محمود جعفری دهقی؛ مجتبی منشی زاده؛ فهیمه تسلی بخش
چکیده
در این پژوهش، کارکردهای وجهی فعل «رسیدن» در فارسی و روند دستوریشدگی آن بررسی شده است. به این منظور، نویسندگان پس از مروری بر پیشینۀ تحقیقات انجامشده در حوزۀ وجهیت، بهویژه دستوریشدگیِ وجهیت در زبان فارسی، به رویکردهای نظری موجود در دو حوزۀ وجهیت و دستوریشدگی پرداختهاند و سپس، با ارائۀ شواهد متعدد از دورههای مختلف ...
بیشتر
در این پژوهش، کارکردهای وجهی فعل «رسیدن» در فارسی و روند دستوریشدگی آن بررسی شده است. به این منظور، نویسندگان پس از مروری بر پیشینۀ تحقیقات انجامشده در حوزۀ وجهیت، بهویژه دستوریشدگیِ وجهیت در زبان فارسی، به رویکردهای نظری موجود در دو حوزۀ وجهیت و دستوریشدگی پرداختهاند و سپس، با ارائۀ شواهد متعدد از دورههای مختلف زبان فارسی، تحولات درزمانی رخداده را در گذر از فارسی باستان به فارسی میانه، فارسی دری و فارسی امروز تحلیل کردهاند. مطالعة شواهد نشان میدهد که در فارسی دری، «رسیدن» در بافتهایی خاص، پس از بسط استعاری و با پیشرفت در مسیر دستوریشدگی، در صیغۀ سوم شخص مفرد مضارع، بهعنوان ابزاری برای بازنمایی وجهیتهای پویا، سزاواری یا اجازهای مورد استفاده قرار میگیرد. از طرف دیگر، اگرچه در فارسیِ امروز این کاربرد بهتدریج از میان رفته است، اما فعل «رسیدن»، از طریق دیگری، برای بازنمایی وجهیت پویا به کار میرود.
موسی غنچه پور
چکیده
در این نوشتار نمود دستوری و واژگانی و انواع آنها در ترکیبهای فعلی زبان فارسی معاصر بررسی شده است. دادههای این پژوهش برگرفتهاز رساله دکتری نگارنده (غنچهپور، 1392) و بالغ بر 8579 واژه مرکب فعلی است که از فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1386) استخراج شده است. بررسی پیکرۀ فوق نشان داد که دو نوع نمود دستوری و واژگانی که در فعل و جملات گزارش شده ...
بیشتر
در این نوشتار نمود دستوری و واژگانی و انواع آنها در ترکیبهای فعلی زبان فارسی معاصر بررسی شده است. دادههای این پژوهش برگرفتهاز رساله دکتری نگارنده (غنچهپور، 1392) و بالغ بر 8579 واژه مرکب فعلی است که از فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1386) استخراج شده است. بررسی پیکرۀ فوق نشان داد که دو نوع نمود دستوری و واژگانی که در فعل و جملات گزارش شده است، در ترکیبفعلی نیز وجود دارد و ساختار درونی ترکیبهای فعلی در زبان فارسی نشان دهندۀ گسترۀ زمانی و وجه انجام کنش یا حالت هستند. علاوهبراین، ترکیبهای فعلی بهلحاظ نمود دستوری، در دو طبقۀ کامل (تداومی، غیرتداومی، برآیندی و تجربهای) و ناقص (تکراری، عادتی و مستمر) دستهبندی شدهاند. همچنین، این واژههای مرکب بهلحاظ نمود واژگانی، باتوجهبه مؤلفههای معناییِ [±پویایی]، [±سنجهای]، [±غایی] و [±تداومی]، به دو طبقۀ کلی ایستا و غیرایستا متمایز شدهاند. ترکیبهای فعلی غیرایستا نیز به انواع غیرسنجهای (کنشی و تکرویدادی)، سنجهای بسته (دونقطهای و چندنقطهای) و سنجهای باز متمایز و مشخص گشتهاند.
الهه حسینی ماتک؛ احسان چنگیزی
چکیده
در زبان گیلکی، حروف اضافة vir/var، varǰa و biǰa به معنی «نزد، نزدیک، کنار» به کار میروند و افزون بر مفهوم مکان، بر همراهی نیز دلالت دارند. نظیر این کارکرد را در گونة فارسی گفتاری، حرف اضافة «ور» در ساخت «ورِ دست کسی بودن» بر عهده دارد. حرف اضافة manəstən نیز برای دلالت بر شباهت و همانندی بهکار میرود. در این مقاله، معنی ...
بیشتر
در زبان گیلکی، حروف اضافة vir/var، varǰa و biǰa به معنی «نزد، نزدیک، کنار» به کار میروند و افزون بر مفهوم مکان، بر همراهی نیز دلالت دارند. نظیر این کارکرد را در گونة فارسی گفتاری، حرف اضافة «ور» در ساخت «ورِ دست کسی بودن» بر عهده دارد. حرف اضافة manəstən نیز برای دلالت بر شباهت و همانندی بهکار میرود. در این مقاله، معنی اولیة var روند تحولات معنایی و دستوریشدگی آنها با استفاده از دادههای زبان اوستایی و فارسی میانه بررسی و رابطة آن با varǰa و biǰa معلوم میگردد. روند تحولات manəstən نیز با استفاده از دادههای تاریخی زبان بررسی میشود. برای روشنشدن مطلب، گاه از دادههای زبان فارسی نیز استفاده میگردد. vir / var صورتی از varah به معنی «سینه» در زبان اوستایی است که به صورت war در زبان فارسی میانه به کار رفته است. این واژه از طریق مجاز، معنی «کنار، سمت، سو» حاصل کرده و برای اشاره به فضای اطراف انسان که تحت مالکیت و نظارت اوست، بهکار رفته است. سپس، با حرف اضافة ǰa / ǰe به معنی «از» ادغام شده و حروف اضافة virǰa و biǰa از آن پدید آمدهاند. manəstən نیز مصدر به معنی «شباهت داشتن، همانند بودن» است که در ساخت گروه اسمی بدل به حرف اضافه شده است.
مونا ولی پور
چکیده
سنت دستورنویسی عربی یکی از مهمترین جریانهای زبانشناسی در طول تاریخ است؛ جریانی که دستاوردهای آن در بسیاری از موارد با دستاوردهای مطالعات زبانشناسی جدید برابر است. در این پژوهش ضمن نشاندادن تطابق تقسیمبندی سهگانۀ انواع وجه فعلی (اخباری، التزامی و امری) با تقسیمبندی سهگانۀ فعل مرفوع، منصوب و مجزوم در عربی، روشن میکنیم ...
بیشتر
سنت دستورنویسی عربی یکی از مهمترین جریانهای زبانشناسی در طول تاریخ است؛ جریانی که دستاوردهای آن در بسیاری از موارد با دستاوردهای مطالعات زبانشناسی جدید برابر است. در این پژوهش ضمن نشاندادن تطابق تقسیمبندی سهگانۀ انواع وجه فعلی (اخباری، التزامی و امری) با تقسیمبندی سهگانۀ فعل مرفوع، منصوب و مجزوم در عربی، روشن میکنیم که دستورنویسان زبان عربی کاربردهای وجه التزامی در این زبان را چگونه توصیف و با اشاره به چه مؤلفههایی آن را تبیین کردهاند. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که سیبویه، سردمدار مکتب بصره و صاحب قدیمیترین کتاب در نحو عربی، به نقش عدمقطعیت در کاربردهای فعل منصوب (حال التزامی) اشعار داشته و در بحث مربوط به عوامل ناصبه بدان اشاره کرده است. همچنین، میتوان از خلال برخی از نظرات او، اهمیت دیدگاه گوینده در تعیین قطعی یا غیرقطعی-بودن گزاره را استخراج کرد. از سوی دیگر، نشان میدهیم که فرّاء، سردمدار مکتب کوفه، چگونه برای تبیین کاربردهای وجه التزامی نقش زمان و دلالت زمانی را دخیل دانسته است. دستورنویسان بعدی به پیروی از آرای نحوی آنها این بحث را تکمیل کردهاند و برای نمونه، به تمایز میان زمان مطلق و زمان نسبی برای تعیین دلالتهای زمانی حال التزامی اشاره کردهاند. زبانشناسان در قرن اخیر بدون مراجعه به یافتههای این سنت، اهمیت این دو مؤلفه را در کاربردهای وجه التزامی کشف کردهاند؛ دستاوردی که طبق نتایج این پژوهش، ردپای آن را در بیش از هزار سال پیش در کتب نحویون زبان عربی، میتوان دید.
سیدمهدی دادرس
چکیده
این نوشته، پاسخی است به نقد «الهه حسینی ماتک» بر کتاب مشترک این نگارنده با عنوان «موادی برای مطالعۀ گویش بختیاری» (ژوکوفسکی، 1396). نگارنده، بهعنوان یکی از محققان این اثر، در این یادداشت کوشیده است با نقل عبارات و مطالب این کتاب و نکات مدنظر منتقد، پارهای مسائل را توضیح دهد و دلایلِ اتخاذِ روش خود را برشمارد و برخی ...
بیشتر
این نوشته، پاسخی است به نقد «الهه حسینی ماتک» بر کتاب مشترک این نگارنده با عنوان «موادی برای مطالعۀ گویش بختیاری» (ژوکوفسکی، 1396). نگارنده، بهعنوان یکی از محققان این اثر، در این یادداشت کوشیده است با نقل عبارات و مطالب این کتاب و نکات مدنظر منتقد، پارهای مسائل را توضیح دهد و دلایلِ اتخاذِ روش خود را برشمارد و برخی از اشکالاتی را که منتقد مطرح کرده است، توضیح دهد و شیوة کار خویش را روشنتر بیان کند.
نسا میهن پرست؛ ارسلان گلفام؛ حیات عامری
چکیده
از جمله روابط مفهومی که در زبان فارسی اهمیت و بسامد بالایی داشته و بهعلاوه، آمیختگی زیادی با مفاهیم شناختی دارد، چندمعنایی است. ازسویدیگر، در شبکۀ قالبی (فریمنت) که پروژهای برخط در حیطۀ واژگان زبان انگلیسی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا بوده و مشخصاً، برمبنای نظریة معنیشناسی قالببنیاد فیلمور در سال 1997 ارائه شده است، هر واژه ...
بیشتر
از جمله روابط مفهومی که در زبان فارسی اهمیت و بسامد بالایی داشته و بهعلاوه، آمیختگی زیادی با مفاهیم شناختی دارد، چندمعنایی است. ازسویدیگر، در شبکۀ قالبی (فریمنت) که پروژهای برخط در حیطۀ واژگان زبان انگلیسی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا بوده و مشخصاً، برمبنای نظریة معنیشناسی قالببنیاد فیلمور در سال 1997 ارائه شده است، هر واژه به یک قالب ربط داشته و روابط میان واژهها، بهطور غیرمستقیم از ارتباط مستقیم با قالبها، اشتقاق مییابد. این همان چیزی است که میتواند در شبکۀ قالبی، منجر به چندمعنا شدن کلمات شود. در فریمنت که آن را تحولی عظیم در شکلبندی معنیشناسی شناختی دانستهاند، مفاهیم زبانی بهصورت قالبهایی مرتبط با هم در یک شبکه معنایی دیده میشوند و بازنمود این قالبها در واحدهای واژگانی است. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، برآنیم که با تمرکز بر برخی از افعال فارسی مستخرج از فرهنگ بزرگ سخن انوری (1381) که معنای آگاهی- یافتن[1] بهنوعی از آنها ایفاد میشود، تمام قالبهای معنایی مربوط به معانی مختلف این واحدهای واژگانی را بیابیم و ازسویدیگر، روابط میان این قالبهای بهظاهر متفاوت و نحوۀ اشتقاق آنها را از قالب اصلی (نمونة اعلا) مشخص سازیم تا بتوانیم سازوکارهای چندمعنا شدن واژهها در فریمنت زبان فارسی را تبیین نماییم.
[1]. به قیاس از فریم نت انگلیسی فاصله میان کلمات مربوط به عنوان یک قالب، با خط تیره پر میشود و از درج فاصله اجتناب میگردد.
زهرا نواب صفوی؛ محمد هادی فلاحی؛ محمد رضا فلاحتی قدیمی فومنی
چکیده
پژوهش حاضر در حوزۀ آواشناسی آکوستیک، میکوشد ماهیت صوتشناختی انسدادی چاکنایی را پیش از واکۀ آغازین در زبان فارسی، مشخص سازد و به این پرسش پاسخ دهد که آیا این آوا در آن جایگاه نقش همخوان دارد یا ویژگی واکۀ آغازین در زبان فارسی است. دادگان پژوهش شامل سه دسته است: گروه ناواژۀ یک که در آن، واکه پس از یک واج بجز انسدادی چاکنایی قرار ...
بیشتر
پژوهش حاضر در حوزۀ آواشناسی آکوستیک، میکوشد ماهیت صوتشناختی انسدادی چاکنایی را پیش از واکۀ آغازین در زبان فارسی، مشخص سازد و به این پرسش پاسخ دهد که آیا این آوا در آن جایگاه نقش همخوان دارد یا ویژگی واکۀ آغازین در زبان فارسی است. دادگان پژوهش شامل سه دسته است: گروه ناواژۀ یک که در آن، واکه پس از یک واج بجز انسدادی چاکنایی قرار دارد، گروه ناواژۀ دو که وجود انسدادی چاکنایی پیش از واکه در آنها محرز است و گروه سوم، شاملِ 30 واژۀ زبان فارسی که با واکه آغاز میشوند. این سه گروه ناواژه و واژه توسط 16 نفر اعضای نمونه در استودیو خوانده و ضبط شدهاند. سپس در نرمافزار پرات، بر اساس ویژگیهای آکوستیکیِ دیرش، شیب طیفی، سازۀ اول و شدت، واکههای هر گروه، مورد سنجش واقع شدهاند، مقادیر عددیِ بهدستآمده بر اساس شاخصهای میانگین، واریانس و آزمون تعقیبی شفه، بررسی آماری شدهاند. درنهایت، بر اساس تحلیلها، معیارهای وجودِ همخوان انسدادی چاکنایی در گروه واژه تأیید نشدهاند. پس، انسدادِ کاملی که ویژگیهای صوتشناختی یک همخوان را داشته باشد، پیش از واکههای آغازین در واژگان زبان فارسی وجود ندارد. بنابراین، آن انسداد ناقص میتواند همان ویژگی صوتی باشد که در ابتدای فرایند تولید واکۀ آغازین به آن اضافه میشود و آن واکه را چاکناییشده میسازد.
سید فرید خلیفه لو؛ حسین حلاج زاده بناب؛ سیدمجتبی حسینی
چکیده
نظر به اینکه هیچ نظام نشانهای از منظر ایدئولوژیک خنثی نیست، میتوان با شناخت زبان و کشف لایههای زیرین آن، به آشکارسازی روابط پنهان و بازنشر ایدئولوژیهای نهفته در ژرفساخت زبان دست یافت. ساختارهای گفتمانی نیز با سازماندهی نظامهای نشانهای مدنظر خود، به شیوههای درک ما از واقعیت شکل میدهند. در پژوهش حاضر به بررسی ساختهای ...
بیشتر
نظر به اینکه هیچ نظام نشانهای از منظر ایدئولوژیک خنثی نیست، میتوان با شناخت زبان و کشف لایههای زیرین آن، به آشکارسازی روابط پنهان و بازنشر ایدئولوژیهای نهفته در ژرفساخت زبان دست یافت. ساختارهای گفتمانی نیز با سازماندهی نظامهای نشانهای مدنظر خود، به شیوههای درک ما از واقعیت شکل میدهند. در پژوهش حاضر به بررسی ساختهای ایدئولوژیک در گفتمان مردانِ خواهانِ تمکین زوجه بر پایه تئوری وندایک (2006) پرداخته میشود. در این پویش، محققان با حضور در 20 جلسۀ دادگاه و جمعآوری داده از 20 مرد خواهان تمکینِ زوجه با میانگین سنی 25 تا 45 سال و با تحصیلات بین دیپلم تا لیسانس، از جامعه و طبقه شهری به مطالعه پرداختهاند. هدف تحقیقِ پیشرو بازنمایی ابزارهای زبانی و راهبردهای کلامی این مردان در راستای اقناع قاضی و تصمیمگیرنده است. همچنین، استراتژیهای ارجاعی این افراد از طریق الگوی «مربع ایدئولوژیک» وندایک (2006) تعیین و بسامد هریک از اضلاع مربع مشخص میگردد. نتایج پژوهش نشان میدهد که مردان در جلسات دادگاه از انواع راهبردهای زبانی همچون «توصیف کنشگر»، «قطببندی»، «تعمیم»، «اغراق» و «بیان هنجارها» در راستای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند. این راهبردها در 58% موارد در راستای بزرگنمایی رفتار منفی همسر (غیرخودیها) و در 27% موارد در جهت بزرگنمایی رفتار مثبت خود (خودیها) است. جامعه آماری مورد مطالعه، کمتر از دو ضلع دیگر مربع ایدئولوژیک (کوچکنمایی نکات مثبت و کوچکنمایی نکات منفی طرف مقابل) استفاده میکردند که این امر منطبق با نظریه وندایک (2006) است.
ندا بیگدلی؛ وحید صادقی
چکیده
در پژوهش حاضر، شیوة پردازش ادراکی جفت واکههای انگلیسی /i-I/ و /u-U/ در چارچوب انگارة همگونی ادراکی توسط گویشوران فارسیزبان بررسی شده است. برای این منظور، دو جفت کلمه feet-fit و fool-full، بهترتیب شامل تقابلهای واکهای /I-i/ و/ʊ-u/ از سطح پیکرة گفتاری طبیعی انگلیسی استخراج و پارامترهای دیرش و فرکانسهای F1 و F2 (همبستة صوتی کیفیت ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، شیوة پردازش ادراکی جفت واکههای انگلیسی /i-I/ و /u-U/ در چارچوب انگارة همگونی ادراکی توسط گویشوران فارسیزبان بررسی شده است. برای این منظور، دو جفت کلمه feet-fit و fool-full، بهترتیب شامل تقابلهای واکهای /I-i/ و/ʊ-u/ از سطح پیکرة گفتاری طبیعی انگلیسی استخراج و پارامترهای دیرش و فرکانسهای F1 و F2 (همبستة صوتی کیفیت واکه) بر آنها بازسازی شدند. محرکهای بازسازیشده پیوستارهای دیرش، کیفیت واکه و دیرش+کیفیت واکه در آزمون تشخیص، به تعدادی گویشور فارسیزبان ارائه و از آنها خواسته شده است درباره "یکسان" یا "متفاوت" بودن جفت محرکهایی که بهصورت متوالی برای آنها پخش میشوند، تصمیمگیری کنند. نتایج نشان داد که پاسخهای شنیداری شنوندگان به پیوستارهای صوتی دیرش و کیفیت واکه، الگویی کاملاً متفاوت دارد. دیرش واکه بر درک شنیداری تقابلهای واکهای تأثیر بسزایی دارد؛ بهطوری که شنوندگان فارسیزبان صرفنظر از میزان آشناییشان به زبان انگلیسی به اختلاف دیرش محرکها برای تشخیص جفت واکههای انگلیسی ذکرشده، بسیار حساس هستند. تغییرات کیفی واکهها به صورت تابعی از تغییرات فرکانسهایF1 و F2، تفاوتهای قابلملاحظهای را در منحنی توزیع پاسخهای شنیداری ایجاد نکرد. بهعلاوه، الگوی توزیع پاسخها به محرکهای ترکیبی دیرش + کیفیت واکه، تا حد زیادی مشابه پیوستار دیرش بود. بهطور خلاصه، نتایج به دست آمده با تأیید انگارة همگونی ادراکی، نشان داد همگونی تقابلهای واکهای /I-i/ و /ʊ-u/ با نظام واکهای فارسی تابع نوعی همگونی دومقولهای است که بر اساس آن هر دو مقولة جفت واکههای انگلیسی /I-i/ و /ʊ-u/ برای فارسیزبانان با سطح اطمینان بالایی قابل درک است.
امیر زندمقدم
چکیده
با توجه به اهمیت فراگیری ابعاد منظورشناختی زبان دوم و لزوم ارتقاء توانش منظورشناختی در میان فارسیآموزان و با درنظرگرفتن این مهم که تاکنون پژوهش منسجم و اصیلی در خصوص تأثیر بازخورد تصحیحی بر تولید کنشهای گفتاری توسط فارسیآموزان انجام نگرفته است، هدف این پژوهش، مطالعه تأثیر دو نوع بازخورد تصحیحی (بازگویی و فرازبانی) بر تولید ...
بیشتر
با توجه به اهمیت فراگیری ابعاد منظورشناختی زبان دوم و لزوم ارتقاء توانش منظورشناختی در میان فارسیآموزان و با درنظرگرفتن این مهم که تاکنون پژوهش منسجم و اصیلی در خصوص تأثیر بازخورد تصحیحی بر تولید کنشهای گفتاری توسط فارسیآموزان انجام نگرفته است، هدف این پژوهش، مطالعه تأثیر دو نوع بازخورد تصحیحی (بازگویی و فرازبانی) بر تولید کنشهای گفتاری درخواستکردن و امتناعکردن توسط فارسیآموزان سطح متوسط است. به این منظور، 76 فارسیآموز از چهار کشور و با سطح زبانی متوسط به صورت تصادفی انتخاب شدهان در چهار گروه، به مدت شش ماه آموزش دیدند: گروه تکلیفـمحور همراه با بازخورد بازگویی، گروه تکلیف- محور همراه با بازخورد فرازبانی، گروه سنتی همراه با بازخورد بازگویی و گروه سنتی همراه با بازخورد فرازبانی. ابزار مورد استفاده در این پژوهش نسخه فارسیشدة آزمون تکمیل گفتمان نوشتاری (WDTC) برگرفته از تاجالدین، کشاورز و زندمقدم (2012) است که پایایی و روایی آن مجددا بررسی شده و سپس، بهصورت پیشآزمون و پسآزمون استفاده شده است. تدریس به هر گروه به مدت 6 هفته (هفتهای 2 ساعت، جمعاً 12 ساعت) به طول انجامیده است. نتایج نشان داد که اولاً رویکرد تکلیف- محور نسبت به روش سنتی در ارتقاء توانش منظورشناختی فارسی آموزان مؤثرتر است و میتواند رشد بسیار بالایی را منجر شود؛ ثانیا، بازخورد فرازبانی در قالب رویکرد تکلیف- محور نسبت به بازخورد بازگویی نتایج مؤثرتری درمیان فارسی آموزان داشته است..
آزاده میرزائی
چکیده
ساخت شرطی از دو بند تشکیل شده است. وجود یا عدم وجود رابطۀ علی/ نتیجهای میان بندها، سبب میشود تا ساخت شرطی در دو گروه کلیِ شرطی نتیجهای و غیرنتیجهای تقسیمبندی شود. در پیشینۀ مطالعات مفهوم شرط، با توجه به معیارهای گوناگون میتوان به لحاظ معنایی، انواعی از ساختهای شرطی را معرفی کرد که بعضاً به جهت نامگذاریهای مختلف برروی ...
بیشتر
ساخت شرطی از دو بند تشکیل شده است. وجود یا عدم وجود رابطۀ علی/ نتیجهای میان بندها، سبب میشود تا ساخت شرطی در دو گروه کلیِ شرطی نتیجهای و غیرنتیجهای تقسیمبندی شود. در پیشینۀ مطالعات مفهوم شرط، با توجه به معیارهای گوناگون میتوان به لحاظ معنایی، انواعی از ساختهای شرطی را معرفی کرد که بعضاً به جهت نامگذاریهای مختلف برروی مفاهیم یکسان، از هم متفاوت شدهاندا. در این پژوهش، پس از مروری بر مطالعات نظری پیشین، تلاش میشود تا با توجه به نقاط اشتراک و اختلاف دستهبندیهای ذکرشده و بر اساس پژوهشی پیکرهبنیاد در زبان فارسی، دستهبندی جامعی ارائه شود که انواع مختلف ساختهای شرطی را بهلحاظ معنایی پوشش دهد. در این راستا علاوه بر جملات شرطی باز، فرضی، مفروض، لفظی، کارگفتی و تضمنی، که در سابقۀ پژوهش مفهوم شرط موجود است، ساختهای شرطی تقابلی، شرطی تقابلی ضمنی، شرطی معکوس و شرطی دوسویه نیز با توجه به پژوهش دادهبنیاد، معرفی میشوند. در شرطیهای تقابلی، روابط میان بندها از نوع تضاد است. در شرطی تقابلی ضمنی رابطۀ تضاد میان یکی از بندها با معنای ضمنی بند دیگر است. در شرطی معکوس، برخلافِ شرطی بنیادی، بند «اگر» نتیجۀ بند دوم است و در شرطی دوسویه هریک از بندهای حاضر در ساخت شرطی میتوانند نتیجۀ آن دیگری باشد.
سارا احمدی؛ حبیب گوهری
چکیده
هدفِ پژوهشِ حاضر بررسیِ فرایندِ مضاعفسازی واژهبستی و پیامدهای آن برای نحوِ زبان بر اساس دادههائی از کردی کلهری است. به عبارت دیگر، مسأله این است که آیا مضاعفسازی واژهبستی حالتِ غالب در کردی کلهری است یا اینکه این فرایند مانند بسیاری از زبانهای دیگر منجر به منفکشدنِ گروهِ اسمی از درونِ بند و خروجِ آن به سمتِ چپ یا ...
بیشتر
هدفِ پژوهشِ حاضر بررسیِ فرایندِ مضاعفسازی واژهبستی و پیامدهای آن برای نحوِ زبان بر اساس دادههائی از کردی کلهری است. به عبارت دیگر، مسأله این است که آیا مضاعفسازی واژهبستی حالتِ غالب در کردی کلهری است یا اینکه این فرایند مانند بسیاری از زبانهای دیگر منجر به منفکشدنِ گروهِ اسمی از درونِ بند و خروجِ آن به سمتِ چپ یا راست میگردد. تبیینِ تفاوتِ بین وند و واژهبست نیز از اهدافِ دیگر این پژوهش است. پژوهشِ حاضر توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر ارائه استدلال جهتِ بررسی رابطة بین مضاعفسازی واژهبستی و ساخت نحوی در کردی کلهری است. این پژوهش عمدتاً بر اساس چارچوبِ ارائهشده در اسپنسر و لوئیز (2012) انجام گرفته است. برای گردآوری دادهها، از شیوة میدانی، مشاهده، مصاحبه و مراجعه به منابع کتابخانهای، اقدام به جمعآوری دادهها شده است. نتایج نشان داد که فرایندِ مضاعفسازی واژهبستی بهصورت محدود در کردی کلهری مورد استفاده قرار میگیرد. در مقابل، برای اجتناب از حضورِ همزمانِ واژهبست و گروهِ اسمی مرتبط با آن، گویشورانِ کردی کلهری اغلب به ساختِ نحوی خروج به چپ یا راست متوسل میشوند و بهاینترتیب، گروهِ اسمی (مفعولِ صریح) را از ساختار موضوعی جمله خارج میکنند.