آزاده میرزائی
چکیده
در ردهشناسی ساختواژی، زبانها بر اساس نحوۀ انتقال رابطههای دستوری چون زمان، نمود، جنس و مانند آن به سه گروه زبانهای تصریفی، پیوندی و تحلیلی تقسیم شدهاند. بر این اساس در بحث فعل، ویژگیهای دستوری شخص و شمار، زمان، وجه، نمود، مفهوم سبب، گذرایی و مانند آن در زبانها یا بهوسیلۀ وندافزایی یا با تغییر در ریشه و یا با استفاده ...
بیشتر
در ردهشناسی ساختواژی، زبانها بر اساس نحوۀ انتقال رابطههای دستوری چون زمان، نمود، جنس و مانند آن به سه گروه زبانهای تصریفی، پیوندی و تحلیلی تقسیم شدهاند. بر این اساس در بحث فعل، ویژگیهای دستوری شخص و شمار، زمان، وجه، نمود، مفهوم سبب، گذرایی و مانند آن در زبانها یا بهوسیلۀ وندافزایی یا با تغییر در ریشه و یا با استفاده از واژهای مجزا بیان میشود. در زبان فارسی این مفاهیم عمدتاً با استفاده از واژهای مستقل و جدا از بخش گزارهای فعل بیان میشود و در بحث تصریف فعل، زبان فارسی را میتوان تحلیلی دانست. در این پژوهش، نحوۀ انتقال مفاهیم دستوری مرتبط با تصریف فعل در زبان فارسی در چارچوب نقش و ارجاع ونولین (2005) مورد بررسی قرار گرفته است. در رویکرد نقش و ارجاع، محمول بند در سطح هستۀ جمله، بهوسیلۀ یکی از روابط پیوند شامل همپایهسازی، ناهمپایهسازی و یا شبهناهمپایهسازی ساختاربندی میشود. بر همین اساس، در این پژوهش با فرض تحلیلی بودن زبان فارسی از جهت انتقالِ معناهای دستوریِ مرتبط با تصریفِ فعل، نحوۀ تشکیل فعل در سطح اتصالهای هستهای در دستور نقش و ارجاع مورد بررسی قرار میگیرد.