راضیه قلی پور هفشجانی؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
چکیدهمبانی نظری دستور نقشگرای نظام بنیاد بهعنوان نظریهای عام و پیکره بنیاد با جهتگیریهای نقشی و معنایی که تمرکزش بر متن و حیطه موردنظرش کاربرد زبان در بافت است، باید درباره همه زبانها و آثار زبانی صدق کند. در این دستور انواع تجربیات درونی و بیرونی ما در قالب فرایندها و بهواسطه فرانقش تجربی بیان میشوند که نمود دستوری آن ...
بیشتر
چکیدهمبانی نظری دستور نقشگرای نظام بنیاد بهعنوان نظریهای عام و پیکره بنیاد با جهتگیریهای نقشی و معنایی که تمرکزش بر متن و حیطه موردنظرش کاربرد زبان در بافت است، باید درباره همه زبانها و آثار زبانی صدق کند. در این دستور انواع تجربیات درونی و بیرونی ما در قالب فرایندها و بهواسطه فرانقش تجربی بیان میشوند که نمود دستوری آن در زبان از طریق نظام گذرایی است. ازاینرو، با بررسی و تعیین افعال و فرآیندها و میزان رخداد آنها در متون دراماتیک، میتوان از این سازوکار بهعنوان ابزاری برای تعبیر و تحلیل سبکی نمایشنامهها و همچنین بررسی نقش زبان در ساختار درام و آشکارسازی وجوه مختلف آن بهره جست. در پژوهش حاضر پنج نمایشنامه مطرح فارسی معاصر را بر اساس نظام گذرایی در این چارچوب موردبررسی قرارداده ایم و درصد و بسامد وقوع انواع فرایندها در هر نمایشنامه را بهعنوان شاخصی سبکی در نظر گرفته ایم که هم ویژگیهای ساختاری منحصر به متون دراماتیک را نمایان میکند و هم ویژگیهای سبکی هر نمایشنامه و نمایشنامهنویس را.
محمد دبیرمقدم؛ حسین رئیسی
چکیده
آرایه های ادبی ازجمله ابزارهای بلاغی پرکاربرد برای نوشتن تیترهای خبری جذاب هستند. با وجود این، درباره ی کاربرد این عناصر در یک بافت ورزشی پژوهش های اندکی انجام گرفته است. از همین رو، مقاله ی کنونی به بررسی پرکاربردترین آرایه های ادبی در تیترهای خبری روزنامه های ورزشی ایرانی پرداخته است. در این راستا، تعداد 185 تیتر دربرگیرنده ی آرایه ...
بیشتر
آرایه های ادبی ازجمله ابزارهای بلاغی پرکاربرد برای نوشتن تیترهای خبری جذاب هستند. با وجود این، درباره ی کاربرد این عناصر در یک بافت ورزشی پژوهش های اندکی انجام گرفته است. از همین رو، مقاله ی کنونی به بررسی پرکاربردترین آرایه های ادبی در تیترهای خبری روزنامه های ورزشی ایرانی پرداخته است. در این راستا، تعداد 185 تیتر دربرگیرنده ی آرایه های ادبی که در بازه ی زمانی سه ماهه ای از هشت روزنامه ی ورزشی برگرفته شده بودند، طبق انگاره ی لی (1994) دسته بندی شدند. بر اساس یافته های این مطالعه، دو آرایه ی ادبی تلمیح و ایهام روی هم رفته بیش از نیمی از مجموع آرایه ها را به خود اختصاص دادند. همچنین، آرایه های تشخیص، تضاد (متناقض نما)، تکرار و تضمین دارای کم ترین بسامد بودند. بررسی تیترها همچنین حاکی از آن بود که اگرچه کاربرد آرایه ها علاوه بر افزودن بُعد زیبایی شناختی به متن، موجب نزدیکی هر چه بیش تر زبان نوشتاری به زبان محاوره ای شده است، در عین حال، درک برخی دیگر از تیترها مستلزم دانش زمینه ی بالایی از جانب خوانندگان است.
زبانشناسی
سعید لبافان؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
هدف اصلی از نگارش این مقاله، به دست دادن توصیفی از نظام مطابقۀ زبان خانیکی بر پایۀ دادههای تجربی میباشد. این گونۀ زبانی متعلق به شاخۀ غربی جنوبی زبانهای ایرانی است. این زبان مانند بسیاری از دیگر زبانهای بومی ایران، در خطر نابودی است. این زبان در روستای «خانیک»، که گویشوران آن را «خونک» [xunek] تلفظ میکنند، گفتوگو ...
بیشتر
هدف اصلی از نگارش این مقاله، به دست دادن توصیفی از نظام مطابقۀ زبان خانیکی بر پایۀ دادههای تجربی میباشد. این گونۀ زبانی متعلق به شاخۀ غربی جنوبی زبانهای ایرانی است. این زبان مانند بسیاری از دیگر زبانهای بومی ایران، در خطر نابودی است. این زبان در روستای «خانیک»، که گویشوران آن را «خونک» [xunek] تلفظ میکنند، گفتوگو میشود. در این مقاله، توصیف الگوهای نظام مطابقه بر مبنای نظامهای پنجگانه کامری (1978) صورت میگیرد. در تحلیلهای ارائه شده بر روی دادههای این زبان، مشخص خواهد شد که به لحاظ مطابقه، نظام انطباق دوگانه در این زبان دستوری شده است که حساس به مؤلفههای «زمان»، «نمود»، «شخص»، و «ویژگی معنایی فاعل» است. بدین ترتیب که در جملات دارای افعال «+ حال»، چه افعال لازم و چه افعال متعدی، نظام مطابقه ’فاعلی-مفعولی‘ است و در جملات دارای افعال «+ گذشته»، «+کامل»، «+سوم شخص مفرد»، و «+روانشناختی»، چه افعال لازم و چه افعال متعدی، نظام مطابقه غیر’فاعلی-مفعولی‘ است. در نظام ’فاعلی-مفعولی‘، فاعل همواره به صورت پسوند تصریفی مطابقه در فعل صورتبندی میشود و در نظام غیر’فاعلی-مفعولی‘، که واژهبستهای غیرفاعلی، وظیفۀ مطابقه را به عهده دارند، شاهد ردۀ ’خنثی‘ هستیم.
مژده پارساکیا؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
ساختهای شرطی عبارتهای زبانی هستند که در آن وقوع پدیده یا وضعیتی مشروط به وقوع پدیده یا وضعیتی دیگر است. این نوع ساخت با توجه به ویژگیهای معنایی خود از الگویهای ساختاری متفاوتی برخوردار است. این پژوهش بهمنظور تبیین چگونگی بازنمایی دو مقولۀ فعلی نمود و وجه و ارتباط میان آنها در ساختار شرطیهای زبان فارسی صورت گرفت. در پژوهش ...
بیشتر
ساختهای شرطی عبارتهای زبانی هستند که در آن وقوع پدیده یا وضعیتی مشروط به وقوع پدیده یا وضعیتی دیگر است. این نوع ساخت با توجه به ویژگیهای معنایی خود از الگویهای ساختاری متفاوتی برخوردار است. این پژوهش بهمنظور تبیین چگونگی بازنمایی دو مقولۀ فعلی نمود و وجه و ارتباط میان آنها در ساختار شرطیهای زبان فارسی صورت گرفت. در پژوهش حاضر، مؤلفههای نمود و وجه به ترتیب بر اساس رویکردهای کامری (1976) و پالمر (2001) و دسته بندی معنایی شرطیها نیز بر اساس رویکرد ردهشناسی جهان ممکن دکلرک و رید (2001) مورد بررسی قرار گرفت. پیکرۀ پژوهش شامل 540 ساخت شرطی و مستخرج از مجموع 5 اثر از داستاننویسان معاصر بود. تحلیل ساختهای شرطی زبان فارسی نشان داد که نمود دستوری در چنین ساختهایی غالباً در نقش ثانویه و کارکرد وجهی ظاهر میشود. همچنین در اغلب ساختهای شرطی به منظور بیان غیرواقعی بودن بند شرط از وجه التزامی استفاده میشود.
نورالرحمن ناصح؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
چکیده تمام زبانهای جهان ساخت مجهول دارند که درفرایند مجهولسازی به گونهای مختلف رفتار میکنند، نوعی ازساخت مجهول در زبانهای جهان به صورت تحلیلی است که زبانهای ایرانی معمولا از این روش برای ساخت مجهول استفاده میکنند. زبان پشهای که یکی اززبانهای ایرانی شرقی است، ساخت مجهول تحلیلی دارد. کینن و درایر(2007) فعلهای کمکی مجهول ...
بیشتر
چکیده تمام زبانهای جهان ساخت مجهول دارند که درفرایند مجهولسازی به گونهای مختلف رفتار میکنند، نوعی ازساخت مجهول در زبانهای جهان به صورت تحلیلی است که زبانهای ایرانی معمولا از این روش برای ساخت مجهول استفاده میکنند. زبان پشهای که یکی اززبانهای ایرانی شرقی است، ساخت مجهول تحلیلی دارد. کینن و درایر(2007) فعلهای کمکی مجهول ساز را به چهار نوع تقسیم کرده اند. در این مقاله ساخت مجهول درزبان پشهای به گونهای ساختی و واژگانی مورد پژوهش قرارداده شده است. درزبان پشهای الگوی رایج مجهولسازی یا همون ساختی که در آن فعلهای کمکی /biʈʃæ/و bitek"شدن" هستند که اولی برای فاعل دستوری مونث ودومی برای فاعل دستوری مذکر مورد استفاده قرار میگیرند، هم چنان مفعول صریح میشود فاعل دستوری، فاعل معلوم میشود نقشباخته یا محذوف، فعل معلوم میشود صفت مفعولی. الگویهای دیگر مجهولسازی نیز در زبانپشهای وجود دارند، که در بخش دوم این مقاله تحت عنوان مجهول واژگانی و معنایی مورد برسی قرار گرفتهاند یعنی آن نوع ساخت مجهول که فرایند ساختی مجهول سازی در آن به گونهای منظم عمل نمیکند. کارکرد این مقاله بسیار واضح و گویا است، متن زبان پشهای آوانویسی شده مثالها به زبان فارسی نیز برگردان شدهاند تا درتحلیل دادهها مشکل ایجاد نگردد. در آوانگاری این پژوهش از الفبای آوایی بین المللی استفاه شده است.
عنایت الرحمن مایار؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
در این مقاله ساخت مجهول زبان پشتو به بررسی گرفته شده است، زبان پشتو دارای ساخت مجهول بوده، که از لحاظ ساختاری در بسیاری موارد با ساخت مجهول زبان فارسی مشابهت های دارند. در این مقاله ابتدا به شناخت و توضیحات ساخت مجهول از سوی دستور نویسان زبان پشتو و زبان شناسان پرداخته شده است. از آنجائیکه زبانهای جهان به گونه های مختلف ساخت مجهول را ...
بیشتر
در این مقاله ساخت مجهول زبان پشتو به بررسی گرفته شده است، زبان پشتو دارای ساخت مجهول بوده، که از لحاظ ساختاری در بسیاری موارد با ساخت مجهول زبان فارسی مشابهت های دارند. در این مقاله ابتدا به شناخت و توضیحات ساخت مجهول از سوی دستور نویسان زبان پشتو و زبان شناسان پرداخته شده است. از آنجائیکه زبانهای جهان به گونه های مختلف ساخت مجهول را می سازند که میتوان آن را به "مجهول تحلیلی" و "مجهول صرفی" تقسیم نمود. در زبان پشتو ساخت مجهول را با فعل کمکی مجهول ساز می سازند، که در نتیجه ساخت مجهول آن از نوع "مجهول تحلیلی" است. آلگوی رایج فعل کمکی مجهول ساز در زبان پشتو از کتگوری فعل های کمکی (بودن یا شدن) است. و همچنان فعل اصلی در فرایند تغییر از معلوم به مجهول به صورت صفت یا صفت مفعولی ظاهر می شود. فاعل جملۀ معلوم در گذر از معلوم به مجهول در بیشترین موارد حذف می شود، ولی میتوان آن را به عنوان یک (ترکیب اداتی) ذکر کرد، که دارای حالت نقش باخته خواهد بود. مفعول جملۀ معلوم در ساخت مجهول به جایگاه فاعل دستوری ارتقاء پیدا می کند، و فعل هم در روساخت به گونۀ لازم ظاهر می شود، که در مجهول غیرمبهم دارای صورت صفت مفعولی بوده، و در مجهول مبهم برای تخفیف و کوتاه سازی حذف می شود.
عصمت الله میاخیل؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
زبان پشتو از لحاظ ردهشناسی در زبانهای (فاعل _ مفعول_ فعل) یا (SOV) است. اینزبان از جمله زبانهای پساضافهای میباشد. اینزبان به ترتیب واژهبنیادی در بندهایمستقل، همپایه و وابسته(فاعل_ مفعول_ فعل) است. این زبان در کشورهای افغانستان و پاکستان حتی در هندوستان صحبت میشود. زبان رسمی و ملی افغانستان میباشد. اکثریت گویشوراناصلی ...
بیشتر
زبان پشتو از لحاظ ردهشناسی در زبانهای (فاعل _ مفعول_ فعل) یا (SOV) است. اینزبان از جمله زبانهای پساضافهای میباشد. اینزبان به ترتیب واژهبنیادی در بندهایمستقل، همپایه و وابسته(فاعل_ مفعول_ فعل) است. این زبان در کشورهای افغانستان و پاکستان حتی در هندوستان صحبت میشود. زبان رسمی و ملی افغانستان میباشد. اکثریت گویشوراناصلی کشورافغانستان پشتوزبان میباشد. زبان -پشتو از جمله زبانهای ایرانیشرقی است که در جملههای شرطی مثل دیگر زبانهایجهان، بندشرط در آن پیشاز جوابشرط ظاهر میشود. گاهی اوقات در صورتهای خاص و تاکیدی بندشرط میتواند بعد از جوابشرط هم بیاید. در زبان پشتو، آداتشرطی(kӘ) در اول جملۀ نخست و در جایگاه دوم جملۀ نخست و یا هم در اول جملۀ دوم میتواند بیاید. ساختِ جملههای شرطی که جملۀ مرکب است، در زبان پشتو جملهفرعی(بندشرط) معمولاً قبل از جمله یا بند اصلی میآید. طوریکه از نام آن معلوم می-شود هردوجمله توسط آداتِ شرطیه (kӘ) یکجا میشود. (kӘ) در اول جملهی فرعی میآید. همچنان گاهیاوقات همراه با (kӘ) در جملۀ شرطی آداتِ (no) و یا هم آدات(xo) میآید، ولی بیشتر در اول جملات برای شرط ظاهر میشود. در جملاتشرطی آدات(eČ) هم معنی (kӘ) را میتواند بدهد.
محمد دبیرمقدم؛ ویدا شقاقی؛ مجتبی منشی زاده؛ سید حسین پیری
چکیده
زبان فارسی جزو زبان های فعل پایانی است. بند در فارسی، مانند زبان های دیگر، علاوه بر عناصر اصلی دارای عناصر غیر اصلی نیز می باشد که نبود آنها بند را غیر دستوری نمی کند؛ اما گوینده یا نویسنده برای بیان مقاصد خود از آنها بهره می برد. در پژوهش حاضر سعی شده است تا وضعیت جایگاه پسا فعلی عناصر غیر اصلی بند در سیاق محاوره ای مورد مطالعه قرار گیرد ...
بیشتر
زبان فارسی جزو زبان های فعل پایانی است. بند در فارسی، مانند زبان های دیگر، علاوه بر عناصر اصلی دارای عناصر غیر اصلی نیز می باشد که نبود آنها بند را غیر دستوری نمی کند؛ اما گوینده یا نویسنده برای بیان مقاصد خود از آنها بهره می برد. در پژوهش حاضر سعی شده است تا وضعیت جایگاه پسا فعلی عناصر غیر اصلی بند در سیاق محاوره ای مورد مطالعه قرار گیرد و به عوامل ناظر بر قرارگیری این عناصر در جایگاه قبل و بعد از فعل پرداخته شود. برای این منظور تعداد 893 بند مقلوب به چپ در پیکره مورد بررسی قرارگرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در این سیاق تنها افزوده های مکانی و مقصد درجایگاه پسا فعلی قرارمی گیرند و این جایگاه به طور عمده جایگاه اطلاع مفروض و غیر تاکیدی است. همچنین قرار گرفتن این افزوده ها قبل و بعد از فعل اتفاقی نمی باشد و عواملی بر آن ناظر است. علاوه بر این، عناصر اصلی بند در جایگاه پسا فعلی قرار نمی گیرند.
مهسا پهلوان زاده فینی؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
در پژوهش حاضر، مسألة جهت مجهول در زبان فارسی در رویکرد کمینهگرای بوورز مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. این رویکرد از تازهترین تعدیلهای شکلگرفته در چارچوب برنامة کمینهگرا است که در آن کاستیهای موجود در نظریات پیشین از میان رفته و مهمترین دستاورد آن ارائة ترتیب جهانی ادغام است؛ ترتیبی که بهزعم بوورز با کمک آن میتوان ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، مسألة جهت مجهول در زبان فارسی در رویکرد کمینهگرای بوورز مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. این رویکرد از تازهترین تعدیلهای شکلگرفته در چارچوب برنامة کمینهگرا است که در آن کاستیهای موجود در نظریات پیشین از میان رفته و مهمترین دستاورد آن ارائة ترتیب جهانی ادغام است؛ ترتیبی که بهزعم بوورز با کمک آن میتوان فرایند ادغام در زبانهای گوناگون را سامان بخشید. در این مقاله با استناد به دادههای زبانی مستخرج از «پیکرة وابستگی نحوی زبان فارسی»، ضمن نشاندادن چگونگی عملکرد این ترتیب جهانی، به بررسی بخشی از پیکره با برچسب «جملة مجهول» پرداختیم. همچنین، با بهکارگیری چارچوب نظری متأخر بوورز که در زبان فارسی نیز راهگشاست، به تحلیل ساختهای غیرمجهولی پرداختیم که در پیکره با عنوان جملة مجهول حضور یافتهاند. تعیین جایگاه نحوی گروههای اسمی باتوجهبه نقشهای معنایی متمایز آنها، مشخصنمودن جایگاه عبارت کنادی در جملات مجهول، بررسی مقولۀ سور شناور و ایجاد تمایز در شیوۀ ادغام جملات اسنادی و جملات مجهول در زبان فارسی حاصل تحلیلهای این پژوهش در چارچوب برنامة کمینهگرا هستند.
پونه عابدین؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
وجه در مفهوم کلی، شیوه و نقطهنظر گوینده در بیان مفهوم جمله بوده و مبین چگونگی بیان وقوع یا عدموقوع فعل و داشتن یا نداشتن حالتی از منظر وی است. در زبانهای دنیا ابزارهایی برای بیان وجه وجود دارند که شامل وجه فعلی، فعلهای وجهی، قیدها و صفتهای وجهی هستند. در میان ابزارهای بیان وجه، وجه فعلی از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا در ...
بیشتر
وجه در مفهوم کلی، شیوه و نقطهنظر گوینده در بیان مفهوم جمله بوده و مبین چگونگی بیان وقوع یا عدموقوع فعل و داشتن یا نداشتن حالتی از منظر وی است. در زبانهای دنیا ابزارهایی برای بیان وجه وجود دارند که شامل وجه فعلی، فعلهای وجهی، قیدها و صفتهای وجهی هستند. در میان ابزارهای بیان وجه، وجه فعلی از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا در بیان مفهوم گزاره بار عمده بر دوش فعل اصلی جمله است. در مقاله حاضر، چگونگی بازنمایی وجه فعلی در مقدمه شاهنامه ابومنصوری ذیل آرا و بخشبندی ناتل خانلری (1353) و مبانی نظری دستور نقشگرای هلیدی بررسی و مقایسه شد. این بررسی نشان داد که علیرغم تمایز در دو نگرش مذکور، وجه فعلی در هر دو رویکرد از طریق گروه فعلی (بن ماضی و مضارع و عناصر تصریفی منضم به فعل) بازنمایی میگردد. همچنین تفاوتهای این دو رویکرد در مقوله بازنمایی وجه در زبان فارسی، از جمله عدمتطابق در زیرمجموعه وجه غیراخباری بیان شد.
ملهم الشاعر؛ محمد دبیرمقدم؛ رضامراد صحرایی
چکیده
در ردهشناسی، زبانها بر اساس مولفههای صرفی، نحوی، معنایی و حتی واجی خاص ردهبندی و طبقهبندی میشوند. مجموع این ردهبندی و طبقهبندیها به زبانشناسان کمک میکند تا جهانیهای زبانی را معرفی کنند. هدف این پژوهش تعیین وضعیت ردهشناختی ترتیب واژه زبان عربی معیار است. زبان عربی معیار، گونه ادبی و استاندارد شدهای است که در ...
بیشتر
در ردهشناسی، زبانها بر اساس مولفههای صرفی، نحوی، معنایی و حتی واجی خاص ردهبندی و طبقهبندی میشوند. مجموع این ردهبندی و طبقهبندیها به زبانشناسان کمک میکند تا جهانیهای زبانی را معرفی کنند. هدف این پژوهش تعیین وضعیت ردهشناختی ترتیب واژه زبان عربی معیار است. زبان عربی معیار، گونه ادبی و استاندارد شدهای است که در نوشتار رسمی و ادبی در بین عربزبانان، استفاده میشود. نتایج به دست آمده از این پژوهش میتواند در آموزش زبان فارسی به عربزبانان مفید باشد. در این مقاله، ترتیب واژه زبان عربی معیار بر اساس 25 مولفه ردهشناختی (درایر (1992)، دبیرمقدم (1392) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که زبان عربی معیار در مقایسه با زبانهای آفریقا، زبانهای آروپا-آسیا و زبانهای جهان به ترتیب از 20، 22 و 23 مولفه از مولفههای زبانهای فعل میانی قوی (VO) برخوردار است. بنابراین زبان عربی معیار گرایش به رده زبانهای فعل میانی (قوی) دارد.
محمد دبیرمقدم؛ مهرو عبداللهی
چکیده
در ردهشناسی ترتیب واژهها، زبانهای گوناگون از لحاظ ترتیب و توالی سازهها بررسی میشوند و سپس مقایسه و طبقهبندی زبانها بر اساس ترتیب واژههای بهدستآمده صورت میگیرد. مقالۀ حاضر در چارچوب مقالۀ (1992) درایر، ترتیب واژهها در گویش بابلی را بررسی مینماید. روش گردآوری دادهها از طریق ضبط پاسخهای 10 گویشور بابلی، 5 گویشور ...
بیشتر
در ردهشناسی ترتیب واژهها، زبانهای گوناگون از لحاظ ترتیب و توالی سازهها بررسی میشوند و سپس مقایسه و طبقهبندی زبانها بر اساس ترتیب واژههای بهدستآمده صورت میگیرد. مقالۀ حاضر در چارچوب مقالۀ (1992) درایر، ترتیب واژهها در گویش بابلی را بررسی مینماید. روش گردآوری دادهها از طریق ضبط پاسخهای 10 گویشور بابلی، 5 گویشور شهرنشین و 5 گویشور روستانشین به پرسشنامهای که جهت انجام این پژوهش تهیه گردیده بود و همچنین مصاحبه با گویشوران مذکور بوده است. نتایج بهدستآمده از این توصیف نشان میدهد که بابلی در مقایسه با زبانهای اروپا ـ آسیا با برخورداری از 17 مؤلفۀ فعلپایانی و 17 مؤلفۀ فعلمیانی توازن میان مؤلفهها و در مقایسه با زبانهای جهان با داشتن 16 مؤلفۀ فعلپایانی و 15 مؤلفۀ فعلمیانی گرایش مختصری را به سوی ردۀ فعلپایانی نشان میدهد. این نتایج تفاوت ترتیب واژۀ گویش مذکور با زبان فارسی را نشان میدهد، چراکه گرایش غالب فارسی هم در مقایسه با زبانهای اروپا ـ آسیا و هم در مقایسه با زبانهای جهان به سوی ردۀ فعلمیانی است. فارسی در مقایسه با زبانهای اروپا ـ آسیا دارای 12 مؤلفۀ فعلپایانی و 17 مؤلفۀ فعلمیانی و در مقایسه با زبانهای جهان برخوردار از 15 مؤلفۀ فعلپایانی و 19 مؤلفۀ فعلمیانی است.