بشیر جم؛ مرضیه اسماعیلی دهکردی
چکیده
قرائت قرآن کریم دارای ویژگیهای واجشناختی خاص خود است که فراتر از چارچوب سنتیِ تجوید، قابلیت بررسی در چارچوب نظریههای نوین علم واجشناسی را نیز دارد. دو فرایند اخفاء و اقلاب دو گونه از فرایندهای همگونی جزئیِ همخوان /n/ با همخوان مجاور در جایگاه تولید به شمار میروند. فرایند اخفاء در بافتی رخ میدهد که همخوان /n/ پیش از پانزده ...
بیشتر
قرائت قرآن کریم دارای ویژگیهای واجشناختی خاص خود است که فراتر از چارچوب سنتیِ تجوید، قابلیت بررسی در چارچوب نظریههای نوین علم واجشناسی را نیز دارد. دو فرایند اخفاء و اقلاب دو گونه از فرایندهای همگونی جزئیِ همخوان /n/ با همخوان مجاور در جایگاه تولید به شمار میروند. فرایند اخفاء در بافتی رخ میدهد که همخوان /n/ پیش از پانزده همخوان گرفتۀ دهانی یعنی/z/ ، /ẓ/، /s/،/ṣ/ ، /t/،/ṭ/ ،/d/ ،/ḍ/ ،/q/ ،/f/ ، /k/،/ʤ/ ، /ʃ/، /ð/ و /θ/ قرار داشته باشد. فرایند اقلاب نیز شامل همگونی در جایگاه تولید لبی است که در بافتی رخ میدهد که همخوان /n/ پیش از همخوان دولبی /b/ قرار داشته باشد. اقلاب را میتوان یکی از گونههای فرایند اخفاء به شمار آورد، زیرا در هر دو فرایند «همگونی جزئی جایگاه تولید خیشومی» رخ داده است. ازاین رو، همخوان /b/ باید در فهرست همخوانهای ایجادکنندۀ اخفاء گنجانده شود و نباید اقلاب را فرایند جداگانهای دانست. پس، همخوانهای ایجادکنندۀ فرایند اخفاء را باید شانزده مورد برشمرد. هدف از این پژوهشِ توصیفی ـ تحلیلی در چارچوب نظریۀ بهینگی، پاسخ به این پرسش است که چه محدودیتهایی و در قالب چه رتبهبندی موجب رخداد این فرایندها میشوند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که محدودیت AGREE[place] عامل اصلی رخداد فرایند همگونی جایگاه تولید خیشومی در دو فرایند اخفاء و اقلاب است. همچنین، محدودیت *[-long N]Obs عامل کشش همخوان خیشومی پیش از همخوان گرفته است.
امیر قربانپور
چکیده
هدف از مقالۀ حاضر بررسی مسئلۀ جایگاه هسته در گروههای نحوی زبان فارسی در چارچوب نظریۀ بهینگی است. با استفاده از محدودیتهای همترازی نحوی پیشنهادی گریمشاو (2002)، که در این مقاله به صورت Align-Left/Right(X, XP) بازنویسی میشود (مککارتی، 2008)، سعی بر این است که مرتبهبندی منسجمی از محدودیتهای مرتبطی ارائه شود که در ارتباط با جایگاه هسته ...
بیشتر
هدف از مقالۀ حاضر بررسی مسئلۀ جایگاه هسته در گروههای نحوی زبان فارسی در چارچوب نظریۀ بهینگی است. با استفاده از محدودیتهای همترازی نحوی پیشنهادی گریمشاو (2002)، که در این مقاله به صورت Align-Left/Right(X, XP) بازنویسی میشود (مککارتی، 2008)، سعی بر این است که مرتبهبندی منسجمی از محدودیتهای مرتبطی ارائه شود که در ارتباط با جایگاه هسته نسبت به متمم آن در درون گروههای نحوی زبان فارسی، فعال و تعیینکننده هستند. با توجه به غیریکنواخت بودن جایگاه هسته در گروههای مختلف در زبان فارسی، چنین نتیجه گرفته میشود که محدودیت کلی Align-Left(X, XP) که بر هستهآغازین بودن گروههای نحوی دلالت دارد، در بیشتر ساختهای نحوی این زبان، بسیار تعیینکننده است. همچنین، موارد استثنای هستهپایانی، یعنی گروه فعلی و گروه حالتنمای «را»، توسط محدودیتهای خاصتری با ارزش مخالف که در مرتبۀ بالاتر قرار میگیرند، پوشش دادهمیشوند که بهترتیب، عبارتاند از: Align-Right(V, VP)و Align-Right(K, KP).
ابراهیم بدخشان؛ محمّد زمانی
چکیده
در این مقاله تلاش بر آن است تا با استفاده از نظریۀ بهینگی با رویکردی همزمانی به تحلیل و توصیف فرایند غلتسازی در زبان کردی (گویش کلهری) پرداخته شود. در این مقاله نشان داده میشود که محدودیت [REL-const] که در بسیاری از زبانهای دنیا (همانند زبانهای نیجرـکنگو) از رتبۀ بالایی در چینش محدودیتها برخوردار است، در گویش کلهری رتبۀ پایینی ...
بیشتر
در این مقاله تلاش بر آن است تا با استفاده از نظریۀ بهینگی با رویکردی همزمانی به تحلیل و توصیف فرایند غلتسازی در زبان کردی (گویش کلهری) پرداخته شود. در این مقاله نشان داده میشود که محدودیت [REL-const] که در بسیاری از زبانهای دنیا (همانند زبانهای نیجرـکنگو) از رتبۀ بالایی در چینش محدودیتها برخوردار است، در گویش کلهری رتبۀ پایینی را به خود اختصاص میدهد. در این مقاله همچنین، استدلال میشود که غلتسازی در زبان کردی علاوه بر واکههای افراشته، بر واکههای غیرافراشته مانند /e/ نیز اعمال میشود؛ بنابراین، افراشتگی V1برای غلتسازی در گویش کلهری، برخلاف بسیاری از زبانهای دنیا، شرط اساسی و تعیینکننده نیست. همچنین، نشان داده میشود که شرط افراشتگی خروجی دستگاه واجی تخطیناپذیر نیست؛ یعنی خروجی دستگاه واجی این گویش در شرایط و جایگاه خاص خود، هم میتواند افراشته باشد، مانند /y/ و هم میتواند غیرافراشته باشد، همانند /Y/.