مونا ولی پور
چکیده
سنت دستورنویسی عربی یکی از مهمترین جریانهای زبانشناسی در طول تاریخ است؛ جریانی که دستاوردهای آن در بسیاری از موارد با دستاوردهای مطالعات زبانشناسی جدید برابر است. در این پژوهش ضمن نشاندادن تطابق تقسیمبندی سهگانۀ انواع وجه فعلی (اخباری، التزامی و امری) با تقسیمبندی سهگانۀ فعل مرفوع، منصوب و مجزوم در عربی، روشن میکنیم ...
بیشتر
سنت دستورنویسی عربی یکی از مهمترین جریانهای زبانشناسی در طول تاریخ است؛ جریانی که دستاوردهای آن در بسیاری از موارد با دستاوردهای مطالعات زبانشناسی جدید برابر است. در این پژوهش ضمن نشاندادن تطابق تقسیمبندی سهگانۀ انواع وجه فعلی (اخباری، التزامی و امری) با تقسیمبندی سهگانۀ فعل مرفوع، منصوب و مجزوم در عربی، روشن میکنیم که دستورنویسان زبان عربی کاربردهای وجه التزامی در این زبان را چگونه توصیف و با اشاره به چه مؤلفههایی آن را تبیین کردهاند. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که سیبویه، سردمدار مکتب بصره و صاحب قدیمیترین کتاب در نحو عربی، به نقش عدمقطعیت در کاربردهای فعل منصوب (حال التزامی) اشعار داشته و در بحث مربوط به عوامل ناصبه بدان اشاره کرده است. همچنین، میتوان از خلال برخی از نظرات او، اهمیت دیدگاه گوینده در تعیین قطعی یا غیرقطعی-بودن گزاره را استخراج کرد. از سوی دیگر، نشان میدهیم که فرّاء، سردمدار مکتب کوفه، چگونه برای تبیین کاربردهای وجه التزامی نقش زمان و دلالت زمانی را دخیل دانسته است. دستورنویسان بعدی به پیروی از آرای نحوی آنها این بحث را تکمیل کردهاند و برای نمونه، به تمایز میان زمان مطلق و زمان نسبی برای تعیین دلالتهای زمانی حال التزامی اشاره کردهاند. زبانشناسان در قرن اخیر بدون مراجعه به یافتههای این سنت، اهمیت این دو مؤلفه را در کاربردهای وجه التزامی کشف کردهاند؛ دستاوردی که طبق نتایج این پژوهش، ردپای آن را در بیش از هزار سال پیش در کتب نحویون زبان عربی، میتوان دید.