حبیب گوهری؛ فروغ اسدی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر معرفی، توصیف، تبیین و بررسی نقش عنصر زبانی بسیار پرکاربرد (-ow) در کردی جنوبی است. این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی بوده و دادههای لازم بهصورت میدانی از گویشوران بومی بهوسیله مصاحبه و گفتگو جمعآوری شده است. بررسی دادهها نشان میدهد که پیبست (-ow) دارای توزیع و کاربردهای بسیار متنوعی است و عمدتاً با افعال متعدی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر معرفی، توصیف، تبیین و بررسی نقش عنصر زبانی بسیار پرکاربرد (-ow) در کردی جنوبی است. این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی بوده و دادههای لازم بهصورت میدانی از گویشوران بومی بهوسیله مصاحبه و گفتگو جمعآوری شده است. بررسی دادهها نشان میدهد که پیبست (-ow) دارای توزیع و کاربردهای بسیار متنوعی است و عمدتاً با افعال متعدی ساده و مرکب ظاهر میشود، ولی گاهی نیز با (مفعول حرفاضافه در) افعال لازم به کار میرود. از نظر جایگاه، گاهی بعد از پیبست مفعولی ظاهر میشود و گاهی نیز قبل از آن. همچنین، در مواردی بهصورت پیشبست تظاهر پیدا میکند. از لحاظ معنایی، این عنصر دارای معنای مشخص بوده و از لحاظ شمار و جنس با مفعول جمله مطابقه مینماید، ولی از نظر صوری همیشه دارای یک صورت واحد است. پیبست (-ow) میتواند با مفعول بسیاری از افعال همنشینی داشته باشد، در عین حال با دستهای دیگر از افعال همنشینی ندارد. هم میتواند به مفعول معرفه ارجاع دهد و هم به مفعول نکره. بنابراین، به عوامل کلامی حساس نیست. رویهمرفته، اگرچه این پیبست میتواند دارای نقشهای متنوعی باشد، لیکن بارزترین نقش آن مفعولنمایی و یا مضاعفسازی مفعول است.
آمنه کریمی؛ غلامحسین کریمی دوستان
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اصطلاحهای استعاری کردی ملکشاهی بود که در آنها اندامواژۀ «dam» به کار رفته است. کردی ملکشاهی، یکی از گونههای کردی جنوبی واقع در استان ایلام است. دادههای پژوهش از گفتار سخنگویان گونۀ مذکور گردآوری شده است. در این پژوهش، بخشی از استعارههای رایج کردی ملکشاهی با تکیه بر مفهومپردازی دو اندامواژۀ ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اصطلاحهای استعاری کردی ملکشاهی بود که در آنها اندامواژۀ «dam» به کار رفته است. کردی ملکشاهی، یکی از گونههای کردی جنوبی واقع در استان ایلام است. دادههای پژوهش از گفتار سخنگویان گونۀ مذکور گردآوری شده است. در این پژوهش، بخشی از استعارههای رایج کردی ملکشاهی با تکیه بر مفهومپردازی دو اندامواژۀ «دهان» و «صورت» در پرتو رویکرد شناختی، مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافتههای پژوهش، بخش قابلملاحظهای از استعارههای مورد بررسی، ماهیتی ساختاری داشتهاند. «جویدن»، «جنگ»، «فوران آتش» و «اسارت» از حوزههای مبدأ و «مباحثه»، «آزادی»، «بیاعتنایی»، «کتمان» و «غم» از حوزههای مقصد چنین استعارههایی بودهاند. از نگاشتهای صورت گرفته برای واژۀ «dam» در ساختهای استعاری مورد بررسی، میتوان به «ظرف»، «آتشفشان»، «جاندار»، «قفس»، «احترام» و «ادعا» اشاره کرد. یافتهها همچنین نشان داده که «جنگ»، پربسامدترین حوزۀ مبدأ و «اعتنا»، پربسامدترین حوزۀ مقصد این استعارهها بودهاند. علت تفاوت در فراوانی وقوع حوزههای مبدأ و مقصد، برخاسته از نگاشتهای متفاوت و نو در حوزههای پربسامد بوده است.