نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانش‌آموختۀ زبان‌شناسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران

2 استاد زبان‌شناسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران

چکیده

رده­شناسی زبان مطالعۀ نظام‌مند تنوعات زبانی است و ترتیب واژه یکی از مباحث اصلی مطرح در آن به شمار می‌آید. پرسش اساسی پژوهش حاضر این است که گونه­های زبانی منطقۀ چرداول در استان ایلام به کدام ردۀ زبانی تعلق دارند و کدام ویژگی­های رده­شناختی بر ترتیب واژه­ها و سازه­های نحوی این گونه­ها ناظر است. این پژوهش با مبنا قراردادن چارچوب مطرح‌شده در پژوهش دبیرمقدم، به مطالعۀ مؤلفه‌های ترتیب واژه در زبان­های چرداول در شمال استان ایلام پرداخته است که چند گونه از زبان‌های کردی، لکی و لری را شامل می‌شود. به‌این‌منظور، 24 مؤلفۀ ترتیب واژه در سه زبان مذکور بررسی شد و در هرمورد با ارائۀ مثال از گونه­های زبانی، وضعیت هر مؤلفه مشخص شد. بررسی این 24 مؤلفه نشان داد که سه گونۀ زبانی بررسی‌شده در منطقۀ جغرافیایی چرداول از همگرایی بالایی برخوردارند که این مسئله خود جلوه­ای از ’رده­شناسی منطقه‌ای‘ محسوب می‌شود. مقایسۀ مؤلفه‌های ترتیب واژه در سه گونۀ زبانی بررسی‌شده با زبان‌های اروپا ـ آسیا نشان داد که این سه گونه طبق 17 مؤلفه از 24 مؤلفه در رده زبان‌های فعل‌میانی قوی قرار می‌گیرند.  مقایسۀ این گونه‌ها با زبان‌های جهان نیز، زبان‌های کردی، لری و لکی در منطقۀ چرداول را طبق 19 مؤلفه در رده فعل‌میانی قوی قرار می‌دهد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Word Order Typology in Chardawol Languages

نویسندگان [English]

  • Mohsen Heidarizadi 1
  • Mohammad Dabir-Moghaddam 2

1 Ph.D. of Linguistics, Allameh Tabataba’i University, Tehran, Iran

2 Professor of Linguistics, Allameh Tabataba’i University, Tehran, Iran

چکیده [English]

Linguistic typology is the systematic study of linguistic variation and word order is regarded as one of its main topics. In this paper, word order components are studied in the varieties of Kurdish, Laki, and Lori languages spoken in Chardawol area, a geographical region located in the north of Ilam province in Iran. For this purpose, the twenty-four word order components used in Dabir-Moghaddam’s research (2013) to determine the word order status in Iranian languages were employed and examples of the 3 varieties for each component were provided. The results showed a high degree of convergence among the 3 language varieties in the geographical region of Chardawol, which by definition can be considered as a manifestation of 'regional typology'. A comparison of word order components in the 3 varieties with the languages of Europe-Asia showed that all 3 varieties mainly behave like strong verb-medial languages (with 17 components out of 24). Verb-medial status of these languages was also confirmed in a comparison with world languages (19 components out of 24).

کلیدواژه‌ها [English]

  • linguistic typology
  • word order
  • languages of Chardawol Kurdish
  • Laki
  • Luri
  1. مقدمه

رده­شناسی زبان[1]، مطالعۀ نظام‌مند تنوع بین زبان‌ها است. در این شاخه از زبان‌شناسی، این اصل پذیرفته شده که اصولی کلی بر تنوع میان زبان‌ها حاکم است (Comrie, 2001: 25). دامنۀ بررسی این تنوعات، گستره‌ای از شاخه‌های مختلف زبان‌شناسی از آواشناسی و واژگان تا صرف و نحو را شامل می‌شود. بررسی ترتیب واژه[2] در این بین، بخش بزرگی از مطالعات را به خود اختصاص داده است. در سیر تاریخی و نیز در روش­شناسی مطالعات رده‌شناختی، همانند بسیاری دیگر از شاخه­های علم، سه مرحلۀ مشاهده[3]، توصیف[4] و تبیین[5] را می­توان بازشناخت. یکی از نخستین تلاش­ها برای به‌دست‌دادن تبیین­های رده­شناختی را می­توان به پژوهش گرینبرگ[6] (1966; 1963) نسبت داد که در آن علت وجود همبستگی میان مؤلفه‌های زبانی بررسی شده است. گرینبرگ (1963; 1966) از دو اصل زیربنایی سخن به میان آورده است که به عقیدۀ وی زیربنا و ریشۀ بسیاری از همگانی­های زبانی را می‌توان در آنها ردیابی کرد. نخست، اصل غلبۀ[7] یک توالی خاص بر شقی دیگر و دوم، رابطۀ هماهنگ[8] و ناهماهنگ[9] میان اجزای مؤلفه­های مختلف (دبیرمقدم، 1392: 29). رده­شناسان از تعامل و رقابت میان اصل­ها با عنوان انگیزه‌های رقابت‌کننده[10] یاد می‌کنند (Croft, 2003: 64). بر‌این‌اساس، هرچه یک ردة زبانی از تعداد بیشتری از این قبیل اصل­ها تبعیت کند، بسامد رخداد آن رده بیشتر خواهد ­بود (دبیرمقدم، 1392: 32). هاکینز[11] (1983) از دو مفهوم سنگینی[12] و تحرک[13] در تبیین‌های رده‌شناختی نام برده که مفهوم نخست، ناظر به تعداد هجاها و واژه‌ها در سازه­های نحویِ یک واحد دستوری است. به عقیدۀ وی، وابسته­های سنگین­تر گرایش دارند که پس از هسته واقع شوند و وابسته‌های سبک‌تر پیش از هسته. دومین مفهوم، یعنی تحرک نیز، تبیین‌کنندۀ استثناهایی است که بر دو مفهوم هماهنگی[14] و سنگینی[15] وارد می‌شود. بر‌این‌اساس، هاکینز معتقد است در برخی زبان­ها گرایش آن است که با حرکت برخی وابسته­ها، ترتیب آنها نسبت هسته از تنوع بیشتری برخوردار باشد و ازاین‌رو، ترتیب­های هماهنگ، به ترتیب‌های ناهماهنگ تبدیل می‌شوند (Hawkins, 1983: 90). هاکینز تنوع میان ترتیب وابسته­های اسمی و هستۀ اسمی را در برخی از زبان‌ها به‌عنوان نمونه‌ای مطرح می‌کند که برمبنای آن، تحرک می‌تواند به‌عنوان تبیینی رده­شناختی مطرح شود. وی چنین استدلال می‌کند که ترتیب اصلی و اولیه در چنین زبان­هایی ترتیب هماهنگ بوده است که در آن همۀ وابسته‌های اسمی پیش از هسته واقع می‌شدند، اما در اثر تغییرات تاریخی، صفت با تغییر جایگاه، پس از هسته اصلی قرار گرفته و ترتیب جدید اسم ـ صفت را که ترتیبی ناهماهنگ است پدید آورده است. این در حالی است که در این زبان‌ها بند موصولی همچنان پیش از هستۀ اصلی قرار دارد؛ از‌این‌رو، می­توان تحرک را اصلی درزمانی[16] تلقی نمود و سنگینی را اصلی تبیین­کنندۀ وضعیت هم‌زمانی[17] دانست (Hawkins, 1983: 92-94). از مفاهیم تصویرگونگی[18] و اقتصاد[19] نیز در تبیین­های رده­شناختی بهره گرفته می­شود (Croft, 2003: 101-106). این دو مفهوم در حقیقت انگیزه‌های رقابت‌کننده‌ای هستند که برآیند آنها ساختار زبان­ها را شکل می­دهد؛ تصویرگونگی به ارتباط تصویرگونۀ ساخت معنایی ـ مفهومی زبان‌ها از یک‌سو، و ساخت دستوری آنها از سوی دیگر، دلالت دارد. براین‌اساس، پیچیدگی در معنا و مفهوم، پیچیدگی در ساخت­های دستوری را در پی خواهد داشت که این مسئله خود در تعارض با اصل اقتصاد است. رخدادِ جملۀ شرط قبل از جواب شرط به‌عنوان ترتیب معمول در همۀ زبان­های بشری نمونه‌ای از تصویرگونگی در ترتیب واژه است.

گاهی در تبیین­های رده­شناختی از ملاحظات پردازشی ذهن بشر بهره گرفته می‌شود. می‌دانیم که در نزدیک به ۹۶ درصد از زبان‌های بشری، عامل[20] یا فاعل دستوری[21] پیش از پذیرا[22] یا مفعول دستوری[23] واقع می‌شود.

هاکینز (1988: 761)  اصل تأخرگره‌های وابسته[24] را چنین بیان می­کند: «هرگاه گرۀ y به‌لحاظ معنایی و یا نحوی وابسته به گره ‌x باشد، آنگاه ذهن انسان ترجیح می‌دهد که x را پیش از y دریافت و پردازش کند». براین‌اساس، آنچه رخدادِ فاعل قبل از مفعول را در غالب زبان‌های بشری تبیین می‌کند، مستقل‌بودن عامل یا همان فاعل دستوری و وابسته‌بودن پذیرا یا مفعول دستوری است.

مقالۀ درایر[25] (1992) یکی از نوشته­های اثرگذار در رده­شناسیِ ترتیب واژه است. درایر در این اثر دو پرسش عمده را مطرح می‌کند: پرسش نخست آن است که جفت‌های همبستگی[26] کدام‌اند و دوم آنکه، چه ویژگی‌هایی بر رابطۀ بین سازه‌های هم­الگو با فعل و سازه‌های هم‌الگو با مفعول حاکم و ناظر هستند. او در پاسخ به پرسش نخست جفت‌های همبستگی را این گونه تعریف می‌کند:

«اگر ترتیب رخداد جفت x و y به‌لحاظ آماری با ترتیب رخداد فعل و مفعول به‌لحاظ آماری همبستگی نشان دهد، آنگاه جفت x و y جفت همبستگی خوانده می‌شود و در این جفتِ همبستگی، x هم‌الگو با فعل و y هم‌الگو با مفعول دانسته می‌شود» (Dryer, 1992: 82).

درایر با اشاره به تمایل به استفاده از پس‌اضافه[27] در زبان‌های دارای ترتیب OV و نیز استفاده از پیش‌اضافه‌[28] در زبان‌های دارای ترتیب VO، چنین استدلال می‌کند که جفتِ حروف اضافه و گروه اسمی جفتِ همبستگی است که در آن حروف اضافه هم­الگو با فعل و گروه‌های اسمی همراه آنها هم‌الگو با مفعول هستند. در پاسخ به پرسش دوم نیز، درایر با اشکال واردکردن به نظریۀ هسته ـ وابسته، نظریۀ سوی انشعاب[29] را به‌عنوان نظریۀ جایگزین لحاظ می‌کند و معتقد است که در تعیین هسته و وابسته، حتی در مواردی چون صفت و موصوف نیز، گاهی اجماع نظر وجود ندارد.

از میان مطالعات انجام‌شده در حوزة رده­شناسیِ ترتیب واژه بر روی زبان‌های ایرانی که عمدتاً نیز بر زبان فارسی متمرکز بوده­اند، می­توان به این موارد اشاره نمود: ثمره (1369)، مرعشی[30] (1970)، طبائیان[31] (1974)، درزی[32] (1996)، کریمی[33] (2005). دبیرمقدم (1392) در کتاب رده­شناسی زبان‌های ایرانی با ارائۀ چارچوب نظری به‌کارگرفته‌شده در پژوهش درایر (1992) و انطباق برخی مؤلفه­ها با زبان فارسی، 24 مؤلفه زبانی را در دوازده زبان ایرانی بررسی کرده است. صفایی اصل (1394)، رضاپور (1394) و رضایی و خیرخواه (1394) نیز، با درنظرگرفتن این 24 مؤلفه، ترتیب واژه در زبان‌های آذربایجانی، سمنانی و لری بویر احمد را بررسی کرده‌اند.

هدف از مقالۀ حاضر، بررسی ویژگی­های رده­شناختی ترتیب سازه­ها و ارکان اصلی جمله در گونه­های زبانی منطقۀ چرداول است. به بیان دیگر، پرسش اصلی آن است که کدام ویژگی­های رده­شناختی بر اساس مؤلفه­های بیست‌وچهارگانۀ ترتیب واژه­ها در این زبان­ها برقرار است و هرکدام از این زبان­ها به کدام ردة زبان­شناختی ترتیب واژه­ها تعلق دارند. این پرسش از آن جهت اهمیت دارد که در این منطقه تعامل چند زبان و ارتباط آنها با همدیگر مطرح است. یافتن ویژگی­های رده­شناختی ناظر بر چگونگی آرایش و توالی سازه­ها در تعدادی از زبان­ها، چه ایرانی و چه غیرایرانی و در سطح زبان­های جهان، ما را از دانستن وضعیت رده­شناختی سایر زبان­ها بی­نیاز نمی­کند. از همین روست که پایگاه دادگان درایر روزبه‌روز در حال گسترش است و تعداد زبان­های دخیل در آن از 625 به بیش از 1100 زبان گسترش یافته و در آینده نیز، انتظار می­رود تعداد بیشتری را دربرگیرد. گسترش پایگاه دادگان درایر مؤید این نکته است که با دانستن وضعیت این تعداد از زبان­ها، از نظر وی مسئله تمام‌شده نیست و این احتمال همواره وجود دارد که با بررسی اشتراکات و افتراقات زبان­های بیشتر، به مسئله و یا نکته­ای تازه پی ببریم که تاکنون ممکن است مغفول مانده باشد. از طرفی، بر روی زبان­های چرداول، از این منظر تاکنون مطالعه­ای صورت نپذیرفته و وضعیت رده‌شناختی هر یک از این زبان­ها و ارتباط و هم­سویی احتمالی آنها پوشیده مانده است.

چارچوب نظری پژوهش حاضر ۲۴ مؤلفه­ای هستند که دبیرمقدم (1392) در کتاب رده­شناسی زبان‌های ایرانی برگزیده است. بر این مبنا، زبان‌های حوضۀ آبریز رود چرداول در استان ایلام از نظر رده­شناسیِ ترتیب واژه بررسی شده و سعی شده در قیاس با زبان‌های اروپا ـ آسیا و نیز کل جهان، تصویری واضح از آنها به دست داده شود.

  1. روش

در قلمرو رود چرداول در استان ایلام، به سه گونه از کردی، لکی و لری تکلم می­شود[34]. در این پهنۀ جغرافیایی، گونۀ کردی بیشترین و گونۀ لری کمترین گویشور را دارند. برای هر یک از گونه­های زبانی موردمطالعه، مصاحبه­های متعددی با گویشوران انجام شد تا از درستی و قابل‌تعمیم‌بودن داده­های جمع‌آوری‌شده اطمینان حاصل شود. داده­ها پس از جمع‌آوری با استفاده از الفبای آوانگار بین‌المللی آوانویسی شدند. در ابتدا، با ارائۀ شواهد زبانی می­کوشیم وضعیت 24 مؤلفۀ نشان‌دهندۀ جفت­های همبستگی را در گونه­های زبانی چرداول بررسی نماییم و سپس، با ارائۀ جداول مقایسه­ای، وضعیت زبانی منطقه را در قیاس با زبان­های اروپا ـ آسیا و نیز جهان نشان دهیم.

  1. تحلیل داده­ها

در این بخش وضعیت 24 مؤلفۀ نشان‌دهندۀ جفت‌های همبستگی را در گونه‌های زبانی چرداول  شامل کردی، لکی و لری بررسی کرده‌ایم.

ـ مؤلفۀ اول: نوع حرف اضافه (پیش‌اضافه یا پس‌اضافه)

زبان‌های بررسی‌شده در این قلمرو، همگی پیش‌اضافه‌ای هستند[35]:

ـ من کتاب را به مریم دادم.

کردی

1.

me

ketaw-æ

da-m- æ

mærjæm

 

 

من

معرفه ـ کتاب

به ـ 1 ش[36] م[37] ـ داد

مریم

 

لکی

2.

me

ketaw-æ-m

da

æ

mærjæm

 

 

 

من

1 ش م ـ معرفه ـ کتاب

داد

به

مریم

 

لری

3.

me

ketaw-æ

da-m

mærjæm

 

 

 

من

معرفه ـ کتاب

1 ش م ـ داد

به

مریم

 

                 

ـ مؤلفۀ دوم: توالی هستۀ اسمی و بند موصولی

در زبان‌های چرداول، جایگاه بند موصولی پس از هستۀ اسمی است:

ـ آنها آن مردی را که آمد، می­شناسند.

کردی

4.

uwan

u

pja

ke

hat -ø

nas-en=eː

 

 

آنها

آن

مرد

که

3 ش م ـ آمد

واژه‌بست 3 ش م مفعولی ـ 3 ش ج ـ شناس

 

لکی

5.

øwnæ

æ

peja

ke

hæt-ø

mæ-ʃnas-en=eː

 

 

آنها

آن

مرد

که

3 ش م ـ آمد

واژه‌بست 3 ش مفعولی ـ 3 ش ج[38] ـ شناس ـ اخباری

 

لری

6.

uno

u

peja-j-i

ke

uma-ø

meː-ʃnas-en

 

 

آنها

آن

هسته‌نما[39] (ی موصولی) ـ مرد

که

3 ش م ـ آمد

3 ش ج ـ شناس ـ اخباری

 

ـ مؤلفۀ سوم: توالی مضاف و مضاف‌الیه

جایگاه مضاف، قبل از مضاف‌الیه است. در کردی و لری، عموماً، از هسته‌نمای -e   و /j  -ɪ برای نشان‌دادن رابطۀ مضاف ـ مضاف‌الیه استفاده می­شود. لکی غالباً این نشانه را ندارد.

ـ پسرِ برادرِ من

کردی

7.

kweř -e

bera-j-i

me

 

 

 

هسته‌نما ـ پسر

هسته‌نما ـ برادر

من

 

لکی

8.

kor

bera

me

 

 

 

پسر

برادر

من

 

لری

9.

kor-e

berar-e

me

 

 

 

هسته‌نما ـ پسر

هسته‌نما ـ برادر

من

 

               

ـ مؤلفۀ چهارم: توالی صفت و مبنای مقایسه

در هر سه زبان موردوصف در این منطقه، مبنای مقایسه، هم می­تواند قبل از صفت بیاید و هم پس از آن. همانگونه که نمونه­های زیر نشان می­دهند، læ، e و de که به‌ترتیب در زبان‌های کردی، لکی و لری به معنای «از» هستند و مبنای مقایسه، یعنی «مینا» هم می­توانند پس از صفت بیایند و هم قبل از آن.

ـ کوچکتر از مینا/ از مینا کوچکتر

کردی

10.

byʧeg-ter

mina

/ læ

mina

byʧeg-ter

 

 

 

تر ـ کوچک

از

مینا

از

مینا

تر ـ کوچک

 

لکی

11.

goʤær-ter

e

mina

/ e

mina

goʤær-ter

 

 

 

تر ـ کوچک

از

مینا

  از

مینا

تر ـ کوچک

 

لری

12.

biʧeg-ter

de

mina

/ de

mina

biʧeg-ter

 

 

 

تر ـ کوچک

از

مینا

  از

مینا

تر ـ کوچک

 

ـ مؤلفه پنجم: توالی فعل و گروه حرف‌اضافه

همانگونه که از مثال‌های (13) تا (18) پیداست، در هر سه زبان، گروه حرف‌اضافه هم می‌تواند پیش از فعل بیاید و هم پس از آن. ازاین‌رو، به هنگام بررسی مقایسه­ای مؤلفه­ها در بخش پایانی، همۀ خانه­های مربوط به ویژگی‌های فعل‌میانی و فعل‌پایانی در بخش پایانی، علامت‌گذاری می­شوند.

ـ مینا بر روی زمین خوابیده بود / خوابیده بود روی زمین

 

کردی

13.

mina

ban-e

zeɥ

xæf-t-y-g/ø

 

 

مینا

بر

هسته‌نماـ رو

زمین

3 ش م ـ بعید ـ گذشته ـ خواب

 

14.

mina

xæf-t-y-g/ø

ban-e

zeɥ

 

 

مینا

3 ش م ـ بعید ـ گذشته ـ خواب

بر

هسته‌نما ـ رو

زمین

لکی

15.

mina

e

ban

zæmin

howæt-y-ø

 

 

مینا

بر

رو

زمین

3 ش م ـ بعید ـ خواب

 

16.

mina

howæt-y-ø

e

ban

zæmin

 

 

مینا

3 ش م ـ بعید ـ خواب

بر

رو

زمین

لری

17.

mina

de

ri

zemi

heft-i-j-i

 

 

مینا

بر

رو

زمین

3 ش م ـ میانجی ـ بعید ـ خواب

 

18.

mina

heft-i-j-i

de

ri

zemi

 

 

مینا

3 ش م ـ میانجی ـ بعید ـ خواب

بر

رو

 

                                   

ـ مؤلفۀ ششم: توالی فعل و قید حالت

در زبان‌های موردوصف، قید حالت پیش از فعل در جمله قرار دارد.

ـ آنها آهسته می‌دویدند.

کردی

19.

uwan

jæwaʃ

dæwes-ja-n

 

 

آنها

آهسته

3 ش ج ـ استمرار ـ دوید

لکی

20.

øwnæ

jawaʃ-æ

mæ-dæwe-ja-n

 

 

آنها

به ـ آهسته

3 ش ج ـ نمود ناقص ـ دو ـ استمرار

لری

21.

uno

jæwaʃ

me:-dæwes-en

 

 

آنها

آهسته

3 ش ج ـ دوید ـ استمرار

ـ مؤلفۀ هفتم: توالی فعل اسنادی و گزاره

در هر سه زبان، گزاره پیش از فعل اسنادی قرار دارد.

ـ آن مرد معلم است.

کردی

22.

u

pja

moʔælem-æ

 

 

آن

مرد

است ـ معلم

لکی

23.

æ

peja

moʔælem-æ

 

 

آن

مرد

است ـ معلم

لری

24.

u

pija

moʔælem-æ

 

 

آن

مرد

است ـ معلم

ـ مؤلفۀ هشتم: توالی فعل خواستن و فعل بند پیرو

در زبان­های چرداول، جایگاه فعل «خواستن»، پیش از فعل بند پیرو است.

ـ علی می­خواهد برود.

کردی

25.

æli

twa-ɪ(g)

be-ʧu-g / ø

 

 

علی

3 ش م ـ خواه

3 ش م ـ رو ـ التزامی

لکی

26.

æli

m-e:-ø

be-ʧu-ø

 

 

علی

3 ش م ـ خواه ـ اخباری

3 ش م ـ رو ـ التزامی

لری

27.

æli

meəː-ha-ø

ruw-æ

 

 

علی

3 ش م ـ خواه ـ اخباری

3 ش م ـ رو

           

ـ مؤلفۀ نهم: توالی موصوف و صفت

در هر سه زبان، جایگاه صفت پس از موصوف است.

ـ مادرِ خوب

کردی

28.

daleg-e

xas

 

 

 

هسته‌نما ـ مادر

خوب

 

لکی

29.

daa

xu

 

 

 

مادر

خوب

 

لری

30.

daa/da-ʔe

xu

 

 

هسته‌نما ـ     مادر

خوب

             

ـ مؤلفۀ دهم: توالی صفت اشاره و اسم

جایگاه صفت اشاره در هر سه زبان، قبل از اسم است. نمونه­های (31) تا (36) نمایانگر این مطلب هستند.

ـ آن مرد،  آن کوه

کردی

31.

u

pja

32.

u

kɥæ/kyɥæ

 

 

آن

مرد

 

آن

کوه

لکی

33.

æ

peja

34.

æ

kø-æ

 

 

آن

مرد

 

آن

کوه

لری

35.

u

pija

36.

u

kø-æ

 

 

آن

مرد

 

آن

کوه

ـ مؤلفۀ یازدهم: توالی قید مقدار و صفت

در این زبان‌ها، قید مقدار قبل از صفت می­آید. نمونه­های زیر مؤید این مطلب هستند.

ـ خیلی کوچک

کردی

37.

færæ

byʧeg

 

 

خیلی

کوچک

لکی

38.

færæ

goʤær

 

 

خیلی

کوچک

لری

39.

færæ

biʧeg

 

 

خیلی

کوچک

ـ مؤلفۀ دوازدهم: توالی فعل اصلی و فعل کمکی زمان ـ نمود

سه زبانی که در این منطقه بدانها تکلم می­شود، برای بیان زمان آینده و گذشته از فعل کمکی بهره نمی­گیرند؛ در گونه­های کردی، لکی و لریِ موردبررسی، برای بیان مفهوم آینده، از صورت فعلی زمان حال استفاده می­شود. زمان گذشته نیز، به کمک ستاک مجزای خود بیان می­شود که ذیل مؤلفۀ هجدهم بدان خواهیم پرداخت.

ـ می­روند/ خواهند رفت.

 

کردی

40.

ʧ-en

 

 

3 ش ج ـ رو

لکی

41.

mæ-ʧ-en

 

 

3 ش ج ـ رو ـ اخباری

لری

42.

meː-r-en

 

 

3 ش ج ـ روـ اخباری

 

به‌منظور بیان نمود ناقص، هر سه زبان از فعل کمکی پیش از فعل اصلی استفاده می­کنند. نمونه‌های (43) تا (48) معادل‌های «داشت مرتب می­کرد» و «دارم می‌نویسم» را در سه زبان منعکس می­کنند.

کردی

43.

daʃt-ø

morætæb

kerd-iya-ø

 

 

3 ش م ـ داشت

مرتب

3 ش م ـ نشانه استمرار در گذشته ـ کرد

 

44.

deːr-em

nysen-em

 

 

 

1 ش م ـ دار

1 ش م ـ نویس

 

لکی

45.

daʃt=e

morætæb-æ

mæ-kerd=e

 

 

واژه­بست 3 ش م ـ داشت

معرفه ـ مرتب

واژه­بست 3ش م ـ کرد ـ اخباری

 

46.

deəːr-em

mæ-nysen-em

 

 

 

1 ش م ـ دار

1 ش م ـ نویس ـ اخباری

 

لری

47.

daʃt-ø

morætæb

me:kerd-ø

 

 

3 ش م ـ داشت

مرتب

3 ش م ـ کرد ـ اخباری

 

48.

dare-m

meː-nisen-em

 

 

 

1 ش م ـ دار

1 ش م ـ  نویس ـ اخباری

 

                         

در زبان‌های منطقه چرداول، برای ساختن ماضی بعید از فعل کمکی استفاده نمی­شود، بلکه با افزودن وند، صورت ماضی بعید فعل ساخته می­شود. این ساختِ معین ذیل مؤلفۀ هجدهم بیشتر توضیح داده شده است.

ـ مؤلفۀ سیزدهم: توالی ادات استفهام و جمله

در منطقۀ چرداول، ادات استفهامی چون «آیا» و مانند آن کاربرد ندارند و عموماً از تغییر آهنگ در سطح جمله برای ایجاد استفهام استفاده می­شود.

ـ آیا آن مرد آنجاست؟

کردی

49.

u

pja

ha-ø

(læ)

u-ræ?

 

 

آن

مرد

3 ش م ـ هست

در

جا ـ آن

لکی

50.

æ

peja

ha-ø

wo-ræ?

 

 

 

آن

مرد

3 ش م ـ هست

جا ـ آن

 

لری

51.

u

pija

ha-ø

de

u-ʧæ?

 

 

 

آن

مرد

3 ش م ـ هست

در

جا ـ آن

 

                 

مؤلفۀ چهاردهم: توالی پیرونمای بند قیدی/ حرف ربط قیدی و بند

در زبان­های موردبررسی، جایگاه پیرونمای بند قیدی، همواره پیش از بند است. در همگی این زبان‌ها، این پیرونما اختیاری است و می­تواند حذف شود.

ـ وقتی که خورشید غروب می‌کند

کردی

52.

wæxt-eː

(ke/ge)

xwær

awa

bu- g / ø

 

 

هسته‌نما ـ وقت

که

خورشید

ناپدید

3 ش م ـ شو

لکی

53.

wæxt-eː

(ge)

howær

awa

m-ow-ø

 

 

هسته‌نما - وقت

که

خورشید

ناپدید

3 ش م ـ ش ـ اخباری

لری

54.

wæxt-eː

(ke)

xwær

meː-niʃ-æ

 

 

هسته‌نما وقت

که

خورشید

3 ش م ـ نشین - اخباری

                     

ـ مؤلفۀ پانزدهم: توالی حرف تعریف و اسم

در زبان‌های چرداول برای معرفه و نکره‌سازی از حرف تعریف استفاده می­شود که محل وقوع آن پس از اسم است. نمونه­های (55) تا (65)، «کتاب» و «دختر» را به‌صورت معرفه و نکره در سه زبان موردبررسی نشان می­دهند.

 

 

 

کردی

55.

ketaw-æ(gæ)

کتابِ (معرفه)

56.

dɥæt-æ(gæ)

دخترِ (معرفه)

 

 

معرفه ـ کتاب

 

 

معرف ـ دختر

 

 

57.

ketaw-ɪ(g)

کتابی (نکره)

58.

dɥæt-ɪ(g)

دختری ( نکره)

 

 

نکره ـ کتاب

 

 

نکره ـ دختر

 

لکی

59.

ketaw-æ

کتابِ (معرفه)

60.

det-æ(kæ)

دخترِ (معرفه)

 

 

معرفه ـ کتاب

 

 

معرف- دختر

 

 

61.

ketaw-ɪ

کتابی (نکره)

62.

det-ɪ

دختری ( نکره)

 

 

نکره ـ کتاب

 

 

نکره ـ دختر

 

لری

63.

ketaw-æ

کتابِ (معرفه)

64.

doxter-gæ

دخترِ (معرفه)

 

 

معرفه ـ کتاب

 

 

معرف- دختر

 

 

65.

ketaw-ɪ

کتابی (نکره)

66.

doxter-ɪ

دختری ( نکره)

 

 

نکره ـ کتاب

 

 

نکره ـ دختر

 

ـ مؤلفۀ شانزدهم: توالی فعل و فاعل

در تمامی زبان­های چرداول، فاعل پیش از فعل می­آید و نمونه­های مربوط به مؤلفه­های اول، پنجم، ششم، هفتم، هشتم و چهاردهم این موضوع را نشان می­دهند.

ـ مؤلفۀ هفدهم: توالی عدد و اسم

نمونه­های (67) تا (72)، «دو کتاب» و «سه مرد» را در گونه­های موردوصف منعکس می­کنند. این نمونه­ها نشان‌دهندۀ آن هستند که در همۀ موارد، عدد قبل از اسم می­آید.

کردی

67.

de

ketaw

 

68.

seː

pja

 

 

دو

کتاب

 

 

سه

مرد

لکی

69.

ketaw

 

70.

se

peja

 

 

دو

کتاب

 

 

سه

مرد

لری

71.

gelæ

ketaw

72.

se

gelæ

peja

 

 

دو

تا

کتاب

 

سه

تا

مرد

ـ مؤلفۀ هجدهم: توالی وند زمان ـ نمود و ستاک فعل

در زبان­های چرداول، ستاک گذشته و ستاک حال، اغلب دو صورت جداگانه هستند و جز در مواردی اندک، از وندافزایی برای ارتباط دو ستاک حال و گذشته استفاده نمی­شود.

ـ آمدم، می­آیم

کردی

73.

hat-em

74.

tja-m / tjæ-m

 

 

 

 

1 ش م ـ آمد

 

1 ش م ـ آی

 

 

لکی

75.

hæt-em

76.

m-a-m

 

 

 

 

1 ش م ـ آمد

 

1 ش م ـ آ- اخباری

 

 

لری

77.

uma-m

78.

meː-ja-m

 

 

 

 

1 ش م ـ آمد

 

1 ش م ـ آ- اخباری

 

 

 

سازوکار زبان­های چرداول در ساختن صورت ماضی نقلی کم‌وبیش مشابه است. در زبان­های کردی، لری و در ساخت­های افعال سادۀ زبان لکی، برای ساختن ماضی نقلی، صورت پی‌بستی فعل ربطی æ= به پایه­ای افزوده می‌شود که خود از ستاک گذشته و پسوند مطابقۀ فاعلی ساخته شده است. در افعال مرکب زبان لکی، جزء غیر فعلی میزبان پی‌بست مطابقه با فاعل است و صورت پی‌بستی فعل ربطی æ= به جزء فعلی افزوده می­شود.

ـ خورده­ام، آمده­ام

کردی

79.

xward/ xward– -em=æ

80.

hat-em=æ

 

 

ام - خورد

 

ام - آمد

لکی

81.

hward/hward-em=æ

82.

hæt-em=æ

 

 

ام - خورد

 

ام - آمد

لری

83.

hærd-em=æ

84.

uma-m=æ

 

 

ام - خورد

 

ام - آمد

 

در ساخت صورت ماضی بعید در زبان­های چرداول از وندافزایی استفاده می­شود؛ در زبان­ کردی از افزودن وند- y  به ستاک گذشته و سپس، افزودن پسوند مطابقۀ فاعلی گذشتۀ بعید شکل می­گیرد. این صورت فعلی در لری به کمک وند - i شکل می‌گیرد. در فعل­های سادۀ لکی نیز، همین الگوی ساخت وجود دارد، اما در افعال مرکب لکی، پی­بست مطابقه با فاعل به جزء غیرفعلی افزوده می­شود و پسوند بعیدساز - y به جزء فعلی (همکرد) اضافه می­گردد.

ـ رفته بودم، خورده بودم

کردی

85.

ʧ-y-m

86.

xward-y-m

 

 

1 ش م ـ بعید ـ رفت

 

1 ش م ـ بعید ـ خورد

لکی

87.

ʧ-y-m

88.

hwærd/hwærd-y-m

 

 

1 ش م ـ بعید ـ رفت

 

1 ش م ـ بعید ـ خورد

لری

89.

ræt-i-j-em

90.

hærd-i-j-em

 

 

1 ش م ـ میانجی ـ بعید ـ خورد

 

1 ش م ـ میانجی ـ بعید ـ خورد

ـ مؤلفۀ نوزدهم: توالی اسم و تکواژ آزاد ملکی

تکواژ آزاد ملکی بعد از اسم (یا گروه اسمی) قرار می­گیرد.

ـ کتابم، دوست خوبمان

کردی

91.

ketaw-æ-m

92.

ræfiq-e

xas-eman

 

 

 

1 ش م ـ معرفه ـ کتاب

 

هسته‌نما ـ دوست

1 ش ج ـ خوب

 

لکی

93.

ketaw-æ-m

94.

ræfiq

xu-æ-man

 

 

 

1 ش م ـ معرفه ـ کتاب

 

دوست

1 ش ج ـ معرفه ـ خوب

 

لری

95.

ketaw-em

96.

ræfiq-e

xu-mo

 

 

 

1 ش م ـ کتاب

 

هسته‌نما ـ دوست

1 ش ج ـ خوب

 

ـ مؤلفۀ بیستم: توالی فعل اصلی و فعل­(های) کمکی در مفهوم «توانستن»

در زبان­های چرداول، فعل کمکی در مفهوم «توانستن» قبل از فعل اصلی می­آید. نمونه­های (97) تا (99) این مدعا را در سه زبان نشان می­دهند.

ـ می­توانم بخورم

 

 

کردی

97.

tɥæn-em

be-xwæ-m

 

 

1 ش م  ـ توان

1 ش م ـ خوردن ـ التزامی

لکی

98.

mæ-tøn-em

bæ-hær-em

 

 

1 ش م ـ توان ـ اخباری

1 ش م ـ خوردن ـ التزامی

لری

99.

meː-tøn-em

be-hor-em

 

 

1 ش م ـ توان ـ اخباری

1 ش م ـ خوردن ـ التزامی

ـ مؤلفۀ بیست‌ویکم: توالی متمم­نما و جملۀ متمم

درکردی، لکی و لری ke متمم‌نماست و همواره قبل از بند پیرو می­آید.

کردی

100.

me

zan-em

ke

æɥ

færæ

mehræban-æ

 

 

من

1 ش م ـ دان

که

او

خیلی

است ـ مهربان

لکی

101.

me

mæ-zan-em

ke

ow

kheile:

meːræban-æ

 

 

من

1 ش م ـ دان ـ اخباری

که

او

خیلی

است ـ مهربان

لری

102.

me

don-em / dan-em

ke

u

færæ

meːræban-æ

 

 

من

1 ش م ـ دان

که

او

خیلی

است ـ مهربان

                           

 

ـ مؤلفۀ بیست‌ودوم: حرکت پرسشواژه

همانند همه زبان‌های ایرانی[40]، در هر سه گونۀ کردی، لکی و لری در منطقهۀچرداول، پرسشواژه در جای خود می­ماند و حرکت ندارد.

ـ علی کتاب را به کی داد؟

کردی

103.

æli

ketaw-æ

da-ø-(-j-æ)

ki?

 

 

علی

معرفه ـ کتاب

(به ـ میانجی) ـ 3 ش م ـ داد

کی

لکی

105.

æli

ketaw-æ

da-ø-(-j-æ)

ki?

 

 

علی

معرفه ـ کتاب

(به ـ میانجی) ـ 3 ش م ـ داد

کی

لری

107.

æli

ketaw-æ

da-ø

ki?

 

 

علی

معرفه ـ کتاب

 3 ش م ـ داد

کی

               

ـ برای شام چی بخوریم؟

کردی

104.

era/ra

ʃam

ʧæ

be-xwæ-jm(en)?

 

 

برای

شام

چی

1 ش ج ـ خور ـ التزامی

لکی

106.

era

ʃam

ʧæ

bæ-hær-im?

 

 

برای

شام

چی

1 ش ج ـ خور ـ التزامی

لری

108.

si

ʃom

ʧi

be-hor-imo?

 

 

برای

شام

چی

1 ش ج  ـ خور ـ التزامی

               

ـ مؤلفۀ بیست‌وسوم: توالی مفعول و فعل

در هر سه گونۀ زبانی رایج در این منطقه، اگر مفعول گروهی باشد، جایگاه آن قبل از فعل است؛ جملات مربوط به مؤلفه­های اول، دوم، سیزدهم و بیست‌وسوم مؤید این ادعا هستند. اگر مفعول به‌صورت بند باشد، پس از فعل واقع می­شود؛ جملات مربوط به مؤلفه­های هشتم و بیست‌ویکم شواهد این ادعا هستند. ازاین‌رو، بر اساس این مؤلفه، می­توان این زبان‌ها را هم فعل‌پایانی قوی دانست و هم فعل‌میانی قوی.

ـ مؤلفۀ بیست‌وچهارم: توالی وند منفی‌ساز و ستاک فعل

عنصر منفی‌ساز، به‌صورت پیشوند به ستاک فعل اضافه می­شود. نمونه­های (109) تا (117) صورت­های معادل برای  «نخوابیدند»، «نمی­خورد» و «نمی­روند» را در سه زبان ارائه می‌کنند.

 

 

 

کردی

109.

næ-xaft-en

110.

njæ-xwæ-ɪ(g)

111.

njæ-ʧ-en

 

 

3 ش ج ـ خواب ـ نفی

 

3 ش م ـ خور ـ نفی

 

3 ش ج ـ رو ـ نفی

لکی

112.

næ-hwæt-en

113.

ne-mæ-hær-eː

114.

ne-mæ-ʧ-en

 

 

3 ش ج ـ خواب ـ نفی

 

3 ش م ـ خور ـ اخباری ـ نفی

 

3 ش ج ـ رو ـ اخباری ـ نفی

لری

115.

næ-xowes-en

116.

ne-mo-hor-æ

117.

ne-meː-r-en

 

 

3 ش ج ـ خواب ـ نفی

 

3 ش م ـ خور ـ اخباری ـ نفی

 

3 ش ج ـ رو ـ اخباری ـ نفی

 

 

  1. بحث و نتیجه­گیری

هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین رده و ویژگی­های رده­شناختیِ ترتیب سازه­های نحوی و نیز، ارکان اصلی جمله در زبان­های منطقه چرداول است، به طوری که با بررسی مؤلفه­های بیست‌وچهارگانه، علاوه‌بر تعیین ردة هر گونۀ زبانی، تعامل و همسویی میان گونه­های زبانی کردی، لکی و لری در منطقه­ای که بدان­ها تکلم می­شود آشکار گردد. در پژوهش حاضر، ابتدا با استفاده از جداول ارائه‌شده در پژوهش درایر (1992)، که در آنها وضعیت رده­شناختی هریک از مناطق جهان و نیز کل زبان‌های جهان منعکس شده است، جداول مقایسه­ای (1) تا (6) را ترسیم می­نماییم.  این جدول‌ها سیمای کلی رده­شناسی ترتیب واژه­ها را در مقایسۀ زبان‌های چرداول با زبان‌های اروپا ـ آسیا (که چرداول بدان تعلق دارد) و نیز کل جهان نشان می­دهند. در این جدول‌ها، داده­های زبانی منطقۀ چرداول با داده­های ارائه‌شده توسط درایر (1992) در 19 مؤلفه و نیز پایگاه دادگان درایر در 5 مؤلفه مقایسه شده­اند. در مواردی که میان هسته‌آغازین[41] و هسته‌پایانی‌بودن[42] (راست‌انشعابی و یا چپ‌انشعابی‌بودن) مؤلفه­ها، تناوب وجود دارد (یعنی هردو شق جایز هستند)، هر چهارخانه علامت‌گذاری شده­اند. در مؤلفۀ (13) نیز، به‌علت موضوعیت‌نداشتن مؤلفه در این گونه­ها، هیچ خانه­ای علامت‌گذاری نشده است.

 

 

 

جدول 1- وضعیت رده‌شناختی ترتیب واژه در گونۀ­ کردی چرداول در مقایسه با زبان‌های اروپا ـ آسیا

        مؤلفه

     رده

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

16

17

18

19

20

21

22

23

24

جمع

فعل‌پایانی قوی

 

 

 

*

*

*

*

 

 

*

*

 

-

 

 

*

*

*

 

 

 

*

*

 

11

فعل‌پایانی ضعیف

*

*

*

*

*

 

 

*

*

 

 

*

-

*

*

 

 

 

*

*

*

 

 

*

14

فعل‌میانی ضعیف

 

 

 

*

*

*

*

 

*

 

 

 

-

 

*

 

 

 

*

 

 

*

 

 

8

فعل‌میانی قوی

*

*

*

*

*

 

 

*

 

*

*

*

-

*

 

*

*

*

 

*

*

 

*

*

17

 

جدول 2- وضعیت رده‌شناختی ترتیب واژه در گونۀ­ کردی چرداول در مقایسه با زبان‌های جهان

        مؤلفه

     رده

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

16

17

18

19

20

21

22

23

24

جمع

فعل‌پایانی قوی

 

*

 

*

*

*

*

 

*

*

*

 

-

 

*

*

*

*

 

 

 

*

*

 

14

فعل‌پایانی ضعیف

*

 

*

*

*

 

 

*

 

 

 

*

-

*

 

 

 

 

*

*

*

 

 

*

11

فعل‌میانی ضعیف

 

 

 

*

*

*

*

 

 

 

 

 

-

 

*

 

 

 

 

 

 

*

 

 

6

فعل‌میانی قوی

*

*

*

*

*

 

 

*

*

*

*

*

-

*

 

*

*

*

*

*

*

 

*

*

19

 

 

جدول 3- وضعیت رده‌شناختی ترتیب واژه در گونۀ لکی چرداول در مقایسه با زبان‌های اروپا ـ آسیا

        مؤلفه

     رده

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

16

17

18

19

20

21

22

23

24

جمع

فعل‌پایانی قوی

 

 

 

*

*

*

*

 

 

*

*

 

-

 

 

*

*

*

 

 

 

*

*

 

11

فعل‌پایانی ضعیف

*

*

*

*

*

 

 

*

*

 

 

*

-

*

*

 

 

 

*

*

*

 

 

*

14

فعل‌میانی ضعیف

 

 

 

*

*

*

*

 

*

 

 

 

-

 

*

 

 

 

*

 

 

*

 

 

8

فعل‌میانی قوی

*

*

*

*

*

 

 

*

 

*

*

*

-

*

 

*

*

*

 

*

*

 

*

*

17

 

جدول 4- وضعیت رده‌شناختی ترتیب واژه در گونۀ لکی چرداول در مقایسه با زبان‌های جهان

        مؤلفه

     رده

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

16

17

18

19

20

21

22

23

24

جمع

فعل‌پایانی قوی

 

*

 

*

*

*

*

 

*

*

*

 

-

 

*

*

*

*

 

 

 

*

*

 

14

فعل‌پایانی ضعیف

*

 

*

*

*

 

 

*

 

 

 

*

-

*

 

 

 

 

*

*

*

 

 

*

11

فعل‌میانی ضعیف

 

 

 

*

*

*

*

 

 

 

 

 

-

 

*

 

 

 

 

 

 

*

 

 

6

فعل‌میانی قوی

*

*

*

*

*

 

 

*

*

*

*

*

-

*

 

*

*

*

*

*

*

 

*

*

19


 

جدول 5- وضعیت رده‌شناختی ترتیب واژه در گونۀ لری در مقایسه با زبان‌های اروپا ـ آسیا

        مؤلفه

     رده

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

16

17

18

19

20

21

22

23

24

جمع

فعل‌پایانی قوی

 

 

 

*

*

*

*

 

 

*

*

 

-

 

 

*

*

*

 

 

 

*

*

 

11

فعل‌پایانی ضعیف

*

*

*

*

*

 

 

*

*

 

 

*

-

*

*

 

 

 

*

*

*

 

 

*

14

فعل‌میانی ضعیف

 

 

 

*

*

*

*

 

*

 

 

 

-

 

*

 

 

 

*

 

 

*

 

 

8

فعل‌میانی قوی

*

*

*

*

*

 

 

*

 

*

*

*

-

*

 

*

*

*

 

*

*

 

*

*

17

 

جدول 6- وضعیت رده‌شناختی ترتیب واژه در گونۀ ­ لری چرداول در مقایسه با زبان‌های جهان

        مؤلفه

     رده

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

16

17

18

19

20

21

22

23

24

جمع

فعل‌پایانی قوی

 

*

 

*

*

*

*

 

*

*

*

 

-

 

*

*

*

*

 

 

 

*

*

 

14

فعل‌پایانی ضعیف

*

 

*

*

*

 

 

*

 

 

 

*

-

*

 

 

 

 

*

*

*

 

 

*

11

فعل‌میانی ضعیف

 

 

 

*

*

*

*

 

 

 

 

 

-

 

*

 

 

 

 

 

 

*

 

 

6

فعل‌میانی قوی

*

*

*

*

*

 

 

*

*

*

*

*

-

*

 

*

*

*

*

*

*

 

*

*

19

اکنون می­توان با نتایج حاصل از تحلیل داده­های گویشی در پژوهش حاضر، به پرسش‌های مطرح‌شده در خصوص تعیین ردۀ گونه­های زبانی چرداول پرداخت. با دقت در داده­های جدول‌های (1) تا (6) می‌توان دریافت که گونه­های زبانی چرداول، موردبه‌مورد با همدیگر همپوشی دارند. به‌بیان‌دیگر، گونه­های زبانی این منطقه درمقایسه با زبان‌های اروپا ـ آسیا، در 11 مؤلفه، فعل‌پایانی قوی هستند و در 14 مؤلفه، فعل‌پایانی ضعیف. همچنین، در 8 مؤلفه، فعل‌میانی ضعیف و در 17 مؤلفه، فعل‌میانی قوی هستند. چناچه این مقایسه با تمامی زبان‌های جهان انجام شود، در 14 مؤلفه، فعل‌پایانی قوی هستند و در 11 مؤلفه، فعل‌پایانی ضعیف. همچنین، در 6 مؤلفه، فعل‌میانی ضعیف و در 19 مؤلفه، فعل‌میانی قوی هستند. بدین‌ترتیب، گونه­های زبانی این منطقه، هم در مقایسه با زبان‌های اروپا ـ آسیا (که خود در این گروه قرار دارند) و هم در قیاس با زبان‌های جهان، از مؤلفه­های فعل‌میانی بیشتری برخوردارند.

همانگونه که در بررسی مؤلفه­های بیست‌وچهارگانه مشاهده شد، از منظر رده­شناسی ترتیب واژه­ها، گونه­های زبانی منطقۀ چرداول، همسویی بالایی دارند. نقش این همسویی جغرافیایی وقتی پررنگ­تر می شود که هریک از این گونه­ها را با گونه­ای دیگر از همان زبان مقایسه کنیم. برای مثال، با مقایسۀ ساخت ماضی بعید در گونة لری این منطقه با گونة لری بویراحمد مشاهده می­شود که در گونة لری چرداول از وندافزایی استفاده می­شود، حال آنکه در لری بویراحمد این ساخت به کمک فعل کمکی صورت­بندی می‌شود (رضایی و خیرخواه، 1394: 49). اگر همین مقایسه را با گونۀ کردی چرداول و گونۀ کردی بانه انجام دهیم، در­می‌یابیم که کردی چرداول نیز، از وندافزایی بهره می­گیرد و کردی بانه به کمک فعل کمکی این ساخت را شکل می‌دهد. می­توان همسویی دو گونۀ کردی و لری چرداول در این ساخت را به جهت استفاده از وند مشاهده نمود. استفاده از وند و یا فعل کمکی برای بیان مفاهیم زمان ـ نمود می‌تواند مؤلفه‌های (12) و (18) را تحت‌تأثیر قرار دهد. با وجود اینکه لکی زبانی اساساً کنایی است و نظام مطابقه­ای متفاوتی دارد، در ترتیب واژه­ها با دو گونۀ دیگر در این منطقه همسو است. این همسویی جلوه­ای است از تأثیرپذیری متقابل گونه­های زبانی در یک منطقۀ جغرافیایی که با عنوان رده­شناسی منطقه­ای[43] از آن یاد می­شود.

 

[1]. linguistic typology

[2]. word order

[3]. observation

[4]. description

[5]. explanation

[6]. Greenberg, J. H.

[7]. dominance

[8]. harmonic

[9]. disharmonic

[10]. competing motivations

[11]. Hawkins, J. A.

[12]. heaviness

[13]. mobility

[14]. harmony

[15]. heaviness

[16]. diachronic

[17]. synchronic

[18]. iconicity

[19]. economy

[20]. agent

[21]. grammatical subject

[22]. patient

[23]. grammatical object

[24]. Dependent Nodes Later

[25]. Dryer, M.

[26]. correlation pairs

[27]. postposition

[28]. preposition

[29]. Branching direction theory

[30]. Marashi, M.

[31]. Tabaian, H.

[32]. Darzi, A.

[33]. Karimi, S.

[34]. داده‌­های کردی، لکی و لری به‌ترتیب از روستاهای زنجیره­علیا، کلنگ­بُر و حسن­گاوداری جمع‌آوری شده­اند.

  1. در کردی چرداول، æ به معنای «به» از لحاظ آوایی به‌همراه سازۀ قبل از خود، یعنی فعل تلفظ می­شود، اما به‌لحاظ نحوی با گروه اسمی پس از خود، یعنی «مریم»، تشکیل گروه حرف اضافه‌ای می­دهد و ازاین‌رو، پیش‌اضافه است.
  2. 1. اول شخص
  3. 2. مفرد

[38]. جمع

[39]. headmarker

[40]. ر.ک. دبیرمقدم (1392: 1202)

[41]. head-initial

[42]. head-final

[43]. areal typology

ثمره، یدالله. (1369). تحلیلی بر رده­شناسی زبان: ویژگی‌های رده­شناختی زبان فارسی. مجلۀ زبا‌ن‌شناسی، 7(1)، 61 ـ 80.
دبیرمقدم، محمد. (1392). رده­شناسی زبان‌های ایرانی. تهران: سمت.
رضاپور، ابراهیم. (1394). ترتیب واژه در سمنانی از منظر رده­شناسی. جستارهای زبانی، 6(5)، 169ـ190.
رضایی، والی  و خیرخواه، محمد. (1394). رده­شناسی ترتیب واژه در گویش لری بویراحمد. فصلنامۀ ادبیات و زبا‌‌ن‌های محلی ایران، 4(5)، 41ـ58.
صفایی­اصل، اسماعیل. (1394). رده­شناسی ترتیب واژه­ها در زبان آذربایجانی. پژوهش­های زبان­شناسی تطبیقی، 9(5)، 163ـ184.
 
Comrie, B. (2001). Different views of language typology. In M. Haspelmath, E. Konig, W. Oesterreicher, & W. Raible (Eds.), Language typology and language universals, (pp. 25-39). Berlin and New York: Walter de Gruyter.
Croft, W. (2003). Typology and Universals (2nd ed.). Cambridge: Cambridge University Press.
Dabir-Moghaddam, M. (2013). Typology of Iranian Languages. Tehran: Samt. [In Persian]
Darzi, A. (1996). Word order, NP movement, and opacity condition in Persian [Doctoral dissertation, University of Illinois at Urbana].
Dryer, M. (1992). The Greenbergian word order correlations. Language, 68. 81-138.
Greenberg, J. H. (1963). Some universals of grammar with particular reference to the order of meaningful elements. In J. Greenberg (Ed.), Universals of language, (pp 73- 113), Cambridge: MIT Press.
Greenberg, J. H. (1966). Some universals of grammar with particular reference to the order of meaningful elements. In J. H. Greenberg (Ed.), Universals of language, (2nd ed.) (pp 73- 113), Cambridge, Massachusetts: MIT Press.
Hawkins, J. A. (1983). Word Order Universals. Academic Press.
Hawkins, J. A. (1988). Explaining Language Universals. Oxford: Blackwell.
Hawkins, J. A. (1988). Some issues in the performance theory of word order. In A. Siewierska (ed.) Constituent Order in the Languages of Europe. Berlin: de Gruyter. 729-781.
Karimi, S. (2005). A Minimalist Approach to Scrambling: Evidence from Persian. Berlin: Mouton de Gruyter.
Marashi, M. (1970). The Persian verb: A partial description for pedagogical purposes [Doctoral dissertation, University of Texas].
Rezaei, V., & Kheirkhah, M. (2016). The typology of word order in Lori of Buir Ahmad. Journal of Iranian Regional Languages and Literature, 4(5). 41-58. [In Persian]
Rezapour, E. (2015). Word order in Semnani language based on language typology. Language Related Research, 6(5), 169-190. [In Persian]
Safaei Asl, E. (2015). Word order typology in Azerbaijani. Iranian Journal of Comparative Linguistics, 9(5). 163-184. [In Persian]
Samareh, Y. (1990). Analyzing the language typology: The Typology of Persian. Linguistics, 7(1), 61-80. [In Persian]
Tabaian, H. (1974). Conjunction, relativization and complementation in Persian. [Doctoral dissertation, Northwestern University].