Document Type : Research Paper

Authors

1 Ph. D in Linguistics, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran.

2 Professor of Linguistics, Dept, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran.

3 Associate Professor of Linguistics Dept. Tarbiat Modares University, Tehran, Iran.

Abstract

The present research describes and analyzes the Grammatical Metaphors of modality in the listening module of the TOEFL official books. The present descriptive study used a qualitative content analysis approach, and data were collected via documentary method. In this regard, three official TOEFL iBT books, printed and endorsed by ETS, including a total of fourteen tests were selected: The official guide to the TOEFL test (2017), and Official TOEFL iBT (Vol.1, and Vol.2). In the listening module of each test, there are six texts in the form of conversation and lecture. First, each clause of the texts was separately examined. Then, modality metaphors were compared and analyzed in terms of type and frequency. In total, 31 conversation texts and 53 lecture texts were analyzed. Finally, a total number of 264 modality grammatical metaphors were identified. The results indicated that: 1- Modality metaphors entail a higher frequency in lecture texts than the texts of conversations, 2- The frequency of explicit subjective metaphors has a higher frequency than explicit objective metaphors. Therefore, all types of modality grammatical metaphor were found in the TOEFL texts. Considering this concept and teaching it to language learners can help them have a better comprehension and production of scientific texts.
.

Keywords

  1. مقدمه

دستور نقشگرای نظام­مند[1] بر نقش ارتباطی زبان تأکید دارد. آزمون تافل اینترنتی[2] نیز بر سنجش و ارزیابی کاربرد زبان و توانش ارتباطی متمرکز شده است. لذا، سؤال پژوهش حاضر این است که انواع استعارۀ وجه­نمایی[3] (یا وجهیت) در کتاب‌های رسمی آزمون تافل اینترنتی چگونه بازنمایی شده‌اند و فراوانی آنها به چه صورت است. مفاهیم مطرح‌شده در رویکرد زبان‌شناسی نقشگرای نظام‌مند، از جمله استعاره‌های دستوری، به‌ وفور در زبان علم و متون دانشگاهی یافت می‌شوند. بنابراین، توجه بیشتر به این مفاهیم باعث افزایش توانش ارتباطی و استعاری و دانش کاربردشناختی در آزمون‌های زبان خارجی مانند تافل می‌شود. آزمون‌های سرنوشت­ساز، در زندگی روزمره و چشم­انداز شغلی و آموزشی افراد نقشی مهم دارند. هر چه آزمون اهمیت بالاتری داشته باشد، تمرکز بر محتوای آن بیـشتر خواهـد بـود. با این حال، توجه بیش از حد به فراگیری تکنیک­های تست­زنی به منظور کسب نمره، ممکن است فرد را از یادگیری جنبه­های کاربردی و ارتباطی زبان غافل کند. در بین آزمون‌های بین­المللی، آزمون تافل از بالاترین میزان استقبال از طرف دانشگاه­ها و زبان‌آموزان برای سنجش مهارت زبانی گویشوران غیربومی انگلیسی برخوردار است. از این رو، این آزمون می‌بایست به مفهوم استعارۀ دستوری و سنجش این توانش توجه داشته باشد، چرا که درک صحیح و مناسب این مهم در مکالمات روزمره و نیز درک مطلب متن­های علمی و دانشگاهی برای گویشوران غیربومی انگلیسی اهمیت زیادی دارد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل انواع استعاره­های دستوری بینافردیِ[4] وجه‌نمایی و میزان فراوانی آنها در بخش مهارت شنیداری کتاب­های معیار آزمون تافل اینترنتی است.

  1. پیشینۀ پژوهش

بعد از طرح مفهوم استعاره­های دستوری توسط هلیدی[5] (1985)، پژوهشگران زیادی به این موضوع پرداخته­اند. از مهم­ترین این مطالعات می­توان به سایمون‌‌ ـ ‌وندنبرگن[6] و همکاران (2003)، تاورنی­یرز[7] (2006)، لیاردت[8] (2013 و2016) و ریتچی و ژو[9] (2015) اشاره کرد. از مطالعات قابل توجه دیگری که در زمینۀ استعارۀ دستوری بینافردی و ارتباط آن با آموزش زبان خارجی صورت گرفته است، می­توان به کولیپ[10] (2000)، تاورنی‌یرز (2003)، وو[11] (2011)، وانگ[12] (2010)، یانگ[13] (2013)، ناکامورا[14] (2018)، لیاردت (2018) و هیی[15] (2021) اشاره نمود. دیوریم[16] (2015a) به ‌لحاظ نظری، به بررسی جامع استعارۀ دستوری پرداخته است. وی با ارجاع به هلیدی (1985)، مارتین[17] (1992) و هلیدی و مارتین (1993) به انگارۀ لایه­ای[18] استعارۀ دستوری و با ارجاع به هلیدی و متیسن[19] (1999) به انگارۀ معنایی[20] استعارۀ دستوری اشاره دارد. دیوریم در ادامه با معرفی انگاره­ای یکپارچه[21] از استعارۀ دستوری سعی دارد آن را در زمینۀ آموزش زبان بیازماید. وی انگارۀ لایه­ای استعارۀ دستوری را بنا به تعریف هلیدی (1985) به دو بخش تقسیم می­کند: استعارۀ دستوری بینافردی (که خود شامل استعارۀ وجه[22] و استعارۀ وجه­نمایی است و استعارۀ دستوری اندیشگانی[23] (شامل استعارۀ تجربی[24] و استعارۀ منطقی[25]). وی اشاره می­کند که در زمینۀ آموزش زبان، مطالعات انجام‌شده براساس انگارۀ لایه­ای بیشتر از پژوهش­های صورت‌گرفته بر مبنای انگارۀ معنایی است. دیوریم در این زمینه به این دسته از مطالعات اشاره می‌کند: کلمبی[26] (2006)، کریستی و دیریویانکا[27] (2008)، موهان و بکت[28] (2001)، پینتر[29] (2003)، ریشینا ـ‌ ‌پانکوا[30] (2010)، شلپگرل[31] (2004) و تور و سیمپسون[32] (2003). وی همچنین در سال 2015 کتابی با عنوان «آموزش استعارۀ دستوری: طراحی مداخلات آموزشی» منتشر نمود (Devrim, 2015b).

 در پژوهش­های ایرانی­ نیز مواردی چند قابل‌ذکر هستند. اعلایی و همکاران (1389) از منظر فرانقش بینافردی به بررسی تبادل معنا در کتاب­های درسی علوم انسانی پرداخته‌اند. کریمی دوستان و ایلخانی­پور (1391) به مطالعۀ نظام وجهیت در زبان فارسی پرداخته­اند، اما به مفهوم استعاره­های دستوری اشاره نکرده­اند. مبارکی (1391) در پایان­نامۀ خود به تحلیل استعارۀ دستوری در متون علمی و ادبی پرداخته است. همچنین، رضویان و طاهری (1398) استعاره­های دستوری را در ارتباط با ترجمه بررسی کرده­اند. میرزائی (1400) پژوهشی با عنوان رابطۀ قطبیت[33] و وجهیت در مقیاس بند در زبان فارسی انجام داده است. یافته­های وی نشان می­دهد که با تغییر وجهیت جمله، قطبیت آن نیز دستخوش تغییر می­شود. بررسی پیشینۀ پژوهش نشانگر آن است که هر چند در زمینۀ تحلیل کتاب­های آموزشی زبان پژوهش­هایی صورت گرفته است، اما در زمینۀ استعارۀ دستوریِ بینافردیِ وجه­نمایی در چارچوب زبان‌شناسی نقشگرای نظام­بنیاد و کاربرد آن در کتاب­های آموزشی زبان‌ـ به‌‌ویژه آزمون‌های رسمی بین­المللی مانند تافل‌ـ تحقیقی منسجم و جامع صورت نگرفته است.

  1. مبانی نظری

 معنا از منظر زبان‌شناسی نقشگرای نظام­مند عبارت است از مفهوم­سازی[34]، یعنی تبدیل به مفهوم­‌نمودن بافت موقعیتی (دبیرمقدم، 1395:‌ 29ـ39 به ‌نقل از Halliday & Matthiessen, 2014: 53-57). هلیدی و متیسن (2014) در فصل دهم کتاب خود به توضیح انواع استعارۀ دستوری می­پردازند. هلیدی استعارۀ دستوری را بازنمایی غیر سرراست و نامتجانس معنا در دستور ـ واژگان[35] معرفی می­کند (Halliday, 1985: 321). آنها مطالعۀ استعارۀ دستوری را به دو بخش تقسیم کرده­اند: استعارۀ بینافردی و استعارۀ اندیشگانی. استعارۀ دستوری بینافردی از دو جنبه قابل بررسی است: استعاره وجه و استعاره وجه­نمایی، که در پژوهش حاضر به استعارۀ دستوری بینافردی وجه­نمایی پرداخته‌ایم.

در این راستا، به دو نمونۀ 1.a و 1.b که از یافته­های پژوهش حاضر هستند، توجه کنید:

(1)

  1. And Plato believes this can only happen if workers and soldiers learn moderation, or self-control.
  2. According to Plato this can only happen if workers and soldiers learn moderation, or self-control.

طبق توضیحات، مثال 1.a نگرش و قضاوت گوینده در مورد مسأله یا شی را در یک بند فرافکنی[36] کرده است (Plato believes that…)، اما همین گزاره[37] در مثال 1.b فقط با استفاده از فعل وجهی[38] can و بدون وجود بند غیرساده بیان شده است. در اینجا، مثال 1.a نوعی استعارۀ دستوریِ بینافردیِ وجه­نمایی است و به‌ عبارت دیگر، معنی غیر سرراست دارد. مثال 1.b بیان سازگار و معنای سرراست دارد و غیراستعاری است.

استعارۀ دستوری بینافردی شامل استعارۀ وجه و استعارۀ وجه­نمایی یا وجهیت است. وجه‌نمایی نگرش و قضاوت گوینده را نسبت به احتمال یا الزام گزاره بیان می­کند و به پیوستار بین دو قطب نفی و اثبات اشاره دارد، مثلاً پیوستار بین  بله و خیر. وجه­نمایی از طریق افعال وجهی از جمله may،can ،should  و نیز افزوده­های وجه­ غیرصریح[39] مانند  probably وpossibly بازنمایی متجانس و بیان غیراستعاری گفتمان را فراهم می­آورد. اینها روش­های غیرصریح بازنمایی نقش­های گفتاری در دستور به شمار می­آیند و بیان سازگار (معنای سرراست) هستند و استعاری محسوب نمی­شوند. در مقابل، یک نقش گفتاری می­تواند به‌صورت صریح در یک بند غیرساده فرافکنده شود:

(2)

  1. I believe.I think…
  2. It is possible to argue that…/It is obvious that…

مثال 2.a شیوۀ بازنمایی تصریحی شخصی[40] و مثال 2.b شیوۀ بازنمایی تصریحی گروهی یا غیرشخصی [41]را نشان می­دهد. به‌عبارتی، نقش­های گفتاری می­توانند در داخل نظام وجه‌نمایی از طریق فرافکنی بندهای غیرساده شامل بندهای اندیشه­ای و ذهنی[42] بازنمایی شوند، مانند  I believe.I think… (وجه­نمایی تصریحی شخصی) و یا It is possible to argue that…  (وجه­نمایی تصریحی غیرشخصی). این موارد بیان معنای غیرسرراست و نامتجانس و در نتیجه، استعاری هستند. نمود اصلی استعارۀ دستوریِ بینافردیِ وجه­نماییِ برخی الگوها مانند «به نظر می­رسد که...»، «فکر می­کنم که...»، «احتمال دارد که...» و ... است. استعارۀ وجه­نمایی، نسبت به استعارۀ وجه بیشتر در گفتمان نوشتاری دیده می­شود (Devrim, 2015a). 

  1. 4. روش پژوهش

تحقیق حاضر توصیفی است و به روش تحلیل محتوای کیفی انجام  و داده­ها به روش اسنادی یا کتابخانه­ای گردآوری شده است. جامعۀ آماری، داده­های برگرفته از متن­های بخش شنیداری سه کتاب معیار آموزش زبان تافل است که شامل کتاب راهنمای آزمون رسمی تافل[43] (شامل چهار آزمون)، کتاب آزمون­های رسمی تافل اینترنتی جلد اول[44] (شامل پنج آزمون) و جلد دوم[45] (شامل پنج آزمون) است. لازم به ذکر است که این سه کتاب توسط مؤسسۀ خدمات سنجش تحصیلی[46] (مرکز رسمی برگزارکننده و مسئول آزمون­های بین­المللی تافل) منتشر شده­اند. با توجه به اهداف پژوهش، دو بخش مهارت شنیداری شامل مکالمه و سخنرانی از آزمون­های مذکور انتخاب شده­اند. تمامی بندهای متون چهارده آزمونِ سه کتاب به‌طور مجزا استخراج و انواع استعاره­های دستوریِ بینافردیِ وجه­نمایی شامل تصریحی شخصی و تصریحی غیرشخصی شناسایی گردید. به‌دلیل تفاوت ساختاری متن دو بخش مکالمه و سخنرانی در مهارت شنیداری، فراوانی ساخت­های استعاری آنها به‌طور مجزا بررسی شد.

  1. یافته­ها

در این بخش، یافته­های حاصل از سه کتاب مذکور توصیف و تحلیل شده­اند. متن شنیداری 14 آزمون موجود در سه کتاب انتخاب و بندهای آنها شناسایی شد. از این طریق، بندهای فرافکنی‌شده که وجه­نمایی در آنها منعکس شده ، استخراج شدند. سپس، این بندها به دو گروه تصریحی شخصی و تصریحی غیرشخصی تقسیم شدند و فراوانی آنها در بخش­های مکالمه و سخنرانی بخش شنیداری مورد مقایسه و تببین قرار گرفت. مهارت شنیداری آزمون تافل اینترنتی، شامل دو بخش است: مکالمه و سخنرانی. از آنجا که مکالمه ساختاری شبیه­تر به متن گفتاری دارد و سخنرانی (که به‌طور معمول خطابۀ استاد در کلاس درس است) ساختاری شبیه­تر به متن نوشتاری دارد، این فرضیه مطرح می­شود که فراوانی استعارۀ دستوری وجه­نمایی در بخش سخنرانی بیشتر از مکالمه باشد. با این توضیحات، به بررسی و تحلیل متن­های بخش شنیداری می‌پردازیم.

5ـ1. تحلیل داده­های مربوط به کتاب راهنمای رسمی تافل

بیان استعاری وجه­نمایی عدم قطعیت را که در پیوستار بین ‌بله و خیر وجود دارد، از طریق بند غیرساده نشان می­دهد. همان­طور که در جدول (1) آمده است، در کتاب راهنمای رسمی تافل چهار آزمون وجود دارد. به‌جز آزمون اول که تعداد متن مکالمۀ آن بیشتر از تعداد متن سخنرانی است، در سه آزمون بعدی تعداد 2 مکالمه و 4 سخنرانی در بخش شنیداری وجود دارند. تعداد 10 متن مکالمه و 14 متن سخنرانی در این کتاب بررسی و تحلیل شده­اند. جدول (1) فراوانی کل استعارۀ دستوریِ بینافردیِ وجه­نمایی در دو بخش مکالمه و سخنرانی شنیداری را نشان می­دهد. به‌دلیل حجم زیاد داده­ها، از ارائۀ جدول‌ها و جزئیات داده­های جمع­آوری‌شدۀ مربوط به هر آزمون خودداری شده است.

جدول 1. فراوانی استعارۀ وجه­نمایی در دو بخش مکالمه و سخنرانی

شمارۀ آزمون - بخش شنیداری

مکالمه

سخنرانی

مجموع استعارۀ وجه‌نمایی

آزمون 1 (شامل 4 مکالمه و 2 سخنرانی)

12

7

19

آزمون 2 (شامل 2 مکالمه و 4 سخنرانی)

5

14

19

آزمون 3 (شامل 2 مکالمه و 4 سخنرانی)

12

6

18

آزمون 4 (شامل 2 مکالمه و 4 سخنرانی)

8

12

20

مجموع فراوانی

37

39

76

طبق جدول (1)، در مجموع، تعداد 76 استعارۀ دستوریِ بینافردیِ وجه­نمایی در بخش‌های شنیداری کتاب راهنمای رسمی تافل شناسایی شد و معنای سرراست یا بیان غیراستعاری معادل هر یک نیز ارائه گردید. طبق این جدول، میزان فراوانی استعارۀ وجه­نمایی به‌کاررفته در هر آزمون در مقایسه با سایر آزمون­ها تفاوت چندانی نداشته و توزیع فراوانی آنها مشابه است. فراوانیِ کل استعارۀ وجه­نمایی در مجموع چهار آزمون نشان می­دهد که در بخش سخنرانی، استعارۀ وجه­نمایی کاربرد بیشتری دارد. این یافته با نتایج مطالعات پیشین همسو است، زیرا فرض بر آن است که ساختار متن سخنرانی به زبان نوشتاری و ساختار متن مکالمه به زبان گفتاری نزدیک­تر است. از طرف دیگر، انتظار می­رود فراوانی استعارۀ دستوری بینافردی وجه­نمایی در متن نوشتاری بیشتر از متن گفتاری باشد. در مجموع، 51% از استعاره‌های وجه­نمایی در بخش سخنرانی شناسایی شده و این میزان در بخش مکالمه 49% بود. این تفاوت کم به ساختار مکالمه در محیط دانشگاهی بین استاد و دانشجو برمی‌گردد. تمامی مکالمه­ها و سخنرانی­های بخش شنیداری کتاب، در محیط دانشگاه و فضای علمی رخ داده‌اند. از این­رو، نوع مکالمه به‌لحاظ واژه و دستور متفاوت از آن چیزی است که در زبان روزمرۀ افراد عادی وجود دارد. با نگاهی دقیق­تر به آزمون‌های اول و سوم کتاب در جدول (1) مشاهده می­شود که میزان استعارۀ وجه‌نمایی در بخش مکالمه،­ فراوانی بیشتری نسبت به بخش سخنرانی دارد. به‌عنوان نمونه، در آزمون سوم تنها 6 استعارۀ وجه‌نمایی در 4 متن سخنرانی شناسایی شده است. این یافته مؤید این نکته است که در متن سخنرانی میزان بیشتری استعارۀ وجه­نمایی وجود دارد، زیرا سخنرانی به زبان نوشتاری نزدیک­تر است. این یافته نشان می­دهد ساختار متن دو مکالمه به‌گونه­ای پیش رفته است که در آن عدم قطعیت در گفتمان بین گوینده و مخاطب از طریق بندهای فرافکنی­شده بیان شده است. به ‌عنوان مثال، گوینده به‌جای استفاده از افزوده­های «شاید»، «احتمالاً» و «ممکنه[47]» از عبارات «این احتمال وجود دارد که» و «این امکان وجود دارد که[48]» و از این قبیل بندها استفاده کرده است. ­این نتیجه با این فرضیۀ نگارندگان که متن سخنرانی را به متن نوشتاری و متن مکالمه را به متن گفتاری شبیه­تر می­دانند، منطبق است. همچنین، این ادعا که استعارۀ دستوریِ بینافردیِ وجه‌نمایی در متن­های نوشتاری فراوانی بیشتری دارد، تأیید می­شود. در ادامه، فراوانی جهت­گیری استعارۀ وجه­نمایی (تصریحی شخصی و غیرشخصی) بررسی شده است. ساختارهایی مانند I think و I believe شخصی و ساختارهایی مانند It is possible that و It is obvious that  غیرشخصی هستند. شایان ذکر است که عنوان «جهت­گیری وجهی» توسط هلیدی‌ و ‌متیسن (1999) به کار رفته و تامپسون[49] (2013) به آن عنوان «مسئولیت وجهی» داده است. برای تبیین بیشتر، دو مثال از متن آزمون دوم کتاب آورده شده است. مثال 3.a نوع تصریحی غیرشخصی و مثال 3.b نوع تصریحی شخصی استعارۀ وجه‌نمایی را نشان می­دهند:

(3)

  1. It seems like they might be evidence that water still exists on Mars.
  2. Well, I personally think that the Great Depression of the 1930s actually makes this more understandable...

از مجموع استعاره­های وجه­نمایی حاصل از کتاب راهنمای رسمی تافل، 83% دارای جهت­گیری صریح شخصی و 17% با جهت­گیری صریح غیرشخصی بودند. یافته­ها به تفکیک هر آزمون در جدول (2) آورده شده‌اند:

جدول 2. فراوانی جهت­گیری وجه­نمایی

 

فراوانی جهت­گیری وجه­نمایی

بخش شنیداری

تصریحی شخصی

تصریحی غیرشخصی

آزمون اول

13

6

آزمون دوم

16

3

آزمون سوم

18

0

آزمون چهارم

16

4

مجموع فراوانی

63

13

  فراوانی استعاره­های دستوریِ بینافردیِ وجه­نماییِ تصریحیِ شخصی با فراوانی 63 و  فراوانی استعارۀ وجه­نماییِ غیرشخصی 13 است. دلیل این تفاوت به متن­ مکالمه و سخنرانی برمی­گردد. به این صورت که استعاره­­های به­کاررفته در آن نوعاً وابسته است به گوینده (و نه یک شیء) یا ماهیتی که جایگاهی شخصی نسبت به گزاره دارد. به همین دلیل، از مجموع 76 استعارۀ شناسایی‌شده، 63 مورد با جهت­گیریِ تصریحیِ شخصی است. در جهت­گیری استعارۀ وجه‌نمایی،  فرد با آوردن فاعل اول شخص در ابتدای بند، جایگاه خود را نسبت به گزاره تعیین می­کند و این موضوع در متن­های مکالمۀ بین استاد و دانشجو و نیز سخنرانی­های استاد در کلاس درس نمایان است. در مورد آزمون سوم، فراوانی استعارۀ وجه­نمایی در بخش مکالمه بیشتر است، ولی هیچ استعارۀ تصریحیِ غیرشخصی وجود ندارد و همگی جهت‌گیریِ شخصی دارند. بخش شنیداری این آزمون شامل دو مکالمه (اولی بین یک دانشجو و کارمند ادارۀ آموزش در روز اول ثبت نام و دومی بین یک دانشجو و استاد) و چهار سخنرانی (ارائۀ خطابۀ درسی  استاد به‌ترتیب در کلاس­های درسی علوم محیط زیست، تاریخ فیلم، تاریخ هنر و نجوم) است. در نظر گرفتن این بافت موقعیت به چگونگی تحلیل داده­ها و چرایی میزان شخصی یا غیرشخصی بودن جهت­گیری استعارۀ وجه­نمایی کمک شایانی می­نماید. به‌عنوان مثال، در متن مکالمۀ اول آزمون چهارم، فراوانی استعارۀ وجه­نمایی نسبت به متن­های سخنرانی بیشتر است و علت آن در استفادۀ گوینده و مخاطب وی (مکالمۀ بین یک دانشجو و مسئول دفتر کاریابی دانشگاه) از بندهای فرافکنی‌شده در بیان عدم قطعیت گزاره است. هر چه بیشتر نیازمند توجه به روابط مذاکره­ای باشیم، تمایل بیشتری به استفاده از ساخت­های نسبتاً پیچیدۀ دستوری خواهیم داشت (Thompson, 2013: 231).

5‌ـ2. تحلیل داده­های مربوط به کتاب آزمون رسمی تافل جلد 1

از کتاب آزمون رسمی تافل جلد 1، بندهای بخش شنیداریِ پنج آزمون استخراج و بندهای دارای استعارۀ دستوریِ بینافردیِ وجه­نمایی شناسایی گردید و معادل غیراستعاری آنها ارائه شد. سپس، فراوانی هر یک در متن مکالمه و سخنرانیِ بخش شنیداری هر آزمون به‌تفکیک شمارش شد و با تعیین نوع آن، با سایر آزمون­ها مقایسه شد. همچنین، به‌لحاظ جهت­گیری استعاره، توزیع فراوانی آن در دو دستۀ تصریحی شخصی و تصریحی غیرشخصی ارائه شد. همان­طور که پیش­تر اشاره شد، استعارۀ دستوریِ بینافردیِ وجه­نمایی در زبان نوشتاری نسبت به زبان گفتاری فراوانی بیشتری دارد. در مقابل، استعارۀ دستوری بینافردی وجه در زبان گفتاری بیشتر است. در پژوهش حاضر نیز فرض بر این است که بخش مکالمه، ساختاری شبیه زبان گفتاری و بخش سخنرانی ساختاری شبیه به زبان نوشتاری دارد. به‌منظور ارزیابی این فرضیه، داده­های به‌دست‌آمده از کتاب جلد 1 در جدول 3  ارائه شده‌اند. این جدول مجموع فراوانی استعارۀ دستوری بینافردی وجه­نمایی در هر یک از بخش­های شنیداری آزمون‌های کتاب آزمون تافل جلد 1 را نشان می­دهد:

جدول 3. فراوانی استعارۀ وجه­نمایی در دو بخش مکالمه و سخنرانی

شمارۀ آزمون - بخش شنیداری

بخش مکالمه

بخش سخنرانی

مجموع استعارۀ وجه­نمایی

آزمون 1 (شامل 3 مکالمه و 3 سخنرانی)

15

16

31

آزمون 2 (شامل 2 مکالمه و 4 سخنرانی)

13

15

28

آزمون 3 (شامل 2 مکالمه و 4 سخنرانی)

6

9

15

آزمون 4 (شامل 2 مکالمه و 4 سخنرانی)

6

15

21

آزمون 5 (شامل 2 مکالمه و 4 سخنرانی)

9

15

24

مجموع فراوانی

49

70

119

جدول 3 نشان می­دهد که از مجموع 119 استعارۀ دستوریِ بینافردیِ وجه­نمایی، تعداد 49 استعارۀ وجه­نمایی در متن مکالمه­ها و تعداد 70 استعارۀ وجه­نمایی در متن سخنرانی­ها شناسایی و بررسی شده­اند. به‌عبارت دیگر، 41% استعاره­های دستوری در بخش مکالمه و 59% دیگر در بخش سخنرانی استفاده شده‌اند. این یافته با نتایج مطالعات پیشین و فرضیه­های مطرح‌شده در پژوهش حاضر منطبق است. بیشترین میزان استعارۀ دستوریِ وجه­نمایی در آزمون اول به کار رفته است. این آزمون نسبت به چهار آزمون دیگر ـ که همۀ آنها 2 مکالمه و 4 سخنرانی دارند ـ دارای 3 متن مکالمه و 3 متن سخنرانی است. در هر پنج آزمون، مجموع فراوانی استعارۀ وجه­نمایی در بخش سخنرانی بیشتر از متن مکالمه است، هر چند با نگاه دقیق­تر به بخش شنیداری هر آزمون مواردی مشاهده شد که فراوانی استعارۀ دستوری بینافردی در متن مکالمه بیشتر از سخنرانی است. برای توضیح بیشتر، داده­های آزمون پنجم کتاب آزمون رسمی تافل جلد 1 به‌تفکیک در جدول 4 آورده شده‌اند.

در جدول 4 از تعداد 24 استعارۀ دستوری شناسایی­شده در بخش شنیداریِ آزمون پنجم این کتاب، تعداد 15 استعارۀ دستوریِ وجه­نمایی در متن­های سخنرانی­ها مشاهده می­شود. از این تعداد، 10 استعاره در متن سخنرانی پنجم است. در این متن (که خطابۀ استاد در کلاس درس نجوم است)، از بندهای پیچیده بیشتر از افعال یا افزوده­های وجهی استفاده شده است. با این وجود، در این آزمون مواردی مشاهده شد که ناقض فرضیۀ «بیشتر بودن استعارۀ وجه‌نمایی در متن سخنرانی نسبت به مکالمه» بودند. به‌عنوان مثال، در متن مکالمۀ چهارم که بین یک دانشجو و استاد مشاور وی است، استعارۀ دستوری وجه‌نمایی در 8 مورد از مجموع 24 مورد مشاهده گردید. این مسأله نشان می­دهد که ساختار این مکالمه به متن نوشتاری شباهت زیادی داشته است، چرا که در آن کاربرد بندهای پیچیده و استعارۀ دستوری ـ که خاص زبان علم است ـ بیشتر بوده است. در مقابل، در متن سوم آزمون که سخنرانی و خطابۀ درسی استاد در کلاس دانشگاهی است، هیچ استعارۀ وجه­نمایی مشاهده نشد.

جدول 4. فراوانی استعارۀ دستوری بینافردی وجه­نمایی در بخش شنیداری

فراوانی استعارۀ وجه‌نمایی

بافت موقعیت

نوع متن بخش شنیداری

1

بین دانشجو و کارمند پذیرش دانشگاه

مکالمه

3

کلاس تاریخ جهان

سخنرانی

0

کلاس علوم محیط زیست

سخنرانی

8

بین دانشجو و استاد مشاور

مکالمه

10

کلاس نجوم

سخنرانی

2

کلاس تاریخ هنر

سخنرانی

24

 

مجموع فراوانی

جدول (5)  فراوانی جهت­گیری استعارۀ وجه­نمایی از منظر شخصی و غیرشخصی در متن­های بخش شنیداری کتاب آزمون رسمی تافل جلد 1 را نشان می­دهد. از مجموع این استعاره­های وجه‌نمایی، 66% دارای جهت‌گیری صریح شخصی و 34% دارای جهت­گیری صریح غیرشخصی بودند. این یافته­ها به‌ تفکیک هر آزمون در جدول (5) آورده شده‌اند:

جدول 5. فراوانی جهت­گیری وجه­نمایی

 

فراوانی جهت­گیری وجه­نمایی

بخش شنیداری

تصریحی شخصی

تصریحی غیرشخصی

آزمون اول

23

8

آزمون دوم

23

5

آزمون سوم

8

7

آزمون چهارم

7

14

آزمون پنجم

17

7

مجموع فراوانی

78

41

بر اساس داده­های جدول (5)، فراوانی استعاره­های دستوریِ بینافردیِ وجه­نماییِ تصریحیِ شخصی، بیشتر از استعاره‌های وجه­نمایی غیرشخصی است. از مجموع 119 استعارۀ وجه­نمایی، تعداد 78 استعاره جهت­گیری شخصی و 41 مورد جهت­گیری غیرشخصی داشته‌اند.

5‌‌‌ـ3. تحلیل داده­های مربوط به کتاب آزمون تافل جلد 2

پژوهش حاضر بر این فرض استوار است که ساختار متن مکالمه به  زبان گفتاری و ساختار متن سخنرانی به متن نوشتاری نزدیک­تر است. از این­رو، انتظار می­رود که کاربرد استعارۀ وجه­نمایی در متن سخنرانی نسبت به متن مکالمه بیشتر باشد. یافته­های جدول (6) مجموع فراوانی استعارۀ دستوریِ بینافردیِ وجه­نمایی در هر یک از بخش­های شنیداری آزمون­های کتاب آزمون تافل جلد 2 را نشان می­دهد:

جدول 6.  فراوانی استعارۀ وجه­نمایی در دو بخش مکالمه و سخنرانی

شمارۀ آزمون ـ بخش شنیداری

بخش مکالمه

بخش سخنرانی

مجموع استعارۀ وجه­نمایی

آزمون 1 (شامل 2 مکالمه و 4 سخنرانی)

7

7

14

آزمون 2 (شامل 2 مکالمه و 4 سخنرانی)

7

10

17

آزمون 3 (شامل 2 مکالمه و 4 سخنرانی)

5

9

14

آزمون 4 (شامل 2 مکالمه و 4 سخنرانی)

6

8

14

آزمون 5 (شامل 2 مکالمه و 4 سخنرانی)

6

4

10

مجموع فراوانی

31

38

69

جدول 6 از مجموع 69 استعارۀ دستوریِ بینافردیِ وجه­نمایی، تعداد 31 استعارۀ وجه‌نمایی در متن مکالمه­ها و تعداد 38 استعارۀ وجه­نمایی در متن سخنرانی­ها را نشان می‌دهد. به‌عبارت دیگر، درصد فراوانی کل استعارۀ دستوری مورد استفاده در بخش مکالمه معادل 45% و در بخش سخنرانی 55% به دست آمد. این یافته با نتایج مطالعات پیشین و فرضیه‌های پژوهش حاضر همسو است. نکتۀ جالب‌توجه در مقایسه با دو کتاب قبلی این است که در اینجا توزیع دو بخش مکالمه و سخنرانی در هر پنج آزمون یکسان است؛ به‌طوری که در هر آزمون 2 مکالمه و 4 سخنرانی وجود دارد. به‌طور کلی، در این کتاب 10 متن مکالمه و 20 متن سخنرانی بررسی و داده­های آنها تحلیل شده است. لازم به ذکر است که در آزمون پنجم این کتاب که شامل 6 متن (شامل 2 متن مکالمه و 4 متن سخنرانی) است، از 10 استعارۀ دستوریِ بینافردیِ وجه­نمایی، 6 مورد آن در بخش مکالمه و تنها 4 مورد آن در متن چهار سخنرانی دیده شده است. در دو متن سخنرانی (متن­های سوم و ششم آزمون) هیچ استعارۀ وجه­نمایی مشاهده نشد و تنها در یک متن مکالمه تعداد 5 استعارۀ وجه­نمایی شناسایی گردید. این یافته­ها بر خلاف انتظار است، زیرا فرض بر آن است که متن مکالمه، ساختاری نزدیک‌تر به زبان گفتاری دارد و متن سخنرانی ساختاری نزدیک‌تر به زبان نوشتاری. از طرف دیگر، فراوانی استعارۀ دستوری وجه­نمایی در متن نوشتاری بیشتر از زبان گفتاری است. این موارد را با توجه به بافت موقعیت و نوع رابطۀ دانشجو و استاد می­توان توضیح داد. به این صورت که اگر مکالمه سبک رسمی داشته باشد، با لحاظ عوامل کاربردشناختی، مانند رعایت ادب، ساختار بندها طولانی و پیچیده­تر از سبک غیررسمی خواهد بود. همچنین، اگر این خطابۀ درسی در بخش سخنرانی استاد به‌گونه­ای ارائه شود که دانشجوها را نیز درگیر سؤال و جواب و چالش نماید، ساختار متن آن به زبان گفتاری نزدیک­تر شده است. جدول (7) فراوانی جهت­گیری استعارۀ وجه‌نمایی در کتاب آزمون رسمی تافل جلد 2 را نشان می­دهد. در بخش شنیداری آزمون‌های این کتاب، در مجموع 80% استعارۀ وجه­نماییِ تصریحیِ شخصی و 20% آن غیرشخصی است.

جدول 7. فراوانی جهت­گیری وجه­نمایی در کتاب آزمون رسمی تافل جلد 2

 

فراوانی جهت­گیری وجه­نمایی

بخش شنیداری

تصریحی شخصی

تصریحی غیرشخصی

آزمون اول

11

3

آزمون دوم

13

4

آزمون سوم

11

3

آزمون چهارم

10

4

آزمون پنجم

10

0

مجموع فراوانی

55

14

در جدول (7)،  از مجموع 69 استعارۀ وجه­نمایی شناسایی­شده در بخش­های شنیداریِ کتاب آزمون تافل جلد 2، تعداد 55 استعارۀ دستوری با جهت­‌گیری شخصی و 14 استعارۀ دستوری با جهت‌گیری غیرشخصی مشاهده شد. در جهت­گیریِ شخصیِ وجه­نمایی، استعاره­­های استفاده شده در متن، وابسته به گوینده‌ای هستند که جایگاه و نگرشی شخصی نسبت به گزاره دارد.

  1. جمع­بندی یافته­های هر سه کتاب

هدف پژوهش حاضر شناسایی و توصیف ساخت­های استعاری وجه­نمایی در کتاب­های آموزش زبان تافل بود. در این زمینه دو فرضیه مطرح و بررسی شدند: الف) فراوانی استعارۀ دستوریِ وجه­نمایی در متن­های سخنرانیِ بخش شنیداریِ آزمون بیشتر از متن­های مکالمه است . ب)  کاربرد استعارۀ وجه­نماییِ تصریحیِ شخصی بیشتر از استعارۀ وجه­نماییِ تصریحیِ غیرشخصی است. در این راستا، به فراوانی استعاره­های دستوری وجه­نمایی در دو بخش شنیداریِ مکالمه و سخنرانی و نیز مقایسۀ فراوانی جهت­گیری این استعاره­های دستوری پرداخته شد. بر این اساس، فراوانی کل استعاره­های دستوری در سه کتاب از این قرار است: در بررسی بخش شنیداری آزمون­های هر سه کتاب، در مجموع 31 متن مکالمه و 53 متن سخنرانی مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفته­اند. در نهایت، تعداد 264 استعارۀ دستوری وجه‌نمایی شناسایی شد. توزیع فراوانی داده­های چهارده آزمون مورد تحلیل در نمودار (1) خلاصه شده است:

­ نمودار 1. فراوانی کل استعاره­های دستوری وجه­نمایی در دو بخش مکالمه و سخنرانی

 

در نمودار (1) مشاهده می­شود که فراوانی استعاره­های دستوری وجه­نمایی با 7/55% در بخش سخنرانی بیشتر از بخش مکالمه با فراوانی 3/44% است. این یافته طبقِ انتظار و مؤید فرضیۀ پژوهش است. ساختار سخنرانی­های استاد در کلاس درس دانشگاه ایجاب می­نماید که استفاده از بند­های فرافکنده در آنها بیشتر از متن‌های مربوط به مکالمۀ بین دو نفر باشد. همچنین، در یک متن رسمی و نوشتاری میزان استفاده از بندهای پیچیده نسبت به افعال وجهی مانند may  و  canو ... و یا افزوده­های وجهی مانند perhaps و probably و ... بیشتر است. به‌عنوان مثال[50]، استاد دانشگاه در سخنرانی خود به‌جای عبارت غیراستعاری 4.a، از بیان استعاری d.4 استفاده نموده است. این مثال، تمایل به استفاده از بیان استعاری به‌جای بیان سرراست در زبان علم را تأیید می­نماید:

(4)

  1. Possibly rain on the desert floor could turn to thin sheets of ice when temperatures drop at night.
  2. It’s possible that rain on the desert floor could turn to thin sheets of ice when temperatures drop at night.

در مقابل، در بررسی بخش شنیداریِ آزمون‌ها، متن­هایی مکالمه­ای نیز مشاهده شدند که استعارۀ دستوریِ وجه­نماییِ قابل‌توجهی داشتند. می‌توان این موارد را با در نظر داشتن بافت موقعیت آنها (محیط دانشگاه) توجیه کرد، چرا که در مکالمۀ بین دانشجو و استاد رعایت ادب و رسمی بودن بافت مکالمه ایجاب می­نماید جمله­هایی طولانی­تر و هرچه شبیه­تر به متن نوشتاری استفاده شوند. در نمودار (2) فراوانی کل استعاره­های وجه­نمایی حاصل از آزمون‌های سه کتاب، از نظر جهت­گیری شخصی یا غیرشخصی نمایش داده شده است.

جهت­گیری استعاره­های دستوریِ بینافردیِ وجه­نمایی در یافته­های هر سه کتاب مورد مطالعه نشانگر آن است که فراوانی استعاره­های وجه­نماییِ تصریحیِ شخصی بیشتر از غیرشخصی است (3/74% شخصی در برابر 7/25% غیرشخصی). این یافته به این معناست که تولیدکنندۀ سخن، شخصی است که خود را عهده­دار گزارۀ بیان­­شده می­داند و قضاوت و نگرش خود را  با ضمیر اول شخص  من[51] بیان می­نماید.

 

نمودار 2. فراوانی کل جهت‌گیری استعارۀ­ وجه­نمایی

 

  1. نتیجه‌گیری

یافته­های پژوهش حاضر در توصیف و تحلیل ساخت­های استعاری وجه­نمایی شامل موارد ذیل است:  1ـ در کتاب راهنمای رسمی تافل، مجموع فراوانی استعارۀ دستوریِ بینافردیِ وجه­نمایی 76 مورد بود. از این میزان، 49% در متن مکالمه­ها و 51% در متن سخنرانی­ها شناسایی شدند. همچنین، در جهت­گیری استعاره­های وجه­نمایی، 83% تصریحی شخصی و 17% تصریحی غیرشخصی بودند. 2ـ  در کتاب آزمون رسمی تافل جلد 1، مجموع فراوانی استعارۀ دستوریِ بینافردیِ وجه­نمایی معادل 119 بود. از این میزان، 41% در متن مکالمه­ها و 59% در متن سخنرانی­ها شناسایی شدند. همچنین، در جهت­گیری استعاره­های وجه­نمایی 66% تصریحی شخصی و 34% تصریحی غیرشخصی بودند. 3ـ در کتاب آزمون رسمی تافل جلد 2، مجموع فراوانی استعارۀ دستوریِ بینافردیِ وجه­نمایی معادل 69 بود. از این میزان، 45% در متن مکالمه­ها و 55% در متن سخنرانی­ها شناسایی شدند. همچنین، در جهت­گیری استعاره­های وجه­نمایی، 80% تصریحی شخصی و 20% تصریحی غیرشخصی بودند. به‌طور کلی، در بخش­های شنیداری سه کتاب، تعداد 31 متن مکالمه و 53 متن سخنرانی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند که در مجموع، تعداد 264 استعارۀ دستوری وجه­نمایی شناسایی گردید. فراوانی استعارۀ دستوریِ بینافردیِ وجه­نمایی در بخش سخنرانی بیشتر از بخش مکالمه بود. همچنین، استعاره­های وجه­نماییِ تصریحیِ شخصی فراوانی بیشتری نسبت به استعاره­های وجه­نماییِ تصریحی غیرشخصی داشتند.

  یافته­ها و نتایج پژوهش حاضر می­توانند برای طراحان آزمون زبان­های خارجی، اعم از انگلیسی یا فارسی سودمند باشند. به پشتوانۀ علمی چارچوب نظری دستور نقشگرای نظام‌مند، تببین و توضیح افعال وجهی و شیوۀ بیان استعاری آنها بسیار اقناع‌کننده است. استفاده از مفاهیم استعارۀ دستوری کمک شایانی به زبان­آموزان و دانشجویانی است که قصد شرکت در آزمون­های بین­المللی زبان را دارند. کاربرد این مفاهیم آنها را قادر می­سازد تا با بهره­مندی از این آموزه­ها در مسیر درک و تولید متون علمی نتیجۀ بهتری بگیرند.

تعارض منافع

نویسندگان مقالۀ حاضر تعارض منافع ندارند.

سپاسگزاری

مقالۀ حاضر برگرفته از رسالۀ دکتری رشته زبان‌شناسی دانشگاه تربیت مدرس است، که تحت راهنمایی استاد ارجمند جناب آقای دکتر محمد دبیرمقدم (عضو هیأت علمی گروه زبان‌شناسی دانشگاه علامه طباطبائی) به انجام رسیده است. بدین‌وسیله نهایت سپاس و قدردانی حضور ایشان تقدیم می‌گردد.

 

[1]. Systemic Functional Grammar (SFG)

[2]. the TOEFL iBT test

[3]. modality metaphor

[4]. interpersonal

[5]. Halliday, M. A. K.

  1. Simon-Vandenbergen, A. M.

[7]. Taverniers, M.

[8]. Liardét, C. L.

[9]. Ritchie, L. D., & Zhu, M.

[10]. Cullip, P. F.

[11]. Vũ, L. H.

[12]. Wang, X. 

[13]. Yang, Y.

[14]. Nakamura, Y.

[15]. He, Q.

[16]. Devrim, D. Y.

[17]. Martin, J. R.

[18]. stratal model

[19]. Matthiessen, C.

[20]. semantic model

[21]. integrated model

[22]. mood metaphor

[23]. ideational

[24]. experiential metaphor

[25]. logical metaphor

[26]. Colombi, M. C.

[27]. Christie, F., & Derewianka, B.

[28]. Mohan, B., & Beckett, G.

[29]. Painter, C.

[30]. Ryshina–Pankova, M.

[31]. Schleppegrell, M. J.

[32]. Torr, J., & Simpson, A.

[33]. polarity

[34]. conceptualization

[35]. lexicogrammar

[36]. projection

[37]. proposition

[38]. modal

[39]. implicit mood adjunct

[40]. explicit subjective

[41]. explicit objective

[42]. mental and ideal clauses

[43]. Educational Testing Service (2017)

[44]. Educational Testing Service (2018)

[45]. Educational Testing Service (2016)

[46]. ETS

[47]. possibly

[48]. It is possible that…

[49]. Thompson, G.

 .[50] مثال از متن شنیداری آزمون اول کتاب جلد 1 انتخاب شده است.

[51]. I

Alaei, M., Agha‌ Golzadeh, F., Dabir Moghadam M., & Golfam, A. (2010). A study of humanities textbooks within the framework of Halliday's Systemic Functional Grammar from the Viewpoint of Interpersonal Metafunction. Research in Persian Language & Literature, 17(8), 211-228. [In Persian]
Christie, F., & Derewianka B. (2008). School Discourse: Learning to Write across the Years of Schooling. London; New York: Continuum.
Colombi, M. C. (2006). Grammatical metaphor: Academic language development in Latino students in SpanishIn H. Byrnes (Ed.), Advanced language learning: The contribution of Halliday and Vygotsky, (pp. 147-163). London: Bloomsbury Publishing.
Cullip, P. F. (2000). Text technology: Power-tool of grammatical metaphor. University of Malaysia, RELC Journal, 31(2), 76-164.
Dabir Moghaddam, M. (2016). Theoretical Linguistics: Emergence and Development of Generative. Tehran: SAMT. [In Persian]
Devrim, D. Y. (2015a). Grammatical Metaphor: What do we mean? What exactly are we researching? Functional Linguistics, 2(1), 1-15.
Devrim, D. Y. (2015b). Teaching Grammatical Metaphor: Designing Pedagogical Interventions. Newcastle: Cambridge Scholars Publishing.
Educational Testing Service. (2016). The Official TOEFL iBT Tests (Vol.2) (3rd ed.). U.S: McGraw Hill Professional.
 
Educational Testing Service. (2017). The Official Guide to the TOEFL Test. (5th ed.). U.S: McGraw Hill Professional.
Educational Testing Service. (2018). The Official TOEFL iBT Tests (Vol.1) (3rd ed.). U.S: McGraw Hill Professional.
Halliday, M. A. K. (1985). An Introduction to Functional Grammar. London: Edward Arnold Limited.
Halliday, M. A. K., & Martin, J. R. (1993). Writing Science: Literacy and Discursive Power. Pittsburgh: University of Pittsburgh Press.
Halliday, M. A. K., & Matthiessen, C. (1999). Construing Experience through Meaning: A Language-based Approach to Cognition. London: Cassell.
Halliday, M. A. K., & Matthiessen, C. (2014). Halliday's Introduction to Functional Grammar. Oxfordshire: Routledge.
He, Q. (2021). A Corpus-based Study of Interpersonal Metaphors of Modality in English. Studia Neophilologica, 93(1), 50-71.
Karimi Dustan, G., & Ilkhanipour, N. (2012). Modal System in Persian. Journal of Language Researches, 3(1), 77-98. [In Persian]
Liardét, C. L. (2013). An Exploration of Chinese EFL Learner's Deployment of Grammatical Metaphor: Learning to Make Academically Valued Meanings. Journal of Second Language Writing, 22(2), 161-178.
Liardét, C. L. (2016). Grammatical metaphor: Distinguishing Success. Journal of English for Academic Purposes, 22(2), 109-118.
Liardét, C. L. (2018). As we all know: Examining Chinese EFL Learners' Use of Interpersonal Grammatical Metaphor in Academic Writing. English for Specific Purposes, 50(2), 64-80.
Martin, J. R. (1992). English Text: System and Structure. Amsterdam: John Benjamins Publishing.
Mirzaei, A. (2021). The Relationship between Polarity and Clausal Modality in PersianWestern Iranian Languages & Dialects, 9(1), 113-135. [In Persian]
Mobaraki, S. (2013). Grammatical metaphor in scientific and literary texts [Master’s thesis, Semnan University]. [In Persian]
Mohan, B., & Beckett, G. (2001). A functional approach to research on content-based language learning: Recasts in causal explanations. Canadian Modern Language Review, 58(1), 133-155.
Nakamura, Y. (2018). A systemic functional analysis of TOEFL sample writings. theses, dissertations and capstones [Master’s thesis, Marshall University].
 
Painter, C. (2003). The use of a metaphorical mode of meaning in early language development. In A. M. Simon-Vandenbergen, M. Taverniers, & L. J. Ravelli (Eds.), Grammatical Metaphor: Views from Systemic Functional Linguistics, (Vol. 236) (pp. 151-168). Amsterdam: John Benjamins Publishing.
Razavian, H., & Taheri, M. (2019). Grammatical metaphor in translation: The analysis of the two translations of the novel Lord of The Flies by Hamid Rafiei and Mozhgan Mansouri. Foreign Language Research, 9(1), 71-98. [In Persian]
Ritchie, L. D., & Zhu, M. (2015). “Nixon stonewalled the Investigation”: Potential contributions of grammatical metaphor to conceptual metaphor theory and analysis. Metaphor and Symbol, 30(2), 118-136.
Ryshina-Pankova, M. (2010). Toward mastering the discourses of reasoning: Use of grammatical metaphor at advanced levels of foreign language acquisition. The Modern Language Journal, 94(2), 181-197.
Schleppegrell, M. J. (2004). Technical writing in a second language: The role of grammatical metaphor. In L. Ravelli, & R. A. Ellis (Eds.), Analyzing academic writing: Contextualized frameworks, (pp. 173-190). London; New York: Continuum.
Simon-Vandenbergen, A. M., Taverniers, M., & Ravelli, L. J. (2003). Grammatical Metaphor: Views from Systemic Functional Linguistics. Amsterdam: John Benjamins Publishing.
Taverniers, M. (2003). Grammatical Metaphor in SFL: A Historiography of the introduction and initial study of the concept. In A. M. Simon-Vandenbergen, M. Taverniers, & L. J. Ravelli (Eds.), Grammatical metaphor: Views from Systemic Functional Linguistics, (Vol.236) (pp. 5-34). Amsterdam: John Benjamins Publishing.
Taverniers, M. (2006). Grammatical metaphor and lexical metaphor: Different perspectives on semantic variation. Neophilologus, 90(2), 321-332.
Thompson, G. (2013). Introducing Functional Grammar. Oxfordshire: Routledge.
Torr, J., & Simpson, A. (2003). The emergence of grammatical metaphor. In A. M. Simon-Vandenbergen, M. Taverniers, & L. J. Ravelli (Eds.), Grammatical Metaphor: Views from Systemic Functional Linguistics, (Vol. 236) (pp. 169-184). Amsterdam: John Benjamins Publishing.
Vũ, L. H. (2011). A Study on Grammatical Metaphor in English Business Letters [Master’s thesis, Vietnam National University].
 
Wang, X. (2010). Grammatical metaphor and its difficulties in application. US-China Foreign Languages, 8(12), 29-37.
Yang, Y. (2013). A corpus-based study of interpersonal grammatical metaphor in spoken Chinese. Language Sciences, 38(4), 1-21.