لاله مولائی
چکیده
مطابقه را میتوان رخدادی دانست که طی آن، کلمهای مشخصههای صرفیای میگیرد که از جای دیگر نشئت میگیرد، و این به معنای وضعیتی است که در آن، صورت هدف دارای نشانههای دستوریای است که توسط ناظر نظارت میشود. از سوی دیگر، ارجاع متقابل (در خصوص نشاندار شدن فعل) را غالباً میتوان، در مورد زبانهای ضمیرانداز، برای سازوکاری به کار ...
بیشتر
مطابقه را میتوان رخدادی دانست که طی آن، کلمهای مشخصههای صرفیای میگیرد که از جای دیگر نشئت میگیرد، و این به معنای وضعیتی است که در آن، صورت هدف دارای نشانههای دستوریای است که توسط ناظر نظارت میشود. از سوی دیگر، ارجاع متقابل (در خصوص نشاندار شدن فعل) را غالباً میتوان، در مورد زبانهای ضمیرانداز، برای سازوکاری به کار برد که از رهگذر آن، فعل با عناصری مقید نشاندار میشود تا موضوعهای خود را بیان کند. این فعل به تنهایی میتواند بیانگر موضوعهایش باشد، زیرا از لحاظ تصریف غنی است. ازآنجاکه فارسی نیز، بهعنوان زبانی ضمیرانداز، دارای ویژگیهای مذکور است، پس قاعدتاً این عنوان را میتوان برای نظام فعلی فارسی معیار به کار برد؛ اما ظاهراً ارجاع متقابل، در این کاربرد، در زبان فارسی، بهطور فنی و جامع بررسی نشده است و در عوض، معمولاً اصطلاح مطابقه در این مورد به کار میرود؛ بنابراین، این پژوهش بر آن شد تا با بررسی 43 فیلمنامۀ فارسی (معیار، گونۀ محاورهای) دریابد: آیا میتوان اصطلاح ارجاع متقابل را برای وضعیت ردهشناختی نظام مطابقۀ فعل فارسی نیز به کار برد؟ اجزای ارجاع متقابل و شروط حاکم بر آن چیست؟ آیا برای اصطلاح مزبور میتوان حوزهای مناسب معرفی کرد؟ در این راستا، مطالعۀ حاضر، در چارچوب ردهشناختی، بر مبنای آرای سیویرسکا و بیکر (2005) و کوربت (2006)، اجزای ارجاع متقابل فعل، شروط حاکم بر آن و حوزۀ فنی مربوط به آن را معرفی کرده و برای انتخاب از میان دو اصطلاح ارجاع متقابل و مطابقه، پیوستاری دوسویه ارائه داده است.