نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

گروه زبان و ادبیات انگلیسی، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ایلام، ایران

چکیده

در اغلب زبان­های دنیا پدیدۀ عدم تقارن بین مبدأ  و هدف حرکت در سطوح مختلف زبانی اعم از ساختواژی، نحوی، واژگانی و غیره به‌ چشم می­خورد. در این پژوهش، فرضیۀ عدم تقارن بین مبدأ و هدف حرکت در زبان فارسی، آلمانی و لهستانی به‌صورت تطبیقی مورد سنجش قرار گرفته و بدین منظور، از
مجموعه­ای ویدئوکلیپ استفاده شده است. لازم به توضیح است که زبان فارسی عمدتاً مسیر حرکت  را بیرون از ستاک فعل توسط قمرها بیان می­کند که این موضوع درخصوصِ مبدأ و هدف حرکت صدق می­کند. بنابراین، زبان فارسی از این حیث جزء زبان­های قمرقالب رده­بندی می­شود. در این تحقیق، زبان فارسی را با دو زبان دیگر یعنی آلمانی و لهستانی که آن­ها نیز این مقوله­ها را بیرون از ستاک فعلی رمزگذاری می­کنند، از حیث نحوۀ رمزگذاری مبدأ و هدف حرکت در مواردی متعدد مقایسه کرده­ایم. نتایج این تحقیق نشان می­دهد که در زبان فارسی فرضیۀ عدم تقارن بین مبدأ و هدف حرکت در سطوح واژگانی و تمایزات معنایی به اشکال مختلف مشاهده می­شود. بنابراین، اگرچه هر سه زبان مورد بحث دارای الگوی واژگانی قمرقالب درخصوصِ رمزگذاری مسیر هستند، اما در مورد تقارن بین مبدأ و هدف حرکت، الزاماً به یک شیوه عمل نمی­کنند و این موضوع بیانگر تفاوت­های درون­زبانی زبان­های دنیا صرف­نظر از گرایش رده­شناختی کلی آن­ها (قمرقالب، فعل قالب و غیره) است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

A Comparative Study of Source-Goal Asymmetry in Motion Events in Persian, German, and Polish

نویسندگان [English]

  • Ali Jamali
  • Fatemeh Bashiri

Department of English Language and Literature, II.C., Islamic Azad University, Iran

چکیده [English]

Abstract
As mentioned in previous studies, in most languages of the world, the Source-Goal asymmetry can be observed at different linguistic levels, such as morphosyntactic, syntactic, and lexical. In this research, the Goal-over-Source Predominance Hypothesis was comparatively investigated in Persian, German, and Polish. To this end, we used a series of video clips. It is worth mentioning that the Persian language mainly encodes the path of motion outside the verb root using satellites, which applies to both the source and goal of motion. Therefore, as far as the path is taken into account, the Persian language is typologically classified as a satellite-framed language. In this research, Persian was purposefully compared with two other languages, i.e., German and Polish, which similarly encode the path component outside the verb root. The results of this research showed that in the Persian language, the Goal-over-Source Predominance Hypothesis can be observed in lexical levels as well as semantic distinctions in divergent forms. Therefore, although all three discussed languages show a satellite-framed lexicalization pattern regarding path encoding, they do not necessarily show the same patterns regarding the asymmetry between the source and the goal components. This confirms the intra-linguistic differences of the languages of the world regardless of their lexicalization patterns (i.e., satellite-framed, verb-framed, etc.).

Introduction

A motion event typically comprises four conceptual components: the figure (object), the object’s motion, the path along which the figure moves, and the ground (reference frame), relative to which the motion occurs (Talmy, 2000: p. 25). The path component can be schematized into three phases: the initial phase (or source), the medial phase, and the final phase (or goal). These phases may be inherently expressed through verb semantics or explicitly via verb satellites or prepositional phrases.
This study adopts the framework of Fagard & Kupka (2021), which examines motion events in German and Polish, to analyze Persian data and address the following questions:

How are simple paths (with one Ground) and complex paths (with two or more Grounds) encoded in Persian compared to German and Polish?
Does Persian—a satellite-framed language in terms of path encoding—behave similarly to German and Polish (also satellite-framed) in the semantic encoding of goal and source components?
Which phase of a motion event (initial or final) do Persian speakers prioritize in their descriptions?
Literature Review

As Sarda & Fagard (2022) note, the asymmetry in motion events often reflects the tendency for goal prepositional phrases to be expressed more frequently than source phrases. Prior studies have tested this hypothesis using scenarios depicted by medial verbs.
Syntactically, Nam (2004) claims that in English, goals are typically mapped onto subjects, while sources prefer adjunct positions, each exhibiting distinct properties in locative alternation. However, other studies on syntax-semantics interactions reveal that this asymmetry is not uniform across all motion verbs but is instead verb-specific.
At the pragmatic level, parts of the path may remain unexpressed due to additional cognitive and communicative costs, contradicting Gricean maxims (Grice, 1989). Talmy’s window of attention concept highlights that certain components may be foregrounded (explicitly mentioned), while others remain backgrounded (implicit).

Methodology

Following Kupka & Willemet (2021), we employed the standardized Path project video clips (Ishibashi et al., 2006) to examine self-agentive motion events and the goal-source asymmetry. These clips depict motion events (e.g., walking into a forest, exiting a cave, or crossing a bridge) and include: (a) 2 training clips, (b) 55 motion-event clips, and (c) 19 filler clips showing other activities. We selected specific clips for Persian analysis to ensure comparability with German and Polish data (Fagard & Kupka, 2021).

Conclusion

This study investigated the encoding of source, goal, and medial path in Persian compared to German and Polish. Key findings include: Persian employs various strategies (satellites, adverbs, prepositions) for path encoding. Like German, Persian uses verbs of motion such as ‘come’ and ‘go’ for path but resembles Polish in its limited use of path verbs for source/goal encoding. For complex paths, Persian speakers typically encode source and goal in separate clauses, adhering to temporal order (source-before-goal order), aligning with German and Polish. Persian speakers, like German and Polish speakers, show a strong preference for explicit Ground encoding, particularly for goal-oriented events. In complex paths, Persian tends to encode two Grounds in source-goal sequences, suggesting a typological commonality among the three languages.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Persian language
  • lexicalization patterns
  • motion
  • source of motion
  • goal of motion
  1. 1. مقدمه

یک رویداد حرکتی[1] به‌طور کلی دارای چهار مؤلفۀ مفهومی است: نما[2] (شیء)، حرکت[3] شیء مذکور، مسیری[4] که نما در امتداد آن حرکت می‌کند و زمینه­ای[5] که نما با توجه به آن حرکت می­کند (Talmy, 2000). مؤلفۀ مسیر را می‌توان به‌صورتی طرحواره‌بندی کرد که دارای سه فاز یا بخش باشد: فاز اولیه (یا مبدأ)، فاز میانی، و فاز نهایی (یا هدف). ارجاع به این مراحل می‌تواند ذاتاً ازطریقِ معنای فعلی بیان شود، یا صریحاً توسط قمر یا مکمل فعل، به‌عنوان عبارت اضافه بیان شود[6]. برای مثال، ما می­توانیم افعال مبدأ (leave)، افعال میانی (walk) و افعال هدف (arrive) را در زبان شناسایی کنیم، و این افعال می‌توانند با
حرف­اضافۀ مبدأ (from the river)، حرف­اضافۀ میانه (through the park)، و/یا یک حرف­اضافۀ هدف (to the University) ترکیب شوند.

(1) a. John walked from the river

  1. John walked to the university
  2. John walked from the river to the university.

آن‌گونه که استفانوویچ[7] (2018) ذکر می­کند در مطالعات پیشین فرضیۀ دیرینه­ای درخصوصِ عدم تقارن بین قیدهایی که هدف حرکت را بیان می­کنند، نسبت به قیدهایی که مبدأ حرکت را رمزگذاری می­کنند، وجود دارد. براساسِ آن فرضیه­ که «ارجحیت هدف بر مبدأ»[8] (Ikegami, 1979) یا «سوگیری به هدف»[9] (Bourdin, 1997) خوانده می­شود، سخنوران زبان­ها در گفتار خود به مؤلفۀ هدف حرکت سوگیری نشان می­دهند. برای مثال، قیدهای مبدأ حرکت ممکن است به شکلی انعطاف­پذیر از توصیف رویدادهای حرکتی حذف شوند، اما حذف قید هدف ممکن است به ناهنجاری معنایی[10] منجر شود، که در این خصوص مثال‌های زیر از ورسپور[11] و همکاران (1997) روشن­کننده هستند. در مثال (2b) تصریحِ هدفِ حرکت موجب تولید جمله­ای معنادار در زبان انگلیسی شده است، حال­آن­که مثال (2c) به دلیل حذف مؤلفۀ هدف حرکت و صرفاً وجود مؤلفۀ مبدأ، به‌لحاظِ معنایی یک جملۀ ناهنجار تلقی می­شود.

(2) a. I climbed from my room up the ladder onto the roof.

  1. I climbed onto the roof.
  2. c. I climbed from my room.

در پژوهش حاضر، چارچوبِ پژوهش فگرد و کوپکا[12] (2021) را که به بررسی رویدادهای حرکتی در زبان آلمانی و لهستانی می­پردازد، به‌عنوان انگاره­ای در تحلیل داده‌های فارسی به کار می­گیریم تا به سؤالات زیر پاسخ دهیم:

  1. چگونه مسیر ساده[13] (دارای یک زمینه[14]) و مسیر پیچیده[15] (دارای دو زمینه و یا بیشتر) در زبان فارسی در قیاس با آلمانی و لهستانی رمزگذاری می­شود؟
  2. آیا زبان فارسی که از منظر رمزگذاری مسیر به زبان­های قمرقالب شباهت دارد، در رمزگذاری مؤلفه­های هدف و مبدأ ازنظرِ معنایی همانند دو زبان قمرقالب دیگر یعنی آلمانی و لهستانی رفتار می­کند یا خیر؟
  3. سخنوران زبان فارسی به کدام یک از توالی رخداد حرکتی، آغازین و/یا پایانی، در توصیف رخدادهای مذکور توجه بیشتری معطوف می­کنند؟

 

 

  1. پیشینۀ پژوهش

آن­گونه که سردا و فگرد[16] (2022) توضیح می­دهند مفهوم عدم تقارن در رویدادهای حرکتی اغلب به این واقعیت اشاره دارد که گروه­های حرف­اضافه­ای هدف معمولاً بیشتر از
گروه­های حرف­اضافه­ای مبدأ بیان می‌شوند. در اکثر مطالعات پیشین، برای سنجش فرضیۀ مذکور از موقعیت­هایی استفاده شده که توسط یک فعل میانی[17] به تصویر کشیده می‌شوند. برای مثال، نشان داده شده است که با این افعال میانی، بیان مبدأ به تنهایی (3a) از بیان هدف به تنهایی (3b) و یا از بیان همزمان مبدأ و هدف (3c) اغلب کمتر قابل‌قبول است.

(3) a. John walked from the river

  1. John walked to the university
  2. John walked from the river to the university.

بااین‌حال، این محدودیت زمانی­که حرف­اضافۀ مبدأ با فعل مبدأ ترکیب می‌شود، مانندhe escaped [Source V] from prison [Source PP] دیگر وجود ندارد. به‌علاوه، در این مورد نیز می­توان مؤلفۀ هدف را با مؤلفۀ مبدأ ترکیب نمود؛ مانند he escaped [Source V] to a foreign country [Goal PP]. این مورد را می­توان به‌عنوان یکی دیگر از جلوه‌های سوگیری هدف در نظر گرفت، به این معنا که حتی افعال مبدأ نیز اغلب با حرف­اضافۀ هدف ظاهر می­شوند. از منظر زبانی، عدم تقارن بین هدف و مبدأ به اشکال مختلفی صورت می­گیرد: ساختواژی، معنایی، نحوی و کاربردشناختی (Ungerer & Schmidt, 1996; Lakusta & Landau, 2005; Kopecka & Ishibashi, 2011 و کریمی­پور، 1398). بنابراین، مانند مثال (4) پیچیدگی ساختواژی هدف و مبدأ معمولاً  نامتقارن است:

(4) پنگو[18] (دراویدی[19]،Bourdin, 1997: 196-197)

  1. il     bitre hōt-at

house                   inside              go.in:past-3fem.sg

او داخل خانه رفت.

  1. il bitre-taŋ          hō-tt-at

house                 inside-abl         come.out-past-3fem.sg

او از خانه بیرون آمد.

در مطالعات پیشین به‌طورِ گسترده تأیید شده است که بیان هدف ازنظر ساختواژی کمتر از بیان مبدأ نشان­دار می­شود (Jackendoff, 1983; Ikegami, 1984; Fillmore, 1997; Bourdin, 1997; Ihara & Fujita, 2000).

از سوی دیگر، تمایزات معنایی دقیق­تری را می‌توان هنگام بیان هدف در قیاس با مبدأ رمزگذاری کرد. برای مثال، در زبان گرجی[20]، همانطور که بوردین (1997) اشاره کرده است، یک پارادایم کامل برای بیان مکان و هدف وجود دارد (حداقل شش صورت که ترکیبی از حالات مفعولی یا ملکی + پسوند)، درحالی‌که تنها یک شکل خنثی (ابزاری + -dan) برای رمزگذاری مبدأ وجود دارد.

نام[21] (2004) ادعا می‌کند که در زبان انگلیسی، هدف از منظر نحوی عموماً بر روی موضوع[22] نگاشت می‌شود، درحالی‌که مبدأ ترجیحاً بر روی افزوده[23] نگاشت می‌شود و همچنین، هرکدام از آنها ویژگی‌های متفاوتی را با توجه به تناوب مکانی نشان می‌دهند. بااین‌حال، محققان دیگر در حوزۀ تعامل نحو ـ معنا نشان داده­اند که عدم تقارن به‌طور یکنواخت بر کل واژگان افعال حرکتی تأثیر نمی‌گذارد، بلکه در عوض مختص فعل است. برای مثال، استفانوویچ و روهد[24] (2004)، استفانوویچ (2018)، آرناگو[25] (2019) و سردا (2019) نشان داده‌اند که برخی از افعال به‌طورِ نظام­مند توجهی را برانگیخته می­کنند که روی هدف متمرکز نیست، همانطور که در مورد stroll (in the woods)، یا escape (from prison) قابل‌مشاهده است.

در سطح کاربردشناختی، ممکن است بخشی از مسیر بیان نشده باقی بماند، زیرا این امر مستلزم هزینه‌های شناختی و ارتباطی اضافی است، که این امر در تضاد با اصول گرایس[26] (1989) است. تالمی مفهوم پنجرۀ توجه[27] را معرفی کرد تا به این واقعیت اشاره کند که برخی از مؤلفه‌ها می‌توانند برجسته شوند؛ یعنی به صراحت ذکر شوند، درحالی‌که برخی دیگر در پس‌زمینه هستند؛ یعنی بیان نشده باقی بمانند. الگوی اصلی مبدأ پس‌زمینه و هدف پیش‌زمینه است. بااین‌حال، هدف زمانی که قابل‌بازیابی باشد، خواه از روی زمینه یا به‌دلیل دانش جهانی)، یا زمانی که به‌‌وضوح در کانون توجه نیست، به‌راحتی پس‌زمینه می‌شود، مانند He slipped out as soon as she fell asleep به معنی او را ترک کرد.

  1. 3. روش پژوهش

کوپکا و ویلرمت[28] (2021) برای بررسی رخدادهای حرکتی خود ـ عامل[29] و مشخصاً بررسی عدم تقارن بین هدف و مبدأ حرکت یک مجموعه ویدئوکلیپ تحت عنوان پروژۀ  مسیر[30] (Ishibashi et al. 2006) را مناسب قلمداد کرده­اند. به‌طورخاص، در پروژۀ مسیر از کلیپ‌های ویدئویی استاندارد استفاده شده است که رویدادهای حرکتی مانند راه رفتن به داخل جنگل، بیرون رفتن از غار، عبور از پل را به تصویر می‌کشند (Ishibashi et al. 2006). مجموعۀ مذکور متشکل از 76 فیلم­کوتاه (هرکدام در حد 8 تا 14 ثانیه) است که شامل (الف) 2 کلیپ آموزشی، (ب) 55 کلیپ مربوط به رویدادهای حرکتی، و (ج) 19 کلیپ پُرکننده[31] که انواع دیگر فعالیت‌ها را نشان می‌دهند.

در فیلم­های مربوط به رویدادهای حرکتی یک نمای (انسان) در حال حرکت نسبت به زمینه (مبدأ، هدف یا میانۀ حرکت) در امتداد یک مسیر مشخص (جهت حرکت نما نسبت به زمین) به‌شیوه‌ای خاص (حرکت بدن نما) به نمایش گذاشته می­شود. علاوه‌براین، حرکت نما از یک چشم‌انداز خاص (خلاف جهت و یا به سمت یک مرکز اشاره­ای و یا از کنار آن) مشاهده می‌شود. با توجه به اینکه هدف اصلی پژوهش بررسی مسیر حرکت در رابطه با زمینه است، انواع مختلفی از مسیر در مجموعه مذکور گنجانده شده است: مسیر افقی در مقابل مسیر عمودی، با یا بدون عبور از مرز، ساده (شامل یک زمینه) یا پیچیده (شامل دو یا سه زمینه). لازم به توضیح است با پیروی از فگرد و کوپکا (2021) و به‌منظور مقایسه­پذیر نمودن نتایج مربوط به زبان فارسی با زبان­های آلمانی و لهستانی از بین فیلم­های کوتاه اشاره‌شده، موارد جدول 1 در پژوهش حاضر استفاده شده‌اند.

جدول 1. رویدادهای انتخاب‌شده[32] برای مطالعۀ حاضر بر اساس پژوهش فگرد و کوپکا (2021)

GOAL-ORIENTED MOTION

SOURCE-ORIENTED MOTION

054_Path_F_walk_into_cave_front

 

023_Path_F_walk_outof_cave_front

 

SIMPLE PATH

053_Path_F_walk_ into _cave_back

 

025_Path_F_walk_outof_cave_back

 

057_Path_F_walk_ into _cave_sideRL

 

027_Path_F_walk_outof_cave_sideRL

 

059_Path_C_run_ into _cave_sideRL

 

031_Path_M_run_outof_cave_sideRL

 

061_Path_F_walk_toward_cave_back

 

032_Path_F_walk_awayfrom_cave_front

 

069_Path_F_walk_ into _cave_sideRL

 

038_Path_F_walk_outof_cave_sideRL

 

036_Path_M_walk_toward_cave_back

 

035_Path_M_walk_awayfrom_cave_front

026_Path_M_walk_ into _cave_back

055_Path_M_walk_outof_cave_front

SOURCE-ORIENTED MOTION

COMPLEX PATH

 

064_Path_C_jump_from_cliff_into_water_sideRL

 

075_Path_C_jump_from_cliff_into_water_sideRL

 

 

SOURCE-MEDIAN-GOAL MOTION

 

060_Path_M_walk_out_cave_pass_walk_into_cave_side

 

در رویدادهای فوق هم مسیر ساده و هم پیچیده انتخاب شده است که متشکل از الف) هشت رویداد مبدأ ـ محور که دلالت بر حرکت از مکان اولیه یا دور از آن دارند؛ ب) هشت رویداد هدف ـ محور که حاکی از حرکت به یا به سمت مکان نهایی هستند؛ ج) دو رویداد که هم مبدأ ـ محور و هم هدف ـ محور هستند که حرکت از مکان اولیه به مکان نهایی را به تصویر می­کشند و د) رویداد منبع ـ میانه ـ هدف که شامل حرکت از نقطۀ اولیه طی مسیر میانی به مکان نهایی است.آن‌گونه که فگرد و کوپکا (2021) تبیین کرده­اند، این صحنه‌ها بر اساس وجود یک زمینۀ کاملاً قابل‌درک، در ابتدا، در پایان یا هم در ابتدا و هم انتهای یک رویداد حرکتی انتخاب شده­اند. علاوه‌براین، درخصوصِ رویدادهای مبدأ ـ محور و هدف ـ محور، صرفاً صحنه­هایی انتخاب شده­اند که تقارن بین زمینه را (که در اولی مبدأ و در دومی هدف محسوب می­شود) در هر دو مورد به‌خوبی نشان دهند. برای رعایت این مورد جفت­رویدادهایی که شامل هشت رویداد مبدأـ محور و هشت رویداد هدف ـ محور هستند و در بافت کاملاً مشابهی اتفاق می­افتند، انتخاب شده­اند و تنها تفاوت این رویدادها جهت حرکتِ نما است که در اولی از سمت مبدأ و در دومی به سمت هدف است.

داده­های این پژوهش برگرفته از 17 سخنور تک­زبانۀ فارسی­زبان دارای تحصیلات دانشگاهی که 10 نفر زن و 7 نفر مرد بودند و بین 21 تا 35 سال سن داشتند، گردآوری شده است. از سخنوران خواسته شد که به ویدئوکلیپ­های مربوط به رویدادهای حرکتی که روی صفحۀ لپ­تاپ در حال پخش بود نگاه کرده و سپس، به محقق بگویند که چه چیزی مشاهده
نموده­اند. صدای آنها ضبط و سپس، بر روی کاغذ برای تجزیه وتحلیل بیشتر نوشته شد. در مجموع، تعداد 323 (19 صحنه × 17 سخنور) توصیف رویدادی تجزیه و تحلیل شد.

  1. تحلیل داده­ها

در این بخش، داده­های گردآوری‌شده از زبان فارسی بررسی می­شود و در هر قسمت
یافته­های این زبان با زبان­های آلمانی و لهستانی (Fagard & Kopecka, 2021) مقایسه خواهد شد.

4ـ1. ابزارهای واژۀ ­نحوی موجود در توصیفات فیلم­های کوتاه برای رمزگذاری مبدأ و هدف در فارسی

در این قسمت به منابع واژی ـ ­نحوی برای رمزگذاری حرکات مبدأ ـ محور و هدف ـ محور در فارسی به‌صورتِ مختصر اشاره می‌شود. زبان فارسی از حیث رمزگذاری مؤلفۀ مسیر حرکت، عموماً به‌عنوان یک ردۀ قمرقالب دسته­بندی می­شود، زیرا در این زبان برخلاف شیوه و اشاره که هر دو در ستاک فعلی رمزگذاری می­شوند، مسیر حرکت بیرون از ستاک فعل ازطریقِ عناصری مانند حروف ­اضافه، جزء فعلی و قیدها بیان می­شود. سپس، یافته­های این پژوهش را با داده­های مشابه از دو زبان هم­رده یعنی آلمانی و لهستانی مقایسه می­کنیم. دلیل انتخاب زبان­های هم­رده برای مقایسه این است که عناصر مربوط به مؤلفۀ مسیر در هر سه زبان مذکور بیرون از ستاک فعلی رمزگذاری می­شوند که این موضوع به‌لحاظ نظری نتایج ما را مقایسه­پذیرتر می­سازد.

2ـ4. رخداد مبدأ ـ هدف محور

(5). مردی با یک سبد از غار بیرون می­آید [یا راه می‌رود] و از آن طرف به (داخل) غار برمی‌گردد. {traj059_ger19}

در مثال فوق، دو رخداد مبدأ ـ محور و هدف ـ محور در صحنه­های فیلم­کوتاه قابل‌استنباط هستند. در رخداد نخست، نما (مرد) با یک ابزار در دست (سبد) از یک مبدأ (غار) حرکت را آغاز می­کند و در رخداد دوم، نما (مرد) به سمت غار که اکنون هدف در نظر گرفته می­شود، حرکت می­نماید. در مثال فوق، حرف­اضافۀ  از برای نشان‌ دادن گروه
حرف­اضافه­ای مبدأ بیرون از ستاک فعلی (آمدن) به کار رفته است و پیش­فعل بیرون نیز، مسیر حرکت را به همراه فعل اصلی که یک فعل اشاره­ای است، نشان می­دهد. در مورد رخداد دوم نیز، بایستی خاطر نشان کرد که حرف­اضافۀ به ­عنصری است که برای نشان‌دادن گروه ­حرف­اضافه­ای هدف حرکت به کار رفته است. قمرِ بر برای رمزگذاری مسیر حرکت به‌صورتِ یک وند فعلی به همراه گشتن به کار رفته است و این‌گونه معنای حرکتی رخداد مورد وصف تکمیل گشته است. نکتۀ قابل‌توجه این است که گروه­های حرف­اضافه­ای در هر حالت برای بازنمایی دستوری در زبان فارسی نیازمند زمینۀ حرکت به‌عنوان مبدأ یا هدف می­باشند. مثال­های زیر در این زمینه گویا هستند:

(6). الف) مردی با یک سبد از غار بیرون ­می­آید.

ب) *[33]مردی با یک سبد از (؟) بیرون ­می­آید.

(7). الف) (مرد) از آن طرف به غار برمی‌گردد.

ب) * (مرد) از آن طرف به (؟) برمی‌گردد.

مثال­های (6) و (7) به ترتیب رخدادهای مبدأ ـ محور و هدف ـ محورند. در مثال (6 الف) که مبدأ حرکت یعنی غار تصریح شده است، نهایتاً جمله­ای دستوری و معنایی تولید شده است، اما (6 ب) به‌دلیل نداشتن مؤلفۀ زمینۀ مبدأ موجب شده است که جمله­ای غیردستوری و به‌لحاظ معنایی ناهنجار تولید شود. به همین ترتیب، در مثال (7 الف) به‌دلیل وجود زمینۀ هدف یک جملۀ دستوری در زبان فارسی تولید شده است و در (7 ب) به‌دلیل نبود مؤلفۀ ضروری هدف با جمله­ای غیردستوری و غیرمعنایی روبه­رو هستیم.

در دو زبان آلمانی و لهستانی نیز، به‌دلیل الگوهای واژگانی مشابه، رخدادهای مذکور کمابیش به همین صورت رمزگذاری می­شوند و به‌عبارتی، مؤلفۀ هدف به‌عنوان یک متمم اجباری بیرون از ریشۀ فعل بیان می­شود. در زیر تنها به ذکر رخدادهای هدف ـ محور در این دو زبان (Fagard & Kopecka, 2021) بسنده می­کنیم.

(8). آلمانی

eine              Frau     läuft                auf    einen          Baum zu

a.NOM.F.SG     woman    walk.PRS.3SG       to        a.ACC.M.SG   tree       to

‘زنی به سمت درخت می­رود.’ {traj061_ger012}

 

(9). لهستانی

kobieta                    pode-szła                  do wysokiego      drzewa

woman.NOM.F.SG          up.to-walk.PST.F.3SG       to   high.GEN.M.SG tree.GEN.M.SG

‘زنی به سمت درخت بزرگی رفت.’ {traj061_pol01}

4ـ2. (عدم) تقارن بین مبدأ و هدف حرکت در فارسی و مقایسه با آلمانی و لهستانی براساس مطالعۀ فگرد و کوپکا (2021)

حال می­خواهیم بررسی کنیم که سخنوران زبان فارسی به‌صورتِ کلی به چه میزان مسیر را در توصیفات مبدأ ـ محور و هدف ـ‌ محور رمزگذاری می­­کنند. این موضوع نخست درخصوصِ مسیر ساده بررسی می‌شود. آنچنان که بررسی داده­های این پژوهش نشان می‌دهد، زبان فارسی به رمزگذاری مسیر حرکت در رخدادهای مبدأ ـ محور و هدف ـ محور تمایل نشان می­دهد. مجموع رمزگذاری این مؤلفه ازطریقِ قمرهای مختلف در زبان فارسی 86 درصد است که از این لحاظ زبان فارسی به زبان لهستانی (4/84 درصد) شباهت زیادی دارد. میزان رمزگذاری مسیر حرکت ازطریقِ فعل در این زبان اندک است و تنها در 5 درصد موارد این موضوع قابل‌مشاهده است. این یافته تفاوت زبان فارسی را با آلمانی که اغلب برای رمزگذاری مسیر بر روی فعل مسیر و فعل مسیر­ ترکیب­شده با قمر تکیه دارد، به‌خوبی نشان می­دهد. همچنین، موردی از رمزگذاری مسیر در فعل ­مسیر به‌علاوۀ قمر به‌صورتِ همزمان دیده نشد و از این حیث زبان فارسی به زبان لهستانی شباهت دارد و به شکلی متفاوت از زبان آلمانی رفتار می­کند. همچنین، استفاده از قیدها یکی دیگر از راه­های بازنمایی مسیر حرکت است که میزان استفاده از این راهکار برابر با 9 درصد محاسبه گردید. جدول 2 نتایج مربوط به زبان فارسی و همچنین، آلمانی و لهستانی (Fagard & Kopecka, 2021) را نشان می­دهد.

جدول 2. رمزگذاری مسیر در زبان فارسی، آلمانی و لهستانی

زبان

مسیر در قمر

مسیر در فعل

مسیر در قمر و فعل

سایر

مجموع

فارسی

86% (252)

5% (15)

-

9% (27)

100% (294)

آلمانی

27% (82)

5%/13 (41)

8%/42 (130)

8%/16 (51)

100% (304)

لهستانی

4%/84 (189)

8%/9 (22)

-

8%/5 (13)

100% (224)

 

لازم به ذکر است که در زبان فارسی استفاده از قیدهای مکان برای رمزگذاری مسیر حرکت رواج دارد که در اغلب موارد این مؤلفه­ها به همراه افعال اشاره­ای آمدن و رفتن (مانند بالاآمدن و پایین‌رفتن) به‌کار رفته­اند. بررسی داده­های این تحقیق بیانگر عدم تقارن در میزان رمزگذاری مؤلفۀ مسیر در رخدادهای مبدأ ـ محور و هدف ـ محور است. به عبارت دیگر، سخنوران زبان فارسی درخصوصِ رخدادهای هدف ـ محور تمایل بیشتری به تصریح مؤلفۀ هدف دارند و درخصوصِ رخدادهای مبدأ ـ محور این تمایل به میزان چشمگیری کمتر است. جدول 3 میزان رمزگذاری هدف در رخدادهای هدف ـ محور و مبدأ در رخدادهای مبدأ ـ محور را در قمر، فعل، فعل و قمر و سایر مؤلفه­های زبانی در زبان فارسی نشان می­دهد. همچنین، نتایج مربوط به زبان آلمانی و لهستانی (Fagard & Kopecka, 2021) برای مقایسۀ بهتر آورده شده است.

جدول 3. رمزگذاری مسیر در رویدادهای مبدأ ـ محور و هدف ـ محور در فارسی، آلمانی و لهستانی

زبان

 

نوع رویداد

مسیر در قمر

مسیر در فعل

مسیر در قمر و فعل

سایر

 

مجموع

 

فارسی

مبدأ-محور

82.4% (121)

8.8% (13)

-

8.8% (13)

100% (147)

هدف-محور

85.7% (126)

9.5% (14)

-

4.8% (7)

100% (147)

 

آلمانی

مبدأ-محور

19.1% (29)

14.5% (22)

56.6% (86)

9.9% (15)

100% (152)

هدف-محور

34.9% (53)

12.5% (19)

28.9% (44)

23.7% (36)

100% (152)

 

لهستانی

 

مبدأ-محور

84.8% (95)

7.1% (8)

-

8% (9)

100% (112)

هدف-محور

83.9% (94)

12.5% (14)

-

3.6% (4)

100% (112)

 

همانطور که می­توان دید، در زبان فارسی راهکار اصلی رمزگذاری مسیر چه درخصوصِ رویدادهای مبدأـ محور و چه رویدادهای هدف ـ محور، استفاده از قمر است. درخصوصِ رویدادهای مبدأ ـ محور مشارکت­کنندگان در 4/82 درصد از صحنه­های مشاهده‌شده مسیر حرکت (مبدأ) را ازطریقِ قمرهای فعلی بیان کرده­اند، و در 7/85 درصد موارد رخدادهای هدف ـ محور نیز، این مؤلفه ازطریقِ قمر بیان شده است که از این لحاظ زبان فارسی شباهت زیادی به زبان لهستانی دارد که به‌ترتیب میزان استفاده از قمر برای بیان مبدأ و هدف حرکت در این زبان 8/84 و 9/83 درصد بوده است. تا آنجا که این آمار نشان می­دهند، میزان استفاده از افعال مسیر در دو رویداد مبدأ ـ محور و هدف‌ ـ محور در فارسی به‌ترتیب 8/8 درصد و 5/9 درصد بوده است که درخصوصِ رویدادهای هدف ـ محور بین سه زبان مذکور قرابت وجود دارد، اما درخصوصِ رویدادهای مبدأ ـ محور زبان فارسی شباهت بیشتری به زبان لهستانی از خود نشان داده است. بنابراین، عدم تقارن بین استفاده از فعل برای بیان مسیر در زبان فارسی و لهستانی به سود هدف حرکت است. همانند زبان لهستانی در زبان فارسی نیز استفاده از افعال مسیر به‌علاوة قمر برای رمزگذاری مسیر منتفی است و این موضوع تفاوت فارسی و لهستانی را با زبان آلمانی نشان می­دهد. پربسامدترین قمر مسیرِ به‌کاررفته در
داده­های زبان فارسی در رخدادهای مبدأ ـ محور و هدف ـ‌ محور قمر داخل بود که درخصوصِ رخدادهای مبدأ ـ محور 63 مرتبه و درخصوصِ رخدادهای هدف ـ محور 54 مرتبه تکرار شده است. پس از آن، قمر توی دارای بسامد بیشتری است که درخصوصِ رخدادهای مذکور به‌ترتیب 30 و 35 مرتبه تکرار شده است.

درخصوصِ استفاده از افعال مسیر برای رمزگذاری مبدأ و هدف حرکت نیز، مواردی در زبان فارسی مشاهده شده است. لازم به توضیح است که در این زبان همانند زبان آلمانی، از افعال آمدن و رفتن به‌عنوان مهم­ترین راهکار برای رمزگذاری دو مؤلفۀ مذکور استفاده شده است. در جدول 4 می­توان به فراوانی استفاده از افعال مسیر یافت­شده در پیکرۀ فارسی پی برد.

جدول 4. افعال مسیر در رویدادهای مسیر ساده در فارسی

رخدادهای هدف-محور

(147/ 14= تعداد)

رخدادهای مبدأ-محور

(147/ 13=تعداد)

فعل

-

7

«آمدن»

9

-

«رفتن»

      -

               6

     «رد شدن»

      5

               -

     «نزدیک شدن»

 

موارد فوق نشان می­دهند که افعالی که به نوعی معنای مسیر را درون خود رمزگذاری می­کنند، در مواردی خاص به‌کار برده می­شوند و به عبارتی دیگر، به مبدأ یا هدف حرکت حساس هستند. پربسامدترین افعال مسیر در زبان فارسی افعال آمدن و رفتن هستند که در این بین فعل آمدن صرفاً درخصوصِ رخدادهای مبدأ ـ محور (7 مرتبه) و فعل رفتن صرفاً برای رویدادهای مبدأ ـ محور (9 مرتبه) به کار رفته است. این موضوع درخصوصِ دو فعل مسیر رد شدن و نزدیک شدن نیز صدق می­کند.

4ـ3. رمزگذاری مسیر کامل در زبان فارسی

تا آن­جا که رمزگذاری مسیر پیچیده، یعنی مؤلفه­های مبدأ، میانه و هدف در ترکیب­های مختلف، در زبان فارسی بررسی شد، نتایج مربوطه حاکی از استفادۀ محدود از این شیوه است. دلیل محدودیت رمزگذاری مسیر پیچیده به این موضوع مربوط است که در ذهن سخنوران زبان فارسی مؤلفه‌های مبدأ و میانه از اهمیت و برجستگی کمتری در مقایسه با هدف حرکت برخوردار هستند. به عبارتی دیگر، سخنوران زبان فارسی اطلاعات مربوط به مبدأ حرکت را پیش­انگاشته و فاقد اطلاعات جدید می­دانند و بنابراین، این اطلاعات حشو را معمولاً حذف می­نمایند، حال آنکه هدف حرکت دارای اطلاعات جدید و به‌لحاظ شناختی برجسته است و معمولاً سخنوران به تصریحِ این مؤلفه تمایل بیشتری نشان می­دهند (Kopecka & Ishibashi, 2011) تا آن­جا که بررسی داده­های زبان فارسی نشان داد، مشارکت­کنندگان تحقیق به رمزگذاری مؤلفه­های مبدأ و هدف حرکت در بندهای جداگانه­ای که ازطریقِ حرف ربط با رعایت ترتیب زمانی رویدادها (مبدأ ـ محور + هدف ـ محور و نه بالعکس) به هم ارتباط پیدا می­کنند، تمایل بیشتری نشان ­داده­اند که از این نظر زبان فارسی با آلمانی و لهستانی اشتراکاتی دارد. البته مواردی نیز مشاهده شد که سخنوران زبان فارسی همچون سخنوران آلمانی هر دو مؤلفه را در یک بند رمزگذاری کرده­اند که در مثال­های زیر قابل‌مشاهده است.

  1. پسر از روی صخره به داخل آب می پرد. {traj064_ger04}

الف) زبان فارسی:

- پسره از رو سنگه می‌پره داخل آب.

 ب) زبان آلمانی:

 

- ein                            Junge            springt                von      einer        Klippe           ins                          Meer

a.NOM.M.SG            boy              jump.PRS.3SG    from     a.DAT              cliff              in.DET.ACC.N.SG  sea

 

مثال­­های فوق از زبان‌های فارسی و آلمانی (Fagard & Kopecka, 2021) نشان می‌دهند که به چه صورت مبدأ (صخره) و هدف حرکت (آب) به‌صورتِ همزمان در یک بند رمزگذاری می­شوند. جدول 5 میزان استفاده از هرکدام از راهکارهای بازنمایی مسیر پیچیده را در زبان فارسی و همینطور آلمانی و لهستانی نشان می­دهد.

جدول 5. رمزگذاری مسیر در رویدادهای مبدأ ـ میانی ـ هدف

لهستانی

(14= تعداد)

آلمانی

(19= تعداد)

فارسی

(17= تعداد)

توالی مسیر

1

14

-

مبدأ+میانه+هدف

7

-

16

مبدأ+هدف

6

6

1

میانه

-

1

-

مبدأ+میانه

-

3

-

میانه+هدف

 

به‌طور خاص، زبان فارسی به رمزگذاری همزمان مبدأ و هدف حرکت در قیاس با سایر ترکیب­های ممکن گرایش­ بیشتری دارد؛ به‌طوری­که در توصیفات بررسی­شده 16 مورد یافت­ شد که در آنها مبدأ و هدف حرکت به‌صورتِ همزمان رمزگذاری شده­اند. تنها یک مورد از رمزگذاری مسیر میانه در پیکرۀ فارسی مشاهده شده و سایر الگوهای رمزگذاری مانند مبدأ + میانه + هدف در این زبان کم­کاربردترند. زبان فارسی از این حیث با زبان­های آلمانی تفاوت­های زیادی را نشان می­دهد به­گونه­ای‌که در زبان آلمانی پرکاربردترین شیوۀ رمزگذاری مسیر کامل مبدأ + میانه + هدف (14 مورد) است. حال­آن‌که در زبان لهستانی پرکاربردترین شیوۀ رمزگذاری مسیر پیچیده همانند زبان فارسی مبدأ + هدف است. لازم به ذکر است که در زبان فارسی استفاده از سایر الگوهای موجود منتفی است که این موضوع بیانگر راهکارهای محدود فارسی همانند لهستانی برای رمزگذاری مؤلفۀ مذکور است.

پس از بررسی نحوه و میزان رمزگذاری مسیر در مسیر­های ساده، حال نوبت به بررسی این مؤلفه­ها در مسیرهای پیچیده می­رسد. همانطور که در جدول (2) نشان دادیم از بین 323 رخداد بررسی­شده، در 294 مورد مؤلفۀ مسیر حرکت ساده تشخیص داده شده؛ به عبارتی دیگر، در این موارد یا مبدأ و یا هدف حرکت تصریح شده است. در جدول 6، میزان رمزگذاری مسیر حرکت در مسیرهای پیچیده بررسی شده است.

 

جدول 6. رمزگذاری مسیر پیچیده در فارسی، آلمانی و لهستانی

زبان

مسیر در قمر

مسیر در فعل

مسیر در قمر و فعل

سایر

مجموع

فارسی

5%/72 (21)

-

-

5%/27 (8)

100% (29)

آلمانی

1%/21 (12)

9%/15 (9)

3%/19 (11)

8%/43 (25)

100% (57)

لهستانی

8%/73 (31)

-

-

2%/26 (11)

100% (42)

 

از بین 29 موردی که در آنها مسیر حرکت به شکل پیچیده بیان شده بود، مبدأ و هدف حرکت در 5/72 درصد موارد ازطریقِ قمر بیان شده­اند که این میزان نوعی مشابهت با زبان لهستانی (8/73 درصد) و تفاوت با آلمانی (2/21 درصد) را نشان می­دهد. تا آنجا که به رمزگذاری مسیر ازطریقِ فعل یا فعل و قمر مربوط می­شود، مواردی در زبان فارسی یافت نشده است که عیناً مشابه زبان لهستانی ­باشد. در این بین، زبان آلمانی در 9/15 درصد و 3/19 درصد موارد مسیر را به‌ترتیب ازطریقِ فعل و یا فعل به‌علاوۀ قمر نشان داده است که از این لحاظ با فارسی تفاوت دارد. سایر ابزارها مانند قیدها که برای رمزگذاری مسیر در فارسی به‌کار رفته­اند، برابر با 5/27 درصد است که مشابه با لهستانی (2/26 درصد) و کمتر از آلمانی (8/43 درصد)  است. در جدول 7 می­توان قمر­های به­کاررفته برای رمزگذاری مسیر پیچیده در فارسی را مشاهده نمود.

جدول 7. قمرها در رویدادهای مسیر پیچیده در زبان فارسی

مبدأ+میانه+هدف

(6/4= تعداد)

مبدأ+هدف

(15/12=تعداد)

قمر

2

6

«داخل»

1

4

«تو(ی)»

1

1

«کنار»

-

1

«زیر»

 

از بین 15 رخدادی که به‌صورت پیچیده مسیر حرکت را بازنمایی کرده ­بودند، در 12 مورد از قمرهای مختلف استفاده شده بود. قمر داخل در 6 مورد، قمر تو(ی) در 4 مورد و قمرهای کنار و زیر نیز هرکدام در 1 مورد به کار رفته بودند.

4ـ4. زمینه­ در رویدادهای مبدأ ـ محور و هدف ـ محور

در این بخش مشاهدات خود را درخصوصِ رمزگذاری زمینۀ حرکتی، یعنی مبدأ و هدف در رویدادهای مبدأ ـ محور و هدف ـ محور ارائه خواهیم کرد. مانند بخش­های پیشین، آمار و ارقام مربوط به مطالعۀ فگرد و کوپکا (2021) درخصوصِ رمزگذاری زمینۀ حرکتی در هر دو رویداد مذکور برای مقایسۀ بیشتر ارائه خواهد شد. به جدول 8 توجه نمایید:

جدول 8. رمزگذاری زمینه­ها در فارسی، آلمانی و لهستانی

زبان

+زمینه

-زمینه

مجموع

فارسی

95 % (282)

5 % (12)

100% (294)

آلمانی

96 % (292)

4 % (12)

100% (304)

لهستانی

95 % (213)

5 % (11)

100% (224)

 

برطبق جدول فوق، در 95 درصد رویدادهای حرکتیِ زبان فارسی که مجموعاً 294 مورد بوده­اند، زمینۀ حرکتی اعم از مبدأ و هدف حرکت رمزگذاری شده­اند. این مقدار در زبان‌های آلمانی و لهستانی به‌ترتیب 96 درصد و 95 درصد گزارش شده که نمایانگر تمایل هر سه زبان به رمزگذاری زمینۀ حرکتی است. در مقابل در فارسی 5 درصد از رویدادهای
بررسی­شده فاقد زمینۀ مبدأ یا هدف حرکتی بوده­اند که در این زمینه نیز، بین این زبان و آلمانی (4 درصد) و لهستانی (5 درصد) شباهت وجود دارد. مثال­های زیر که از پیکرۀ این پژوهش استخراج شده­اند، این موضوع را به‌خوبی در فارسی نشان می­دهند.

  1. دختر از غار بیرون می­آید. {traj061_pol5}
  2. (او) بالا قدم می­زند. {traj061_pol9}

در مثال (18) زمینه که به مؤلفۀ مبدأ حرکت (غار) اشاره دارد، تصریح شده است، اما در مثال (19) زمینۀ حرکتی رمزگذاری نشده است.

جدول 9. انواع زمینه‌ها در بیان رویدادهای مبدأ ـ محور و هدف ـ محور در فارسی

نوع رخداد

+مبدأ

-هدف

میانه یا مکان

مجموع

مبدأ ـ محور

6%/95 (132)

-

4%/4 (6)

100% (138)

هدف ـ محور

3/1 (2)

5%/96 (139)

2% (3)

100% (144)

 

جدول 10. انواع زمینه‌ها در بیان رویدادهای مبدأ ـ محور و هدف ـ محور در آلمانی

نوع رخداد

+مبدأ

-هدف

میانه یا مکان

مجموع

مبدأ ـ محور

5%/82 (118)

4%/1 (2)

1%/16 (23)

100% (143)

هدف ـ محور

-

2%/83 (124)

8%/16 (25)

100% (149)

 

جدول 11. انواع زمینه‌ها در بیان رویدادهای مبدأ ـ محور و هدف ـ محور در لهستانی

نوع رخداد

+مبدأ

-هدف

میانه یا مکان

مجموع

مبدأ ـ محور

5%/87 (91)

7%/5 (7)

8%/5 (6)

100% (104)

هدف ـ محور

9%/2 (3)

6%/1 (94)

8%/5 (6)

100% (103)

 

با بررسی جدول فراوانی مربوط به زبان فارسی می­توان دریافت که استفاده از مبدأ و هدف به‌ترتیب در رویدادهای مبدأـ محور و هدف ـ محور دارای عمومیت است و از این لحاظ، زبان فارسی با لهستانی تشابه بیشتری دارد. بااین‌همه، در زبان فارسی مواردی مشاهده شده­اند که مکان یا میانه به‌عنوان زمینۀ رخدادهای مبدأـ محور (4/4 درصد) و هدف ـ محور (2 درصد) استفاده شده بودند. از این زاویه، زبان فارسی کمترین آمار را نسبت به لهستانی (مبدأ ـ محور: 8/5 درصد؛ هدف ـ محور: 8/5 درصد) و خصوصاً آلمانی (مبدأ ـ محور: 1/16درصد؛ هدف ـ محور: 8/16 درصد) نشان داده است. لازم به توضیح است که در زبان فارسی موردی یافت نشد که هدف حرکت در رخدادهای حرکتی مبدأـ محور رمزگذاری شده باشد و درخصوصِ رمزگذاری مؤلفۀ مبدأ در رخدادهای هدف ـ محور، تنها 2 مورد مشاهده گردید.

4ـ5. رمزگذاری زمینه­های حرکتی در رخدادهای با مسیر پیچیده

در این بخش میزان و نحوۀ رمزگذاری زمینه را در رویدادهای حاوی مسیر پیچیده که در آنها حرکت در رابطه با بیش از یک مکان ارجاع اتفاق می­افتد، بررسی می­شود. در این رویدادها مبدأ، میانه و هدف حرکت ممکن است به‌صورتِ همزمان مورد ارجاع گوینده قرار گیرد. برای بررسی این مؤلفه دو نکته مدنظر  قرارگرفته است: الف) دو صحنه از ویدئوکلیپ­ها (که در آنها نما از مبدأ به سمت هدف حرکت می­کند که شامل از روی صخره به داخل می پرد و از یک صخره به صخرۀ دیگر می پرد)؛ ب) یک صحنه (که در آن نما از مبدأ ازطریقِ یک مسیر میانه به هدف می­رسد، که مشخصاً شامل خروج از غار ـ رد کردن سبد ـ به داخل غار می­شود). در مورد رویداد نخست که زمینه در آن زمینۀ حرکت شامل «مبدأ + هدف» است، به جدول 12 نگاه کنید.  

جدول 12. زمینه در رویدادهای مبدأ ـ هدف در فارسی، آلمانی و لهستانی

زبان

بدون زمینه

1 زمینه

2 زمینه

مجموع

فارسی

-

6%/17 (6)

4%/82 (28)

100% (34)

آلمانی

-

4%/18 (7)

6%/81 (31)

100% (38)

لهستانی

6%/3 (1)

25% (7)

4%/71 (20)

100% (24)

 

مطابق جدول فوق، در زبان فارسی همانند زبان آلمانی هیچ­کدام از توصیفات مربوط به رویدادهای حاوی «مبدأ+ هدف» بدون زمینۀ حرکتی بیان نشده­اند که این موضوع نشان
می­دهد که سخنوران این دو زبان تمایلی به حذف هر دو مسیر ندارند. حذف هر دو مؤلفۀ مذکور درخصوصِ زبان لهستانی نیز به‌ندرت دیده می­شود. باوجوداین، رمزگذاری یکی از دو مؤلفه نیز در فارسی فراوانی بالایی نداشته است، زیرا در این زبان از بین 34 مورد بررسی‌شده، تنها 6 مورد که معادل 6/17 درصد است دارای یک زمینه بوده­اند که این میزان در آلمانی و لهستانی به‌ترتیب 4/18 و 25 درصد بوده است، اما تا آن­جا که به رمزگذاری هر دو زمینۀ مبدأ و هدف حرکت بازمی­گردد، در زبان فارسی 4/82 درصد از موارد
بررسی­شده دارای دو مؤلفۀ مذکور بوده­اند که این میزان در زبان آلمانی و لهستانی به‌ترتیب 6/81 درصد و 4/71 درصد بوده است. در مواردی که سخنوران زبان فارسی هر دو مؤلفه را به‌صورتِ همزمان رمزگذاری کرده بودند، تجربۀ زمانی یعنی ترتیب نخست مبدأ و سپس، هدف حرکت رعایت شده بود که این موضوع بیانگر ارتباط بین زبان و تجربۀ ذهنی سخنوران است. این پدیده در زبان آلمانی نیز گزارش شده است؛ هرچند که در برخی از موارد مشاهده‌شده در زبان لهستانی (مشخصاً حرکت از صخره به دریا) مواردی وجود داشته‌اند که نخست هدف و سپس مبدأ حرکت بیان شده­اند. این موضوع به‌دلیل فاصلۀ زیاد بین مبدأ و هدف فیزیکی در رویدادها و شکستن مرز (تغییر از صخره به دریا) بوده است، که درخصوصِ رویداد دیگر (حرکت از روی سنگ بر روی سنگ دیگر) به‌دلیل فاصلۀ نزدیک بین دو مؤلفه و همچنین، تغییرنکردن مرز موضوعیت ندارد (Fagard & Kopecka, 2021).

در جدول­های زیر زمینۀ­های به‌کاررفته در توصیفات مربوط به زبان فارسی و همچنین، آلمانی و لهستانی (Fagard & Kopecka, 2021) ارائه شده است. میزان رمزگذاری مبدأ + هدف در هر دو صحنۀ موردنظر در زبان فارسی معادل 4/82 درصد بوده است که به‌عنوان پربسامدترین راهکار در نظر گرفته می­شود. استفاده از هدف به‌تنهایی در صحنۀ 1 و 2 به‌ترتیب 8/11 و 6/17 درصد بوده است. همچنین، رمزگذاری مبدأ به‌تنهایی در صحنۀ اول فقط یک مورد و در صحنۀ 2 در هیچ توصیفی استفاده نشده است. همچنین آمار و ارقام مربوط به دو زبان دیگری یعنی آلمانی و لهستانی (Fagard & Kopecka, 2021) نیز برای مقایسه در زیر قابل‌مشاهده­اند. لازم به توضیح است که راهکارهای استفاده‌شده در زبان فارسی مشابه زبان آلمانی در نوع است، نه فراوانی. علاوه‌براین، نتایج مربوط به زبان فارسی و مقایسۀ آن با زبان لهستانی بیانگر میزان تنوع بالای لهستانی در استفاده از راهکارهای مختلف و چینش­های نحوی متفاوت­تر است.

جدول 13. زمینه­های استفاده­شده در بیان رویدادهای مبدأ ـ هدف در فارسی

زمینه­ها

صحنۀ 1

(پسری از روی صخره به دریا می‌پرد.)

صحنۀ 2

(پسری از روی سنگی به روی سنگ دیگری می‌پرد.)

مبدأ+هدف

4%/82 (14)

4%/82 (14)

هدف­

8%/11 (2)

6%/17 (3)

مبدأ

 8%/5 (1)

-

مجموع

100% (17)

100% (17)

جدول 14. زمینه­های استفاده­شده در بیان رویدادهای مبدأ ـ هدف در آلمانی

زمینه­ها

صحنۀ 1

(پسری از روی صخره به دریا میپرد.)

صحنۀ 2

(پسری از روی سنگی به روی سنگ دیگری میپرد.)

مبدأ+هدف

89% (17)

74% (14)

هدف­

11% (2)

21% (4)

مبدأ

-

5% (1)

مجموع

100% (19)

100% (19)

 

جدول 15. زمینه­های استفاده­شده در بیان رویدادهای مبدأ ـ هدف در لهستانی

زمینه­ها

صحنۀ 1

(پسری از روی صخره به دریا میپرد.)

صحنۀ 2

(پسری از روی سنگی به روی سنگ دیگری میپرد.)

مبدأ+هدف

3%/64 (9)

6%/78 (11)

مبدأ+هدف

9%/62 (6)

6%/78 (11)

هدف+مبدأ

4%/21 (3)

-

هدف­

6%/28 (4)

-

میانه

-

4%/21 (3)

بدون زمینه

1%/7 (1)

-

مجموع

100% (14)

100% (14)

 

تا آن­جا که به رمزگذاری سه مؤلفۀ مبدأ + میانه + هدف بازمی­گردد، آمار مربوط به بررسی­های توصیفات مربوط، بیانگر عدم تمایل بالای سخنوران زبان فارسی به رمزگذاری هر سه مؤلفه به‌صورتِ همزمان است. جدول­های زیر رمزگذاری هر سه مؤلفۀ مذکور در زبان فارسی و همینطور آلمانی و لهستانی (Fagard & Kopecka, 2021) را نشان می­دهد.

جدول 16. زمینه‌های استفاده‌شده در بیان رویدادهای مبدأ ـ میانه ـ هدف در فارسی

زمینه­ها

نوع زمینه

تعداد=17

زمینه (تعداد=4)

میانه

هدف

8%/11 (2)

8%/11 (2)

زمینه­ها (تعداد=11)

میانه+هدف

مبدأ+میانه

مبدأ+هدف

8%/11 (2)

85%/5 (2)

47% (8)

زمینه­ها (تعداد=2)

مبدأ+میانه+هدف

8%/11 (2)

 

جدول 17. زمینه‌های استفاده‌شده در بیان رویدادهای مبدأ ـ میانه ـ هدف در آلمانی

زمینه­ها

نوع زمینه

تعداد=17

زمینه (تعداد=1)

میانه

5% (1)

زمینه­ها (تعداد=4)

میانه+هدف

هدف+میانه

میانه+مبدأ

11% (2)

5% (1)

5% (1)

زمینه­ها (تعداد=14)

مبدأ+میانه+هدف

میانه+مبدأ+هدف

مبدأ+هدف+میانه

42% (8)

3% (16)

3% (16)

 

 

 

جدول 18. زمینه‌های استفاده‌شده در بیان رویدادهای مبدأ ـ میانه ـ هدف در لهستانی

زمینه­ها

نوع زمینه

تعداد=17

زمینه (تعداد=4)

میانه

هدف

مبدأ

7%/35 (5)

1%/7 (1)

1%/7 (1)

زمینه­ها (تعداد=11)

میانه+هدف

هدف+میانه

مبدأ+هدف

3%/14 (2)

1%/7 (1)

1%/7 (1)

زمینه­ها (تعداد=2)

مبدأ+هدف+میانه

مبدأ+میانه+هدف

3%/14 (2)

1%/7 (1)

 

تا آن­جا که به رمزگذاری مؤلفۀ مسیر بازمی­گردد، آن­گونه که از جدول مربوط به زبان فارسی استنباط می­شود، در این زبان زمینۀ میانه و هدف به تنهایی هرکدام 2 بار استفاده شده­اند. در زبان آلمانی نیز، تنها زمینه­ای که به‌تنهایی به‌ کار رفته، میانه (1 مرتبه) است. در زبان لهستانی تنوع استفاده از یک مؤلفه بیشتر است؛ به‌گونه­ای‌که میانه به‌تنهایی 5 مرتبه، مبدأ 1 مرتبه و هدف نیز 1 مرتبه به کار رفته است. درخصوصِ رمزگذاری دو زمینه به‌صورتِ همزمان در فارسی می­توان گفت که این راهکار در این زبان رایج­تر است، به‌شکلی‌که چینش مبدأ + هدف 8 بار به کار رفته است و در مقایسه با سایر راهکارها، یعنی مبدأ + میانه ( مرتبه2) و مبدأ + هدف (1 مرتبه) فراوانی بالاتری را به نمایش گذاشته است. در زبان لهستانی نیز، فراوانی میانه + هدف، هدف + میانه و مبدأ + هدف به‌ترتیب 2، 1 و 1 بوده است. همچنین، رمزگذاری هر سه مؤلفۀ مبدأ، میانه و هدف که درخصوصِ صحنۀ موردنظر به‌صورتِ بالقوه ممکن بوده است، تنها در 2 مورد از توصیفات زبان فارسی مشاهده شده است و از این نظر، فارسی در تقابل با آلمانی است که از این شیوه به‌صورتِ رایج­تری استفاده کرده است؛ زیرا در این زبان سه چینش مختلفِ مبدأ + میانه + هدف (8 مرتبه)، میانه + مبدأ + هدف (16 مرتبه) و مبدأ + هدف + میانه (16 مرتبه) برای رمزگذاری سه مؤلفۀ مذکور مشاهده شده است. در زبان لهستانی نیز، دو چینش به‌کاررفته در این خصوص مبدأ + هدف + میانه (2 مرتبه) و مبدأ + میانه + هدف (1 مرتبه) بوده­ است.

  1. نتیجه­گیری

در این پژوهش، نحوۀ رمزگذاری مبدأ و هدف حرکت و همینطور، مسیر میانه در زبان فارسی در مقایسه با زبان­های آلمانی و لهستانی بررسی شد. چنانکه داده­های این پژوهش نشان دادند، در زبان فارسی راهکارهای مختلفی از جمله، استفاده از قمرها، قیدها و
حروف­اضافه برای بیان مؤلفه­های مذکور کاربرد دارند. نتایج این پژوهش که با استفاده از یک مجموعه ­ویدئوکلیپ (Kopecka and Vuillermet, 2021; Ishibashi, et al. 2006) گردآوری شده است، نشان داد که زبان­ فارسی به شکلی گسترده­تر (86 درصد) از قمرهای مختلف برای رمزگذاری مبدأ و هدف حرکت بهره می­گیرد که این موضوع شباهت فارسی با لهستانی (4/84 درصد) و تفاوت آن با آلمانی (27 درصد) را که عمدتاً بر روی استفاده از ترکیب قمر به‌علاوۀ فعل مسیر تکیه دارد، نشان می­دهد. همچنین، دریافتیم که عنصر داخل در بین سایر عناصر از فراوانی بیشتری برخوردار است. برای نمونه قمرهای جلو، بین، پشت و خلاف جزء قمرهایی بودند که با فراوانی بسیار پایین تنها برای رویدادهای حرکتی مبدأ ـ محور به کار رفته­اند و درخصوصِ رویدادهای هدف ـ محور کاربردی نداشته­اند. همچنین، نشان داده شد که در زبان فارسی در بسیاری از موارد مسیرهای حرکتی با حروف­ اضافۀ خاص (از یا به) همراه‌اند، تا معنای هدف ـ محور و یا مبدأ ـ محور بودن را به شنونده انتقال دهند. در همۀ موارد مشاهده­شده در رخدادهای مبدأ ـ محور این قمر به همراه حرف­اضافۀ از ظاهر شده است، ولی در مورد رویدادهای هدف ـ محور حرف­­اضافۀ به در بسیاری از موارد اختیاری محسوب می­شود. زبان فارسی همانند زبان آلمانی برای رمزگذاری مسیر حرکت ازطریقِ افعال آمدن و رفتن بهره می­برد، اما از جنبۀ استفادۀ محدود از افعالِ مسیر برای رمزگذاری مؤلفه­های مبدأ و هدف حرکت به لهستانی شباهت بیشتری دارد. بررسی داده­های زبان فارسی درخصوصِ مسیر پیچیده حاکی از آن است که فارسی‌زبانان مؤلفه­های مبدأ و هدف حرکت را معمولاً در بندهای جداگانه، با رعایت ترتیب زمانی رویدادها (مبدأ ـ محور + هدف ـ محور و نه بالعکس) رمزگذاری می­کنند که از این نظر زبان فارسی با آلمانی و لهستانی که این دو نیز چنین رفتار می­کنند، اشتراکاتی دارد. استفادۀ مکرر از قمرها برای رمزگذاری مسیر پیچیده نیز در زبان فارسی، همانند لهستانی صدق می­کرد که در این زمینه تفاوت آن با آلمانی مشهود است. همچنین، مشخص شد که سخنوران زبان فارسی به تصریحِ زمینۀ حرکتی نیز همانند سخنوران آلمانی و لهستانی گرایش غالب دارند که این گرایش درخصوصِ رویدادهای هدف ـ‌ محور سوگیری نشان می­دهد. درخصوصِ تصریح زمینۀ حرکتی در مسیرهای پیچیده نیز، تمایل غالب در زبان فارسی به رمزگذاری 2 زمینه با توالی زمانی مبدأ + هدف است که نوعی اشتراک رده­شناختی بین سه زبان مورد بحث به شمار می­آید. در مجموع، می­توان چنین نتیجه گرفت که عناوین و القابی مانند قمرقالب، فعل­قالب و غیره صرفاً به‌عنوان رده­های کلی می­توانند جایگاه زبان­ها را مشخص کنند و در بررسی دقیق­تر ما می­توانیم شاهد تفاوت­های بین­زبانی مانند مطالعۀ حاضر باشیم که بر اساس آن  ضرورت قائل‌شدن به دیدگاه پیوستاری را به زبان­ها نشان می­دهد که خود خاستگاه‌های متعددی از جمله مسائل زبانی، فرهنگی و جغرافیایی دارد.

 

  1. motion event
  2. figure
  3. motion
  4. path
  5. ground
  6. در پژوهش حاضر همانند مطالعۀ فوگرد و کوپکا (2021) از «قمر» به‌عنوان یک اصطلاح پوششی برای مواردی همچون پیشوند، جزء فعلی، همکردِ فعل و غیره استفاده خواهیم کرد.
  7. Stefanowitsch, A.
  8. goal-over-source principle
  9. goal bias
  10. semantic anomaly

[11]. Verspoor, M. H.

  1. Fagard, B., & Kopecka, A.
  2. simple path
  3. ground
  4. complex path
  5. Sarda, L., & Fagard, B.
  6. medial verb
  7. Pengo
  8. Dravidian
  9. Georgian
  10. Nam, S.
  11. argument
  12. adjunct
  13. Rohde, A.
  14. Aurnague, M.
  15. Grice, H. P.
  16. windowing of attention
  17. Kopecka, A., & Vuillermet, M.
  18. self-agentive
  19. Trajectoire project
  20. filler
  21. کدهای به‌کاررفته در فیلم‌ها:

F= woman, M = man, C = child, LR = from left to right, RL = from right to left, back = away from the camera, front = toward the camera

 

  1. * برای نشان دادن جملات غیردستوری یا نشان­دار به کار برده می­شود.
منابع
کریمی­پور، امیر. (1398). رخدادهای گذاشتن و برداشتن در کردی ایلامی: رویکرد رده‌­شناسی شناختی. رسالۀ دکتری، دانشگاه اصفهان.
References
Aurnague, M. (2019). About asymmetry of motion in French. In M. Aurnague & D. Stosic (Eds.), The Semantics of Dynamic Space in French: Descriptive, Experimental and Formal Studies on Motion Expression (pp.32-65). Amsterdam & Philadelphia: John Benjamins Publishing Company.
Bourdin, P. (1997). On goal-bias across languages: Modal, configurational and orientational parameters. In B. Palek (Ed.), Typology: Prototypes, Item Orderings and Universals (Proceedings of LP ’96) (pp.185-218). Praha: Charles University Press.
Fagard, B., & Kopecka, A. (2021). Source/Goal (a)symmetry: A comparative study of German and Polish. In A. Kopecka & M. Vuillermet (Eds.), Studies in Language 45:1, (pp. 130-171). Amsterdam & Philadelphia: John Benjamins Publishing Company.
Fillmore, C. J. (1997). Lectures on Deixis. Stanford: CSLI Publications.
Grice, H. P. (1989). Studies in the Way of Words. Cambridge, Mass. & London: Harvard University Press.
Ikegami, Y. (1984). ‘Source’ vs ‘Goal’: a case of linguistic dissymmetry. In R. Dirven & G. Radden (Eds.), Concepts of Case (pp.122–146). Tübingen: Günter Narr Verlag.
Ihara, H. & Fujita, I. (2000). A cognitive approach to errors in case marking in Japanese agrammatism: The priority of goal-ni over the source-kara. In A. Foolen & F. Van der Leek (Eds.), Constructions in Cognitive Linguistics: Selected Papers from the Fifth International Cognitive Linguistics Conference (pp.123-140). Amsterdam & Philadelphia: John Benjamins.
Ishibashi., A., Kopecka, A., & Vuillermet, M. (2006). Trajectoire: Matériel Visuel pour Élicitation des Données Linguistiques. Laboratoire Dynamique du Langage, CNRS / Université Lyon 2. Projet de Fédération de recherche en Typologie et Universaux Linguistiques.
Jackendoff, R. (1983). Semantics and Cognition. Cambridge, Mass.: M.I.T. Press.
Karimipour, A. (2019). Events of putting and taking in Ilami Kurdish: A cognitive typology approach [Unpublished doctoral dissertation, University of Isfahan]. [In Persian]
Kopecka, A., & Vuillermet, M. (2021). Source-Goal (a)symmetry across languages: An introduction. In A. Kopecka & M. Vuillermet (Eds.), Studies in Language 45:1 (pp. 2-35). Amsterdam & Philadelphia: John Benjamins Publishing Company.
Kopecka, A., & Ishibashi, M. (2011). L’(a)symétrie dans l’expression de la Source et du But: perspective translinguistique. Les Cahiers de Faits de Langues, 3, 131-149.
https://doi.org/10.1163/19589514-038-02-900000009
Lakusta, L., & Landau, B. (2005). Starting at the end: The importance of goals in spatial language. Cognition, 96, 1-33.
https://doi.org/10.1016/j.cognition.2004.03.009
Nam, S. (2004). Goal and source: Asymmetry in their syntax and semantics. Paper presented at the Workshop on Event Structure, Leipzig, Germany, March 2004.
Sarda, L. (2019). French motion verbs – Insights into the status of locative PPs. In M. Aurnague & D. Stosic (Eds.), The Semantics of Dynamic Space in French: Descriptive, Experimental and Formal Studies on Motion Expression (pp.68-107). Amsterdam & Philadelphia: John Benjamins.
Sarda, L., & Fagard, B. (2022). Neglected Aspects of Motion Events Description: Deixis, Constructions. Amsterdam & Philadelphia: John Benjamins Publishing Company.
Stefanowitsch, A. (2018). The goal bias revised: A collostructional approach. Yearbook of the German Cognitive Linguistics Association, 6(1), 143-166. https://doi.org/10.1515/gcla‑2018‑0007
Stefanowitsch, A., & Rohde, A. (2004). The goal bias in the encoding of motion events. In G. Radden & K. Panther (Eds.), Studies in Linguistic Motivation, (pp.249-268). Berlin & New York: Mouton de Gruyter.
Talmy, L. (2000). Typology and Process in Concept Structuring (Toward a cognitive semantics (Vol. 2). Cambridge-London: The MIT Press.
Ungerer, F., & Schmidt, H. (1996). An Introduction to Cognitive Linguistics. London & New York: Routledge.
Verspoor, M. H., Dirven, R., & Radden, G. (1997). Putting concepts together: syntax. In R. Dirven & M. H. Verspoor (Eds.), Introduction to Language and Linguistics: A Cognitive Approach (pp.89-116). Duisburg: Gerhard-Mercator-Universität/ Gesam thochschule.