از معنی سرنمون و معانی شعاعی واژهها تعادل نسبی حاکم است؛ هر چند که در برخی از واژههای مذکور این تعادل متناسب نیست.
فاطمه بهرامی
چکیده
افعال ملکی علیرغم دوظرفیتی بودن، در مراتب بالای گذرایی نیستند؛ زیرا غیرکنشی بودن فعل و به تبعِ آن، نقش معنایی موضوعها که نه بر کنشگر و کنشپذیر، که بر مالک و مملوک دلالت دارند، از میزان گذرایی چنین افعالی بهشدت میکاهد. بازتاب این وضعیت در رمزگذاری روابط دستوری مشهود است؛ جستار حاضر نشان میدهد که در فارسی دو فعل ملکی ...
بیشتر
افعال ملکی علیرغم دوظرفیتی بودن، در مراتب بالای گذرایی نیستند؛ زیرا غیرکنشی بودن فعل و به تبعِ آن، نقش معنایی موضوعها که نه بر کنشگر و کنشپذیر، که بر مالک و مملوک دلالت دارند، از میزان گذرایی چنین افعالی بهشدت میکاهد. بازتاب این وضعیت در رمزگذاری روابط دستوری مشهود است؛ جستار حاضر نشان میدهد که در فارسی دو فعل ملکی «داشتن» و «بودن» فاعل و مفعول خود را به عنوان موضوعهای غیرسرنمونی تلقی کرده و آنها را به گونهای متفاوت در نظام حالت و مطابقه وارد میکنند و به این ترتیب، نشانداریِ معناییِ موضوعها در آینه ساخت نحوی منعکس میگردد. با توجه به اینکه سازمانبندی روابط دستوری در دو جمله متناظر ملکی نظیر «لقمان سه پسر داشت.» و «لقمان را سه پسر بود.» متفاوت است، ضروری مینماید تفاوت رفتاری این دو فعلِ مترادف از نظر معنا و متناظر از نظر ساخت موضوعی، اما نامتناظر از نظر روابط دستوری تبیین شود. پاسخ را میتوان در نقشهای معنایی غیرسرنمون موضوعهای نحوی یافت که اجازه میدهد هر یک از دو موضوع به صورت بالقوه امکان قرارگرفتن در جایگاه فاعل نحوی را بیابند؛ همچنین تأثیر سلسلهمراتب نظامهای مطابقه و حالتنمایی که در جهت معکوس عمل میکنند، موجب میشود هر کدام از این افعال، یکی از ابزارهای مطابقه یا حالتنمایی را به عنوان راهکار ترجیحی برای رمزگذاری نشاندار ساخت برگزینند. رمزگذاری ناقص موضوعها نیز میتواند ابزار مکملی برای نشاندار کردن ساخت باشد.
مسعود قیومی؛ شایان محسنی خرمی؛ آتنا بخشی زاده گشتی
چکیده
گویششناسی از دیرباز مورد توجه پژوهشگران بودهاست و هدف اصلی آن این بودهاست که بتوان با ردهبندی گویشها و تهیه اطلس گویشها، رابطه زبانشناختی و پراکندگی جغرافیایی گویشها را مشخص نمود. همچنین در این حوزۀ پژوهشی میتوان با ذخیره و سازماندهی دادههای گویشی، از این نوع دادهها در فعالیتهایی چون یافتن تشابه بین گویشها، ...
بیشتر
گویششناسی از دیرباز مورد توجه پژوهشگران بودهاست و هدف اصلی آن این بودهاست که بتوان با ردهبندی گویشها و تهیه اطلس گویشها، رابطه زبانشناختی و پراکندگی جغرافیایی گویشها را مشخص نمود. همچنین در این حوزۀ پژوهشی میتوان با ذخیره و سازماندهی دادههای گویشی، از این نوع دادهها در فعالیتهایی چون یافتن تشابه بین گویشها، ترسیم مرزهای همگویی در نقشۀ جغرافیایی و مانند آن استفاده نمود . نکتۀ قابل توجه دادههای این نوع مطالعات این است که عمدتاً از متن پیوسته استفاده نشده و اغلب به پرسشنامههای محدود متشکل از چند واژه یا جمله کلیدی بسنده شدهاست .یکی دیگر از جنبههای کاربردی دیگر، تهیۀ مدل زبانی آماری و استفاده از آن در پردازشهای الگوریتمی گویشی و نشانهگذاری خودکار این دادهها است. در این پژوهش میکوشیم ضمن تهیۀ یک پیکرۀ گویشی از متن پیوسته، به تهیۀ مدل برچسبگذاری خودکار در دو سطح بنواژه و مقولۀ دستوری واژه گویش گیلکی دست یابیم. ازآنجاکه دادۀ آموزش برچسبخورده برای ساخت مدل زبانی گویش گیلکی موجود نیست، پیکرۀ بهدستآمده را بهصورت دستی برچسبگذاری کرده و سپس به تهیۀ مدل زبانی اقدام میکنیم. برای نشاندادن کیفیت مدل زبانی تهیهشده، دادههای موجود را به دو دسته آموزش و آزمون تقسیم کرده و با استفاده از روش ارزیابی متقاطع 5تایی، به ارزیابی مدل میپردازیم. براساس نتایج عملی حاصل از مدل پردازشی، کاراییهای میانگین مدلهای تهیهشده برای گویش گیلکی در بنواژهسازی و برچسبدهی مقولات دستوری، بهترتیب، 91/20 و 90/79 درصد است.
زهره دانشمند؛ محمدامین ناصح
چکیده
در این مقاله آرایش واژهها در گونۀ عربی عربخانه در 90 کیلومتری جنوب بیرجند (خراسان جنوبی) از منظر ردهشناسی آرایش واژه درایر (1992) مطالعه شده است. این گونۀ زبانی، گویشی است آمیخته از عربی و فارسی که در همة سطوح (آوایی، واژگانی و دستوری) تأثیر زیادی از فارسیِ پیرامون پذیرفته است. در مورد مدت تعامل این زبانها در منطقه مزبور اختلاف ...
بیشتر
در این مقاله آرایش واژهها در گونۀ عربی عربخانه در 90 کیلومتری جنوب بیرجند (خراسان جنوبی) از منظر ردهشناسی آرایش واژه درایر (1992) مطالعه شده است. این گونۀ زبانی، گویشی است آمیخته از عربی و فارسی که در همة سطوح (آوایی، واژگانی و دستوری) تأثیر زیادی از فارسیِ پیرامون پذیرفته است. در مورد مدت تعامل این زبانها در منطقه مزبور اختلاف نظر وجود دارد. چارچوب اصلی این پژوهش، است. در این راستا، ویراست جدید کتاب ردهشناسی زبانهای ایرانی (دبیرمقدم، 1402) جهت بررسی ردهشناختی الگو قرار گرفت. در پژوهش حاضر سؤالی که ذهن پژوهشگران را به خود معطوف داشت این بود که گویش عربخانه در چه مؤلفههایی از الگوهای ردهشناختی عربی معیار دور شده و در کدام مؤلفهها به الگوهای ردهشناختی فارسی نزدیک شده است. در این پژوهش با تعداد 10 گویشور بومی کمسواد (5 مرد و 5 زن) بالای 60 سال مصاحبه شد و سپس دادهها بر مبنای الگوی IPA واجنویسی و نهایتاً بر اساس مؤلفههای مورد نظر تحلیل شدند. در بررسی دادهها، رفتار ردهشناختی گویش عربخانه نشان داد که در مؤلفههایی از عربی معیار فاصله گرفته و در مؤلفههای دیگری به فارسی معیار نزدیک شده است. همچنین در مؤلفههایی که عربی معیار دو نوع رفتار زبانی را پذیراست گویش عربی عربخانه گونۀ مشترک با فارسی معیار را پذیرفته و نسبت به کاربرد گونۀ دوم تمایلی نشان نداده است.