سمیرا حسینی راد
چکیده
در این پژوهش به بررسی فعل مرکب حرف اضافهای و تفاوت اینگونه افعال با فعلهای دارای متمم یا مفعول حرف اضافهای موسوم به افعال حرف اضافهدار پرداخته میشود. مهمترین مسئله چگونگی تشخیص این دو نوع فعل است. به همین منظور پس ازاستخراج 530 فعل مرکب حرف اضافهای از فرهنگ دو جلدی سخن، بر اساس نوع فعل سبک آنها به گروههای مختلفی تقسیم شدهاند ...
بیشتر
در این پژوهش به بررسی فعل مرکب حرف اضافهای و تفاوت اینگونه افعال با فعلهای دارای متمم یا مفعول حرف اضافهای موسوم به افعال حرف اضافهدار پرداخته میشود. مهمترین مسئله چگونگی تشخیص این دو نوع فعل است. به همین منظور پس ازاستخراج 530 فعل مرکب حرف اضافهای از فرهنگ دو جلدی سخن، بر اساس نوع فعل سبک آنها به گروههای مختلفی تقسیم شدهاند و سپس به پیروی از تحلیل وکر و هگمن (1985) و زلر (2001) در مورد افعال مرکب حرف اضافهای در زبانهای مختلف، به بررسی اینگونه از افعال در زبان فارسی پرداخته شده است. از سوی دیگر، فعل مهمترین عامل در تعیین موضوعهای موجود در یک جمله است . براساس پژوهشهای فراوان انجام شده در این زمینه ترکیب اسم و صفت با فعل منجر به تشکیل گزارههای مرکب میشود و این امر تأثیر بسیاری بروی تعداد موضوعها دارد. گروه حرف اضافهای بعد از ترکیب شدن با فعل، گزاره مرکب میسازد و این فرایند باعث بروز تغییراتی در تعداد و نوع موضوعهای فعل میشود. آنچه در این پژوهش به آن پرداخته میشود بررسی ویژگیهای نحوی و نقشهای معنایی افعال، بعد از ترکیب شدن با گروه حرف اضافهای و همچنین ارائه معیارهای نحوی برای تشخیص این دو گروه ازفعلها میباشد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که با استفاده از معیارهای نحوی ارائه در مورد افعال مرکب حرف اضافهای در زبان فارسی میتوان این دو گروه از افعال را از هم باز شناخت.
الهام خیاطان؛ رضامراد صحرایی
چکیده
چکیدهشیوه خوانش متون ادبی همواره از موضوعات قابل توجه بوده است و رویکردهای گوناگون انتقادی برای این امروجود دارند که نشانه شناسی یکی از این رویکردها به حساب می آید. پژوهش حاضر در صدد بررسی شیوه جدیدی مبتنی براست. » نشانه شناسی فرهنگی « رویکردپرسشی مطرح می شود که چگونه نشانه شناسی فرهنگی می تواند به خوانش بهتر متن ادبی بیانجامد؛ ...
بیشتر
چکیدهشیوه خوانش متون ادبی همواره از موضوعات قابل توجه بوده است و رویکردهای گوناگون انتقادی برای این امروجود دارند که نشانه شناسی یکی از این رویکردها به حساب می آید. پژوهش حاضر در صدد بررسی شیوه جدیدی مبتنی براست. » نشانه شناسی فرهنگی « رویکردپرسشی مطرح می شود که چگونه نشانه شناسی فرهنگی می تواند به خوانش بهتر متن ادبی بیانجامد؛ فرض مقاله آنی داستان رستم و سهراب » جنگ افزارها « است که با این رویکرد نوین می توان به خوانش بهینه از متن ادبی که مطالعه موردیدر شاهنامه فردوسی یکی از این نمونه هاست دست یافت. روش پژوهش، مبتنی بر رویکرد نشانه شناسی فرهنگی و الگوهایمطرح شده در ان می باشد که باتکیه بر این الگوها می توان به نظام نشانه ای جنگ افزارها پی برد. نظام نشانه ای جنگ افزارها کهدر دل یک سپهر نشانه ای گسترش یافته، منجر به کشف مفاهیم و نشانه های فرهنگی می شود و خوانش شعر با این نوعرویکرد نه تنها مانع از رکود فرهنگی است بلکه منجر به تقویت تولید و بازتولید متون ادبی نو می گردد و به فراگیران متونادبی از جمله شعر امکان می دهد به تفسیر و تحلیل نشانه ها بپردازند و نتایج جدیدی به دست آورند.
فاطمه نصرتی موموندی؛ رضا مراد صحرایی؛ حیات عامری؛ عباس اشرفی؛ فاطمه نصرتی موموندی
چکیده
هدف مقاله حاضر، بررسی شبکه شعاعی پنج واژه «لسان، قرأ، خطب، سمع و کتب» بر پایه معنیشناسی شناختی است. همچنین، تعیین میزان بسامد کاربرد معانی شعاعی و معنی سرنمون واژه مذکور در دو ترجمه فولادوند (1418) و الهیقمشهای (1393) و دو تفسیر المیزان (1390) و نمونه (1371)، هدف دیگر این مقاله میباشد. برای تعیین معنی سرنمون و معانی شعاعی واژه مورد ...
بیشتر
هدف مقاله حاضر، بررسی شبکه شعاعی پنج واژه «لسان، قرأ، خطب، سمع و کتب» بر پایه معنیشناسی شناختی است. همچنین، تعیین میزان بسامد کاربرد معانی شعاعی و معنی سرنمون واژه مذکور در دو ترجمه فولادوند (1418) و الهیقمشهای (1393) و دو تفسیر المیزان (1390) و نمونه (1371)، هدف دیگر این مقاله میباشد. برای تعیین معنی سرنمون و معانی شعاعی واژه مورد نظر از معیارهای تایلر و ایوانز (2001) استفاده شده است. تجزیه و تحلیلها نشان داد که ابزارهایی مانند مجاز، بسط استعاری و طرحواره تصویری در بسط معنی سرنمون واژههای مورد بررسی نقش اصلی را ایفا میکنند و در این میان، بسط استعاری بیشترین نقش را در گسترش معنی سرنمون ایفا میکند. علاوهبراین، مشخص گردید که در ترجمهها و تفسیرهای بررسی شده در این پژوهش میان استفاده از معنی سرنمون و معانی شعاعی واژهها تعادل نسبی حاکم است؛ هر چند که در برخی از واژههای مذکور این تعادل متناسب نیست.
نیما مشتاقی؛ مسعود دهقان؛ شهلا رقیب دوست؛ کورش صابری
چکیده
پیوستگی یکی از ویژگیهای ساخت گفتمان است که فقدان آن در گفتمان سالمندان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر سبب عدم درک گفتمان این بیماران میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیوستگی در گفتمان سالمندان کٌردزبان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر انجام گرفته است. ماهیت روششناسی این پژوهشِ کمی، علّی-مقایسهای بوده که در یکی از خانه های سالمندان ...
بیشتر
پیوستگی یکی از ویژگیهای ساخت گفتمان است که فقدان آن در گفتمان سالمندان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر سبب عدم درک گفتمان این بیماران میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیوستگی در گفتمان سالمندان کٌردزبان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر انجام گرفته است. ماهیت روششناسی این پژوهشِ کمی، علّی-مقایسهای بوده که در یکی از خانه های سالمندان کرمانشاه در سال 1398 انجام گرفته و جامعۀ آماری این پژوهش شامل 20 نفر (10 نفر بیمار زوال عقل نوع آلزایمر و 10 نفر سالمند سالم) که بر اساس سن (63 تا 75 ساله)، جنسیت (زن و مرد)، بیسوادبودن و گویشور زبان کٌردی (گویش کلهری) همتا شدهاند. آزمون تعیین سطح کارکرد حافظه (CDR) برای تعیین میزان زوال عقل برگزار و افراد با نمرات (2>نمره≥5/0) انتخاب شدند. سپس، به مدت 10 دقیقه به پرسشهای مربوط به خانواده، زندگی و فعالیتهای روزمره و نیز چگونگی مراسم عید نوروز پاسخ دادند. بررسی پیوستگی در پژوهش حاضر بر اساس دیدگاه لین و همکاران انجام گرفته و نتایج آماری با استفاده از نرمافزار SPSS نسخۀ 16 آزمون تیمستقل بدست آمد. یافتهها حاکی از آن است که تفاوت معناداری در استفاده از پیوستگی فراگیر و پیوستگی موضعی در گفتمان بین دو گروه سالمندان کٌردزبان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر و سالمندان طبیعی به ترتیب (004/0=P) و (003/0=P) وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد که میزان استفاده از هر دو نوع پیوستگی فراگیر و پیوستگی موضعی در گفتمان سالمندان کٌردزبان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر از فراوانی کمتری برخوردار است، اگرچه عدم حضور پیوستگی فراگیر مشهودتر است.
پریسا محمدیان کلخوران؛ محمد بحرانی
چکیده
هدف این پژوهش آن است که عملکرد چند روش یادگیری ماشین را در دستهبندی اشعار فارسی به دو گروه تلمیحدار و بدون تلمیح، بررسی کند. برای این کار از روشهای نظارتشده بیز ساده، ماشین بردار پشتیبان، درخت تصمیم، جنگل تصادفی، k نزدیکترین همسایه، رگرسیون لجستیک و الگوریتم پرسپترون چندلایه استفاده میشود. پس از جمعآوری دادههای برچسبخورده ...
بیشتر
هدف این پژوهش آن است که عملکرد چند روش یادگیری ماشین را در دستهبندی اشعار فارسی به دو گروه تلمیحدار و بدون تلمیح، بررسی کند. برای این کار از روشهای نظارتشده بیز ساده، ماشین بردار پشتیبان، درخت تصمیم، جنگل تصادفی، k نزدیکترین همسایه، رگرسیون لجستیک و الگوریتم پرسپترون چندلایه استفاده میشود. پس از جمعآوری دادههای برچسبخورده در قالب دو فایل متنی، هر کدام از ابیات به بردار عددی تبدیل میشوند و پس از ادغام دادهها و تقسیم آنها به دو دسته آموزش و آزمون، الگوریتم مدنظر بر روی دادههای آموزشی پیادهسازی و بر روی دادههای آزمون، آزمایش میگردد تا دقت عملکرد الگوریتم سنجیده شود. خروجی هر الگوریتم، برچسب پیشبینی شده توسط ماشین برای ابیات موردنظر است. شیوه ارزیابی الگوریتمها نیز روش LOOCV میباشد. نتایج ارزیابی نشان میدهد که الگوریتمهای بیز ساده با 76.09%، رگرسیون لجستیک با 76.09%، پرسپترون چند لایه با 75.22% و ماشین بردار پشتیبان با 74.35% نسبت به الگوریتمهای دیگر عملکرد بهتری دارند. در مجموع و با توجه به سایر معیارها از جمله معیار اف-1 و زمان اجرا، میتوان گفت که بهترین عملکرد مربوط به الگوریتم بیز ساده است.
راضیه قلی پور هفشجانی؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
چکیدهمبانی نظری دستور نقشگرای نظام بنیاد بهعنوان نظریهای عام و پیکره بنیاد با جهتگیریهای نقشی و معنایی که تمرکزش بر متن و حیطه موردنظرش کاربرد زبان در بافت است، باید درباره همه زبانها و آثار زبانی صدق کند. در این دستور انواع تجربیات درونی و بیرونی ما در قالب فرایندها و بهواسطه فرانقش تجربی بیان میشوند که نمود دستوری آن ...
بیشتر
چکیدهمبانی نظری دستور نقشگرای نظام بنیاد بهعنوان نظریهای عام و پیکره بنیاد با جهتگیریهای نقشی و معنایی که تمرکزش بر متن و حیطه موردنظرش کاربرد زبان در بافت است، باید درباره همه زبانها و آثار زبانی صدق کند. در این دستور انواع تجربیات درونی و بیرونی ما در قالب فرایندها و بهواسطه فرانقش تجربی بیان میشوند که نمود دستوری آن در زبان از طریق نظام گذرایی است. ازاینرو، با بررسی و تعیین افعال و فرآیندها و میزان رخداد آنها در متون دراماتیک، میتوان از این سازوکار بهعنوان ابزاری برای تعبیر و تحلیل سبکی نمایشنامهها و همچنین بررسی نقش زبان در ساختار درام و آشکارسازی وجوه مختلف آن بهره جست. در پژوهش حاضر پنج نمایشنامه مطرح فارسی معاصر را بر اساس نظام گذرایی در این چارچوب موردبررسی قرارداده ایم و درصد و بسامد وقوع انواع فرایندها در هر نمایشنامه را بهعنوان شاخصی سبکی در نظر گرفته ایم که هم ویژگیهای ساختاری منحصر به متون دراماتیک را نمایان میکند و هم ویژگیهای سبکی هر نمایشنامه و نمایشنامهنویس را.
محمد دبیرمقدم؛ حسین رئیسی
چکیده
آرایه های ادبی ازجمله ابزارهای بلاغی پرکاربرد برای نوشتن تیترهای خبری جذاب هستند. با وجود این، درباره ی کاربرد این عناصر در یک بافت ورزشی پژوهش های اندکی انجام گرفته است. از همین رو، مقاله ی کنونی به بررسی پرکاربردترین آرایه های ادبی در تیترهای خبری روزنامه های ورزشی ایرانی پرداخته است. در این راستا، تعداد 185 تیتر دربرگیرنده ی آرایه ...
بیشتر
آرایه های ادبی ازجمله ابزارهای بلاغی پرکاربرد برای نوشتن تیترهای خبری جذاب هستند. با وجود این، درباره ی کاربرد این عناصر در یک بافت ورزشی پژوهش های اندکی انجام گرفته است. از همین رو، مقاله ی کنونی به بررسی پرکاربردترین آرایه های ادبی در تیترهای خبری روزنامه های ورزشی ایرانی پرداخته است. در این راستا، تعداد 185 تیتر دربرگیرنده ی آرایه های ادبی که در بازه ی زمانی سه ماهه ای از هشت روزنامه ی ورزشی برگرفته شده بودند، طبق انگاره ی لی (1994) دسته بندی شدند. بر اساس یافته های این مطالعه، دو آرایه ی ادبی تلمیح و ایهام روی هم رفته بیش از نیمی از مجموع آرایه ها را به خود اختصاص دادند. همچنین، آرایه های تشخیص، تضاد (متناقض نما)، تکرار و تضمین دارای کم ترین بسامد بودند. بررسی تیترها همچنین حاکی از آن بود که اگرچه کاربرد آرایه ها علاوه بر افزودن بُعد زیبایی شناختی به متن، موجب نزدیکی هر چه بیش تر زبان نوشتاری به زبان محاوره ای شده است، در عین حال، درک برخی دیگر از تیترها مستلزم دانش زمینه ی بالایی از جانب خوانندگان است.
گلناز مدرسی قوامی؛ محمد دبیرمقدم؛ محسن حیدریزادی
چکیده
ردهشناسی زبان مطالعۀ نظاممند تنوعات زبانی است و ترتیب واژه یکی از مباحث اصلی مطرح در آن به شمار میآید. پرسش اساسی که این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ برای آن میباشد این است که گونههای زبانی منطقه چرداول در استان ایلام به کدام رده زبانشناختی تعلق دارند و چه ویژگیهای ردهشناختی بر ترتیب واژهها و سازههای نحوی در این گونهها ...
بیشتر
ردهشناسی زبان مطالعۀ نظاممند تنوعات زبانی است و ترتیب واژه یکی از مباحث اصلی مطرح در آن به شمار میآید. پرسش اساسی که این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ برای آن میباشد این است که گونههای زبانی منطقه چرداول در استان ایلام به کدام رده زبانشناختی تعلق دارند و چه ویژگیهای ردهشناختی بر ترتیب واژهها و سازههای نحوی در این گونهها ناظر است. این پژوهش با مبنا قرار دادن چارچوب مطرح شده در دبیرمقدم (۱۳۹۲)، به مطالعه مؤلفههای ترتیب واژه در زبانهای چرداول در شمال استان ایلام پرداخته است که چند گونه از کردی، لکی و لری را شامل میشود. برای این منظور، 24 مؤلفه ترتیب واژه در سه زبان مورد بررسی قرار گرفت و در هرمورد با ارائه مثال از گونههای زبانی، وضعیت هر مؤلفه مشخص شد. بررسی این 24 مؤلفه نشان داد که سه گونۀ زبانی مورد بررسی در منطقه جغرافیایی چرداول از همگرایی بالایی برخوردارند که این خود جلوهای از ’ردهشناسی منطقهای‘ محسوب میشود. در پاسخ به مسئله پژوهش نیز، مقایسه مؤلفههای ترتبب واژه در سه گونۀ زبانی مورد بررسی با زبانهای اروپاـآسیا نشان داد که هر سه با 17 مؤلفه از 24 مؤلفه در رده زبانهای فعل میانی قوی قرار میگیرند. مقایسه این گونهها با زبانهای جهان نیز با 19 مؤلفه رده فعل میانی قوی را برای زبانهای برگزیده در چرداول تأیید کرد.
زبانشناسی
سعید لبافان؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
هدف اصلی از نگارش این مقاله، به دست دادن توصیفی از نظام مطابقۀ زبان خانیکی بر پایۀ دادههای تجربی میباشد. این گونۀ زبانی متعلق به شاخۀ غربی جنوبی زبانهای ایرانی است. این زبان مانند بسیاری از دیگر زبانهای بومی ایران، در خطر نابودی است. این زبان در روستای «خانیک»، که گویشوران آن را «خونک» [xunek] تلفظ میکنند، گفتوگو ...
بیشتر
هدف اصلی از نگارش این مقاله، به دست دادن توصیفی از نظام مطابقۀ زبان خانیکی بر پایۀ دادههای تجربی میباشد. این گونۀ زبانی متعلق به شاخۀ غربی جنوبی زبانهای ایرانی است. این زبان مانند بسیاری از دیگر زبانهای بومی ایران، در خطر نابودی است. این زبان در روستای «خانیک»، که گویشوران آن را «خونک» [xunek] تلفظ میکنند، گفتوگو میشود. در این مقاله، توصیف الگوهای نظام مطابقه بر مبنای نظامهای پنجگانه کامری (1978) صورت میگیرد. در تحلیلهای ارائه شده بر روی دادههای این زبان، مشخص خواهد شد که به لحاظ مطابقه، نظام انطباق دوگانه در این زبان دستوری شده است که حساس به مؤلفههای «زمان»، «نمود»، «شخص»، و «ویژگی معنایی فاعل» است. بدین ترتیب که در جملات دارای افعال «+ حال»، چه افعال لازم و چه افعال متعدی، نظام مطابقه ’فاعلی-مفعولی‘ است و در جملات دارای افعال «+ گذشته»، «+کامل»، «+سوم شخص مفرد»، و «+روانشناختی»، چه افعال لازم و چه افعال متعدی، نظام مطابقه غیر’فاعلی-مفعولی‘ است. در نظام ’فاعلی-مفعولی‘، فاعل همواره به صورت پسوند تصریفی مطابقه در فعل صورتبندی میشود و در نظام غیر’فاعلی-مفعولی‘، که واژهبستهای غیرفاعلی، وظیفۀ مطابقه را به عهده دارند، شاهد ردۀ ’خنثی‘ هستیم.
مژده پارساکیا؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
ساختهای شرطی عبارتهای زبانی هستند که در آن وقوع پدیده یا وضعیتی مشروط به وقوع پدیده یا وضعیتی دیگر است. این نوع ساخت با توجه به ویژگیهای معنایی خود از الگویهای ساختاری متفاوتی برخوردار است. این پژوهش بهمنظور تبیین چگونگی بازنمایی دو مقولۀ فعلی نمود و وجه و ارتباط میان آنها در ساختار شرطیهای زبان فارسی صورت گرفت. در پژوهش ...
بیشتر
ساختهای شرطی عبارتهای زبانی هستند که در آن وقوع پدیده یا وضعیتی مشروط به وقوع پدیده یا وضعیتی دیگر است. این نوع ساخت با توجه به ویژگیهای معنایی خود از الگویهای ساختاری متفاوتی برخوردار است. این پژوهش بهمنظور تبیین چگونگی بازنمایی دو مقولۀ فعلی نمود و وجه و ارتباط میان آنها در ساختار شرطیهای زبان فارسی صورت گرفت. در پژوهش حاضر، مؤلفههای نمود و وجه به ترتیب بر اساس رویکردهای کامری (1976) و پالمر (2001) و دسته بندی معنایی شرطیها نیز بر اساس رویکرد ردهشناسی جهان ممکن دکلرک و رید (2001) مورد بررسی قرار گرفت. پیکرۀ پژوهش شامل 540 ساخت شرطی و مستخرج از مجموع 5 اثر از داستاننویسان معاصر بود. تحلیل ساختهای شرطی زبان فارسی نشان داد که نمود دستوری در چنین ساختهایی غالباً در نقش ثانویه و کارکرد وجهی ظاهر میشود. همچنین در اغلب ساختهای شرطی به منظور بیان غیرواقعی بودن بند شرط از وجه التزامی استفاده میشود.
صادق همتی؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
ترکی قشقایی از زبانهای ترکی جنوبغربی (اُغوز) در ایران است که در نتیجه تماس شدید و طولانیمدت با فارسی دچار تغییراتی عمیق در همه سطوح زبانی شده است. این پژوهش به بررسی تغییراتی که در نتیجه این تماس در راهکارهای ترکیبکردن بندها در ساخت جملات مرکب ایجاد شده، پرداخته است. این تغییرات شامل تغییرات صورتگرفته در همپایهسازی بندها ...
بیشتر
ترکی قشقایی از زبانهای ترکی جنوبغربی (اُغوز) در ایران است که در نتیجه تماس شدید و طولانیمدت با فارسی دچار تغییراتی عمیق در همه سطوح زبانی شده است. این پژوهش به بررسی تغییراتی که در نتیجه این تماس در راهکارهای ترکیبکردن بندها در ساخت جملات مرکب ایجاد شده، پرداخته است. این تغییرات شامل تغییرات صورتگرفته در همپایهسازی بندها و همچنین راهکارهای ناهمپایهسازی در بندهای موصولی، متممی و قیدی میشود. در این پژوهش با بررسی و تحلیل پیکرهای نوشتاری متشکل از هفت کتاب داستان علاوه بر تعیین موارد تغییرات، سعی شده است تا با بررسی کمی آنها در پیکره، میزان گستردگی و پیشرفتشان نیز مشخص شود و نتایج تحقیقات پیشین در این زمینه هم مجدداً مورد ارزیابی قرار گیرد. چارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش مدل کپی رمز است که توسط لارس یوهانسون معرفی شده و در بسیاری از تحقیقات مرتبط با زبانشناسی تماس در زبانهای ترکی مورد استفاده قرار گرفته است.
نورالرحمن ناصح؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
چکیده تمام زبانهای جهان ساخت مجهول دارند که درفرایند مجهولسازی به گونهای مختلف رفتار میکنند، نوعی ازساخت مجهول در زبانهای جهان به صورت تحلیلی است که زبانهای ایرانی معمولا از این روش برای ساخت مجهول استفاده میکنند. زبان پشهای که یکی اززبانهای ایرانی شرقی است، ساخت مجهول تحلیلی دارد. کینن و درایر(2007) فعلهای کمکی مجهول ...
بیشتر
چکیده تمام زبانهای جهان ساخت مجهول دارند که درفرایند مجهولسازی به گونهای مختلف رفتار میکنند، نوعی ازساخت مجهول در زبانهای جهان به صورت تحلیلی است که زبانهای ایرانی معمولا از این روش برای ساخت مجهول استفاده میکنند. زبان پشهای که یکی اززبانهای ایرانی شرقی است، ساخت مجهول تحلیلی دارد. کینن و درایر(2007) فعلهای کمکی مجهول ساز را به چهار نوع تقسیم کرده اند. در این مقاله ساخت مجهول درزبان پشهای به گونهای ساختی و واژگانی مورد پژوهش قرارداده شده است. درزبان پشهای الگوی رایج مجهولسازی یا همون ساختی که در آن فعلهای کمکی /biʈʃæ/و bitek"شدن" هستند که اولی برای فاعل دستوری مونث ودومی برای فاعل دستوری مذکر مورد استفاده قرار میگیرند، هم چنان مفعول صریح میشود فاعل دستوری، فاعل معلوم میشود نقشباخته یا محذوف، فعل معلوم میشود صفت مفعولی. الگویهای دیگر مجهولسازی نیز در زبانپشهای وجود دارند، که در بخش دوم این مقاله تحت عنوان مجهول واژگانی و معنایی مورد برسی قرار گرفتهاند یعنی آن نوع ساخت مجهول که فرایند ساختی مجهول سازی در آن به گونهای منظم عمل نمیکند. کارکرد این مقاله بسیار واضح و گویا است، متن زبان پشهای آوانویسی شده مثالها به زبان فارسی نیز برگردان شدهاند تا درتحلیل دادهها مشکل ایجاد نگردد. در آوانگاری این پژوهش از الفبای آوایی بین المللی استفاه شده است.
عنایت الرحمن مایار؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
در این مقاله ساخت مجهول زبان پشتو به بررسی گرفته شده است، زبان پشتو دارای ساخت مجهول بوده، که از لحاظ ساختاری در بسیاری موارد با ساخت مجهول زبان فارسی مشابهت های دارند. در این مقاله ابتدا به شناخت و توضیحات ساخت مجهول از سوی دستور نویسان زبان پشتو و زبان شناسان پرداخته شده است. از آنجائیکه زبانهای جهان به گونه های مختلف ساخت مجهول را ...
بیشتر
در این مقاله ساخت مجهول زبان پشتو به بررسی گرفته شده است، زبان پشتو دارای ساخت مجهول بوده، که از لحاظ ساختاری در بسیاری موارد با ساخت مجهول زبان فارسی مشابهت های دارند. در این مقاله ابتدا به شناخت و توضیحات ساخت مجهول از سوی دستور نویسان زبان پشتو و زبان شناسان پرداخته شده است. از آنجائیکه زبانهای جهان به گونه های مختلف ساخت مجهول را می سازند که میتوان آن را به "مجهول تحلیلی" و "مجهول صرفی" تقسیم نمود. در زبان پشتو ساخت مجهول را با فعل کمکی مجهول ساز می سازند، که در نتیجه ساخت مجهول آن از نوع "مجهول تحلیلی" است. آلگوی رایج فعل کمکی مجهول ساز در زبان پشتو از کتگوری فعل های کمکی (بودن یا شدن) است. و همچنان فعل اصلی در فرایند تغییر از معلوم به مجهول به صورت صفت یا صفت مفعولی ظاهر می شود. فاعل جملۀ معلوم در گذر از معلوم به مجهول در بیشترین موارد حذف می شود، ولی میتوان آن را به عنوان یک (ترکیب اداتی) ذکر کرد، که دارای حالت نقش باخته خواهد بود. مفعول جملۀ معلوم در ساخت مجهول به جایگاه فاعل دستوری ارتقاء پیدا می کند، و فعل هم در روساخت به گونۀ لازم ظاهر می شود، که در مجهول غیرمبهم دارای صورت صفت مفعولی بوده، و در مجهول مبهم برای تخفیف و کوتاه سازی حذف می شود.
عصمت الله میاخیل؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
زبان پشتو از لحاظ ردهشناسی در زبانهای (فاعل _ مفعول_ فعل) یا (SOV) است. اینزبان از جمله زبانهای پساضافهای میباشد. اینزبان به ترتیب واژهبنیادی در بندهایمستقل، همپایه و وابسته(فاعل_ مفعول_ فعل) است. این زبان در کشورهای افغانستان و پاکستان حتی در هندوستان صحبت میشود. زبان رسمی و ملی افغانستان میباشد. اکثریت گویشوراناصلی ...
بیشتر
زبان پشتو از لحاظ ردهشناسی در زبانهای (فاعل _ مفعول_ فعل) یا (SOV) است. اینزبان از جمله زبانهای پساضافهای میباشد. اینزبان به ترتیب واژهبنیادی در بندهایمستقل، همپایه و وابسته(فاعل_ مفعول_ فعل) است. این زبان در کشورهای افغانستان و پاکستان حتی در هندوستان صحبت میشود. زبان رسمی و ملی افغانستان میباشد. اکثریت گویشوراناصلی کشورافغانستان پشتوزبان میباشد. زبان -پشتو از جمله زبانهای ایرانیشرقی است که در جملههای شرطی مثل دیگر زبانهایجهان، بندشرط در آن پیشاز جوابشرط ظاهر میشود. گاهی اوقات در صورتهای خاص و تاکیدی بندشرط میتواند بعد از جوابشرط هم بیاید. در زبان پشتو، آداتشرطی(kӘ) در اول جملۀ نخست و در جایگاه دوم جملۀ نخست و یا هم در اول جملۀ دوم میتواند بیاید. ساختِ جملههای شرطی که جملۀ مرکب است، در زبان پشتو جملهفرعی(بندشرط) معمولاً قبل از جمله یا بند اصلی میآید. طوریکه از نام آن معلوم می-شود هردوجمله توسط آداتِ شرطیه (kӘ) یکجا میشود. (kӘ) در اول جملهی فرعی میآید. همچنان گاهیاوقات همراه با (kӘ) در جملۀ شرطی آداتِ (no) و یا هم آدات(xo) میآید، ولی بیشتر در اول جملات برای شرط ظاهر میشود. در جملاتشرطی آدات(eČ) هم معنی (kӘ) را میتواند بدهد.
زبانشناسی
ایرج ظفری؛ بهزاد رهبر؛ محمدرضا اروجی
چکیده
بر اساس دیدگاه شناختی لیکاف و جانسون، استعارۀ مفهومی یکی از مجاری اصلی درک انسان از مفاهیم عالم هستی میباشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر اسامی حیوانات بر گفتار گویشوران زبان ترکی و ارزیابی معانی ضمنی این واژگان میباشد. گویشوران زبان ترکی با تشبیه انسان و رفتارهای او و نیز رویدادهای پیرامونی به حیوانات، معانی استعاری از آنها ...
بیشتر
بر اساس دیدگاه شناختی لیکاف و جانسون، استعارۀ مفهومی یکی از مجاری اصلی درک انسان از مفاهیم عالم هستی میباشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر اسامی حیوانات بر گفتار گویشوران زبان ترکی و ارزیابی معانی ضمنی این واژگان میباشد. گویشوران زبان ترکی با تشبیه انسان و رفتارهای او و نیز رویدادهای پیرامونی به حیوانات، معانی استعاری از آنها را ارائه میکنند. در این پژوهش که به صورت میدانی و انجام مصاحبه با 30 گویشور زبان ترکی گویش شهر زنجان انجام گرفت، تعداد 33 واژه گردآوری شد که 22 واژه و معانی استعاری آن بین کاربران زبان ترکی مشترک بود. ابتدا معانی ضمنی هر کدام از این 22 واژه را که دیدگاه فرهنگی گویشوران زبان ترکی را نشان میدهند، استخراج و در جدولی مقابل هر کدام از اسامی حیوانات نوشته شدند؛ سپس برای هر لغت با ذکر اشعار یا امثال و حکم از کتابها و منابع معتبر زبان ترکی توضیحاتی ارائه گردید. همچنین موضوع جنسیت، فراوانی و درصد آن در این واژهها بررسی شد. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که نامهای این حیوانات بر گفتار گویشوران زبان ترکی تأثیر میگذارد و آنان متناسب با موقعیتهای مختلف بافتی، از این نامها به صورت استعاری بهره میگیرند.
زبانشناسی
سیمین میکده؛ ورنر زومر؛ سید امیر حسین بتولی
چکیده
مخچه، ساختاری بزرگ در مغز عقبی، با تمام نواحی کلیدی شبکه کنترل زبان در ارتباط است. در حال حاضر، دخالت مخچه در شبکههای مسئول پردازش ویژگیهای دستوری تشخیص داده شده است. مطالعات بالینی و تصویربرداری نیز مشارکت مخچه را در پردازش دستور تأیید کردهاند. پژوهش حاضر در صدد است تا فعالیت مخچه را در پردازش همزمان زبان اول و دوم در افراد دوزبانه ...
بیشتر
مخچه، ساختاری بزرگ در مغز عقبی، با تمام نواحی کلیدی شبکه کنترل زبان در ارتباط است. در حال حاضر، دخالت مخچه در شبکههای مسئول پردازش ویژگیهای دستوری تشخیص داده شده است. مطالعات بالینی و تصویربرداری نیز مشارکت مخچه را در پردازش دستور تأیید کردهاند. پژوهش حاضر در صدد است تا فعالیت مخچه را در پردازش همزمان زبان اول و دوم در افراد دوزبانه متوازن بررسی کند. ما، 36 دوزبانة ترکی-فارسی (21 زن) که زبان دومشان را بهطور رسمی از سن 7 سالگی آموخته بودند، انتخاب کردیم. بر اساس شاخص تسلط دوزبان، هیچ تفاوتی در سطوح بالای بسندگی شرکتکنندگان به زبان اول (ترکی) و زبان دوم (فارسی) آنها مشاهده نشد. شرکتکنندگان یک آزمون قضاوت دستوری-بودگی شنیداری با پارادایم زبانگردانی جایگزین را اجرا کردند در حالیکه تصاویر fMRI با استفاده از یک پروتکل استاندارد اخذ میشد. با دو رویکرد کل-مغز (Whole-brain) و ناحیة موردنظر (ROI)، fMRI وابسته به رویداد در حین پردازش نحوی بررسی شد. به دنبال شناسایی فعالیت دوجانبة مخچه در رویکرد کل-مغز، درصد تغییر سیگنال به عنوان معیار «شدت» برای هر شرکتکننده در ناحیة مخچه مطابق با اطلس هاروارد-آکسفورد در FSL استخراج و در نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل آماری شد. نتایج حاضر نشان از برتری نیمکرة راست در پردازش زبان دوزبانهها داشت که مؤید این است که مخچة راست بیشتر در کنترل زبان دخالت دارد. افزون بر این، دوزبانهها فعالیت بیشتری را برای زبان اول در مقایسه با زبان دوم در ناحیة مخچه نشان دادند که بر اثرات تسلط زبان معکوس در دوزبانههای ترکی-فارسی صحه میگذارد.
زبانشناسی
محمدمهدی اسماعیلی
چکیده
جنس دستوری یکی از مقولههای دستوری اسم بـه شـمار مـیآیـد کـه در بسیاری از زبانهای ایرانی نو مشاهده میشود، گرچه نحـوة متجلـی شـدن آن در این زبـانهـا متفاوت است. ازآنجاکه جنس دستوری ابیانهای (از مجموعه گویشهای مرکزی ایران) ارتباط منسجمی با صورتِ واژهها ندارد و نشانگرهای صوری مشخصی (بجز برخی اسمهای مختوم به واکه) برای جنس ...
بیشتر
جنس دستوری یکی از مقولههای دستوری اسم بـه شـمار مـیآیـد کـه در بسیاری از زبانهای ایرانی نو مشاهده میشود، گرچه نحـوة متجلـی شـدن آن در این زبـانهـا متفاوت است. ازآنجاکه جنس دستوری ابیانهای (از مجموعه گویشهای مرکزی ایران) ارتباط منسجمی با صورتِ واژهها ندارد و نشانگرهای صوری مشخصی (بجز برخی اسمهای مختوم به واکه) برای جنس مذکر و مؤنث موجود نیست، براین اساس برای تعیین وضعیت جنس در این گویش، از مطابقه بهعنوان مهمترین معیار تشخیص جنس استفاده شد. مقالة حاضر با ارائة شواهد و نمونههایی از گویش ابیانهای که به روش میدانی و از طریق مصاحبه با چهار گویشور ابیانهای گردآوری شده، به دنبال آن است که گسترة مطابقة جنس دستوری را مشخص سازد. این بررسی نشانگر آن بوده است که مطابقه در دو سطح گروه اسمی و بند رخ میدهد. جنس دستوریِ اسم بهعنوان هستة گروه اسمی، صورت صرفی برخی از اصلیترین وابستههای خود، مانند عددِ «یک»، صفت بیانی، صفت اشاره، مسندِ مختومبه واکة /ɑ-/، عدد ترتیبی، نشانة معرفه، صفت تفضیلی و حتی کمینمایِ «بیشتر» را تعیین میکند و از طرفی در سطح بند نیز بر ویژگی مطابقة فعل با فاعل (صورت سوم شخص مفردِ ماضی) و مفعول (فقط در ساختهای ماضی) تأثیر میگذارد. همچنین چون تمایز دو جنس مذکر و مؤنث فقط در شمار مفرد دیده میشود و در شمار جمع این تمایز منتفی است، مطابقه در ابیانهای را باید از نوع همگرا محسوب کرد
زبانشناسی
مریم دانشگر
چکیده
تنوع قومی در ایران که تنوع زبانی را در پی دارد، از نخستین سال تحصیل در مدرسه، آموزش را تحت تأثیر قرار میدهد و لازم است در برنامهریزیهای آموزشی موردتوجه قرار گیرد تا ضعف تسلط بر زبان فارسی، در پیشرفت تحصیلی کودکان دوزبانه اختلال ایجاد نکند. پژوهش حاضر باتوجه به این مسئله و با هدف بررسی وضعیت مهارتهای زبانی دانشآموختگان دوزبانه ...
بیشتر
تنوع قومی در ایران که تنوع زبانی را در پی دارد، از نخستین سال تحصیل در مدرسه، آموزش را تحت تأثیر قرار میدهد و لازم است در برنامهریزیهای آموزشی موردتوجه قرار گیرد تا ضعف تسلط بر زبان فارسی، در پیشرفت تحصیلی کودکان دوزبانه اختلال ایجاد نکند. پژوهش حاضر باتوجه به این مسئله و با هدف بررسی وضعیت مهارتهای زبانی دانشآموختگان دوزبانه و فارسیزبان ایرانی انجام شد. جامعة آماری پژوهش تمامی دانشآموزان سال دوازدهم بودند و نمونۀ آماری از شهرهای اراک، تبریز، ساری، سنندج، شیراز، یاسوج و یزد ـ با روش نمونهگیری خوشهای و چندمرحلهای تصادفی ـ دریافت شد. روش تحقیق پیمایشی بود. علاوه بر شاخصهای آمار توصیفی در بخش آمار استنباطی از آزمونهای ناپارامتری منویتنییو و کروسکالوالیس و آزمون پارامتری تیتست و آنوا استفاده شد. تحلیل دادههای کمی و کیفی تحقیق نشان داد فاصله میان نتایج دانشآموختگان فارسیزبان و دوزبانه در مهارتهای خواندن، نوشتن، شنیدن و سخنگفتن معنادار و در همة مهارتها عملکرد فارسیزبانها، بهتر از دوزبانهها است. این نتایج حتی با افزودن متغیرهای جنس و رشتۀ تحصیلی، و مقایسۀ میانگین بهترین امتیاز دوزبانهها با ضعیفترین امتیاز فارسیزبانان نیز صادق بود. تفاوت معنادار میان تسلط دانشآموختگان فارسیزبان و دوزبانۀ ایرانی در تمامی مهارتها نشان داد تلاشهای صورتگرفته در دورة دوازدهسالۀ آموزش رسمی کافی نبوده و یا از کفایت لازم برخوردار نبوده است. باتوجه به تنوع زبانی کشور ایران، پیشنهادهای این مقاله مبتنی بر ضرورت تجدیدنظر در برنامههای کنونی آموزشوپرورش با نگاه ویژه به دورههای پیش از دبستان و سهسالة اول ابتدایی، ارائه شد.
زبانشناسی
زهرا رجبی فرد؛ بهرام مدرسی؛ فروغ کاظمی
چکیده
چکیدهپژوهش حاضر در چارچوب نظری ساخت اطلاع لمبرکت (1996) به مطالعه موردی مبتدا در تبلیغات بازرگانی پرداخته است. به منظور استخراج دادههای پژوهش، 288 تبلیغ بازرگانی از تلویزیون، اینترنت، رادیو، بیلبورد و پوسترهای تجاری انتخاب شدهاند. سؤالی که این پژوهش در پی یافتن پاسخ برای آن است این است مبتدا در تبلیغات بازرگانی بر اساس چارچوب لمبرکت ...
بیشتر
چکیدهپژوهش حاضر در چارچوب نظری ساخت اطلاع لمبرکت (1996) به مطالعه موردی مبتدا در تبلیغات بازرگانی پرداخته است. به منظور استخراج دادههای پژوهش، 288 تبلیغ بازرگانی از تلویزیون، اینترنت، رادیو، بیلبورد و پوسترهای تجاری انتخاب شدهاند. سؤالی که این پژوهش در پی یافتن پاسخ برای آن است این است مبتدا در تبلیغات بازرگانی بر اساس چارچوب لمبرکت به چه صورت بازنمایی میشودو برای پاسخگویی به این پرسش ابتدا آگهیها از منظر نوع و محتوا مشخص شده و سپس مبتدا بر اساس چارچوب ساخت اطلاعی مورد کنکاش قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که از 288 آگهی تبلیغاتی مبتدا به صورت اسم یا ضمیر (140)، مبتدا به صورت صفر (89) و سپس ضد مبتدا (41) عدد در آگهیها دیده شده است. همانطور که از نتایج مشخص شد مبتدا به صورت اسم یا ضمیر از بسامد بالایی برخوردار است و پس از آن مبتدا به صورت صفر و در آخر ضد مبتدا قرار دارد. آگهی تلویزیونی و آگهی اینترنتی از لحاظ نوع کار و محتوا شباهت نزدیکی به هم داشته و از نظر آمار و نتیجه نیز شباهت زیادی دیده شد و همچنین در آگهی به صورت پوستر تبلیغاتی و بیلبوردهای شهری شباهت و نزدیکی در نوع و شکل کار و محتوا وجود دارد چون نه گفتاری و نه شنیداری در این آگهی نقش ندارد و فقط تصویر باعث جلب نظر مصرفکننده میشود
زبانشناسی
الهام ثباتی
چکیده
با توجه به اهمیت حس بینایی، که یکی از مهمترین حواس انسان در درک و دریافت دادههای محیطی است، و نقش اساسی آن در شناخت و پردازش بسیاری از رفتارها، مانند مشاهدۀ حرکات، رخدادها و حالات افراد و نیز یافتن مسیر و جهتیابی، انتظار میرود که عملکرد افراد نابینا در فرایند فراگیری زبان و اکتساب مهارتهای شناختی از جنبههای گوناگون متفاوت ...
بیشتر
با توجه به اهمیت حس بینایی، که یکی از مهمترین حواس انسان در درک و دریافت دادههای محیطی است، و نقش اساسی آن در شناخت و پردازش بسیاری از رفتارها، مانند مشاهدۀ حرکات، رخدادها و حالات افراد و نیز یافتن مسیر و جهتیابی، انتظار میرود که عملکرد افراد نابینا در فرایند فراگیری زبان و اکتساب مهارتهای شناختی از جنبههای گوناگون متفاوت با عملکرد افراد بینا باشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسۀ مفاهیم استعاری عشق در گفتار روزمرۀ بزرگسالان بینا و نابینای دوزبانه کردی-فارسی انجام شد. به این منظور، دادههای پژوهش از 50 گویشور بزرگسال بینا و نابینای دوزبانه کردی-فارسیزبان در ردۀ سنی 18-70 سال در استان ایلام گردآوری شدند. تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی صورت گرفت. بر اساس یافتههای پژوهش از نظر فراوانیِ استعارهها، تفاوت معنیداری بین بزرگسالان بینا و نابینا وجود نداشت، اما فراوانی منشأهای حسی بهکاررفته برای قلمروهای مبدأ عشق در گفتار این دو گروه با یکدیگر متفاوت بود، به طوری که افراد نابینا برای بیان عشق بهطور معنیداری حس شنوایی را بیشتر از افراد بینا به کار بردند (P<0.05). مقایسه دادههای این آزمون از نظر کاربرد قلمروهای مبدأ عشق با مدل قلمروهای مبدأ کووچش (2002) نشان داد که مطابقت کامل بین آنها وجود ندارد. در برخی استعارات نیز آزمودنیها از قلمروهای مبدأ خاصی برای بیان عشق استفاده کرده بودند که به نظر میرسید بازتابی از تأثیرات فرهنگی باشند.
معصومه زارعی؛ شهلا رقیب دوست
چکیده
رنگواژهها پرتویی از نظام مفهومی انساناند که بازتابی از ویژگیهای شناختی و زبانی او را بازنمایی میکنند. نظام مفهومی انسان اساساً ماهیتی استعاری دارد. استعاره سازوکاری شناختی و از جمله شگردهای زبانی است که میتواند در رنگواژهسازی و گسترش مقولهای رنگها نقشآفرینی کند. این پژوهش به بررسی استعاره در رنگواژههای فارسی ...
بیشتر
رنگواژهها پرتویی از نظام مفهومی انساناند که بازتابی از ویژگیهای شناختی و زبانی او را بازنمایی میکنند. نظام مفهومی انسان اساساً ماهیتی استعاری دارد. استعاره سازوکاری شناختی و از جمله شگردهای زبانی است که میتواند در رنگواژهسازی و گسترش مقولهای رنگها نقشآفرینی کند. این پژوهش به بررسی استعاره در رنگواژههای فارسی و ساخت استعاری مقولههای رنگ در زبان فارسی پرداخته است. در این پژوهش، بر پایۀ رویکرد معنیشناسی واژگانیِ شناختی و باورهای نظری لیکاف و جانسون (1980)، 910 رنگواژه در زبان فارسی مورد تحلیل قرار گرفته است. پس از توصیف حوزههای معنایی در شکلگیری استعاری رنگواژههای فارسی و تحلیل ساخت استعاری مقولههای رنگ در زبان فارسی، به توصیف بسامد کاربرد حوزههای معنایی در رنگواژههای فارسی و گرایش مقولههای رنگ برای مشارکت در ساخت استعاری رنگواژههای فارسی پرداخته شده است. استعاره از جمله سازوکارهای شناختی است که در شکلگیری مقولههای رنگ در زبان فارسی و گسترش مفهومی آنها نقشی اساسی دارد. حوزههایی که پدیدههای آنها در ساخت استعاری رنگواژهای زبان فارسی مشاهده شدهاند عبارتند از: حوزۀ گیاه، حوزۀ جانور، حوزۀ خوراک، حوزۀ بدن، حوزۀ کانی، حوزۀ هستار طبیعت، حوزۀ اشیاء. بسامد کاربرد و توزیع این حوزههای معنایی در مقولههای رنگ فارسی یکسان نیست. علاوهبر این، میزان مشارکت مقولههای رنگ در ساخت استعاری رنگواژههای فارسی و گرایش هر کدام از آنها به حوزههای معنایی مبدأ در نگاشت استعاری نیز متفاوت میباشد.
مهسا پهلوان زاده فینی؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
چکیدهدر پژوهش حاضر مسئلة جهت مجهول در زبان فارسی در رویکرد کمینهگرای (بوورز ، 2010، 2018) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتهاست. این رویکرد از تازهترین تعدیلهای شکلگرفته در چارچوب برنامة کمینهگرا است که در آن کاستیهای موجود در نظریات پیشین از میان رفته است و مهمترین دستاورد آن ارائة ترتیب جهانی ادغام میباشد؛ ترتیبی که به زعم ...
بیشتر
چکیدهدر پژوهش حاضر مسئلة جهت مجهول در زبان فارسی در رویکرد کمینهگرای (بوورز ، 2010، 2018) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتهاست. این رویکرد از تازهترین تعدیلهای شکلگرفته در چارچوب برنامة کمینهگرا است که در آن کاستیهای موجود در نظریات پیشین از میان رفته است و مهمترین دستاورد آن ارائة ترتیب جهانی ادغام میباشد؛ ترتیبی که به زعم بوورز با کمک آن میتوان فرایند ادغام در زبانهای گوناگون را ساماندهی کرد. در این مقاله با استناد به دادههای زبانی مستخرج از «پیکرة وابستگی نحوی زبان فارسی» ضمن نشاندادن چگونگی عملکرد این ترتیب جهانی، به بررسی بخشی از پیکره با برچسب «جملة مجهول» خواهیم پرداخت. همچنین با بهکارگیری چارچوب نظری متأخر بوورز که در زبان فارسی نیز راهگشاست، به تحلیل ساختهای غیرمجهولی که در پیکره با عنوان جملة مجهول حضور یافتهاند، میپردازیم. تعیین جایگاه نحوی گروههای اسمی با توجه به نقشهای معنایی متمایز آنها، مشخص نمودن جایگاه عبارت کنادی در جملات مجهول، بررسی مقولۀ سور شناور و ایجاد تمایز در شیوۀ ادغام جملات اسنادی و جملات مجهول در زبان فارسی حاصل تحلیلهای این پژوهش در چارچوب برنامة کمینهگرا میباشد.
زهرا رمضانی
چکیده
این پژوهش میکوشد تا به بررسی برخی ویژگیهای متنی در متون دوره میانه زبان فارسی بپردازد. این خود میتواند زمینهای را برای مقایسه متون دورههای پیشین زبان فارسی با فارسی امروز فراهم آورد. براساس چنین اطلاعاتی میتوان بررسی کرد که در سطح بازنمایی ساخت آغازگری و نحو چینش پیام چه تغییرات احتمالی در روند تغییرات زبان فارسی صورت گرفته ...
بیشتر
این پژوهش میکوشد تا به بررسی برخی ویژگیهای متنی در متون دوره میانه زبان فارسی بپردازد. این خود میتواند زمینهای را برای مقایسه متون دورههای پیشین زبان فارسی با فارسی امروز فراهم آورد. براساس چنین اطلاعاتی میتوان بررسی کرد که در سطح بازنمایی ساخت آغازگری و نحو چینش پیام چه تغییرات احتمالی در روند تغییرات زبان فارسی صورت گرفته است.بنا بر نظر هلیدی - متیسون (2014) آغازگر نقطه عزیمت پیام است و جایگاه بند را در درون متن تعیین میکند. برای انجام این پژوهش، متن روایی کارنامه اردشیر بابکان (1)و متن اندرزی دینکرد ششم(2)انتخاب شدند. نتایج نشان میدهند بیشترین بسامد وقوع آغازگر در هر دو متن، متعلق به آغازگرهای مرکب و بینشان است( در هر متن تقریبا 65% است) و در این میان الگوی «آغازگر متنی (ساختاری) + آغازگر مبتدایی» بالاترین درصد وقوع را دارد. با توجه به این امر میتوان ادعا کرد که در این دوره برای آغاز پیام غالبا از این الگو استفاده میشده است. درصد وقوع آغازگرهای بینافردی (وجه) در کارنامه اردشیر بابکان بسیار پایین است، بااین وجود درصد وقوع این آغازگر در دینکرد ششم قابل توجه است. نکته قابل توجه دیگر در متن دینکرد ششم وجود آغازگرهای گسسته است، یعنی بخشی از آغازگر در ابتدای جمله میآید سپس اجزای دیگر جمله قرار میگیرند، و ادامۀ آغازگر بعد از اجزای دیگر میآید.همچنین بررسی ویژگی نشانداری و بینشانی در فارسی میانه و مقایسه آن با فارسی امروز نشان دهنده تغییر در گروههای نشانداری و بینشانی در زبان فارسی است.این امر میتواند زمینه را برای مطالعات شناختی بازکند.
زبانشناسی
فائزه مرصوص؛ فردوس آقا گلزاده؛ عالیه کردزعفرانلو کامبوزیا
چکیده
چکیده امروزه تلاشهای پرثمری را در حوزة آموزش زبان فارسی شاهدیم، با این وجود به علت فقدان مطالعات وافی و کافی و نیز پژوهشهای بنیادین در این زمینه، هنوز کاستیهایی به چشم میخورد. واژهگزینی و آموزش علمی واژه یکی از همین حوزههاست که با ابهاماتی چون اصول گزینش واژههای آموزشی زبان فارسی، سطحبندی واژهها و نحوة آموزش آنها ...
بیشتر
چکیده امروزه تلاشهای پرثمری را در حوزة آموزش زبان فارسی شاهدیم، با این وجود به علت فقدان مطالعات وافی و کافی و نیز پژوهشهای بنیادین در این زمینه، هنوز کاستیهایی به چشم میخورد. واژهگزینی و آموزش علمی واژه یکی از همین حوزههاست که با ابهاماتی چون اصول گزینش واژههای آموزشی زبان فارسی، سطحبندی واژهها و نحوة آموزش آنها مواجه است. به عقیده نیشن (2003) بسامد واژگانی و کاربردی بودن واژهها دو اصل از اصول در آموزش واژههای زبان دوم/ خارجی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی واژهگزینی دو مجموعة آموزشی شیراز و پرفا و مقایسة بسامد واژههای آموزشی آنها انجام گرفتهاست. بر همین اساس بسامد واژگانی این دو مجموعه با یکدیگر مقایسه شدند. واژههای هر مجموعه به روش کتابخانهای از واژهنامة انتهای کتابها جمعآوری شدهاست. سپس میزان بسامد واژههای این دو مجموعه با فهرست واژههای پژوهش صحرایی و همکاران (1398)، نعمتزاده و همکاران (1390) و عاصی (1398) مقایسه شدند. تحلیل دادهها در این پژوهش با نرمافزار مایکروسافت اکسل و روشهای جدول محوری و فرمولنویسی انجام شدهاست. نتایج پژوهش نشان میدهد که در مجموع 864 واژه، یعنی بیش از 30 درصد واژههای هر دو مجموعه با مجموعۀ دیگر مشترک است. 47.15 درصد از واژههای مجموعة شیراز و 38.75 درصد از واژههای مجموعۀ پرفا، حداقل در یک فهرست آمدهاند؛ با مقایسة نتایج حاصل، مجموعة شیراز با اشتراک حدود 50 درصد واژگان آموزشی خود با حداقل یکی از فهرستهای بسامدی انتخابی وضعیت بهتری از جهت بسامد واژگانی نسبت به مجموعة پرفا دارد.
زبانشناسی
بابک شریف
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی پیشینة شکلگیری زنجیرههای موسوم به «فعل مرکب» در زبانهای ایرانی است. بدین منظور، متونی از سه دورة ایرانی باستان، ایرانی میانه و ایرانی انتخاب و نمونههای انواع محمول مرکب اعم از افعال پیشوندی، انضمامی، ترکیبی، اسنادی، عبارت فعلی و جز آن در این متون مورد تحلیل قرار گرفتند. از دورة ایرانی باستان، متونی ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی پیشینة شکلگیری زنجیرههای موسوم به «فعل مرکب» در زبانهای ایرانی است. بدین منظور، متونی از سه دورة ایرانی باستان، ایرانی میانه و ایرانی انتخاب و نمونههای انواع محمول مرکب اعم از افعال پیشوندی، انضمامی، ترکیبی، اسنادی، عبارت فعلی و جز آن در این متون مورد تحلیل قرار گرفتند. از دورة ایرانی باستان، متونی از اوستا و کلیة کتیبههای فارسی باستان، از دورة ایرانی میانه، متونی از فارسی میانة زردشتی متقدم و متأخر و همچنین سغدی انتخاب گردیدند. بر این اساس، در دورة ایرانی باستان، بخش اعظم محمولهای غیربسیط را افعال پیشوندی تشکیل میدهند و به همین سبب نیاز چندانی به «افعال مرکب» احساس نمیشده است. با این حال الگوهای «فعل مرکب» از همین دوره در زبان وجود داشته است. با تثبیت جایگاه پیشوندهای فعلی در فارسی باستان که حرکتی در خلاف جهت تحلیلی شدن زبان بود، الگوهای موجود برای تشکیل انواع «فعل مرکب» فعال شدند و فعل کردن در این میان نقش عمدهای در مقام جزء فعلی محمول مرکب ایفا نمود. در دورة ایرانی میانه و با غیرفعال شدن برخی از پیشوندهای فعلی و تجزیهناپذیری افعال پیشوندی، روند کاهش افعال پیشوندی و تولید «افعال مرکب» جدید شدت یافت و همکردهای جدیدی وارد این ساخت گردیدند. در دورة ایرانی نو و مشخصاً در زبان فارسی، همراه با تداوم کاهش افعال پیشوندی و افزایش «افعال مرکب»، دو عامل دیگر در شکلگیری افعال مرکب نقش داشت: نخست، نیاز به ساختن فعل با عناصر قرضی، و دیگری گرایش به همترازسازی افعال بسیط بیقاعده از طریق تبدیل آنها به «فعل مرکب».
زبانشناسی
شهلا صیفوری؛ یادگار کریمی؛ شهرام سعیدی؛ محسن معصومی
چکیده
چکیدهادغام موازی در ساخت همپایگی، منجر به اشتقاق ساختاری میشود که دربرگیرنده یک رابطه متقارن دوسویه است. در رابطه متقارن مذکور، یک عنصر اشراف چندگانه میشود و در بین دوبند همپایه به اشتراک گذاشته میشود. در این حالت عنصر مشترک دو گره مادر خواهد داشت؛ و طبیعتاً خطیسازیِ ساختارهای مشتق از ادغام موازی که دارای اشراف چندگانه هستند ...
بیشتر
چکیدهادغام موازی در ساخت همپایگی، منجر به اشتقاق ساختاری میشود که دربرگیرنده یک رابطه متقارن دوسویه است. در رابطه متقارن مذکور، یک عنصر اشراف چندگانه میشود و در بین دوبند همپایه به اشتراک گذاشته میشود. در این حالت عنصر مشترک دو گره مادر خواهد داشت؛ و طبیعتاً خطیسازیِ ساختارهای مشتق از ادغام موازی که دارای اشراف چندگانه هستند با مشکل مواجه خواهد شد. هدف از این پژوهش واکاوی و کالبدشکافی الگوریتمهایی است که تاکنون در ادبیات مربوطه جهت مرتفع شدن چالش خطیسازی ساختارهای اشراف چندگانه طرح گردیدهاند. بهطور مشخص، در این پژوهش محتوای الگوریتمهای ارائهشده در خصوص خطیسازی ساختار اشراف چندگانه بهصورت کیفی با بهرهگیری از ابزارهای گراف و (نظریه) مجموعه تحلیل خواهند شد. رویکردهای تجربی و محاسباتی کمّی موجود در رابطه با موجودیت این نوع از ساختار نشان میدهد که ساختار اشراف چندگانه پیش از اینکه مشخصاً محصول ادغام موازی باشد، برآیند طبیعی عملکرد ادغام در فضای کاری است. در ادامه تحلیل، جهت پرتوافکنی بر عملکرد و ماهیت ادغام در فضای کاری، مبحث ترتیب گذاری بر ادغام مجموعهای مطرح میشود تا از این منظر بخشی از خطیسازی، همسو با کین (1994) در نحو محض رقم بخورد