اسماعیل صفائی اصل؛ رضامراد صحرایی
چکیده
دستور نقشگرای نظاممند نظریهای است بسیار قوی و آنقدر انعطافپذیر که به شاخههای مطالعاتی بسیار متنوعی، از جمله رشد زبان در کودک، زبانشناسی آموزشی، زبانشناسی رایانشی و زبانشناسی بالینی ورود میکند. یکی دیگر از کاربردهای پژوهشی نظریة یادشده «ردهشناسی زبان» است. شاخة مطالعاتی ردهشناسی ...
بیشتر
دستور نقشگرای نظاممند نظریهای است بسیار قوی و آنقدر انعطافپذیر که به شاخههای مطالعاتی بسیار متنوعی، از جمله رشد زبان در کودک، زبانشناسی آموزشی، زبانشناسی رایانشی و زبانشناسی بالینی ورود میکند. یکی دیگر از کاربردهای پژوهشی نظریة یادشده «ردهشناسی زبان» است. شاخة مطالعاتی ردهشناسی زبان در چارچوب دستور نقشگرای نظاممند را «ردهشناسی نقشگرای نظاممند» یا بهاختصار «ردهشناسی نظاممند» مینامند. در این مقاله، تلاش کردهایم ضمن معرفی اجمالی کتاب «ردهشناسی زبان: منظری نقشگرا»، تصویری از ردهشناسی نظاممند به دست دهیم. بدینمنظور، ابتدا رویکردهای غالب در ردهشناسی زبان، یعنی ردهشناسی کلگرا و ردهشناسی جزءگرا، و نیز مطالعات انجامشده در چارچوب آن رویکردها را بهاجمال مرور کردهایم. در ادامه، موازی با فصلهای کتاب «ردهشناسی زبان: منظری نقشگرا» به ذکر نکاتی کلیدی پیرامون ردهشناسی نظاممند پرداختهایم. از آن جا که هدف اصلی ردهشناسی نظاممند «دستیابی به تعمیمهایی تجربی» است، بخش عمدة معرفی ردهشناسی نظاممند در این مقاله به تعمیمهای ردهشناختی و «ردهشناسی ترتیب واژه» اختصاص یافته است.
فهیمه خداوردی؛ گلناز مدرسی قوامی؛ مجتبی منشی زاده
چکیده
همخوان/k/ در ساخت مضارع برخی فعلهای فارسی باستان و بعضی صورتهای غیرِفعلی آن، در بافت /V_[a, e]/ به آواهای[ʧ] و [z] تبدیل شدهاست و در ساخت ماضی همان افعال در بافت /V_[t]/، به آوای [x] تغییر کردهاست. مقالة حاضر به بررسی پایههای صوتشناختی این تضعیف درزمانی در قالب واجشناسی آزمایشگاهی میپردازد. به منظور بازسازی بافت آوایی این تغییرات ...
بیشتر
همخوان/k/ در ساخت مضارع برخی فعلهای فارسی باستان و بعضی صورتهای غیرِفعلی آن، در بافت /V_[a, e]/ به آواهای[ʧ] و [z] تبدیل شدهاست و در ساخت ماضی همان افعال در بافت /V_[t]/، به آوای [x] تغییر کردهاست. مقالة حاضر به بررسی پایههای صوتشناختی این تضعیف درزمانی در قالب واجشناسی آزمایشگاهی میپردازد. به منظور بازسازی بافت آوایی این تغییرات تاریخی، صورتهایی از فارسی امروز که دارای بافتهای فوق هستند، توسط دو گویشور مرد فارسی معیار دو بار تکرار شدند. تحلیل صوتشناختی نمونهها که بهوسیلة نرمافزار پرت نسخة ۵۳۶۳ ضبط شدند و نتایج آزمون تی نمونههای مستقل نشاندادند که پیشینبودن و تکیهبربودن واکههای [á, é] دلیل پیشینشدگی [k] و دمیدگی و قرارگیری آن در بافت میانواکهای، انگیزة انسایشی/ سایشیشدگی آن است. در این بافت، ویژگیهای صوتشناختی انسدادی پیشین [c] و انسایشی [ʧ] به یکدیگر و در مواردی، به سایشی [ʃ] و حتی [s] شبیهاند. [c] در بافت /V_t/ نیز، ویژگیهای آوایی سایشی را نشان میدهد و در برخی پارامترها، به [x] نزدیک است. بنابراین، [c] در این بافتها، مستعد تبدیل و تعبیر به آواهای انسایشی/ سایشی است.
مهنوش اسکندری؛ علی سعیدی
چکیده
بند پیرو متممی در زبان فارسی یکی از وابستههای مستقیم فعل شناخته میشود، ولیکن در زبان روسی میتواند وابستۀ فعل، اسم، صفت کوتاه و یا کلمات شبهگزارهای نیز باشد. در این پژوهش به بررسی انواع بندهای متممی در زبانهای روسی و فارسی پرداختهایم و از آنجاییکه تفاوت اساسی این بندها در این دو زبان در کلماتی است که نیاز به وابسته یا ...
بیشتر
بند پیرو متممی در زبان فارسی یکی از وابستههای مستقیم فعل شناخته میشود، ولیکن در زبان روسی میتواند وابستۀ فعل، اسم، صفت کوتاه و یا کلمات شبهگزارهای نیز باشد. در این پژوهش به بررسی انواع بندهای متممی در زبانهای روسی و فارسی پرداختهایم و از آنجاییکه تفاوت اساسی این بندها در این دو زبان در کلماتی است که نیاز به وابسته یا متمم اجباری دارند، این کلمات را در زبان روسی و چگونگی بیان این بندها در زبان فارسی را بررسی کردهایم. در این پژوهش با بررسی موشکافانۀ بندهای پیرو متممی و کلمات نیازمند به متمم و وابستۀ اجباری در هر دو زبان، به مسألۀ تحقیق که همانا یافتن شباهتها و تفاوتهای اساسی میان بندهای پیرو متممی و کلمات نیازمند به متمم اجباری در زبانهای روسی و فارسی است، پاسخ دادهایم. این امر موجب شده که این مقاله بتواند در آموزش جملات مرکب وابستهساز روسی به دانشجویان فارسیزبان مورد استفاده قرار بگیرد. اغلب بندهای متممی در زبان فارسی وابستۀ اجباری افعال هستند. همچنین، در بررسیهای بهعملآمده مشخص شد که بندهای متممی وابسته به کلمات شبهگزارهای زبان روسی در زبان فارسی با بند متممی وابسته به افعال ارزیابی، ایجابی و وجهی بیان میشوند. همچنین، بندهای وابسته به صفات کوتاه در زبان فارسی با بند قیدی علت میآیند.
عباسعلی آهنگر؛ محمد امیر مشهدی؛ زینب تیموری رابر
چکیده
یکی از انواع رویکردهای تحلیلی متون، رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی ونلیوون است. این رویکرد دارای دو مؤلفۀ اصلی حذف و اظهار است که هرکدام دارای زیرمؤلفههای مختلفی هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل چگونگی تحقق مؤلفههای حذف، شامل پنهانسازی وکمرنگسازی و برخی از مؤلفههای اظهار، شامل تشخصزدایی، طبقهبندی، تشخصبخشی، ...
بیشتر
یکی از انواع رویکردهای تحلیلی متون، رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی ونلیوون است. این رویکرد دارای دو مؤلفۀ اصلی حذف و اظهار است که هرکدام دارای زیرمؤلفههای مختلفی هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل چگونگی تحقق مؤلفههای حذف، شامل پنهانسازی وکمرنگسازی و برخی از مؤلفههای اظهار، شامل تشخصزدایی، طبقهبندی، تشخصبخشی، منفعلسازی، جنسارجاعی و زیرمؤلفههای مربوط به هریک از آنها در بازنمایی کارگزاران اجتماعی در داستان «بیژن و منیژه» از شاهنامۀ فردوسی است. در این راستا، انواع جملات این اثر تعیین و شمارش شدهاند. سپس، بسامد کاربرد، درصد و سطح معناداری هر یک از مؤلفهها و زیرمؤلفههای مربوط به آنها از طریق تحلیل آماری و آزمون خیدو سنجش شده است. نتایج پژوهش نشان میدهند که شاعر از تمام مؤلفههای گفتمانی حذف و اظهار موردنظر در این داستان استفاده کرده است. بهعلاوه، بر اساس نتایج آزمون خیدو، بین بسامد کاربرد مؤلفههای اصلی بررسیشده در قیاس با یکدیگر و نیز، بین زیرمؤلفههای مربوط به هر مؤلفۀ اصلی رابطهای معنادار وجود دارد. تحلیل نتایج مؤلفههای حذف نشان میدهد که شاعر تمایلی به بازنمایی کارگزاران اجتماعی بهصورت پنهان ندارد. همچنین، نتایج مؤلفههای موردبررسی اظهار نشان میدهند که شاعر با بهکارگیری زیرمؤلفۀ ارزشدهی مثبت و منفعلسازی تأثیرپذیر مستقیم سعی دارد کارگزاران اجتماعی را اثرگذار و دارای ارزش مثبت بازنمایی کند. بهعلاوه، در بسیاری از جملات کارگزاران اجتماعی از طریق ارجاع به گفتهها، ویژگیهای ظاهری و یا بهکارگیری استعارهها و تشبیهات بازنمایی میشوند.
حیران ملائی قلعه محمد؛ شجاع تفکری رضایی؛ عامر قیطوری
چکیده
هدف کلی از پژوهش حاضر، بررسی و توصیف گروه نقشی نمود، در لری خرمآبادی بر اساس برنامۀ کمینهگرا بوده است. باتوجهبه اینکه تاکنون بررسی زبانشناختی نحوی در این زمینه انجام نشده بود، این پژوهش تطابق بین نظریۀ بهکاررفته در تحقیق و دادههای گویش لری خرمآبادی را نشان داد. شیوۀ این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی بوده است. در این پژوهش، بنا ...
بیشتر
هدف کلی از پژوهش حاضر، بررسی و توصیف گروه نقشی نمود، در لری خرمآبادی بر اساس برنامۀ کمینهگرا بوده است. باتوجهبه اینکه تاکنون بررسی زبانشناختی نحوی در این زمینه انجام نشده بود، این پژوهش تطابق بین نظریۀ بهکاررفته در تحقیق و دادههای گویش لری خرمآبادی را نشان داد. شیوۀ این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی بوده است. در این پژوهش، بنا بر اصول نظریۀ زایشی، توصیف دقیق و یکدستی از ساختارهای دارای نمود ارائه شده و در سایة مباحث نظری، این دسته از ساختارها تحلیل شدهاند. در بررسی دادههای لازم برای انجام این پژوهش، نگارنده نیز شمّ زبانی خود را مبنای تعیین خوشساختی و بدساختی جملات قرار داده و از عملیاتهای حرکت، ادغام و مطابقه نیز کمک گرفته شده است. نتایج این پژوهش نشانگر آن بودند که در گویش لری خرمآبادی گروه نمود بهصورت نمود دستوری و نمود واژگانی نمایانده میشود. نمود دستوری نیز در این زبان به دو دستۀ کامل و ناقص تقسیم میشود. نمود کامل در زمانهای گذشتۀ ساده، ماضی نقلی و ماضی بعید نشان داده میشود. گروه نمود ناقص میزبان نمودسازهای “dɑr, mɛ-” و نمودساز ناقص “hɑ” بدون مطابقه با شخص و شمار و بهعنوان سازهای مستقل از گروه فعلی معرفی گردیدند. دو نمودساز “hey” (همیشه) و “hæni” (هنوز) نیز بهعنوان نمود واژگانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشانگر آن بودند که این دو نمودساز سبب افزودن معنای اضافی به فعل و ایجاد نمود جدیدی تحتعنوان «نمود تداومی» میشوند.
فاطمه آخوندی
چکیده
زبانها و گویشهای هر جامعه در شکلگیری هویت و جهانبینی افراد آن جامعه نقش بسزایی ایفا میکنند، اما اخیراً بهدلایلی همچون تسلط زبان معیار و بیتوجهی گویشوران بومی، زبانها و گویشهای بسیاری در انزوا و خطر فراموشی قرار گرفتهاند. ازاینرو، هدف از نگارش مقالۀ حاضر، ثبت و حفظ یکی از این گونههای محلی در معرض خطر است. در پژوهش ...
بیشتر
زبانها و گویشهای هر جامعه در شکلگیری هویت و جهانبینی افراد آن جامعه نقش بسزایی ایفا میکنند، اما اخیراً بهدلایلی همچون تسلط زبان معیار و بیتوجهی گویشوران بومی، زبانها و گویشهای بسیاری در انزوا و خطر فراموشی قرار گرفتهاند. ازاینرو، هدف از نگارش مقالۀ حاضر، ثبت و حفظ یکی از این گونههای محلی در معرض خطر است. در پژوهش پیشرو، مقولات مطابقه و حالت بهعنوان دو رکن اصلی ردهشناسی انطباق صرفی در زبان لری خرمآبادی بررسی شدند. روش انجام کار بهترتیب شاملِ تهیۀ پرسشنامۀ 340 جملهای، مصاحبه با 3 گویشور بومی، ثبت و ضبط، توصیف و تحلیل علمی دادهها و در آخر، استخراج الگوی دستوری مطابقه و حالت در زبان مذکور بود. یافتهها وجود الگوی «فاعلی ـ مفعولی» را برای هر دو مقولۀ دستوری مطابقه و حالت نشان دادند و در نهایت، نظام ردهشناسی یکدست «فاعلی ـ مفعولی» برای ساحت انطباق صرفی در زبان لری تعیین شد.
نسرین تنهایی اهری؛ حیات عامری؛ علیرضا عامری؛ حمیدرضا شعیری
چکیده
مقالة حاضر چگونگی تقویت و تضعیف معنا در تصاویر کتابهای زبان انگلیسی 1 و 2 ویژن (متوسطة دوم) را بررسی کرده است. مبنای پژوهش حاضر نشانه ـ معناشناسی گفتمانی و نشانهشناسی اجتماعی کرس و ونلیوون بوده که خود متأثر از آثار و افکار هلیدی است. چگونگی استفاده از متنهای تصویری درکتابهای زبان انگلیسی همواره از مسائل موردتوجه بوده است، چراکه ...
بیشتر
مقالة حاضر چگونگی تقویت و تضعیف معنا در تصاویر کتابهای زبان انگلیسی 1 و 2 ویژن (متوسطة دوم) را بررسی کرده است. مبنای پژوهش حاضر نشانه ـ معناشناسی گفتمانی و نشانهشناسی اجتماعی کرس و ونلیوون بوده که خود متأثر از آثار و افکار هلیدی است. چگونگی استفاده از متنهای تصویری درکتابهای زبان انگلیسی همواره از مسائل موردتوجه بوده است، چراکه این امر موجب تسریع انتقال مفاهیم و بهبود روند یادگیری میگردد. پژوهش حاضر با بررسی رابطة متنهای کلامی و تصویر، در پی آن بوده تا در راستای ارائة محتوای معنادار و قابلفهم، چگونگی انتخاب تصویر همخوان با کلام را درکتابهای زبان انگلیسی 1 و 2 (متوسطة دوم) بررسی کند. روش انجام پژوهش بهصورت توصیفی ـ تحلیلی و میدانی است. در کتاب درسی زبان انگلیسی، همپوشانی ایجادشده بین متن کلامی و تصویر میتواند در روند انتقال معنی، یادگیری لغات و دریافت مفهوم مؤثر باشد. این در حالی است که نبود همپوشانیِ لازم میانِ آن دو آموزش و دریافت معنا را دچار اشکال میکند. یافتههای پژوهش نشان میدهند که الگوهای فرانقشهای طراحی بصری در متنهای تصویری کتابهای موردنظر بهطورکامل بازنمود نشده و نبود همپوشانیِ لازم بین تصویر وکلام، انتقال معنا را با اشکال روبرو کرده است. در نتیجه، هدف موردنظر آموزش به دست نیامده است.
علی صیادانی؛ عبدالاحد غیبی؛ سپیده باقری اوزان
چکیده
زبانشناسی متن، شاخهای نوپا در حوزۀ زبانشناسی است که در بررسی زبان از سطح جمله فراتر میرود و بر مطالعۀ متن بهعنوان بزرگترین واحد زبانی تأکید میورزد. از میان رویکردهای مختلف زبانشناسی متن، الگوی حل مسألۀ هوئی، یکی از پرکاربردترین رویکردها محسوب میشود. این الگو که از چهار عنصر موقعیت، مسأله، پاسخ و ارزیابی ...
بیشتر
زبانشناسی متن، شاخهای نوپا در حوزۀ زبانشناسی است که در بررسی زبان از سطح جمله فراتر میرود و بر مطالعۀ متن بهعنوان بزرگترین واحد زبانی تأکید میورزد. از میان رویکردهای مختلف زبانشناسی متن، الگوی حل مسألۀ هوئی، یکی از پرکاربردترین رویکردها محسوب میشود. این الگو که از چهار عنصر موقعیت، مسأله، پاسخ و ارزیابی تشکیل شده است، به بررسی چگونگی تولید و درک متن میپردازد. این پژوهش، با روش توصیفی ـ تحلیلی، سازمان متن روایی «لن أعیش فی جلباب أبی» اثر احسان عبدالقدوس را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. شیوۀ روایتی این رمان به گونهای است که میتوان آن را با رویکرد حل مسأله بررسی نمود. سازمان این متن روایی حول محور سه مسألۀ اصلی، یعنی سرخوردگی عبدالوهاب، انزوای روزالین و ازدواج نظیره میچرخد. این سه مسأله ارکان اصلی رمان هستند. در این متن، پاسخهای متعددی برای حل مسألۀ اول ارائه میشود که ناموفق بوده و ارزیابی از آنها منفی است. بههمیندلیل، مسألۀ نخست با وجود ورود به چرخۀ مجدد، بهصورت حلنشده باقی میماند. مسائل دوم و سوم بدون طی کردن چرخۀ طولانی با ارزیابی مثبت پاسخهای ارائهشده با موفقیت به اتمام میرسند. نتایج بهدستآمده نشان میدهند که سازمان متن روایی «لن أعیش فی جلباب أبی» تا حد زیادی با چهار عنصر الگوی حل مسأله منطبق است و ساختار آن از این الگو تبعیت میکند.
سمیه محمدی؛ صلاح الدین عبدی
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی مفهوم غم در آن بخش از زبانهای فارسی و عربی پرداخته که با حوزههای مبدأ مرتبط با ظرف، تصور و بیان شده است. ازاینطریق، شیوة اندیشیدن سخنگویان زبانهای مذکور در این حوزه درک میشود و شباهتها و تفاوتهای میان آنها نمایان میگردد. افزونبراین، سعی شده که نظم نهفته در پَسِ عبارات گسسته و بهظاهر ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی مفهوم غم در آن بخش از زبانهای فارسی و عربی پرداخته که با حوزههای مبدأ مرتبط با ظرف، تصور و بیان شده است. ازاینطریق، شیوة اندیشیدن سخنگویان زبانهای مذکور در این حوزه درک میشود و شباهتها و تفاوتهای میان آنها نمایان میگردد. افزونبراین، سعی شده که نظم نهفته در پَسِ عبارات گسسته و بهظاهر نامنظمِ ظرفانگاری فرد غمگین آشکار گشته و نظام شناختی آن توصیف گردد. روش انجام این تحقیق بهصورت تحلیلی و درچارچوب استعارة شناختی است. مطالعات مقایسهای، شناخت چگونگی ساختارمندی مفاهیم مشترک در نظام مفهومی سخنگویان زبانهای مختلف و شناسایی استعارههای فرهنگبنیاد توانستهاند در درک شناختی فرهنگها از یکدیگر نقش مهمی داشته باشند. برای نمونه، میتوان به این نکته اشاره کرد که سخنگویان عربی، غم را عمدتاً مادهای دانستهاند که گلو را بند آورده (غصّ، شجا، جرِض)؛ یعنی این انسداد حلق است که برجستگی داشته، درحالیکه فرد فارسیزبان، غم را عمدتاً خوراکی دانسته که آن را خورده است (غم/ غصه خورد). گویی، سختی قورتدادن در آن برجستگی نداشته و مشکل اینجاست که این خوراک در دل (معده) انباشته شده و این اندام را تحتفشار قرار داده (دلم ترکید)، یا اینکه این خوراک باعث آسیب و زخمِ دل گشته است (خونِ دل میخورد)؛ یعنی خوردن غم مایۀ زخم و خونشدن دل است.
نسیم وفایی سالارپور؛ ماندانا نوربخش؛ هما اسدی
چکیده
پژوهش حاضر در چارچوب آواشناسی قضایی و با هدف بررسی تأثیر زبان فارسی معیار بر کیفیت واکههای لری خرمآبادی صورت گرفته است. این بررسی بهدنبال پاسخگویی به این پرسش بود که آیا زبان فارسی معیار بر ویژگیهای صوتشناختی واکههای لری خرمآبادی تأثیر میگذارد. بهاینمنظور، صدای 20 گویشور لری خرمآبادی (10 مرد و 10 زن) ضبط شد که گروه اول ...
بیشتر
پژوهش حاضر در چارچوب آواشناسی قضایی و با هدف بررسی تأثیر زبان فارسی معیار بر کیفیت واکههای لری خرمآبادی صورت گرفته است. این بررسی بهدنبال پاسخگویی به این پرسش بود که آیا زبان فارسی معیار بر ویژگیهای صوتشناختی واکههای لری خرمآبادی تأثیر میگذارد. بهاینمنظور، صدای 20 گویشور لری خرمآبادی (10 مرد و 10 زن) ضبط شد که گروه اول در خرمآباد و گروه دوم در تهران سکونت داشتند. 54 جمله شامل واژههای منتخب توسط شرکتکنندگان خوانده شدند. در نهایت، 3240 نمونۀ آوایی شامل واکههای /e, i, ɪ, ʏ, y, o, u, ə, ø, ɑ, a/ حاصل شد. در گام بعدی، نمونههای آوایی از منظر صوتشناختی و آماری تحلیل شدند. در تحلیل صوتشناختی، پارامترهای بسامد پایه و بسامد سازههای اول تا پنجم بررسی شدند. تحلیل دادهها نشان داد که بسامد پایه، بسامد سازۀ پنجم، بسامد سازۀ سوم و بعد از آنها با اختلاف زیاد، بسامد سازۀ دوم بهترتیب بیشترین نقش را در ایجاد تمایز میان واکههای لری تولیدشده توسط گویشوران مرد ساکن تهران و خرمآباد دارند. در گروه زنان نیز، تنها بسامد پایه و بعد از آن با اختلاف زیاد، بسامد سازۀ پنجم از این قابلیت برخوردارند. در نتیجه، بسامد پایه و بسامد سازههای بالا از قابلیت بیشتری برای ایجاد تمایز بین ـ گوینده برخوردار هستند.
عبدالحسین حیدری
چکیده
در پژوهش حاضر، تمرینهای واژهآموزی کتابهای نگارش فارسی دورۀ دوم ابتدایی بر اساس طبقهبندی واژگانی مطالعه شدهاند. این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام یافته است. ابتدا، تمرینهای واژهآموزی کتابها در زیرمقولههای مختلفِ طبقهبندی دانش واژگانی قرار داده شد تا فراوانی و میانگین درصد آنها مشخص گردد. ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، تمرینهای واژهآموزی کتابهای نگارش فارسی دورۀ دوم ابتدایی بر اساس طبقهبندی واژگانی مطالعه شدهاند. این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام یافته است. ابتدا، تمرینهای واژهآموزی کتابها در زیرمقولههای مختلفِ طبقهبندی دانش واژگانی قرار داده شد تا فراوانی و میانگین درصد آنها مشخص گردد. سپس، برای تحلیل دادهها از نرم افزار اِس. پی. اِس. اِس استفاده شد. نتایج تحلیل آمار توصیفی نشان میدهد که در هر سه کتاب نگارش فارسی، تمرینهای مرتبط با بعد صورت نوشتاری از فراوانی حداکثری برخوردار هستند، درحالیکه ابعاد دیگر دانش واژگانی، نظیر همایی واژهها، دارای فراوانی حداقلی هستند. همچنین، اختصاص ۸۰ درصد از تمرینهای صریح واژهآموزی به فعالیتهای واژگانی دریافتی در مقایسه با تنها ۲۰ درصد تمرینهای تولیدی، نامتوازنبودن طراحی تمرینها در کتابهای نگارش فارسی را نشان میدهد؛ درصورتیکه این کتابها برای آموزش مهارت نوشتن تدوین شدهاند که یک مهارت تولیدی است. طبق نتایج آمار استنباطی، بین ابعاد مختلف دانش واژگانی تمرینهای واژهآموزی کتابهای نگارش فارسی در سه پایۀ تحصیلی دورۀ دوم ابتدایی تفاوت معناداری وجود ندارد؛ درصورتیکه تفاوت بین نوع تمرینهای این کتابها بهلحاظ آماری معنادار است. پیشنهاد میشود تمرینهای واژهآموزی کتابهای درسی پیکرهبنیاد باشند. همچنین، ابعاد مختلف دانش واژگانی در تمرینهای متنوع دریافتی و تولیدی کتابها نمود پیدا کنند تا دانشآموزان به دفعات متعدد در معرض یک واژه قرار گیرند، زیرا تکرار واژه، عامل مهمی در یادسپاری واژههای زبان است. یافتهها و نتایج پژوهش حاضر، افزون بر کارآمدبودن در طراحی و تدوین کتابهای درسی، در حوزۀ تدریس نیز میتوانند برای معلمان مفید باشند.
مرضیه مرادی؛ محمدرضا اروجی؛ سکینه جعفری
چکیده
مبنای این پژوهش، بررسی تأثیر یادگیری ترکیبی یا تلفیقی بر میزان یادگیری دستور زبان و واژگان فارسیآموزان سطح متوسط است. هدف از یادگیری تلفیقی یا همان بهرهگیری از مواد آزمایشی گوناگون، درهمآمیختن مناسب مواد آموزشی معمولی و سنتی کلاسهای حضوری با فناوری نوین است. جامعۀ آماری این پژوهش زبانآموزان خارجی حاضر در ایران بود که به ...
بیشتر
مبنای این پژوهش، بررسی تأثیر یادگیری ترکیبی یا تلفیقی بر میزان یادگیری دستور زبان و واژگان فارسیآموزان سطح متوسط است. هدف از یادگیری تلفیقی یا همان بهرهگیری از مواد آزمایشی گوناگون، درهمآمیختن مناسب مواد آموزشی معمولی و سنتی کلاسهای حضوری با فناوری نوین است. جامعۀ آماری این پژوهش زبانآموزان خارجی حاضر در ایران بود که به یادگیری زبان فارسی مشغولاند. شرکتکنندگان در این پژوهش 60 زبانآموز خارجی سطح متوسط بودند که در مؤسسههای ایرانی واقع در شهر تهران زبان فارسی میخواندند. آنها بهصورت تصادفی به دو گروه سی نفری، شامل گروه گواه (گروه از راه دور) و گروه آزمایش (گروه تلفیقی) تقسیم شدند. نمونهگیری بهصورت غیرتصادفی انجام گرفت. در این پژوهش، از طرحی نیمهآزمایشی پیروی شده و همسانسازی شرکتکنندگان آن بهلحاظ مهارت زبانی، دستور زبان و دانش زبانی پیش از بررسی انجام شد. بعد از اجرای روند، پسآزمون دستور زبان و واژگان به شرکتکنندگان داده شد. یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که محیط یادگیری تلفیقی تأثیر چشمگیری بر گسترش دانش دستوری و لغوی زبانآموزان دارد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که زبانآموزان گروه تلفیقی، نسبت به گروه از راه دور در آزمونهای دانش واژگان و دستور زبان بهمراتب عملکرد بهتری داشتند. تحلیل پاسخهای شرکتکنندگان به پرسشنامۀ رویکرد نشان داد که بیشتر آنها نسبت به آموزش تلفیقی دیدگاه مثبتی دارند و دیدگاه شرکتکنندگان گروه آموزش تلفیقی مثبتتر است. نتایج این پژوهش میتواند برای محققان، معلمان و زبانشناسان مفید باشد.