علی پیرحیاتی
چکیده
نواب صفوی و همکاران (۱۳۹۹) در مقالهای که در شمارة یازدهم نشریة علم زبان (بهار و تابستان ۱۳۹۹) با عنوان "بررسی صوتشناختی رخداد انسدادی چاکنایی پیش از واکۀ آغازین در واژگان زبان فارسی" منتشر شده است، به گزارش پژوهش خود راجع به ویژگیهای آکوستیکِ بست چاکنایی پیش از واکههای آغازین در زبان فارسی پرداختهاند. این پژوهش برپایة بررسی ...
بیشتر
نواب صفوی و همکاران (۱۳۹۹) در مقالهای که در شمارة یازدهم نشریة علم زبان (بهار و تابستان ۱۳۹۹) با عنوان "بررسی صوتشناختی رخداد انسدادی چاکنایی پیش از واکۀ آغازین در واژگان زبان فارسی" منتشر شده است، به گزارش پژوهش خود راجع به ویژگیهای آکوستیکِ بست چاکنایی پیش از واکههای آغازین در زبان فارسی پرداختهاند. این پژوهش برپایة بررسی تلفظِ هجای اول و دومِ تعدادی ناواژه با ساخت هجایی CVCV و همچنین هجای اولِ سی واژة فارسی با استفاده از نرمافزار پرت انجام شده است. نتیجهگیری اصلی پژوهشگران آن است که همخوان انسدادی چاکنایی، با توجه به انسداد ناقص پیش از واکهها، بهعنوان واج مستقل در ابتدای واژههای فارسی وجود ندارد و بست چاکنایی در این واژهها، از ویژگیهای واکة آغازین به شمار میرود. به نظر میرسد مقالة مذکور از نظر پیشفرضها، نقدِ پژوهشهای پیشین، روش تحقیق، نتیجهگیری، و منابع و ارجاعات دچار اشکالاتی است و خصوصاً در آن، دو حوزة آواشناسی و واجشناسی، و جایگاه و ویژگیهای هر یک از این دو حوزه با یکدیگر خلط شده است. در یادداشت حاضر به بررسی نقاط ضعف مقالة مذکور میپردازیم.
پریسا محمدیان کلخوران؛ محمد بحرانی
چکیده
هدف این پژوهش آن است که عملکرد چند روش یادگیری ماشین را در دستهبندی اشعار فارسی به دو گروه تلمیحدار و بدون تلمیح، بررسی کند. برای این کار از روشهای نظارتشده بیز ساده، ماشین بردار پشتیبان، درخت تصمیم، جنگل تصادفی، k نزدیکترین همسایه، رگرسیون لجستیک و الگوریتم پرسپترون چندلایه استفاده میشود. پس از جمعآوری دادههای برچسبخورده ...
بیشتر
هدف این پژوهش آن است که عملکرد چند روش یادگیری ماشین را در دستهبندی اشعار فارسی به دو گروه تلمیحدار و بدون تلمیح، بررسی کند. برای این کار از روشهای نظارتشده بیز ساده، ماشین بردار پشتیبان، درخت تصمیم، جنگل تصادفی، k نزدیکترین همسایه، رگرسیون لجستیک و الگوریتم پرسپترون چندلایه استفاده میشود. پس از جمعآوری دادههای برچسبخورده در قالب دو فایل متنی، هر کدام از ابیات به بردار عددی تبدیل میشوند و پس از ادغام دادهها و تقسیم آنها به دو دسته آموزش و آزمون، الگوریتم مدنظر بر روی دادههای آموزشی پیادهسازی و بر روی دادههای آزمون، آزمایش میگردد تا دقت عملکرد الگوریتم سنجیده شود. خروجی هر الگوریتم، برچسب پیشبینی شده توسط ماشین برای ابیات موردنظر است. شیوه ارزیابی الگوریتمها نیز روش LOOCV میباشد. نتایج ارزیابی نشان میدهد که الگوریتمهای بیز ساده با 76.09%، رگرسیون لجستیک با 76.09%، پرسپترون چند لایه با 75.22% و ماشین بردار پشتیبان با 74.35% نسبت به الگوریتمهای دیگر عملکرد بهتری دارند. در مجموع و با توجه به سایر معیارها از جمله معیار اف-1 و زمان اجرا، میتوان گفت که بهترین عملکرد مربوط به الگوریتم بیز ساده است.
راضیه قلی پور هفشجانی؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
چکیدهمبانی نظری دستور نقشگرای نظام بنیاد بهعنوان نظریهای عام و پیکره بنیاد با جهتگیریهای نقشی و معنایی که تمرکزش بر متن و حیطه موردنظرش کاربرد زبان در بافت است، باید درباره همه زبانها و آثار زبانی صدق کند. در این دستور انواع تجربیات درونی و بیرونی ما در قالب فرایندها و بهواسطه فرانقش تجربی بیان میشوند که نمود دستوری آن ...
بیشتر
چکیدهمبانی نظری دستور نقشگرای نظام بنیاد بهعنوان نظریهای عام و پیکره بنیاد با جهتگیریهای نقشی و معنایی که تمرکزش بر متن و حیطه موردنظرش کاربرد زبان در بافت است، باید درباره همه زبانها و آثار زبانی صدق کند. در این دستور انواع تجربیات درونی و بیرونی ما در قالب فرایندها و بهواسطه فرانقش تجربی بیان میشوند که نمود دستوری آن در زبان از طریق نظام گذرایی است. ازاینرو، با بررسی و تعیین افعال و فرآیندها و میزان رخداد آنها در متون دراماتیک، میتوان از این سازوکار بهعنوان ابزاری برای تعبیر و تحلیل سبکی نمایشنامهها و همچنین بررسی نقش زبان در ساختار درام و آشکارسازی وجوه مختلف آن بهره جست. در پژوهش حاضر پنج نمایشنامه مطرح فارسی معاصر را بر اساس نظام گذرایی در این چارچوب موردبررسی قرارداده ایم و درصد و بسامد وقوع انواع فرایندها در هر نمایشنامه را بهعنوان شاخصی سبکی در نظر گرفته ایم که هم ویژگیهای ساختاری منحصر به متون دراماتیک را نمایان میکند و هم ویژگیهای سبکی هر نمایشنامه و نمایشنامهنویس را.
محمد دبیرمقدم؛ حسین رئیسی
چکیده
آرایه های ادبی ازجمله ابزارهای بلاغی پرکاربرد برای نوشتن تیترهای خبری جذاب هستند. با وجود این، درباره ی کاربرد این عناصر در یک بافت ورزشی پژوهش های اندکی انجام گرفته است. از همین رو، مقاله ی کنونی به بررسی پرکاربردترین آرایه های ادبی در تیترهای خبری روزنامه های ورزشی ایرانی پرداخته است. در این راستا، تعداد 185 تیتر دربرگیرنده ی آرایه ...
بیشتر
آرایه های ادبی ازجمله ابزارهای بلاغی پرکاربرد برای نوشتن تیترهای خبری جذاب هستند. با وجود این، درباره ی کاربرد این عناصر در یک بافت ورزشی پژوهش های اندکی انجام گرفته است. از همین رو، مقاله ی کنونی به بررسی پرکاربردترین آرایه های ادبی در تیترهای خبری روزنامه های ورزشی ایرانی پرداخته است. در این راستا، تعداد 185 تیتر دربرگیرنده ی آرایه های ادبی که در بازه ی زمانی سه ماهه ای از هشت روزنامه ی ورزشی برگرفته شده بودند، طبق انگاره ی لی (1994) دسته بندی شدند. بر اساس یافته های این مطالعه، دو آرایه ی ادبی تلمیح و ایهام روی هم رفته بیش از نیمی از مجموع آرایه ها را به خود اختصاص دادند. همچنین، آرایه های تشخیص، تضاد (متناقض نما)، تکرار و تضمین دارای کم ترین بسامد بودند. بررسی تیترها همچنین حاکی از آن بود که اگرچه کاربرد آرایه ها علاوه بر افزودن بُعد زیبایی شناختی به متن، موجب نزدیکی هر چه بیش تر زبان نوشتاری به زبان محاوره ای شده است، در عین حال، درک برخی دیگر از تیترها مستلزم دانش زمینه ی بالایی از جانب خوانندگان است.
گلناز مدرسی قوامی؛ محمد دبیرمقدم؛ محسن حیدریزادی
چکیده
ردهشناسی زبان مطالعۀ نظاممند تنوعات زبانی است و ترتیب واژه یکی از مباحث اصلی مطرح در آن به شمار میآید. پرسش اساسی که این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ برای آن میباشد این است که گونههای زبانی منطقه چرداول در استان ایلام به کدام رده زبانشناختی تعلق دارند و چه ویژگیهای ردهشناختی بر ترتیب واژهها و سازههای نحوی در این گونهها ...
بیشتر
ردهشناسی زبان مطالعۀ نظاممند تنوعات زبانی است و ترتیب واژه یکی از مباحث اصلی مطرح در آن به شمار میآید. پرسش اساسی که این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ برای آن میباشد این است که گونههای زبانی منطقه چرداول در استان ایلام به کدام رده زبانشناختی تعلق دارند و چه ویژگیهای ردهشناختی بر ترتیب واژهها و سازههای نحوی در این گونهها ناظر است. این پژوهش با مبنا قرار دادن چارچوب مطرح شده در دبیرمقدم (۱۳۹۲)، به مطالعه مؤلفههای ترتیب واژه در زبانهای چرداول در شمال استان ایلام پرداخته است که چند گونه از کردی، لکی و لری را شامل میشود. برای این منظور، 24 مؤلفه ترتیب واژه در سه زبان مورد بررسی قرار گرفت و در هرمورد با ارائه مثال از گونههای زبانی، وضعیت هر مؤلفه مشخص شد. بررسی این 24 مؤلفه نشان داد که سه گونۀ زبانی مورد بررسی در منطقه جغرافیایی چرداول از همگرایی بالایی برخوردارند که این خود جلوهای از ’ردهشناسی منطقهای‘ محسوب میشود. در پاسخ به مسئله پژوهش نیز، مقایسه مؤلفههای ترتبب واژه در سه گونۀ زبانی مورد بررسی با زبانهای اروپاـآسیا نشان داد که هر سه با 17 مؤلفه از 24 مؤلفه در رده زبانهای فعل میانی قوی قرار میگیرند. مقایسه این گونهها با زبانهای جهان نیز با 19 مؤلفه رده فعل میانی قوی را برای زبانهای برگزیده در چرداول تأیید کرد.
زبانشناسی
سعید لبافان؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
هدف اصلی از نگارش این مقاله، به دست دادن توصیفی از نظام مطابقۀ زبان خانیکی بر پایۀ دادههای تجربی میباشد. این گونۀ زبانی متعلق به شاخۀ غربی جنوبی زبانهای ایرانی است. این زبان مانند بسیاری از دیگر زبانهای بومی ایران، در خطر نابودی است. این زبان در روستای «خانیک»، که گویشوران آن را «خونک» [xunek] تلفظ میکنند، گفتوگو ...
بیشتر
هدف اصلی از نگارش این مقاله، به دست دادن توصیفی از نظام مطابقۀ زبان خانیکی بر پایۀ دادههای تجربی میباشد. این گونۀ زبانی متعلق به شاخۀ غربی جنوبی زبانهای ایرانی است. این زبان مانند بسیاری از دیگر زبانهای بومی ایران، در خطر نابودی است. این زبان در روستای «خانیک»، که گویشوران آن را «خونک» [xunek] تلفظ میکنند، گفتوگو میشود. در این مقاله، توصیف الگوهای نظام مطابقه بر مبنای نظامهای پنجگانه کامری (1978) صورت میگیرد. در تحلیلهای ارائه شده بر روی دادههای این زبان، مشخص خواهد شد که به لحاظ مطابقه، نظام انطباق دوگانه در این زبان دستوری شده است که حساس به مؤلفههای «زمان»، «نمود»، «شخص»، و «ویژگی معنایی فاعل» است. بدین ترتیب که در جملات دارای افعال «+ حال»، چه افعال لازم و چه افعال متعدی، نظام مطابقه ’فاعلی-مفعولی‘ است و در جملات دارای افعال «+ گذشته»، «+کامل»، «+سوم شخص مفرد»، و «+روانشناختی»، چه افعال لازم و چه افعال متعدی، نظام مطابقه غیر’فاعلی-مفعولی‘ است. در نظام ’فاعلی-مفعولی‘، فاعل همواره به صورت پسوند تصریفی مطابقه در فعل صورتبندی میشود و در نظام غیر’فاعلی-مفعولی‘، که واژهبستهای غیرفاعلی، وظیفۀ مطابقه را به عهده دارند، شاهد ردۀ ’خنثی‘ هستیم.
سارا احمدی؛ حبیب گوهری
چکیده
هدفِ پژوهشِ حاضر بررسیِ فرایندِ مضاعفسازی واژهبستی و پیامدهای آن برای نحوِ زبان بر اساس دادههائی از کردی کلهری است. به عبارت دیگر، مسأله این است که آیا مضاعفسازی واژهبستی حالتِ غالب در کردی کلهری است یا اینکه این فرایند مانند بسیاری از زبانهای دیگر منجر به منفکشدنِ گروهِ اسمی از درونِ بند و خروجِ آن به سمتِ چپ یا ...
بیشتر
هدفِ پژوهشِ حاضر بررسیِ فرایندِ مضاعفسازی واژهبستی و پیامدهای آن برای نحوِ زبان بر اساس دادههائی از کردی کلهری است. به عبارت دیگر، مسأله این است که آیا مضاعفسازی واژهبستی حالتِ غالب در کردی کلهری است یا اینکه این فرایند مانند بسیاری از زبانهای دیگر منجر به منفکشدنِ گروهِ اسمی از درونِ بند و خروجِ آن به سمتِ چپ یا راست میگردد. تبیینِ تفاوتِ بین وند و واژهبست نیز از اهدافِ دیگر این پژوهش است. پژوهشِ حاضر توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر ارائه استدلال جهتِ بررسی رابطة بین مضاعفسازی واژهبستی و ساخت نحوی در کردی کلهری است. این پژوهش عمدتاً بر اساس چارچوبِ ارائهشده در اسپنسر و لوئیز (2012) انجام گرفته است. برای گردآوری دادهها، از شیوة میدانی، مشاهده، مصاحبه و مراجعه به منابع کتابخانهای، اقدام به جمعآوری دادهها شده است. نتایج نشان داد که فرایندِ مضاعفسازی واژهبستی بهصورت محدود در کردی کلهری مورد استفاده قرار میگیرد. در مقابل، برای اجتناب از حضورِ همزمانِ واژهبست و گروهِ اسمی مرتبط با آن، گویشورانِ کردی کلهری اغلب به ساختِ نحوی خروج به چپ یا راست متوسل میشوند و بهاینترتیب، گروهِ اسمی (مفعولِ صریح) را از ساختار موضوعی جمله خارج میکنند.
مژده پارساکیا؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
ساختهای شرطی عبارتهای زبانی هستند که در آن وقوع پدیده یا وضعیتی مشروط به وقوع پدیده یا وضعیتی دیگر است. این نوع ساخت با توجه به ویژگیهای معنایی خود از الگویهای ساختاری متفاوتی برخوردار است. این پژوهش بهمنظور تبیین چگونگی بازنمایی دو مقولۀ فعلی نمود و وجه و ارتباط میان آنها در ساختار شرطیهای زبان فارسی صورت گرفت. در پژوهش ...
بیشتر
ساختهای شرطی عبارتهای زبانی هستند که در آن وقوع پدیده یا وضعیتی مشروط به وقوع پدیده یا وضعیتی دیگر است. این نوع ساخت با توجه به ویژگیهای معنایی خود از الگویهای ساختاری متفاوتی برخوردار است. این پژوهش بهمنظور تبیین چگونگی بازنمایی دو مقولۀ فعلی نمود و وجه و ارتباط میان آنها در ساختار شرطیهای زبان فارسی صورت گرفت. در پژوهش حاضر، مؤلفههای نمود و وجه به ترتیب بر اساس رویکردهای کامری (1976) و پالمر (2001) و دسته بندی معنایی شرطیها نیز بر اساس رویکرد ردهشناسی جهان ممکن دکلرک و رید (2001) مورد بررسی قرار گرفت. پیکرۀ پژوهش شامل 540 ساخت شرطی و مستخرج از مجموع 5 اثر از داستاننویسان معاصر بود. تحلیل ساختهای شرطی زبان فارسی نشان داد که نمود دستوری در چنین ساختهایی غالباً در نقش ثانویه و کارکرد وجهی ظاهر میشود. همچنین در اغلب ساختهای شرطی به منظور بیان غیرواقعی بودن بند شرط از وجه التزامی استفاده میشود.
صادق همتی؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
ترکی قشقایی از زبانهای ترکی جنوبغربی (اُغوز) در ایران است که در نتیجه تماس شدید و طولانیمدت با فارسی دچار تغییراتی عمیق در همه سطوح زبانی شده است. این پژوهش به بررسی تغییراتی که در نتیجه این تماس در راهکارهای ترکیبکردن بندها در ساخت جملات مرکب ایجاد شده، پرداخته است. این تغییرات شامل تغییرات صورتگرفته در همپایهسازی بندها ...
بیشتر
ترکی قشقایی از زبانهای ترکی جنوبغربی (اُغوز) در ایران است که در نتیجه تماس شدید و طولانیمدت با فارسی دچار تغییراتی عمیق در همه سطوح زبانی شده است. این پژوهش به بررسی تغییراتی که در نتیجه این تماس در راهکارهای ترکیبکردن بندها در ساخت جملات مرکب ایجاد شده، پرداخته است. این تغییرات شامل تغییرات صورتگرفته در همپایهسازی بندها و همچنین راهکارهای ناهمپایهسازی در بندهای موصولی، متممی و قیدی میشود. در این پژوهش با بررسی و تحلیل پیکرهای نوشتاری متشکل از هفت کتاب داستان علاوه بر تعیین موارد تغییرات، سعی شده است تا با بررسی کمی آنها در پیکره، میزان گستردگی و پیشرفتشان نیز مشخص شود و نتایج تحقیقات پیشین در این زمینه هم مجدداً مورد ارزیابی قرار گیرد. چارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش مدل کپی رمز است که توسط لارس یوهانسون معرفی شده و در بسیاری از تحقیقات مرتبط با زبانشناسی تماس در زبانهای ترکی مورد استفاده قرار گرفته است.
نورالرحمن ناصح؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
چکیده تمام زبانهای جهان ساخت مجهول دارند که درفرایند مجهولسازی به گونهای مختلف رفتار میکنند، نوعی ازساخت مجهول در زبانهای جهان به صورت تحلیلی است که زبانهای ایرانی معمولا از این روش برای ساخت مجهول استفاده میکنند. زبان پشهای که یکی اززبانهای ایرانی شرقی است، ساخت مجهول تحلیلی دارد. کینن و درایر(2007) فعلهای کمکی مجهول ...
بیشتر
چکیده تمام زبانهای جهان ساخت مجهول دارند که درفرایند مجهولسازی به گونهای مختلف رفتار میکنند، نوعی ازساخت مجهول در زبانهای جهان به صورت تحلیلی است که زبانهای ایرانی معمولا از این روش برای ساخت مجهول استفاده میکنند. زبان پشهای که یکی اززبانهای ایرانی شرقی است، ساخت مجهول تحلیلی دارد. کینن و درایر(2007) فعلهای کمکی مجهول ساز را به چهار نوع تقسیم کرده اند. در این مقاله ساخت مجهول درزبان پشهای به گونهای ساختی و واژگانی مورد پژوهش قرارداده شده است. درزبان پشهای الگوی رایج مجهولسازی یا همون ساختی که در آن فعلهای کمکی /biʈʃæ/و bitek"شدن" هستند که اولی برای فاعل دستوری مونث ودومی برای فاعل دستوری مذکر مورد استفاده قرار میگیرند، هم چنان مفعول صریح میشود فاعل دستوری، فاعل معلوم میشود نقشباخته یا محذوف، فعل معلوم میشود صفت مفعولی. الگویهای دیگر مجهولسازی نیز در زبانپشهای وجود دارند، که در بخش دوم این مقاله تحت عنوان مجهول واژگانی و معنایی مورد برسی قرار گرفتهاند یعنی آن نوع ساخت مجهول که فرایند ساختی مجهول سازی در آن به گونهای منظم عمل نمیکند. کارکرد این مقاله بسیار واضح و گویا است، متن زبان پشهای آوانویسی شده مثالها به زبان فارسی نیز برگردان شدهاند تا درتحلیل دادهها مشکل ایجاد نگردد. در آوانگاری این پژوهش از الفبای آوایی بین المللی استفاه شده است.
عابده میرزایی
چکیده
با شیوع کرونا در ایران و مطرحشدن لزوم تعطیلی مراکز پرجمعیت، از جمله اماکن مذهبی، برخی با این تصمیم مخالفت کردند و عدهای، در قم و مشهد، با حضور در حرمها تلاش کردند که مانع بستهشدن آنها شوند. این اقدامات بهسرعت در فضای مجازی بازتاب یافت. در شبکۀ اجتماعی توییتر، که امکان بحث و گفتوگو بین کاربران فراهم است، گروهی مخالفت با دستورالعملها ...
بیشتر
با شیوع کرونا در ایران و مطرحشدن لزوم تعطیلی مراکز پرجمعیت، از جمله اماکن مذهبی، برخی با این تصمیم مخالفت کردند و عدهای، در قم و مشهد، با حضور در حرمها تلاش کردند که مانع بستهشدن آنها شوند. این اقدامات بهسرعت در فضای مجازی بازتاب یافت. در شبکۀ اجتماعی توییتر، که امکان بحث و گفتوگو بین کاربران فراهم است، گروهی مخالفت با دستورالعملها بهداشتی را مغایر با احکام دین دانستند و گروهی دیگر مذهب را در تقابل با علم قرار دادند. این پژوهش معطوف به این بحثهاست و مسئلۀ اصلی آن، این است که هر گروه برای بیان باور و دیدگاه خود از چه سازوکارهایی بهره گرفتهاند؟ به این منظور، 170 توییت فارسی، با کلیدواژههای «دین» و «کرونا»، انتخاب و با استفاده از انگارۀ وندایک، بررسی شدند. تحلیل دادهها نشان داد که بیشترین ابزار زبانشناختی بهکارگرفتهشده توسط کاربران، برای بازنمایی باورها و ایدئولوژی خود، دو راهبرد «فاصلهگذاری» و «نفرین و دشواژه» است. ازآنجاکه شبکههای اجتماعی بسیار تأثیرگذارند و توییتها میتوانند کنشهای اجتماعی را شکل دهند، تقابلهای مشاهدهشده در این فضا میتوانند به سطح جامعه هم کشیده شوند و تنشهایی را ایجاد کنند. نتایج این پژوهش و انجام مطالعات مشابه میتواند به شناخت علت این تقابلها کمک کند و زمینه را برای ایجاد همدلی و امکان گفتوگوی ثمربخش میان ایدئولوژیهای متفاوت فراهم و از این طریق، ثبات اجتماعی را تضمین کند.
زهرا رمضانی
چکیده
این پژوهش میکوشد تا به بررسی برخی ویژگیهای متنی در متون دورة میانه زبان فارسی بپردازد. پژوهش حاضر میتواند زمینهای را برای مقایسة متون دورههای پیشین زبان فارسی با فارسی امروز فراهم آورد. بر اساس چنین دستاوردهایی، میتوان بررسی کرد که در سطح بازنمایی ساخت آغازگری و نحوۀ چینش پیام چه تغییراتی در روند تکوین زبان فارسی صورت گرفته ...
بیشتر
این پژوهش میکوشد تا به بررسی برخی ویژگیهای متنی در متون دورة میانه زبان فارسی بپردازد. پژوهش حاضر میتواند زمینهای را برای مقایسة متون دورههای پیشین زبان فارسی با فارسی امروز فراهم آورد. بر اساس چنین دستاوردهایی، میتوان بررسی کرد که در سطح بازنمایی ساخت آغازگری و نحوۀ چینش پیام چه تغییراتی در روند تکوین زبان فارسی صورت گرفته است. بنا بر نظر هلیدی ـ متیسون، آغازگر نقطة عزیمت پیام است و جایگاه بند را در درون متن تعیین میکند. بهمنظور انجام پژوهش حاضر، متن روایی کارنامه اردشیر بابکان و متن اندرزی دینکرد ششم انتخاب شدند. نتایج نشان میدهند که بیشترین بسامد وقوع آغازگر در هر دو متن، متعلق به آغازگرهای مرکب و بینشان است و بسامد آن در هر متن تقریبا 65% است. در این میان، الگوی «آغازگر متنی (ساختاری) + آغازگر مبتدایی» بالاترین درصد وقوع را دارد. باتوجهبه این امر میتوان ادعا کرد که در این دوره برای آغاز پیام غالباً از این الگو استفاده میشده است. درصد وقوع آغازگرهای بینافردی (وجه) در کارنامه اردشیر بابکان بسیار پایین است، باوجوداین، درصد وقوع این آغازگر در دینکرد ششم قابلتوجه است. نکتة قابلتأمل دیگر در متن دینکرد ششم وجود آغازگرهای گسسته است، یعنی بخشی از آغازگر در ابتدای جمله میآید و پس از آن اجزای دیگر جمله قرار میگیرند؛ ادامۀ آغازگر بعد از اجزای دیگر جمله میآید. همچنین، بررسی ویژگی نشانداری و بینشانی در فارسی میانه و مقایسه آن با فارسی امروز نشاندهندة تغییر در گروههای نشانداری و بینشانی در زبان فارسی است. این امر میتواند زمینه را برای مطالعات شناختی بازکند.
وحید طاولی؛ شهرام مدرس خیابانی؛ بهرام مدرسی؛ فریده محسنی هنجنی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی جوکهایی که دریارۀ بیماری کووید ۱۹ در شبکههای مجازی انتشار یافتهاند انجام شده است. بررسی زبانشناختی و گفتمانی این نوع جوکها، که در تحلیلهای زبانشناسی اجتماعی از آنها با عنوان «جوکهای فاجعه» یاد میشود، میتواند باعث روشن شدن ابعاد مختلف این پدیدۀ اجتماعی بهعنوان یکی از ابزارهای نشاندهندۀ ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی جوکهایی که دریارۀ بیماری کووید ۱۹ در شبکههای مجازی انتشار یافتهاند انجام شده است. بررسی زبانشناختی و گفتمانی این نوع جوکها، که در تحلیلهای زبانشناسی اجتماعی از آنها با عنوان «جوکهای فاجعه» یاد میشود، میتواند باعث روشن شدن ابعاد مختلف این پدیدۀ اجتماعی بهعنوان یکی از ابزارهای نشاندهندۀ فرهنگ عامه و بستر اجتماعیـفرهنگی جامعه باشد. دادههای پژوهش حاضر را بیش از ۱۰۰ جوک مرتبط با ویروس کووید ۱۹ تشکیل میدهد که در شبکههای مجازی و نرمافزارهای پیامرسان، مانند تلگرام و واتساپ، در بازۀ زمانی ۹۰ روزه از اسفند ۱۳۹۸ تا اردیبهشت 1399، در ایران ساخته و منتشر شدهاند. دادههای پژوهش از منظر نظریۀ عمومی طنز کلامی و براساس آزمون خی۲ تحلیل شده است. یکی از اهداف اصلی این پژوهش عبارت است از شناسایی تأثیرگذارترین منابع دانش، از میان منابع ششگانۀ مطرحشده در نظریۀ عمومی طنز کلامی. با بررسیهای صورتگرفته در پژوهش حاضر، مشخص شد که بین منابع دانش «تقابل انگاره» و «سازوکار منطقی» رابطۀ معنیداری وجود دارد. همچنین، بررسی دادهها حاکی از آن است که دغدغههای سیاسی، انتقادی، مذهبیـاعتقادی و جنسیتی به این حادثه ارتباط داده شده و در قالب طنز و کنایه مطرح شده است. برایناساس، میتوان جوکها را به سیاسی، مذهبی، جنسی، قومیتی و خنثی طبقهبندی کرد. همچنین، بین این نوع جوکها و تقابل انگاره میتوان رابطۀ معناداری متصور شد.
معصومه زارعی؛ شهلا رقیب دوست
چکیده
رنگواژهها پرتویی از نظام مفهومی انساناند که بازتابی از ویژگیهای شناختی و زبانی او را بازنمایی میکنند. نظام مفهومی انسان اساساً ماهیتی استعاری دارد. استعاره سازوکاری شناختی و از جمله شگردهای زبانی است که میتواند در رنگواژهسازی و گسترش مقولهای رنگها نقشآفرینی کند. این پژوهش به بررسی استعاره در رنگواژههای فارسی ...
بیشتر
رنگواژهها پرتویی از نظام مفهومی انساناند که بازتابی از ویژگیهای شناختی و زبانی او را بازنمایی میکنند. نظام مفهومی انسان اساساً ماهیتی استعاری دارد. استعاره سازوکاری شناختی و از جمله شگردهای زبانی است که میتواند در رنگواژهسازی و گسترش مقولهای رنگها نقشآفرینی کند. این پژوهش به بررسی استعاره در رنگواژههای فارسی و ساخت استعاری مقولههای رنگ در زبان فارسی پرداخته است. در این پژوهش، بر پایۀ رویکرد معنیشناسی واژگانیِ شناختی، 910 رنگواژه در زبان فارسی تحلیل شده است. پس از توصیف حوزههای معنایی مؤثر در کاربرد استعاری رنگواژههای فارسی و تحلیل ساخت استعاری مقولههای رنگ، به بسامد کاربرد حوزههای معنایی در رنگواژهها و گرایش مقولههای رنگ برای مشارکت در ساخت استعاری رنگواژههای فارسی پرداخته شده است. استعاره از جمله سازوکارهای شناختی است که در شکلگیری مقولههای رنگ در زبان فارسی و گسترش مفهومی آنها نقشی اساسی دارد. حوزههایی که پدیدههای آنها در ساخت استعاری رنگواژهای زبان فارسی مشاهده شدهاند عبارتاند از: حوزۀ گیاه، حوزۀ جانور، حوزۀ خوراک، حوزۀ بدن، حوزۀ کانی، حوزۀ پدیدۀ طبیعی و حوزۀ اشیاء. بسامد کاربرد و توزیع این حوزههای معنایی در مقولههای رنگ فارسی یکسان نیست. علاوهبراین، میزان مشارکت مقولههای رنگ در ساخت استعاری رنگواژههای فارسی و گرایش هر کدام از آنها به حوزههای معنایی مبدأ در نگاشت استعاری نیز متفاوت است.
سمیه حاتم زاده؛ رضا کاظمیان
چکیده
استعارههای مفهومی نقش قابلتوجهی در درک انسان از جنبههای مختلف زندگی ایفا میکنند. بیماری یکی از این جنبههاست که سرشار از استعارههای مفهومی است. این حوزه در زبان فارسی تابهحال کمتر مورد توجه محققین قرار گرفته است. ازاینرو، پژوهش حاضر، با عنایت به دادههای زبانی موجود دربارۀ یکی از ویروسهای نوظهور (کووید 19) که در زمان ...
بیشتر
استعارههای مفهومی نقش قابلتوجهی در درک انسان از جنبههای مختلف زندگی ایفا میکنند. بیماری یکی از این جنبههاست که سرشار از استعارههای مفهومی است. این حوزه در زبان فارسی تابهحال کمتر مورد توجه محققین قرار گرفته است. ازاینرو، پژوهش حاضر، با عنایت به دادههای زبانی موجود دربارۀ یکی از ویروسهای نوظهور (کووید 19) که در زمان کوتاهی حجم بالایی از دادههای زبانی را به خود اختصاص داده، به بررسی استعارههای موجود در این حوزه میپردازد. این مطالعه، با اتخاذ رویکردی شناختی (ر.ک. Kövecses, 2005; Lakoff & Johnson, 1980)، تمامی متون خبری مربوط به ویروس کرونا را که از 16 روزنامۀ فارسیزبان داخلی استخراج شده، به مدت قریب به سه ماه از تاریخ شیوع آن در ایران، بررسی کرده است. پس از بررسیهای پیکرهای، 176 عبارت استعاری مربوط به این ویروس، در 8 نگاشت اصلی (جنگ، انسان، سفر، نیروی طبیعی، حیوان وحشی، بازی، ابزار و آتش)، یافت شد. دادههای موجود حاکی از این است که پربسامدترین حوزۀ مبدأ، حوزۀ جنگ است که بالغ بر 60 درصد از کل میزان استعارههای موجود را به خود اختصاص داده است.
مهسا پهلوان زاده فینی؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
در پژوهش حاضر، مسألة جهت مجهول در زبان فارسی در رویکرد کمینهگرای بوورز مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. این رویکرد از تازهترین تعدیلهای شکلگرفته در چارچوب برنامة کمینهگرا است که در آن کاستیهای موجود در نظریات پیشین از میان رفته و مهمترین دستاورد آن ارائة ترتیب جهانی ادغام است؛ ترتیبی که بهزعم بوورز با کمک آن میتوان ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، مسألة جهت مجهول در زبان فارسی در رویکرد کمینهگرای بوورز مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. این رویکرد از تازهترین تعدیلهای شکلگرفته در چارچوب برنامة کمینهگرا است که در آن کاستیهای موجود در نظریات پیشین از میان رفته و مهمترین دستاورد آن ارائة ترتیب جهانی ادغام است؛ ترتیبی که بهزعم بوورز با کمک آن میتوان فرایند ادغام در زبانهای گوناگون را سامان بخشید. در این مقاله با استناد به دادههای زبانی مستخرج از «پیکرة وابستگی نحوی زبان فارسی»، ضمن نشاندادن چگونگی عملکرد این ترتیب جهانی، به بررسی بخشی از پیکره با برچسب «جملة مجهول» پرداختیم. همچنین، با بهکارگیری چارچوب نظری متأخر بوورز که در زبان فارسی نیز راهگشاست، به تحلیل ساختهای غیرمجهولی پرداختیم که در پیکره با عنوان جملة مجهول حضور یافتهاند. تعیین جایگاه نحوی گروههای اسمی باتوجهبه نقشهای معنایی متمایز آنها، مشخصنمودن جایگاه عبارت کنادی در جملات مجهول، بررسی مقولۀ سور شناور و ایجاد تمایز در شیوۀ ادغام جملات اسنادی و جملات مجهول در زبان فارسی حاصل تحلیلهای این پژوهش در چارچوب برنامة کمینهگرا هستند.
مسعود قیومی
چکیده
بیماری همهگیر کرونا موجب تغییراتی در سبک زندگی روزمره، مانند کاهش مراودات اجتماعی و ایجاد فاصلهگذاری اجتماعی، شده است. در این پژوهش، دو هدف را پیگیری کردهایم. هدف نخست تحلیل الگوریتمی نظرات و پیامهای مرتبط با کرونا به زبان فارسی است که توسط افراد مختلف، در دو رسانۀ اجتماعی توییتر و اینستاگرام، منتشر میشود. برای این هدف، ...
بیشتر
بیماری همهگیر کرونا موجب تغییراتی در سبک زندگی روزمره، مانند کاهش مراودات اجتماعی و ایجاد فاصلهگذاری اجتماعی، شده است. در این پژوهش، دو هدف را پیگیری کردهایم. هدف نخست تحلیل الگوریتمی نظرات و پیامهای مرتبط با کرونا به زبان فارسی است که توسط افراد مختلف، در دو رسانۀ اجتماعی توییتر و اینستاگرام، منتشر میشود. برای این هدف، با استفاده از مدلسازی موضوعی، بهعنوان یک شیوۀ تحلیل محتوایی داده، دادهها را به موضوعات انتزاعی خوشهبندی کردهایم. هدف دیگر، یافتن رابطۀ همبستگی بین موضوعات در نظرات و هشتگهای بهکاررفته در نظرات است. برای تحقق این هدف، با گردآوری نظرات و پیامهای خزششدۀ مربوط به کرونا از این دو رسانه، یک پیکرۀ زبانی تهیه شده است. از تحلیل محتوایی نظرات این پیکره، 24 موضوع انتزاعی به دست آمد که بهصورت دستی برچسبگذاری شد تا این موضوعها هویت پیدا کنند. با بررسی دادههای این پیکره و آمار بهدستآمده از پردازش موضوعی آنها، میتوان گمانهزنی کرد که حدود 25٪ از نظرات این پیکره بر دو موضوع «سیاسی» و «اجتماعی» متمرکز است. 10 موضوع دانهریز این پیکره، یعنی 35٪ از حجم نظرات، به خود ویروس کرونا و ماهیت همهگیری آن مربوط است که بیانگر اهمیت توجه به رسانههای اجتماعی برای آگاهسازی و نشر اطلاعات است. علاوهبرآن، فرضیۀ وجود رابطه بین هشتگها و موضوعها، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، از نظر آماری مورد بررسی قرار گرفت. برای 20 موضوع، همبستگی بالا بین موضوع و تعدادی از هشتگها یافت شد؛ ولی برای 4 موضوع این همبستگی یافت نشد. از این پژوهش میتوان برای افزایش انسجام درونی متن و پیشبینیپذیری هشتگها استفاده کرد.
شهلا صیفوری؛ یادگار کریمی؛ شهرام سعیدی؛ محسن معصومی
چکیده
ادغام موازی در ساخت همپایگی، منجر به اشتقاق ساختاری میشود که دربرگیرندة رابطة متقارن دوسویه است. در رابطة متقارن مذکور، یک عنصر اشراف چندگانه میشود و در بین دو بند همپایه به اشتراک گذاشته میشود. در این حالت، عنصر مشترک֯ دو گره مادر خواهد داشت و طبیعتاً خطیسازیِ ساختارهای مشتق از ادغام موازی که دارای اشراف چندگانه هستند با ...
بیشتر
ادغام موازی در ساخت همپایگی، منجر به اشتقاق ساختاری میشود که دربرگیرندة رابطة متقارن دوسویه است. در رابطة متقارن مذکور، یک عنصر اشراف چندگانه میشود و در بین دو بند همپایه به اشتراک گذاشته میشود. در این حالت، عنصر مشترک֯ دو گره مادر خواهد داشت و طبیعتاً خطیسازیِ ساختارهای مشتق از ادغام موازی که دارای اشراف چندگانه هستند با مشکل مواجه خواهد شد. هدف از این پژوهش واکاوی و کالبدشکافی الگوریتمهایی بود که تاکنون در ادبیات مربوطه جهت مرتفعشدن چالش خطیسازی ساختارهای اشراف چندگانه مطرح گردیدهاند. بهطورمشخص، در این پژوهش محتوای الگوریتمهای ارائهشده در خصوص خطیسازی ساختار اشراف چندگانه بهصورت کیفی و با بهرهگیری از ابزارهای گراف و (نظریه) مجموعه تحلیل شد. رویکردهای تجربی و محاسباتی کمّی موجود در رابطه با موجودیت این نوع از ساختار نشان داد که ساختار اشراف چندگانه پیش از اینکه مشخصاً محصول ادغام موازی باشد، برایند طبیعی عملکرد ادغام در فضای کاری است. در ادامۀ تحلیل، جهت پرتوافکنی بر عملکرد و ماهیت ادغام در فضای کاری، مبحث ترتیبگذاری بر ادغام مجموعهای مطرح شد تا از این منظر بخشی از خطیسازی، در نحو محض رقم بخورد.
ابوالفضل علمدار؛ بهزاد رهبر
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی و توصیف فرایند ابداع واژهها و اصطلاحات جدید مرتبط با بیماری کرونا، که اخیراً جامعة جهانی با آن روبهروست، پرداخته است. خبرگزاریها و وبگاههای رسمی در دو زبان فارسی و انگلیسی، مانند ایرنا، ایسنا، خبر آنلاین، BBC و CNN، مهمترین منبع گردآوری و ثبت دادهها بودند. علاوهبراین، از برخی فرهنگهای لغت آنلاین مانند ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی و توصیف فرایند ابداع واژهها و اصطلاحات جدید مرتبط با بیماری کرونا، که اخیراً جامعة جهانی با آن روبهروست، پرداخته است. خبرگزاریها و وبگاههای رسمی در دو زبان فارسی و انگلیسی، مانند ایرنا، ایسنا، خبر آنلاین، BBC و CNN، مهمترین منبع گردآوری و ثبت دادهها بودند. علاوهبراین، از برخی فرهنگهای لغت آنلاین مانند فرهنگ مریاموبستر، آکسفورد، لانگمن، کمبریج و شهری هم استفاده شده است. فاکتورهای سن، جنسیت و میزان تحصیلات در پژوهش حاضر لحاظ نشد و روش پژوهش نیز توصیفیـتحلیلی بود. فرایندهای واژهسازی برای دادههای پژوهش، مشتمل بر 152 واژه و اصطلاح، شامل فرایندهای اشتقاق، ترکیب، ترکیبواشتقاق، واژهسازی بدیع (ابداع)، اختصارسازی، کوتاهسازی، سرواژهسازی، آمیزش و وامگیری بودند. سپس، عبارات (گروههای نحوی) ابداعشده نیز در دو گونة اسمی و صفتی طبقهبندی شدند. یافتههای پژوهش نشان داد که ساخت گروههای نحوی با 72 درصد و فرایند آمیزش با 33 درصد، بهترتیب، در دو زبان فارسی و انگلیسی، بیشترین درصد وقوع را به خود اختصاص دادند. نتایج پژوهش حاضر میتواند به زبانشناسان در سنجش میزان زایایی فرایندهای واژهسازی در مواجهه با رخدادهای طبیعی و به تبع آن، تحولات اجتماعی، کمک کند.
علی اصغر حبیبی؛ عبدالباسط عرب یوسف آبادی؛ مژگان بیات کشکولی
چکیده
از منظر معناشناسی، کشف روابط برخی از استعارههای کلامی با پیام موردنظر دور از دسترس مخاطب است؛ در این صورت، حضور استعارة تصویری، در جهت تقویت پیام، ضروری خواهد بود. از این پدیدة شناختی با عنوان استعارة چندوجهی یاد میشود. بروز و شیوع کرونا، بهعنوان پدیدهای نوظهور، برخی مجلات و سایتهای مختلف را بر آن داشت تا برای القای پیامهای ...
بیشتر
از منظر معناشناسی، کشف روابط برخی از استعارههای کلامی با پیام موردنظر دور از دسترس مخاطب است؛ در این صورت، حضور استعارة تصویری، در جهت تقویت پیام، ضروری خواهد بود. از این پدیدة شناختی با عنوان استعارة چندوجهی یاد میشود. بروز و شیوع کرونا، بهعنوان پدیدهای نوظهور، برخی مجلات و سایتهای مختلف را بر آن داشت تا برای القای پیامهای کرونایی، از کاریکاتورهایی برساخته از استعارههای چندوجهی استفاده کنند. در چنین کاریکاتورهایی، پیام از طریق دو نمودِ شناختی تصویری و کلامی تولید میشود؛ لذا کشف تعامل هر دو بُعد ضروری مینماید. در پژوهش حاضر، تلاش شده باتکیهبر روش توصیفیـتحلیلی و با استناد به الگوی فورسویل (1994)، کاریکاتورهای منتخب کرونایی مجلة الیوم السابع مورد بررسی قرار گیرد. نتایج نشان داد کاریکاتورهای موردبحث حاوی سازوکارهایِ شناختیِ استعاره است؛ برایناساس، استعارههای چندوجهی کاریکاتورهای موردبحث، که پربسامدترین آن (%42) مربوط به مباحث بهداشتی است، در راستای تقویت پیام است و به شناسایی اشکال ارتباط حوزههای مبدأ و مقصد به پیامگیر یاری میرساند. همچنین، در هیچیک از استعارههای چندوجهی موردبحث، امکان معکوسشدگی حوزههای مبدأ و مقصد یافت نشد.
حسین ملانظر؛ ارغوان عمرانی پور
چکیده
آغاز و شیوع کروناویروس جدید (کووید 19) در جهان موجب پیدایش چشمگیر نوواژهها و اصطلاحات مختلفی شده است. زایایی و خلاقیت از ویژگیهای مهم زبان است، چنانکه گویشوران، برای بیان مفاهیم تازه، به واژههای جدید نیاز دارند. در برخی مواقع، بهدلیل تغییرات گستردۀ فرهنگی و اجتماعی، زبان نیازمند سازگاری با شرایط جدید است تا به رفتارها جهت دهد ...
بیشتر
آغاز و شیوع کروناویروس جدید (کووید 19) در جهان موجب پیدایش چشمگیر نوواژهها و اصطلاحات مختلفی شده است. زایایی و خلاقیت از ویژگیهای مهم زبان است، چنانکه گویشوران، برای بیان مفاهیم تازه، به واژههای جدید نیاز دارند. در برخی مواقع، بهدلیل تغییرات گستردۀ فرهنگی و اجتماعی، زبان نیازمند سازگاری با شرایط جدید است تا به رفتارها جهت دهد و فرهنگسازی کند. زبان فارسی نیز در این تحول زبانی و فرازبانی، با استفاده از نوواژهها و معادلگزینی، دستخوش تغییر میشود. پیدایش این واژهها و اصطلاحات جدید موجب شکلدهی به رفتارهای مختلفی میشود که بر جنبههای فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی تأثیرگذار است. توجه به این ابزار قدرتمند فرهنگی و اجتماعی بسیار حائز اهمیت است و استفادۀ درست از آن کمک شایانی به پیشبرد اهداف جامعه میکند. پژوهش حاضر، خصوصیات برخی نوواژهها و واژههای مربوط به شیوع بیماری کووید 19 را بررسی میکند. نتایج نشان میدهد که واژهها بیشتر از نوع مرکبـمشتق و حاصل وامگیری، آمیزش قرضی و ترجمۀ قرضی هستند.
فائزه مرصوص؛ فردوس آقا گلزاده؛ عالیه کردزعفرانلو کامبوزیا
چکیده
امروزه تلاشهای پرثمری را در حوزة آموزش زبان فارسی شاهدیم؛ باوجوداین، بهعلت فقدان مطالعات وافی و کافی و نیز پژوهشهای بنیادین در این زمینه، هنوز کاستیهایی به چشم میخورد. واژهگزینی و آموزش علمی واژه یکی از همین حوزههاست که با ابهاماتی، چون اصول گزینش واژههای آموزشی زبان فارسی، سطحبندی واژهها و نحوة آموزش آنها مواجه ...
بیشتر
امروزه تلاشهای پرثمری را در حوزة آموزش زبان فارسی شاهدیم؛ باوجوداین، بهعلت فقدان مطالعات وافی و کافی و نیز پژوهشهای بنیادین در این زمینه، هنوز کاستیهایی به چشم میخورد. واژهگزینی و آموزش علمی واژه یکی از همین حوزههاست که با ابهاماتی، چون اصول گزینش واژههای آموزشی زبان فارسی، سطحبندی واژهها و نحوة آموزش آنها مواجه است. در آموزش واژههای زبان دوم/ خارجی، بسامد واژگانی و کاربردیبودن واژهها دو اصل مهم تلقی میشوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی واژهگزینی دو مجموعة آموزشی شیراز و پرفا و مقایسة بسامد واژههای آموزشی آنها انجام گرفته و ازاینرو، بسامد واژگانی این دو مجموعه با یکدیگر مقایسه شده است. واژههای هر مجموعه به روش کتابخانهای از واژهنامة انتهای کتابها جمعآوری شده است. سپس، میزان بسامد واژههای این دو مجموعه با فهرست واژههای چند پژوهش دیگر مقایسه شد. تحلیل دادهها در این پژوهش با استفاده از نرمافزار مایکروسافت اکسل و روشهای جدولمحوری و فرمولنویسی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان میدهند که در مجموع، 864 واژه، یعنی بیش از 30 درصد از واژههای این دو مجموعه مشترک هستند. همچنین، 15/47 درصد از واژههای مجموعة شیراز و 75/38 درصد از واژههای مجموعۀ پرفا حداقل در یک فهرست آمدهاند. در نهایت، میتوان چنین برداشت کرد که مجموعة شیراز با اشتراک حدود 50 درصد از واژگان آموزشی خود با حداقل یکی از فهرستهای بسامدی انتخابی، وضعیت بهتری از جهت بسامد واژگانی نسبت به مجموعة پرفا دارد.
شایسته سادات موسوی
چکیده
برخی از مهمترین دستاوردهای نوین زبانشناسی شناختی با بازگشت به مفاهیمِ سنن ادبی و اتکا به اهمیت آنها در شکلگیری فرایند تفکر همراه بوده است. یکی از این دستاوردها، نقش داشتنِ سازوکارهایی همچون استعاره، مجاز، تمثیل و... در فرایندِ شناخت است. ازاینمیان، استعاره و مجاز همواره مقولههای مهمتری بودهاند. این دو مقوله تا مدتها در ...
بیشتر
برخی از مهمترین دستاوردهای نوین زبانشناسی شناختی با بازگشت به مفاهیمِ سنن ادبی و اتکا به اهمیت آنها در شکلگیری فرایند تفکر همراه بوده است. یکی از این دستاوردها، نقش داشتنِ سازوکارهایی همچون استعاره، مجاز، تمثیل و... در فرایندِ شناخت است. ازاینمیان، استعاره و مجاز همواره مقولههای مهمتری بودهاند. این دو مقوله تا مدتها در تاریخِ بلاغت غرب، از آرایههای تزئینیِ کلام به حساب میآمدند و نوعِ ارتباط و نسبتِ میان آن دو مطرح نبود. در ادوارِ بعدی، این دو حتی رابطهای تقابلی پیدا کردند. یافتههای اخیر زبانشناسیِ شناختی این دو مقوله را اندکی به هم نزدیکتر میکند. همانطور که در این تحقیق نشان دادهایم، زبانشناسانِ شناختی حضورِ عاملِ مجاورت را در شکلگیری بعضی از انواعِ استعارههای مفهومی تأیید میکنند، اما بعضی از دیگر انواع را فارغ از مجاز میدانند. ما کوشیدهایم نشان دهیم که عاملِ مجاورت (همنشینی) که در شکلگیریِ مجاز عاملِ اساسی است، در هر استعارهای موجود است. بحث و بررسی این تحقیق دربارۀ رابطۀ مجاز و استعاره در بلاغت اسلامی، گویای آن است که در شکلگیریِ استعاره، نخست بایست همردگی و مجاورت عناصر اتفاق بیفتد و بلاغیونِ اسلامی بههمیندلیل هر استعارهای را زاییدۀ مجاز میدانستند. ما از طریق نظریۀ «مقولهبندی» نشان دادهایم که زبانشناسیِ شناختی خود مجهز به سازوکارهایی است که ثابت میکنند در انواعِ استعارههای مفهومی، باید نخست همنشینی و همردگی عناصر اتفاق بیفتد (مجاز مفهومی)، سپس شکلگیری استعاره ممکن شود.
غزل باغبانی؛ فاطمه کرمپور
چکیده
اصطلاحها، بخش جدانشدنی از زبان را تشکیل میدهند و در گفتار روزمرۀ افراد بهوفور یافت میشوند. اصطلاحها دارای ساخت معنایی پیچیدهای هستند و درک معنا، مفهوم و پیام اصلی آنها، مستلزم درنظرگرفتن کاربرد معنای مجازی باتوجهبه حوزههای معنایی متفاوتشان است. در پژوهش حاضر، نگارندگان با کمک نظریۀ آمیختگی مفهومی فوکونیه و ترنر ...
بیشتر
اصطلاحها، بخش جدانشدنی از زبان را تشکیل میدهند و در گفتار روزمرۀ افراد بهوفور یافت میشوند. اصطلاحها دارای ساخت معنایی پیچیدهای هستند و درک معنا، مفهوم و پیام اصلی آنها، مستلزم درنظرگرفتن کاربرد معنای مجازی باتوجهبه حوزههای معنایی متفاوتشان است. در پژوهش حاضر، نگارندگان با کمک نظریۀ آمیختگی مفهومی فوکونیه و ترنر (2002)، به تبیین معنایی اصطلاحهای فارسی پرداختهاند. روش پژوهش حاضر، از نوع کیفی است. نگارندگان به بررسی بیشمار اصطلاح در زبان فارسی پرداختهاند؛ اما بهدلیل کمبود فضا، برای تحلیل دادههای خود در این پژوهش به 15 نمونه از اصطلاحهای رایج زبان فارسی اکتفا کردهاند. نتیجه حاکی از آن بود که نظریۀ آمیختگی مفهومی، به تبیین و توصیف اصطلاحها کمک میکند، بدین صورت که از تلفیق مفهومی عناصر تصویرسازی و فضای تصویری موجود در اصطلاحها، میتوان به معنا و مفهوم آنها پی برد.
الهام ثباتی
چکیده
حس بینایی یکی از مهمترین حواس انسان در درک و دریافت دادههای محیطی است و نقشی اساسی در شناخت و پردازش بسیاری از رفتارها دارد. ازاینرو، انتظار میرود که عملکرد افراد نابینا در فرایند فراگیری زبان و اکتساب مهارتهای شناختی از جنبههای گوناگون با عملکرد افراد بینا متفاوت باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسۀ مفاهیم استعاری ...
بیشتر
حس بینایی یکی از مهمترین حواس انسان در درک و دریافت دادههای محیطی است و نقشی اساسی در شناخت و پردازش بسیاری از رفتارها دارد. ازاینرو، انتظار میرود که عملکرد افراد نابینا در فرایند فراگیری زبان و اکتساب مهارتهای شناختی از جنبههای گوناگون با عملکرد افراد بینا متفاوت باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسۀ مفاهیم استعاری عشق در گفتار روزمرۀ بزرگسالان بینا و نابینای دوزبانه کردی ـ فارسی انجام شد. بهاینمنظور، دادههای پژوهش از طریق مصاحبه با 50 گویشور بزرگسال بینا و نابینای دوزبانۀ کردی ـ فارسیزبان در ردۀ سنی 18 تا70 سال در استان ایلام گردآوری شد. تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی در نرمافزار SPSS نسخه 22 صورت گرفت. بر اساس یافتههای پژوهش، از نظر فراوانیِ تعداد استعارهها، تفاوت معنیداری بین بزرگسالان بینا و نابینا وجود نداشت، اما فراوانی منشأهای حسی بهکاررفته برای قلمروهای مبدأ عشق در گفتار این دو گروه با یکدیگر متفاوت بود، بهطوریکه افراد نابینا برای بیان عشق بهطور معنیداری حس شنوایی را بیشتر از افراد بینا به کار بردند. در برخی استعارات نیز، آزمودنیها از قلمروهای مبدأ خاصی برای بیان عشق استفاده کرده بودند که به نظر میرسید بازتابی از تأثیرات فرهنگی باشد. افزونبراین، دستاوردهای این پژوهش میتواند با کمک به برطرفکردن مشکلات زبانی افراد نابینا، منجر به تعامل بیشتر این افراد با اجتماع شود.