سیده خدیجه میرباذل؛ معصومه ارجمندی
چکیده
سوالی که از دیرباز تا کنون مورّخان و عالمان دینی نتوانستند درباره مصداق آن به پاسخ قانع کننده ای برسند، ماجرای ذی القرنین است که هم در تورات، انجیل، و هم در قرآن از آن سخن به میان آمده است. برخی او را پادشاه یمنی، بعضی اسکندر مقدونی و بسیاری معتقدند او، کوروش پادشاه ایرانی است. واژه «ذی القرنین» سه بار در سوره کهف (سوره هجدهم قرآن ...
بیشتر
سوالی که از دیرباز تا کنون مورّخان و عالمان دینی نتوانستند درباره مصداق آن به پاسخ قانع کننده ای برسند، ماجرای ذی القرنین است که هم در تورات، انجیل، و هم در قرآن از آن سخن به میان آمده است. برخی او را پادشاه یمنی، بعضی اسکندر مقدونی و بسیاری معتقدند او، کوروش پادشاه ایرانی است. واژه «ذی القرنین» سه بار در سوره کهف (سوره هجدهم قرآن مجید) آورده شده است که همواره نه تنها ماجرا بلکه هویت وجود مبارک ایشان محل سوال و بحث است. این مقاله با رویکرد توصیفی- تحلیلی برآن است تا با استناد بر رویکرد سه سطحی (توصیف، تفسیر، و تببین) انتقادی فرکلاف، به تحلیل و تبیین سازه های گفتمانیِ (واژگان و جملات) آیات 83 تا 98 سوره کهف به شناسایی ذی القرنین بپردازد. برای دستیابی به این هدف، از ترجمه محمد مهدی فولادوند، و مهدی الهی قمشه ایی بهره گرفته شد. رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف بر لزوم توجه به حفظ و رعایت تمام جوانب زبانی، بافتی و گفتمانی تأکید دارد. پژوهش حاضر در فرایند تحلیل انتقادی گفتمان آیات مربوط به سرگذشت ذی القرنین به این نتیجه دست یافت که ذی القرنین پادشاه یمنی، اسکندر مقدونی، و کوروش پادشاه ایرانی که همگی کشورگشا بودند نیست. ذی القرنین، ذی القرنین است پیامبری از جانب خداوند متعال با رسالتی برای اصلاح گری و یاری رساندن به بندگان خدا که در عصر آهن قبل از تولد حضرت موسی، حضرت عیسی، و حضرت محمد (ص) می زیسته است.