زری سعیدی؛ زهرا تهوری
چکیده
با جهانیشدن ابزارهای فناوری و پیشرفت سریع فناوری اطلاعات، بهکارگیری رایانه و سایر ابزارهای فناوری در تدریس، امری ضروری گردیده است و به تبع آن معلمان و مدرسان در حیطه آموزش زبان نیز باید از این ابزارها به منظور افزایش تأثیر تدریس استفاده نمایند. نتایج پژوهشها نشان میدهد اگرچه اکثر معلمان و مدرسان تمایل دارند تا از این ابزارها ...
بیشتر
با جهانیشدن ابزارهای فناوری و پیشرفت سریع فناوری اطلاعات، بهکارگیری رایانه و سایر ابزارهای فناوری در تدریس، امری ضروری گردیده است و به تبع آن معلمان و مدرسان در حیطه آموزش زبان نیز باید از این ابزارها به منظور افزایش تأثیر تدریس استفاده نمایند. نتایج پژوهشها نشان میدهد اگرچه اکثر معلمان و مدرسان تمایل دارند تا از این ابزارها در تدریس مهارتهای زبانی استفاده کنند، اما به علت وجود ترس از بهکارگیری ابزارهای فناوری در کلاس درس از این امر امتناع میورزند. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل رابطه احتمالی میان ترس از فناوری و دانش رایانهای مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان بوده است. در راستای هدف این پژوهش، 40 مدرس زبان فارسی از دو مرکز آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. آنها به سه پرسشنامه اطلاعات شخصی، سنجش میزان دانش رایانهای سون و راب و کریسمیاضی (2011) و اضطراب رایانهای روزن و ویل (1988) پاسخ دادند. یافتههای این پژوهش نشان داد که رابطه معنادار (در سطح 05/0) و منفی بین دو متغیر دانش رایانهای و ترس از فناوری برقرار است. در واقع، مدرسانی که میزان دانش رایانهای بالایی دارند، ترس از فناوری کمتری دارند. نتایج تحقیق حاضر راهکارهایی را جهت تربیت مدرس زبان فارسی به برنامهریزان آموزشی ارائه نموده و در مورد فرایند کارآمدتر تدریس زبان فارسی با توجه به نیازهای جدید در بهکارگیری فناوری در آموزش، پیشنهادهایی ازجمله گنجاندن دورههای آموزشی بهکارگیری ابزارهای فناوری در دورههای ضمن خدمت معلمان مطرح نموده است.
منیره شهباز
چکیده
دستورزبان اساس تمامی زبانهای بشری را تشکیل میدهد و معمولاً از زبانآموزان انتظار میرود در دستورزبان به سطح قابلقبولی برسند. در قدیمیترین روشهای تدریس شناختهشدۀ تاریخ آموزش زبان نیز، تدریس دستور اصلیترین جزء آموزش است. حتی رویکرد ارتباطی که پذیرفتهشدهترین رویکرد آموزش زبان است، دستور را نادیده نگرفته است. البته، ...
بیشتر
دستورزبان اساس تمامی زبانهای بشری را تشکیل میدهد و معمولاً از زبانآموزان انتظار میرود در دستورزبان به سطح قابلقبولی برسند. در قدیمیترین روشهای تدریس شناختهشدۀ تاریخ آموزش زبان نیز، تدریس دستور اصلیترین جزء آموزش است. حتی رویکرد ارتباطی که پذیرفتهشدهترین رویکرد آموزش زبان است، دستور را نادیده نگرفته است. البته، نباید فراموش کرد که در دورهای کوتاه، دستور بیاهمیت تلقی و به کنار گذاشته شد، اما دیری نپایید که پژوهشگران و نویسندگان پی بردند بدون آموزش دستور، زبانآموزی به کیفیت مطلوبی نمیرسد و بنابراین، به دستور رجوع کردند. اینها همگی هم اهمیت دستور را نشان میدهد و هم این که تسلط بر دستورزبان میتواند زبانآموز را به خوبی در درک و تولید زبان یاری کند. این پژوهش قصد داشته است بر اساس کک و کیم (2014) چارچوبی برای ارزیابی کتابهای دستور، که نام آن را «کِم» گذاشتهاند، تهیه و معرفی نماید. این چارچوب 28 شاخص طیفی را شامل میشود و متشکل از دو بخش اصلی توضیحات و فعالیتهاست. هدف این پژوهش معرفی چارچوبی برای ارزیابی کتابهای آموزش دستور فارسی است.
سعدالله همایونی؛ عدنان طهماسبی
چکیده
دستور زبان به عنوان اصلیترین عنصر انتقال پیام در زبان معیار در پژوهشهای زبانی از جایگاه ویژهای برخوردار است بطوریکه بخش مهمی از جدیدترین نظریات از قبیل ساختارگرا، نقشگرا و کارکردگرا به دستور زبان، چگونگی تحلیل ساختهای خوشساخت و بدساخت دستوری و سایر عناصر درون زبانی و فراساختهای غیرزبانی مربوط میشود. سوالات پژوهش ...
بیشتر
دستور زبان به عنوان اصلیترین عنصر انتقال پیام در زبان معیار در پژوهشهای زبانی از جایگاه ویژهای برخوردار است بطوریکه بخش مهمی از جدیدترین نظریات از قبیل ساختارگرا، نقشگرا و کارکردگرا به دستور زبان، چگونگی تحلیل ساختهای خوشساخت و بدساخت دستوری و سایر عناصر درون زبانی و فراساختهای غیرزبانی مربوط میشود. سوالات پژوهش حاضر این است که مؤلفههای نظریه نحو کارکردگرا چیست؟ تفاوت آن با نظریه نحو سنتیِ زبان عربی و نقش آن در تبیین فرآیند ارتباط کدام است در این راستا، نگارنده در صدد است تا با روش توصیفی ـ تحلیلی به واکاوی رویکرد نحوی احمد المتوکل در سطح کاربردشناختی بپردازد. بر اساس این رویکرد، زبان اداتی است که برای تحقق ارتباط در جوامع بشری بکار گرفته میشود. از این منظر، ساختارهای نحوی و گزارههای زبانی در بافتهای گفتمانی متعدد، حاوی معانی ویژهای هستند که برای محقق ساختن اهداف ارتباطی معین بکار گرفته میشوند. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان میدهد که کاربست سطح کاربردشناختی نحو کاربردی که خود مبتنی است بر شناخت و درک دو سطح معناشناختی و ترکیبی میتواند سرفصلهایی واقعبینانه و متناسب با واقعیت زبان عربی و کاربرد آن در جامعه گویشوران این زبان ارائه نماید.
علی صیادانی؛ عبدالاحد غیبی؛ سپیده باقری اوزان
چکیده
زبانشناسی متن، شاخهای نوپا در حوزۀ زبانشناسی است که در بررسی زبان از سطح جمله فراتر میرود و بر مطالعۀ متن بهعنوان بزرگترین واحد زبانی تأکید میورزد. از میان رویکردهای مختلف زبانشناسی متن، الگوی حل مسألۀ هوئی، یکی از پرکاربردترین رویکردها محسوب میشود. این الگو که از چهار عنصر موقعیت، مسأله، پاسخ و ارزیابی ...
بیشتر
زبانشناسی متن، شاخهای نوپا در حوزۀ زبانشناسی است که در بررسی زبان از سطح جمله فراتر میرود و بر مطالعۀ متن بهعنوان بزرگترین واحد زبانی تأکید میورزد. از میان رویکردهای مختلف زبانشناسی متن، الگوی حل مسألۀ هوئی، یکی از پرکاربردترین رویکردها محسوب میشود. این الگو که از چهار عنصر موقعیت، مسأله، پاسخ و ارزیابی تشکیل شده است، به بررسی چگونگی تولید و درک متن میپردازد. این پژوهش، با روش توصیفی ـ تحلیلی، سازمان متن روایی «لن أعیش فی جلباب أبی» اثر احسان عبدالقدوس را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. شیوۀ روایتی این رمان به گونهای است که میتوان آن را با رویکرد حل مسأله بررسی نمود. سازمان این متن روایی حول محور سه مسألۀ اصلی، یعنی سرخوردگی عبدالوهاب، انزوای روزالین و ازدواج نظیره میچرخد. این سه مسأله ارکان اصلی رمان هستند. در این متن، پاسخهای متعددی برای حل مسألۀ اول ارائه میشود که ناموفق بوده و ارزیابی از آنها منفی است. بههمیندلیل، مسألۀ نخست با وجود ورود به چرخۀ مجدد، بهصورت حلنشده باقی میماند. مسائل دوم و سوم بدون طی کردن چرخۀ طولانی با ارزیابی مثبت پاسخهای ارائهشده با موفقیت به اتمام میرسند. نتایج بهدستآمده نشان میدهند که سازمان متن روایی «لن أعیش فی جلباب أبی» تا حد زیادی با چهار عنصر الگوی حل مسأله منطبق است و ساختار آن از این الگو تبعیت میکند.
امیر قربانپور
چکیده
هدف از مقالۀ حاضر بررسی مسئلۀ جایگاه هسته در گروههای نحوی زبان فارسی در چارچوب نظریۀ بهینگی است. با استفاده از محدودیتهای همترازی نحوی پیشنهادی گریمشاو (2002)، که در این مقاله به صورت Align-Left/Right(X, XP) بازنویسی میشود (مککارتی، 2008)، سعی بر این است که مرتبهبندی منسجمی از محدودیتهای مرتبطی ارائه شود که در ارتباط با جایگاه هسته ...
بیشتر
هدف از مقالۀ حاضر بررسی مسئلۀ جایگاه هسته در گروههای نحوی زبان فارسی در چارچوب نظریۀ بهینگی است. با استفاده از محدودیتهای همترازی نحوی پیشنهادی گریمشاو (2002)، که در این مقاله به صورت Align-Left/Right(X, XP) بازنویسی میشود (مککارتی، 2008)، سعی بر این است که مرتبهبندی منسجمی از محدودیتهای مرتبطی ارائه شود که در ارتباط با جایگاه هسته نسبت به متمم آن در درون گروههای نحوی زبان فارسی، فعال و تعیینکننده هستند. با توجه به غیریکنواخت بودن جایگاه هسته در گروههای مختلف در زبان فارسی، چنین نتیجه گرفته میشود که محدودیت کلی Align-Left(X, XP) که بر هستهآغازین بودن گروههای نحوی دلالت دارد، در بیشتر ساختهای نحوی این زبان، بسیار تعیینکننده است. همچنین، موارد استثنای هستهپایانی، یعنی گروه فعلی و گروه حالتنمای «را»، توسط محدودیتهای خاصتری با ارزش مخالف که در مرتبۀ بالاتر قرار میگیرند، پوشش دادهمیشوند که بهترتیب، عبارتاند از: Align-Right(V, VP)و Align-Right(K, KP).
حسین حلاج زاده بناب؛ زهرا دلگیر
چکیده
ا انسان به خاطر ماهیتاش موجودی است معناساز که با نشانههای گفتمان مسلط به روالهای گفتمانی میاندیشد. زبان بهعنوان پدیدة اجتماعی، آیینة تمام نمای ایدئولوژی کنشگران زبان است. زبان همواره حاوی باورها، عقاید و افکار گویندگان آن است. ایدئولوژیها در بطن زبان پنهان میشوند و تبدیل به قراردادهای اجتماعی میشوند. زنان خواستار ...
بیشتر
ا انسان به خاطر ماهیتاش موجودی است معناساز که با نشانههای گفتمان مسلط به روالهای گفتمانی میاندیشد. زبان بهعنوان پدیدة اجتماعی، آیینة تمام نمای ایدئولوژی کنشگران زبان است. زبان همواره حاوی باورها، عقاید و افکار گویندگان آن است. ایدئولوژیها در بطن زبان پنهان میشوند و تبدیل به قراردادهای اجتماعی میشوند. زنان خواستار طلاق نیز بهعنوان کنشگران اجتماعی در عرصة دادگاههای خانواده، برای اقناع و القاء ایدئولوژیک مخاطب از انواع راهبردها و ابزارهای زبانی در این کنش اجتماعی استفاده میکنند. بنابراین، نوشتة حاضر به ساختهای منفی (نفی) در گفتمان زنان خواستار طلاق در دادگاههای خانواده بر پایة نظریةجامعه– شناخت - گفتمان وندایک (2006) پرداخته و حاصل 60 جلسه حضور در مرکز مشاورة خانواده دادگاه عمومی و انقلاب شهر زاهدان و ثبت اظهارات 45 زن خواستار طلاق 15 تا 40 ساله است. مقالة حاضر به شیوة استفادة زنان موردتحقیق از ساختهای منفی برای بیان ایدئولوژیک خواستههایشان و راههای اقناع قاضی میپردازد و نتایج پژوهش نشان میدهد که نمونههای مورد مطالعه، از ساختهای منفی، در راستای بزرگنمایی نکات مثبت خود 58 درصد، منفی طرف مقابل 80 درصد و کوچکنمایی نکات منفی خود 17/3 درصد استفاده میکنند. میتوان گفت بیشترین تلاش زنان خواستار طلاق، صرف برزگنمایی ویژگیهای منفی طرف مقابل میگردد.
صادق افتخاری فر؛ سیدفرید خلیفهلو
چکیده
در سالهای اخیر چارچوب محدودیتبنیادی که از نظریة بهینگی اقتباس شده، جهت توصیف و تجزیه و تحلیل اختلالات گفتار و زبان به کار گرفته شده است. این مقاله شرحی از کاربرد نظریة بهینگی در توصیف و تحلیل ساختار نحوی دانشآموز «الف» ـ که یک دانشآموز پسرِ 16 سالة فارسیزبان کمشنوا است ـ را بر اساس نقض محدودیتهای هسته در برخی از ...
بیشتر
در سالهای اخیر چارچوب محدودیتبنیادی که از نظریة بهینگی اقتباس شده، جهت توصیف و تجزیه و تحلیل اختلالات گفتار و زبان به کار گرفته شده است. این مقاله شرحی از کاربرد نظریة بهینگی در توصیف و تحلیل ساختار نحوی دانشآموز «الف» ـ که یک دانشآموز پسرِ 16 سالة فارسیزبان کمشنوا است ـ را بر اساس نقض محدودیتهای هسته در برخی از گروههای نحوی ارائه و پیشنهاد میکند. در این مقاله تعدادی از جملاتی که در ارزیابی و سنجش گفتاردرمانگر از این دانشآموز به دست آمده، در چارچوب نظریة بهینگی تحلیل و تبیین شدهاند. نتیجة تحلیل نشان داد که نقض محدودیتهای مربوط به هسته در گروههای نحوی را میتوان بر اساس چارچوب نظریة بهینگی تحلیل و توصیف کرد. با این نگاه، تحلیل و تبیین جملات دانشآموز مزبور درک عمیقتری از ساختار نحوی وی به ما میدهد. نکتة دیگر اینکه در برنامة گفتاردرمانی این دانشآموز، فرونشانی محدودیتهای نشانداری به رتبة پایینتر توسط آموزش محدودیتهای پایایی ـ که اکثراً نقض محدودیتهای هستة گروهها هستند ـ ساختار نحوی نام برده را به فرد دارای گفتار طبیعی نزدیکتر میکند. پیشنهاد میشود که برای برآورده شدن این مهم، ابتدا هستههای هر گروه به دانشآموز آموزش داده شوند و در گام بعدی، بهتدریج متممها به هستهها افزوده شوند.
آمنه کریمی؛ غلامحسین کریمی دوستان
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اصطلاحهای استعاری کردی ملکشاهی بود که در آنها اندامواژۀ «dam» به کار رفته است. کردی ملکشاهی، یکی از گونههای کردی جنوبی واقع در استان ایلام است. دادههای پژوهش از گفتار سخنگویان گونۀ مذکور گردآوری شده است. در این پژوهش، بخشی از استعارههای رایج کردی ملکشاهی با تکیه بر مفهومپردازی دو اندامواژۀ ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اصطلاحهای استعاری کردی ملکشاهی بود که در آنها اندامواژۀ «dam» به کار رفته است. کردی ملکشاهی، یکی از گونههای کردی جنوبی واقع در استان ایلام است. دادههای پژوهش از گفتار سخنگویان گونۀ مذکور گردآوری شده است. در این پژوهش، بخشی از استعارههای رایج کردی ملکشاهی با تکیه بر مفهومپردازی دو اندامواژۀ «دهان» و «صورت» در پرتو رویکرد شناختی، مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافتههای پژوهش، بخش قابلملاحظهای از استعارههای مورد بررسی، ماهیتی ساختاری داشتهاند. «جویدن»، «جنگ»، «فوران آتش» و «اسارت» از حوزههای مبدأ و «مباحثه»، «آزادی»، «بیاعتنایی»، «کتمان» و «غم» از حوزههای مقصد چنین استعارههایی بودهاند. از نگاشتهای صورت گرفته برای واژۀ «dam» در ساختهای استعاری مورد بررسی، میتوان به «ظرف»، «آتشفشان»، «جاندار»، «قفس»، «احترام» و «ادعا» اشاره کرد. یافتهها همچنین نشان داده که «جنگ»، پربسامدترین حوزۀ مبدأ و «اعتنا»، پربسامدترین حوزۀ مقصد این استعارهها بودهاند. علت تفاوت در فراوانی وقوع حوزههای مبدأ و مقصد، برخاسته از نگاشتهای متفاوت و نو در حوزههای پربسامد بوده است.
سیده سحر جاوید؛ جلال رحیمیان؛ امیرسعید مولودی؛ علیرضا خرمایی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط احتمالی میان استعاره و بیادبی در بافت غیبت رسانهای بینافردی انجام گرفته است. بدینمنظور، دادههای مربوط به ده بازیگر زن و ده بازیگر مرد برگرفته از 60 موقعیت زبانی در بازۀ زمانی مرداد 97 تا اردیبهشت 99 از نرمافزار اینستاگرام جمعآوری شده است. مجموع واژههای مورد بررسی، 51449 واژه است. نتایج پژوهش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط احتمالی میان استعاره و بیادبی در بافت غیبت رسانهای بینافردی انجام گرفته است. بدینمنظور، دادههای مربوط به ده بازیگر زن و ده بازیگر مرد برگرفته از 60 موقعیت زبانی در بازۀ زمانی مرداد 97 تا اردیبهشت 99 از نرمافزار اینستاگرام جمعآوری شده است. مجموع واژههای مورد بررسی، 51449 واژه است. نتایج پژوهش نشان داد که مفهومسازی انسان براساس یکی از حوزههای مبدأ مدفوع/ فضولات حیوانی، شیء دورریختنی، شخصیت کارتونی/ داستانی، پول بیارزش، مادۀ کثیف، موجودخیالی/ فراطبیعی، قارچ، نان، ایام هفته، چربی و بیماری/ بلا با بیادبی همراه بود. این یافته رابطۀ میان استعاره و بیادبی را اینگونه توجیه میکند که هرگاه انسان بهعنوان یکی از حوزههای فوق فرض شود، بیادبی صورت میگیرد. غیبت رسانهای بینافردی زمینه را برای استفاده از 345 مورد استعاره همراه با بیادبی فراهم آورده است که به نظر میرسد بهدلیل ویژگیهای منحصربهفرد این نوع غیبت بوده است. بالاترین بسامد از میان حوزههای مبدأ مربوط به حوزۀ مبدأ مدفوع/ فضولات حیوانی و از زیرراهبردهای بیادبی مربوط به نامگذاری از زیرراهبردهای بیادبی ایجابی بوده است. کاربران زبانی با بهکارگیری بیادبی ایجابی سعی در تخریب وجهۀ مثبت شخص از خود داشتهاند.
فرشته مؤمنی
چکیده
بااینکه ناواژهسازی پدیدهای مهم در جریان رشد زبانی کودک است و نخستین کوشش او در کاربرد ویژگی «آفرینندگی» زبان به شمار میآید، تاکنون در مطالعات نادیده گرفته شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی گونهای کمیاب از نوواژهسازی کودک، با تأکید بر انگیختگی زبانی است. شیوة مطالعه توصیفیـتحلیلی است و در آن، دادههای ناواژهها از ...
بیشتر
بااینکه ناواژهسازی پدیدهای مهم در جریان رشد زبانی کودک است و نخستین کوشش او در کاربرد ویژگی «آفرینندگی» زبان به شمار میآید، تاکنون در مطالعات نادیده گرفته شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی گونهای کمیاب از نوواژهسازی کودک، با تأکید بر انگیختگی زبانی است. شیوة مطالعه توصیفیـتحلیلی است و در آن، دادههای ناواژهها از گفتار خودانگیختة 8 کودک 20ماهه تا چهارساله، با همکاری مادران، در بیش از یک سال پیمایش گردآوری شده است. یافتهها نشان میدهند که نهتنها انگیختگی در ساخت نامآوا و ناواژههایی که نشانههای شمایلی تلقی میشوند میتواند نقش داشته باشد، بلکه قواعد واجی زبان مادری در ناواژهسازی کودک نیز میتواند تحتتأثیر انگیختگی زبانی نقض شود. افزون بر این، از جنبة شناختی، مفاهیم پیچیدهتر ساختار واجی پیچیدهتری پیدا میکنند. ازآنجاکه این نوع ناواژهسازی دارای ساختاری کاملاً نو و بدون زمینة زبانی از فرایند ابداع است، ناواژهها فاقد ریشه و تکواژهای اشتقاقی هستند؛ گرچه کودک برخی از آنها را در جایگاه پایة فعل قرار میدهد و با همکردی از واژگان زبان، با آنها فعل مرکب میسازد.
ندا بیگدلی؛ وحید صادقی
چکیده
در پژوهش حاضر، شیوة پردازش ادراکی جفت واکههای انگلیسی /i-I/ و /u-U/ در چارچوب انگارة همگونی ادراکی توسط گویشوران فارسیزبان بررسی شده است. برای این منظور، دو جفت کلمه feet-fit و fool-full، بهترتیب شامل تقابلهای واکهای /I-i/ و/ʊ-u/ از سطح پیکرة گفتاری طبیعی انگلیسی استخراج و پارامترهای دیرش و فرکانسهای F1 و F2 (همبستة صوتی کیفیت ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، شیوة پردازش ادراکی جفت واکههای انگلیسی /i-I/ و /u-U/ در چارچوب انگارة همگونی ادراکی توسط گویشوران فارسیزبان بررسی شده است. برای این منظور، دو جفت کلمه feet-fit و fool-full، بهترتیب شامل تقابلهای واکهای /I-i/ و/ʊ-u/ از سطح پیکرة گفتاری طبیعی انگلیسی استخراج و پارامترهای دیرش و فرکانسهای F1 و F2 (همبستة صوتی کیفیت واکه) بر آنها بازسازی شدند. محرکهای بازسازیشده پیوستارهای دیرش، کیفیت واکه و دیرش+کیفیت واکه در آزمون تشخیص، به تعدادی گویشور فارسیزبان ارائه و از آنها خواسته شده است درباره "یکسان" یا "متفاوت" بودن جفت محرکهایی که بهصورت متوالی برای آنها پخش میشوند، تصمیمگیری کنند. نتایج نشان داد که پاسخهای شنیداری شنوندگان به پیوستارهای صوتی دیرش و کیفیت واکه، الگویی کاملاً متفاوت دارد. دیرش واکه بر درک شنیداری تقابلهای واکهای تأثیر بسزایی دارد؛ بهطوری که شنوندگان فارسیزبان صرفنظر از میزان آشناییشان به زبان انگلیسی به اختلاف دیرش محرکها برای تشخیص جفت واکههای انگلیسی ذکرشده، بسیار حساس هستند. تغییرات کیفی واکهها به صورت تابعی از تغییرات فرکانسهایF1 و F2، تفاوتهای قابلملاحظهای را در منحنی توزیع پاسخهای شنیداری ایجاد نکرد. بهعلاوه، الگوی توزیع پاسخها به محرکهای ترکیبی دیرش + کیفیت واکه، تا حد زیادی مشابه پیوستار دیرش بود. بهطور خلاصه، نتایج به دست آمده با تأیید انگارة همگونی ادراکی، نشان داد همگونی تقابلهای واکهای /I-i/ و /ʊ-u/ با نظام واکهای فارسی تابع نوعی همگونی دومقولهای است که بر اساس آن هر دو مقولة جفت واکههای انگلیسی /I-i/ و /ʊ-u/ برای فارسیزبانان با سطح اطمینان بالایی قابل درک است.
کیومرث خانبابازاده؛ محرم رضایتی کیشه خاله؛ علی تسلیمی
چکیده
افراد دوزبانه بهدلیل ضعف در برقراری ارتباط به زبان دوم، ناخواسته عناصری را از زبان نخست به زبان دوم انتقال میدهند تا ارتباط برقرار شود. این مسأله در زبانشناسی اجتماعی و علم آموزش زبان تداخل زبانی نامیده میشود. برای رسیدن به نتیجۀ مطلوب آموزشی در جامعۀ چندزبانهای مانند ایران که از زبان فارسی برای اهداف آموزشی استفاده ...
بیشتر
افراد دوزبانه بهدلیل ضعف در برقراری ارتباط به زبان دوم، ناخواسته عناصری را از زبان نخست به زبان دوم انتقال میدهند تا ارتباط برقرار شود. این مسأله در زبانشناسی اجتماعی و علم آموزش زبان تداخل زبانی نامیده میشود. برای رسیدن به نتیجۀ مطلوب آموزشی در جامعۀ چندزبانهای مانند ایران که از زبان فارسی برای اهداف آموزشی استفاده میکند، بررسی نتیجۀ برخورد زبانها، تداخل زبانی و دوزبانگی بسیاری از مسائل و موضوعات و تدوین منابع آموزشی را برای متصدیان آموزش کشور روشن و آنها را در برآوردن نیازهای آموزشی کشور هدایت میکند. در این پژوهش تداخل واژگانی دوزبانههای تالشی ـ فارسی و فارسی ـ تالشی در میان جامعۀ تالشیزبانهای روستای عنبران و مهاجران این روستا به غرب تهران، به صورت مقایسهای بین دوگروه دوزبانه بررسی میشود. دادههای پژوهش با پرسشنامه و ترجمۀ تعدادی جمله بهوسیلۀ افراد دوزبانه به هر یک از زبانها به دست آمده است. افراد آزمونشونده به شکلی تصادفی از میان ساکنین عنبران و مهاجران دوزبانۀ غرب تهران انتخاب شدهاند. بهنظر میرسد تداخل بیشتر از زبان اول به زبان دوم صورت گرفته باشد و جنسیت گویشوران هم تأثیر کمی در تداخل زبانی داشته باشد.
روح الله محمدعلی نژاد عمران؛ حسام امامی دانالو
چکیده
پنج آیة آغازین سورة علق، به سبب اخبار موجود مبنی بر ارتباط این آیات با آغاز نزول قرآن کریم و بعثت پیامبر اکرم (ص) در غار حرا، همواره مورد توجه اسلامپژوهان مسلمان و غیرمسلمان بودهاست. اغلب محققان این آیات را جدا و بیارتباط با دیگر آیات این سوره میدانند. در نگاه نخست، ممکن است ارتباط و پیوستگی میان الفاظ و عبارات سورههای قرآن ...
بیشتر
پنج آیة آغازین سورة علق، به سبب اخبار موجود مبنی بر ارتباط این آیات با آغاز نزول قرآن کریم و بعثت پیامبر اکرم (ص) در غار حرا، همواره مورد توجه اسلامپژوهان مسلمان و غیرمسلمان بودهاست. اغلب محققان این آیات را جدا و بیارتباط با دیگر آیات این سوره میدانند. در نگاه نخست، ممکن است ارتباط و پیوستگی میان الفاظ و عبارات سورههای قرآن روشن نباشد و پیام قابل درکی از آن بر نیاید. مقالة پیش رو، بر اساس مدل ارتباطی نیل رابینسون (Neal Robinson)، که بر پایة تکرار شدن الفاظ استوار است، به تحلیل پیوستگی آیات سورة علق و نقد محتوای اَخبار در باب نزول قرآن کریم پرداخته است. تعیین بخشهای سوره، بررسی ارتباط میان بخشهای متوالی با کمک واژههای قلابدار و در نهایت ارائة مدل آینهای، ارتباط بخش نخست سورۀ علق، یعنی آیات یک تا پنجم را با سایر بخشها، بهطور کامل برقرار میکند و پیوستگی آیات این سوره که به چینشی حکیمانه تدبیر یافته، اثبات میشود. همچنین، نقد اخباری که بر اساس آنها، نزول آیات این سوره جدا از هم فرض شده است و نیز تاریخگذاری سورة علق نشان میدهد که پنج آیه نخست سورة علق کاملاً مرتبط با سایر آیات این سوره است.
سمیه محمدی؛ صلاح الدین عبدی
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی مفهوم غم در آن بخش از زبانهای فارسی و عربی پرداخته که با حوزههای مبدأ مرتبط با ظرف، تصور و بیان شده است. ازاینطریق، شیوة اندیشیدن سخنگویان زبانهای مذکور در این حوزه درک میشود و شباهتها و تفاوتهای میان آنها نمایان میگردد. افزونبراین، سعی شده که نظم نهفته در پَسِ عبارات گسسته و بهظاهر ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی مفهوم غم در آن بخش از زبانهای فارسی و عربی پرداخته که با حوزههای مبدأ مرتبط با ظرف، تصور و بیان شده است. ازاینطریق، شیوة اندیشیدن سخنگویان زبانهای مذکور در این حوزه درک میشود و شباهتها و تفاوتهای میان آنها نمایان میگردد. افزونبراین، سعی شده که نظم نهفته در پَسِ عبارات گسسته و بهظاهر نامنظمِ ظرفانگاری فرد غمگین آشکار گشته و نظام شناختی آن توصیف گردد. روش انجام این تحقیق بهصورت تحلیلی و درچارچوب استعارة شناختی است. مطالعات مقایسهای، شناخت چگونگی ساختارمندی مفاهیم مشترک در نظام مفهومی سخنگویان زبانهای مختلف و شناسایی استعارههای فرهنگبنیاد توانستهاند در درک شناختی فرهنگها از یکدیگر نقش مهمی داشته باشند. برای نمونه، میتوان به این نکته اشاره کرد که سخنگویان عربی، غم را عمدتاً مادهای دانستهاند که گلو را بند آورده (غصّ، شجا، جرِض)؛ یعنی این انسداد حلق است که برجستگی داشته، درحالیکه فرد فارسیزبان، غم را عمدتاً خوراکی دانسته که آن را خورده است (غم/ غصه خورد). گویی، سختی قورتدادن در آن برجستگی نداشته و مشکل اینجاست که این خوراک در دل (معده) انباشته شده و این اندام را تحتفشار قرار داده (دلم ترکید)، یا اینکه این خوراک باعث آسیب و زخمِ دل گشته است (خونِ دل میخورد)؛ یعنی خوردن غم مایۀ زخم و خونشدن دل است.
احسان چنگیزی
چکیده
«آبانیشت» پژوهش و تحقیق دکتر چنگیز مولایی است که در سال 1392 در مجموعة «ایران باستان» از انتشارات دایرةالمعارف بزرگ اسلامی چاپ شده و موضوع آن شرح و بررسی آبانیشت است. آبانیشت نام سرود پنجم از یشتهای اوستاست که به ستایش آناهیتا، ایزدبانوی آبها و نعمت و فراوانی در معتقدات ایرانیان باستان اختصاص دارد. این سرود با 133 ...
بیشتر
«آبانیشت» پژوهش و تحقیق دکتر چنگیز مولایی است که در سال 1392 در مجموعة «ایران باستان» از انتشارات دایرةالمعارف بزرگ اسلامی چاپ شده و موضوع آن شرح و بررسی آبانیشت است. آبانیشت نام سرود پنجم از یشتهای اوستاست که به ستایش آناهیتا، ایزدبانوی آبها و نعمت و فراوانی در معتقدات ایرانیان باستان اختصاص دارد. این سرود با 133 بند، در شمار مفصلترین یشتها به شمار میرود و از نظر زبانی و درونمایه، در شمار چند یشت کهن اوستاست. مضمون آبانیشت توصیف و ستایش آناهیتا و درخواست یاری از اوست. در این سرود، از شاهان اساطیری و پهلوانان داستانهای کهن ایرانیان که با انگیزههای متفاوت آناهیتا را ستودهاند و از لطف او برخوردار شدهاند یا از لطف او بینصیب ماندهاند، سخن رفتهاست.کتاب «آبانیشت» با پیشگفتاری آغاز میشود که محقق در آن، اهمیت این یشت و لزوم پرداختن به آن و شیوة کار خود را بیان کرده است (مولایی، 1392: 1ـ6) و پس از آن، مقدمهای دربارة محتوا و ساختار آبانیشت تدوین کرده (همان: 9ـ14) و به معرفی دستنویسهای آبانیشت (همان: 14ـ20) و ترجمههای پیشین آن (همان: 20ـ21) پرداخته است. در ادامه، محقق بهتفصیل، نام و صفات این ایزدبانو را شرح داده، به بررسی ریشهشناختی آنها پرداخته و نکاتی دربارة اهمیت این ایزد بانو در اساطیر ایرانی و نقش و کارکرد آن بیان کرده است (همان: 21ـ38).بخش اصلی کتاب به متن، ترجمه و یادداشتها اختصاص دارد. هر بند از متن اوستایی واجنویسی شده و در زیر هر بند، ترجمة آن به فارسی ذکر شده است (همان: 39ـ 148). یادداشتهای مفصل کتاب دربارة حالت برخی اسمها و صفات، برخی نکات دستوری، معانی واژهها و مسائل ریشهشناختی، اسطورهای و فرهنگی است و البته در بررسی موارد مذکور، به نظرات محققان و ایرانشناسانی که به مطالعة «آبانیشت» پرداختهاند، استناد شده است (همان: 149ـ 318). پس از یادداشتها، منابع ذکر شده و در پایان کتاب، برای نام متون و نیز واژههایی که در متن کتاب ذکر شدهاند، نمایههایی تنظیم شده است.مولایی در این پژوهش، کتابها و مقالات بسیاری را که به نکات مختلف آبانیشت پرداختهاند، مطالعه و مطالب آنها را در پژوهش خویش ذکر کرده است و در مواردی که بین نظرات محققان، اختلافی وجود داشته، یکی از نظرات را برگزیده و نتیجهگیری کرده است. این کتب و مقالات به زبانهای انگلیسی، فرانسه و آلمانی بودهاند و پیداست که محقق برای تدوین چنین اثری وقت بسیاری صرف کرده است تا بتواند حاصل مطالعات انجامگرفته دربارة آبانیشت را در قالب چنین اثری ارائه دهد.در این مقاله، برخی نکات این کتاب شرح و نقد میشود. غالب این نکات تنها دربارة کتاب «آبانیشت» صادق نیست، بلکه پیشنهادهایی است که در کار بررسی زبانهای کهن ایرانی لازم به نظر میرسد و بهتر است به آنها توجه بیشتری شود.
بشیر جم؛ مرضیه اسماعیلی دهکردی
چکیده
قرائت قرآن کریم دارای ویژگیهای واجشناختی خاص خود است که فراتر از چارچوب سنتیِ تجوید، قابلیت بررسی در چارچوب نظریههای نوین علم واجشناسی را نیز دارد. دو فرایند اخفاء و اقلاب دو گونه از فرایندهای همگونی جزئیِ همخوان /n/ با همخوان مجاور در جایگاه تولید به شمار میروند. فرایند اخفاء در بافتی رخ میدهد که همخوان /n/ پیش از پانزده ...
بیشتر
قرائت قرآن کریم دارای ویژگیهای واجشناختی خاص خود است که فراتر از چارچوب سنتیِ تجوید، قابلیت بررسی در چارچوب نظریههای نوین علم واجشناسی را نیز دارد. دو فرایند اخفاء و اقلاب دو گونه از فرایندهای همگونی جزئیِ همخوان /n/ با همخوان مجاور در جایگاه تولید به شمار میروند. فرایند اخفاء در بافتی رخ میدهد که همخوان /n/ پیش از پانزده همخوان گرفتۀ دهانی یعنی/z/ ، /ẓ/، /s/،/ṣ/ ، /t/،/ṭ/ ،/d/ ،/ḍ/ ،/q/ ،/f/ ، /k/،/ʤ/ ، /ʃ/، /ð/ و /θ/ قرار داشته باشد. فرایند اقلاب نیز شامل همگونی در جایگاه تولید لبی است که در بافتی رخ میدهد که همخوان /n/ پیش از همخوان دولبی /b/ قرار داشته باشد. اقلاب را میتوان یکی از گونههای فرایند اخفاء به شمار آورد، زیرا در هر دو فرایند «همگونی جزئی جایگاه تولید خیشومی» رخ داده است. ازاین رو، همخوان /b/ باید در فهرست همخوانهای ایجادکنندۀ اخفاء گنجانده شود و نباید اقلاب را فرایند جداگانهای دانست. پس، همخوانهای ایجادکنندۀ فرایند اخفاء را باید شانزده مورد برشمرد. هدف از این پژوهشِ توصیفی ـ تحلیلی در چارچوب نظریۀ بهینگی، پاسخ به این پرسش است که چه محدودیتهایی و در قالب چه رتبهبندی موجب رخداد این فرایندها میشوند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که محدودیت AGREE[place] عامل اصلی رخداد فرایند همگونی جایگاه تولید خیشومی در دو فرایند اخفاء و اقلاب است. همچنین، محدودیت *[-long N]Obs عامل کشش همخوان خیشومی پیش از همخوان گرفته است.
سپهر صدیقی نژاد؛ عباسعلی آهنگر؛ بهروز برجسته دلفروز؛ شهلا شریفی
چکیده
با تحلیل شیوۀ بازنماییِ نظامهای حالتنمایی و مطابقه در بَشاگَردی (شمالی و جنوبی) براساس نظریۀ ردهشناسیِ کلاسیک کامری (1978) و سپس، ارزیابی دقیق یافتهها براساس نظریۀ ردهشناسیِ نوین زوارْت و لینْدِنبِرگ (2021)، جستار حاضر میکوشد به تبیینی نظاممند از عملکرد ردهشناختیِ آن نظامها، و نیز از الگوی کلی انطباق در این ...
بیشتر
با تحلیل شیوۀ بازنماییِ نظامهای حالتنمایی و مطابقه در بَشاگَردی (شمالی و جنوبی) براساس نظریۀ ردهشناسیِ کلاسیک کامری (1978) و سپس، ارزیابی دقیق یافتهها براساس نظریۀ ردهشناسیِ نوین زوارْت و لینْدِنبِرگ (2021)، جستار حاضر میکوشد به تبیینی نظاممند از عملکرد ردهشناختیِ آن نظامها، و نیز از الگوی کلی انطباق در این گونهها دست یابد. در این راستا، دادههای پژوهش با تکمیل پرسشنامه و گفتگو با ده گویشور بومی گردآوری و تحلیل گردیده است. براساس یافتههای پژوهش، حالتنمایی و مطابقۀ این گونهها در زمان غیرگذشته، بهطور یکسان پیرو الگوی غالب (کاملِ) مفعولی است و الگوی کلی انطباقِ «وارونۀ مستقیمـغیرمستقیم» را نشان میدهد. در برابر آن، حالتنمایی و مطابقۀ آنها در زمان گذشته، بهطور یکسان تابع الگوی غالب (کاملِ) کُنایی است و الگوی کلی انطباقِ «همسان» را نشان میدهد. همچنین، ناشی از خصوصیت گذرایی فعل، این دو گونۀ زبانی در زمان غیرگذشته، بهطور یکسان الگوی تناوبیِ (کاملِ) کُنایی را برای بازنمایی نظامهای حالتنمایی و مطابقه، و در زمان گذشته نیز بهطور یکسان الگوی تناوبیِ (کاملِ) سهبخشی را برای بازنمایی نظام حالتنمایی بهکار میگیرند. با وجود این، الگوی مطابقۀ بَشاگَردی در زمان گذشته، فاقد هرگونه الگوی تناوبی و الگویی یکدست است.
محمد هادی فلاحی؛ مرضیه یاری زاده
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی عملکردهای زبانی منسوب به نیمکرهی راست مغز در بیماران آسیبدیده نیمکرهی چپ، انجام شد. در این پژوهش که از نوع توصیفی – تحلیلی بود، با نمونه گیری تصادفی، یک گروه از بیماران آسیب دیدهی نیمکرهی چپ مغز (20مرد و 10 زن) که به بخش مغز و اعصاب درمانگاه امام رضا (ع) شیراز مراجعه کرده بودند و 30 نفر افراد سالم (20مرد ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی عملکردهای زبانی منسوب به نیمکرهی راست مغز در بیماران آسیبدیده نیمکرهی چپ، انجام شد. در این پژوهش که از نوع توصیفی – تحلیلی بود، با نمونه گیری تصادفی، یک گروه از بیماران آسیب دیدهی نیمکرهی چپ مغز (20مرد و 10 زن) که به بخش مغز و اعصاب درمانگاه امام رضا (ع) شیراز مراجعه کرده بودند و 30 نفر افراد سالم (20مرد و 10 زن)، انتخاب شدند. سپس از آزمونهای مجموعهی زبان نیمکرهی راست (برایان، 1995) و آزمون کنشها و توانشهای کاربردی زبان (مهری، 1381) برای مقایسهی عملکردهای زبانی این بیماران با افراد سالم، استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین زنان و مردان آسیب دیده در تمامی خرده آزمونها، تفاوت معنی دار وجود نداشت. یافتههای حاصل از این پژوهش نشان داد که بین افراد سالم و بیمار در آزمون های استعاره تصویری، استعاره نوشتاری، درک معنای تلویحی یا درک استنباط معنی، درک طنز (شوخی) یا درک جملات طنزآمیز، واژگانی-معنایی، بیان استعاره، ضرب المثل نوشتاری یا درک نوشتاری ضرب المثل، بیان ضرب المثل و درک کنشهای گفتاری غیرمستقیم، تفاوت معنی داری وجود داشت. نتایج نشان داد که تواناییهای گفته شده، خاص نیمکرهی راست نیست و نیمکره چپ نیز در تولید و درک این توانایی های زبانی، نقش دارد.
عبدالباسط عرب یوسف آبادی؛ فرشته افضلی؛ مجتبی بهروزی
چکیده
میان زبان و عوامل فرهنگی پیوندی نزدیک وجود دارد که با گسترش روابط زبانی میان ملتها، این پیوند شدیدتر میگردد. زبانشناسان فرهنگی که به بررسی تأثیر و تأثرات زبان و فرهنگ بر یکدیگر میپردازند، معتقدند زبانی که بیشتر از همه تحت تأثیر قرار میگیرد، میتواند بیشتر در معرض ورود واژگان و تعابیر زبان فرادست قرار گیرد؛ بنابراین نقش ...
بیشتر
میان زبان و عوامل فرهنگی پیوندی نزدیک وجود دارد که با گسترش روابط زبانی میان ملتها، این پیوند شدیدتر میگردد. زبانشناسان فرهنگی که به بررسی تأثیر و تأثرات زبان و فرهنگ بر یکدیگر میپردازند، معتقدند زبانی که بیشتر از همه تحت تأثیر قرار میگیرد، میتواند بیشتر در معرض ورود واژگان و تعابیر زبان فرادست قرار گیرد؛ بنابراین نقش مترجم بهعنوان عامل انتقالدهندة فرهنگِ مبدأ به زبان مقصد حائز اهمیت است. در برخی از رمانهای عربی تعابیری وجود دارد که در جامعة ایران ممنوعیت زبانی محسوب میشود و مترجم علاوه بر امانتداری، باید مناسبترین راهکار را جهت کاهش بار معنایی منفی این ممنوعیتها بهکار گیرد. مترجم میتواند با ارائة شبکة شعاعی معنا به این هدف نایل آید. در پژوهش پیش رو تلاش بر آن است با تکیهبر روش توصیفی-تحلیلی، ممنوعیتهای زبانی رمان التشهّی (2007) از عالیه ممدوح مورد بررسی قرار گیرد. نتایج نشان از آن دارد که شبکة شعاعی در ترجمة ممنوعیتهای زبانی التشهّی، در حفظ خودانگارة اجتماعی مخاطب فارسیزبان بسیار مؤثر است. همچنین استلزام معنایی (41%)، مجاز (26%) و کمگفت (11%) پربسامدترین شعاعهای شبکة معنایی در ترجمة پیشنهادی ممنوعیتهای زبانی التشهّی بهشمار میآید.
زینب اسدی سنگاچین؛ ناهید شیخی جولاندان
چکیده
ترجمۀ آثار ادبی، بهعنوان یکی از دشوارترین و بحثبرانگیزترین انواع ترجمه، همواره مورد بحثوبررسی زبانشناسان مطرح دنیا بوده است. بهطوری که در بیشتر کتابهای مربوط به نظریۀ ترجمه، بهطور جداگانه به ترجمۀ متون ادبی و ویژگیهای آن پرداخته شده است. به همین دلیل، در مقالۀ حاضر سعی شده است تا با بررسی اجمالی نظریات تعدادی از ...
بیشتر
ترجمۀ آثار ادبی، بهعنوان یکی از دشوارترین و بحثبرانگیزترین انواع ترجمه، همواره مورد بحثوبررسی زبانشناسان مطرح دنیا بوده است. بهطوری که در بیشتر کتابهای مربوط به نظریۀ ترجمه، بهطور جداگانه به ترجمۀ متون ادبی و ویژگیهای آن پرداخته شده است. به همین دلیل، در مقالۀ حاضر سعی شده است تا با بررسی اجمالی نظریات تعدادی از نظریهپردازان حوزۀ ترجمه، به بررسی راهکارهای موجود جهت صحت و بهبود ترجمۀ متون ادبی پرداخته شود. سپس، با استفاده از نظریات مطرحشده و شیوههای پیشنهادی ترجمهپژوهان، ترجمۀ نمایشنامۀ جزیرۀ سرخ از زبان روسی به فارسی مورد بررسی قرار گرفته تا بهصورت مشخص، نحوۀ استفاده از نظریههای ترجمه در ترجمۀ متون ادبی مشخص شود. با توجه به مطالعات صورتگرفته، مشخص میشود که بسیاری از کاستیهای موجود در ترجمۀ اثر نامبرده ناشی از عدم توجه مترجم به نظریات ترجمه بوده و درواقع، یادآور جایگاه فراموششدۀ این نظریات در فرایند آموزش ترجمه است.
الهه کمری
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی توانایی کودکان تکزبانۀ فارسیزبان مبتلا به اختلالِ طیفِ اُتیسم در روایت داستان پیوسته است. به این منظور، 18 کودک پسر تکزبانۀ فارسیزبان مبتلا به اختلال طیفِ اُتیسم با عملکرد بالا (با میانگین سنی 8 سال و 2 ماه) و 18 کودک پسر دارای رشد زبانی طبیعی (با میانگین سنی 7 سال و 3 ماه) که برحسب تواناییهای شناختی ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی توانایی کودکان تکزبانۀ فارسیزبان مبتلا به اختلالِ طیفِ اُتیسم در روایت داستان پیوسته است. به این منظور، 18 کودک پسر تکزبانۀ فارسیزبان مبتلا به اختلال طیفِ اُتیسم با عملکرد بالا (با میانگین سنی 8 سال و 2 ماه) و 18 کودک پسر دارای رشد زبانی طبیعی (با میانگین سنی 7 سال و 3 ماه) که برحسب تواناییهای شناختی و زبانی با یکدیگر همتا شده بودند، با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفتند. دو گروه با استفاده از داستان مصور «قورباغه! کجائی؟» ترغیب به روایت داستان شدند. پیوستگی داستان برحسب طول داستان، تنوع واژههای موجود در داستان، جملات علّی و شبکۀ علّی مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که بین دو گروه از نظر طول داستان و تنوع واژههای موجود در داستان و همچنین، ازنظر جملات علّی با نشانگذاری آشکار تفاوت آماری معنیداری وجود ندارد p<0/05)). نتایج پژوهش نشان داد که داستانهای روایتشده توسط کودکان مبتلا به اختلالِ طیفِ اُتیسم ازنظر پیوندهای علّی ضعیفتر و از پیوستگی کمتری برخوردار بودند. باوجود این، این تفاوت ازنظر آماری معنیدار نبود. در نهایت، میتوان نتیجه گرفت که انگارۀ شبکۀ علّی راهی دیگر برای بررسی پیوستگی داستان از طریق بررسی نحوۀ ارتباط اطلاعات در سطحی عمیقتر فراهم میکند.
امیر زندمقدم
چکیده
با توجه به اهمیت فراگیری ابعاد منظورشناختی زبان دوم و لزوم ارتقاء توانش منظورشناختی در میان فارسیآموزان و با درنظرگرفتن این مهم که تاکنون پژوهش منسجم و اصیلی در خصوص تأثیر بازخورد تصحیحی بر تولید کنشهای گفتاری توسط فارسیآموزان انجام نگرفته است، هدف این پژوهش، مطالعه تأثیر دو نوع بازخورد تصحیحی (بازگویی و فرازبانی) بر تولید ...
بیشتر
با توجه به اهمیت فراگیری ابعاد منظورشناختی زبان دوم و لزوم ارتقاء توانش منظورشناختی در میان فارسیآموزان و با درنظرگرفتن این مهم که تاکنون پژوهش منسجم و اصیلی در خصوص تأثیر بازخورد تصحیحی بر تولید کنشهای گفتاری توسط فارسیآموزان انجام نگرفته است، هدف این پژوهش، مطالعه تأثیر دو نوع بازخورد تصحیحی (بازگویی و فرازبانی) بر تولید کنشهای گفتاری درخواستکردن و امتناعکردن توسط فارسیآموزان سطح متوسط است. به این منظور، 76 فارسیآموز از چهار کشور و با سطح زبانی متوسط به صورت تصادفی انتخاب شدهان در چهار گروه، به مدت شش ماه آموزش دیدند: گروه تکلیفـمحور همراه با بازخورد بازگویی، گروه تکلیف- محور همراه با بازخورد فرازبانی، گروه سنتی همراه با بازخورد بازگویی و گروه سنتی همراه با بازخورد فرازبانی. ابزار مورد استفاده در این پژوهش نسخه فارسیشدة آزمون تکمیل گفتمان نوشتاری (WDTC) برگرفته از تاجالدین، کشاورز و زندمقدم (2012) است که پایایی و روایی آن مجددا بررسی شده و سپس، بهصورت پیشآزمون و پسآزمون استفاده شده است. تدریس به هر گروه به مدت 6 هفته (هفتهای 2 ساعت، جمعاً 12 ساعت) به طول انجامیده است. نتایج نشان داد که اولاً رویکرد تکلیف- محور نسبت به روش سنتی در ارتقاء توانش منظورشناختی فارسی آموزان مؤثرتر است و میتواند رشد بسیار بالایی را منجر شود؛ ثانیا، بازخورد فرازبانی در قالب رویکرد تکلیف- محور نسبت به بازخورد بازگویی نتایج مؤثرتری درمیان فارسی آموزان داشته است..
سولماز محمودی
چکیده
ساخت موصولی یک گروه حرف تعریف مرکب است که شامل هستة موصولی و بند موصولی است و آن دو با هم یک سازه نحوی تشکیل میدهند. این ساخت توزیع گروه حرف تعریف را دارد. بند موصولی فارسی بند پیرو پسااسمی است که دارای ترتیب خطی حرف تعریف اسم بند است. این مقاله با تحلیل ۱۲۰۰ جملة حاوی بند موصولی که برگرفته از آثار زبانشناسان و دستورنویسانی همچون ...
بیشتر
ساخت موصولی یک گروه حرف تعریف مرکب است که شامل هستة موصولی و بند موصولی است و آن دو با هم یک سازه نحوی تشکیل میدهند. این ساخت توزیع گروه حرف تعریف را دارد. بند موصولی فارسی بند پیرو پسااسمی است که دارای ترتیب خطی حرف تعریف اسم بند است. این مقاله با تحلیل ۱۲۰۰ جملة حاوی بند موصولی که برگرفته از آثار زبانشناسان و دستورنویسانی همچون انوری، شفائی، غلامعلیزاده، لازار، باطنی، نجفی، مشکوةالدینی... است، به بررسی بندهای موصولی فارسی براساس مطالعات بینازبانی و البته درونزبانی میپردازد که شامل راهبردهای مختلفی است برای صورتبندی ساخت موصولی (ارتقاء ضمیر موصولی و بهجاماندن ردّ و یا اشتقاق در پایهبودن متممنما و حضور ضمیر ابقایی/خلاء در جایگاه موصولی)، شقوق بند موصولی بهلحاظ حضور هسته، سلسلهمراتب جایگاه هسته (برونی، درونی)، و ترتیب خطی هسته (آغازی، پایانی) و بند، انواع هسته در بند موصولی توصیفی و توضیحی، ترتیب جایگاه حرف تعریف، هستة اسمی و بند موصولی در زبان فارسی، جایگاه وقوع موصولیسازی، ضمیر ابقائی، امکان و عدم امکان لانهگیری بندهای موصولی و امکان و عدم امکان حرکت بند موصولی. بنابراین، ابتدا براساس مشاهدات به تعمیم و توصیف همگانی میرسیم و سپس، از تشابهات بین زبانها که از طریق مقایسة بینازبانی به دست میآید، تبیین میدهیم که علت شباهت و تمایل زبانها میتواند اشتراک تاریخی، شناختی، پردازشی، معنایی و کاربردشناختی باشد، زیرا ملاحظات نقش مؤلفههای برونزبانی در توصیف ردهشناختی اجتنابناپذیر است..
نسیم وفایی سالارپور؛ ماندانا نوربخش؛ هما اسدی
چکیده
پژوهش حاضر در چارچوب آواشناسی قضایی و با هدف بررسی تأثیر زبان فارسی معیار بر کیفیت واکههای لری خرمآبادی صورت گرفته است. این بررسی بهدنبال پاسخگویی به این پرسش بود که آیا زبان فارسی معیار بر ویژگیهای صوتشناختی واکههای لری خرمآبادی تأثیر میگذارد. بهاینمنظور، صدای 20 گویشور لری خرمآبادی (10 مرد و 10 زن) ضبط شد که گروه اول ...
بیشتر
پژوهش حاضر در چارچوب آواشناسی قضایی و با هدف بررسی تأثیر زبان فارسی معیار بر کیفیت واکههای لری خرمآبادی صورت گرفته است. این بررسی بهدنبال پاسخگویی به این پرسش بود که آیا زبان فارسی معیار بر ویژگیهای صوتشناختی واکههای لری خرمآبادی تأثیر میگذارد. بهاینمنظور، صدای 20 گویشور لری خرمآبادی (10 مرد و 10 زن) ضبط شد که گروه اول در خرمآباد و گروه دوم در تهران سکونت داشتند. 54 جمله شامل واژههای منتخب توسط شرکتکنندگان خوانده شدند. در نهایت، 3240 نمونۀ آوایی شامل واکههای /e, i, ɪ, ʏ, y, o, u, ə, ø, ɑ, a/ حاصل شد. در گام بعدی، نمونههای آوایی از منظر صوتشناختی و آماری تحلیل شدند. در تحلیل صوتشناختی، پارامترهای بسامد پایه و بسامد سازههای اول تا پنجم بررسی شدند. تحلیل دادهها نشان داد که بسامد پایه، بسامد سازۀ پنجم، بسامد سازۀ سوم و بعد از آنها با اختلاف زیاد، بسامد سازۀ دوم بهترتیب بیشترین نقش را در ایجاد تمایز میان واکههای لری تولیدشده توسط گویشوران مرد ساکن تهران و خرمآباد دارند. در گروه زنان نیز، تنها بسامد پایه و بعد از آن با اختلاف زیاد، بسامد سازۀ پنجم از این قابلیت برخوردارند. در نتیجه، بسامد پایه و بسامد سازههای بالا از قابلیت بیشتری برای ایجاد تمایز بین ـ گوینده برخوردار هستند.
طیبه قاسمی؛ آمنه زارع؛ محمدحسین شرف زاده
چکیده
ردهشناسی زبان شاخهای از دانش زبانشناسی است که به مطالعة شباهتها و تفاوتهای نظاممند میان زبانهای نظاممند دنیا و مقایسة ساختارهای صرفی و نحوی آنها فارغ از پیشینه میپردازد. پژوهش حاضر در چارچوب مقالة درایر ترتیب واژهها را در زبان خُلُصی بررسی کرده است. شیوة گردآوری دادهها از طریق ضبط پاسخهای گویشوران به ...
بیشتر
ردهشناسی زبان شاخهای از دانش زبانشناسی است که به مطالعة شباهتها و تفاوتهای نظاممند میان زبانهای نظاممند دنیا و مقایسة ساختارهای صرفی و نحوی آنها فارغ از پیشینه میپردازد. پژوهش حاضر در چارچوب مقالة درایر ترتیب واژهها را در زبان خُلُصی بررسی کرده است. شیوة گردآوری دادهها از طریق ضبط پاسخهای گویشوران به پرسشنامه و همچنین مصاحبه با آنها بوده است. یافتهها نشان دادند که خُلُصی در مقایسه با زبانهای اروپا ـ آسیا، با برخورداری از 14 مؤلفة فعل پایانی قوی و 14 مؤلفة فعلمیانی قوی، میان مؤلفهها توازن دارد. در مقایسه با زبانهای جهان، این زبان با داشتن 15 مؤلفة فعلپایانی قوی و 17 مؤلفة فعلمیانی قوی، همانند زبان فارسی گرایش به سوی ردة فعلمیانی نشان میدهد. با توجه به تعداد مؤلفهها در هر دو گروه از زبانها، درمییابیم که خُلُصی در مقایسه با زبان فارسی، به لحاظ ترتیب واژه دستخوش تحولات کمتری شده است.