1. مقدمه
از نظر سیتکو (2005: 476) ادغام موازی ، ساختار اشراف چندگانه تولید مینماید. در ادغام موازی ابتدا α با γ در نمودار (1) ادغام میشود و سپس، β با γ در نمودار (2) ادغام میشود و در این حالت، γ تبدیل به عنصر پایه بین α و β میشود. ادغام موازی هستۀ بحثهای نظری و تجربی در خصوص ساختار متقارن ویژهای است که ساختار اشراف چندگانه نامیده میشود. در ساختار مذکور، گرهای موجود است (γ) که دو گره مادر (α و β) دارد و در بین این دو گره به اشتراک گذاشته شده است. از نظر سیتکو (2011a: 51)، تحتتأثیر قرار گرفتن عنصر پایه در بهاشتراکگذاری در ادغام موازی دلیلی بر موجودیت ادغام متقارن است.
نمودار 1. ادغام α و γ برگرفته از سیتکو (2008: 1)
نمودار 2. ادغام β و γ برگرفته از سیتکو (2008: 1)
در ساختار اشراف چندگانه، یک عنصر بهطور همزمان در دو موقعیت قرار دارد که در ﻫﺮﯾﮏ از همپایه ها، ﺗﺤﺖاﺷﺮاف ﯾﮏ ﮔﺮه ﻣﺎدر است و در بین دو همپایه مشترک است. در این حالت، بخشهایی از همپایه اول دارای ﺑﺎزﻧﻤـﺎﯾﯽ آوایی نیست و زنجیرهای از عناصر مشترک بین همپایهها در حاشیه سمت راست بازنمایی میشود.
رویکرد مبتنی بر ساختار اشراف چندگانه که ناشی از ادغام موازی است، در تبیین طیف گستردهای از سازهها ازجمله ارتقاء گره راست در نمونه (1) و برخی از ساختهای شکافت به کار میرود. در مثال (1) که برگرفته از گراچانن یوکسک (2007: 110) است، گروه اسمی فقط یکبار تلفظ میشود، اما در هر دو بند دامنه معنایی دارد. از سازهای که دارای چنین ویژگی است معمولاً بهعنوان گره پایه، هدف یا گره راست نام برده میشود.
1. John framed and Mary burned the portrait of a famous political leader.
در (1) عنصر هدف گروه اسمی “the portrait of a famous political leader” است که در بین دو گره فعلی به اشتراک گذاشته شده و بهطور همزمان وارد یک رابطه متقارن دوسویه با دو فعل “burned” و ”framed” شده است. درواقع، دو کاوشگر و یک هدف، وارد یک رابطه مطابقه چندگانه میشوند و عنصر هدف میتواند ویژگیهای حالت خود را با دو هسته v و ویژگیهای فای دو فعل را بهصورت همزمان ارزشگذاری کند.
در ساختار اشراف چندگانه در مثال (2) نیز، دو گروه اسمی «گل» و «کتاب» وارد رابطه مطابقه با سازة فعلی مشترک در دو همپایه، یعنی «خرید» شدهاند و در این حالت ﻓﻌﻞ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﻫﺮ دو همپایه اﺳﺖ و ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﻓﺎﻋﻞ ﻫﺮ دو همپایه ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ ﻛﻨﺪ.
xarid. ketâb Mahyâr va gol 2) Melodi
buy-past. book Mahyar and flower Melody
ملودی گل و مهیار کتاب خرید.
در رویکرد مبتنی بر ساختار اشراف چندگانه، بندهای دو همپایه از لحاظ دستوری بهطور کامل از هم مستقل نیستند و سازههایی در بین آنها به اشتراک گذاشته میشود. این نوع از ساختارها در فرایند خطیشدن با قضیه تناظر خطی کین (1994) سازگار نیستند. پیامد خطیسازی ساختارهای اشراف چندگانه خود به کانون مباحثات نظری بدل گشته است. چالش اساسی که در خصوص شیوه خطیسازی ساختار اشراف چندگانه وجود دارد، مربوط به تعیین ترتیب تلفظ سازۀ بهاشتراکگذاشتهشدۀ (D) در نمودار (3) است.
نمودار 3. طرح چالش خطیسازی ساختار اشراف چندگانه متقارن
منبع: Citko, 2011b: 137
در نمودار (3) عنصر ɑ بهصورت نامتقارن، عناصر c و b را تحت تسلط سازهای خود دارد و درنتیجه، باید در توالی خطی بر هردوی آنها تقدم داشته باشد. همچنین، E که بر A اشراف دارد، همزمان بر f تسلط سازهای نامتقارن دارد و f بهنوبۀ خود، بر c و b تسلط سازهای نامتقارن دارد. بنابراین، ازیکطرف c و b باید بر f مقدم باشند و ازطرفدیگر، f باید بر c و b تقدم داشته باشد. در این حالت در فرایند خطیسازی، سازههای c، b و f همزمان در پیش و پس از یکدیگر قرار میگیرند و پرواضح است که بخش آوایی زبان قادر به خطینمودن زوجهای مرتب مشخصشده در (A)d نیست.
زوجهای <c,f>، <c,b>، ˂f,c˃ و b,c˃ ˂قضیه تناظر خطی کین (1994) که شرط خطیسازی را وجود رابطۀ نامتقارن در زوجهای پایانی میداند، نقص میکنند، زیرا در زوجهای مذکور، بهازای هر <x,y>در مجموعه، زوج مرتب y,x>˂ هم وجود دارد و ارتباط بین دو عنصر در مجموعه متقارن است. در این حالت، ترتیب خطی در بخش آوایی به هم میریزد.
پژوهشگران زیادی سعی در ارائۀ الگوریتمی جهت خطیسازی چالش مذکور در ساختارهای اشراف چندگانه نمودهاند. اصولاً سازوکارهایی که روابط تقدم را بر اساس ساختار نحوی در بین پایانهها دیکته میکنند، الگوریتم خطیسازی نامیده میشوند. اولین مرتبه در خطیسازی، نمایش واژ ـ نحوی است که شامل روابط سلسلهمراتبی و روابط مجاورت بهصورت همزمان است. دومین مرتبۀ خطیسازی در اشتقاق رخ میدهد و حاوی بخش واژ ـ واجی در زمانی است که ساختار سلسلهمراتبیِ درهمشکسته و گرافی مستقیم شکل میگیرد. در مرتبۀ سوم خطیسازی، ویژگیهای واژ ـ واجی جهت بازنمایی واجشناختی مبادله میشوند. این مرتبه شامل ترتیبِ خطی و رشتهای از واژگان ردیفشده است (Idsardi & Raimy, 2013: 2). در مرتبههای مذکور سه نکته مهم قابلتأمل است. اول اینکه، بازنماییهای مطرحشده، خروجی نحوِ محض خروجیسازی شدهاند و دوم اینکه، در اولین مرتبه از خطیسازی، با وجود خروجیسازی از نحو محض، هنوز ساختار سلسلهمراتبی بههمراه روابط مجاورت موجودند.
باتوجهبه چالش ذکرشده در خطیسازی ساختار اشراف چندگانه، دو پرسش اساسی پیش روی این پژوهش قرار میگیرد. اولین پرسش این است که الگوریتمهای خطیسازی ساختار اشراف چندگانه چگونه خطیسازی این نوع از ساختار را تبیین نمودهاند. دومین پرسش این است که باتوجهبه رفتار ادغام در این نوع از ساختارها، آیا میتوان در فضای کاری به یک تعمیم نظری در رابطه با ماهیت ادغام، بهعنوان یک اشراف چندگانهساز، نزدیک شد تا بخشی از ترتیب در عناصر یا خطیسازی اولیه در نحو محض رقم بخورد.
2. مبانی نظری
پژوهش حاضر در چارچوب برنامۀ کمینهگرا انجام شده است و تحلیل الگوریتمهای خطیسازی ساختارهای اشراف چندگانه و عملکرد ادغام که موضوع این پژوهش است ملغمهای از آراء و تحلیلهای چامسکی (1994; 2020) در رابطه با عملیات ادغام در ساختارسازی، قضیه تناظر خطی کین (1994) و آرای سیتکو (2005; 2011a) در ارتباط با ساختار اشراف چندگانه است. اگر فرایند ادغام֯ دو عنصر ریشه را با هم ترکیب نماید، ادغام خارجی است (نمودار 4):
نمودار 4. ادغام خارجی
چنانچه یک بخش از ساختار تشکیلشده باز هم وارد فرایند ادغام شود (نمودار 5)، ادغام از نوع داخلی است که در نهایت منجر به اثربخشی حرکت نحوی میشود (Chomsky, 2001: 9). مورو (2000) وجود حرکت را بهدلیل حذف روابط متقارن در جریان اشتقاق، لازم میداند.
نمودار 5. ادغام داخلی
ازنظر چامسکی، ادغام مجموعهای مجموعههای دوعضویِ بدونترتیب ایجاد میکند. چامسکی (2007) به متقارنبودن طبیعت ادغام اشاره کرده و این کار با استفاده از مجموعههایی انجام میشود که هیچگونه عدمتقارنی را به اعضای خود تحمیل نمیکنند. تنها استثناء در این مورد مربوط به افزودهها است که عدمتقارن ایجاد میکنند. این نوع ادغام یک عملیات نامتقارن است که سازههای افزوده ایجاد میکنند و خروجی آن، جفت مرتب <α, β> است (نمودار 6) که ادغام جفتی نامیده میشود. چامسکی (2004) محصول افزودگی را جفتهای نامتقارن و دارای ترتیب میداند.
نمودار 6. ادغام جفتی
در پژوهش کین (1994)، خطیسازی در گرو رابطه عدمتقارن بین سازهها است که این مسأله با ایجاد نگاشتی از تسلط سازهای نامتقارن بر تقدم خطی به وجود میآید (نمودار 7).
نمودار 7. تسلط سازهای نامتقارن بر اساس پژوهش کین (1994)
در نمودار (7)، در دو مجموعۀ A و d(A)، مختصه اول در زوجهای مرتب بر مختصه دوم تسلط سازهای نامتقارن دارد.
A= B, F B, G B, M F, M
d (A) = b, f b, m f, m
ساختار گروهی محض چامسکی (1994) تبعات زیادی برای قضیه تناظر خطی داشته است، بهگونهای که از اهمیت عدمتقارن در سازهها کاسته شده و نظریه ایکس ـ تیره به نفع ضرورتهای محض محاسباتی حذف شده است. در پژوهش چامسکی (2020: 7) بر این نکته تأکید شده است که فضای کاری که در آن عملیات نحوی اعمال میشود، چیزی نیست جز ادغام و عناصری که توسط ادغام ایجاد شدهاند.
در تقابل با کین (1994: 6)، سیتکو (2011a) پیشنهادی مبنی بر اتخاذ رویکرد ترکیبی تقارن و عدمتقارن در ساختار را مطرح نموده است. او معتقد است که علیرغم انتظار ما از نامتقارنبودن سه عملیات ادغام، حرکت و برچسبدهی ، ادغام متقارن، حرکت متقارن و برچسبدهی متقارن در ساختار موجود هستند. شواهد سیتکو نشان داده است که عملیات در نحو میتواند متقارن نیز باشد و این بدان معنا نیست که عملیات نامتقارن در نحو نباید وجود داشته باشد (Citko, 2011a: 211). این دیدگاه با موجودیت هر دو رویکرد تقارن و عدمتقارن در نحو، چشمانداز جدیدی را در مبحث خطیسازی فراهم میآورد.
3. پیشینه پژوهش
پژوهشگرانی درصدد حل چالش خطیسازی ساختارهای اشراف چندگانه برآمدهاند و سعی در تبدیل این مسأله به فرایندی الگوریتمی داشتهاند. در الگوریتم ویلیامز (1978)، اشراف چندگانه از ویژگیهای ساخت همپایه محسوب میشود و خطیسازی ساختار ادغام متقارن در قالب حرکت فراگیر سازههای همسان، بهطور همزمان از چند همپایه صورت نمیگیرد. الگوریتم ویلیامز (نمودار 8) بهصورت یک ماتریس طراحی شده است که n تعداد سطر دارد و در آن ماتریس ستونی تبدیل به ماتریس یکسطری میشود که n ستون دارد و مقادیر آن بهصورت X1 الی Xn نمایش داده شده است. بهبیانیدیگر، میتوان گفت یک تبدیل خطی وجود دارد که حاصلضرب مقدار ثابتی از ماتریس یکستونی مذکور، آن را به ماتریس یکسطری میبرد. این الگوریتم، تابع قضیه تناظر خطی نیست، زیرا که در آن همپایهها بهصورت متقارن خطی شدهاند و تقدم سازهای نقض شده است (Williams, 1978: 42).
نمودار 8. الگوریتم خطیسازی ساخت همپایه
منبع: Williams, 1978: 42
گودال (1987: 23) ساختار اشراف چندگانه در نمودار (9) را از تبعات همپایگی برمیشمارد. ازنظر او، دو سازۀ همپایهشده در کنار هم و چسبیدهبههم و به شکل موازی قرار دارند.
نمودار 9. ساختار اشراف چندگانه ناشی از همپایگی
منبع: Goodall, 1987: 23
در نمودار (9) Jane بر Alice و هر دو بر vP تقدم سازهای دارند. با استفاده از مشبکه و نمادگان مجموعه ، این تقدم را نشان میدهیم تا زیرمجموعهها و زیرگروههای موجود در این ساخت همپایه مشخص شوند و ساخت پیچیده (9) به زیرساختهای ساده (3a) و (3b) تبدیل شود.
3) Jane and Alice saw Bill.
3a) {Jane, saw, Bill}
3b) {Alice, saw, Bill}
گودال (1987: 23) در الگوریتم خود،saw, Bill}} را بهعنوان سازۀ مشترک، در بین دو گروهنمای مستقل در نظر گرفته است که یک گروه نمای سهبعدی را شکل داده است و یک عنصر در بین دو گروهنمای (الف) و (ب) مشترک است. اگر قاعدۀ اول def باشد (نمودار الف) و قاعده دوم ghf باشد (نمودار ب)، این دو قاعده میتوانند به یک قاعده که در سازۀ f مشترک است در نمودار (ج) تقلیل یابند و محصولِ ساختار اشراف چندگانه نمودار (ج) خواهد بود:
(4)
در الگوریتم گودال (1987)، قواعد ساخت گروهی بهگونهای تقلیل یافتهاند که گرههای پایانی بهصورت یک ترتیب خطی متقارن از x1 تا xn ردیف شوند. از این منظر، نگاه گودال به گرههای پایانی یک نگاه جبری بوده است. نکتهای که میتوان در تحلیل الگوریتم گودال مطرح کرد این است که در مواردی این نوع از ترکیب قابلیت پیشبینی ندارد، بهعنوان مثال:
5) دانیال در یک رستوران سنتی غذا خورد.
6) ملودی سیبزمینی خورد.
اگر طبق الگوی گودال، (5) و (6) همپایه شوند، ساخت همپایۀ (7) را خواهیم داشت:
7) *دانیال در یک رستوران سنتی غذا و ملودی سیبزمینی خورد.
همانگونه که مشخص است، «رستوران سنتی» در (7) بر هر دو همپایه دامنه دارد و حوزۀ نفوذ آن در همپایۀ دوم نیز قابلتفسیر است:
(8)
در این حالت، در سطح تعبیر معنایی، ساخت همپایگی نقض شده است و تقلیل قاعدههای ساخت گروهی موردنظر گودال در بعضی ساختها قابلپیشبینی نیست.
موادز (1991: 59) در الگوریتم خود، از دو سطح مستقل در فرایند ترکیب، تحتعنوان سطح صوری و سطح معنادار نام برده است که اولی مبتنی بر اصول نحوی مشخصی، چون نظریه حالت ، ایکس ـ تیره و نظریه مرجعگزینی است و سطح دیگر، مبتنی بر بازنماییهای معنایی است که بهصورت زیرمجموعههای گروهنمای دوبعدی از گروهنماهای سهبعدی مشتق شدهاند. در این حالت، یک سطح با انتخاب یکی از گرههایی که بر بیش از یک فرافکن تسلط سازهای دارد از گروهنماهای سهبعدی تفسیر میشود. بهعنوانمثال، در ساختار همپایه (9)، گروهنمای سهبعدی، مقوله INFLꞌ است که بر همپایۀ دوم تقدم دارد.
(9)
طبق قاعدۀ موادز (1991: 59) در خطیسازی روساخت (10) تولید میشود. اگر گره سهبعدی A بر B و C تسلط سازهای داشته باشد، آنگاه در سطح آوایی، A و B مقدم بر C هستند و پیش از C درج میگردند (1991: 59 Muads,). الگوریتم موادز از تقدم سازهای مشتق شده است.
10. Tom saw Jean in the park and asked her to go home.
مولتمن (1992: 76) قوانین خطیسازی را متعلق به بخش آوا میداند و در پی خطیسازی ساخت همپایه در بخش آوا است. در الگوریتم او که همسو با الگوریتم موادز (1991) است، قوانین خطیسازی جملات همپایه بر اساس رابطه تقدم بیان میشوند. مولتمن (1992: 76) بین دو سطح صوری و معنایی تمایز قائل میشود. از نظر او، خطیسازی جملات همپایه با جایگاه همپایهساز و بازنماییهای معنایی مرتبط است. همچنین، تقدم بلافصل در سطح صوری شکل میگیرد و از سطوح معنایی قابلتفسیر نیست و اساساً سطوح معنایی بیانگر تعابیر و دامنۀ همپایگی هستند (Moltmann,1992: 76). در الگوریتمهایی که مطرح شدند، چگونگی نگاشت از ساختار سلسلهمراتبی به نظم خطی توسط فرایند انتقال و نحوۀ اشتقاق عناصر موردنظر از اصول کلی نحوی واضح نیستند (Citko, 2011a: 52).
وایلدر (1999) دو زیردرخت (الف) و (ب) را مطرح نموده و معتقد است که در (10) عنصر مشترک (α) یکبار با A ادغام میشود و C را تولید مینماید و یکبار با B ادغام میشود و D شکل میگیرد. باتوجهبه هویت (α) در هر زیردرخت، از نظر وایلدر، نمودارهای (الف) و (ب) در (10) معادل هم هستند و تنها دو شیوۀ متفاوت از بازنمایی یک مفهوم واحدند و در اشتقاق، داشتن دو درخت شناور ، بهعنوان یک مرحله از اشتقاق مجاز است. در این حالت دو مجموعه موجود است که مجموعۀ واحدی را تشکیل نمیدهند، بلکه یک عضو را به اشتراک گذاشتهاند.
نمودار 10. دو درخت شناور در اشتقاق
وایلدر (1999) مشکل ترتیب خطی را با مفهوم «اشراف کامل » مرتفع نموده است. او عناصر تحتاشرافیت چندگانه را بهصورت «درجا » خطی نموده است و لازمۀ این نوع خطیسازی را واقعشدن عنصر مشترک در حاشیه سمت راست میداند (Wilder,1999: 5).
سیتکو (2005) حرکت را عامل خطیسازیِ ساختارهای اشراف چندگانه میداند. در الگوریتم او ردها به تلفظ درنمیآیند، زیرا به محاسبات تعلق ندارند و محصول اشتقاق هستند و دیگر اینکه، مشروط به رخندادن تغییری در نظریه روگرفت از حرکت ، نیازی نیست که روگرفت خطی شود. در این حالت، یک عنصر به چند جایگاه تعلق دارد و در هر جایگاه، روگرفتی از خود قرارمیدهد. در الگوریتم سیتکو (2005)، تا زمانی که عنصر تحتاشرافیت چندگانه، آشکارا از موقعیت مشترک بهطور قابلملاحظهای حرکت کند، نیازی نیست که روگرفتی از عناصر منتقلشده خطی شود. بنابراین، ساختار در نمودار (11) بهصورت (پ) خطی میشود (Citko, 2011b: 11).
نمودار 11. حرکت عنصر مشترک در ساختار اشراف چندگانه
در نمودار (11) فرایند حرکت بهنوعی تقارنشکن محسوب میشود و روگرفت به تلفظ درنمیآید. مشخصاً فرایند ادغام مسئول ساخت نقاط تقارن است و متعاقباً ادغام داخلی با قراردادن یک روگرفت در جایگاه بالاتر، خطیسازیِ ساختار را فراهم میآورد. در این الگوریتم رد به تلفظ درنمیآید و عملاً جایگاه رد تهی نیست و عنصر ادغامشده در جایگاه اولیه حضور دارد. یعنی با عنصری روبهرو هستیم که در دو جایگاه حضور دارد. این الگوریتم پاسخگوی خطیسازی ساختارهای اشراف چندگانهای نیست که در آنها حرکت روی نمیدهد.
گراچانین یوکسک (2007) در رویکردی که محدودیتهایی بر اشتراکگذاری نامیده میشود، عنصر مشترک در ساختار اشراف چندگانه را به دو روش عمودی و افقی بهصورت «درجا» خطی نموده است. این نوع خطیسازی نیازمند گرههای مادریِ عناصر بهاشتراکگذاشتهشده است که مشرف بر مجموعه مشخص گرههای پایانی باشند. در الگوریتم اشتراکگذاری افقی در نمودار (12)، X بهصورت افقی α را به اشتراک میگذارد، به شرطی که Y و X یکسان نباشند و X مشرف بر Y نباشد و Y مشرف بر X نباشد. در این حالت، X بهصورت انعکاسی مشرف برX’ است و Y بهصورت انعکاسی مشرف بر Y’ خواهد بود و درنتیجه، X’ و Y’ بلافاصله α را به اشتراک میگذارند (Gračanin-Yuksek, 2007: 10).
نمودار 12. بهاشتراکگذاری افقی
منبع: Gračanin-Yuksek, 2007
در اشتراکگذاری عمودی در نمودار (13)، سازه d بین (H) و (E) به اشتراک گذاشته شده است.
نمودار 13. بهاشتراکگذاری عمودی
منبع: Gračanin-Yuksek, 2007
نکتۀ قابلتأمل در نمودار (13) این است که یکی از مادران بر گره مادر دیگر اشراف سازهای دارد و ترتیب خطی گرههای پایانی، ناشی از تسلط سازهای نامتقارن گرههای غیرپایانی است، لذا گراچانین یوکسک (2007) سعی در تعدیل ساختارهای اشراف چندگانه داشته است؛ بهگونهای که با قضیه تناظرخطی کین (1994) سازگار شوند.
وایلدر (1999)، گراچانین یوکسک (2007) و سیتکو (2005) سعی در خطیسازی ساختار اشراف چندگانه با تأکید بر تعدیل مفهوم تسلط سازهای داشتهاند؛ بهگونهای که ساختار اشراف چندگانه بدون تأثیر بر دیگر بخشها بهصورت موضعی و درجا خطی شود.
الگوریتمهای اخیر، مشکل خطیسازی ساختار اشراف چندگانه متقارن را تا حدود زیادی مرتفع ساختهاند. در بازنمایی ساختار سلسلهمراتبی، بهوضوح علاوهبر روابط اشرافیت و تقدم، وابستگیهای نحوی در بیش از یک جایگاه در ساختار اشراف چندگانه وجود دارند. این نوع نگرش به عملکرد ادغام تحتعنوان فرایند ساختارساز ، بازنگریهایی را در عملکرد ادغام در فضای کاری میطلبد. به اعتقاد نگارندگان، رفتار ادغام در الگوریتمهای مطرحشده میتواند ما را به یک تعمیم نظری درباره ماهیت رفتار ادغام در فضای کاری بهعنوان یک اشراف چندگانهساز نزدیک سازد.
4. تحلیل نتایج
ادغام زیرشاخهای از سامانههای نامحدود بازگشتی است و ادغام تکرارپذیر، تنها عملیات محاسباتی در نحو محض است . ویژگی اصلی تولید بازگشتی مستلزم آن است که عنصر تولیدشده باید در دسترس عملیات بعدی باشد (Chomsky et al., 2019). با در نظر گرفتن ویژگیهای خاص ادغام موازی در ساختار اشراف چندگانه، در زیربخشهای تحلیل نتایج سعی میشود که ادغام بهعنوان یک اشراف چندگانهساز تجزیهوتحلیل شود. لازم است این نکته یادآوری شود که فارغ از ادغام موازی، اشراف چندگانه در ادغام داخلی نیز دیده میشود و موجبات این ایده را فراهم میسازد که یکی از عملکردهای ادغام، اشراف چندگانهسازی است. سپس، فضاهای کاری ایجادشده در جغرافیای درختی توسط انواع ادغام طرح میشوند و این پرتو بر ادغام افکنده میشود که آیا امکان قرارگیری ترتیب بر ادغام مجموعهای میسر است تا از این رهگذر بخشی از خطیسازیِ ساختار اشراف چندگانه بهصورت درجا طرح شود.
4ـ1. ادغام اشراف چندگانهساز
در تمام الگوریتمهای مطرحشده، نگاشت یک رابطه متقارن به یک رابطه نامتقارن در فضای کاری وجود دارد که این مسأله ناشی از رفتار انواع ادغام داخلی و ادغام خارجی است و عنصری در α موجود است و همان عنصر در β نیز موجود است. همچنین، عنصری در β موجود است که در α موجود است. بهعبارتی، α و β حاوی تمام عناصر یکسان هستند و میتوانند همارز محسوب شوند (نمودار 14).
نمودار 14. همارزی عناصر α وβ
تجلی روابط α با γ و β با γ ، به شکل {{,γα,{α{و{β,γ}}β{ است و مؤلفههای دوم در زوجهای مرتب مذکور یکسان هستند. ویژگی بارز ساختار اشراف چندگانه پیچیدگی ساختار نحوی در پایانههای آن است، زیرا عنصر تحتاشرافیت چندگانه دارای وابستگیهای نحوی در بیش از یک جایگاه است. نکته قابلتوجه این است که این نوع از وابستگیهای نحوی در بیشتر از یک جایگاه، در ادغام داخلی نیز وجود دارند. در نمودار (15) ادغام داخلی یک عنصر را که زیربخش عنصر دیگر است، ترکیب میکند و منجر به حرکت نحوی میشود. در این نوع از ادغام، برای عنصر نحوی حرکتکرده، در جایگاهی دیگر وابستگی نحوی ایجاد میشود.
نمودار 15. عنصر نحوی حرکتکرده
به نظر میرسد که نتیجۀ ادغام داخلی در (15) تولید زوج مرتب <"βi,α"> است و در جایگاه جدید "βi" مقدم بر "α" است. در نمودار ادغام داخلی (16)، روگرفت بازتاب عنصر اصلی است و β بخشی از α است. در این حالت، β یک روگرفت از وقوع آن در α است.
نمودار 16. ادغام داخلی
نکتۀ قابلتوجه این است که ساختار اشراف چندگانه، پیش از اینکه مشخصاً محصول ادغام موازی باشد، از خصوصیات اصلی عملکرد ادغام در فضای کاری است. از نظر نمادگان گراف ، ساختار در نمودار (17) برایند اشتقاقی نحوی است که در آن سازه XP پس از ادغام خارجی بهعنوان متمم Y دستخوش ادغام داخلی و نتیجتاً حرکت به جایگاه مشخصگر ZP شده است. ادغام داخلی XP منجر به ایجاد ساختار اشراف چندگانه نامتقارن میشود و با فرض ادغام خارجی و ادغام داخلی بهعنوان فرایندهای آزاد ، XP همزمان در دونقطه ادغام میشود. در این حالت، یکی از رخدادهای XP تحتاشراف YP و رخداد دیگر آن تحتاشراف ZP است. از طرفی، همراه با انتقال، عملیات ادغام داخلی توسط هسته فاز هدایت میشود و همانگونه که اشاره شد، ماحصل ترکیب ادغام خارجی و ادغام داخلی، ساختار اشراف چندگانه نامتقارن (17) است که فضای کاری بستهای در جغرافیای هندسه درختی ایجاد نموده است.
نمودار 17. فضای کاری حاصل از ادغام مجموعهای (داخلی و خارجی)
در ساختار اشراف چندگانه نامتقارن در نمودار (17)، فضای کاریِ متقارنِ حاصل از ادغام خارجی به فضای کاری نامتقارنِ حاصل از ادغام داخلی نگاشت شده است و در این حالت در فرایند انتقال، فضای کاری لبه فاز برای اشتقاق بعدی در دسترس خواهد بود. همچنین، باقیمانده فاز به سطوح رابط تحویل داده میشوند و در اشتقاق بعدی که ناشی از لبه فاز است، نقشی نخواهند داشت. ادغام موازی، ساختار اشراف چندگانه متقارن در نمودار (18) را ایجاد نموده است و عنصر مشترک (C) همزمان دو موقعیت را اشغال میکند و در دو بعد وجود دارد (Citko, 2011a: 45). در نمودار (18)، C دارای دو مادر B و A است، درنتیجه C بیشتر از یکبار تحتاشراف قرار میگیرد.
نمودار 18. فضای کاری حاصل از ادغام موازی
C بلافاصله توسط B و A به اشتراک گذاشته میشود. ادغام موازی در نمودار (18) برایند ادغام خارجی و ادغام داخلی است و ساختار از نوع اشراف چندگانه متقارن است. از دیدگاه نظری، دو فرایند ساختارساز در نمودارهای (17) و (18) یکسان هستند و برایند اشتقاق نحوی، ساختار اشراف چندگانه است. در نمودار (17)، یکی از گرههای مادر برگره مادر دیگر اشراف سازهای دارد که خود ناشی از ادغام داخلی است و در مقابل، در نمودار (18)، عملاً مفهوم تسلط سازهای موضوعیت نمییابد و در اینگونه اشتراکگذاری، هیچکدام از دو گره مادر بر دیگری تسلط سازهای ندارند. اومیون (2019: 182) اذعان میدارد که ادغام صرفنظر از اینکه داخلی باشد یا خارجی، توانایی یکپارچهسازی ادغام جفتی هستهها را دارد و درنتیجه، این نوع از ادغام میتواند نوع جدیدی با خواص ترکیبی ادغامهای خارجی و داخلی قلمداد شود. زبان با بهرهگیری از دو تابع ادغام داخلی و خارجی در تلاش است تا به شکلی بهینه دوگانگی موجود را اقناع نماید و از پیچیدگی برای بیان این خواص اجتناب ورزد (Chomsky, 2008: 140).
ترکیب ادغام خارجی و ادغام داخلی در نمودار (17)، ماهیت ادغام را بهعنوان عملیاتی که منجر به اشراف چندگانه میشود، روشن نموده است. اصولاً در مسألۀ خطیسازی سه مفهوم اصلی، یعنی ساختار، فضای کاری و تغییر دخیل هستند و با لحاظکردن این سه مفهوم، بحث در حیطه خطیشدگی مشروعیت مییابد. توجه به فضاهای تولیدشده در نتیجۀ برایند دو ادغام در هندسه درختی، ماهیت ادغام در فضای کاری را بهعنوان یک عملیات اشراف چندگانهساز، شفافتر میسازد. نموداری مانند نمودار (19) برایند دو ادغام داخلی و خارجی است و در برنامه کمینهگرا از مشروعیت لازم برخوردار است، زیرا در برنامه کمینهگرا عملیاتهای ادغام و حرکت عهدهدار تشکیل ساختهای زبانیاند (Chomsky, 1995: 226). در نمودار (19) عنصر نحوی F در دو رابطۀ E+F=G و F+G →H حضور دارد که توسط ادغام ایجاد شدهاند.
نمودار 19. یک عنصر در دو جایگاه در ساختار اشراف چندگانه نامتقارن
در این ساختار عنصر F یکبار در رابطۀ ترکیب با E و بار دیگر در رابطۀ ترکیب با G حضور دارد. به نظر میرسد که حضور F در جایگاه عنصر حرکتکرده باعث میشود که همسایگیهای آن ناحیه در فضای کاری به هم نریزد و تغییر در روابط ساختاری ـ که ناشی از عنصر حرکتکرده است ـ ایجاد نشود و F بتواند در رابطۀ دیگر حضور یابد. F عملاً در دو جایگاه است و این مسأله در اولین مرتبۀ خطیشدن اهمیت دارد که طی آن هم روابط سلسلهمراتبی و هم روابط مجاورت بهصورت همزمان در فضای کاری حضور دارند. F دو مادر دارد، اما ازآنجاکه یکی از مادران بر گره مادر دیگر اشراف سازهای دارد، بر مطلوبهای موردنظر چامسکی (2017; 2020) در رابطه با ادغام بهعنوان یک رابطه دوتایی خللی وارد نمیسازد. عملیات ادغام در ادبیات کمینهگرا یک رابطۀ دوتایی است. رابطههایی مانند مادر فرزندی ، همسایگی و جزءپارگی از جمله روابط دوتایی هستند و در مجموعه، هریک از این روابط میتوانند یک فضای کاری محسوب شوند. چامسکی (2020: 7) بر این نکته تأکید نموده است که فضای کاری عبارت است از ادغام و هر آنچه توسط ادغام ایجاد شده است. لذا، ساختار اشراف چندگانه متقارن که محصول ادغام موازی است، بستر مباحث نظری را فراهم ساخته است. در نمودار (20)، هر دو عنصر α و β در دو بخش (A) و (B) با عنصر سوم، یعنی عنصر پایه γ، رابطه خواهری دارند و این رابطه ماهیتاً متقارن است.
نمودار20. برش ساختار اشراف چندگانه متقارن
منبع: Citko, 2011a: 43
در نمودار (20)، علاوهبر تقارن موجود، به متصلبودن مجموعهها در بخشهای A و B توجه شود. این دو بخش را متصل بههم گویند، به شرطی که یکی از آنها دستکم شامل یک نقطه چون ɣ در همسایگی دیگری باشد. این عنصر مشترک نهتنها در خطیسازی ساختار اشراف چندگانه، بلکه در عملکرد ادغام نیز اختلال ایجاد کرده است. این اختلال این قانون را که یک عنصر نحوی نباید بیشتر از یک گره مادر داشته باشد، نقض کرده و ɣ تحتاشراف دو گره مادر K وL است.
4ـ2. امکان قرارگیری ترتیب بر ادغام مجموعهای
در الگوریتمهای بررسیشده در این پژوهش، در ساختار اشراف چندگانه عنصری موجود است که دو گره مادر دارد. در دادۀ (11) در نمودار (21)، گروه اسمی[an article on Bo] دو گره مادر دارد و در این حالت، فضای کاری WS = [{v1, DP}, {DP, v2}] است. چنین فضای کاری موردِتأیید چامسکی (2017: 170) نیست، زیرا در ترکیب SO SO تنها باید یک گره مادر وجود داشته باشد و ادغام نباید فضای کاری را گسترش دهد. لذا، ادغام موازی از نظر چامسکی (2020: 38) از مشروعیت لازم برخوردار نیست و این با نکات موردنظر برنامه کمینهگرا در رابطه با عملکرد ادغام مغایرت دارد، لذا لازم است که ادغام موازی از نظام محاسباتی حذف شود. به تبعیت از وایلدر (1999: 5)، ساختار اشراف چندگانۀ متقارنِ نمودار (21) را به شکل دو درخت شناور در اشتقاق در نظر میگیریم تا این ساختار به شکل دو ساختار اشراف چندگانه نامتقارن (نمودار 22) درآید و ادغام موازی حذف شود.
11. Mary wrote and John reviewed an article on Bo. (Gračanin-Yukse, 2013:269)
نمودار 21 . ساختار اشراف چندگانه متقارن
منبع: Gračanin-Yuksek, 2013: 269
اینکه آیا فرض وجود دو درخت شناور در اشتقاق میتواند همسو با فضای کاری محدودشدۀ موردنظر در برنامه کمینهگرا باشد، خود میتواند مجرای بحثهای نظری و تجربی باشد.
نمودار 22. دو درخت شناور در اشتقاق
از نظر چامسکی (2008: 139)، نظم خطی جزئی از حوزۀ واجشناسی است که در سطح رابط حسی ـ حرکتی برانگیخته و در سطح رابط مفهومی ـ نیتی مداخله نمیکند و عوامل تعیینکنندۀ نظم خطی متعلق به مؤلفه واجشناختی هستند. حال آنکه، در پژوهش کین (1994)، بهطور ضمنی به این مطلب اشاره شده است که خطیسازی از نحو محض آغاز میشود. باتوجهبه عملکرد ادغام در ساختارهای اشراف چندگانه، این نوشتار در پی مطرحکردن ترتیبگذاری بر ادغام مجموعهای است. از این منظر، ادغام داخلی و ادغام خارجی توانایی ایجاد زوج مرتب در ساختارسازی را خواهند داشت.
محصول ادغام α با β مجموعۀ {β α,} است که به آن ادغام مجموعهای اطلاق میشود (Chomsky, 1995: 396). در نظریه مجموعه، ترتیب بر اعضای مجموعه اعمال نمیشود و طبیعتاً در این حالت تعیین هسته در این نوع ادغام با مشکل مواجه میشود. اگر این ساختار حجیمتر شود و نظمی به آن افزوده شود، به نظر میرسد که با استفاده از یک رابطه پیچیدهتر ریاضی میتوان ترتیبی اولیه بر اعضای مجموعه دو عضوی ادغام اعمال کرد. تلاشهایی ازایندست در نگرشهای متفاوت به ادغام مجموعهای همواره وجود داشته است. دبیرمقدم و فرخی یکتا (2018: 6) به طرح گیمارانس (2000) اشاره نمودهاند که در آن گیمارانس در تلاش است که تقارن موجود در ادغام مجموعهای {, βα}را با پیشنهاد خودادغامی عنصر {β} بشکند و با ایجاد عدمتقارن، موجبات خطیشدن یا بهعبارتی، ارائۀ ترتیبی برای سازه متقارن را فراهم آورد (نمودار 23).
نمودار 23. خودادغامی عنصر β
منبع: Dabir-Moghaddam & Yekta, 2018: 6
در مجموعه {, βα} k= هرکدام از دو عنصر α و βعملاً میتوانند هسته واقع شوند:
(12)
a) Merge (α, β) → K
b) Merge (β, α) → K
چامسکی (1995: 244) اذعان دارد که در فرض او ادغام مجموعهای بدون ترتیب است، اما فقط ادغام دو عنصر در مجموعه{, βα} کافی نیست. از نظر چامسکی، برایند ادغام دو عنصر (α,β)، مجموعۀ {α, {α,β}} است که در این حالت α هسته است و برچسب را نیز مشخص مینماید. روی دیگر سکه که موردنظر این نوشتار است، این است که چامسکی در این دیدگاه بهطور ضمنی بر اعضای مشارکتکننده در ادغام سادۀ {,βα} ترتیبی اعمال کرده و هدف ما طرح این نکته ظریف است که چامسکی مجموعهای جدید از مجموعۀ بدون ترتیب {,βα} ایجاد نموده است و ازنظر او خروجی ادغام مجموعهای، مجموعهی (E) است. ازنظر لانگندوئن (2003: 310) مجموعه فرضی (E′) همان مجموعه (E) است و مجموعه (E′) جفت مرتب ˃α, β ˂ است و به این نکته در پژوهش کوراتوفسکی (1921: 171) نیز اشاره شده است.
(13)
E= {α, {α, β}}
E′= {{α}, {α, β}}
If α≠β → < α, β> = {{α} , {α, β}}
در (E′) زوج مرتب ˂ α, β> بهصورت گردایهای از مجموعهها تعریفشده است که یکی از آنها تک عضوی است و دیگری دو عضوی. اگر محصولِ ادغامِ مجموعهای از این چشمانداز موردتوجه واقع شود، عملاً در فضای کاری این فرض قوت میگیرد که ادغام مجموعهای جفت مرتب تولید میکند و این فرض همسو با نتیجۀ پژوهش کین (1994) است که بر اساس آن خطیسازی در فضایی نامتقارن و از نحو سرچشمه میگیرد. در پژوهشهایی مربوط به برنامه کمینهگرا، زوارت (2009; 2011) نیز معتقد است که همه ادغامها به شکل ادغام جفتی در نظر گرفته شوند. اگر در ادغام مجموعهای α هسته باشد و فضای کاری ایجادشده در این رابطه را 1¥ بنامیم، بازتاب رابطه موردنظر چنین خواهد بود:
(14)
1= {{α},{α, β}}¥
و اگر β هسته باشد، بازتاب رابطه موردنظر در فضای کاری جدید 2¥ خواهد بود:
(15)
2= {{β},{β, α}}¥
از این منظر، تجلی دو نوع رابطه، یعنی {{,βα,{α{ و {β,α}}β{، فضاهای 1¥ و 2¥ و تشکیل زوجهای مرتب ˃ "α,β" ˂ و ˃,αβ˂ است. از طرفی، چامسکی (2001: 18) برای ایجاد سازههای افزوده از ادغام جفتی استفاده میکند که طی یک عملیات نامتقارن، دو عنصر β و α را ترکیب و جفت مرتبشده <α, β> را میسازد. از نظر او، ادغام جفتی عملیاتی متمایز از ادغام ساده است و وجود آن با نظریه کمینهگرایی قوی سازگار است و با یک الزام تجربی در رابط ادراکی ـ نیتی برانگیخته میشود. نگرش عمیق به ماهیت ادغام مجموعهای و بازنگری آن به شکل ادغامی که جفت مرتب ایجاد میکند، رویکردی متفاوت در فضای کاری ایجاد مینماید، اما اینکه آیا این نوع نگرش همسو با کاهش بار محاسبات در اشتقاق و برنامه کمینهگرا است، مجرای مباحث نظری و تجربی است.
اگر بخواهیم نمایی کلی از وجود همزمان ساختار سلسلهمراتبی بههمراه روابط مجاورت در اولین مرتبۀ خطیسازی ساختار اشراف چندگانه در نمودار (22) ارائه دهیم، شاید بتوان نمودار (24) را ارائه کرد که در آن ادغام موازی دخیل نیست و سعی شده خطیسازی روابط موجود در ساختار اشراف چندگانه نامتقارن بهصورت درجا مطرح شود. در برنامه کمینهگرا بخشی مجزا تحتعنوان نظریه ایکس تیره وجود ندارد و نظام محاسباتی با انتخاب مدخلهای واژگانی و با استفاده از اطلاعات نحوی موجود در آن مدخلها اقدام به ادغام آنها مینماید.
16. Mary wrote and John reviewed an article on Bo.
(Gračanin-Yukse, 2013: 269)
نمودار 24. خطیسازیِ ساختار اشراف چندگانه نامتقارن بهصورت درجا
17. Mary < wrote< John < reviewed < an < article < on < Bo
ادغام حامل نقاط مطابقه است و مطابقه در نتیجۀ برقراری شرایط ساختاری خاص بین دو عنصر جستجوگر و هدف رخ میدهد. در فضای کاری در اشتقاق، کاوش تا زمان یافتن تمام هدفهای تطبیقی واقع در قلمرو کاوشگر ادامه دارد و در یک نقطه از اشتقاق، تطابق بین کاوشگر و هدفهای تطبیقیافته رخ میدهد. در مطابقۀ چندگانه کاوشگر بهدلیل داشتن مشخصههای چندگانه پس از یافتن اولین هدف، بلافاصله در فضای کاری با آن مطابقه نمیکند، زیرا هنوز غیرفعال نگشته است. درنتیجه، تخطی از محدودیتِ مداخلهای معیوب رخ نمیدهد. این نوع استدلال در مطابقه چندگانه کاوشگر و هدف میتواند به درختهای شناور در اشتقاق قابلتعمیم باشد. در (18a) کاوشگر wrote در فضای کاری هنوز فعال است و به کاوش ادامه میدهد و طبق نظر چامسکی (1995: 337)، یکی از عناصر مربوط به اولین ادغام باید در رابط آوایی خالی باشد.
18) a. Mary wrote an article on Bo
Mary < wrote˂ an article on Bo
18) b. John reviewed an article on Bo
John < reviewed < an < article < on < Bo
نکتهای که در اینجا به ذهن میرسد بحث تسلط سازهای در سطح رابط مفهومی ـ نیتی است. چامسکی (2008: 139) هیچ شاهد تجربی دال بر دستداشتن تسلط سازهای در محاسبات در سطح رابط مفهومی ـ نیتی ارائه نکرده است و به داده رولند (2001) اشاره مینماید که دو هدف در دسترس کاوشگر است و در آن رابطۀ تسلط سازهای دخیل نیست. چامسکی دو فرایند ادغام مجموعهای و رابطه کاوشگر ـ هدف را در امر محاسبات دخیل میداند و حضور آنها را در بخش مفهومی ـ نیتی اجتنابناپذیر میداند. وی به نظریه مطابقه چندگانه هیرایوا (2001) اشاره مینماید که در آن یک کاوشگر با چندین هدف در دامنهاش میتواند مطابقه داشته باشد، تا زمانی که هدف یا ویژگی ارزشگذارینشدهای وجود نداشته باشد و در این حالت است که کاوش مسدود میگردد (Chomsky, 2008: 143).
5. نتیجهگیری
در این پژوهش ابتدا انواع الگوریتمهای خطیسازی ساختارهای اشراف چندگانه بررسی شدند و پایۀ تحلیلهای متعاقب را توصیفی روشمند از طبقهبندی الگوریتمهای موجود از این ساختار شکل داد. در این راستا، در واکاوی الگوریتمهای متأخر ساختار اشراف چندگانه، فضاهای کاری ناشی از عملکرد انواع ادغام در گراف درخت بررسی شدند و این فضاها تحتعنوان برایند تقارن و عدمتقارن در ساختار مذکور مطرح شدند. در بررسی ساختار اشراف چندگانه نامتقارن، ایدۀ ادغام اشراف چندگانهساز مطرح شد. بررسی عملکرد ادغام در این نوع از ساختارها نشان میدهد که ساختار اشراف چندگانه، پیش از اینکه مشخصاً محصول ادغام موازی باشد، از خصوصیات اصلی عملکرد ادغام در فضای کاری است. در ادامه، به این نکته اشاره شد که چامسکی (1995: 244) بهطور ضمنی ترتیبی بر مجموعۀ دو عضوی بدون ترتیب {,βα} در{α,{α,β}} اعمال کرده است و شاید بتوان تعمیمی نظری بر قرارگیری ترتیبی اولیه بر اعضای مجموعه دوتایی در ادغام ساده در نظر گرفت. از این منظر، ادغام خارجی و ادغام داخلی توانایی تولید زوج مرتب را خواهند داشت. در ادامه، در نمایی کلی انگارهای از گراف درختی ارائه شد که در آن همزمان روابط سلسلهمراتبی و مجاورت مشهود بودند. ازاینرو، دستیابی به خطیسازی عناصر در ساختار اشراف چندگانه بهصورت درجا مطرح میشد. به نظر میرسد که باوجود همزمانی روابط تقارن و عدمتقارن در سطح نمودار درختی و عملکرد انواع ادغام، بازبینی و تعریف یک فضای کاری جدید در خطیسازی ساختارهای اشراف چندگانه و همسو با رویکرد سیتکو (2011a: 211) دور از انتظار نباشد.