سیده مهدیس میرزاده؛ ارسلان گلفام؛ مهناز کربلایی صادق
چکیده
درک چگونگی تجلی یک اطلاعِ ذهنی در سطح زبان، همواره از مهمترین دغدغههای زبانشناسان شناختی بوده است. اصطلاحات، بهعنوان سازههای نمایانگر فرهنگ و هویت ملی هر اهل زبانی، میتوانند نقش مؤثری در شناخت مفاهیم و مطالعات زبانی ایفا کنند. این پژوهش طرحی است در حوزۀ مقایسۀ الگوی رفتارشناختی دو زبان از شاخۀ هندواروپایی که در آن، به ...
بیشتر
درک چگونگی تجلی یک اطلاعِ ذهنی در سطح زبان، همواره از مهمترین دغدغههای زبانشناسان شناختی بوده است. اصطلاحات، بهعنوان سازههای نمایانگر فرهنگ و هویت ملی هر اهل زبانی، میتوانند نقش مؤثری در شناخت مفاهیم و مطالعات زبانی ایفا کنند. این پژوهش طرحی است در حوزۀ مقایسۀ الگوی رفتارشناختی دو زبان از شاخۀ هندواروپایی که در آن، به شیوۀ کتابخانهای و با نمونهگیری هدفمند، پیکرهای مشتمل بر صد اصطلاح فارسی و معادل انگلیسی آنها، از کتاب عبارات و اصطلاحات رایج فارسی باطنی (1392)، انتخاب شده و به روش توصیفیـتحلیلی، موردبررسی قرار گرفته است. سپس، دادهها براساس طرحوارههای تصوری جانسون (1987)، تحلیل شدهاند. نتایج بهدستآمده نشان میدهند که فرایند قالبریزی طرحوارهای اصطلاحات در این دو زبان، به شش صورت کلی امکانپذیر است و در بیشتر موارد، قالبریزی طرحوارهای اصطلاحات در این دو زبان مشابه است. اصطلاحات زبان انگلیسی، بهلحاظ طرحوارهای، بیشترین شباهت را با اطلاعِ ذهنی گویشوران خود نشان میدهند و طرحوارههای قدرتی و حرکتی نیز، بهترتیب، بیشترین سهم را در قالبریزی اصطلاحات دو زبان فارسی و انگلیسی دارند.
محمدمهدی اسماعیلی
چکیده
جنس دستوری یکی از مقولههای دستوری اسم بـه شـمار مـیآیـد کـه در بسیاری از زبانهای ایرانی نو مشاهده میشود، گرچه نحـوة متجلـیشـدن آن در این زبـانهـا متفاوت است. ازآنجاکه جنس دستوری ابیانهای (از مجموعه گویشهای مرکزی ایران) ارتباط منسجمی با صورتِ واژهها ندارد و نشانگرهای صوری مشخصی (بهجز برخی اسمهای مختوم به واکه) برای ...
بیشتر
جنس دستوری یکی از مقولههای دستوری اسم بـه شـمار مـیآیـد کـه در بسیاری از زبانهای ایرانی نو مشاهده میشود، گرچه نحـوة متجلـیشـدن آن در این زبـانهـا متفاوت است. ازآنجاکه جنس دستوری ابیانهای (از مجموعه گویشهای مرکزی ایران) ارتباط منسجمی با صورتِ واژهها ندارد و نشانگرهای صوری مشخصی (بهجز برخی اسمهای مختوم به واکه) برای جنس مذکر و مؤنث موجود نیست، برایناساس برای تعیین وضعیت جنس در این گویش، طبق چارچوب نظری ارائهشده توسط کوربِت، از مطابقه بهعنوان مهمترین معیار تشخیص جنس استفاده شده است. مقالة حاضر با ارائة شواهد و نمونههایی از گویش ابیانهای که به روش میدانی و از طریق مصاحبه با چهار گویشور ابیانهای گردآوری شده، به دنبال آن است که گسترة مطابقة جنس دستوری را مشخص سازد. این بررسی نشانگر آن بوده است که مطابقه در دو سطح گروه اسمی و بند رخ میدهد. جنس دستوریِ اسم بهعنوان هستة گروه اسمی، صورت صرفی برخی از اصلیترین وابستههای خود، مانند عددِ «یک»، صفت بیانی، صفت اشاره، مسندِ مختومبه واکة /ɑ-/، عدد ترتیبی، نشانة معرفه، صفت تفضیلی و حتی کمینمایِ «بیشتر» را تعیین میکند و از طرفی، در سطحِ بند نیز بر ویژگی مطابقة فعل با فاعل (صورت سوم شخص مفردِ ماضی) و مفعول (فقط در ساختهای ماضی) تأثیر میگذارد. همچنین، چون تمایز دو جنس مذکر و مؤنث فقط در شمار مفرد دیده میشود و در شمار جمع این تمایز منتفی است، مطابقه در ابیانهای را باید از نوع همگرا محسوب کرد.
هادی آرزومندی؛ داود مدنی
چکیده
مقاله حاضر به بررسی نشانگرهای معرفتشناسی در میزگردهای سیاسی- اجتماعی در شبکههای سیمای جمهوری اسلامی ایران از منظر گفتمان انتقادی بر اساس دیدگاه هایلند (2005) و فرکلاف (2001) پرداخته است. در این پژوهش 20 برنامه گزینششده میزگردهای سیاسی- اجتماعی شبکههای 1، 2، 3 و 4 انتخاب شده اند که به روش کیفی و کمی بهصورت تمام شماری با استفاده از نمونهگیری ...
بیشتر
مقاله حاضر به بررسی نشانگرهای معرفتشناسی در میزگردهای سیاسی- اجتماعی در شبکههای سیمای جمهوری اسلامی ایران از منظر گفتمان انتقادی بر اساس دیدگاه هایلند (2005) و فرکلاف (2001) پرداخته است. در این پژوهش 20 برنامه گزینششده میزگردهای سیاسی- اجتماعی شبکههای 1، 2، 3 و 4 انتخاب شده اند که به روش کیفی و کمی بهصورت تمام شماری با استفاده از نمونهگیری هدفمند، موردبررسی و تحلیل قرارگرفته اند. متغیرهای موردبررسی در این پژوهش شامل، جنسیت کارشناسان، زنده و یا ضبطشده بودن برنامهها، تعداد کارشناسان موجود در برنامه، دانشگاهی بودن و یا غیردانشگاهی بودن کارشناسان میباشند تا مشخص گردد آیا توزیع عناصر معرفتشناسی در میزگردهای سیاسی- اجتماعی زنده و ضبطشده با حضور منتقدان زن و مرد و همچنین عوامل دانشگاهی و غیردانشگاهی متفاوت است؟ همچنین آیا توزیع عناصر معرفتشناسی در میزگردهای سیاسی - اجتماعی ضبطشده با حضور یک یا چند منتقد متفاوت است؟ تفاوت توزیع عناصر معرفتشناسی ازنظر تحلیل کلام با الگوی فرکلاف چگونه توجیه میشود؟ نتایج نشان داد که توزیع عناصر معرفتشناسی، یقین نما، تردید نما و نگرش نما در برنامههای میزگردهای سیاسی- اجتماعی در صدا و سیمای جهوری اسلامی ایران بر اساس جنسیت کارشناسان، زندهبودن و یا ضبطشده بودن برنامه، دانشگاهی بودن و یا غیردانشگاهی بودن کارشناسان و یا حضور یک یا چند کارشناس در برنامه متفاوت میباشد، همچنین ازنظر الگوهای تحلیل کلام، نوع کاربرد ابزارهای معرفتشناسی در گفتمان کارشناسان قابل توجیه میباشد
حسین میهمی؛ رجب اسفندیاری
چکیده
فرهنگ به عنوان جزء اصلی و جدانشدنی در کنار آموزش قرار میگیرد. یکی از حوزه هایی که این رابطه در آن نمایان است، آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم یا خارجی می باشد. به دلیل گستردگی زبان انگلیسی در جهان و استفاده از این زبان به عنوان زبان نشر علم و تکنولوژی های جدید، حوزه آموزش زبان انگلیسی با اهداف ویژه ایجاد شده است که فراگیران را در ...
بیشتر
فرهنگ به عنوان جزء اصلی و جدانشدنی در کنار آموزش قرار میگیرد. یکی از حوزه هایی که این رابطه در آن نمایان است، آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم یا خارجی می باشد. به دلیل گستردگی زبان انگلیسی در جهان و استفاده از این زبان به عنوان زبان نشر علم و تکنولوژی های جدید، حوزه آموزش زبان انگلیسی با اهداف ویژه ایجاد شده است که فراگیران را در جهت توانش زبانی و ارتباطی در رشته های مختلف با استفاده از زبان انگلیسی تحت آموزش قرار می دهد. از این رو، هدف از انجام این پژوهش، بررسی محتوا و عناصر فرهنگی کتابهای آموزش زبان انگلیسی با اهداف عمومی و ویژه که در رشتههای اقتصاد و مدیریت، حسابداری و روانشناسی در دانشگاههای ایران تدریس میشود میباشد. با توجه به این هدف، با اساتید 10 دانشگاه در رشتههای یادشده مصاحبهای صورت گرفت تا کتابهایی که بیشترین استفاده را در آموزش زبان انگلیسی عمومی و ویژه از آنها میشود به دست بیاید. این کتابها با توجه به چارچوب محتوای فرهنگی (Cortazzi and Jin (1999 و عناصر فرهنگی Adaskou, Britten, and Fahsi (1990) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که اختلاف معناداری در دربرگیرندگی محتوا و عناصر فرهنگی کتابهای آموزش زبان انگلیسی با اهداف ویژه و عمومی وجود دارد. این نتایج نشان داد که کتابهای آموزش زبان انگلیسی با اهداف ویژه دربرگیرنده محتوا و عناصر فرهنگی لازم برای تقویت ارتباطات علمی زبانآموزان نیستند. در پایان پیشنهاداتی جهت بهبود وضعیت آموزش فرهنگ در آموزش زبان انگلیسی با اهداف ویژه ارائه شده است.
مریم دانشگر
چکیده
تنوع قومی در ایران که تنوع زبانی را در پی دارد، از نخستین سال تحصیل در مدرسه، آموزش را تحت تأثیر قرار میدهد و لازم است در برنامهریزیهای آموزشی موردتوجه قرار گیرد. در چنین صورتی، ضعف تسلط بر زبان فارسی در پیشرفت تحصیلی کودکان دوزبانه اختلال ایجاد نمیکند. پژوهش حاضر باتوجهبه این مسأله و با هدف بررسی وضعیت مهارتهای زبانی دانشآموختگان ...
بیشتر
تنوع قومی در ایران که تنوع زبانی را در پی دارد، از نخستین سال تحصیل در مدرسه، آموزش را تحت تأثیر قرار میدهد و لازم است در برنامهریزیهای آموزشی موردتوجه قرار گیرد. در چنین صورتی، ضعف تسلط بر زبان فارسی در پیشرفت تحصیلی کودکان دوزبانه اختلال ایجاد نمیکند. پژوهش حاضر باتوجهبه این مسأله و با هدف بررسی وضعیت مهارتهای زبانی دانشآموختگان دوزبانه و فارسیزبان ایرانی انجام شد. جامعة آماری پژوهش تمامی دانشآموزان سال دوازدهم بودند و نمونۀ آماری از شهرهای اراک، تبریز، ساری، سنندج، شیراز، یاسوج و یزد ـ با روش نمونهگیری خوشهای و چندمرحلهای تصادفی ـ دریافت شد. روش تحقیق پیمایشی بود. علاوهبر شاخصهای آمار توصیفی، در بخش آمار استنباطی از آزمونهای ناپارامتری منویتنییو و کروسکالوالیس و آزمون پارامتری تیتست و تحلیل واریانس استفاده شد. تحلیل دادههای کمی و کیفی تحقیق نشان داد که فاصله میان نتایج دانشآموختگان فارسیزبان و دوزبانه در مهارتهای خواندن، نوشتن، شنیدن و سخنگفتن معنادار و در همة مهارتها عملکرد فارسیزبانها، بهتر از دوزبانهها است. این نتایج حتی با افزودن متغیرهای جنسیت و رشتۀ تحصیلی و مقایسۀ میانگین بهترین امتیاز دوزبانهها با ضعیفترین امتیاز فارسیزبانان نیز صادق بود. تفاوت معنادار میان تسلط دانشآموختگان فارسیزبان و دوزبانۀ ایرانی در تمامی مهارتها نشان داد که تلاشهای صورتگرفته در دورة دوازدهسالۀ آموزش رسمی کافی نبوده و یا از کفایت لازم برخوردار نبوده است. باتوجهبه تنوع زبانی کشور ایران، پیشنهادهایی در مقالۀ حاضر مبتنی بر ضرورت تجدیدنظر در برنامههای کنونی آموزشوپرورش با نگاه ویژه به دورههای پیش از دبستان و سهسالة اول ابتدایی ارائه شد.
حامد مولایی کوهبنانی؛ علی علی زاده؛ شهلا شریفی
چکیده
«دستور گفتمانینقشی»، که در بسیاری از فرضیات خود با دستور نقشگرای دایک (1970) مشترک است، در سال 2008، از جانب هنگولد و مکنزی معرفی شد. دایک عقیده داشت که هر الگوی دستوری، که قادر باشد به سطوح کفایت ردهشناختی، روانشناختی و کاربردشناختی دست یابد، دستوری کامل است. دستور گفتمانینقشی، بهمنظور دستیابی به کفایت روانشناختی، فرایند ...
بیشتر
«دستور گفتمانینقشی»، که در بسیاری از فرضیات خود با دستور نقشگرای دایک (1970) مشترک است، در سال 2008، از جانب هنگولد و مکنزی معرفی شد. دایک عقیده داشت که هر الگوی دستوری، که قادر باشد به سطوح کفایت ردهشناختی، روانشناختی و کاربردشناختی دست یابد، دستوری کامل است. دستور گفتمانینقشی، بهمنظور دستیابی به کفایت روانشناختی، فرایند تولید گفتار را بهصورت بالابهپایین سازماندهی میکند، بهمنظور دستیابی به کفایت کاربردشناختی، کنشگفتمان را واحد اصلی مطالعه معرفی میکند و ترتیب سطوح زبانی را به گونهای طراحی میکند که واحدهای کاربردی و معنایی (نقش) بر واحدهای صرفینحوی و واجی (صورت) حاکمیت دارند. بهمنظور دستیابی به کفایت ردهشناختی نیز، 84 الگوی ترتیب سازهای معرفی شده است. در این نظریه، واحدهای زبانی براساس نقش ویژۀ خود در سطح بینافردی و براساس طبقۀ معنایی در سطح بازنمودی تولید میشوند و سپس، وارد مرحلۀ رمزگذاری در دو سطح صرفینحوی و واجی میشوند. در این پژوهش، ضمن معرفی اصول کلی این نظریۀ دستوری، بهدنبال آن خواهیم بود تا نحوۀ تولید کنشگفتمان در این دستور را با مثالهای فارسی ارائه دهیم تا در خلال آن، کاراییهای این دستور در جهت تبیین تعدادی از پدیدههای گفتمانی و دستوری فارسی نمایان شود.
سیمین میکده؛ ورنر زومر؛ سید امیر حسین بتولی
چکیده
مخچه با تمام نواحی کلیدی شبکه کنترل زبان در ارتباط است. در حال حاضر، نقش مخچه بهعنوان بخشی از شبکههای مسئول پردازش ویژگیهای دستوری تشخیص داده شده است. مطالعات بالینی و تصویربرداری نیز مشارکت مخچه را در پردازش دستور تأیید کردهاند. پژوهش حاضر در صدد است تا فعالیت مخچه را در پردازش همزمان زبان اول و دوم در افراد دوزبانه ...
بیشتر
مخچه با تمام نواحی کلیدی شبکه کنترل زبان در ارتباط است. در حال حاضر، نقش مخچه بهعنوان بخشی از شبکههای مسئول پردازش ویژگیهای دستوری تشخیص داده شده است. مطالعات بالینی و تصویربرداری نیز مشارکت مخچه را در پردازش دستور تأیید کردهاند. پژوهش حاضر در صدد است تا فعالیت مخچه را در پردازش همزمان زبان اول و دوم در افراد دوزبانه متوازن بررسی کند. بهاینمنظور، 36 دوزبانۀ ترکی ـ فارسی (21 زن) انتخاب شدند که زبان دومشان را بهطور رسمی از سن 7 سالگی آموخته بودند. بر اساس شاخص تسلط دوزبان، در شرکتکنندگان هیچ تفاوتی بین سطوح بالای بسندگی به زبان اول (ترکی) و زبان دوم (فارسی) مشاهده نشد. شرکتکنندگان یک آزمون قضاوت دستوریبودگی شنیداری با الگوی زبانگردانی جایگزین را اجرا کردند و تصاویر fMRI با استفاده از یک پروتکل استاندارد اخذ میشد. با دو رویکرد کل ـ مغز و ناحیۀ موردنظر fMRI وابستهبهرویداد در حین پردازش نحوی بررسی شد. بهدنبال شناسایی فعالیت دوجانبۀ مخچه در رویکرد کل ـ مغز، درصد تغییر سیگنال بهعنوان معیار «شدت» برای هر شرکتکننده در ناحیۀ مخچه مطابق با اطلس هاروارد ـ آکسفورد در FSL استخراج و تجزیهوتحلیل آماری آن با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد. نتایج حاضر نشان از برتری نیمکرۀ راست در پردازش زبان دوزبانهها داشت که این مسأله مؤید آن است که مخچۀ راست در کنترل زبان دخالت بیشتری دارد. افزونبراین، دوزبانهها فعالیت بیشتری را برای زبان اول در مقایسه با زبان دوم در ناحیۀ مخچه نشان دادند که این نتیجه بر تأثیرات تسلط زبان معکوس در دوزبانههای ترکی ـ فارسی صحه میگذارد.
زهرا رجبی فرد؛ بهرام مدرسی؛ فروغ کاظمی
چکیده
پژوهش حاضر در چارچوب نظری ساخت اطلاع لمبرکت به مطالعه موردی مبتدا در تبلیغات بازرگانی پرداخته است. بهاینمنظور، 282 تبلیغ بازرگانی از تلویزیون، اینترنت، رادیو، بیلبورد و پوسترهای تجاری انتخاب شدهاند. پرسش پژوهش حاضر این بود که بر اساس چارچوب ساخت اطلاع لمبرکت، مبتدا در تبلیغات بازرگانی به چه صورت بازنمایی میشود. پژوهش حاضر به ...
بیشتر
پژوهش حاضر در چارچوب نظری ساخت اطلاع لمبرکت به مطالعه موردی مبتدا در تبلیغات بازرگانی پرداخته است. بهاینمنظور، 282 تبلیغ بازرگانی از تلویزیون، اینترنت، رادیو، بیلبورد و پوسترهای تجاری انتخاب شدهاند. پرسش پژوهش حاضر این بود که بر اساس چارچوب ساخت اطلاع لمبرکت، مبتدا در تبلیغات بازرگانی به چه صورت بازنمایی میشود. پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته است. برای پاسخگویی به این پرسش، ابتدا آگهیها از منظر نوع و محتوا مشخص شده و سپس، مبتدا بر اساس چارچوب ساخت اطلاع تحلیل شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که از 282 آگهی تبلیغاتی، مبتدا در 155 نمونه بهصورت اسم یا ضمیر، در 86 نمونه بهصورت صفر و در 41 نمونه بهصورت ضدمبتدا ظاهر شد. نتایج نشان داد که از لحاظ نوع کار و محتوا و همچنین، از نظر آماری بین آگهیهای تلویزیونی و اینترنتی شباهت زیادی وجود دارد. همچنین، بررسیهای آماری تأییدکردند که در آگهی بهصورت پوستر تبلیغاتی و بیلبوردهای شهری مشابهت در نوع و محتوا وجود دارد، چون نه گفتار و نه شنیدار در این نوع آگهی نقشی در اقناع شنونده ندارند و این تنها تصویر است که نظر مصرفکننده را جلب میکند.
بابک شریف
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی شکلگیری زنجیرههای موسوم به «فعل مرکب» در زبانهای ایرانی است. بهاینمنظور، متونی از سه دورة تاریخی زبانهای ایرانی انتخاب و (پیش)نمونههای انواع محمول مرکب در آنها تحلیل شد. برایناساس، در دورة باستان، اغلب محمولهای غیربسیط را افعال پیشوندی تشکیل میدهند. بااینحال، الگوهای «فعل مرکب» ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی شکلگیری زنجیرههای موسوم به «فعل مرکب» در زبانهای ایرانی است. بهاینمنظور، متونی از سه دورة تاریخی زبانهای ایرانی انتخاب و (پیش)نمونههای انواع محمول مرکب در آنها تحلیل شد. برایناساس، در دورة باستان، اغلب محمولهای غیربسیط را افعال پیشوندی تشکیل میدهند. بااینحال، الگوهای «فعل مرکب» از همین دوره وجود داشته است. با تثبیت جایگاه پیشوندهای فعلی در فارسی باستان که حرکتی در خلاف جهت تحلیلیشدن زبان بود، الگوهای موجود برای تشکیل انواع «فعل مرکب» فعال شدند. در دورة میانه و با غیرفعالشدن برخی از پیشوندهای فعلی، روند تولید «افعال مرکب» شدت یافت. در دورة ایرانی نو، با تداوم کاهش افعال پیشوندی و افزایش «افعال مرکب»، دو عامل دیگر در شکلگیری افعال مرکب نقش داشتند: نخست، نیاز به ساختن فعل با عناصر قرضی و دیگری، گرایش به همترازسازی افعال بسیط بیقاعده از طریق تبدیل آنها به «فعل مرکب».
مرضیه مرادی؛ محمدرضا اروجی؛ سکینه جعفری
چکیده
مبنای این پژوهش، بررسی تأثیر یادگیری ترکیبی یا تلفیقی بر میزان یادگیری دستور زبان و واژگان فارسیآموزان سطح متوسط است. هدف از یادگیری تلفیقی یا همان بهرهگیری از مواد آزمایشی گوناگون، درهمآمیختن مناسب مواد آموزشی معمولی و سنتی کلاسهای حضوری با فناوری نوین است. جامعۀ آماری این پژوهش زبانآموزان خارجی حاضر در ایران بود که به ...
بیشتر
مبنای این پژوهش، بررسی تأثیر یادگیری ترکیبی یا تلفیقی بر میزان یادگیری دستور زبان و واژگان فارسیآموزان سطح متوسط است. هدف از یادگیری تلفیقی یا همان بهرهگیری از مواد آزمایشی گوناگون، درهمآمیختن مناسب مواد آموزشی معمولی و سنتی کلاسهای حضوری با فناوری نوین است. جامعۀ آماری این پژوهش زبانآموزان خارجی حاضر در ایران بود که به یادگیری زبان فارسی مشغولاند. شرکتکنندگان در این پژوهش 60 زبانآموز خارجی سطح متوسط بودند که در مؤسسههای ایرانی واقع در شهر تهران زبان فارسی میخواندند. آنها بهصورت تصادفی به دو گروه سی نفری، شامل گروه گواه (گروه از راه دور) و گروه آزمایش (گروه تلفیقی) تقسیم شدند. نمونهگیری بهصورت غیرتصادفی انجام گرفت. در این پژوهش، از طرحی نیمهآزمایشی پیروی شده و همسانسازی شرکتکنندگان آن بهلحاظ مهارت زبانی، دستور زبان و دانش زبانی پیش از بررسی انجام شد. بعد از اجرای روند، پسآزمون دستور زبان و واژگان به شرکتکنندگان داده شد. یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که محیط یادگیری تلفیقی تأثیر چشمگیری بر گسترش دانش دستوری و لغوی زبانآموزان دارد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که زبانآموزان گروه تلفیقی، نسبت به گروه از راه دور در آزمونهای دانش واژگان و دستور زبان بهمراتب عملکرد بهتری داشتند. تحلیل پاسخهای شرکتکنندگان به پرسشنامۀ رویکرد نشان داد که بیشتر آنها نسبت به آموزش تلفیقی دیدگاه مثبتی دارند و دیدگاه شرکتکنندگان گروه آموزش تلفیقی مثبتتر است. نتایج این پژوهش میتواند برای محققان، معلمان و زبانشناسان مفید باشد.
عنایت الرحمن مایار؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
در این مقاله ساخت مجهول زبان پشتو به بررسی گرفته شده است، زبان پشتو دارای ساخت مجهول بوده، که از لحاظ ساختاری در بسیاری موارد با ساخت مجهول زبان فارسی مشابهت های دارند. در این مقاله ابتدا به شناخت و توضیحات ساخت مجهول از سوی دستور نویسان زبان پشتو و زبان شناسان پرداخته شده است. از آنجائیکه زبانهای جهان به گونه های مختلف ساخت مجهول را ...
بیشتر
در این مقاله ساخت مجهول زبان پشتو به بررسی گرفته شده است، زبان پشتو دارای ساخت مجهول بوده، که از لحاظ ساختاری در بسیاری موارد با ساخت مجهول زبان فارسی مشابهت های دارند. در این مقاله ابتدا به شناخت و توضیحات ساخت مجهول از سوی دستور نویسان زبان پشتو و زبان شناسان پرداخته شده است. از آنجائیکه زبانهای جهان به گونه های مختلف ساخت مجهول را می سازند که میتوان آن را به "مجهول تحلیلی" و "مجهول صرفی" تقسیم نمود. در زبان پشتو ساخت مجهول را با فعل کمکی مجهول ساز می سازند، که در نتیجه ساخت مجهول آن از نوع "مجهول تحلیلی" است. آلگوی رایج فعل کمکی مجهول ساز در زبان پشتو از کتگوری فعل های کمکی (بودن یا شدن) است. و همچنان فعل اصلی در فرایند تغییر از معلوم به مجهول به صورت صفت یا صفت مفعولی ظاهر می شود. فاعل جملۀ معلوم در گذر از معلوم به مجهول در بیشترین موارد حذف می شود، ولی میتوان آن را به عنوان یک (ترکیب اداتی) ذکر کرد، که دارای حالت نقش باخته خواهد بود. مفعول جملۀ معلوم در ساخت مجهول به جایگاه فاعل دستوری ارتقاء پیدا می کند، و فعل هم در روساخت به گونۀ لازم ظاهر می شود، که در مجهول غیرمبهم دارای صورت صفت مفعولی بوده، و در مجهول مبهم برای تخفیف و کوتاه سازی حذف می شود.
عصمت الله میاخیل؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
زبان پشتو از لحاظ ردهشناسی در زبانهای (فاعل _ مفعول_ فعل) یا (SOV) است. اینزبان از جمله زبانهای پساضافهای میباشد. اینزبان به ترتیب واژهبنیادی در بندهایمستقل، همپایه و وابسته(فاعل_ مفعول_ فعل) است. این زبان در کشورهای افغانستان و پاکستان حتی در هندوستان صحبت میشود. زبان رسمی و ملی افغانستان میباشد. اکثریت گویشوراناصلی ...
بیشتر
زبان پشتو از لحاظ ردهشناسی در زبانهای (فاعل _ مفعول_ فعل) یا (SOV) است. اینزبان از جمله زبانهای پساضافهای میباشد. اینزبان به ترتیب واژهبنیادی در بندهایمستقل، همپایه و وابسته(فاعل_ مفعول_ فعل) است. این زبان در کشورهای افغانستان و پاکستان حتی در هندوستان صحبت میشود. زبان رسمی و ملی افغانستان میباشد. اکثریت گویشوراناصلی کشورافغانستان پشتوزبان میباشد. زبان -پشتو از جمله زبانهای ایرانیشرقی است که در جملههای شرطی مثل دیگر زبانهایجهان، بندشرط در آن پیشاز جوابشرط ظاهر میشود. گاهی اوقات در صورتهای خاص و تاکیدی بندشرط میتواند بعد از جوابشرط هم بیاید. در زبان پشتو، آداتشرطی(kӘ) در اول جملۀ نخست و در جایگاه دوم جملۀ نخست و یا هم در اول جملۀ دوم میتواند بیاید. ساختِ جملههای شرطی که جملۀ مرکب است، در زبان پشتو جملهفرعی(بندشرط) معمولاً قبل از جمله یا بند اصلی میآید. طوریکه از نام آن معلوم می-شود هردوجمله توسط آداتِ شرطیه (kӘ) یکجا میشود. (kӘ) در اول جملهی فرعی میآید. همچنان گاهیاوقات همراه با (kӘ) در جملۀ شرطی آداتِ (no) و یا هم آدات(xo) میآید، ولی بیشتر در اول جملات برای شرط ظاهر میشود. در جملاتشرطی آدات(eČ) هم معنی (kӘ) را میتواند بدهد.
زبانشناسی
رضامراد صحرایی؛ حسین بازوبندی؛ حامد مولایی کوهبنانی
چکیده
در راستای تقویت گونۀ علمی زبان فارسی، واژهگزینی در برابر اصطلاحات علمی زبانهای خارجی و شناخت دقیق سازوکارهای واژهسازی در این گونۀ علمی و ظرفیتهای آن از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار است. در مورد فرایندهای واژهسازی واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی پژوهشهای آماری و پیکرهبنیاد اندکی انجام شده است. در این میان، ...
بیشتر
در راستای تقویت گونۀ علمی زبان فارسی، واژهگزینی در برابر اصطلاحات علمی زبانهای خارجی و شناخت دقیق سازوکارهای واژهسازی در این گونۀ علمی و ظرفیتهای آن از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار است. در مورد فرایندهای واژهسازی واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی پژوهشهای آماری و پیکرهبنیاد اندکی انجام شده است. در این میان، یکی از حوزههایی که تاکنون به طور جامع به آن پرداخته نشده، حوزه حمل و نقل در سطح چهار حوزۀ اصلی آن است. از این رو، پژوهش حاضر، با روش توصیفیتحلیلی به بررسی مقابلهای فرایندهای واژهسازی واژههای مصوب فرهنگستان و معادل انگلیسی آنها در حوزههای حمل و نقل درونشهری-جادهای، دریایی، ریلی و هوایی در هشت دفتر اول، شامل 2929 واژه فارسی و 2929 واژه انگلیسی (جمعاً 5858 واژه) میپردازد. نتایج نشان میدهد فرایندهای واژهسازی غالب در واژههای فرهنگستان به ترتیب درصد عبارتند از ترکیب (77/11%)، ترکیب-اشتقاق (69/6%) و اشتقاق (06/4%). همچنین، کمتر از یک درصد از کل پیکره با استفاده از دیگر فرایندهای واژهسازی یعنی کوتهنویسی، ترخیم (و کوتاهسازی)، آمیزهسازی و تکرار ساخته شدهاند. علاوه بر این، 36/73% از دادهها حاصل ساخت نحوی و14/3% نیز حاصل هیچگونه فرایند واژهسازی نیستند و به صورت واژههایی بسیط به کار رفتهاند. در مقابل، فرایندهای واژهسازی غالب معادلهای انگلیسی به ترتیب عبارتند از ترکیب-اشتقاق (56/39%)، ترکیب (57/32%) و اشتقاق (87/5%)؛ کمتر از 5 درصد از واژههای انگلیسی نیز به ترتیب بسامد با استفاده از فرایندهای کوتهنویسی، ترخیم و آمیزهسازی ساخته شدهاند. بعلاوه، در زبان انگلیسی 03/10% از دادهها به صورت ساخت نحوی تولید شده و 2/7% از واژهها، بسیط هستند.
زبانشناسی
مسعود دهقان؛ نیما مشتاقی؛ شهلا رقیب دوست؛ کورش صابری
چکیده
پیوستگی یکی از ویژگیهای ساخت گفتمان است که فقدان آن در گفتمان سالمندان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر سبب عدم درک گفتمان این بیماران میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیوستگی در گفتمان سالمندان کٌردزبان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر انجام گرفته است. ماهیت روششناسی این پژوهشِ کمی، علّی-مقایسهای بوده که در یکی از خانه های سالمندان ...
بیشتر
پیوستگی یکی از ویژگیهای ساخت گفتمان است که فقدان آن در گفتمان سالمندان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر سبب عدم درک گفتمان این بیماران میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیوستگی در گفتمان سالمندان کٌردزبان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر انجام گرفته است. ماهیت روششناسی این پژوهشِ کمی، علّی-مقایسهای بوده که در یکی از خانه های سالمندان کرمانشاه در سال 1398 انجام گرفته و جامعۀ آماری این پژوهش شامل 20 نفر (10 نفر بیمار زوال عقل نوع آلزایمر و 10 نفر سالمند سالم) که بر اساس سن (63 تا 75 ساله)، جنسیت (زن و مرد)، بیسوادبودن و گویشور زبان کٌردی (گویش کلهری) همتا شدهاند. آزمون تعیین سطح کارکرد حافظه (CDR) برای تعیین میزان زوال عقل برگزار و افراد با نمرات (2>نمره≥5/0) انتخاب شدند. سپس، به مدت 10 دقیقه به پرسشهای مربوط به خانواده، زندگی و فعالیتهای روزمره و نیز چگونگی مراسم عید نوروز پاسخ دادند. بررسی پیوستگی در پژوهش حاضر بر اساس دیدگاه لین و همکاران انجام گرفته و نتایج آماری با استفاده از نرمافزار SPSS نسخۀ 16 آزمون تیمستقل بدست آمد. یافتهها حاکی از آن است که تفاوت معناداری در استفاده از پیوستگی فراگیر و پیوستگی موضعی در گفتمان بین دو گروه سالمندان کٌردزبان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر و سالمندان طبیعی به ترتیب (004/0=P) و (003/0=P) وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد که میزان استفاده از هر دو نوع پیوستگی فراگیر و پیوستگی موضعی در گفتمان سالمندان کٌردزبان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر از فراوانی کمتری برخوردار است، اگرچه عدم حضور پیوستگی فراگیر مشهودتر است.
وحیده ابوالحسنی زاده؛ انیس معصومی
چکیده
هدف از این مقاله، مطالعۀ کاهش واکهای در واکههای لهجۀ کرمانی است. کاهش واکهای فرایندی است که در هجای بیتکیه رخ میدهد و طی آن واکهها به سوی واکههایی دیگر گرایشمییابند. برای بررسی کاهش واکهای در این لهجه، از 10 گویشور لهجۀ کرمانی (5 زن و 5 مرد) خواسته شد که 24 واژه (که در 12 واژه، واکهها در هجای تکیهبر و در 12 واژۀ دیگر ...
بیشتر
هدف از این مقاله، مطالعۀ کاهش واکهای در واکههای لهجۀ کرمانی است. کاهش واکهای فرایندی است که در هجای بیتکیه رخ میدهد و طی آن واکهها به سوی واکههایی دیگر گرایشمییابند. برای بررسی کاهش واکهای در این لهجه، از 10 گویشور لهجۀ کرمانی (5 زن و 5 مرد) خواسته شد که 24 واژه (که در 12 واژه، واکهها در هجای تکیهبر و در 12 واژۀ دیگر همان واکهها در هجای بیتکیه قراردارند) را سه مرتبه تکرارکنند. صدای این افراد توسط میکروفون شور ضبط شده و بهوسیلۀ نرمافزار پرت مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتهاست. برای هر واژه یک شبکۀ متنی ساخته شد. سپس، مقادیر دیرش، بسامد سازههای اوّل، بسامد سازههای دوم و بسامد پایۀ واکهها در هجاهای تکیهبر و بیتکیه اندازهگیری شد و تأثیر تکیه بر این متغیرها مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج نشان داد که بسامد پایه و دیرش واکهها در هجای بیتکیه کاهش مییابد. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که بسامد سازۀ اوّل تمامی واکهها و بسامد سازۀ دوم واکههای [ɑ, e, o, u] در هجای بیتکیه به سوی بسامد سازۀ اوّل و بسامد سازۀ دوم واکۀ شوا گرایش دارند. همچنین نتایج گویای آن است که کاهش واکهای در لهجۀ کرمانی مرکزگرا است.
محمد دبیرمقدم؛ ویدا شقاقی؛ مجتبی منشی زاده؛ سید حسین پیری
چکیده
زبان فارسی جزو زبان های فعل پایانی است. بند در فارسی، مانند زبان های دیگر، علاوه بر عناصر اصلی دارای عناصر غیر اصلی نیز می باشد که نبود آنها بند را غیر دستوری نمی کند؛ اما گوینده یا نویسنده برای بیان مقاصد خود از آنها بهره می برد. در پژوهش حاضر سعی شده است تا وضعیت جایگاه پسا فعلی عناصر غیر اصلی بند در سیاق محاوره ای مورد مطالعه قرار گیرد ...
بیشتر
زبان فارسی جزو زبان های فعل پایانی است. بند در فارسی، مانند زبان های دیگر، علاوه بر عناصر اصلی دارای عناصر غیر اصلی نیز می باشد که نبود آنها بند را غیر دستوری نمی کند؛ اما گوینده یا نویسنده برای بیان مقاصد خود از آنها بهره می برد. در پژوهش حاضر سعی شده است تا وضعیت جایگاه پسا فعلی عناصر غیر اصلی بند در سیاق محاوره ای مورد مطالعه قرار گیرد و به عوامل ناظر بر قرارگیری این عناصر در جایگاه قبل و بعد از فعل پرداخته شود. برای این منظور تعداد 893 بند مقلوب به چپ در پیکره مورد بررسی قرارگرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در این سیاق تنها افزوده های مکانی و مقصد درجایگاه پسا فعلی قرارمی گیرند و این جایگاه به طور عمده جایگاه اطلاع مفروض و غیر تاکیدی است. همچنین قرار گرفتن این افزوده ها قبل و بعد از فعل اتفاقی نمی باشد و عواملی بر آن ناظر است. علاوه بر این، عناصر اصلی بند در جایگاه پسا فعلی قرار نمی گیرند.
زبانشناسی
سمیه آقابابایی؛ محمدمهدی زمانی؛ نعمت الله ایران زاده
چکیده
با توجه به اهمیت آثار ادبی فارسی در مطالعات زبانشناختی، مطالعۀ آثار علمیای که برای معرفی یا نقد آثار ادبی فارسی برجسته تألیف شدهاند قابل توجه است. البته این آثار علمی در موارد بسیاری بهسبب اشکال در کاربرد گونۀ علمی زبان فارسی از هدف خود، یعنی شناساندن آثار ادبی مهم، دور میشوند. پژوهش حاضر به مطالعۀ کاربرد زبان علم در آثاری ...
بیشتر
با توجه به اهمیت آثار ادبی فارسی در مطالعات زبانشناختی، مطالعۀ آثار علمیای که برای معرفی یا نقد آثار ادبی فارسی برجسته تألیف شدهاند قابل توجه است. البته این آثار علمی در موارد بسیاری بهسبب اشکال در کاربرد گونۀ علمی زبان فارسی از هدف خود، یعنی شناساندن آثار ادبی مهم، دور میشوند. پژوهش حاضر به مطالعۀ کاربرد زبان علم در آثاری از مؤید شیرازی (1362)، پورنامداریان (1368)، زرین-کوب (1378) و خرمشاهی (1380) میپردازد که به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی در دهه 1360تا 1370 انتخاب شدند. این پژوهش بر آن است که به پاسخ این پرسش دست یابد که چه اشکالاتی در کاربرد زبان علم در پژوهشهای ادبی فارسی وجود دارد. بدین منظور، پژوهشگران با ترکیب جنبههایی از روش تحقیق کیفی و کمّی به استخراج اشکالات مختلف از خود این آثار میپردازند و گسترۀ این موارد را نشان میدهند. بررسی این آثار نشان میدهد که ویژگیهایی چون قاعدهکاهی معنایی، قاعدهکاهی زمانی، قاعدهکاهی سبکی، قاعدهافزایی، نقل از متون ادبی برای تقویت نقش ادبی زبان، تشبیه، کنایه، واژههای مبهم، حشو، و داوری ارزشی در این آثار مشاهده میشود.
زبانشناسی
زهرا تهوری
چکیده
کتابها و مواد آموزشی در آموزش زبان خارجی از اهمیت زیادی برخوردار هستند و چارچوبی مطابق با برنامه درسی را برای مدرسان فراهم میآورند. از آنجایی که مدرسان آموزش زبان هنگام انتخاب با منابع بیشماری روبرو میگردند، میبایست به ارزیابی نظاممند آنها بپردازند تا بتوانند در مورد مناسبترین کتاب درسی با توجه به نیازهای زبانآموزان ...
بیشتر
کتابها و مواد آموزشی در آموزش زبان خارجی از اهمیت زیادی برخوردار هستند و چارچوبی مطابق با برنامه درسی را برای مدرسان فراهم میآورند. از آنجایی که مدرسان آموزش زبان هنگام انتخاب با منابع بیشماری روبرو میگردند، میبایست به ارزیابی نظاممند آنها بپردازند تا بتوانند در مورد مناسبترین کتاب درسی با توجه به نیازهای زبانآموزان خود تصمیم بگیرند. آنچه در این مسئله قابل توجه است این است که امروزه با گسترش آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان تعداد مخاطبان و علاقمندان برای یادگیری زبان فارسی روبه افزایش است، کتابها و منابع آموزشی متعددی در جهت نیل به این هدف ارائه شده است؛ بنابراین ارزیابی منابع آموزشی زبان فارسی نیز، به مدرسان آموزش زبان فارسی در انتخاب صحیح و مناسب مواد آموزشی کمک فراوانی مینماید. در همین راستا پژوهش حاضر کوشید تا به ارزیابی مجموعه آموزشی فارسی بیاموزیم( ذوالفقاری و همکاران، 1381) با استفاده از بازبینه ارزیابی کتاب موکاندان و نیمهچی سالم(2015) از منظر مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان بپردازد. 19 مدرس با توجه به این بازبینه به ارزیابی مجموعه آموزشی "فارسی بیاموزیم"پرداختند و با 5 مدرس مصاحبهای نیمه ساختاریافته به عمل آمد. نتایج این مطالعه نشان داد این مجموعه آموزشی با وجود اینکه در بسیاری از مراکز آموزش زبان فارسی هم اکنون در حال تدریس است و به لحاظ محتوای آموزشی از دیدگاه مدرسان در سطح نسبتا خوب ارزیابی میگردد، با نقصها و محدودیتهایی نیز مواجه است که نگارنده این پژوهش، پیشنهادهایی برای بهبود کیفیت ظاهری و محتوایی این مجموعه ارائه مینمایند.
زبانشناسی
مهسا صادقی
چکیده
استعارهها در نظام ذهن و شناخت انسان دارای جایگاه و اهمیتی بسیار اساسیاند و از همان ابتدای شیوع ویروس کرونا (کووید-19) تا به امروز، نقش بارزی در مفهومسازی این بیماری و موضوعات و مسائل مرتبط با آن ایفا کردهاند. هدف پژوهش حاضر بررسی مفهومسازیهای استعاری کرونا در عناوین خبری رسانههای فارسیزبان داخلی است. دادههای پژوهش مشتمل ...
بیشتر
استعارهها در نظام ذهن و شناخت انسان دارای جایگاه و اهمیتی بسیار اساسیاند و از همان ابتدای شیوع ویروس کرونا (کووید-19) تا به امروز، نقش بارزی در مفهومسازی این بیماری و موضوعات و مسائل مرتبط با آن ایفا کردهاند. هدف پژوهش حاضر بررسی مفهومسازیهای استعاری کرونا در عناوین خبری رسانههای فارسیزبان داخلی است. دادههای پژوهش مشتمل بر 220 عبارت استعاری در تیترهای خبری استخراجشده از پایگاههای اینترنتی خبرگزاریهای فارسیزبان شامل فارس، ایسنا، تسنیم و مهر است. تحلیل دادهها در چارچوب دو نظریۀ استعارۀ مفهومی (لیکاف ، 1987، 1993؛ لیکاف و جانسون ، 1980، 1999) و نظریۀ طرحوارههای تصوری (جانسون، 1987؛ لیکاف، 1987) انجام شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که استعارههای بهکاررفته برای مفهومسازی کرونا را میتوان به دو دستۀ عمده تقسیم کرد: استعارههای مبتنی بر طرحوارههای تصوری و استعارههای جدا از طرحوارههای تصوری. در شکلگیری استعارههای دستۀ اول طرحوارۀ نیرو نقش عمدهای را ایفا میکند و میتواند به صورت طرحوارۀ جنگ، نیروهای طبیعت و فوتبال زیربنای مفهومسازیهای استعاری قرار گیرد. در شکلگیری استعارههای دستۀ دوم حوزههای مبدأ انسان و حیوانات (بهصورت انسانپنداری و جاندارپنداری) و همچنین حوزههایی از قبیل آتش، سایه و وسیلۀ نقلیه نقش اصلی را ایفا میکنند.
امیررضا وکیلیفرد؛ شیرین دهقانی
چکیده
برقراری ارتباط موثر در دنیای امروز، چه مجازی و چه غیرمجازی، مستلزم داشتن چیرگی بر مهارتهای نوشتاری است. گسترش چنین مهارتهایی نیازمند آموزش مداوم و بازخورد سازنده است. پژوهشهای بسیاری تأثیر بازخورد مدرس بر زبانآموزان را بررسی کرده است، اثربخشی تکنیک همدرستصحیحی، به عنوان شکلی از بازخورد اصلاحی، بر کاهش خطاهای نوشتاری در ...
بیشتر
برقراری ارتباط موثر در دنیای امروز، چه مجازی و چه غیرمجازی، مستلزم داشتن چیرگی بر مهارتهای نوشتاری است. گسترش چنین مهارتهایی نیازمند آموزش مداوم و بازخورد سازنده است. پژوهشهای بسیاری تأثیر بازخورد مدرس بر زبانآموزان را بررسی کرده است، اثربخشی تکنیک همدرستصحیحی، به عنوان شکلی از بازخورد اصلاحی، بر کاهش خطاهای نوشتاری در میان فارسیآموزان غیرایرانی به طور گسترده مورد بررسی قرار نگرفته است. برای رفع این کاستی، این پژوهش به بررسی اثربخشی تکنیک همدرستصحیحی بر مهارتهای نوشتاری فارسی 47 فارسیآموز مرد و زن از ملیتهای مختلف میپردازد. برای انتخاب شرکتکنندگان از روش نمونهگیری هدفمند غیرتصادفی استفاده شد که سپس به دو گروه که هر کدام شامل چهار کلاس جداگانه بود تقسیم شدند. پیش از اجرای تکنیک همدرستصحیحی، در هر دو گروه یک پیشآزمون اجرا شد. در گروه آزمایش، شش جلسه تکنیک همدرس تصحیحی اجرا شد و پس از آن پسآزمون انجام گرفت. با واکاوی خطاهای نوشتاری شرکتکنندگان، مشاهده شد که علی رغم برخی محدودیتها، تکنیک همدرس تصحیحی در تقویت مهارت نوشتاری فارسیزبان آموزان غیرایرانی گروه آزمایش تأثیر مثبت داشته و منجر به کاهش خطاهای نوشتاری آنها شده است. علاوه بر آن، یافتههای این پژوهش نشان میدهد که همدرس تصحیحی عملکرد نوشتاری فارسیآموزان غیرهمزبان و نیز زبانآموزان قویتر را بیشتر بهبود میبخشد.
فاطمه نصرتی موموندی؛ رضا مراد صحرایی؛ حیات عامری؛ عباس اشرفی
چکیده
هدف مقاله حاضر، بررسی شبکه شعاعی پنج واژه «لسان، قرأ، خطب، سمع و کتب» بر پایه معنیشناسی شناختی است. همچنین، تعیین میزان بسامد کاربرد معانی شعاعی و معنی سرنمون واژه مذکور در دو ترجمه فولادوند (1418) و الهیقمشهای (1393) و دو تفسیر المیزان (1390) و نمونه (1371)، هدف دیگر این مقاله میباشد. برای تعیین معنی سرنمون و معانی شعاعی واژه مورد ...
بیشتر
هدف مقاله حاضر، بررسی شبکه شعاعی پنج واژه «لسان، قرأ، خطب، سمع و کتب» بر پایه معنیشناسی شناختی است. همچنین، تعیین میزان بسامد کاربرد معانی شعاعی و معنی سرنمون واژه مذکور در دو ترجمه فولادوند (1418) و الهیقمشهای (1393) و دو تفسیر المیزان (1390) و نمونه (1371)، هدف دیگر این مقاله میباشد. برای تعیین معنی سرنمون و معانی شعاعی واژه مورد نظر از معیارهای تایلر و ایوانز (2001) استفاده شده است. تجزیه و تحلیلها نشان داد که ابزارهایی مانند مجاز، بسط استعاری و طرحواره تصویری در بسط معنی سرنمون واژههای مورد بررسی نقش اصلی را ایفا میکنند و در این میان، بسط استعاری بیشترین نقش را در گسترش معنی سرنمون ایفا میکند. علاوهبراین، مشخص گردید که در ترجمهها و تفسیرهای بررسی شده در این پژوهش میان استفاده از معنی سرنمون و معانی شعاعی واژهها تعادل نسبی حاکم است؛ هر چند که در برخی از واژههای مذکور این تعادل متناسب نیست.