Document Type : Research Paper

Authors

1 MA in General LinguisticsUniversity of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran

2 Assistant Professor of Linguistics, University of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran

Abstract

This research is an attempt to investigate the interactional metadiscourse markers in the inaugural speeches of the U.S. and Russian presidents (from 1991- 2018) within the framework of Hyland’s interpersonal metadiscourse model. The data were collected from the transcription of the speeches of the respective Presidents and quantitative and qualitative methods were used to analyze the collected data. To analyze the data statistically and to calculate and determine the significance of the differences Chi-square test was used. The result of the analysis showed a significant difference in the use of interactional metadiscourse markers in the inaugural speeches the Presidents of the two countries. With a closer analysis, this point also was made clear that there was a significant difference in the use of boosters and hedges. Also, statistical calculations showed that there is a significant difference in using engagement markers; this significant difference was seen especially in the use of self-mention markers.
.

Keywords

1. مقدمه

در دهه‌های اخیر علوم اجتماعی تحت تأثیر تحول گفتمانی قرار گرفته است و به طرز قابل‌توجهی به نقشی که زبان در مسائل اطراف ما بر عهده دارد و به طریقی ما را احاطه کرده، توجه نشان داده است. این علاقه‌مندی و توجه با توسعه و پیشرفت‌هایی در نظریه‌ها و روش‌هایی که برای مطالعۀ استفاده از زبان و نقش آن در جامعه‌ی انسانی صورت گرفته، همراه شده است (Bathia, Flowerdew, & Jones, 2008).

نوع و چگونگی استفاده از کلمات در متون مختلف در این تحول گفتمانی بسیار مهم تلقی می‌شود. به‌کارگیری عباراتی که می‌توانند واکنش‌های مختلفی را در مخاطب برانگیزند، مورد توجه افرادی قرار گرفته است که در تجمع‌ها و گردهمایی‌های بزرگ سخنرانی ایراد می‌کنند. متن این سخنرانی‌ها که با توجه به بافت موقعیتی تهیه و تنظیم شده است، همیشه مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و دیگر جنبه‌هایی را که فرد سخنران با مخاطب در آن اشتراک دارد، در بر می‌گیرد. با قطعیت می­توان گفت که هر رئیس­جمهوری در سخنرانی خود اکثریت افراد جامعه را مخاطب در نظر می­گیرد. پس، این افراد باید به‌گونه‌ای کاملاً حساب‌شده در تجمع‌ها سخن بگویند و جنبه‌های مختلف زبانی را مورد توجه قرار دهند.

به طور معمول هر رهبر سیاسی برای تأثیر داشتن سخنانش از این نشانگرها استفاده می‌کند. این مسأله تنها به رؤسای جمهور و یا سران و مقامات محدود نمی‌شود، تمام مردم در اقشار مختلف از این نشانگرها در تعاملاتی که با دیگر افراد دارند بهره می‌برند. بنابراین، می‌توان گفت این نشانگرها به‌صورت گسترده در تعاملات گفتمانی افراد وجود دارد. از ­آنجا که تعاملات رهبران سیاسی با ملت خود و جذب آن‌ها به سمت‌وسوی سیاست‌هایی که اتخاذ می‌کنند، اهمیت فراوانی دارد، این ایده شکل گرفت تا با مطالعۀ متون سیاسی که در این­­جا سخنرانی‌های تحلیف روسای جمهور آمریکا و روسیه است به چگونگی استفاده از نشانگرهای فراگفتمانی تعاملی توسط آن‌ها پرداخته شود.

توجه به این مسأله و وجود چارچوب برای بررسی ابعاد مختلف عبارات به ‌کاررفته در سخنرانی‌ها و همچنین، اهمیت این موضوع باعث شد تا با استفاده از مدل فراگفتمانی[1] هایلند[2](2005) سخنان مقامات سیاسی بلندمرتبه مورد بررسی قرار داده شود که می‌تواند کمک بسیار زیادی به درک متقابل افراد از یکدیگر کند و زوایای پنهان سخنان سیاستمداران را که در این پژوهش به آن پرداخته ‌شده است، آشکار نماید. سوالاتی که این پژوهش در صدد پاسخ­گویی است عبارتند از: 1ـ روسای جمهور در متن سخنرانی‌های خود از کدام نشانگرهای فراگفتمانی تعاملی[3] بیشتر استفاده کرده‌اند؟ 2ـ آیا تفاوت معناداری در استفاده از نشانگرهای فراگفتمانی تعاملیِ به‌کارگرفته‌شده وجود دارد؟

در ادامه به ترتیب، به روش پژوهش، مبانی نظری، پیشینۀ پژوهش، و یافته­های پژوهش می­پردازیم. بخش پایانی پژوهش نیز به نتیجه‌گیری و بحث اختصاص دارد.

  1. پیشینۀ پژوهش

عبدی و محمدی (1392) میزان تأثیر وجود راهبردهای فراگفتمان را در متون انگلیسی بر درک مطلب خواندن دانش­آموزان دبیرستانی بررسی کرده‌اند. در این مطالعه، اثر آگاهی از وجود شاخص‌های فراگفتمان بر درک مطلب دانش­آموزان نیز بررسی شده است. نتایج حاصل از تحلیل واریانس نشانگر عملکرد بهتر دانش‌آموزان در متن دارای فراگفتمان بود. علاوه بر این، نتایج مقایسۀ گروه‌ها با آگاهی بالا و پایین از فراگفتمان، نشان داد: گروه دارای آگاهی بالا به‌طور معنا­داری عملکرد بهتری در آزمون درک مطلب داشتند.

ژانگ[4] و همکاران (2017) در تحقیق خود به مطالعۀ الگوها و تنوع آمار ثبت‌شدۀ نشانگرهای فراگفتمانی در زبان گفتاری پرداختند. تحقیق آن‌ها تحلیلی جامع از فراگفتمان در گفتمان گفتاری بود. تجزیه ‌و تحلیل‌های کمی و کیفی این جنبه‌ها نشان داد که تنوع فراگفتمانی بسیاری در گفتارهای مورد بررسی وجود دارد. مکالمه‌ها بیشتر از تک‌گویی‌ها و گفتمان سازمانی بیش از گفتمان خردمندانه با نشانگرهای فراگفتمان عجین شده و بر تعاملات تأکید بیشتر داشته و همچنین به دنبال همکاری بیشتری بین افراد است.

ژوزف و کاسال[5] (2014) استفاده از نشانگرهای فرا­گفتمانی را در پایان‌نامه‌های کارشناسی ارشد انگلیسی و اسپانیایی مورد بررسی قرار داد. پیکره‌ای که آن‌ها مورد استفاده قرار دادند، 200 قسمت بحث و نتیجه‌گیری بود. در این 200 نمونه، 100 نمونه توسط دانشجویان اسپانیایی و 100 نمونۀ دیگر توسط دانشجویان انگلیسی نوشته شده بود. نتایج نشان داد که تفاوت معنا‌داری در استفاده از نشانگرهای فراگفتمانی در دو زبان انگلیسی و اسپانیایی وجود دارد.

در مطالعۀ دیگری، زارعی و منصوری (2011) استفاده از نشانگرهای فراگفتمانی را در دو رشتۀ زبان‌شناسی و مهندسی کامپیوتر به دو زبان فارسی و انگلیسی مورد بررسی قرار دادند. تحلیل داده‌ها نشان داد که منابع فراگفتمانی در دو زبان به‌گونه‌ای متفاوت استفاده شده‌اند. تجزیه ‌و تحلیل انجام‌شده ثابت کرد که پژوهشگران در حوزه­های علوم انسانی بر ویژگی‌های متنی برای کاهش درگیری خواننده تمرکز می‌کنند.

پرورش و نعمتی (2008) تأثیر سطح بسندگی و حضور نشانگرهای فراگفتمانی را در متن‌های فارسی و انگلیسی که توسط زبان­آموزان سطح پایین و سطح بالا نوشته‌ شده بود، مورد بررسی قرار داد. نتایج تحقیق آنان نشان داد که گروه‌های سطح پایین از نشانگرهای فراگفتمانی در متون فارسی انگلیسی بیشتر بهره می‌برند.

کریزمور[6] (1983) نیز پژوهشی را در مورد به‌کارگیری انواع فراگفتمان در متون علوم اجتماعی آکادمیک و غیرآکادمیک انجام داد. او دو نوع فراگفتمان اطلاعاتی و نگرشی را مشخص کرد. وی نتیجه گرفت که نوشته‌های کتاب‌های غیردرسی بیشتر از فراگفتمان اطلاعاتی استفاده کرده‌اند، اما تفاوت زیادی با میزان استفاده ‌شده در کتاب‌های درسی ندارند. کتاب‌های غیردرسی از فراگفتمان نگرشی، دو برابر بیشتر از کتاب‌های درسی استفاده کرده بودند.

  1. مبانی نظری

فراگفتمان به‌عنوان یک اصطلاح جدید اولین بار توسط زلیگ هریس[7] در سال 1959 ابداع شد و بعداً توسط میر[8] (1975)، ویلیامز[9] (1981)، ونده کاپل[10] (1985)، بیوویس[11] (1989)، اینتاراپراوات[12] و استفنسن[13] (1995) و هایلند (2005) به شکل کامل توضیح داده شد. فراگفتمان در طول حضورش در عرصۀ پژوهشی اغلب به مفهومی مبهم اشاره داشته است (Crismore, et al., 1993; Hyland, 2005). این ابهام به وضوح بیان می‌دارد که یافتن معنای واحد و توافق یافته‌ی اصطلاح فراگفتمان دشوار است، شاید این امر دلیلی باشد بر این موضوع که چرا در ادبیات فراگفتمان، تعاریف متعددی برای این اصطلاح وجود دارد (Rasti, 2011). عبدی[14] (2009) نیز اعتقاد دارد با اینکه مطالعات زیادی در مورد موضوع فراگفتمان انجام ‌شده است، اما در تعریف حدود آن اتفاق‌نظری وجود ندارد. سویلز[15] (1990) معتقد است درحالی‌که پذیرش اصل این ایده منطقی است، اما تعریف حدود آن مشکل است. در ادبیات فراگفتمان طبقه‌بندی‌های زیادی وجود دارد (Crismore, 1989; Vande Kopple, 1985, 2002; Hyland, 1998, 2005; Adel, 2006) که بیشتر آن‌ها با توجه به مدل سه‌گانه‌ی کارکردهای زبان هلیدی[16] (1994)، که شامل کارکردهای اندیشگانی[17]، متنی[18] و بینافردی[19] هستند، ارائه شده‌اند. عناصر گزاره‌ای مربوط به محتوای زبان و نقش آن به‌ عنوان ابزاری برای بیان تجارب ما از دنیای درون و بیرون هستند. عناصر متنی، در ساختن متن نقشی را ایفا می­کنند که با جنبۀ علمی زبان در ارتباط است و جدا از دسته­ای کلمات و عبارات متفرقه است. در حقیقت، این عناصر به ‌عنوان ابزارهای بلاغی هستند که در چگونگی ربط دادن مطالب محتوای یک متن و نحوۀ ارائۀ مفهوم خاص آن به نویسنده کمک می‌کنند. عناصر بینافردی از یک سو، به ‌عنوان رابط بین شخصیت و احساسات درونی ما و از سوی دیگر، کنش‌ها و تعاملات اجتماعی افراد دارای موقعیت‌های اجتماعی مختلف­اند (علوی و عبدالله زاده، 1382).

فراگفتمان به‌طور اختصاصی، نمایانگر ایده‌ای است که می‌گوید ارتباط چیزی بیشتر از تبادل اطلاعات، کالا یا خدمات است. این مهم شامل شخصیت، نگرش و فرضیات اشخاصی می‌شود که با یکدیگر در ارتباط هستند. هر مقالۀ تحقیقی، کتاب، مقالۀ دانشجویی، طرح پیشنهادی، کلاس زبان و ارائه‌های کنفرانسی زمانی می‌تواند کاملاً موفق باشد که گوینده‌ها یا نویسنده‌ها از ابزارهای فراگفتمانی به‌صورت مناسب برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود استفاده نمایند، این همان اهمیت فراگفتمان است (Hyland, 2005).

3ـ1. نظریۀ هایلند

یکی از جامع‌ترین مطالعات در زمینۀ فراگفتمان، توسط هایلند (2005) انجام شده است که بخش وسیعی از نشانگرها را در یک مدل جامع تبیین کرده است. به همین دلیل از این مدل در پژوهش پیش رو بهره گرفته است. است. مُدلی که توسط هایلند در سال 2005 برای تجزیه‌ و تحلیل متن پیشنهاد شده، دو گروه اصلی را به نام‌های «راهنمایی[20]» و «تعاملی[21]» در برمی‌گیرد.

دو ویژگی تعریف‌شدۀ ارتباطی در فراگفتمان عبارتنداز نشانگرهای راهنمایی و نشانگرهای تعاملی. راهنمایی‌ها برای سازمان‌دهی اطلاعات گزاره‌ای استفاده می‌شوند. این نشانگرها تلاش سخنران برای سازمان‌دهی استدلال‌ها در متن را نشان می‌دهند به‌طوری‌که درک خواننده از محتوای متن را برآورده می‌کنند. علاوه بر این، این نشانگرها خواننده را به سمت اهداف موردنظر سخنران هدایت می‌کنند (Hyland, 2005). نشانگرهای تعاملی مخاطب را با جلب­کردن نظر آنها به دیدگاه سخنرانان و اطلاعاتی که ارائه می‌دهند، در گفتمان دخیل و سهیم می‌کند (Hyland, 2005). بنابراین، نشانگرها می‌توانند به دو گروه راهنمایی و تعاملی تقسیم شوند که به‌صورت جداگانه به بحث در مورد آن‌ها می‌پردازیم.

جدول 1. طبقه‌بندی نشانگرهای فراگفتمان ‌هایلند (2005)

نشانه

کاربرد

مثال

راهنمایی

راهنمایی خواننده در خواندن متن

 

گذارها[22]

جملات را به هم ربط می‌دهند.

بنابراین، بعلاوه،...

چارچوب سازها[23]

به مراحل، سکانس‌ها و افعال گفتمانی اشاره می‌کنند.

درنهایت، درنتیجه،...

ارجاع‌های درون‌متنی[24]

 

به اطلاعات ارائه‌شده در قسمت‌های دیگر نوشته‌شده یا گفته‌شده اشاره می‌کنند.

در بخش 2، با توجه به جدول 3

استنادها[25]

به اطلاعات ارائه‌شده در متون دیگر اشاره می‌کنند.

به گفته، طبق نظر، ...

ابهام‌زداها[26]

توضیح بیشتری ارائه می‌دهند.

یعنی، به‌عبارت‌دیگر، ...

تعاملی

درگیر نمودن خواننده یا شنونده

 

عبارات احتیاطی[27]

 

از تعهد نویسنده یا گوینده جلوگیری می‌کنند و راه را برای گفتگوی آزاد باز می‌گذارند

شاید، به نظر می‌رسد، ممکن است، ...

تأکیدها[28]

بیان‌کننده‌ی تأکید هستند و راه را به روی گفتگوی باز می‌بندند.

بی‌تردید، قطعاً، ...

نگرش‌ها[29]

 

نگرش و نظر نویسنده یا گوینده را بیان می‌کنند.

متأسفانه، خوشبختانه، ...

خود اظهارها[30]

 

مستقیماً به نویسنده یا گوینده اشاره می‌کنند.

من، ما، ...

3ـ1ـ1. نشانگرهای راهنمایی

نشانگرهای راهنمایی به راهنمایی کردن خواننده از طریق متن کمک می‌کند و شامل پنج نوع است: گذارها، چارچوب­سازها، ارجاع‌های درون‌متنی، استنادها و ابهام‌زداها. این نشانگرها ویژگی‌هایی به‌حساب می‌آیند که رابطۀ بین خواننده و نویسنده را مشخص می‌کنند و اطلاعات را به‌گونه‌ای در اختیار می‌گذارند که مخاطب علاوه بر انسجام موجود در متن، آن را قابل‌فهم نیز بیابد. این نشانگرها بستگی به شناخت نویسنده از خواننده‌اش دارند و فقط ابزاری برای سازمان‌دهی متن نیستند. پنج نوع نشانگر راهنمایی را می‌توان به‌صورت زیر تعریف کرد:

گذارها روابط بین بندها را بیان می‌کنند؛

چارچوب‌سازها به فعالیت‌ها، توالی‌ها و مراحل گفتمانی ارجاع می‌دهند؛

ارجاع‌های درون‌متنی به اطلاعات موجود در دیگر قسمت‌های متن ارجاع می‌دهند؛

 استنادها به اطلاعات موجود در متون دیگر ارجاع می‌دهند؛ و ابهام‌زداها کار روشن کردن معانی مبهم را بر عهده دارند.

3ـ1ـ2. نشانگرهای تعاملی

این نشانگرها خواننده را در متن درگیر می‌کنند که شامل پنج نوع است: عبارات احتیاطی، تأکیدها، نگرش‌ها، خوداظهارها و درگیرسازها. این نوع از نشانگرها نظرات و چشم‌اندازهایی را که نویسنده می‌خواهد به آن برسد، به ‌وسیلۀ اطلاعات و خود خوانندگان در اختیار می‌گذارد. آنها تمهیداتی هستند که خواننده را درگیر می‌کنند و آنان را به سمت فرصت‌های ایجاد گفتمان سوق می‌دهند. پنج نوع نشانگر تعاملی را می‌توان به ‌صورت زیر تعریف کرد:

 عبارات احتیاطی هیچ‌گونه نظر قطعی را ارائه نمی‌دهند و به اصطلاح تفسیر آنچه را گفته شده است باز می‌گذارند؛

تأکیدها بر گفته‌ها به‌صورت مشخص تحکم داشته و جایی برای وارد کردن هرگونه شکی باقی نمی‌گذارند؛

نگرش‌ها، نظر خود نویسنده را در مورد اطلاعات داده ‌شده بیان می‌کنند؛

خوداظهارها به خود نویسنده ارجاع می‌دهند؛

درگیرسازها روابط بین نویسنده و خواننده را ایجاد می‌کنند.

اگرچه هر دو نوع از نشان­گرهای فراگفتمانی را در این جا بسط و شرح دادیم، اما همان­طور که از عنوان پژوهش برمی‌آید، تنها به مطالعۀ نشان­گرهای فراگفتمانی تعاملی خواهیم پرداخت.

  1. روش پژوهش

با­توجه به سؤالات مطرح‌شده در این پژوهش در مورد تفاوت استفاده از نشانگرهای فراگفتمانی تعاملی در سخنرانی‌های تحلیف رؤسای جمهور ایالات‌متحده و روسیه از دهۀ 1990 میلادی تاکنون، نظر به این‌که کشور روسیه از سال 1991 اولین رئیس‌جمهور خود را در نظام جدیدش معرفی کرد، تعداد شش سخنرانی از رؤسای جمهور مختلف مورد بررسی قرار گرفت. سخنرانی‌های تحلیف روسای جمهور روسیه که در این پژوهش از آن استفاده شده است توسط بوریس یلتسین[31]، ولادیمیر پوتین[32] و دمیتری مدودف[33] و سخنرانی‌های تحلیف ایالات متحده توسط بیل کلینتون[34]، جورج بوش[35]، باراک اوباما[36] و دونالد ترامپ[37] ایراد شده است.

به‌منظور یافتن نشانگرهای مختلف فهرستی از عبارات به‌ عنوان راهنما تهیه شد و با توجه به این فهرست، عبارت‌های مورد بررسی به ‌صورت دستی از بین متون استخراج و بررسی شده است.

با توجه به این‌که پژوهش حاضر پژوهشی کمی و کیفی است، به ‌منظور تجزیه‌ و تحلیل داده‌های آن، پس از شناسایی نشانگرها، از آمار توصیفی (جدول فراوانی) و آمار استنباطی (آزمون خی دو) به‌عنوان آزمون آماری مناسب برای بررسی و تعیین میزان تفاوت‌ها در به‌کارگیری نشانگرها در سخنرانی‌های تحلیف، استفاده شد.

  1. یافته­های پژوهش

این بخش متشکل از نه زیربخش است که به تفکیک و جزءبه‌جزء آمار خام را به‌صورت جدول ارائه داده و در انتها، با ارائۀ توضیحات و اعداد به بیان معنادار بودن یا نبودن تفاوت‌ها می‌پردازد. لازم به ذکر است در این بخش فقط به ارائۀ آمارها پرداخته ‌شده و تحلیل داده‌ها در فصل انتهایی یعنی نتیجه‌گیری و بحث صورت خواهد گرفت.

5ـ1. نشانگرهای فراگفتمانی تعاملی (ایالات‌متحده)

نتیجۀ آزمون خی دو (با درجۀ آزادی 7 و سطح معنا‌داری 05/0) 2/93 است. با این وصف، عدد به‌دست‌آمده از میزان تعیین‌شده در جدول معنا‌داری (07/14) بیشتر است و این بدان معناست که تفاوت در استفاده از انواع نشانگرهای تعاملی توسط رؤسای جمهور ایالات‌متحده در طول شش دوره معنا‌دار است.

جدول 2. توزیع و فراوانی نشانگرهای فراگفتمانی تعاملی (ایالات‌متحده)

نشانگرها

فراوانی

احتیاطی‌ها

69

تأکیدها

157

نگرش‌ها

13

خود اظهارها

49

درگیر سازها

944

5ـ2. نشانگرهای فراگفتمانی تعاملی (روسیه)

نتیجۀ آزمون خی دو (با درجۀ آزادی 7 و سطح معنا‌داری 05/0) 89/95 است. با این وصف، عدد به‌دست‌آمده از میزان تعیین‌شده در جدول معنا‌داری (07/14) بیشتر است و این بدان معناست که تفاوت در استفاده از انواع نشانگرهای تعاملی توسط رؤسای جمهور روسیه در طول شش دوره معنا‌دار است.

جدول 3. توزیع و فراوانی نشانگرهای فراگفتمانی تعاملی (روسیه)

نشانگرها

فراوانی

احتیاطی‌ها

28

تأکیدها

74

نگرش‌ها

3

خود اظهارها

105

درگیر سازها

259

5ـ3. نشانگرهای احتیاطی و تأکیدی (ایالات‌متحده)

نتیجۀ آزمون خی دو (با درجۀ آزادی 3 و سطح معنا‌داری 05/0) 26/34 است. با این وصف، عدد به‌دست‌آمده از میزان تعیین‌شده در جدول معنا‌داری (82/7) بیشتر است و این بدان معناست که تفاوت در استفاده از نشانگرهای احتیاطی و تأکیدی توسط رؤسای جمهور ایالات‌متحده در طول شش دوره معنا‌دار است.

جدول 4. توزیع و فراوانی نشانگرهای احتیاطی و تأکیدی (ایالات‌متحده)

احتیاطی‌ها

69

تأکیدی‌ها

157

5ـ4. نشانگرهای احتیاطی و تأکیدی (روسیه)

نتیجۀ آزمون خی دو (با درجۀ آزادی 3 و سطح معنا‌داری 05/0) 74/20 است. با این وصف، عدد به‌دست‌آمده از میزان تعیین‌شده در جدول معنا‌داری (82/7) بیشتر است و این بدان معناست که تفاوت در استفاده از نشانگرهای احتیاطی و تأکیدی توسط رؤسای جمهور روسیه در طول شش دوره معنا‌دار است.

جدول 5. توزیع و فراوانی نشانگرهای احتیاطی و تأکیدی (روسیه)

احتیاطی‌ها

28

تأکیدی‌ها

74

5ـ5. نشانگرهای درگیرساز و خوداظهاری (ایالات‌متحده)

نتیجۀ آزمون خی دو (با درجۀ آزادی 3 و سطح معنا‌داری 05/0) 66/806 است. با این وصف، عدد به‌دست‌آمده از میزان تعیین‌شده در جدول معنا‌داری (82/7) بیشتر است و این بدان معناست که تفاوت در استفاده از نشانگرهای خوداظهاری و درگیرساز توسط رؤسای جمهور ایالات‌متحده در طول شش دوره معنا‌دار است.

جدول 6. توزیع و فراوانی نشانگرهای درگیرساز و خوداظهاری (ایالات‌متحده)

درگیرسازها

944

خوداظهارها

49

5ـ6. نشانگرهای درگیرساز و خوداظهاری (روسیه)

نتیجۀ آزمون خی دو (با درجۀ آزادی 3 و سطح معنا‌داری 05/0) 14/65 است. با این وصف، عدد به‌دست‌آمده از میزان تعیین‌شده در جدول معنا‌داری (82/7) بیشتر است و این بدان معناست که تفاوت در استفاده از نشانگرهای خوداظهاری و درگیرساز توسط رؤسای جمهور روسیه در طول شش دوره معنا‌دار است.

جدول 7. توزیع و فراوانی نشانگرهای درگیرساز و خوداظهاری (روسیه)

درگیرسازها

259

خوداظهارها

105

5ـ7. نشانگرهای فراگفتمانی درگیرساز (ایالات‌متحده و روسیه)

نتیجۀ آزمون خی دو (با درجۀ آزادی 3 و سطح معنا‌داری 05/0) 02/390 است. با این وصف، عدد به‌دست‌آمده از میزان تعیین‌شده در جدول معنا‌داری (82/7) بیشتر است و این بدان معناست که تفاوت در استفاده از نشانگرهای درگیرساز بین رؤسای جمهور ایالات‌متحده و روسیه در طول شش دوره معنا‌دار است.

جدول 8. توزیع و فراوانی نشانگرهای درگیرساز (ایالات‌متحده و روسیه)

ایالات‌متحده

944

روسیه

259

5ـ8. نشانگرهای خوداظهاری (ایالات‌متحده و روسیه)

نتیجۀ آزمون خی دو (با درجۀ آزادی 3 و سطح معنا‌داری 05/0) 36/20 است. با این وصف، عدد به‌دست‌آمده از میزان تعیین‌شده در جدول معنا‌داری (82/7) بیشتر است و این بدان معناست که تفاوت در استفاده از نشانگرهای خوداظهاری بین رؤسای جمهور ایالات‌متحده و روسیه در طول شش دوره معنا‌دار است.

جدول 9. توزیع و فراوانی نشانگرهای خوداظهاری (ایالات‌متحده و روسیه)

ایالات‌متحده

49

روسیه

105

  1. بحث و نتیجه‌گیری

همانطور که در داده‌های آماری نشان داده شد، هر کدام از نشانگرها بسامدهای مختلفی را به خود اختصاص داده‌اند که در این بخش، هرکدام از آن‌ها را با ارائۀ مثال‌هایی که از داخل متون سخنرانی‌ها انتخاب شده است، مورد بررسی قرار داده‌ایم (برای جلوگیری از اطالۀ کلام از تعریف مجدد نشانگرها خودداری شده است). به طور کلّی همانطور که در آمارها گزارش داده شد، این نشانگرهای درگیرساز بوده که توسط رؤسای جمهور ایالات‌متحده و روسیه به طور گسترده‌ای، نسبت به دیگر نشانگرهای تعاملی مورد استفاده قرار گرفته است. این در حالی است که از ابرازنظرهای شخصی که نشانگرهای نگرشی نمایانگر آن‌هاست، به شدت اجتناب شده است.

با تمرکز بر نشانگرهای احتیاطی و تأکیدی درمی­یابیم که در متون سخنرانی رؤسای جمهور هر دو کشور از نشانگرهای تأکیدی نسبت به نشانگرهای احتیاطی به طور معناداری بیشتر استفاده شده؛ یعنی آن‌ها تمایل بیشتری برای تحکّمی صحبت کردن داشته‌اند.

با مقایسۀ نشانگرهای درگیرساز و خوداظهاری، این موضوع به صورت کامل مشخص می‌شود که رؤسای جمهور هر دو کشور به صورت معناداری از درگیرسازها، نسبت به خوداظهارها، بیشتر استفاده کرده‌اند و سعی بر این داشته‌اند تا پلی ارتباطی میان خود و مخاطب، با استفادۀ هر چه بیشتر از این نوع نشانگرها، برقرار کنند. مثالهایی از نشانگرهای درگیرساز و خوداظهاری در ادامه آورده شده است.

با نگاهی دقیق‌تر بر نشانگرهای درگیرساز، و مقایسۀ دو کشور با یکدیگر مشخص شد که رؤسای جمهور ایالات‌متحده در متون سخنرانی‌هایشان حدود چهاربرابر بیشتر از همتایان روس خود از این نوع نشانگر استفاده کرده‌اند.

در ادامه برای روشن‌تر شدن مفهوم و به چگونگی به کارگیری نشانگرهای تعاملی مختلف، مثال‌هایی آورده شده است.

تأکیدی­ها:

- Together, we resolved that a great nation must care for the vulnerable, and protect its people from life’s worst hazards and misfortune (Obama, 2012).

- I would like to assure all citizens of the country today, that I will work as hard power as the President and as a person, for whom Russian - is the native house, native land (Medvedev, 2008).

- Today is a truly historic day (Putin, 2000).

- There is so much to be done enough, indeed, for millions of others who are still young in spirit to give of themselves in service, too (Clinton, 1992).

احتیاطی‌ها:

- While many of our citizens prosper, others doubt the promise, even the justice, of our own country (Bush, 2000).

- His presidency ensured that our country could keep developing with continuity and stability, and gave new impetus to modernization in all spheres of life (Putin, 2012).

- Time and again these men and women struggled and sacrificed and worked till their hands were raw so that we might live a better life.  (Obama, 2008).                    

درگیرسازها:

- That all changes – starting right here, and right now, because this moment is your moment: it belongs to you (Trump, 2016).

- We recall that what binds this nation together is not the colors of our skin or the tenets of our faith or the origins of our names (Obama, 2008).

-  The last four years were not easy years for us all (Putin, 2004).

- The objectives we face and the decisions we will be called upon to take are without exaggeration historic in their scale (Putin, 2018).

خوداظهارها:

- I am aware of my great responsibility before our country (Putin, 2012).

- It is this job that I view as my paramount duty as president (Putin, 2000).

- Some, I know, have questioned the global appeal of liberty, though this time in history, four decades defined by the swiftest advance of freedom ever seen, is an odd time for doubt (Bush, 2004).

- I ask the Congress to join with me (Clinton, 1992).

نگرش‌ها:

- America's influence is not unlimited, but fortunately for the oppressed, America's influence is considerable and we will use it confidently in freedom's cause (Bush, 2004).

- Peaceful succession of power is the most important element of political stability, stability which we all were dreaming about, seeking and working for (Putin, 2000).

- We will be protected by the great men and women of our military and law enforcement and, most importantly, we are protected by God (Trump, 2016).

- Unfortunately, we realized later than other civilized nations that a state is strong through the prosperity of its citizens (Yeltsin, 1991).

 

 

[1]. metadiscursive model

[2]. Hyland, K.

[3]. interactional metadiscourse markers

[4]. Zhang, M.

[5]. Joseph, L., & Casal, E.

[6]. Crismore, A.

[7]. Zellig Harris

[8]. Meyer, F.

[9]. Williams, J.

[10]. Vande Kopple, J.

[11]. Beauvais, J.

[12]. Intaraprawat, P.

[13]. Steffensen, M.

[14]. Abdi, R.

[15]. Swales, J.

[16]. Halliday, K.

[17]. ideational

[18]. textual

[19]. interpersonal

[20]. interactive

[21]. interactional

[22]. transitions

[23]. frame Markers

[24]. endophoric Markers

[25]. evidentials

[26]. code Glosses

[27]. hedges

[28]. boosters

[29]. attitude markers

[30]. self-mentions

[31]. Burris Yeltsin

[32]. Vladimir Putin

[33]. Dmitry Medvedev

[34]. Bill Clinton

[35]. Gorge Bush

[36]. Barak Obama

[37]. Donald Trump

Abdi, R. (2009). Projecting cultural identity through metadiscourse making; a comparison of Persian and English research articles. Journal of English Language Teaching and Learning, 212, 16-25.
Abdi, R., Mohammadi, Sh. (2013). The effect of metadiscourse markers presence on high school EFL learners reading comprehension. Journal of School Psychology and Institutions, 2, 93-10. [In Persian]
Alavi, M., & Abdollahzade, E. (2003). Using textual metadiscourse in TEFL articles by Iranian authors. Studies of Foreign Languages,15, 86-95. [In Persian]
Ädel, A. (2006). Metadiscourse in L1 and L2 English. Philadelphia: Joh Benjamins.
Bhatia, V, K., Flowerdew, J., & Jones, R, H. (2008). Advances in Discourse Studies. London and New York: Routledge.
Beauvais, P. J. (1989). A speech act rheory of metadiscourse. Written Communication, 6 (1), 11-30.
Crismore, A. (1983). Metadiscourse: What it is and How it is Used in School and Non-school Social Science Texts. Urbana: Illinois University, Center for the Study of Reading.
Crismore, A. (1989). Talking with Readers: Metadiscourse as Rhetorical Act. New York: Peter Lang Publishers.
Crismore, A., Markkanen, R., & Steffensen, M. (1993). Metadiscourse in persuasive writing: A Study of texts written by American and Finnish university students. Written Communication, 10, 3971.
Halliday, M. A. K. (1994). An Introduction to Functional Grammar (2nd ed.). London: Edward Arnold.
Harris, Z. (1959). Linguistic transformations for information retrieval. Papers in Structural and Transformational Linguistics. Dordrecht: D. Reidel, 1970 (original work published 1959).
Hyland, K. (1998). Boosting, hedging and negotiation of academic knowledge. Interdisciplinary Journal for the Study of Discourse, 18, pp. 349-382.
Hyland, K. (2005). Metadiscourse: Exploring Interaction in Writing. London: Continuum.
Hyland, K. (2005). Stance and engagement: A model of interaction in academic discourse. Discourse studies, 7, 173-192.
Intaraprawat, P., & Steffensen, M. (1995). The use of metadiscourse in good and poor ESL essays. Journal of Second Language Writing, 4(3), 263-272.
Joseph, J. L., & Casal, J. E. (2014). Metadiscourse in results and discussion chapters: a cross linguistic analysis of English and Spanish thesis writers in engineering system. Elsevier Science, 7, 39-54.
Kopple, V. (1985). Some exploratory discourse on metadiscourse. College Composition and Communication, 36, 82-93.
Meyer, B. J. F. (1975). The Organization of Prose and its Effects on Memory. Amsterdam: North-Holland.
Parvaresh, V., & Nemati, M. (2008). Metadiscourse and reading comprehension: the effects of language and proficiency. Electronic Journal of Foreign Language Teaching, 5, 220-239.
Rasti, I. (2011). Involving the Reader in the Text: Engagement Markers in Native and Non-native Student Argumentative Essays. Ph.D. Thesis. University of Liverpool.
Swales, J. (1990). Genre analysis. English in Academic and Research Settings. Cambridge: University Press.
Vande Kopple, W. J. (2002). Metadiscourse, discourse, and issues in composition and rhetoric. In F. Bar-ton and C. Stygall (Eds.), Discourse studies in composition, (pp. 91-113). Cresskill, NJ: Hampton Press
Williams, J. (1981). Style: Ten Lessons in Clarity and Grace. Boston Sox Foresman.
Zarei, G. R., & Mansoori, S. (2011). A contrastive study on metadiscourse elements used in humanities vs. non-humanities across Persian and English. English Language Teaching, 4, 42-50.
Zhang, M., Sun, W., Peng, H., Gan, Q., & Yu, B. (2017). A multidimensional analysis of metadiscourse markers across spoken registers. Journal of Pragmatics, 117, 101-6.