Document Type : Research Paper

Authors

1 Ph.D. of Linguistics, Institute for Humanities and Cultural Studies, Tehran, Iran.

2 Professor of Linguistics, Institute for Humanities and Cultural Studies, Tehran, Iran

3 Associate Professor of Linguistics, Institute for Humanities and Cultural Studies, Tehran, Iran

4 Assistant Professor of Linguistics, Institute for Humanities and Cultural Studies, Tehran, Iran

Abstract

Vocabulary differences between languages indicate differences in the cultures associated with each language. Polysemous words in any culture can be an expression of such lexical differences in a language. In cognitive semantics, there are different approaches to the polysemous phenomenon in language; The theory of Frame semantics is one of these approaches in cognitive semantics that has looked at the issue of polysemy from the perspective of semantic frames. The revised form of this theory has been realized in FrameNet . Semantic frames are semantic packages and each frame is composed of semantic components called frame elements. Semantic relationships in this network are presented as relationships between semantic frames. In this article, an attempt is made to provide a semantic and corpus-based analysis of the polysemy of the conceptual domain of the verb "Listening" in Persian based on the principles of the FrameNet network in English. Accordingly, the keywords "šeno", " šenid" and "guš" have been studied in the Persian database . Among the concepts found in sentences extracted from the corpus, six semantic frames of Perception_active, Perception_experience, Awareness, Compliance, Seeking and Attention and two "inheritance" Frame to frame relations between "Perception-Active" and "Perception-Experience" Frames and "use" Frame to frame relations between "Attention" and Perception-Active" Frames were extracted. The results of the analysis show that the current approach to the phenomenon of polysemy is an efficient approach to study the meaning of the verb "Listening" in Persian and can provide a picture of Persian language culture in this conceptual area.

Keywords

  1. مقدمه

در زبان‌شناسی شناختی، براساس تجربیات انسان از جهان پیرامون و نحوۀ درک و مفهوم‌سازی تجربیات، زبان تحلیل می‌شود. معناشناسی شناختی یکی از شاخه‌های زبان‌شناسی شناختی است و نظریۀ معناشناسی قالبی[1] (Fillmore, 1982) یکی از نظریه‌های مهم معناشناسی شناختی محسوب می‌شود که براساس معنای دایرة‌المعارفی شکل گرفته است. فیلمور (1982: 111)، برای معرفی دانش پیش‌زمینه‌ای مفاهیم، اصطلاح قالب معنایی را معرفی کرده و معتقد است که یک قالب معنایی نظامی از مفاهیم است و اجزای مرتبط‌به‌هم در این نظام به‌گونه‌ای است که برای درک هرکدام از آنها، ساختار کلی آن نظام باید بررسی شود. در این نظریه، هر واژه تداعی‌گر یک قالب[2] خاص در ذهن است. هر قالب معنایی بازنمودی طرحواره‌ای از موقعیت‌ها و متشکل از نقش‌های مفهومی است. هرکدام از این نقش‌ها، یک جزء قالب[3] نام دارد. اجزای قالب در این نظریه، همان نقش‌های معنایی هستند که در نظریۀ دستور حالت (Fillmore,1968) معرفی شدند ولی در نظریه معناشناسی قالبی، این نقش‌ها گسترده‌تر شدند. واژه‌هایی که تداعی‌کنندۀ یک قالب در ذهن هستند، واحدهای واژگانی[4] نامیده می‌شوند. تفاوت‌های معنایی موجود در قالب‌ها، به‌صورت واحدهای واژگانی متعدد، بازنمود می‌یابند؛ بنابراین، در این نظریه، توصیف یک واحد واژگانی عبارت است از مشخص‌کردن قالب‌های نهفته در پس‌زمینۀ معنایی آن و روش‌هایی که در آن، اجزای قالب حول یک واژه ساماندهی شده‌اند (Johnson et al., 2002; Fillmore et al., 2002).

این نظریه در شبکۀ فریم‌نت در زبان انگلیسی (Baker et al., 1998; Ruppenhofer et al., 2010) تکامل یافت. بسیاری از واژه‌ها بیش از یک مفهوم دارند و به‌عبارتی، چندمعنا هستند و یک ضلع ایجاد ابهام واژگانی را شکل می‌دهند. در شبکۀ فریم‌نت در زبان انگلیسی، که سامانه‌ای رایانشی است، چندمعنایی‌ها در زبان از طریق قالب‌های معنایی و روابط میان‌قالبی بررسی می‌شوند و مفاهیم زبانی در آن، به‌صورت قالب‌هایی مرتبط‌به‌هم، در یک شبکۀ معنایی در هم تنیده‌اند. زبان فارسی مملو از رابطه‌های چندمعنایی است. در یک واژۀ چندمعنا، قالب‌های مختلفی نهفته است و مفاهیم مختلف آن، از طریق رابطۀ میان قالب‌های مرتبط با آن واژه، تبیین می‌شود. هدف این شبکه جمع‌آوری ظرفیت‌های نحوی و معنایی مفاهیم هر واژه از طریق نشانه‌گذاری رایانشی جملات شاهد است (Ruppenhofer et al., 2016: 7).

واژه‌های «شنیدن» و «گوش‌دادن» تقریباً در هر زبانی موجود است و با توجه به پیکره‌های زبانی، می‌توان اطلاعات دقیق‌تری از کاربرد آن در تمام زبان‌ها ارائه کرد؛ لذا مفهوم آن در همۀ زبان‌ها به یک معنا نیست و در برخی مؤلفه‌های معنایی، متفاوت هستند. این تفاوت در مؤلفه منجر به تفاوت معنایی زبان‌ها در یک حوزۀ معنایی می‌شود. در این مقاله، با هدف ارائۀ تحلیلی پیکره‌بنیاد از چندمعنایی افعال «شنیدن» و «گوش‌دادن» در زبان فارسی براساس اصول شبکۀ فریم‌نت در زبان انگلیسی، پرسشی مطرح شد که چگونه می‌توان افعال «شنیدن» و «گوش‌دادن» در زبان فارسی را براساس اصول شبکۀ فریم‌نت، تحلیل کرد.

  1. پیشینۀ پژوهش

شبکۀ فریم‌نت در بسیاری از زبان‌ها، مانند زبان آلمانی (Boas, 2002)، اسپانیولی (Subirats & Petruck, 2003) با 1000 واحد واژگانی، ژاپنی (Ohara et al., 2004)، چینی (You et al., 2007) در حوزه‌های «گردشگری» و «حقوق» با 323 قالب معنایی، 3947 واحد واژگانی و بیش از 18000 جمله، پرتغالی برزیلی (Salomão, 2009) با 32 قالب و 38 واحد واژگانی و پیکره‌ای حدود 104 میلیون واژه، فرانسوی (Schmidt, 2009) در حوزه‌های «ارتباطات فعلی»، «تعاملات تجاری»، «حالات شناختی» و «سببیت» با 105 قالب، 1100 واحد واژگانی، سوئدی (Borin et al., 2010) با 2300 واحد واژگانی در 51 قالب، راه‌اندازی شده‌اند. البته شبکۀ فریم‌نت در زبان‌های کره‌ای، عربی، چینی، عبری و عربی نیز راه‌اندازی شده است لذا همگی در مراحل اولیه هستند. در زبان فارسی نیز تحقیقات بسیاری براساس اطلاعات فریم‌نت در زبان انگلیسی انجام شده است.

قیومی (2009) به‌منظور خودکارکردن برچسب‌زنی نقش‌های معنایی در شبکۀ فریم‌نت، مراحل تعیین قالب‌های معنایی و تعیین نقش‌های معنایی را معرفی کرده است. برای هدف مدنظر، وی روش یادگیری فعال[5] را معرفی کرد. نایب‌لوئی (1393) و نایب‌لوئی و همکاران (1394)، ضمن طراحی شبکۀ فریم‌نت[6] در زبان فارسی، مطالعه‌ای پیکره‌بنیاد در حوزه‌های معنایی «شادی» و «علاقه» در مقولۀ دستوری «صفت» انجام داده‌اند و به 65 قالب معنایی و 340 واحد واژگانی دست یافتند. صفری (1392) به بررسی ساخت‌های موضوعی فعل‌های مرکب پرداخته است. موسوی و همکاران (1394) واژۀ «دیدن» را بررسی کرده‌اند و قالب «ادراکی‌ـ‌دیداری» را عامل ایجاد چندمعنایی فعل «دیدن» می‌دانند. حاجی‌قاسمی و شاملی (1395)، با بررسی فعل «دیدن»، به یک قالب معنایی «دیداری‌ـ‌‌ادراکی» به‌عنوان قالب مرکزی و قالب‌های «باورداشتن»، «شناختن»، «دانستن»، «مشاهده­کردن» و «درک­کردن» دست یافته‌اند. موسوی (1396الف) شبکۀ هم‌نت[7] را به‌منظور تبیین ماهیت باهم‌آیی واژگانی در زبان فارسی براساس اصول شبکۀ فریم‌نت راه‌اندازی کرده و به بررسی واژۀ «دست» در زبان فارسی پرداخته است. موسوی (1396ب) به بررسی فعل‌های «دیدن» و «شنیدن» و موسوی (1396پ) به بررسی قالب «ارائه» در زبان انگلیسی پرداخته است. دلارامی‌فر و همکاران (1396) به روابط معنایی فعل «گرفتن» در سه مفهوم «دریافت‌کردن»، «خریدن» و «درک‌کردن» پرداخته‌اند. رحمتی‌نژاد و صفری (2017) واژه‌های حوزۀ «گردشگری» را بررسی کرده‌اند. اجدادی و رضوی (1397) 14 قالب معنایی را در حوزۀ مفهومی اندام‌واژه‌های بیرونی بررسی کرده‌اند. موسوی و ذبیحی (1398) به بررسی قالب «سرقت» در زبان فارسی پرداخته است. رحمتی‌نژاد و همکاران (1398) با بررسی فعل «گفتن» به 44 قالب معنایی دست یافته است. موسوی و عموزاده (1398) نیز به بررسی باهم‌آیی با واژۀ «دست» پرداخته‌اند.

  1. روش

تحقیق حاضر، پژوهشی تحلیلی‌ـ‌توصیفی است. در ابتدا، چندمعنایی‌های حوزه‌های مفهومی «شنیدن» و «گوش‌دادن» در زبان فارسی در فرهنگ زبان فارسی معین، لغتنامۀ دهخدا، فرهنگ عمید و فرهنگ زبان‌آموز فارسی (عاصی، 1398) بررسی می‌شوند و مفاهیم مختلف این حوزه‌ها استخراج می‌شوند. پس از آن، جملات شاهد، بر مبنای کلیدواژه‌های مذکور در آثار شازده احتجاب، شوهر آهو خانم، غریبه‌ها و پسرک بومی، لولی سرمست، الجزایر و مردان مهاجر، این سه زن، مرقد آقا، سگ و زمستان بلند و قصه‌های بهرنگ، از پیکرۀ دادگان زبان فارسی (عاصی، 1384) استخراج می‌شوند. مفاهیم مستخرج از فرهنگ‌ها در جملات شاهد بررسی می‌شود. معادل انگلیسی مفاهیم مستخرج از فرهنگ‌ها و جملات شاهد در شبکۀ فریم‌نت انگلیسی جستجو می‌شود و قالب‌های معنایی مرتبط بررسی می‌شوند. قالب‌های معنایی در شبکۀ فریم‌نت در زبان انگلیسی، تا حد قابل‌توجهی، مختص زبان خاصی نیست (Ruppenhofer et al., 2016:122)؛ بنابراین، قالب‌های استخراج‌شده به فارسی ترجمه می‌شود. مفاهیم مستخرج از فرهنگ‌های فارسی و شواهد زبانی به قالب‌های معنایی ترجمه‌شده مرتبط می‌شوند. واحد واژگانی هدف به‌مثابۀ محمول[8] انتخاب می‌شود و موضوع‌های این واژه در جمله پیدا می‌شود. در این مرحله، موضوع‌ها در دو مرحلۀ نحوی و معنایی نشانه‌گذاری می‌شوند. برای نشانه‌گذاری نحوی، موضوع‌ها برچسب نوع عبارت (گروه اسمی، گروه فعلی، و...) می‌گیرند. موضوع‌های معنایی واحد واژگانی هدف، در شبکۀ فریم‌نت، همان اجزای قالب هستند؛ بنابراین، براساس مفاهیم موضوع‌ها یا همان اجزای قالب در جملات، قالب‌های معنایی نهفته در معنای واژه‌های هدف تعیین می‌شود و سپس، نقش‌های معنایی به اجزای قالب افزوده می‌شود. براساس مؤلفه‌های معنایی در جملات فارسی، برخی از اجزای قالب به جمله افزوده یا از جمله حذف می‌شوند. بدین ترتیب، براساس اجزای قالب به‌دست‌آمده، قالب‌های زبان فارسی شکل می‌گیرند. نکتۀ دیگر در قالب‌ها اجزای قالب است که هرکدام با یک رنگ خاص نشان‌دار می‌شوند؛ به بیانی دیگر، یک جزء قالب در تمام متون نشانه‌گذاری‌شده یک رنگ واحد دارد. سپس، تمام واژه‌های هدفی که از پیکره‌ها استخراج شده‌اند، به‌عنوان واحدهای واژگانی، به قالب‌ها افزوده می‌شوند. در این مقاله، واحدهای واژگانی از سه طریق استخراج می‌شوند: روش اول، استخراج واژه‌های مرتبط با دو حوزۀ مفهومی «شنیدن» و «گوش‌دادن» از فرهنگ طیفی فراروی (فراروی، 1378) است؛ روش دوم استخراج واژه‌ها از جملات شاهد مستخرج از پیکرۀ دادۀ زبان فارسی است و روش سوم این است که در هر جملۀ شاهد، واحدهای واژگانی مترادف جایگزین می‌شوند و اگر همچنان واحد واژگانی جایگزین‌شده همان قالب معنایی را در ذهن تداعی کند، در قالب وارد می‌شود. در گام بعدی، مدخل‌های واژگانی شکل می‌گیرند. هر مدخل واژگانی ترکیبی از یک واحد واژگانی و قالب معنایی مرتبط با آن واحد واژگانی است. در هرکدام از این مدخل‌ها، نوع معنایی، وضعیت‌های نحوی و الگوهای ظرفیتی هر مدخل بررسی می‌شود. در نهایت، مفاهیم مختلف حوزه‌های مفهومی «شنیدن» و «گوش‌دادن» از طریق ارتباط میان قالب‌ها نمایش داده می‌شوند و قالب‌های معنایی در زبان فارسی از طریق روابط میان‌قالبی به یکدیگر مرتبط می‌شوند.

  1. یافته‌ها

پس از اینکه افعال «شنیدن» و «گوش‌دادن» در فرهنگ‌های واژۀ معین، دهخدا، عمید و فرهنگ زبان‌آموز فارسی مورد بررسی قرار گرفت، 5 مفهوم استخراج شد که عبارت‌اند از: 1) مفاهیمی که به دریافت مستقیم صدا به گوش مربوط است؛ 2) مفاهیمی که به مطلع‌شدن از یک خبر مربوط می‌شود؛ 3) مفاهیمی که مربوط به اطاعت و پیروی است؛ 4) مفاهیمی که مرتبط به حس بویایی است؛ 5) مفاهیمی که به‌معنای فهمیدن است. نگارندگان معتقدند که معنای دوم و پنجم، یک مفهوم واحد هستند و هر دو را می‌توان در مفهوم فهمیدن ادغام کرد. لازم به ذکر است که تنها اولین مفهوم فعل «شنیدن» در تمام فرهنگ‌ها واردشده است. پس از بررسی شواهد استخراج‌شده از پیکرۀ دادۀ زبان فارسی، معنای پنجم «توجه‌کردن» نیز به معانی پیشین افزوده شد. ازآنجایی‌که واژۀ «شنیدن» عملی ناخودآگاه را در ذهن تداعی می‌کند و واژۀ «گوش‌دادن» تداعی‌کنندۀ عملی است که با توجه شنونده همراه است، معنای اول، براساس توجه شنونده، به دو معنای «دریافت مستقیم صدا به گوش با توجه شنونده» و «دریافت مستقیم صدا به گوش بدون توجه شنونده» تقسیم می‌شود؛ ولی ازآنجایی‌که این دو معنا از یک جنس هستند، در یک گروه جای می‌گیرند. هرکدام از مفاهیم به یک یا بیش از یک قالب معنایی مرتبط شدند؛ بنابراین، مفهوم اول یعنی «دریافت مستقیم صدا به گوش با توجه کامل شنونده» قالب «حس فعال»، مفهوم «دریافت مستقیم صدا به گوش بدون توجه شنونده» قالب «ادراک حسی»، مفهوم فهمیدن قالب «آگاهی»، «فهمیدن» و «جستجو»، مفهوم «اطاعت و پیروی» قالب «اطاعت»، مفهوم «حس بویایی» قالب «ادراک حسی» و مفهوم «توجه کردن»، قالب «توجه» را به ذهن متبادر می‌کند. همان‌طور که در بخش‌های زیر مشخص است، شبکۀ فریم‌نت، در زبان فارسی، به سه بخش قالب‌های معنایی، متون نشانه‌گذاری‌شده و مدخل‌های واژگانی تقسیم می‌شود.

4ـ1. قالب‌های معنایی

همان‌طور که در بخش پیش گفته شد، واژه‌های چندمعنا، به قالب‌های معنایی مختلفی ارجاع پیدا می‌کند؛ به بیانی دیگر، یک سازه، در دو قالب متفاوت، به دو صورت متفاوت نشانه‌گذاری می‌شود. به‌عنوان نمونه، واژۀ «نصرت‌الدوله»، در دو جملۀ زیر، در دو قالب «آگاهی» و «ادراک حسی»، به دو صورت زیر نشانه‌گذاری می‌شوند. فعل «شنیدن» در جملۀ اول دربردارندۀ مفهوم دوم است؛ یعنی مفاهیمی که به مطلع‌شدن از یک خبر مربوط می‌شود؛ جملۀ دوم نیز  تداعی‌گر مفهوم اول است؛ یعنی مفاهیمی که به دریافت مستقیم صدا به گوش مربوط است. مفهوم دوم قالب معنایی «آگاهی» و مفهوم اول قالب معنایی «ادراک حسی» را به ذهن متبادر می‌کنند.

1) نصرت‌الدوله (گروه اسمی) حسگر  فقط شنید (سازۀ تهی غیرارجاعی INI) حسگر که پدرش (شناسۀ متصل) حسگر، بر سر سالار لشکر فریاد زد «حیف از آن‌همه درس که شما خواندید (گروه فعلی)  محتوا.  (این سه زن؛ مسعود بهنود) (مدخل شنیدن از قالب آگاهی)

 

2) نصرت‌الدوله (گروه اسمی) تجربه‌گر منفعل فقط شنید (سازۀ تهی غیرارجاعی INI) ‌ تجربه‌گر منفعل که پدرش (شناسه متصل) تجربه‌گر منفعل، بر سر سالار لشکر فریاد زد حیف از آن‌همه درس که شما خواندید (گروه فعلی) پدیده. (این سه زن؛ مسعود بهنود) (مدخل شنیدن از قالب ادراک حسی)

مجموعه‌نقش‌های فیلمور در شبکۀ فریم‌نت به دو دسته اجزای قالب اصلی[9] و فرعی[10] تقسیم می‌شوند:

اجزای قالب اصلی: این اجزا با توجه به معنا و ظرفیت افعال مشخص می‌شوند و بازنمود جزئی از قالب هستند که به لحاظ مفهومی، ضروری محسوب می‌شوند و معنای اصلی قالب را تشکیل می‌دهند.

اجزای قالب فرعی: اجزای قالبی که رویدادهای مستقل و مجزایی را نسبت به رویداد اصلی معرفی نمی‌کنند، حالت قید دارند و به‌صورت اختیاری و برای ارائۀ توضیحات بیشتر با هر فعلی استفاده می‌شوند. اجزایی مانند زمان، مکان، روش، ابزار، درجه و غیره از این دست به شمار می‌روند. در مقالۀ حاضر، به تبعیت از اصول نشانه‌گذاری در شبکۀ فریم‌نت در زبان انگلیسی، اجزای قالب با رنگ‌های مختلف نشانه‌گذاری می‌شوند. در قسمت زیر 7  قالب معنایی در پس‌زمینۀ معنایی 5 مفهوم استخراج‌شده در افعال «شنیدن» و «گوش‌دادن» ارائه می‌شود:

حس فعال: این قالب دربردارندۀ واژه‌های حسی است؛ هنگامی‌که فردی به نام حسگر[11] به یک پدیده[12] توجه می‌کند، یکی از حواس پنج‌گانه را تجربه می‌کند و تجربه‌ای ادراکی دارد. اجزای قالب اصلی در این قالب حسگر، پدیده، عضو بدن، جهت و اجزای قالب فرعی، وضعیت توصیفی، مدت، مورد انتظار، زمینه، موقعیت قهرمان، روش، ابزار، رسانه دید، مکان، هدف، وضعیت و زمان هستند.

ادراک حسی: این قالب دربردارندۀ واحدهایی واژگانی است که در آنها، فرد لزوماً با توجه کامل حواس را تجربه نکرده است. به همین دلیل، نقش ادراک‌کننده تجربه‌گر منفعل[13] نامیده می‌شود. تفاوت این قالب با قالب حس فعال در واحدهای واژگانی آنهاست. در قالب حس فعال، واحد واژگانی «گوش‌کردن» و در قالب ادراک حسی واحد واژگانی «شنیدن» وجود دارد. اجزای قالب اصلی در این قالب، عضو بدن، تجربه‌گر منفعل، پدیده و اجزای قالب فرعی، شرایط، بافت مقابله‌ای، درجه، وضعیت توصیفی، جهت، مدت، بسامد، زمینه، مکان شخصیت اصلی، روش، ابزار، رسانه دید، مکان، وضعیت و زمان هستند.

آگاهی: این قالب دربردارندۀ اجزای قالب حسگر و محتوا[14] است. اجزای قالب اصلی در این قالب را حسگر و محتوا تشکیل می‌دهند و اجزای قالب فرعی نیز عبارت‌اند از درجه، شاهد، توضیح، روش، الگو، نقش و زمان.

فهمیدن: جزء قالب حسگر اطلاعاتی پیرامون پدیده دارد و می‌تواند دربارۀ رفتار یا وقوع پدیده پیش‌بینی کند. اجزای قالب اصلی حسگر و پدیده هستند و اجزای قالب فرعی را زمان، شاهد، روش، نقطۀ ارجاع و تکمیل تشکیل می‌دهند.

اطاعت: در این قالب، قهرمان[15] یا از اصول[16] پیروی می‌کند یا آن را نقض می‌کند. اجزای قالب اصلی در این قالب کنش، اصول، قهرمان و وضعیت امورند و اجزای قالب فرعی را درجه، وضعیت توصیفی، توضیح، قاضی، روش، ابزار، پیامد و زمان تشکیل می‌دهند.

جستجو: در این قالب، تشخیصگر[17] سعی دارد جستجوشده[18] را پیدا کند. شکست یا موفقیت این تلاش ممکن است با جزء قالب پیامد[19] نشان داده شود. اجزای قالب اصلی در این قالب تشخیصگر را جستجوشده و اجزای قالب فرعی را درجه، زمینه، روش، ابزار، پیامد، مکان، هدف و زمان تشکیل می‌دهند.

توجه: در این قالب، درک‌کننده[20] به پیکر[21] توجه دارد. اجزای قالب اصلی در این قالب عبارت‌اند از درک‌کننده، پیکر و بیانگر. اجزای قالب فرعی را نیز شرایط، درجه، زمینه و روش تشکیل می‌دهند.

برای جلوگیری از اطالۀ کلام، در اینجا تنها یک نمونه قالب آگاهی ارائه می‌شود:

 

قالب آگاهی: این قالب دربردارندۀ اجزای قالب حسگر و محتواست.

اجزای قالب اصلی: حسگر: حسگر فردی است که آگاهی او از پدیده موردتوجه است.

3) نصرت‌الدوله (گروه اسمی) حسگر  فقط شنید (سازۀ تهی غیرارجاعی INI) حسگر که پدرش (شناسۀ متصل) حسگر، بر سر سالار لشکر فریاد زد حیف از آن همه درس که شما خواندید (گروه فعلی)  محتوا.  (این سه زن؛ مسعود بهنود)

محتوا: این جزء قالب پدیده‌ای است که در مرکز توجه حسگر است. محتوا در جملات ممکن است به‌صورت مفعول مستقیم یا گروه اسمی حرف‌اضافه‌ای به کار برود.

4) (سازۀ تهی غیرارجاعی INI) حسگر دومین روز اسفند (گروه اسمی) زمان خبر حرکت قزاق‌ها (گروه اسمی) محتوا را شنید (سازۀ تهی ارجاعی DNI) ‌ حسگر و به فرمان‌فرما گفت روز تاریخی نزدیک است، در آن یک هفته که به تهران آمده بود، دمی نخوابیده بود. (این سه زن؛ مسعود بهنود)

اجزای قالب فرعی: درجه: این جزء قالب بیانگر درجه عمل است.

شاهد: منبع آگاهی یا دانش ممکن است به‌صورت گروه حرف‌اضافه‌ای نمایان شود.

5) سردار معظم (گروه اسمی) حسگر روز اول اسفند (گروه اسمی) زمان از مدرس (گروه حرف‌اضافه‌ای) شاهد شنید (سازۀ تهی ارجاعی DNI) حسگر که می‌گفت کسی به این بچه‌شازده اعتمادی ندارد، حتی اربابش (گروه فعلی) محتوا (این سه زن؛ مسعود بهنود)

توضیح: دلیل چرایی یا چگونگی آگاهی حسگر از محتوا در این جزء بیان می‌شود.

روش: این جزء قالب روش آگاه‌شدن حسگر از مسئله‌ای را بیان می‌کند.

الگو: این جزء قالب الگو و اساس آگاهی حسگر را مشخص می‌کند.

نقش: این جزء قالب نمایانگر مقوله‌ای است که در آن، یک جزء از محتوا قابل‌درک است.

زمان: این جزء قالب بیانگر مدت‌زمان آگاهی‌یافتن حسگر از محتواست.

6) (سازۀ تهی غیرارجاعی INI) حسگر به یاد روزی افتاد که در بالاخانۀ احمد قاسمی در 28 مرداد (گروه حرف‌اضافه‌ای) زمان (صدای رادیو) (سازۀ تهی INI) محتوا رادیو شاهد را می‌شنید (شناسۀ تهی DNI) حسگر که خبر از پیروزی کودتا می‌داد (گروه فعلی). محتوا (این سه زن؛ مسعود بهنود).

واحدهای واژگانی: آگاهی‌یافتن، شنیدن، متوجه‌شدن، اخطاردادن، آگاه‌شدن، خبردادن، اطلاع‌دادن، گزارش‌کردن، خاطرنشان‌کردن، تذکردادن، هشداردادن و ...

4ـ2. متون نشانه‌گذاری‌شده

نشانه‌گذاری‌ها در شبکۀ فریم‌نت به دو صورت نشانه‌گذاری جمله‌ای[22] و نشانه‌گذاری کامل متن[23] انجام می‌شود. در روش اول، تنها یک واحد واژگانی در جمله واژۀ هدف محسوب می‌شود و سازه‌های دیگر جمله، براساس ارتباط معنایی با واژۀ هدف، نشان‌دار می‌شوند. در روش دوم، کل سازه‌های جمله نشانه‌گذاری می‌شوند. در تحقیق حاضر، نشانه‌گذاری‌ها جمله‌ای هستند و به‌صورت دستی انجام می‌شوند.

در این بررسی، متون نشانه‌گذاری‌شده از سه لایۀ واژۀ هدف[24]، نوع عبارت[25] و جزء قالب تشکیل می‌شوند. در لایۀ اول، واژه‌های هدف «شنیدن» و «گوش‌دادن» قرار دارند. در لایۀ دوم، انواع عبارت اعم از گروه اسمی، گروه صفتی، گروه قیدی و گروه فعلی جزء قالب وارد می‌شود و در لایۀ سوم، اجزای قالب مرتبط با واژۀ هدف درج می‌شود.

اجزای جمله به‌صورت دستور ساخت‌سازه‌ای و نه به‌صورت دستور وابسته‌ای نشانه‌گذاری می‌شوند؛ به بیانی دیگر، واژه‌هایی که به‌صورت مستقیم با واژۀ هدف مرتبط نیستند نیز نشانه‌گذاری می‌شوند. به‌عنوان‌مثال، در جملۀ «علی حرف مریم را شنید»، جزء قالب «حرف» یک اسم است و با مضاف «مریم» و رای نشانۀ مفعول همراه است؛ در روش نشانه‌گذاری ساخت‌سازه‌ای، برچسب موردنظر شامل آن اسم و واژه‌های همراهش نیز می‌شود؛ بنابراین، اجزای جمله به‌صورت گروه نشانه‌گذاری می‌شوند و کل سازۀ «حرف مریم را» یک برچسب معنایی می‌گیرد.

گاهی برخی از سازه‌ها در جمله حضور واژگانی و معنایی دارند و گاهی برخی از موارد، مانند شناسه‌ها و ضمیرهای محذوف و سازه‌های تهی و مواردی دیگر، حضور معنایی دارند؛ لذا حضور واژگانی ندارند. در این شبکه، اجزای معنا در اولویت‌اند و عدم حضورشان نیز به‌گونه‌ای نشان‌دار می‌شود. سازه‌های محذوف با عنوان «سازۀ تهی»[26] نشانه‌گذاری می‌شوند. در شبکة فریم‌نت (Ruppenhofer et al., 2016: 12)، سه نوع سازۀ تهی را برای نشانه‌گذاری متون در نظر گرفته‌اند:

سازۀ تهی ساختاری[27]: در این نوع سازۀ تهی، عمل حذف سازه براساس یک ساختار دستوری دیگر اتفاق می‌افتد. مثلاً در افعال امری، فاعل به‌لحاظ دستوری از جمله حذف می‌شود، ولی به‌لحاظ معنایی قابل‌درک است. این نوع حذف، در دستور زایشی‌‌ـ‌گشتاری، حذف «ضمیر ناملفوظ»[28] محسوب می‌شود. در جملۀ زیر، فاعل فعل امری «شنیدن»، براساس ساختار دستوری امری‌ساز، از جمله حذف شده است و سازۀ محذوف برچسب «سازۀ تهی ساختاری CNI» می‌گیرد.

7) حالا (سازۀ تهی ساختاری  CNI) تجربه‌گر منفعل بشنو (سازۀ تهی ارجاعی DNI) تجربه‌گر منفعل (سازۀ تهی غیرارجاعی  INI) پدیده از کوراوغلو (گروه حرف‌اضافه‌ای). رسانۀ دید (قصه‌های بهرنگ؛ بهرنگ) (مدخل شنیدن از قالب ادراک حسی)

سازۀ تهی مشخص یا ارجاعی[29]: یک سازه هنگامی می‌تواند برچسب سازۀ تهی ارجاعی را دریافت کند که به‌لحاظ دستوری محذوف باشد، اما به‌لحاظ معنایی، حضور داشته باشد و سازۀ محذوف، از طریق بافت گفتمانی یا زبانی، قابل‌بازیابی باشد؛ در زبان فارسی، درصورتی‌که یک جزء قالب به‌صورت شناسه در یک فعل، بهلحاظ معنایی، حضور داشته باشد، ولی به‌لحاظ دستوری ظاهر نشود و دارای نقش معنایی باشد و از طریق فاعل یا سازه‌ای دیگر در جمله قابل بازیابی باشد، در نشانه‌گذاری‌ها وارد می‌شود و برچسب «سازۀ تهی ارجاعی DNI» می‌گیرد. در جملۀ زیر، شناسۀ فعلی در فعل سوم‌شخص مفرد «شنید» در زمان گذشته محذوف است، ولی از طریق واژۀ «نصرت‌الدوله» قابل‌بازیابی است.

8) نصرت‌الدوله (گروه اسمی) تجربه‌گر منفعل فقط شنید (سازۀ تهی ارجاعی DNI) ‌ تجربه‌گر منفعل که پدرش بر سر سالار لشکر فریاد زد «حیف از آن‌همه درس که شما خواندید (گروه فعلی) پدیده. (این سه زن؛ مسعود بهنود) (مدخل شنیدن از قالب حس فعال).

سازۀ تهی نامشخص یا وجودی[30]: در این مورد، سازۀ محذوف اغلب مفعول یک فعل متعدی مانند افعال «eat»، «sew»، «bake» و «drink» در زبان انگلیسی است که از جمله حذف شده است. برخلاف نمونه سازۀ تهی مشخص یا ارجاعی، ماهیت سازۀ محذوف در سازۀ تهی نامشخص از رهیافت اصول تعبیر معنایی قابل‌درک است، اما نیازی نیست تا سازۀ محذوف بازیابی شود. در برخی شواهد استخراج‌شده از پیکره‌های زبانی زبان فارسی، مفعول یا فاعل یک فعل از جمله حذف می‌شوند. در این صورت، این حذف از نوع سازۀ تهی نامشخص یا وجودی است و برچسب «سازۀ تهی غیرارجاعی INI» می‌گیرد. در جملۀ زیر مفعول جمله محذوف است:

9) یک چنان آدم پرمشغله‌ای و این یاد و هوش، البتّه نمی‌توانست برای سیّد میران یا هرکس (گروه حرف‌اضافه‌ای) تجربه‌گر منفعل که (سازۀ تهی غیرارجاعی INI) پدیده می‌شنید (سازۀ تهی ارجاعی DNI) تجربه‌گر منفعل باعث تعجّب نباشد. (شوهر آهو خانم؛ علی‌محمد افغانی) (مدخل شنیدن از قالب ادراک حسی)

در مدخل‌های واژگانی، بخشی به نام الگوهای ظرفیتی[31] وجود دارد و نمایانگر ترتیب اجزای قالب در یک جمله است. از این جهت که سازه‌های تهی در جمله حضور واژگانی ندارد، در این بخش وارد نمی‌شوند. در جدول زیر انواع برچسب‌های معنایی به هنگام نشانه‌گذاری وجود دارد.

جدول 1: برچسب‌های معنایی

برچسب

مفهوم

قالب

مثال

گروه اسمی

مفهوم اول: مفاهیمی که به دریافت مستقیم صدا به گوش مربوط است.

ادراک حسی

(10) نصرت‌الدوله (گروه اسمی) تجربه‌گر منفعل فقط شنید (سازۀ تهی ارجاعی DNI) ‌ تجربه‌گر منفعل که پدرش (شناسۀ متصل) تجربه‌گر منفعل، بر سر سالار لشکر فریاد زد «حیف از آن‌همه درس که شما خواندید (گروه فعلی) پدیده. (این سه زن؛ مسعود بهنود) (مدخل شنیدن از قالب ادراک حسی)

گروه فعلی

مفهوم دوم: مفاهیمی که به مطلع‌شدن از یک خبر مربوط می‌شود.

آگاهی

(11) پادشاه (گروه اسمی) حسگر وقتی شنید (سازۀ تهی ارجاعی DNI) حسگر دخترش عاشق کچل کفترباز شده (گروه فعلی) محتوا عصبانی شد و داد زد اگر یک دفعۀ دیگر هم اسم این کثافت را بر زبان بیاری، از شهر بیرونت می‌کنم (قصه‌های بهرنگ؛ بهرنگ) (مدخل شنیدن از قالب آگاهی)

 

 

ادامه جدول 1.

برچسب

مفهوم

قالب

مثال

گروه صفتی

مفهوم اول: مفاهیمی که به دریافت مستقیم صدا به گوش مربوط است.

ادراک حسی

(12) ولی (سازۀ تهی غیرارجاعی INI)تجربه‌گر منفعل (مجازاً حرف) درشت (گروه صفتی) پدیده می‌شنید (سازۀ تهی ارجاعی DNI)تجربه‌گر منفعل (لولی سرمست؛ رسول پرویزی) (مدخل شنیدن از قالب ادراک حسی)

گروه حرف‌اضافه‌ای

مفهوم سوم: مفاهیمی که مربوط به اطاعت و پیروی است.

اطاعت

(13) او (ضمیر) تجربه‌گر منفعل در مخفیگاه خود (گروه حرف‌اضافه‌ای) مکان بود که شنید (سازۀ تهی ارجاعی DNI) تجربه‌گر منفعل فرمان‌فرما و نصرت‌الدوله و سالارلشکر را هم گرفته‌اند (گروه فعلی) پدیده. (این سه زن؛ مسعود بهنود) (مدخل شنیدن از قالب ادراک حسی)

گروه قیدی

مفهوم اول: مفاهیمی که به دریافت مستقیم صدا به گوش مربوط است.

ادراک حسی

(14) شازده (گروه اسمی) تجربه‌گر منفعل فقط (گروه قیدی) درجه صدای چرخ‌ها را (گروه اسمی) پدیده شنید (سازۀ تهی ارجاعی DNI) تجربه‌گر منفعل و صدای پای زن را (گروه اسمی). پدیده (شازده احتجاب؛ هوشنگ گلشیری) (مدخل شنیدن از قالب ادراک حسی)

شناسه

مفهوم اول: مفاهیمی که به دریافت مستقیم صدا به گوش مربوط است.

ادراک حسی

(15) و این حدیث (گروه اسمی) پدیده است و (سازۀ تهی غیرارجاعی INI) تجربه‌گر منفعل (سازۀ تهی غیرارجاعی INI) پدیده از آقای حاج سید محمدرضای مجتهد (گروه حرف‌اضافه‌ای) رسانۀ دید به گوش (گروه اسمی) عضو بدن خودم در بوشهر شنیده‌ام (شناسه) تجربه‌گر منفعل (لولی سرمست؛ رسول پرویزی) (مدخل شنیدن از قالب ادراک حسی)

ضمیر

مفهوم اول: مفاهیمی که به دریافت مستقیم صدا به گوش مربوط است.

ادراک حسی

(16) او (ضمیر) تجربه‌گر منفعل حتی صدای کلفت فرمان‌فرما (گروه اسمی) پدیده را نشنید (سازۀ تهی ارجاعی DNI) تجربه‌گر منفعل که می‌گفت زحمت نکشید (گروه فعلی) پدیده. (این سه زن؛ مسعود بهنود) (مدخل شنیدن از قالب ادراک حسی)

 

 

ادامه جدول 1.

برچسب

مفهوم

قالب

مثال

سازۀ تهی ارجاعی    DNI

مفهوم سوم: مفاهیمی که مربوط به اطاعت و پیروی است.

اطاعت

(17) جز آقا هیچ‌کس (گروه حرف‌اضافه‌ای) قهرمان حرف او را (گروه اسمی) اصول نشنید (سازۀ تهی ارجاعی DNI) قهرمان نشنید کنش (مرقد آقا؛ نیما یوشیج) (مدخل شنیدن از قالب اطاعت)

سازۀ تهی ساختاری   CNI

مفهوم اول: مفاهیمی که به دریافت مستقیم صدا به گوش مربوط است.

حس فعال

(18) حالا (سازۀ تهی ساختاری CNI) تجربه‌گر منفعل بشنو (سازۀ تهی ارجاعی DNI) تجربه‌گر منفعل (سازۀ تهی غیرارجاعی INI) پدیده از کوراوغلو (گروه حرف‌اضافه‌ای) رسانۀ دید (قصه‌های بهرنگ؛ بهرنگ) (مدخل شنیدن از قالب ادراک حسی)

سازۀ تهی غیرارجاعی   INI

مفهوم اول: مفاهیمی که به دریافت مستقیم صدا به گوش مربوط است.

ادراک حسی

(19) نمی‌توانست برای سیّد میران یا هرکس (گروه حرف‌اضافه‌ای) تجربه‌گر منفعل که (سازۀ تهی غیرارجاعی INI) پدیده می‌شنید (سازۀ تهی ارجاعی DNI) تجربه‌گر منفعل باعث تعجّب نباشد. (شوهر آهو خانم؛ علی‌محمد افغانی) (مدخل شنیدن از قالب ادراک حسی)

4ـ3. مدخل‌های واژگانی

در هر مدخل واژگانی، احتمالات ظرفیت‌های نحوی و معنایی آن واحد واژگانی نمایش داده می‌شود. شبکۀ فریم‌نت متأثر از نظریۀ ظرفیت و دستور وابسته[32] (Tesnière, 1959)، به بررسی ظرفیت‌های معنایی افعال می‌پردازد. وی معتقد است که در چارچوب مذکور، تنها ظرفیت‌های نحوی مدنظر بوده است و او در پی رویکردی جامع‌تر برای تحلیل‌های خود بوده است. هر مدخل واژگانی از قسمت‌های زیر تشکیل شده است:

  1. اجزای قالب: این بخش متشکل است از چهار زیربخش‌: اجزای قالب، نوع عبارت واژه‌هایی که نمایانگر اجزای قالب هستند، بسامد و جملات شاهد.
  2. الگوهای ظرفیتی: این قسمت در دو ستون ارائه می‌شود: نخست، بسامد وقوع اجزای قالب در جملات شاهد و دوم، ترتیب قرارگرفتن این الگوهای ظرفیتی در جملات.
  3. جملات شاهد: در این بخش جملاتی که از پیکره‌ها استخراج شده‌اند و براساس قالب‌های معنایی نشانه‌گذاری شده‌اند نمایش داده می‌شود. واژۀ هدف با رنگ قرمز نشان‌دار می‌شود. در قسمت زیر یک نمونه مدخل واژگانی «شنیدن» در قالب «آگاهی» ارائه می‌شود:

مدخل واژگانی شنیدن. فعل، قالب آگاهی:

(1) اجزای قالب:

واژه‌های شاهد

بسامد کلی

نوع عبارت

اجزای قالب

1) ...

2) شنید، می‌شنید ...

3) نصرت‌الدوله، سردار معظم ...

4) پدرش

5) او

(12)

1) (سازۀ تهی غیرارجاعی INI) (2)

2) (سازۀ تهی ارجاعی DNI) (5)

3) گروه اسمی (3)

4) شناسۀ متصل (1)

5) ضمیر (1)

حسگر

1) گوش

(1)

1) گروه اسمی (1)

بیانگر

1) خبر حرکت قزاق‌ها، پاسخ ...

2) حیف از آن‌همه درس که شما خواندید ...

(8)

1) گروه اسمی (4)

2) گروه فعلی (4)

محتوا

-

(0)

-

درجه

1) از مدرس، از رضاشاه

(2)

1) گروه حرف‌اضافه‌ای (2)

شاهد

-

(0)

-

توضیح

-

(0)

-

روش

-

(0)

-

الگو

-

(0)

-

نقش

1) دومین روز اسفند، روز اول اسفند

(2)

1) گروه اسمی (2)

زمان

 

(2) الگوهای ظرفیتی:

الگو

بسامد

زمان+ محتوا

(1)

حسگر + حسگر + محتوا

(1)

حسگر + زمان+ شاهد + محتوا

(1)

حسگر + محتوا

(2)

محتوا+ شاهد + محتوا

(1)

 

(3) جملات شاهد:

(سازۀ تهی غیرارجاعی INI) حسگر دومین روز اسفند (گروه اسمی) زمان خبر حرکت قزاق‌ها (گروه اسمی) محتوا را شنید (سازۀ تهی ارجاعی DNI) ‌ حسگر (این سه زن؛ مسعود بهنود)

نصرت‌الدوله (گروه اسمی) حسگر فقط شنید (سازۀ تهی ارجاعی DNI) حسگر که پدرش (شناسه متصل) حسگر، بر سر سالار لشکر فریاد زد «حیف از آن‌همه درس که شما خواندید (گروه فعلی) محتوا (این سه زن؛ مسعود بهنود)

سردار معظم (گروه اسمی) حسگر روز اول اسفند (گروه اسمی) زمان از مدرس (گروه حرف‌اضافه‌ای) شاهد شنید (سازۀ تهی ارجاعی DNI) حسگر که می‌گفت «کسی به این بچه شازده اعتمادی ندارد، حتی اربابش (گروه فعلی) محتوا (این سه زن؛ مسعود بهنود)

او (ضمیر) حسگر در مخفیگاه خود بود که شنید (سازۀ تهی ارجاعی DNI) حسگر (Cognizer) فرمان‌فرما و نصرت‌الدوله و سالارلشکر را هم گرفته‌اند (گروه فعلی) محتوا (این سه زن؛ مسعود بهنود)

مستوفی ‌ طبق معمول میانجیگری کرد و (سازۀ تهی غیرارجاعی INI) حسگر پاسخ همیشگی را (گروه اسمی) محتوا از رضاشاه (گروه حرف‌اضافه‌ای) شاهد شنید (سازۀ تهی ارجاعی DNI) حسگر به آقا بفرمائید نمی‌کشمش (گروه فعلی) محتوا (این سه زن؛ مسعود بهنود)

دیکتاتوری (گروه اسمی) ‌ حسگر بوی پول (گروه اسمی) محتوا شنید (سازۀ تهی ارجاعی DNI) حسگر پس در اروپا خبری است. (این سه زن؛ مسعود بهنود)

4ـ4. سلسله‌مراتب قالب‌ها

ارتباط مفاهیم مختلف فعل «شنیدن»، در این شبکه، از رهیافت ارتباط میان قالب‌ها نمایان می‌شود. شبکه فریم‌نت به 9 رابطۀ مختلف «توارث»، «کاربرد»، «منظر»، «قالب فرعی»، «تقدم»، «آغازی»، «سببی»، «استعاره» و «بیشتر» میان قالب‌های معنایی قائل است. براساس تحلیل‌های انجام شده، میان هفت قالب «حس فعال»، «ادراک حسی»، «جستجو»، «آگاهی»، «فهمیدن»، «اطاعت» و «توجه»، سه رابطۀ میان‌قالبی «توارث» میان قالب والد «ادراک» و فرزند «حس فعال»، قالب والد «ادراک» و فرزند «ادراک حسی» و قالب والد «آگاهی» و فرزند «فهمیدن» وجود دارد، یک رابطۀ میان‌قالبی «کاربرد» میان قالب والد «توجه» و فرزند «حس فعال» موجود است و یک رابطۀ میان‌قالبی «بیشتر» میان قالب‌های «حس فعال» و «ادراک حسی» برقرار است. جدول زیر نمایانگر رابطه‌های موجود میان قالب‌ها در شبکۀ فریم‌نت است:

جدول 2: رابطۀ میان قالب‌ها

رابطه

رابطۀ کلی

رابطۀ فرعی

توارث

قالب ادراک (والد)

قالب حس فعال، قالب ادراک حسی (فرزند)

توارث

قالب آگاهی (والد)

قالب فهمیدن (فرزند)

کاربرد

قالب توجه (والد)

فرزند (قالب حس فعال)

بیشتر

قالب حس فعال (مدخل اصلی)

قالب ادراک حسی (مدخل ارجاعی)

4ـ5. تبیین شناختی

در این بخش، قالب‌های موجود در هر اثر بررسی می‌شود. با توجه به بخش 4، پنج مفهوم در افعال «شنیدن» و «گوش‌دادن» در زبان فارسی استخراج شد. در این بخش، قالب‌های موجود در هر اثر بررسی می‌شود. در کتاب لولی سرمست، 3 نمونه معنای اول، یعنی دریافت مستقیم صدا به گوش بدون توجه شنونده، از طریق قالب «ادراک حسی» با کلیدواژه‌های «شنیدن» و «گوش‌دادن» وجود دارد و از طریق کلیدواژۀ «گوش‌کردن»، 4 بار مفهوم اول، یعنی دریافت مستقیم صدا به گوش با توجه شنونده، از طریق قالب «حس فعال» یافت می‌شود؛ 2 بار مفهوم سوم، یعنی اطاعت و پیروی، از طریق قالب «اطاعت» به چشم می‌خورد و 2 بار مفهوم پنجم، یعنی توجه‌کردن، از طریق قالب «توجه» مشاهده شده است.

در کتاب شوهر آهو خانم، با کلیدواژۀ «شنیدن»، 1 بار مفهوم دریافت مستقیم صدا به گوش با توجه شنونده از طریق قالب «حس فعال» و 8 بار دریافت مستقیم صدا به گوش بدون توجه شنونده از طریق قالب «ادراک حسی» وجود دارد. از طریق کلیدواژۀ «گوش‌کردن»، 8 نمونه مفهوم دریافت مستقیم صدا به گوش با توجه شنونده از طریق قالب «حس فعال» و 1 نمونه معنای اطاعت و پیروی از طریق قالب «اطاعت» مشاهده شد.

در کتاب الجزایر و مردان مجاهد، با کلیدواژۀ «شنیدن»، 2 بار دریافت مستقیم صدا به گوش بدون توجه شنونده از طریق قالب «ادراک حسی» و با کلیدواژۀ «گوش‌دادن»، 1 بار مفهوم دریافت مستقیم صدا به گوش با توجه شنونده از طریق قالب «حس فعال» مشاهده شد.

در کتاب شازده احتجاب، با کلیدواژۀ «شنیدن»، 13 بار مفهوم دریافت مستقیم صدا به گوش بدون توجه شنونده از طریق قالب «ادراک حسی»، 1 بار مفهوم حس بویایی با قالب «ادراک حسی»، 2 بار مفهوم دوم، یعنی فهمیدن و دریافتن موضوعی، با قالب‌های «آگاهی»، «جستجو» و «فهمیدن» مشاهده شد. از طریق کلیدواژۀ «گوش‌کردن»، 1 بار مفهوم دریافت مستقیم صدا به گوش با توجه شنونده از طریق قالب «حس فعال» و 1 نمونه معنای اطاعت و پیروی از طریق قالب «اطاعت» مشاهده شد.

در کتاب قصه‌های بهرنگ، با کلیدواژۀ «شنیدن»، 17 بار مفهوم دریافت مستقیم صدا به گوش بدون توجه شنونده از طریق قالب «ادراک حسی»، 2 بار مفهوم دوم یعنی فهمیدن و دریافتن موضوعی با قالب‌های «آگاهی»، «جستجو» و «فهمیدن» مشاهده شد. از طریق کلیدواژۀ «گوش‌کردن»، 12 بار مفهوم دریافت مستقیم صدا به گوش با توجه شنونده از طریق قالب «حس فعال»، 4 بار مفهوم دریافت مستقیم صدا به گوش بدون توجه شنونده از طریق قالب «ادراک حسی»، 4 بار مفهوم اطاعت و پیروی از طریق قالب «اطاعت» و 5 بار مفهوم توجه‌کردن از طریق قالب «توجه» مشاهده شد.

در کتاب مرقد آقا، با کلیدواژۀ «شنیدن»، 2 بار مفهوم دریافت مستقیم صدا به گوش بدون توجه شنونده از طریق قالب «ادراک حسی» و 1 بار مفهوم اطاعت و پیروی از طریق قالب «اطاعت» مشاهده شد. از طریق کلیدواژۀ «گوش‌کردن»، 4 بار مفهوم دریافت مستقیم صدا به گوش با توجه شنونده از طریق قالب «حس فعال»، 3 بار مفهوم اطاعت و پیروی از طریق قالب «اطاعت» و 2 بار مفهوم توجه‌کردن از طریق قالب «توجه» مشاهده شد.

در کتاب این سه زن، با کلیدواژۀ «شنیدن»، 21 بار مفهوم دریافت مستقیم صدا به گوش بدون توجه شنونده از طریق قالب «ادراک حسی» دیده شد، 1 بار مفهوم حس بویایی با قالب «ادراک حسی» یافت شد و 8 بار مفهوم دوم، یعنی «فهمیدن و دریافتن موضوعی»، با قالب‌های «آگاهی»، «جستجو» و «فهمیدن» مشاهده شد. از طریق کلیدواژۀ «گوش‌کردن»، 7 بار مفهوم دریافت مستقیم صدا به گوش با توجه شنونده از طریق قالب «حس فعال»، 3 بار مفهوم دریافت مستقیم صدا به گوش بدون توجه شنونده از طریق قالب «ادراک حسی»، 3 بار مفهوم اطاعت و پیروی از طریق قالب «اطاعت» و 5 بار مفهوم توجه‌کردن از طریق قالب «توجه» مشاهده شد.

در کتاب سگ و زمستان بلند، با کلیدواژۀ «شنیدن»، 3 بار مفهوم دریافت مستقیم صدا به گوش بدون توجه شنونده از طریق قالب «ادراک حسی» مشاهده شد. از طریق کلیدواژۀ «گوش‌کردن»، 7 بار مفهوم دریافت مستقیم صدا به گوش با توجه شنونده از طریق قالب «حس فعال» و 5 بار مفهوم دریافت مستقیم صدا به گوش بدون توجه شنونده از طریق قالب «ادراک حسی» مشاهده شد.

در کتاب غریبه‌ها و پسرک بومی، با کلیدواژۀ «شنیدن»، 5 بار مفهوم دریافت مستقیم صدا به گوش بدون توجه شنونده از طریق قالب «ادراک حسی» مشاهده شد. از طریق کلیدواژۀ «گوش‌کردن»، 6 بار مفهوم دریافت مستقیم صدا به گوش با توجه شنونده از طریق قالب «حس فعال» و 1 بار مفهوم دریافت مستقیم صدا به گوش بدون توجه شنونده از طریق قالب «ادراک حسی» مشاهده شد.

به‌این‌ترتیب، بیشترین تعداد قالب‌ها در آثار مذکور با کلیدواژۀ «شنیدن»، 89  مورد قالب «ادراک حسی» و با کلیدواژۀ «گوش‌دادن»،  54 مورد قالب «حس فعال» است. کمترین تعداد قالب‌ها، با کلیدواژۀ «شنیدن»، مربوط به دو قالب «توجه» و «حس فعال» و سپس قالب «اطاعت» است. در آثار مدنظر، با کلیدواژۀ «گوش‌دادن»، هیچ نمونه‌ای از سه قالب «جستجو»، «آگاهی» و «فهمیدن» که همه معنای دوم یعنی «فهمیدن و دریافتن موضوعی» را در ذهن تداعی می‌کنند، مشاهده نشد.

براساس تعداد قالب‌های موجود در آثار، می‌توان تبیینی شناختی از اطلاعات بررسی‌شده مبنی‌بر مفهوم پیش‌نمونه میان پنج مفهوم افعال «شنیدن» و «گوش‌دادن» ارائه کرد. تبدیل معناهای واحد به خوشه‌های چندمعنایی مرحلۀ دومی از نظریۀ پیش‌نمونگی است و تحت عنوان مقولات شعاعی (Brugman & Lakoff, 1988) ارائه شده است. در این نظریه، یک معنای مرکزی و تعدادی معانی غیرمرکزی، در یک شبکۀ شعاعی تعریف می‌شوند.

با کلیدواژۀ «شنیدن»، قالب «ادراک حسی» با بسامد 3 بار در کتاب لولی سرمست، 8 بار در کتاب شوهر آهو خانم، 2 بار در کتاب الجزایر و مردان مهاجر، 14 بار در کتاب شازده احتجاب، 17 بار در کتاب قصه‌های بهرنگ، 2 بار در کتاب مرقد آقا، 22 بار در کتاب این‌سه‌زن، 3 بار در کتاب سگ و زمستان بلند و 5 بار در کتاب غریبه‌ها و پسرک بومی، مفهوم مرکزی محسوب می‌شود.

با کلیدواژۀ «گوش‌دادن»، قالب «حس فعال» با بسامد 4 بار در کتاب لولی سرمست، 8 بار در کتاب شوهر آهو خانم، 1 بار در کتاب الجزایر و مردان مهاجر، 1 بار در کتاب شازده احتجاب، 12 بار در کتاب قصه‌های بهرنگ، 4 بار در کتاب مرقد آقا، 7 بار در کتاب این‌سه‌زن، 7 بار در کتاب سگ و زمستان بلند و 6 بار در کتاب غریبه‌ها و پسرک بومی، مفهوم مرکزی محسوب می‌شود.

هر دو قالب «حس فعال» و «ادراک حسی» مربوط به مفهوم اول هستند؛ یعنی «دریافت مستقیم صدا به گوش با توجه و بدون توجه شنونده». همان‌طورکه در شکل زیر نمایش داده شده است، با دو کلیدواژۀ «شنیدن» و «گوش‌دادن» از میان پنج مفهوم «دریافت مستقیم صدا به گوش»، «فهمیدن»، «اطاعت»، «حس بویایی» و «توجه‌کردن»، مفهوم «دریافت مستقیم صدا به گوش»، مفهوم مرکزی و چهار مفهوم دیگر مفاهیم غیرمرکزی هستند.

شکل 1: مقولات شعاعی افعال «شنیدن» و «گوش‌دادن»

 

4ـ6‌. تحلیل آماری داده‌ها

تحلیل آماری محتوا برای نمایش کمی تحلیل‌های زبانی انجام شده است و از رهیافت این نوع تحلیل کمی، می‌توان به نتایج قابل‌توجهی مانند غنای واژگانی[33] دست یافت. غنای واژگانی، معیاری برای سنجش تعداد واژه‌های مختلفی است که در یک متن وجود دارد. غنای واژگانی می‌تواند نشان دهد که یک متن تا چه میزان پیچیدگی متنی دارد؛ به عبارتی دیگر، اگر در یک متن، از واژه‌های تکراری زیاد استفاده شده باشد، غنای واژگانی این متن پایین است و اگر در متنی، از واژه‌های متنوعی برای بیان همان مفاهیم استفاده شود، از غنای واژگانی بالایی برخوردار است. غنای واژگانی از طریق تقسیم تعداد تایپ‌های استخراج شده بر تعداد کل تایپ‌های اثر به دست می‌آید. عدد حاصل رقمی بین صفر و یک خواهد بود؛ حال هرچه به عدد 1 نزدیک‌تر باشد، متن مزبور از غنای واژگانی بالاتری برخوردار است، واژه‌های بیشتری در این متن به کار رفته و تبحر نویسنده در استفاده از واژگان بالا بوده است. هرچه این رقم به صفر نزدیک باشد، متن موردنظر از غنای واژگانی کمتری برخوردار است؛ یعنی ممکن است متن دارای ابهام واژگانی باشد و یک واژه در متن بیش از یک معنا داشته باشد. با توجه به جدول زیر، آثار این سه زن، شازده احتجاب، قصه‌های بهرنگ، مرقد آقا، غریبه‌ها و پسرک بومی از غنای واژگانی پایینی برخوردار هستند و غنای واژگانی در آثار شوهر آهو خانم، الجزایر و مردان مهاجر و سگ و زمستان بلند، بالاست.

جدول 3: اطلاعات آماری واژه‌های هدف

عنوان

تعداد توکن‌ها

تعداد تایپ‌های مستخرج

تعداد تایپ‌های اثر

غنای واژگانی

بن‌واژه‌ها

لولی سرمست

6

6

4436

001/0

5

شوهر آهو خانم

20

9

11905

560/7

5

الجزایر و مردان مجاهد

3

3

7099

225/4

2

شازده احتجاب

15

4

3765

001/0

3

قصه‌های بهرنگ

36

15

6764

002/0

6

مرقد آقا

6

6

2921

002/0

2

این سه زن

32

13

8324

001/0

7

سگ و زمستان بلند

15

10

5440

115/3

3

غریبه‌ها و پسرک بومی

12

10

7194

001/0

3

  1. بحث و نتیجه‌گیری

سؤال مطرح‌شده در مقالۀ حاضر این بود که چگونه می‌توان افعال «شنیدن» و «گوش‌دادن» را در زبان فارسی، براساس اصول شبکۀ معنایی فریم‌نت تحلیل کرد. براساس تحلیل‌های انجام‌شده، مشخص شد که دو کلیدواژۀ چندمعنای «شنیدن» و «گوش‌دادن» پنج مفهوم را در بر می‌گیرند:

  1. مفاهیمی که به دریافت مستقیم صدا به گوش مربوط است؛
  2. مفاهیمی که به مطلع‌شدن از یک خبر مربوط می‌شود؛
  3. مفاهیمی که مربوط به اطاعت و پیروی است؛
  4. مفاهیمی که مرتبط به حس بویایی است؛
  5. مفاهیمی که به معنای فهمیدن است.

این مفاهیم از طریق هفت قالب «حس فعال»، «ادراک حسی»، «آگاهی»، «جستجو»، «فهمیدن»، «اطاعت» و «توجه» در ذهن تداعی می‌شوند. مفهوم اول «دریافت مستقیم صدا به گوش با توجه کامل شنونده» قالب «حس فعال»، مفهوم «دریافت مستقیم صدا به گوش بدون توجه شنونده» قالب «ادراک حسی»، مفهوم «فهمیدن» قالب «آگاهی»، «جستجو» و «فهمیدن»، مفهوم «اطاعت و پیروی» قالب «اطاعت»، مفهوم «حس بویایی» قالب «ادراک حسی» و مفهوم «توجه کردن» قالب «توجه» را به ذهن متبادر می‌کند. پس از آن، مشخص شد میان قالب‌های «حس فعال» و «ادراک حسی» و میان قالب‌های «آگاهی» و «فهمیدن» رابطۀ میان‌قالبی «توارث» و میان قالب‌های «توجه» و «حس فعال» رابطۀ میان‌قالبی «کاربرد» و میان قالب‌های «حس فعال» و «ادراک حسی» رابطۀ میان‌قالبی «بیشتر» برقرار است؛ بنابراین، نتایج بررسی داده‌ها نشان داد که اصول به‌کارگرفته‌شده در شبکۀ فریم‌نت، در تحلیل معنایی واژه‌های فارسی، از جمله افعال «شنیدن» و «گوش‌دادن» نیز کارآمد است و می‌توان به تمام ابعاد معنایی آنها دست یافت. در انتها نیز تبیینی شناختی از قالب‌های شکل‌گرفته در این حوزه‌های مفهومی ارائه شد و مشخص شد که مفهوم «دریافت مستقیم صدا به گوش» مفهوم مرکزی و چهار مفهوم دیگر مفاهیم غیرمرکزی هستند.

تعارض منافع

تعارض منافع ندارم.

 

[1]. frame semantics

[2]. frame

[3]. frame element

[4]. Lexical Units (LUs)

[5]. active learning

[6]. FrameNet.ir

[7]. ColloNet

[8]. proposition

[9].core frame element

[10]. non-core frame element

[11]. perceiver_ agentive

[12]. phenomenon

[13]. perceiver_ passive

[14]. content

[15]. protagonist

[16]. norm

[17]. cognizer_ agent

[18]. sought_ entity

[19]. outcome

[20]. perceiver

[21]. figure

[22]. sentence annotation

[23]. full text annotation

[24]. target layer

[25]. Phrase Type Layer (PT)

[26]. null instantiation

[27]. Constructural Null Instantiation (CNI)

[28]. Big PRO

[29]. Definite/ Anaphoric Null Instantiation (DNI)

[30]. Indefinite/ Existential Null Instantiation (INI)

[31]. valence patterns

[32]. Dependency Grammar and Valence Theory

[33]. lexical diversity

استناد به این مقاله: نایب‌لوئی، فاطمه، عاصی، سید مصطفی، افراشی، آزیتا، قیومی، مسعود. (1400). بررسی حوزۀ مفهومی فعل «شنیدن» در زبان فارسی در چارچوب نظریۀ معناشناسی قالب و اتخاذ اصول شبکۀ فریم‌نت. علم زبان، 8 (14)، 195- 223. Doi: 10.22054/ls.2021.57628.1424

 Language Science  is licensed under a Creative Commons Attribution-Noncommercial 4.0 International License.

Baker, C. F., Fillmore, C. J., & Lowe, J., B. (1998). The Berkeley FrameNet Project. Proceedings of the Conference, held at the University of Montreal, 86-90, Association for Computational Linguistics, Montreal.
BOAS, H. C. (2002). Bilingual FrameNet Dictionaries for Machine Translation. Proceedings of the Third International Conference on Language Resources and Evaluation, ed. by M. González Rodríguez and C. Paz Suárez Araujo, 1364- 1371. Spain.
Borin, L., Dannélls, D., Forsberg, M., Gronostaj, M. T., & Kokkinakis, D. (2010). The past meets the present in Swedish FrameNet++". 14th EURALEX International Congress, 269-281.
Brugman, C., & Lakoff, G. (1988). Cognitive Topology and Lexical Networks. In S. L. Small, G. W. Cottrell, & G. Adriaens (Eds.), Lexical Ambiguity Resolution: Perspectives from Psycholinguistics, Neuropsychology, and Artificial Intelligence, 477-508. San Mateo, CA: Morgan Kaufmann.
Fillmore, C. J. (1968). The case for case. In E. Bach and R. Harms, editors, Universals in Linguistic Theory. Holt, Rinehart & Winston, New York.
Fillmore, C. J. (1982). Frame Semantics. Linguistics in the Morning Calm. Seoul: Hanshin Publishing Co, 111-137.
Fillmore, C. J., Baker, C. F., & Sato, H. (2002). The FrameNet Database and Software Tools. In M. González-Rodríguez and C. P. Suárez-Araujo, Eds. Proceedings of the Third International Conference on Language Resources and Evaluation. Las Palmas, Spain.
Ghayoomi, M. (2009). Frame Assignment with Active Learning. M.S. Thesis. Department of Computational Linguistics and Phonetics. Saarland University.
Johnson, C. R., Fillmore, C. J., Petruck, M. R. L., Baker, C. F., Ellsworth, M., Ruppenhofer, J., & Wood, E. J. (2002). FrameNet: Theory and Practice. International Computer Science Institute, Technical Report. Berkeley, CA. the paper 'Semi-automatic Korean FrameNet Annotation over KAIST Treebank' is accepted at LREC 2018.
Ohara, K. H., Fuji, S., Ohori, T., Suzuki, R., Saito, H., & Ishizaki, S. (2004), The Japanese FrameNet Project: An introduction. Proceedings of the Satellite Workshop “Building Lexical Resources from Semantically Annotated Corpora”, 9-11. Lisbon, Portugal.
Rahmati Nejad, L., & Safari, A. (2017). Frame Semantics: Applying FrameNet Principles to “Touring” and “Travel” Semantic Frames in Persian. Biannual Journal of Applications of Language Studies (JALS), 1(1), 59-76.
Ruppenhofer, J., Ellsworth, M., Petruck, M. R. L., Johnson, C. R., & Scheffczyk, J. (2006). FrameNet II: Extended Theory and Practice. International Computer Science Institute, Berkeley, California. Distributed with the FrameNet data.
Ruppenhofer, J., Sunde, J., & Pinkal, M. (2010). Generating FrameNets of Various Granularities: The FrameNet Transformer. Proceedings of the International Conference on Language Resources and Evaluation, LREC, Valletta, Malta.
Ruppenhofer, J., Sunde, J., & Pinkal, M. (2016). Generating FrameNets of Various Granularities: The FrameNet Transformer. nstitut für Deutsche Sprache, Bibliothek, 2016 resources. In Oltramari, A., editor, Proceedings of ONTOLEX 2006, Genoa. LREC.
Salomão, M. (2009). FrameNet Brasil: um trabalho em progresso. Calidoscópio, 7(3), 171-182. 
Schmidt, T. (2009). The Kicktionary a Multilingual Lexical Resources of Football Language. Multilingual FrameNets in Computational Lexicography: Methods and Applications, ed. by H. C. Boas, 101-134. Berlin, New York: Mouton de Gruyter.
Subirats, C., & Petruck, M. (2003). Surprise: Spanish FrameNet. International Congress of Linguists. Workshop on Frame Semantics, Prague (Czech Republic).
Tesnière, L. (1959). Éléments de syntaxe structurale. Paris: Klincksieck.
You, L., Liu, T., & Liu, K. (2007). Chinese FrameNet Data in Semantic Web Language. Computer Science.
Ajdadi, M. & Razavi, M. (2019). The Study of Semantic Frames of External Body Part Terms in Persian Language. Journal of Zabanpazhuhi, (10)29, 27-44. [In Persian].
Assi, S. M. (2006). Persian Linguistic Database (PLDB). Institute for Humanities and Cultural Studies. [In Persian].
Assi, S. M. (2020). Advanced Learner's Persian Dictionary. Samt Press. [In Persian].
Delaramifar, M., Yousefian, P., Allahbakhash, M., & Ahangar, A. (2017). Semantics Relations of Persian Verb "gereftan": Fillmore’s Frame Semantic (1997). Language Research, (8)1, 79-98. [In Persian].
Fararooy, J. (2008). Thesaurus of Persian Words and Phrases. Ibex Publishers Inc. [In Persian].
HajiGhasemi, F. & Shameli, N. (2017). Radial Category of Meanings for the verb "DIDAN" in Nahj al-Balaghah Based on Frame Semantics. Research Journal of Nahj al-Balaghah, 101-124. [In Persian].
Mousavi, S. H., Amoozade, M., & Rezai, V. (2016). An Analysis of the Word “Didan” (See) Based on Frame Semantics (Written in Persian). Language Related Research, 7, 219-236. [In Persian].
Mousavi, S. H. (2014). ColloNet: A network for Analyzing Collocations. Language Related Research, 197-223. [In Persian].
Mousavi, S. H. (2017). Investigating the polysemy of ‘didan’ and ‘shenidan’ based on frame semantics. Fifth International Conference on Applied Research in Language Studies. [In Persian].
Mousavi, S. H. (2017). Studying synonymy of words within the ‘Giving’ frame and the problems synonymy may cause in EFL classrooms. The National Conference on Language and Literature. [In Persian].
Mousavi, S. H., & Zabihi, R. (2019). Theft frame in Persian. Journal of Comparative Linguistic Researches, 9(17), 101-126. [In Persian].
Mousavi, S. H. & Amoozadeh, M. (2020). An Investigation of Motivations behind Collocations based on Frame Semantics: The Case Study of ‘dast’. Journal of Linguistics and Khorasan Dialects, 11 (1), 193-225. [In Persian].
Nayeblui, F. (2014). A Study of “Happy” & “Joy” Semantic Domains in Frame Semantic Theory: Persian FrameNet. M.A. Dissertation. Institute for Humanities and Cultural Studies. [In Persian].
Nayeblui, F., Assi, S. M., & Afrashi, A. (2015). Persian FrameNet. Journal of Comparative Linguistic Researches, 5(9), 257-282. [In Persian].
Rahmati Nejad, L., Assi Mostafa, Gholi Famian A., & Ghayoomi, M. (2019). Semantic Analysis of The Verb “Goftan” (To Tell) Based On Frame Semantics Theory: A Corpus Based Study. Language Related Research, 10(4), 55-89. [In Persian].
Safari, A. (2015). Frame Semantics and Lvc Alternation In Persian. Language Related Research, 6(22), 153-172. [In Persian].