گلناز مدرسی قوامی؛ محمد دبیرمقدم؛ محسن حیدریزادی
چکیده
ردهشناسی زبان مطالعۀ نظاممند تنوعات زبانی است و ترتیب واژه یکی از مباحث اصلی مطرح در آن به شمار میآید. پرسش اساسی که این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ برای آن میباشد این است که گونههای زبانی منطقه چرداول در استان ایلام به کدام رده زبانشناختی تعلق دارند و چه ویژگیهای ردهشناختی بر ترتیب واژهها و سازههای نحوی در این گونهها ...
بیشتر
ردهشناسی زبان مطالعۀ نظاممند تنوعات زبانی است و ترتیب واژه یکی از مباحث اصلی مطرح در آن به شمار میآید. پرسش اساسی که این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ برای آن میباشد این است که گونههای زبانی منطقه چرداول در استان ایلام به کدام رده زبانشناختی تعلق دارند و چه ویژگیهای ردهشناختی بر ترتیب واژهها و سازههای نحوی در این گونهها ناظر است. این پژوهش با مبنا قرار دادن چارچوب مطرح شده در دبیرمقدم (۱۳۹۲)، به مطالعه مؤلفههای ترتیب واژه در زبانهای چرداول در شمال استان ایلام پرداخته است که چند گونه از کردی، لکی و لری را شامل میشود. برای این منظور، 24 مؤلفه ترتیب واژه در سه زبان مورد بررسی قرار گرفت و در هرمورد با ارائه مثال از گونههای زبانی، وضعیت هر مؤلفه مشخص شد. بررسی این 24 مؤلفه نشان داد که سه گونۀ زبانی مورد بررسی در منطقه جغرافیایی چرداول از همگرایی بالایی برخوردارند که این خود جلوهای از ’ردهشناسی منطقهای‘ محسوب میشود. در پاسخ به مسئله پژوهش نیز، مقایسه مؤلفههای ترتبب واژه در سه گونۀ زبانی مورد بررسی با زبانهای اروپاـآسیا نشان داد که هر سه با 17 مؤلفه از 24 مؤلفه در رده زبانهای فعل میانی قوی قرار میگیرند. مقایسه این گونهها با زبانهای جهان نیز با 19 مؤلفه رده فعل میانی قوی را برای زبانهای برگزیده در چرداول تأیید کرد.
اسماعیل صفائی اصل؛ رضامراد صحرایی
چکیده
دستور نقشگرای نظاممند نظریهای است بسیار قوی و آنقدر انعطافپذیر که به شاخههای مطالعاتی بسیار متنوعی، از جمله رشد زبان در کودک، زبانشناسی آموزشی، زبانشناسی رایانشی و زبانشناسی بالینی ورود میکند. یکی دیگر از کاربردهای پژوهشی نظریة یادشده «ردهشناسی زبان» است. شاخة مطالعاتی ردهشناسی ...
بیشتر
دستور نقشگرای نظاممند نظریهای است بسیار قوی و آنقدر انعطافپذیر که به شاخههای مطالعاتی بسیار متنوعی، از جمله رشد زبان در کودک، زبانشناسی آموزشی، زبانشناسی رایانشی و زبانشناسی بالینی ورود میکند. یکی دیگر از کاربردهای پژوهشی نظریة یادشده «ردهشناسی زبان» است. شاخة مطالعاتی ردهشناسی زبان در چارچوب دستور نقشگرای نظاممند را «ردهشناسی نقشگرای نظاممند» یا بهاختصار «ردهشناسی نظاممند» مینامند. در این مقاله، تلاش کردهایم ضمن معرفی اجمالی کتاب «ردهشناسی زبان: منظری نقشگرا»، تصویری از ردهشناسی نظاممند به دست دهیم. بدینمنظور، ابتدا رویکردهای غالب در ردهشناسی زبان، یعنی ردهشناسی کلگرا و ردهشناسی جزءگرا، و نیز مطالعات انجامشده در چارچوب آن رویکردها را بهاجمال مرور کردهایم. در ادامه، موازی با فصلهای کتاب «ردهشناسی زبان: منظری نقشگرا» به ذکر نکاتی کلیدی پیرامون ردهشناسی نظاممند پرداختهایم. از آن جا که هدف اصلی ردهشناسی نظاممند «دستیابی به تعمیمهایی تجربی» است، بخش عمدة معرفی ردهشناسی نظاممند در این مقاله به تعمیمهای ردهشناختی و «ردهشناسی ترتیب واژه» اختصاص یافته است.
طیبه قاسمی؛ آمنه زارع؛ محمدحسین شرف زاده
چکیده
ردهشناسی زبان شاخهای از دانش زبانشناسی است که به مطالعة شباهتها و تفاوتهای نظاممند میان زبانهای نظاممند دنیا و مقایسة ساختارهای صرفی و نحوی آنها فارغ از پیشینه میپردازد. پژوهش حاضر در چارچوب مقالة درایر ترتیب واژهها را در زبان خُلُصی بررسی کرده است. شیوة گردآوری دادهها از طریق ضبط پاسخهای گویشوران به ...
بیشتر
ردهشناسی زبان شاخهای از دانش زبانشناسی است که به مطالعة شباهتها و تفاوتهای نظاممند میان زبانهای نظاممند دنیا و مقایسة ساختارهای صرفی و نحوی آنها فارغ از پیشینه میپردازد. پژوهش حاضر در چارچوب مقالة درایر ترتیب واژهها را در زبان خُلُصی بررسی کرده است. شیوة گردآوری دادهها از طریق ضبط پاسخهای گویشوران به پرسشنامه و همچنین مصاحبه با آنها بوده است. یافتهها نشان دادند که خُلُصی در مقایسه با زبانهای اروپا ـ آسیا، با برخورداری از 14 مؤلفة فعل پایانی قوی و 14 مؤلفة فعلمیانی قوی، میان مؤلفهها توازن دارد. در مقایسه با زبانهای جهان، این زبان با داشتن 15 مؤلفة فعلپایانی قوی و 17 مؤلفة فعلمیانی قوی، همانند زبان فارسی گرایش به سوی ردة فعلمیانی نشان میدهد. با توجه به تعداد مؤلفهها در هر دو گروه از زبانها، درمییابیم که خُلُصی در مقایسه با زبان فارسی، به لحاظ ترتیب واژه دستخوش تحولات کمتری شده است.
سپهر صدیقی نژاد؛ عباسعلی آهنگر؛ بهروز برجسته دلفروز؛ شهلا شریفی
چکیده
با تحلیل شیوۀ بازنماییِ نظامهای حالتنمایی و مطابقه در بَشاگَردی (شمالی و جنوبی) براساس نظریۀ ردهشناسیِ کلاسیک کامری (1978) و سپس، ارزیابی دقیق یافتهها براساس نظریۀ ردهشناسیِ نوین زوارْت و لینْدِنبِرگ (2021)، جستار حاضر میکوشد به تبیینی نظاممند از عملکرد ردهشناختیِ آن نظامها، و نیز از الگوی کلی انطباق در این ...
بیشتر
با تحلیل شیوۀ بازنماییِ نظامهای حالتنمایی و مطابقه در بَشاگَردی (شمالی و جنوبی) براساس نظریۀ ردهشناسیِ کلاسیک کامری (1978) و سپس، ارزیابی دقیق یافتهها براساس نظریۀ ردهشناسیِ نوین زوارْت و لینْدِنبِرگ (2021)، جستار حاضر میکوشد به تبیینی نظاممند از عملکرد ردهشناختیِ آن نظامها، و نیز از الگوی کلی انطباق در این گونهها دست یابد. در این راستا، دادههای پژوهش با تکمیل پرسشنامه و گفتگو با ده گویشور بومی گردآوری و تحلیل گردیده است. براساس یافتههای پژوهش، حالتنمایی و مطابقۀ این گونهها در زمان غیرگذشته، بهطور یکسان پیرو الگوی غالب (کاملِ) مفعولی است و الگوی کلی انطباقِ «وارونۀ مستقیمـغیرمستقیم» را نشان میدهد. در برابر آن، حالتنمایی و مطابقۀ آنها در زمان گذشته، بهطور یکسان تابع الگوی غالب (کاملِ) کُنایی است و الگوی کلی انطباقِ «همسان» را نشان میدهد. همچنین، ناشی از خصوصیت گذرایی فعل، این دو گونۀ زبانی در زمان غیرگذشته، بهطور یکسان الگوی تناوبیِ (کاملِ) کُنایی را برای بازنمایی نظامهای حالتنمایی و مطابقه، و در زمان گذشته نیز بهطور یکسان الگوی تناوبیِ (کاملِ) سهبخشی را برای بازنمایی نظام حالتنمایی بهکار میگیرند. با وجود این، الگوی مطابقۀ بَشاگَردی در زمان گذشته، فاقد هرگونه الگوی تناوبی و الگویی یکدست است.
محمد دبیرمقدم؛ مهرو عبداللهی
چکیده
در ردهشناسی ترتیب واژهها، زبانهای گوناگون از لحاظ ترتیب و توالی سازهها بررسی میشوند و سپس مقایسه و طبقهبندی زبانها بر اساس ترتیب واژههای بهدستآمده صورت میگیرد. مقالۀ حاضر در چارچوب مقالۀ (1992) درایر، ترتیب واژهها در گویش بابلی را بررسی مینماید. روش گردآوری دادهها از طریق ضبط پاسخهای 10 گویشور بابلی، 5 گویشور ...
بیشتر
در ردهشناسی ترتیب واژهها، زبانهای گوناگون از لحاظ ترتیب و توالی سازهها بررسی میشوند و سپس مقایسه و طبقهبندی زبانها بر اساس ترتیب واژههای بهدستآمده صورت میگیرد. مقالۀ حاضر در چارچوب مقالۀ (1992) درایر، ترتیب واژهها در گویش بابلی را بررسی مینماید. روش گردآوری دادهها از طریق ضبط پاسخهای 10 گویشور بابلی، 5 گویشور شهرنشین و 5 گویشور روستانشین به پرسشنامهای که جهت انجام این پژوهش تهیه گردیده بود و همچنین مصاحبه با گویشوران مذکور بوده است. نتایج بهدستآمده از این توصیف نشان میدهد که بابلی در مقایسه با زبانهای اروپا ـ آسیا با برخورداری از 17 مؤلفۀ فعلپایانی و 17 مؤلفۀ فعلمیانی توازن میان مؤلفهها و در مقایسه با زبانهای جهان با داشتن 16 مؤلفۀ فعلپایانی و 15 مؤلفۀ فعلمیانی گرایش مختصری را به سوی ردۀ فعلپایانی نشان میدهد. این نتایج تفاوت ترتیب واژۀ گویش مذکور با زبان فارسی را نشان میدهد، چراکه گرایش غالب فارسی هم در مقایسه با زبانهای اروپا ـ آسیا و هم در مقایسه با زبانهای جهان به سوی ردۀ فعلمیانی است. فارسی در مقایسه با زبانهای اروپا ـ آسیا دارای 12 مؤلفۀ فعلپایانی و 17 مؤلفۀ فعلمیانی و در مقایسه با زبانهای جهان برخوردار از 15 مؤلفۀ فعلپایانی و 19 مؤلفۀ فعلمیانی است.