Document Type : Research Paper
Author
Master of General Linguistics, AL-Zahra University, Tehran, Iran
Abstract
Every region’s language and dialect have a main influence on the formation of the people’s worldview and identity, but recently these languages and dialects have been left and ignorance endangered for reasons such as the effect of the standard language and inattention of the native speakers. Therefore, the purpose of this essay presentation is to register and reserve one of these endangered local varieties. In the present study, agreement and case categories as two main elements of morphological alignment typology in the Khorramabad Lori language were surveyed. The method included preparing a 340 sentences questionnaire, interviewing 3 native speakers, registering, recording, transcribing, describing, and analyzing dialectal data, and at the end, eliciting grammatical patterns of the case and agreement categories in this language. Findings revealed that it is a nominative-accusative pattern for agreement and case categories in Lori. Finally, it was deduced that the typological system of morphological alignment is nominative-accusative consistently in the Khorramabad Lori language.
Keywords
ردهشناسی انطباق را نخستین بار سپیر[11] (1917) بنیان نهاد. از میان رویکردهای متنوع به این ردهشناسی، انگارههای کامری[12] (1989; 2005)، دیکسون[13] (1998; 2010) و بیکل[14] (2011) تأثیرگذارتر از بقیه هستند (Zún͂iga, 2018: 2). هسپلمث[15] (2011: 562) با مقایسۀ سه کاربرد اصلیِ مقولات فاعل[16] (تنها موضوع فعل لازم)، عامل[17] (فاعل فعل متعدی)، پذیرا[18] (مفعول فعل متعدی)، مفعول دومین[19] و مفعول غیرمستقیم[20] در رویکردهایِ مذکور، دیدگاه کامری (1978) را مناسبترین شیوه برای بیان تعمیمهای زبانشناختی در حوزۀ پدیدۀ انطباق دانست. کامری (1978) بر اساس شباهتها و تفاوتهای رفتاری نقشهای دستوریِ فاعل، عامل و مفعول در سطوح حالتنمایی و مطابقه (وی هر دو سطح را صرفی دانسته است)، پنج نظام برای زبانها قائل شده است. این نظامهای منطقاً احتمالی با تمرکز بر نحوۀ صورتبندی و ثبت نوع مطابقۀ شخص و شمار روی فعل و همچنین حالتنمایی در سه سازۀ مذکور عبارتاند از:
الف) خنثی[21]: در این نظام، فاعل[22]، عامل[23] و مفعول بهلحاظ مطابقه روی فعل و حالتنمایی رفتاری یکسان دارند. ب) فاعلی[24]ـ مفعولی[25]: به نظامی اطلاق میشود که در آن فاعل و عامل دارای رفتار صرفی مشابه هستند و بهلحاظ مطابقه روی فعل و حالتنماییِ گروه(های) اسمی در تقابل با مفعول هستند. پ) کنایی ـ مطلق[26]: الگویی است که در آن فاعل و مفعول در حالتنمایی و مطابقه رفتار مشابهی از خود نشان میدهند. در این نظام، فاعل و مفعول، مطابقه و حالت دستوری مطلق دارند و در مقابل، عامل، مطابقه و حالت دستوری کنایی دارد. ت) سهبخشی[27]: به نظامی اشاره دارد که در آن هرکدام از سه گروه اسمیِ فاعل، عامل و مفعول دارای رفتار خاص و منحصربهفرد هستند. به این معنا که در این الگو نشانگر مطابقه با فعل و همچنین، حالتنمای هریک از سه سازۀ مذکور متفاوت و منحصربهفرد است و هیچگونه اشتراکی با هم ندارند. ث) ردهای که در آن[28]، رفتار عامل و مفعول مشابه و در تقابل با رفتار فاعل است. بدین معنا که عامل و مفعول حالتنمای تصریفی یکسانی دارند و همچنین، نشانگر مطابقۀ آنها در فعل یکسان است. این در حالی است که حالتنما و نشانگر مطابقۀ فاعل، متفاوت با عامل و مفعول است (Comrie, 1978).
زبانها و گویشهای هر منطقه، انتقالدهندۀ ارزشهای فرهنگی، دینی، ملی، قومی، خانوادگی، سیاسی و تاریخی آن جامعه هستند و در شکلدهی به هویت و جهانبینی افراد، نقش بسیار مهمی ایفا میکنند. متأسفانه این گونههای زبانی بهدلایلی همچون تسلط زبان رسمی، بیتوجهی و مهاجرت گویشوران بومی، در خطر انقراض و فراموشی قرارگرفتهاند (حامدی شیروان و همکاران، 1395: 126). در پژوهش حاضر و در راستای ثبت و حفظ گویشها و زبانها، دو الگوی حالتنمایی و مطابقه در زبان[29] لری خرمآبادی، بهمنظور دستیابی به تصویری ردهشناختی از نظام انطباق صرفی و همچنین، بررسی میزان بهرهگیری هریک از دو الگوی مذکور از ساحت صرف، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
لری یکی از زبانهای ایرانی نو جنوب غربی (اشمیت[30]، 1383) و مشتق از فارسی باستان است (راویلنسون[31]، 1362: 155). فارسی و لری هر دو دنبالۀ فارسی میانه هستند و رابطۀ بسیار نزدیکی با هم دارند (اماناللهی، 1370: 54). زبان لری حدود 5/4 میلیون نفر گویشور دارد (محمودی بختیاری، 1390: 88). قلمروی گویشهای لری و بختیاری، جنوب مناطق کردزبان است و گویشوران آن، لرها و بختیاریها هستند. این گویشها خط ندارند و مطالعۀ آنها عمدتاً توسط ایرانشناسِ مشهورِ روس، ژوکوفسکی[32] و ایرانشناس آلمانی، مان[33] صورت گرفته است (ارانسکی[34]، 1378: 131). آنونبی[35] (2003: 184) زبان لری را مشتمل بر سه زبانِ لرستانی، بختیاری و لری جنوبی میداند و لری خرمآبادی را زیرمجموعۀ گونۀ لرستانی معرفی کرده است.
قابل ذکر است که در دهههای اخیر پژوهشگران غیرایرانی، همچون مینورسکی[36] (1363)، اشمیت (1383) و ایرانیانی، همچون عبدی (1388)، بهرامی (1390)، محمدابراهیمی و عبدی (1391)، کامبوزیاکردزعفرانلو و همکاران (1392)، حامدی شیروان و همکاران (1394)، طاهری (1397)، ضیاءمجیدی و حقبین (1397) و آخوندی و صناعتی ( 1399) مطالعاتی زبانشناختی روی این زبان انجام دادهاند.
- پیشینۀ پژوهش
با هدف اشراف کامل روی موضوع پژوهش، مهمترین مطالعات در حوزۀ انطباق و مقولههای پیرامون آن را در زیر مرور میکنیم.
ردهشناسان سه شاخصِ حالتنمایی، مطابقه و ترتیب واژه را ابزارهای نشان دادن روابط دستوری اجزای جمله معرفی میکنند (Croft, 2003: 143; Tallerman, 2011: 172 Comrie, 1989;). کرافت[37] (2003: 145) روابط دستوری در سه حوزۀ مذکور را در قالب دو نوع انطباق مفعولی و کنایی طبقهبندی میکند. تالرمن[38] (2011: 177) نیز به سه الگوی فاعلی ـ مفعولی، کنایی ـ مطلق و گسسته برای نظام حالتدهی و مطابقه در زبانها قائل است. هیگ[39] (2008: 16) در کتاب خود، انطباق را اصطلاحی پوششی میداند که مقولاتی همچون کنایی، مفعولی، پویا[40] (گسسته یا شناور) و غیره را در برگرفته و میتوان آن را با استفاده از سه شاخص حالت، مطابقه و فرایند نحوی تعریف کرد. وی (2008: 142) همچنین، با بررسی زبانهای ایرانی مقولات حالتنمایی، ارجاع متقابل در ضمایر واژهبستی و مطابقۀ فعلی را سه پارامتر اصلی برای تعریف انطباق در این زبانها بیان میکند. هیگ (2008: 6) خاطرنشان میکند که در اصطلاحشناسی سنتی، موضوعات هستهای که تعیینکنندۀ نوع انطباق بودند به فاعل و مفعول مستقیم محدود میشدند، اما اخیراً دامنۀ آنها به مفعولهای غیرمستقیم نیز گسترش پیدا کرده است. هود و ویتزلک[41] (2016) ردهشناسی انطباق را بر پایۀ نقشهای شرکتکنندگانِ رویداد، که توسط موضوعهای فعلی ارائه میشوند، استوار میدانند. آنها (2016: 436-437) همچنین سه نقش فاعل، عامل و پذیرا (مفعول فعل متعدی) در فعلهای تکمفعولی[42] را ارائهدهندۀ پنج نوع انطباق و نقشهای مفعولی سه موضوع پذیرا، مفعول دومین و مفعول غیرمستقیم در فعلهای دومفعولی[43] را نیز ارائهدهندۀ پنج نوع انطباق مفعولی معرفی میکنند.
هسپلمث (2005) با بررسی الگوهای حالتنمایی و مطابقه در بندهای تکمفعولی و دومفعولی روی 100 زبان دنیا، انطباق را به دو نوع عمدۀ تکمفعولی و دومفعولی تقسیم کرد. هسپلمث (2019: 96) الگوهای حالتنمایی و مطابقه را با عنوان نشانداری موضوعی[44] یا رمزگذاری موضوعی[45] معرفی کرده است، اما پلینسکی و پرمینجر[46] (2014: 151-152) الگوهای مذکور را با عبارت پوششی حالت صرفی معرفی و آن را به سه نوع حالتِ مفعولی، کنایی و صرفی تقطیع کردند. پلینسکی (2017: 1-2) در پژوهشی دیگر، انطباق را به دو نوع فاعلی ـ مفعولی و کنایی ـ مطلق طبقهبندی کرد و حوزۀ عملکرد آن را مقولات دستوری مطابقه و حالتنمایی دانست.
کامری (2013: 16-20) با هدف نشان دادن تعامل میان مقولۀ انطباق و کنایی، به بررسی دو نوع انطباق معنایی و متقارن[47] پرداخت. وی زبانهایی که فعلهای ناگذر با فاعل کنایی و فعلهای گذرا با فاعل مطلق دارند را در گسترۀ انطباق معنایی و از سوی دیگر، زبانهایی که در آنها وجه معلوم، انطباق فاعلی ـ مفعولی و وجه مجهول، انطباق کنایی ـ مطلق را سبب میشوند در زمرۀ انطباق متقارن قرار داد. دیکسون (1998: 39) روابط نحوی سازههای اصلی فاعل، عامل و مفعول مستقیم (یا پذیرا) را تحتِ عناوینِ «کنایی صرفی[48]» و «مفعولی صرفی[49]» معرفی کرد که با ابزاری همچون تکواژهای تصریفی حالت و وندهای ارجاع متقابل فعلی نشان داده میشوند. دیکسون (2010: 119-120) همچنین، شاخص گذرایی را معیاری برای طبقهبندی زبانها به چهار نوعِ سهبخشی، فاعلی ـ مفعولی، کنایی ـ مطلق و گسسته تلقی میکند. آیخندوالد[50] و دیکسون (2011: 167) در پژوهشی دیگر با بررسی حوزۀ حالت، رفتار یکسان فاعل بندهای لازم و متعدی را نشانگر ایفای نقشهای موضوعی معمولی و از سوی دیگر، رفتار یکسان فاعل بند لازم و مفعول بند متعدی را نشانگر انتقال اطلاعات جدید به مخاطب از سوی هر دو نقش دستوری مذکور میدانند.
علاوهبر پژوهشهای مذکور، توجه ردهشناسانی چون بیکل و ویتزلک (2008) به حوزۀ انطباق زبانها را نیز نمیتوان از قلم انداخت.
پیرامون موضوع انطباق در گسترۀ پژوهشهای داخلی، میتوان جستار کریمی و مقدم (1394) را نام برد. آنها در این پژوهش با رویکرد ردهشناختی، مبنای تعیین انطباق در زبانها را سه الگوی حالت، مطابقه و ترتیب واژه قرار داده و با تحلیل دادههای زبان سهی، نظام انطباق در این زبان را مشخص کردهاند. ایزدیفر (1392) نیز مروری بر کتاب تغییر انطباق در زبانهای ایرانی نوشتۀ هیگ (2008) داشته است. باوجوداین، در زمینۀ مقولات مرتبط با ردهشناسی انطباق، یعنی حالت، مطابقه و ترتیب واژه، کتاب دبیرمقدم (1392) با عنوانِ ردهشناسی زبانهای ایرانی منبعی غنی از دادههای گویشی زبانهای ایرانی است که به بررسی مؤلفههای ترتیب واژه و نظام مطابقه در 12 زبان ایرانی پرداخته است. پژوهشهای دیگر در حوزههای مذکور شاملِ راسخمهند (1385)، رضایتی کیشهخاله و سبزعلیپور (1386)، میردهقان و نوریان (1388)، حسینی زنجانینژاد (1389)، کریمی (1391)، علیزاده و تقویگلیان (1391)، کمالی عنبران (1391)، نقشبندی و چمن آرا (1399) و آخوندی و صناعتی (1400) است.
- روش پژوهش
باتوجهبه اهمیت ردهشناسی انطباق در زبانها، پژوهش پیشرو با ماهیت توصیفی ـ تحلیلی به بررسی همزمانی نوع حالتنمایی موضوعات فعلی و مطابقۀ آنها روی فعل (با ستاک حال و گذشته در جملات لازم و متعدی تکمفعولی) در زبان لری خرمآبادی پرداخته است. در پژوهش حاضر، برآنیم تا با الگوگیری از نظامهای پنجگانۀ کامری (1978) الگوی انطباق صرفی در این زبان تعیین شود. گام نخست و گردآوری دادهها شاملِ تهیۀ پرسشنامهای 340 جملهای با تمرکز روی جملات لازم و متعدی (فعلهایی با ستاکهای حال و گذشته)، مصاحبه با سه گویشور بومیِ لر در طیف سنی حدوداً چهل تا شصت ساله (سه مرد) با تحصیلات پنجم ابتدایی تا کارشناسی، ضبط صدای آنها و استخراج دادههای پژوهش بوده است. در گام بعد، دادههای گردآوریشده آوانگاری و تحلیل شدند. در انتها، یافتههای پژوهش استخراج شدند.
- یافتههای پژوهش
زبانها برای نشان دادن انطباق اغلب از یک شیوه استفاده نمیکنند، بلکه تلفیقی از آنها را بهکار میبندند (Tallerman, 2011: 173). از اینرو، در بخش حاضر نخست سازوکار مطابقۀ موضوعات فعلی با فعل و سپس، سازوکار حالتنمایی این موضوعات بهعنوان دو شیوۀ بازنمایی انطباق در ساحت صرف روی جملات لازم و متعدی تکمفعولی در زبان لری مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. در گام بعدی، باتوجهبه یافتههای حاصل از پژوهش، ردۀ زبانی آن بهلحاظ مطابقه روی فعل و حالت دستوری از میان پنج نظام زبانی کامری (1978) مشخص و در نهایت، الگوی انطباق در زبان مذکور تعیین گردیده است.
قابل ذکر است که ترتیب حضور دادهها در این بخش با درج جملات فارسی آغاز و سپس، معادل لری آنها (بههمراه تقطیع تکواژهای تشکیلدهنده) آوانویسی میشود.
4ـ1. سازوکار مطابقه
الگوی مطابقه یا ارجاع متقابل[51] ناظر بر مطابقت صوری هستۀ فعلی (بهلحاظ شخص، شمار و جنس) با موضوعات اسمی خود با هدف نشان دادن نقشهای نحوی آنها است (Tallerman, 2011: 184). باید خاطرنشان کرد که مقولۀ مطابقه از آنجایی که همۀ شاخصههای صرفی، نحوی، معنایی، کاربردشناختی و همچنین، چگونگی پردازش هریک را دربرمیگیرد، موضوع جذابی است (Baker, 2011: 875) و همواره موردتوجه پژوهشگرانی چون کوربت[52] (2003; 2005; 2009)، ایوانز[53] (2003)، بیکر[54] (2003; 2006) و هیگ و فورکر[55] (2018) قرار گرفته است. ازاینرو، در زیربخش پیشرو به تحلیل سازوکار مطابقۀ فعل در زبان لری خرمآبادی با رویکرد ردهشناختی میپردازیم.
شواهد گویشی بررسیشده از لری حاکی از آن هستند که در این زبان، فاعل (بهترتیب /ono/و /mə/ در مثالهای (1) و (2)) و عامل (بهترتیب /emɑ/ و /mə/ در مثالهای (3) و (4)) بهصورت پسوند (-[ə] m ,-[a]n در مثالهای (1) و (2) و -[ə]m, -[i]m در مثالهای (3) و (4)) در فعل با ستاک حال و گذشته بازنمایی میشوند. در مورد مطابقۀ فعل با مفعول نیز، باید خاطرنشان کرد که در صورت حضور مفعول صریح در جمله، فارغ از اینکه ستاک فعل حال یا گذشته باشد، هیچ مطابقهای با مفعول انجام نمیشود (مثالهای (3) و (4))، اما در جملات متعدی که مفعول محذوف است، این عنصر بهشکل پیبست[56] (ešo[n]- و -et) در فعل (مثالهای (5) و (6)) صورتبندی میشود. برای مثال:
1ـ آنها میآیند.
- on-o mi - yɑ - [a]n
پ[57] م[58] ([59]3 ش[60] ج[61]) ـ آی ـ اخباری جمع ـ آن
2ـ من آمدم.
- mə omɑ-[ə] [62]m
پم ([63]1شم[64] ) ـ آمد ـ من
3ـ ما آن مردان را میبینیم.
- emɑ o piya-l-e mi-ni-[i]m
پ م (1 ش ج) ـ بین ـ اخباری را ـ جمع ـ مرد آن ما
4ـ من آنها را شناختم.
- mə hono-n-e ʃenɑχt-əm
پ م (1ش م) ـ شناخت را ـ میانجی ـ آنها من
5ـ ما میزنیمشان.
- emɑ mi-zen-im-eʃo[n]
پی[65] (3 ش ج) ـ پ (1 ش ج) ـ زن ـ استمراری ما
6ـ من دیدمت.
- mə di - m - et
پی ([66]2 ش م) ـ پ (1 ش م) ـ دید من
با هدف تکمیل نمونههای گویشی بالا، در جدول زیر نیز شاهدِ بازنمایی فاعل و عامل بهصورت پسوند مطابقه در صرف شش صیغۀ فعل لازمِ رفتن و فعل متعدی گفتن با ستاکهای حال و گذشته در لری هستیم.
جدول 1. صرف فعل لازم رفتن و فعل متعدی گفتن در لری خرمآبادی
شخص شمار |
اول |
دوم |
سوم |
||||
فارسی |
لری |
فارسی |
لری |
فارسی |
لری |
||
فعل لازم |
مفرد |
میروم |
mi - rr اخباری- رو - əm پ م (1 شم)- |
میروی |
mi - rr رو ـ اخباری - i پ م (2شم) ـ |
میرود |
mi - rr رو ـ اخباری - a پ م (3شم) ـ |
جمع |
میرویم |
Mi - rr رو ـ اخباری - im پ م (1شج) ـ |
میروید |
Mi - rr رو ـ اخباری - id (in) پ م (2شج) ـ |
میروند |
mi - rr رو ـ اخباری - an پ م (3شج) ـ |
|
فعل متعدی |
مفرد |
میگویم |
mə - yo گو ـ اخباری - m پ م (1شم) ـ |
میگویی |
mə - yo گو ـ اخباری - ʔi پ م (2شم) ـ |
میگوید |
mə - yo گو- اخباری - ʔa پ م (3شم) ـ |
جمع |
میگوییم |
mə - yo گو- اخباری - ʔim پ م (1شج) ـ |
میگویید |
mə - yo گو- اخباری - ʔit پ م (2شج) ـ |
میگویند |
mə - yo گو- اخباری - ʔan پ م (3شج) ـ |
|
فعل لازم |
مفرد |
رفتم |
rat رفت - əm پ م (1شم) ـ |
رفتی |
rat رفت - i پ م (2شم) ـ |
رفت |
rat - Ø (3شم) ـ رفت |
جمع |
رفتیم |
rat رفت - im پ م (1شج) ـ |
رفتید |
rat رفت - id پ م (2شج) ـ |
رفتند |
rat رفت - an پ م (3شج) ـ |
|
فعل متعدی |
مفرد |
گفتم |
ɡot گفت -əm پ م (1شم) ـ |
گفتی |
ɡot گفت - i پ م (2شم) ـ |
گفت |
ɡot - Ø (3شم) ـ گفت |
جمع |
گفتیم |
ɡot [-im] گفت - im پ م (1شج) ـ |
گفتید |
ɡot [-in/id] گفت - id پ م (2شج) ـ |
گفتند |
ɡot گفت -an پ م (3شج) ـ |
از آنجایی که پسوندهای مطابقۀ فاعلی و پیبستهای مطابقۀ مفعولی نقش ویژهای در تعیین نظام مطابقۀ زبان لری ایفا میکنند، ذکر آنها در جدول زیر حائز اهمیت است.
جدول 2. پسوندهای مطابقۀ فاعلی و پیبستهای مطابقۀ مفعولی در لری خرمآبادی
تکواژهای دستوری مطابقۀ فاعلی و مفعولی |
شخص
شمار |
اول |
دوم |
سوم |
||||
پسوند |
مفرد |
-əm ~ -m |
i- |
-a ~ -Ø |
||||
جمع |
-im ~ -m |
-id ~ -it ~ -in |
-ən ~ -an ~ -a ~ -n |
|||||
پیبست |
مفرد |
-em |
-ət |
-eʃ |
||||
جمع |
-emo |
-eto |
-eʃo |
|||||
|
|
|
|
|
||||
باتوجهبه بررسی شواهد گویشی در بالا، از آنجاییکه فاعل و عامل بهلحاظ مطابقه بر روی فعل رفتار مشابهی دارند؛ بهصورت پسوند در فعل بازنمایی میشوند و در تقابل با مفعول (که در صورت حضور آوایی در جمله با فعل مطابقه نمیکند و در صورت نبود آوایی در قالب پیبست ضمیری، در فعل بازنمایی میشود) هستند، میتوان چنین نتیجه گرفت که فرایند مطابقه در زبان مذکور در ستاک حال و گذشته از الگوی فاعلی ـ مفعولی تبعیت میکند.
قابل توجه است که در لری مطابقۀ فاعل و عامل و در برخی موارد مفعول، با فعل ـ که توسط نشانگرهای مطابقۀ فاعلی و مفعولی بر روی فعل بازنمایی میشود ـ حاکی از الگوی مطابقۀ قوی در این زبان است و بر قول دبیرمقدم[67] (2012: 36) صحه میگذارد که «مشخصۀ مطابقه یک شاخصۀ ردهشناختی بسیار قوی در زبانهای ایرانی است که در ایران تکلم میشوند».
باید خاطرنشان کرد که مطابقۀ فعل با فاعل و عامل توسط پسوند و عدم مطابقۀ فعل با مفعول (یا مطابقه با آن توسط پیبست در صورت عدم حضور آوایی مفعول) در این زبان، تأییدی است بر بررسی هیگ (2018: 78; 2020: 26) مبنی بر اینکه «در زبانهای ایرانی ضمایر واژهبستی فاعلی در طول زمان به نشانگر مطابقه تبدیل شدهاند، اما ضمایر مفعولی واژهبستی به مرحلۀ مطابقه نرسیدهاند». همچنین، این نتیجه همراستا با دیدگاه تالرمن (2011: 185) است، مبنی بر اینکه «در خانوادۀ زبانهای هندواروپایی، مطابقۀ فعل فقط با فاعل رایج است».
4ـ2. سازوکار حالت گروههای اسمی
واژۀ حالت از واژۀ لاتین «casus» اقتباس شده است که خود ترجمۀ قرضی از واژۀ یونانی “p͂tosis” بهمعنای کاهشیافتن است. این مقولۀ تصریفی یکی از مفاهیم حوزۀ روابط دستوری است (Haspelmath, 2009: 505 & 507). در نظام حالت، وابستهها (فاعل و مفعول) برای نشان دادن رابطۀ میان خود با هستۀ (فعل) جمله، نشاندار میشوند (یعنی سازۀ فاعل یا مفعول یا هر دو نشانگر صرفی حالت فاعلی یا مفعولی را دریافت میکنند) (Tallerman, 2011: 177).
باید خاطرنشان کرد که مطالعۀ پژوهشهایی نظیر وولفورد[68] (1997)، هسپلمث (2009) و کامری و پلینسکی (1998) نیز راه را برای شناخت عمیقتر از حوزۀ حالت در راستای انجام بررسیهای دقیقتر هموار میسازد. حال باتوجهبه پیشدرآمدِ بالا از این مقوله، در این زیربخش سازوکار حالت در زبان لری خرمآبادی از منظر ردهشناختی مورد بررسی قرار میگیرد.
دادههای لری بررسیشده در مطالعۀ حاضر نشانگر آن بودند که فاعل (/emɑ/ و peka// در مثالهای (1) و (2)) و عامل (/ono/ و //ali در مثالهای (3) و (4)) با ستاک حال یا گذشته رفتار مشابهی از خود نشان میدهند و فاقد حالتنمای فاعلی هستند. این در حالی است که مفعول (/emɑ/ و keto// در مثالهای (3) و (4)) در تقابل با فاعل و عامل عمل میکند و حالتنمای مفعولی (-a یا -e را که بهلحاظ ساختواژی پیبست است) را بههمراه دارد. برای مثال:
1ـ ما میرویم.
- emɑ mi-ro-im
پ م (1ش ج) ـ رو ـ اخباری ما
2ـ مرد خوابید.
- peka hoft - Ø
(3 شم) ـ خوابید مرد
3ـ آنها ما را میبینند.
- ono emɑ - n - e mi - n - a(n)
پ م (1ش ج) ـ خر ـ اخباری نشانگر مفعولی ـ میانجی ـ ما آنها
4ـ علی کتاب را خرید.
- ali keto - n - a χarri - Ø
(3 ش م) ـ خرید نشانگر مفعولی ـ میانجی ـ کتاب علی
در تکمیل بحث، باید خاطرنشان کرد که در زبان لری، ضمایر منفصل فاعلی و مفعولی یکسان هستند، اما همانند گروههای اسمی تمامعیار هرگاه نقش فاعلی دارند، فاقد نشانگر حالت هستند و هرگاه در نقش مفعول واقع میشوند، پیبست مفعولی بههمراه دارند. در جدول (3) این ضمایر از لری به شاهد آورده شدهاند:
جدول3. ضمایر منفصل در لری خرمآبادی
شخص شمار |
اول |
دوم |
سوم |
مفرد |
mə ~ - ma- |
tü ~ -to - |
o ~ -u- |
جمع |
emɑ - |
mɑəʃ- |
ono- |
آنچه از تحلیل شواهد گویشی پیرامون سازوکار حالت در زبان لری خرمآبادی استنتاج میشود این است که از آنجاییکه در این زبان، فاعل و عامل رفتار مشابهی دارند (حالتنمای فاعلی نمیگیرند و در تقابل با سازۀ مفعول هستند که همیشه نشانگر حالت مفعولی (پیبستهای -e یا -a) را با خود همراه دارد)، این زبان از نظام حالتنمایی فاعلی ـ مفعولی تبعیت میکند.
بهجهت اهمیت ردهشناختی ساحت مطابقه و حالت در زبانها، الگوی بهدستآمده از بررسی سازوکار این دو مقوله در زبان لری خرمآبادی بهاختصار در جدول (4) آورده شده است:
جدول 4. الگوی مطابقه و حالت در زبان لری خرمآبادی
مطابقه و حالت در زبان لری خرمآبادی |
||||
سازوکار |
مطابقه |
فاعل مطابقۀ فاعلی |
الگو |
فاعلی ـ مفعولی |
عامل مطابقۀ فاعلی |
||||
مفعول بدون مطابقه/ مطابقۀ غیر فاعلی |
||||
حالتنمایی |
فاعل بدون حالتنمای فاعلی |
فاعلی ـ مفعولی |
||
عامل بدون حالتنمای فاعلی |
||||
مفعول حالتنمای مفعولی |
- بحث و نتیجهگیری
در مقالۀ حاضر با هدف ثبت و حفظ گویشها و زبانهای ایرانی، سازوکار حالتدهی و مطابقه بهعنوان دو پدیدۀ مهم صرفی مرتبط با ردهشناسی انطباق در زبان لری خرمآبادی مورد مطالعه قرار گرفتند. بررسی شواهد متعدد گویشی از یکسو، حاکی از رفتار همسان فاعل و عامل و از سوی دیگر، نشانگر در تقابلبودن رفتار آنها با مفعول است. این شواهد الگوی فاعلی ـ مفعولی را برای مطابقه و حالتنمایی در زبان مذکور رقم میزنند. ازاینرو، باتوجهبه اینکه مقولات حالت و مطابقه از ارکان اصلی انطباق صرفی بهشمار میآیند، این نتیجه حاصل میشود که انطباق صرفی در زبان لری خرمآبادی بهطور یکدست از الگوی فاعلی ـ مفعولی تبعیت میکند. شکل (1) نمایی از ساحت انطباق صرفی و الگوی حاکم بر آن را نمایش میدهد. دستاورد دیگر حاصل از این پژوهش، تأیید وجود نظام مطابقۀ صرفی قویتر در این زبان در مقایسه با نظام حالت است. این وضعیت بهواسطۀ حضور آوایی نشانگرهای صرفی مطابقۀ فاعلی (پسوند) و در برخی موارد، مفعولی (پیبست جایگاه دوم) همراه فعل و در مقابل، تنها حضور آوایی نشانگر صرفی حالت مفعولی (پیبست وند گروهی) همراه مفعول تأیید میشود.
شکل 1. الگوی انطباق صرفی در زبان لری خرمآبادی
این گفتمان علمی با ذکر دو نکتۀ درخور پژوهش خاتمه مییابد. نخست، علت نزدیکی زبان لری به زبان فارسی است. به نقل از راویلنسون (1362: 155)، علت این نزدیکی میتواند مشتق شدن این دو زبان از زبان مادری مشترک، یعنی فارسی باستان و یا نفوذ و تأثیر فارسی بهعنوان زبان معیار بر این زبان محلی باشد. بررسی این مسأله نیازمند مطالعات درزمانی و همزمانی دقیق است. نکتۀ آخر، پرداختن به مقولۀ انطباق صرفی در بندهای دومفعولی است که از حوصلۀ این بحث خارج است و به پژوهشهای آتی محول گردید.
[5]. morphological alignment
- syntactic alignment
- covariance & matching
- long- distance
- head-marking
- dependent-marking
- Sapir, E.
- 12. Comrie, B.
- 13. Dixon, R.M.W.
- Bickel, B.
[20]. indirect- object
[22] . در این مقاله «فاعل تیرهنشده» فاعل فعل لازم تلقی میشود.
[23] . در این مقاله «عامل» فاعل فعل متعدی تلقی میشود.
[24]. در این مقاله «فاعلِ تیره» عبارتی پوششی است که هر دو فاعل فعل لازم (فاعل) و فاعل فعل متعدی (عامل) را در برمیگیرد.
[28]. کامری (1978) با بررسی زبانهای مورد مطالعۀ خود، ویژگیهایی مطابق با این ردۀ زبانی نیافته و نامی برای آن انتخاب نکرده است، اما دبیرمقدم (1392: 744ـ 747) با مشاهدۀ ویژگیهای این رده در زبان کردی مهابادی، آن را نظام مطابقۀ «مطلق ـ غیرفاعلی ـ غیرفاعلی» نامیده است.
- 3. بر اساس تعریف دبیرمقدم (١٣٨٧) از اصطلاحات زبان، گویش، لهجه و گونه، لری ـ موضوع این پژوهش ـ زبان محسوب میشود.
[30]. Schmitt, R.
[31]. Ravilenson, H.
[32]. Žukovskij, V. A.
[33]. Mann, O.
[34]. Oranskij, I.
[36]. Minoresky, V.
- 6. Croft, W.
- 7. Tallerman, M.
- 8. Haig, G. L. J.
- active
- Haude, K., & Witzlack, A.
- mono transitive
- ditransitive
- argument marking
- argument coding
- Polinsky, M., & Preminger, O.
- symmetric
- 1. morphological ergativity
- morphological accusativity
- Aikhenvald, A.
- cross-referencing
- Corbett, G.
- Evan’s, N.
- Baker, M. C.
- Forker, D.
- 5. enclitic
[58] . مطابقه
[60]. شخص
[61]. جمع
[63]. اول
[64]. مفرد
[65]. پیبست
[66]. دوم