لاله مولائی
چکیده
مطابقه را میتوان رخدادی دانست که طی آن کلمهای مشخصههای صرفیای میگیرد که از جای دیگر نشأت میگیرد، و این به معنای وضعیتی است که در آن، صورت هدف دارای نشانههای دستوریای است که توسط ناظر نظارت میشود. از سوئی دیگر، ارجاع متقابل (در خصوص نشاندار شدن فعل) را غالباً میتوان در مورد زبانهای ضمیرانداز برای سازوکاری به کار ...
بیشتر
مطابقه را میتوان رخدادی دانست که طی آن کلمهای مشخصههای صرفیای میگیرد که از جای دیگر نشأت میگیرد، و این به معنای وضعیتی است که در آن، صورت هدف دارای نشانههای دستوریای است که توسط ناظر نظارت میشود. از سوئی دیگر، ارجاع متقابل (در خصوص نشاندار شدن فعل) را غالباً میتوان در مورد زبانهای ضمیرانداز برای سازوکاری به کار برد که از رهگذر آن، فعل با عناصری مقید نشاندار میشود تا موضوعهای خود را بیان کند. این فعل به تنهائی میتواند بیانگر موضوعهایش باشد زیرا از لحاظ تصریف غنی است. از آنجا که فارسی نیز به عنوان زبانی ضمیرانداز دارای ویژگیهای مذکور است، پس قاعدتاً این عنوان را میتوان برای نظام فعلی فارسی معیار به کار برد. اما، ظاهراً ارجاع متقابل در این کاربرد در زبان فارسی به طور فنی و جامع بررسی نشده است و در عوض، معمولاً اصطلاح مطابقه در این مورد به کار میرود. بنابراین، این پژوهش برآن شد تا با بررسی 43 فیلمنامه فارسی (معیار، گونه محاورهای) دریابد: آیا میتوان اصطلاح ارجاع متقابل را برای وضعیت ردهشناختی نظام مطابقه فعل فارسی نیز به کار برد؟؛ اجزای ارجاع متقابل و شروط حاکم بر آن چیست؟؛ آیا برای اصطلاح مزبور میتوان حوزهای مناسب معرفی کرد؟ در این راستا، مطالعه حاضر در چارچوب ردهشناختی بر مبنای آراء سیویرسکا و بیکر (2005) و کوربت (2006)، اجزای ارجاع متقابل فعل، شروط حاکم بر آن و حوزه فنی مربوط به آن را معرفی نمود، و برای انتخاب از میان دو اصطلاح ارجاع متقابل و مطابقه، پیوستاری دوسویه ارائه داد.
اسماعیل صفائی اصل؛ رضامراد صحرایی
چکیده
دستور نقشگرای نظاممند نظریهای است بسیار قوی و آنقدر انعطافپذیر که به شاخههای مطالعاتی بسیار متنوعی از جمله ’رشد زبان در کودک‘، ’زبانشناسی آموزشی‘، ’زبانشناسی رایانشی‘، و ’زبانشناسی بالینی‘ ورود پیدا میکند. یکی دیگر از کاربردهای پژوهشی نظریة یادشده ’ردهشناسی زبان‘ است. شاخة مطالعاتی ...
بیشتر
دستور نقشگرای نظاممند نظریهای است بسیار قوی و آنقدر انعطافپذیر که به شاخههای مطالعاتی بسیار متنوعی از جمله ’رشد زبان در کودک‘، ’زبانشناسی آموزشی‘، ’زبانشناسی رایانشی‘، و ’زبانشناسی بالینی‘ ورود پیدا میکند. یکی دیگر از کاربردهای پژوهشی نظریة یادشده ’ردهشناسی زبان‘ است. شاخة مطالعاتی ردهشناسی زبان در چارچوب دستور نقشگرای نظاممند را ’ردهشناسی نقش-گرای نظاممند‘ یا به اختصار ’ردهشناسی نظاممند‘ مینامند. در این مقاله، تلاش کردهایم ضمن معرفی اجمالی کتاب ”ردهشناسی زبان: منظری نقشگرا“، ویراستة کافارل و همکاران (2004)، تصویری از ’ردهشناسی نظاممند‘ را به دست دهیم. بدین منظور، ابتدا رویکردهای غالب در ردهشناسی زبان، یعنی ردهشناسی کلگرا و ردهشناسی جزءگرا، و نیز مطالعات انجام شده در چارچوب آن رویکردها را به اجمال مرور کردهایم. در ادامه، موازی با فصلهای کتاب ”ردهشناسی زبان: منظری نقشگرا“ به ذکر نکاتی کلیدی پیرامون ردهشناسی نظاممند پرداختهایم. از آن جا که هدف اصلی ردهشناسی نظاممند ’دستیابی به تعمیمهایی تجربی‘ است، بخش عمدة معرفی ردهشناسی نظاممند در این مقاله به تعمیمهای ردهشناختی متیسن (2004) اختصاص یافته است. در پایان، به تحلیل متیسن (2004) از ’ردهشناسی ترتیب واژه‘ نیز اشاره شده است.
مژگان همایون فر
چکیده
کسره اضافه همواره از عناصر دستوری مورد توجّه دستوریان و زبانشناسان بوده است و نظرات گوناگونی در خصوص ماهیّت و توزیع آن در ساختار گروه اسمی زبان فارسی و برخی دیگر از شاخههای زبانهای ایرانی مطرح شده است. تحلیلهای نحوی و صرفی در مورد کسره اضافه به دست داده شده است. پژوهش حاضر میکوشد ضمن گردآوری این نظرات و بررسی منتقدانه آنها نشان ...
بیشتر
کسره اضافه همواره از عناصر دستوری مورد توجّه دستوریان و زبانشناسان بوده است و نظرات گوناگونی در خصوص ماهیّت و توزیع آن در ساختار گروه اسمی زبان فارسی و برخی دیگر از شاخههای زبانهای ایرانی مطرح شده است. تحلیلهای نحوی و صرفی در مورد کسره اضافه به دست داده شده است. پژوهش حاضر میکوشد ضمن گردآوری این نظرات و بررسی منتقدانه آنها نشان دهد تلاش برای تعیین ماهیّت این عنصر تنها یکی از پرسشهای اساسی در خصوص این عنصر است که نیاز به پاسخ دارد و علت ظهور و نقش آن در ساخت نیز باید همزمان مدَنظر قرار گیرد. از میان نظرات موجود در این زمینه، به پیروی از دبیرمقدم (1392) نقش هستهنمایی کسره اضافه مورد تأیید این پژوهش است. گرایش پرقدرتی در میان زبانهای پیشاضافه برای هسته-آغازی بودن گروههای اسمی وجود دارد. میتوان بر اساس اصول مطرح در برنامه کمینهگرایی چامسکی (1995) کسره اضافه را تظاهر ساختواژی نشاندار کردن هستهی حرکتکرده به جایگاه آغازین در گروههای اسمی به شمار آورد.
علی محمدیارلو
چکیده
حروف اضافه نقش بسزایی در معنای جملات فارسی دارند و در آموزش/ فراگیری این زبان یکی از دشوارترین نکات، بحث حروف اضافههاست. در زبانآموزی زبان دوم، این حروف در آخرین رده از مقولههایی هستند که زبانآموزان آنها را فرامیگیرند. از اینرو ضرورت دارد تا کتابهای آموزش زبان فارسی اهتمام ویژهای به آموزش این حروف نمایند. هدف این پژوهش، ...
بیشتر
حروف اضافه نقش بسزایی در معنای جملات فارسی دارند و در آموزش/ فراگیری این زبان یکی از دشوارترین نکات، بحث حروف اضافههاست. در زبانآموزی زبان دوم، این حروف در آخرین رده از مقولههایی هستند که زبانآموزان آنها را فرامیگیرند. از اینرو ضرورت دارد تا کتابهای آموزش زبان فارسی اهتمام ویژهای به آموزش این حروف نمایند. هدف این پژوهش، بررسی مجموعۀ آموزش فارسی به فارسی از منظر آموزش این حروف است تا شیوههای آموزش، تعداد حروف اضافۀ آموزش داده شده و بسامد رخداد آنها را بررسی کند. دلیل انتخاب این مجموعه، پرکاربرد بودن و دامنۀ وسیع استفادهکنندگان از آن است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که روش آموزش این حروف، سنتی، آموزشی و در برخی موارد استقرایی/ ضمنی است و میباید زبانآموزان از طریق مثالهای ارایه شده یا خواندن متون و به طریق اکتشافی آنها را فرابگیرند. از میان 89 حرف اضافۀ ساده و مرکب/ گروهی به کار رفته، بیشترین بسامد رخداد از آن حروف «به، را، در، از، با و برایِ» است. استفاده از تصاویر مناسب برای آموزش، عدم استفاده از زبان واسطه، استفاده از فن تقویت درونداد، اشاره به باهمآیی برخی افعال با حروف اضافۀ خاص از نقاط قوت و عدم اشاره به گونۀ گفتاری حروف اضافه، استفادۀ صِرف از روش استقرایی و پاورقیهای آشفته و بینظم از نقاط ضعف این مجموعه به شمار میرود. نتایج پژوهش حاضر میتواند مورد استفادۀ مؤلفان چنین کتابهایی قرار گیرد.
مریم رمضانخانی
چکیده
در پژوهش حاضر تلاش بر آن است تا امکان صوریسازی رابطه مفهومی شمول معنایی دربین واژهها بررسی شود. به این منظور، ابزارهایی از نظریه مجموعهها، تابع ریاضی و برخی مفاهیم جبری بهکار گرفته شده است. برای مطاله امکان صوریسازی این رابطه مفهومی، ابتدا تعریفهایی که از شمول معنایی در فرهنگهای تخصصی زبانشناسی و درسنامههای معتبر معنیشناسی ...
بیشتر
در پژوهش حاضر تلاش بر آن است تا امکان صوریسازی رابطه مفهومی شمول معنایی دربین واژهها بررسی شود. به این منظور، ابزارهایی از نظریه مجموعهها، تابع ریاضی و برخی مفاهیم جبری بهکار گرفته شده است. برای مطاله امکان صوریسازی این رابطه مفهومی، ابتدا تعریفهایی که از شمول معنایی در فرهنگهای تخصصی زبانشناسی و درسنامههای معتبر معنیشناسی به دست داده شده، معرفی و مطالعه میشود. با مطالعه این تعریفها امکان تدقیق رابطه مفهومی شمول معنایی فراهم میشود؛ به این ترتیب که شمول معنایی بر حسب زمان و نوع (و هر دو) برای صوریسازی در نظر گرفته خواهد شد. در ادامه با استفاده از ابزارهای ریاضی که عمدتا بر گرفته از نظریه مجموعهها هستند، برگردان صوری برای رابطه مفهومی مورد بحث بهدست داده میشود. در پایان، صحت و طرز کار رابطهی صوری پیشنهاد شده با مثالهایی از زبان فارسی مورد آزمون قرار خواهد گرفت و نشان داده میشود که رابطه صوری متناظر با شمول معنایی در سطح واژه در چارچوب زبان فارسی کارآمد است.
سمیرا حسینی راد
چکیده
در این پژوهش به بررسی فعل مرکب حرف اضافهای و تفاوت اینگونه افعال با فعلهای دارای متمم یا مفعول حرف اضافهای موسوم به افعال حرف اضافهدار پرداخته میشود. مهمترین مسئله چگونگی تشخیص این دو نوع فعل است. به همین منظور پس ازاستخراج 530 فعل مرکب حرف اضافهای از فرهنگ دو جلدی سخن، بر اساس نوع فعل سبک آنها به گروههای مختلفی تقسیم شدهاند ...
بیشتر
در این پژوهش به بررسی فعل مرکب حرف اضافهای و تفاوت اینگونه افعال با فعلهای دارای متمم یا مفعول حرف اضافهای موسوم به افعال حرف اضافهدار پرداخته میشود. مهمترین مسئله چگونگی تشخیص این دو نوع فعل است. به همین منظور پس ازاستخراج 530 فعل مرکب حرف اضافهای از فرهنگ دو جلدی سخن، بر اساس نوع فعل سبک آنها به گروههای مختلفی تقسیم شدهاند و سپس به پیروی از تحلیل وکر و هگمن (1985) و زلر (2001) در مورد افعال مرکب حرف اضافهای در زبانهای مختلف، به بررسی اینگونه از افعال در زبان فارسی پرداخته شده است. از سوی دیگر، فعل مهمترین عامل در تعیین موضوعهای موجود در یک جمله است . براساس پژوهشهای فراوان انجام شده در این زمینه ترکیب اسم و صفت با فعل منجر به تشکیل گزارههای مرکب میشود و این امر تأثیر بسیاری بروی تعداد موضوعها دارد. گروه حرف اضافهای بعد از ترکیب شدن با فعل، گزاره مرکب میسازد و این فرایند باعث بروز تغییراتی در تعداد و نوع موضوعهای فعل میشود. آنچه در این پژوهش به آن پرداخته میشود بررسی ویژگیهای نحوی و نقشهای معنایی افعال، بعد از ترکیب شدن با گروه حرف اضافهای و همچنین ارائه معیارهای نحوی برای تشخیص این دو گروه ازفعلها میباشد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که با استفاده از معیارهای نحوی ارائه در مورد افعال مرکب حرف اضافهای در زبان فارسی میتوان این دو گروه از افعال را از هم باز شناخت.
شهناز یگانه؛ رضامراد صحرایی
چکیده
در سالهای اخیر، شاهد تغییر کتابهای درسی زبان انگلیسی در تمام مقاطع تحصیلی بهویژه در دوره دوم متوسطه بودهایم. به نظر میرسد که مناسب نبودن منابع درسی پیشین، مؤلفان این کتابها را به اعمال تغییرات ساختاری و محتوایی در این کتابها واداشته است؛ بنابراین، انتظار میرود که در نگارش کتابهای جدید تألیف، دیدگاههای مختلف علمی ...
بیشتر
در سالهای اخیر، شاهد تغییر کتابهای درسی زبان انگلیسی در تمام مقاطع تحصیلی بهویژه در دوره دوم متوسطه بودهایم. به نظر میرسد که مناسب نبودن منابع درسی پیشین، مؤلفان این کتابها را به اعمال تغییرات ساختاری و محتوایی در این کتابها واداشته است؛ بنابراین، انتظار میرود که در نگارش کتابهای جدید تألیف، دیدگاههای مختلف علمی موردتوجه قرارگرفته باشد و با نظریههای علمی روز همسویی داشته باشند. دستور نقشگرای نظامبنیاد هلیدی (2004) ازجمله نظریههایی است که در کاربردی کردن نظریههای زبانشناسی در امر آموزش زبان توفیق بسیار داشته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی کتابهای درسی زبان انگلیسی دوره دوم متوسطه در ایران از منظر فرانقش متنی دستور نقشگرای نظامبنیاد هلیدی و تعیین بسامد و نوع آغازگرهای متنی در متون خواندن این سه کتاب است. به این منظور، 301 بند در بخش خواندن این سه کتاب انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بهدست آمده نشان داد که مؤلفان این کتابها با این مفاهیم آشنایی داشته و در بسیاری از موارد در انتخاب متون خواندن ازنظر نوع و تعداد آغازگر و تعداد بندهای ساده و مرکب، این مؤلفهها را مدنظر داشتهاند؛ اما در مواردی هم در نحوه توزیع مؤلفههای مذکور، بهخصوص در توزیع درس به درس با توجه به پایه تحصیلی مربوطه، دقت لازم را نداشتهاند. . امید است در ویراستهای جدید کتابهای ذکرشده، ضعفهای مشخصشده در این پژوهش، مدنظر گرفته شود.
مژگان همایون فر
چکیده
پژوهشهای زبانی که در چارچوبهای نظری صورتگرا صورت میگیرد، به لحاظ اتکای تحلیلهای دستوری این نظریهها بر مبانی ریاضی-گونه و مشاهدات دقیق زبانی، غالباً از قدرت ابطال پذیری بالایی برخوردار هستند. اگر نتایج حاصل از تحلیلهای زبانی صورت گرا با توجه به اطلاعات زبانی حاصل از مطالعات رده شناسی زبان مورد نظر سنجیده شود و همسو با ویژگی های رده ...
بیشتر
پژوهشهای زبانی که در چارچوبهای نظری صورتگرا صورت میگیرد، به لحاظ اتکای تحلیلهای دستوری این نظریهها بر مبانی ریاضی-گونه و مشاهدات دقیق زبانی، غالباً از قدرت ابطال پذیری بالایی برخوردار هستند. اگر نتایج حاصل از تحلیلهای زبانی صورت گرا با توجه به اطلاعات زبانی حاصل از مطالعات رده شناسی زبان مورد نظر سنجیده شود و همسو با ویژگی های رده شناختی آن زبان نظام یابد، می تواند به غنای نظری ، پایه های مستحکم داده بنیادی و واقع گرایی روان شناختی خود بیفزاید. این پژوهش (به پیروی از دبیرمقدم،1392) با بررسی نمونه هایی از مطالعات نحوی صورت گرفته در خصوص جایگاه هسته در فرافکن های نقشی جمله و فرایند نحوی مبتداسازی به عنوان دو نمونه از مطالعات نحوی در چارچوب صورت گرا (دستور زایشی به طور کلی و برنامه کمینه گرا به طور اخص) نشان می دهد، توجه به ملاحظات رده-شناختی هر زبان (فارسی در اینجا) تا چه حد می تواند در رسیدن به نتیجه منطقی و کاربردی این دست از مطالعات، راهگشا باشد.
رضا محمدی؛ حسین بازوبندی
چکیده
بی تردید، به خدمت گرفتن نظریههای نوین زبانشناختی در جهت تحلیل و واکاوی متون دینی میتواند زمینه را برای درک بهتر و شفافتر از چنین متونی فراهم آورد. از جمله نظریههای نوینی که امروزه جایگاهی ویژه و کاربرد وسیعی در تحلیل متن و دیگر حوزههای زبانشناختی پیدا کرده است نظریه نقشگرای نظاممند هالیدی و متیسن (2014) میباشد. بر اساس ...
بیشتر
بی تردید، به خدمت گرفتن نظریههای نوین زبانشناختی در جهت تحلیل و واکاوی متون دینی میتواند زمینه را برای درک بهتر و شفافتر از چنین متونی فراهم آورد. از جمله نظریههای نوینی که امروزه جایگاهی ویژه و کاربرد وسیعی در تحلیل متن و دیگر حوزههای زبانشناختی پیدا کرده است نظریه نقشگرای نظاممند هالیدی و متیسن (2014) میباشد. بر اساس این رویکرد، ساختار زبان متأثر از نقشهایی است که زبان در بافت ارتباطی و در جهان خارج به عهده دارد و این تأثیر به شکل سه فرانقش تجلی مییابد: فرانقش بازنمودی، فرانقش متنی و فرانقش بینافردی. از آنجا که تکیه و تأکید فرانقش بینافردی بر شیوه تبادل معنا بین گوینده و مخاطب استوار میباشد، کاربست آن در تحلیل متون دینی ضمن ایجاد درک بهتر از چنین متونی، میتواند سنگ محک مناسبی برای ارزیابی و سنجش قابلیت تعمیم این نظریه نیز فراهم سازد. از این روی، نگارندگان در پژوهش حاضر، با روشی توصیفی-تحلیلی به بررسی یکی از معروفترین خطبههای نهجالبلاغه یعنی خطبه شقشقیه از منظر رویکرد نقشگرای نظاممند هالیدی و متیسن (2014) در قالب فرانقش بینافردی میپردازند. نتایج عمده پژوهش نشان میدهد که علیرغم بسامد غالب وجه خبری، امام (علیه السلام) در سرتاسر این خطبه به نحوی در تبادل و انتقال معنا عمل کرده است که گویی هر دو سوی تعامل با هم در ساخت متن شرکت دارند و از این طریق راه هرگونه یکسویگی تعامل را بسته است.
محمد دبیرمقدم؛ رضامراد صحرایی؛ ملهم الشاعر
چکیده
در ردهشناسی، زبانها بر اساس مولفههای صرفی، نحوی، معنایی و حتی واجی خاص ردهبندی و طبقهبندی میشوند. مجموع این ردهبندی و طبقهبندیها به زبانشناسان کمک میکند تا جهانیهای زبانی را معرفی کنند. هدف این پژوهش تعیین وضعیت ردهشناختی ترتیب واژه زبان عربی معیار است. زبان عربی معیار، گونه ادبی و استاندارد شدهای است که در ...
بیشتر
در ردهشناسی، زبانها بر اساس مولفههای صرفی، نحوی، معنایی و حتی واجی خاص ردهبندی و طبقهبندی میشوند. مجموع این ردهبندی و طبقهبندیها به زبانشناسان کمک میکند تا جهانیهای زبانی را معرفی کنند. هدف این پژوهش تعیین وضعیت ردهشناختی ترتیب واژه زبان عربی معیار است. زبان عربی معیار، گونه ادبی و استاندارد شدهای است که در نوشتار رسمی و ادبی در بین عربزبانان، استفاده میشود. نتایج به دست آمده از این پژوهش میتواند در آموزش زبان فارسی به عربزبانان مفید باشد. در این مقاله، ترتیب واژه زبان عربی معیار بر اساس 25 مولفه ردهشناختی (درایر (1992)، دبیرمقدم (1392) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که زبان عربی معیار در مقایسه با زبانهای آفریقا، زبانهای آروپا-آسیا و زبانهای جهان به ترتیب از 20، 22 و 23 مولفه از مولفههای زبانهای فعل میانی قوی (VO) برخوردار است. بنابراین زبان عربی معیار گرایش به رده زبانهای فعل میانی (قوی) دارد.
عبداله عزت دوست سه ساری؛ مجتبی منشی زاده؛ حیات عامری
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی حالت کنایی درگویش تالشی می پردازد . این گویش در مناطقی از گیلان رایج است و به سه گونه عمده یعنی مرکزی ، شمالی و جنوبی تقسیم می شود. گونه مورد بررسی در این مقاله از نوع جنوبی است که در روستای سه سار رایج است . داده های این پژوهش به صورت میدانی و از طریق مصاحبه با 30 گویشور جمع آوری شده است . موضوع حالت کنایی به تفاوت و شباهت ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی حالت کنایی درگویش تالشی می پردازد . این گویش در مناطقی از گیلان رایج است و به سه گونه عمده یعنی مرکزی ، شمالی و جنوبی تقسیم می شود. گونه مورد بررسی در این مقاله از نوع جنوبی است که در روستای سه سار رایج است . داده های این پژوهش به صورت میدانی و از طریق مصاحبه با 30 گویشور جمع آوری شده است . موضوع حالت کنایی به تفاوت و شباهت رفتاری فاعل بند های لازم و متعدی و همچنین مفعول بند متعدی می پردازد. این گویش دارای حالت کنایی گسسته است. به این معنی که ، در بند های زمان حال از الگوی فاعلی - مفعولی ، و در بندهای متعدی زمان گذشته (غیر استمراری) از الگوی کنایی - مطلق بهره می برد. این پژوهش در پاسخ به این سوال ها انجام شده است : آیا تنها حالت نمای i- نشانگرحالت کنایی و ساخت کنایی دراین گویش است؟ چه ساخت هایی می توانند در این گویش از نوع کنایی باشند؟ و حالت کنایی در این گویش وابسته به چه عواملی است؟ پس از بررسی شواهد زبانی این نتایج به دست آمد : ساخت کنایی در این گویش تنها محدود به حالت نمای کنایی نیست بلکه وجود ضمایر غیر فاعلی ، صورت های جمع مختوم به -un در یک ساخت و زمان گذشته و نمود کامل جمله از نشانگر های ساخت کنایی هستند. و حالت کنایی در این گویش وابسته به زمان گذشته و نمود کامل است.
عادل رفیعی
چکیده
مفهوم وراثت پیش فرض یکی از مفاهیم اساسی مورد استفاده در رویکردهای شبکه ای است که دانش زبانی را متشکل از گره های ساختی در سطوح مختلف انتزاع و روابط سلسله مراتبی بین آنها در نظر می گیرند. بر اساس این ساز و کار مشخصات مربوط به هر ویژگی از گره بالاتر به گره پایین تر به ارث می رسد، مگر آنکه گره پایین تر خود دارای مشخصات دیگری برای آن ویژگی ...
بیشتر
مفهوم وراثت پیش فرض یکی از مفاهیم اساسی مورد استفاده در رویکردهای شبکه ای است که دانش زبانی را متشکل از گره های ساختی در سطوح مختلف انتزاع و روابط سلسله مراتبی بین آنها در نظر می گیرند. بر اساس این ساز و کار مشخصات مربوط به هر ویژگی از گره بالاتر به گره پایین تر به ارث می رسد، مگر آنکه گره پایین تر خود دارای مشخصات دیگری برای آن ویژگی باشد. اهمیت چنین ساز و کاری به هنگام توصیف آن دسته از ساخت های زبانی مشخص می شود که با وجود داشتن نقاط مشترک دارای ویژگی های متفاوتی نیز هستند. به کمک وراثت پیش فرض می توان بدون از دست دادن تعمیم های کلی ناظر بر ساخت های مشابه، تمایزات آنها را نیز توجیه کرد و بدون نیاز به قائل شدن به موارد استثنا، مرتبط بودن چنین ساخت هایی را در شبکه زبانی نشان داد. نوشته حاضر با اتخاذ رویکرد صرف ساخت محور و تمرکز بر شیوه تعبیر مفهوم وراثت در این رویکرد تحت عنوان انگیختگی، در صدد تشریح نقش الگوهای واژه سازی در تولید و درک واژه های پیچیده ای برمی آید که لزوماً و در تمامی ویژگیهای صوری و معنایی با الگوی مربوط به خود مطابقت ندارند. به این منظور نمونه هایی از سه الگوی واژه سازی «-زار»، «-ش» و «آمیز» در زبان فارسی بررسی می شوند و با استفاده از سه مفهوم طرح واره ساختی، وراثت پیش فرض و انگیختگی مدرج چگونگی امکان تولید نمونه های ظاهراً استثنا مرتبط با این الگوها توجیه می شود.
رضا پیشقدم؛ آیدا فیروزیان پوراصفهانی؛ آیلین فیروزیان پوراصفهانی
چکیده
چنانچه در گذشته، فرهنگهای لغت صرفاً به عنوان ابزارهایی تکنیکی در یافتن معانی واژگان به یاری خوانندگان و نویسندگان می-شتافتند، امروزه علاوه بر اینکه حاوی حجم بیشتر و دقیقتری از اطلاعات واژگانی هستند، ضرورت دارد در زمینههای اجتماعی، روانشناختی و فرهنگی نیز ایفای نقش نمایند. این فرهنگها به مثابۀ آینهای تمامنما، باید بتوانند ...
بیشتر
چنانچه در گذشته، فرهنگهای لغت صرفاً به عنوان ابزارهایی تکنیکی در یافتن معانی واژگان به یاری خوانندگان و نویسندگان می-شتافتند، امروزه علاوه بر اینکه حاوی حجم بیشتر و دقیقتری از اطلاعات واژگانی هستند، ضرورت دارد در زمینههای اجتماعی، روانشناختی و فرهنگی نیز ایفای نقش نمایند. این فرهنگها به مثابۀ آینهای تمامنما، باید بتوانند تمامی رفتارهای زبانی، اجتماعی و هیجانی گویشوران یک زبان را به تصویر کشند. به بیان دیگر، تا چندی پیش، مطالعات فرهنگنویسی بدون توجه به ماهیت اجتماعی زبان و بار احساسی واژگان صورت میگرفت، اما در سالهای اخیر، فرهنگنویسی در ایران جان تازهای یافته است. امروزه تقریباً همۀ متخصصان معترفاند که تهیه و تدوین فرهنگهای لغت بدون توجه به ابعاد اجتماعی- فرهنگی واژگان غیرممکن به نظر میرسد. فرهنگنویسی به عنوان یک دانش میانرشتهای، ضرورت دارد علاوه بر دستاوردهای حوزۀ زبانشناسی، از دستاوردهای سایر حوزههای مرتبط چون جامعهشناسی و روانشناسی نیز بهره گیرد. بر این اساس، جستار کنونی بر آن است تا در پرتوی الگوی هَیجامَد (هیجان+ بسامد حواس) و با بهرهگیری از مفهوم نوظهور وزن فرهنگی، پیشنهاداتی برای تألیف و تهیۀ فرهنگهای لغت فارسی ارائه دهد که به نظر میرسد تاکنون مورد کمتوجهی یا بیتوجهی مؤلفان این فرهنگها واقع شدهاند. به بیان دقیقتر، در این جستار سعی بر آن است تا با تأکید بر ضرورت درج اطلاعات روانشناختی- فرهنگیِ مداخل واژگانی در فرهنگهای لغت، لزوم ثبت مؤلفههایی نظیر «بسامد»، «هیجان»، «حس» و در نهایت «هَیجامَد» برای واحدهای واژگانی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
نیره جودی
چکیده
پژوهش حاضر میکوشد، به این پرسشها پاسخ دهد که « کدام ساخت ها در زبان فارسی منطبق بر تعریف مرسوم جملات با اثر مسیر باغیاند؟ و با توجه به انگارههای مربوط به پردازش جملات چگونه میتوان دستهبندی مناسبی برای این ساختها در فارسی بهدست داد؟». در این نگاشته، نخست اصطلاح جملات مسیر باغی در انگلیسی و همچنین مفاهیم نظری و الگوهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر میکوشد، به این پرسشها پاسخ دهد که « کدام ساخت ها در زبان فارسی منطبق بر تعریف مرسوم جملات با اثر مسیر باغیاند؟ و با توجه به انگارههای مربوط به پردازش جملات چگونه میتوان دستهبندی مناسبی برای این ساختها در فارسی بهدست داد؟». در این نگاشته، نخست اصطلاح جملات مسیر باغی در انگلیسی و همچنین مفاهیم نظری و الگوهای مربوط به پردازش جملات معرفی میشوند. سپس با بررسی نمونههای فارسی مطرح در پژوهشهای انجام شده بر روی ابهام و بهویژه ابهام ساختاری مشخص میشود زبان فارسی ساختهایی دارد که با تعریف جملات «مسیر باغ» در انگلیسی منطبق است. همچنین مشخص میشودکه ابهام ساختاری را میتوان گونهای از جملات با اثر مسیر باغی دانست. جملات با اثر مسیرباغی در فارسی را میتوان به دو دستۀ تقسیم کرد: ساختهایی با یک خوانش دستوری و ساختهایی که به دلایل نحوی، معنایی، بیش از یک خوانش دارند. با توجه به انگارههای مطرح در زمینۀ پردازش جملات به نظر میرسد عوامل مؤثر در بروز اثرمسیر باغی درجملات فارسی تقریباً شبیه عوامل بروز این اثر درساختهای زبان انگلیسی است. سرانجام بر تأثیر نوای گفتار در حالت شنیداری و نکات سجاوندی در نوشتار در رفع اثر جملات گمراه کننده، تأکید میشود.
معصومه زارعی
چکیده
رنگواژهها و نامگذاری رنگها مسئلهای است که همواره توجه زبانشناسان را به خود جلب کردهاست. چشم انسان قادر به تشخیص بیش از هفت میلیون رنگ است. زبانها در فرهنگهای گوناگون کوشیدهاند تا دامنهای از این رنگها را بهصورت واژگانی بازنمایی کنند. رنگواژهها و ردهشناسی آنها یکی از مطالعات محوری در دهههای اخیر بهشمار ...
بیشتر
رنگواژهها و نامگذاری رنگها مسئلهای است که همواره توجه زبانشناسان را به خود جلب کردهاست. چشم انسان قادر به تشخیص بیش از هفت میلیون رنگ است. زبانها در فرهنگهای گوناگون کوشیدهاند تا دامنهای از این رنگها را بهصورت واژگانی بازنمایی کنند. رنگواژهها و ردهشناسی آنها یکی از مطالعات محوری در دهههای اخیر بهشمار میآید. درحالیکه برای بیشتر رنگها واژههای بومی در زبان فارسی موجود است، بهدلیل دردسترسنبودن، هر سال تعداد بیشماری از رنگواژههای غیربومی وارد این زبان میشود. هدف این مقاله ارائه فهرستی از رنگواژهها در فارسی، بررسی ساخت صرفی آنها، بومیسازی و غنابخشیدن به فرهنگ و زبان فارسی است. نگارنده تاکنون بیش از هزاروششصد رنگواژه گردآوری کردهاست. این واژهها به دو دستۀ بسیط و غیربسیط تقسیم میشوند. تنها %2.74 از رنگواژههای فارسی بسیط هستند و %97.26 آنها ساختی غیربسیط دارند. فارسیزبانان به دو روش پسوندافزایی و ترکیب نحوی رنگواژهسازی میکنند. %50.50 از رنگواژههای غیربسیط ساختی اشتقاقی دارند و %46.76 باقیمانده ترکیبی هستند. اشتقاق و ترکیب زایاترین و پربسامدترین فرایندهای رنگواژهسازی در زبان فارسی میباشند.
فاطمه آخوندی؛ مرضیه صناعتی
چکیده
چکیده زبان لری خرمآبادی از زبانهای جنوب غربی ایران به شمار میرود و مانند دیگر زبانها دارای ویژگیهای دستوری و ردهشناختی خاص خود است. . امروزه تأثیر و نفوذ فارسی روی گونة لری موجب شده که به تدریج این زبان به عنوان زبانی در خطر به فراموشی سپرده شود و همین امر ضرورت مطالعۀ زبانشناختی این گونۀ محلی را با هدفِ ثبت و تدوینِ ...
بیشتر
چکیده زبان لری خرمآبادی از زبانهای جنوب غربی ایران به شمار میرود و مانند دیگر زبانها دارای ویژگیهای دستوری و ردهشناختی خاص خود است. . امروزه تأثیر و نفوذ فارسی روی گونة لری موجب شده که به تدریج این زبان به عنوان زبانی در خطر به فراموشی سپرده شود و همین امر ضرورت مطالعۀ زبانشناختی این گونۀ محلی را با هدفِ ثبت و تدوینِ قواعد دستوری حاکم بر آن ایجاد میکند. از این رو در مقالۀ حاضر به مؤلفههای ترتیب واژه در این زبان پرداخته شده است. روش کار در این پژوهش بهترتیب شامل تهیۀ پرسشنامه، مصاحبه با گویشوران اصیل لر خرمآبادی، آوانویسی دادهها و تحلیل ردهشناختی این زبان است. به منظور تحلیل دادهها، ترتیب و توالی واژهها بر اساس مؤلفههای ترتیب واژۀ درایر با ارائۀ نمونههای گویشی محک زده شد. بررسیها نشان داد که در این زبان برای نمونه، حرف اضافه به صورت پیشاضافه و بند موصولی، مضافالیه، فعل اسنادی، فعل و فعل اصلی بهترتیب پس از هسته اسمی، مضاف، گزاره (مسند)، قید حالت و فعل کمکی میآیند. در نتیجه این زبان گرایش به سمت فعل میانی قوی دارد. همچنین، این زبان به لحاظ مؤلفه ترتیب واژه مانند فارسی عمل می کند.
انیس معصومی؛ مائده سادات میرطلایی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی همبستگی بین تکیۀ وزنی و مشخصههای صوتشناختی دیرش، شدت و زیروبمی واکهها در اشعار عامیانۀ زبان فارسی است. به این منظور، 51 مصراع از اشعار عامیانۀ زبان فارسی بررسی شدهاند. این اشعار متشکل از 139 هجا در جایگاههای دارای تکیۀ وزنی و 139 هجا در جایگاههای فاقد تکیۀ وزنی هستند. هر مصرع از این اشعار به هجاها، گامها ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی همبستگی بین تکیۀ وزنی و مشخصههای صوتشناختی دیرش، شدت و زیروبمی واکهها در اشعار عامیانۀ زبان فارسی است. به این منظور، 51 مصراع از اشعار عامیانۀ زبان فارسی بررسی شدهاند. این اشعار متشکل از 139 هجا در جایگاههای دارای تکیۀ وزنی و 139 هجا در جایگاههای فاقد تکیۀ وزنی هستند. هر مصرع از این اشعار به هجاها، گامها و شطرهای تشکیل دهنده تقطیع شده است. در گام بعدی و با استفاده از نرمافزار پرت، مشخصههای صوتشناختی واکهها در هجاهای دارای تکیه وزنی و هجاهای فاقد آن مورد بررسی قرار گرفت. به منظور مقایسه این مشخصهها از نرمافزار SPSS و آزمون تی استفاده شده است. نتایج این پژوهش عبارتند از: الف) دیرش واکهها در جایگاه دارای تکیۀ وزنی بیشتر از مقادیر آن در واکههای فاقد تکیۀ وزنی است و تأثیر تکیۀ وزنی بر دیرش واکهها معنادار است. ب) شدت واکهها در هجای دارای تکیۀ وزنی کمتر از مقادیر آن در هجای فاقد تکیۀ وزنی است و تأثیر تکیۀ وزنی بر شدت واکهها نیز معنادار است. پ) زیروبمی واکهها در جایگاه دارای تکیۀ وزنی بیشتر از مقادیر آن در جایگاه فاقد تکیۀ وزنی است و تفاوت بین زیروبمی واکهها در هجاهای دارای تکیۀ وزنی و مقادیر آنها در هجاهای فاقد تکیۀ وزنی معنادار نیست.
سیده فاطمه طبسی؛ رضا مراد صحرایی
چکیده
کتاب درسی به عنوان مهمترین ابزار آموزشی زمینهساز انعکاس و انتقال ایدئولوژیها است. پیشینه پژوهشهای انجامشده در زمینه تحلیل ایدئولوژیهای موجود در کتابهای درسی نشان میدهد که قریب به اتفاق این مطالعات مبتنی بر آموزش زبان انگلیسی هستند. با توجه به توسعه روزافزون آموزش زبان فارسی، موقعیت حساس کشور ایران در جهان و وجود نگرشهای ...
بیشتر
کتاب درسی به عنوان مهمترین ابزار آموزشی زمینهساز انعکاس و انتقال ایدئولوژیها است. پیشینه پژوهشهای انجامشده در زمینه تحلیل ایدئولوژیهای موجود در کتابهای درسی نشان میدهد که قریب به اتفاق این مطالعات مبتنی بر آموزش زبان انگلیسی هستند. با توجه به توسعه روزافزون آموزش زبان فارسی، موقعیت حساس کشور ایران در جهان و وجود نگرشهای نادرست جهانیان و حتی فارسیآموزان نسبت به آن، اهمیت مطالعه در زمینه منابع آموزش زبان فارسی ضرورت پیدا میکند. این پژوهش با هدف تحلیل کتاب درس زبان فارسی (منگینی و ارستی، 2012) جهت دستیابی به نوع و چگونگی بازنمایی ایدئولوژیها به ویژه در معرفی هویت ایرانی انجام گرفته است. بر این اساس با انتخاب رویکرد وندایک و با تکیه بر سه مفهوم کلیدی «مربع ایدئولوژی»، «طرحواره هویت گروه» و «راهبردهای بازنمایی ایدئولوژی»، دو بازبینه طراحی شد و کتاب منتخب از حیث متن و تصویر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که کتاب درس زبان فارسی اگرچه تلاش میکند در متنها جانبداری نشان نداده و تا حدودی بیطرف جلوه کند، اما به واسطه تصاویر و تمرینها مرتباً از نکات مثبت گروه «ما» رفع تأکید کرده و یا بر نکات منفی تأکید میکند. بدین ترتیب با توجه به چارچوب پژوهش، نگرش این کتاب به هویت ایرانی مغرضانه و بازنماییهای آن در تعارض با اهداف آموزش زبان ارزیابی میشود.
زهره خوروش؛ احمدرضا لطفی
چکیده
پس از دسته بندی زبانهای دنیا به دو مقوله فعل بنیاد و تابع بنیاد توسط تالمی که بر اساس الگوی رمزگزاری وقایع حرکتی زبانها را از یکدیگر متمایز می کند ، در طول دهه های اخیر تحقیقات زیادی بر روی الگوهای متفاوت واژگانی کردن وقایع حرکتی انجام شده است . پژوهش پیش رو، چگونگی واژگانی شدن رویدادهای حرکتی توسط فارسی زبانان و الگوی استفاده شده توسط ...
بیشتر
پس از دسته بندی زبانهای دنیا به دو مقوله فعل بنیاد و تابع بنیاد توسط تالمی که بر اساس الگوی رمزگزاری وقایع حرکتی زبانها را از یکدیگر متمایز می کند ، در طول دهه های اخیر تحقیقات زیادی بر روی الگوهای متفاوت واژگانی کردن وقایع حرکتی انجام شده است . پژوهش پیش رو، چگونگی واژگانی شدن رویدادهای حرکتی توسط فارسی زبانان و الگوی استفاده شده توسط آنها برای رمزگذاری حالات فضایی را مورد بررسی قرار می دهد. به همین منظور، از 25 فارسی زبان درخواست شد تا پس از تماشای12انیمیشن کوتاه که بیانگر حرکات اختیاری انجام شده توسط انسان و حیوان در جهتهای افقی مرزگذر و عمودی بودند ، مشاهدات خود را توصیف کنند. در پی ضبط و پیاده سازی جملات شرکت کنندگان، تحلیل پاسخهای این افراد نشان داد که فارسی زبانان برای بیان طلاعات مربوط به حالت حرکت غالبا ابزارهای زبانی دیگر را به ریشه فعل ترجیح می دهند. آنها همچنین تمایل دارند که مسیر حرکت را در قالب توابع توصیف کنند. بر اساس این الگوی بدست آمده از رمزگذاری حالات فضایی، فارسی زبانان برای توصیف رویدادهای حرکتی از یک الگوی دو گانه پیروی می کنند ومی توان زبان فارسی را در هر دو مقوله (فعل بنیاد) و (تابع بنیاد) قرارداد.
پونه عابدین؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
چکیده
وجه در مفهوم کلی، شیوه و نقطه نظر گوینده در بیان مفهوم جمله بوده و مبین چگونگی بیان وقوع یا عدم وقوع فعل، داشتن یا نداشتن حالتی، از منظر وی میباشد. قطعیت یکی از عناصر مهم در تعیین وجه است. در تمام زبانهای دنیا ابزارهایی برای بیان وجه وجود دارد که شامل وجه فعلی، فعلهای وجهی، قیدها و صفتهای وجهی هستند. در میان ابزارهای بیان ...
بیشتر
چکیده
وجه در مفهوم کلی، شیوه و نقطه نظر گوینده در بیان مفهوم جمله بوده و مبین چگونگی بیان وقوع یا عدم وقوع فعل، داشتن یا نداشتن حالتی، از منظر وی میباشد. قطعیت یکی از عناصر مهم در تعیین وجه است. در تمام زبانهای دنیا ابزارهایی برای بیان وجه وجود دارد که شامل وجه فعلی، فعلهای وجهی، قیدها و صفتهای وجهی هستند. در میان ابزارهای بیان وجه، وجه فعلی از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا در بیان مفهوم گزاره، بار عمده بر دوش فعل اصلی جمله است. در مقاله حاضر چگونگی بازنمایی وجه فعلی در مقدمه شاهنامه ابومنصوری ذیل آراء و بخشبندی خانلری(1353 جلد دوم) و مبانی نظری دستور نقشگرای هلیدی (هلیدی و متیسن. 2004، 2014) بررسی و مقایسه خواهد شد. این بررسی نشانگر آن است که علیرغم تمایز در دو نگرش مذکور، وجه فعلی در هر دو رویکرد از طریق بن فعلی مبتنی بر زمان (بن ماضی و مضارع) و عناصری که در تصریف فعل به کار میروند(منضمات فعلی یا همان اجزاء پیشین و پسین فعل) بازنمایی میگردد. همچنین تفاوتهای این دو رویکرد در مقوله بازنمایی وجه در زبان فارسی، از جمله عدم تطابق در زیر مجموعه وجه غیراخباری بیان خواهد شد.
حبیب گوهری؛ فروغ اسدی
چکیده
هدف پژوهش حاضر معرفی، توصیف، تبیین و بررسی نقش عنصر زبانی بسیار پرکاربرد (-ow) در کردی جنوبی است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و دادههای لازم بهصورت میدانی از گویشوران بومی بهوسیله مصاحبه و گفتگو جمعآوری شده است. بررسی دادهها نشان میدهد که پیبست (-ow) دارای توزیع و کاربردهای بسیار متنوعی است. عمدتا با افعال متعدی ساده و مرکب ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر معرفی، توصیف، تبیین و بررسی نقش عنصر زبانی بسیار پرکاربرد (-ow) در کردی جنوبی است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و دادههای لازم بهصورت میدانی از گویشوران بومی بهوسیله مصاحبه و گفتگو جمعآوری شده است. بررسی دادهها نشان میدهد که پیبست (-ow) دارای توزیع و کاربردهای بسیار متنوعی است. عمدتا با افعال متعدی ساده و مرکب ظاهر میشود ولی گاهی نیز با (مفعول حرف اضافه در) افعال لازم به کار میرود. از نظر جایگاه، گاهی بعد از پیبست مفعولی ظاهر میشود و گاهی نیز قبل از آن. همچنین در مواردی به صورت پیش بست تظاهر پیدا میکند. از لحاظ معنائی، دارای معنای مشخص بوده و از لحاظ شمار و جنس با مفعول جمله مطابقه مینماید، ولی از نظر صوری همیشه دارای یک صورت واحد است. پیبست (-ow) با مفعول بسیاری از افعال میتواند همنشینی داشته باشد، در عین حال با دستهای دیگر از افعال همنشینی ندارد. هم میتواند به مفعول معرفه ارجاع دهد و هم به مفعول نکره. بنابراین، به عوامل کلامی حساس نیست. رویهمرفته، اگرچه، میتواند دارای نقشهای متنوعی باشد، لیکن بارزترین نقش آن مفعولنمائی و یا مظاعف-سازی مفعول است.
معصومه زارعی؛ شهلا رقیب دوست
چکیده
رنگواژهها پرتویی از نظام مفهومی انساناند که بازتابی از ویژگیهای شناختی و زبانی او را بازنمایی میکنند. نظام مفهومی انسان اساساً ماهیتی استعاری دارد. استعاره سازوکاری شناختی و از جمله شگردهای زبانی است که میتواند در رنگواژهسازی و گسترش مقولهای رنگها نقشآفرینی کند. این پژوهش به بررسی استعاره در رنگواژههای فارسی ...
بیشتر
رنگواژهها پرتویی از نظام مفهومی انساناند که بازتابی از ویژگیهای شناختی و زبانی او را بازنمایی میکنند. نظام مفهومی انسان اساساً ماهیتی استعاری دارد. استعاره سازوکاری شناختی و از جمله شگردهای زبانی است که میتواند در رنگواژهسازی و گسترش مقولهای رنگها نقشآفرینی کند. این پژوهش به بررسی استعاره در رنگواژههای فارسی و ساخت استعاری مقولههای رنگ در زبان فارسی پرداخته است. در این پژوهش، بر پایۀ رویکرد معنیشناسی واژگانیِ شناختی و باورهای نظری لیکاف و جانسون (1980)، 910 رنگواژه در زبان فارسی مورد تحلیل قرار گرفته است. پس از توصیف حوزههای معنایی در شکلگیری استعاری رنگواژههای فارسی و تحلیل ساخت استعاری مقولههای رنگ در زبان فارسی، به توصیف بسامد کاربرد حوزههای معنایی در رنگواژههای فارسی و گرایش مقولههای رنگ برای مشارکت در ساخت استعاری رنگواژههای فارسی پرداخته شده است. استعاره از جمله سازوکارهای شناختی است که در شکلگیری مقولههای رنگ در زبان فارسی و گسترش مفهومی آنها نقشی اساسی دارد. حوزههایی که پدیدههای آنها در ساخت استعاری رنگواژهای زبان فارسی مشاهده شدهاند عبارتند از: حوزۀ گیاه، حوزۀ جانور، حوزۀ خوراک، حوزۀ بدن، حوزۀ کانی، حوزۀ هستار طبیعت، حوزۀ اشیاء. بسامد کاربرد و توزیع این حوزههای معنایی در مقولههای رنگ فارسی یکسان نیست. علاوهبر این، میزان مشارکت مقولههای رنگ در ساخت استعاری رنگواژههای فارسی و گرایش هر کدام از آنها به حوزههای معنایی مبدأ در نگاشت استعاری نیز متفاوت میباشد.
سهند الهامی خراسانی؛ کورش صفوی
چکیده
مقالهی حاضر به بررسی تعبیرهای مکانی محورهای چپ-راست و جلو-پشت زبان فارسی در چارچوب لوینسون (۲۰۰۳) و دنزیگر (۲۰۱۰) میپردازد. در سطح افقی سه چارچوب ارجاع اصلی وجود دارند که از میان آنها چارچوب مطلق در فارسی کاربرد روزمره ندارد. اما دو مورد دیگر، یعنی چارچوبهای ارجاع نسبی و ذاتی به صورت بالقوه میتوانند تعبیر هر دو محور اصلی سطح ...
بیشتر
مقالهی حاضر به بررسی تعبیرهای مکانی محورهای چپ-راست و جلو-پشت زبان فارسی در چارچوب لوینسون (۲۰۰۳) و دنزیگر (۲۰۱۰) میپردازد. در سطح افقی سه چارچوب ارجاع اصلی وجود دارند که از میان آنها چارچوب مطلق در فارسی کاربرد روزمره ندارد. اما دو مورد دیگر، یعنی چارچوبهای ارجاع نسبی و ذاتی به صورت بالقوه میتوانند تعبیر هر دو محور اصلی سطح افقی باشند. برای اخذ دادههای واقعی از گویشوران بومی از بازی "توپ و صندلی" (بوهنمایر، ۲۰۰۸) استفاده شده است. تحلیل دادهها نشان میدهد تمام مواردی که توصیف گوینده از یک عکس برای شنونده ایجاد سوءتفاهم کرده بوده مربوط به این بودهاند که منظور گوینده نسبی بوده اما شنونده از توصیف برداشت ذاتی داشته است. درخصوص محور چپ-راست، وقتی گوینده «]از نگاه[ ما» را حشو دانسته، از جمله کاهش داده و از عباراتی چون «چپ/راست صندلی» استفاده کرده، احتمال ایجاد سوءتفاهم برای شنونده وجود داشته، اما هنگامی که از آن حتی در حالت کاهشیافتهی «چپ/راست ما» استفاده کرده، شنونده به خوبی متوجه به کار رفتن چارچوب نسبی شده است. براساس دادههای پژوهش، در زبان فارسی کاربرد غالب «چپ» و «راست» نسبی است و تنها در شرایط خاص از این محور به صورت ذاتی استفاده میشود. در خصوص کاربرد «جلو» و «پشت» هم با اختلاف اندکی چارچوب نسبی بر ذاتی غلبه داشته است.
زهرا رمضانی
چکیده
این پژوهش میکوشد تا به بررسی برخی ویژگیهای متنی در متون دوره میانه زبان فارسی بپردازد. این خود میتواند زمینهای را برای مقایسه متون دورههای پیشین زبان فارسی با فارسی امروز فراهم آورد. براساس چنین اطلاعاتی میتوان بررسی کرد که در سطح بازنمایی ساخت آغازگری و نحو چینش پیام چه تغییرات احتمالی در روند تغییرات زبان فارسی صورت گرفته ...
بیشتر
این پژوهش میکوشد تا به بررسی برخی ویژگیهای متنی در متون دوره میانه زبان فارسی بپردازد. این خود میتواند زمینهای را برای مقایسه متون دورههای پیشین زبان فارسی با فارسی امروز فراهم آورد. براساس چنین اطلاعاتی میتوان بررسی کرد که در سطح بازنمایی ساخت آغازگری و نحو چینش پیام چه تغییرات احتمالی در روند تغییرات زبان فارسی صورت گرفته است.بنا بر نظر هلیدی - متیسون (2014) آغازگر نقطه عزیمت پیام است و جایگاه بند را در درون متن تعیین میکند. برای انجام این پژوهش، متن روایی کارنامه اردشیر بابکان (1)و متن اندرزی دینکرد ششم(2)انتخاب شدند. نتایج نشان میدهند بیشترین بسامد وقوع آغازگر در هر دو متن، متعلق به آغازگرهای مرکب و بینشان است( در هر متن تقریبا 65% است) و در این میان الگوی «آغازگر متنی (ساختاری) + آغازگر مبتدایی» بالاترین درصد وقوع را دارد. با توجه به این امر میتوان ادعا کرد که در این دوره برای آغاز پیام غالبا از این الگو استفاده میشده است. درصد وقوع آغازگرهای بینافردی (وجه) در کارنامه اردشیر بابکان بسیار پایین است، بااین وجود درصد وقوع این آغازگر در دینکرد ششم قابل توجه است. نکته قابل توجه دیگر در متن دینکرد ششم وجود آغازگرهای گسسته است، یعنی بخشی از آغازگر در ابتدای جمله میآید سپس اجزای دیگر جمله قرار میگیرند، و ادامۀ آغازگر بعد از اجزای دیگر میآید.همچنین بررسی ویژگی نشانداری و بینشانی در فارسی میانه و مقایسه آن با فارسی امروز نشان دهنده تغییر در گروههای نشانداری و بینشانی در زبان فارسی است.این امر میتواند زمینه را برای مطالعات شناختی بازکند.
فرامرز مژدکانلو
چکیده
در این پژوهش آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان (آزفا) را به مثابۀ یک گفتمان در نظر گرفتهایم و بُعد اجتماعی- فرهنگی این گفتمان را با تمرکز بر ’فرهنگ و آموزههای فرهنگی‘ آن، مورد تحلیل گفتمان انتقادی و تحلیل گفتمان انتقادی کلاسی قرار دادهایم. هدف این تحلیل، رفع چالشهای عمده درخصوص ’فرهنگ و آموزههای فرهنگی‘ در گفتمان ...
بیشتر
در این پژوهش آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان (آزفا) را به مثابۀ یک گفتمان در نظر گرفتهایم و بُعد اجتماعی- فرهنگی این گفتمان را با تمرکز بر ’فرهنگ و آموزههای فرهنگی‘ آن، مورد تحلیل گفتمان انتقادی و تحلیل گفتمان انتقادی کلاسی قرار دادهایم. هدف این تحلیل، رفع چالشهای عمده درخصوص ’فرهنگ و آموزههای فرهنگی‘ در گفتمان آزفا بوده است و بسیاری از باورها و تلقیهای متداول و طبیعیشده دربارۀ موضوع بحث، که مبتنی بر حقیقت امر نیستند، مورد بازبینی قرار گرفتهاند و در راستای اهداف انتقادی پژوهش ’طبیعیزدایی‘و ’افسانهزدایی‘ شدهاند. اصل دادههای پژوهشِ حاضر با روش زمینهیابی و از طریق گفتوگو با فاعلان و مشارکان گفتمان آزفا حاصل شده است. مبتنی بر 23 نمونه از دادههای عینی در متن مقاله، نشان دادهایم که شکافی عمیق و فاصلهای معنادار میان قضاوتها و گزارههای ذهنی و درونیشدۀ دستاندرکاران و کارگزاران گفتمان آزفا با حقیقت امر درخصوص ’فرهنگ و آموزههای فرهنگی‘ وجود دارد. بنابراین برای مجهز شدن به نگاهی انتقادی در آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان و تشکیل چارچوبی گفتمانبنیاد دربارۀ ’فرهنگ و آموزههای فرهنگی‘، لازم است تغییری بنیادین در زیرساختهای فکری خود و تجدیدنظری اساسی در تلقی خود از مقولۀ ’فرهنگ‘ ایجاد کنیم. این تغییر زمانی مؤثر است که از انصاف و منطق ما برخاسته باشد و بههماناندازه وابسته به و مبتنی بر دادههای واقعی و عینیِ برآمده از گفتمان آزفا باشد. بر اساس همین دادههای عینی و واقعی، در جای جای بحث، برای رفع شکاف ژرف مزبور و آسیبهای ناشی از آن راهحلهایی در قالبِ چارچوبی قابلتعمیم ارائه شده است.
الهام خیاطان؛ رضامراد صحرایی
چکیده
چکیده شیوه خوانش متون ادبی همواره از موضوعات قابل توجه بوده است و رویکردهای گوناگون انتقادی برای این امر وجود دارند که نشانه شناسی یکی از این رویکردها به حساب می آید. پژوهش حاضر در صدد بررسی شیوه جدیدی مبتنی بر است. » نشانه شناسی فرهنگی « رویکرد پرسشی مطرح می شود که چگونه نشانه شناسی فرهنگی می تواند به خوانش بهتر متن ادبی بیانجامد؛ ...
بیشتر
چکیده شیوه خوانش متون ادبی همواره از موضوعات قابل توجه بوده است و رویکردهای گوناگون انتقادی برای این امر وجود دارند که نشانه شناسی یکی از این رویکردها به حساب می آید. پژوهش حاضر در صدد بررسی شیوه جدیدی مبتنی بر است. » نشانه شناسی فرهنگی « رویکرد پرسشی مطرح می شود که چگونه نشانه شناسی فرهنگی می تواند به خوانش بهتر متن ادبی بیانجامد؛ فرض مقاله آن ی داستان رستم و سهراب » جنگ افزارها « است که با این رویکرد نوین می توان به خوانش بهینه از متن ادبی که مطالعه موردی در شاهنامه فردوسی یکی از این نمونه هاست دست یافت. روش پژوهش، مبتنی بر رویکرد نشانه شناسی فرهنگی و الگوهای مطرح شده در ان می باشد که باتکیه بر این الگوها می توان به نظام نشانه ای جنگ افزارها پی برد. نظام نشانه ای جنگ افزارها که در دل یک سپهر نشانه ای گسترش یافته، منجر به کشف مفاهیم و نشانه های فرهنگی می شود و خوانش شعر با این نوع رویکرد نه تنها مانع از رکود فرهنگی است بلکه منجر به تقویت تولید و بازتولید متون ادبی نو می گردد و به فراگیران متون ادبی از جمله شعر امکان می دهد به تفسیر و تحلیل نشانه ها بپردازند و نتایج جدیدی به دست آورند.
محمد دبیرمقدم؛ ویدا شقاقی؛ مجتبی منشی زاده؛ سید حسین پیری
چکیده
زبان فارسی جزو زبان های فعل پایانی است. بند در فارسی، مانند زبان های دیگر، علاوه بر عناصر اصلی دارای عناصر غیر اصلی نیز می باشد که نبود آنها بند را غیر دستوری نمی کند؛ اما گوینده یا نویسنده برای بیان مقاصد خود از آنها بهره می برد. در پژوهش حاضر سعی شده است تا وضعیت جایگاه پسا فعلی عناصر غیر اصلی بند در سیاق محاوره ای مورد مطالعه قرار گیرد ...
بیشتر
زبان فارسی جزو زبان های فعل پایانی است. بند در فارسی، مانند زبان های دیگر، علاوه بر عناصر اصلی دارای عناصر غیر اصلی نیز می باشد که نبود آنها بند را غیر دستوری نمی کند؛ اما گوینده یا نویسنده برای بیان مقاصد خود از آنها بهره می برد. در پژوهش حاضر سعی شده است تا وضعیت جایگاه پسا فعلی عناصر غیر اصلی بند در سیاق محاوره ای مورد مطالعه قرار گیرد و به عوامل ناظر بر قرارگیری این عناصر در جایگاه قبل و بعد از فعل پرداخته شود. برای این منظور تعداد 893 بند مقلوب به چپ در پیکره مورد بررسی قرارگرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در این سیاق تنها افزوده های مکانی و مقصد درجایگاه پسا فعلی قرارمی گیرند و این جایگاه به طور عمده جایگاه اطلاع مفروض و غیر تاکیدی است. همچنین قرار گرفتن این افزوده ها قبل و بعد از فعل اتفاقی نمی باشد و عواملی بر آن ناظر است. علاوه بر این، عناصر اصلی بند در جایگاه پسا فعلی قرار نمی گیرند.
فاطمه نصرتی موموندی؛ رضا مراد صحرایی؛ حیات عامری؛ عباس اشرفی؛ فاطمه نصرتی موموندی
چکیده
هدف مقاله حاضر، بررسی شبکه شعاعی پنج واژه «لسان، قرأ، خطب، سمع و کتب» بر پایه معنیشناسی شناختی است. همچنین، تعیین میزان بسامد کاربرد معانی شعاعی و معنی سرنمون واژه مذکور در دو ترجمه فولادوند (1418) و الهیقمشهای (1393) و دو تفسیر المیزان (1390) و نمونه (1371)، هدف دیگر این مقاله میباشد. برای تعیین معنی سرنمون و معانی شعاعی واژه مورد ...
بیشتر
هدف مقاله حاضر، بررسی شبکه شعاعی پنج واژه «لسان، قرأ، خطب، سمع و کتب» بر پایه معنیشناسی شناختی است. همچنین، تعیین میزان بسامد کاربرد معانی شعاعی و معنی سرنمون واژه مذکور در دو ترجمه فولادوند (1418) و الهیقمشهای (1393) و دو تفسیر المیزان (1390) و نمونه (1371)، هدف دیگر این مقاله میباشد. برای تعیین معنی سرنمون و معانی شعاعی واژه مورد نظر از معیارهای تایلر و ایوانز (2001) استفاده شده است. تجزیه و تحلیلها نشان داد که ابزارهایی مانند مجاز، بسط استعاری و طرحواره تصویری در بسط معنی سرنمون واژههای مورد بررسی نقش اصلی را ایفا میکنند و در این میان، بسط استعاری بیشترین نقش را در گسترش معنی سرنمون ایفا میکند. علاوهبراین، مشخص گردید که در ترجمهها و تفسیرهای بررسی شده در این پژوهش میان استفاده از معنی سرنمون و معانی شعاعی واژهها تعادل نسبی حاکم است؛ هر چند که در برخی از واژههای مذکور این تعادل متناسب نیست.
شهره صادقی؛ شهلا رقیب دوست
چکیده
ساخت موصولی از جمله ساختهای پیچیده نحوی است که برحسب ردههای زبانی مختلف ساختارهای متنوعی دارد. تحقیقات در زبانهای مختلف نشان دادهاند که پردازش بندهای موصولی فاعلی نسبت به بندهای موصولی مفعولی آسانتر و سریعتر است. مک، وونک و شریفرز (2006) فرضیه مبتدابودگی را برای تبیین سهولت و سرعت بیشتر پردازش بندهای موصولی فاعلی مطرح کردند. ...
بیشتر
ساخت موصولی از جمله ساختهای پیچیده نحوی است که برحسب ردههای زبانی مختلف ساختارهای متنوعی دارد. تحقیقات در زبانهای مختلف نشان دادهاند که پردازش بندهای موصولی فاعلی نسبت به بندهای موصولی مفعولی آسانتر و سریعتر است. مک، وونک و شریفرز (2006) فرضیه مبتدابودگی را برای تبیین سهولت و سرعت بیشتر پردازش بندهای موصولی فاعلی مطرح کردند. بااینهمه، بر پایه این فرضیه اگر گروه اسمی درونی بند موصولی، ضمیر شخصی باشد، دشواری پردازش بندهای موصولی مفعولی کاهش یافته یا از بین میرود. در پژوهش حاضر با استفاده از آزمایش خواندن خودگام، که یکی از آزمایشهای برخط در حوزه روانشناسی زبان است، سرعت و صحت پردازش بندهای موصولی فاعلی و مفعولی دارای گروه اسمی کامل و گروه اسمی ضمیری در زبان فارسی در 40 آزمودنی 20-30 ساله سالم تکزبانه مورد مقایسه قرار گرفتهاند. روال اجرای آزمایش بهصورت نمایش غیرانباشته خطی، پنجره متحرک و خواندن بخش-به-بخش جمله بود. هر یک از 16 محرک جملهای این آزمایش 4 صورت نحوی داشتند و در مجموع، 640 داده زمان خواندن آزمودنیها 20 ثبت گردید. نتایج نشان دادند که سرعت پردازش بخشهای درونی بند موصولی، یعنی بخشهای گروه اسمی درونی و فعل بند موصولی، بهترتیب در بندهای موصولی مفعولی ضمیری، فاعلی ضمیری، فاعلی کامل و مفعولی کامل بیشتر بود، اما سرعت پردازش بخش فعل بند اصلی در انواع مختلف بندهای موصولی اندکی متفاوت بود. یافتهها همسو با نتایج برخی پژوهشهای انجامشده در دیگر زبانها بیانگر تأیید فرضیه مبتدابودگی در سرعت پردازش بندهای موصولی زبان فارسی بودند.
منصوره دلارامی فر؛ سید فرید خلیفه لو
چکیده
پژوهش حاضر سعی دارد به بررسی استعارههای موجود در متون خبری زبان فارسی مرتبط با بیماری کووید-19 براساس دیدگاه معنیشناسی قالبی بپردازد. روش مورد استفاده در این پژوهش بهصورت توصیفی-تحلیلی است. به این منظور، با بهرهگیری از متون خبری روزنامههای کیهان و شرق، اخبار 20:30 و خبرگزاریهای برخط ایسنا و ایرنا، استعارههای مربوط به بیماری ...
بیشتر
پژوهش حاضر سعی دارد به بررسی استعارههای موجود در متون خبری زبان فارسی مرتبط با بیماری کووید-19 براساس دیدگاه معنیشناسی قالبی بپردازد. روش مورد استفاده در این پژوهش بهصورت توصیفی-تحلیلی است. به این منظور، با بهرهگیری از متون خبری روزنامههای کیهان و شرق، اخبار 20:30 و خبرگزاریهای برخط ایسنا و ایرنا، استعارههای مربوط به بیماری کووید-19 گردآوری گردیدند. تعداد 500 استعاره در این متون از طریق الگوی پیشنهادی پراگلجاز به نام "روال تشخیص استعاره" استخراج شدند. سپس، استعارهها در قالب معنایی «بیماری» قرار گرفتند و اجزاء قالب آنها مشخص شد. یافتههای پژوهش نشان دادند که در استعارههای مطرح شده در متون خبری، قالبهای معنایی مختلف از قبیل «جنگ»، «پدیده طبیعی»، «موجود زنده دیگر»، «شیء فیزیکی»، «چیزی پنهان» و «خدمتگزار» برای اشاره به قالب معنایی «بیماری» بهکار میروند. از سوی دیگر، برای ساخت استعاره اجزاء هستهای و غیرهستهای قالب نیز فعال میشوند و نقش معنایی ملموستری به خود میگیرند. برای مثال، جزء غیرهستهای درمان در قالب معنایی «بیماری» وارد قالب «مسیر» میشود و نقش معنایی جاده را به عنوان جزء هستهای این قالب ایفا میکند. نتایج حاکی از این است که برای ساخت استعاره از همه بخشهای یک قالب معنایی از قبیل قالب، اجزا هستهای و اجزاء غیرهستهای میتوان بهره جست و هریک از این بخشها را با استفاده از قالبی دیگر در ذهن بشر برجستهسازی کرد.
فهیمه خداوردی؛ گلناز مدرسی قوامی؛ مجتبی منشی زاده
چکیده
همخوان/k/ در ساخت مضارع برخی فعلهای فارسی باستان و بعضی صورتهای غیرِفعلی آن، در بافت /V_[a, e]/ به آواهای[ʧ] و [z] تبدیل شدهاست و در ساخت ماضی همان افعال در بافت /V_[t]/، به آوای [x] تغییر کردهاست. مقالة حاضر به بررسی پایههای صوتشناختی این تضعیف درزمانی در قالب واجشناسی آزمایشگاهی میپردازد. به منظور بازسازی بافت آوایی این تغییرات ...
بیشتر
همخوان/k/ در ساخت مضارع برخی فعلهای فارسی باستان و بعضی صورتهای غیرِفعلی آن، در بافت /V_[a, e]/ به آواهای[ʧ] و [z] تبدیل شدهاست و در ساخت ماضی همان افعال در بافت /V_[t]/، به آوای [x] تغییر کردهاست. مقالة حاضر به بررسی پایههای صوتشناختی این تضعیف درزمانی در قالب واجشناسی آزمایشگاهی میپردازد. به منظور بازسازی بافت آوایی این تغییرات تاریخی، صورتهایی از فارسی امروز که دارای بافتهای فوق هستند، توسط دو گویشور مرد فارسی معیار دو بار تکرار شدند. تحلیل صوتشناختی نمونهها که بهوسیلة نرمافزار پرت نسخة ۵۳۶۳ ضبط شدند و نتایج آزمون تی نمونههای مستقل نشاندادند که پیشینبودن و تکیهبربودن واکههای [á, é] دلیل پیشینشدگی[k] و دمیدگی و قرارگیری آن در بافت میانواکهای، انگیزة انسایشی/ سایشیشدگی آن است. در این بافت، ویژگیهای صوتشناختی انسدادی پیشین [c] و انسایشی [ʧ] به یکدیگر و در مواردی، به سایشی [ʃ] و حتی [s] شبیهند. [c] در بافت /V_t/ نیز، ویژگیهای آوایی سایشی را نشان میدهد و در برخی پارامترها، به [x] نزدیک است. بنابراین، [c] در این بافتها، مستعد تبدیل و تعبیر به آواهای انسایشی/ سایشی است.
میترا حسینقلیان؛ محمد راسخمهند
چکیده
ضمایر تکراری در جایگاهی قرار میگیرند که سازهای از آنجا حرکت کرده باشد. در زبان فارسی یکی از جایگاههای این ضمایر در درون بندهای موصولی میباشد. با توجه به تبیین نقشی هاکینز (2004، 1999) برای حضور ضمایر تکراری در بندهای موصولی هر چه قدر فاصلۀ بین هستۀ بند موصولی و محل سازۀ هم مرجع با آن در بند موصولی بیشتر باشد، عدم حضور ضمیر تکراری باعث ...
بیشتر
ضمایر تکراری در جایگاهی قرار میگیرند که سازهای از آنجا حرکت کرده باشد. در زبان فارسی یکی از جایگاههای این ضمایر در درون بندهای موصولی میباشد. با توجه به تبیین نقشی هاکینز (2004، 1999) برای حضور ضمایر تکراری در بندهای موصولی هر چه قدر فاصلۀ بین هستۀ بند موصولی و محل سازۀ هم مرجع با آن در بند موصولی بیشتر باشد، عدم حضور ضمیر تکراری باعث میشود یافتن مرجع سختتر باشد. این پژوهش با بهرهگیری از آزمایش سنجش سطح خوانش، قضاوت دستوری، آزمایش تولیدی عملکرد محور و آزمایش شنیداری به بررسی رابطۀ بین وزن دستوری بند موصولی و حضور یا عدم حضور ضمایر تکراری از جایگاه مفعول پرداخته است. فرض بر این بود که با افزایش وزن دستوری بند موصولی، حضور ضمیر تکراری در جایگاه مفعول که هدف بررسی این پژوهش است، کمککننده خواهد بود. در نهایت دادههای هر آزمون جداگانه با نرم افزار SPSS تحلیل شدند. در آزمایشهایی که نتایج آنها طبق فرضیۀ پژوهش بودهاند، در آزمایشهای آماری SPSS معنادار نبودهاند. یعنی حضور ضمیر تکراری و یا عدم حضور آن در هر یک از سطوح وزنی، تغییر معناداری ایجاد نمیکند. به علاوه رابطۀ بین وزن دستوری و حضور ضمیر تکراری نیز معنادار نبود یعنی سخنگویان فارسیزبان فارغ از هر نوع وزن دستوری، به مقدار زیادی ضمیر تکراری استفاده میکنند.
سپهر صدیقی نژاد؛ عباسعلی آهنگر؛ بهروز برجسته دلفروز؛ شهلا شریفی
چکیده
با تحلیل شیوۀ بازنماییِ نظامهای حالتنمایی و مطابقه در بَشاگَردی (شمالی و جنوبی) براساس نظریۀ ردهشناسیِ کلاسیک کامری (1978)، و سپس، ارزیابی دقیق یافتهها براساس نظریۀ ردهشناسیِ نوین لینْدِنبِرگ و زوارْت (2017)، جستار حاضر میکوشد به تبیینی نظاممند از عملکرد ردهشناختیِ آن نظامها، و نیز از الگوی کلی انطباق در این گونهها ...
بیشتر
با تحلیل شیوۀ بازنماییِ نظامهای حالتنمایی و مطابقه در بَشاگَردی (شمالی و جنوبی) براساس نظریۀ ردهشناسیِ کلاسیک کامری (1978)، و سپس، ارزیابی دقیق یافتهها براساس نظریۀ ردهشناسیِ نوین لینْدِنبِرگ و زوارْت (2017)، جستار حاضر میکوشد به تبیینی نظاممند از عملکرد ردهشناختیِ آن نظامها، و نیز از الگوی کلی انطباق در این گونهها دست یابد. دراینراستا، دادههای پژوهش با تکمیل پرسشنامه و گفتگو با ده گویشور بومی گردآوری و تحلیل گردیدهاست. براساس یافتههای پژوهش، حالتنمایی و مطابقۀ این گونهها در زمان غیرگذشته، بهطور یکسان پیرو الگوی غالب (کاملِ) مفعولی است و الگوی کلی انطباقِ «وارونۀ مستقیم-غیرمستقیم» را نشان میدهد. در برابر، حالتنمایی و مطابقۀ آنها در زمان گذشته، بهطور یکسان تابع الگوی غالب (کاملِ) کُنایی است و الگوی کلی انطباقِ «همسان» را نشان میدهد. همچنین، ناشی از خصوصیت گذرایی فعل، این دو گونۀ زبانی در زمان غیرگذشته، بهطور یکسان الگوی تناوبیِ (کاملِ) کُنایی را برای بازنمایی نظامهای حالتنمایی و مطابقه، و در زمان گذشته نیز، بهطور یکسان الگوی تناوبیِ (کاملِ) سهبخشی را برای بازنمایی نظام حالتنمایی بهکار میگیرند. با وجوداین، الگوی مطابقۀ بَشاگَردی در زمان گذشته، فاقد هرگونه الگوی تناوبی و یکدست است.
فاطمه حبیبی؛ فتحیه فتاحی زاده
چکیده
مقاله حاضر، پژوهشی معناشناختی است که رویداد حرکتی رفتن در قرآن کریم را از جهت ساختار شبکه معنایی حرف اضافه «إلی» بررسی می کند. هدف این پژوهش، تحلیل رویداد حرکتی رفتن و دستیابی به شبکه معنایی حروف اضافه بر اساس نظریه رویداد حرکت تالمی است. به همین منظور 88 فعل مشتمل بر ژرف ساخت « رفتن » در قرآن استخراج و تحلیل شد. نتایج این پژوهش ...
بیشتر
مقاله حاضر، پژوهشی معناشناختی است که رویداد حرکتی رفتن در قرآن کریم را از جهت ساختار شبکه معنایی حرف اضافه «إلی» بررسی می کند. هدف این پژوهش، تحلیل رویداد حرکتی رفتن و دستیابی به شبکه معنایی حروف اضافه بر اساس نظریه رویداد حرکت تالمی است. به همین منظور 88 فعل مشتمل بر ژرف ساخت « رفتن » در قرآن استخراج و تحلیل شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد پر کاربرد ترین حرف اضافه به کار رفته با مفهوم رفتن، حرف « إلی » است؛ گرچه این حرف در معنای پیش نمون، مفهوم انتهاء غایت و مقصد را بازنمود می کند اما کاربرد آن در آیات محدود به این معنا نیست و مفاهیم جدیدی چون جهت (درون، بیرون، بالا) و حالات مختلف (روانی، جسمانی) به وسیله این حرف اضافه، رمزگذاری می شود. از جمله نتایج این پژوهش، بازنمایی شبکه معنایی حرف اضافه « إلی » است که سبب می شود دانش موجود از این مفهوم در قرآن کریم ارتقاء یابد.
سیده سحر جاوید؛ جلال رحیمیان؛ امیرسعید مولودی؛ علیرضا خرمایی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط احتمالی میان استعاره و بیادبی در بافت غیبت رسانهای بینافردی انجام گرفته است. بدینمنظور، دادههای مربوط به ده بازیگر زن و ده بازیگر مرد برگرفته از 60 موقعیت زبانی در بازۀ زبانی مرداد 97 تا اردیبهشت 99 از نرمافزار اینستاگرام جمعآوری شده است. مجموع واژههای مورد بررسی، 51449 واژه می-باشد. نتایج پژوهش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط احتمالی میان استعاره و بیادبی در بافت غیبت رسانهای بینافردی انجام گرفته است. بدینمنظور، دادههای مربوط به ده بازیگر زن و ده بازیگر مرد برگرفته از 60 موقعیت زبانی در بازۀ زبانی مرداد 97 تا اردیبهشت 99 از نرمافزار اینستاگرام جمعآوری شده است. مجموع واژههای مورد بررسی، 51449 واژه می-باشد. نتایج پژوهش نشان داد که مفهومسازی انسان براساس یکی از حوزههای مبدأ مدفوع/ فضولات حیوانی، شیء دورریختنی، شخصیت کارتونی/ داستانی، پول بیارزش، مادۀ کثیف، موجودخیالی/ فراطبیعی، قارچ، نان، ایام هفته، چربی و بیماری/ بلا با بیادبی همراه بود. این یافته رابطۀ میان استعاره و بیادبی را اینگونه توجیه میکند که هرگاه انسان به عنوان یکی از حوزههای فوق فرض شود، بیادبی صورت میگیرد. غیبت رسانهای بینافردی زمینه را برای استفاده از 345 مورد استعاره همراه با بیادبی فراهم آورده است که به نظر میرسد بدلیل ویژگیهای منحصر به فرد این نوع غیبت بوده است. بالاترین بسامد از میان حوزههای مبدأ مربوط به حوزۀ مبدأ مدفوع/ فضولات حیوانی و از زیرراهبردهای بیادبی مربوط به نامگذاری از زیرراهبردهای بیادبی ایجابی بوده است. کاربران زبانی با بهکارگیری بیادبی ایجابی سعی در تخریب وجهۀ مثبت شخص از خود داشتهاند.
حاج بیبی نادران؛ مرتضی زارع برمی
چکیده
تحلیل معانی و ترجمه حرف جر «باء» در سورة آل عمران، دو اصل بنیادی را دربارة زبانها مشخص ساخت: نخست اینکه ترجمه میکنیم، اما زبانهای مبدأ و مقصد را کاملاً درک نمیکنیم (اصل ارتباطی)؛ دوم اینکه زبانها در فرآیند ترجمه با یکدیگر برخورد میکنند (اصل زبانی). به دو اصل ارتباطی و زبانی، باید یک اصل سوم، یعنی ترجمههای ناهمگون ...
بیشتر
تحلیل معانی و ترجمه حرف جر «باء» در سورة آل عمران، دو اصل بنیادی را دربارة زبانها مشخص ساخت: نخست اینکه ترجمه میکنیم، اما زبانهای مبدأ و مقصد را کاملاً درک نمیکنیم (اصل ارتباطی)؛ دوم اینکه زبانها در فرآیند ترجمه با یکدیگر برخورد میکنند (اصل زبانی). به دو اصل ارتباطی و زبانی، باید یک اصل سوم، یعنی ترجمههای ناهمگون را افزود. برای مثال، زبان فارسی در برابر 16 معنای حرف جر «باء»، مگر تفدیه (و در این پژوهش، هشت معنای جدید بر آن 16 مورد افزوده شد) 26 معنا را در حرف اضافة «به» تدارک دیده است؛ بنابراین ضرورت دارد که مترجمان قرآن (از جمله مترجمان مورد استناد در این پژوهش، یعنی آیتی، صفوی، مجتبوی و مکارم) در وهلة اول با زبان فارسی و در وهلة دوم با زبان عربی آشنا باشند؛ بدون تردید، شناخت زبان مادری، به معنای شناخت بالقوة زبانهای دیگرست. نتایج پژوهش نشان داد، ترجمة درونزبانی حروف جر سورة آل عمران به اندازه ترجمة بین زبانی آنها اهمیت دارد، زیرا این حروف با قرار گرفتن در بافت ویژة قرآن، مستعد خلق معانی متنوع و عامل مؤثر در پدید آمدن ترجمههای ناهمگون هستند؛ این نکته در کنار همسطح نبودن دانش زبانی و فرازبانی مترجمان باعث شده تا ترجمههای قرآن با کیفیتهای متفاوت عرضه شود. روش پژوهش حاضر، توصیفی تحلیلی و آماری تحلیلی است. انجام این پژوهش ضرورت دارد، زیرا معانی حروف جر/ اضافه، تأثیر قابل ملاحظهای بر کیفیت ترجمههای عربی به فارسی و به عکس دارند.
زینب اسدی سنگاچین؛ ناهید شیخی جولاندان
چکیده
چکیده ترجمه آثار ادبی به عنوان یکی از دشوارترین و بحثبرانگیزترین انواع ترجمه همواره مورد بحث و بررسی زبانشناسان مطرح دنیا بوده است. بهطوری که در بیشتر کتابهای مربوط به نظریه ترجمه، بهطور جداگانه به ترجمه متون ادبی و ویژگیهای آن پرداخته شده است. به همین دلیل در مقاله حاضر سعیشده است تا با بررسی اجمالی نظریات تعدادی ...
بیشتر
چکیده ترجمه آثار ادبی به عنوان یکی از دشوارترین و بحثبرانگیزترین انواع ترجمه همواره مورد بحث و بررسی زبانشناسان مطرح دنیا بوده است. بهطوری که در بیشتر کتابهای مربوط به نظریه ترجمه، بهطور جداگانه به ترجمه متون ادبی و ویژگیهای آن پرداخته شده است. به همین دلیل در مقاله حاضر سعیشده است تا با بررسی اجمالی نظریات تعدادی از نظریهپردازان حوزه ترجمه، به بررسی راهکارهای موجود جهت صحت و بهبود ترجمه متون ادبی پرداختهشود. سپس با استفاده از نظریات مطرحشده و شیوههای پیشنهادی توسط ترجمه-پژوهان، ترجمه نمایشنامه جزیره سرخ از زبان روسی به فارسی مورد بررسی قرارگرفته تا به صورت مشخص نحوه استفاده از نظریههای ترجمه در ترجمه متون ادبی مشخصگردد. با توجه به مطالعات صورتگرفته مشخصمیشود که بسیاریاز کاستیهای موجود در ترجمه اثر نامبرده ناشی از عدم توجه مترجم به نظریات ترجمه بوده و درواقع یادآور جایگاه فراموش -شده این نظریات در فرآیند آموزش ترجمه است. مشکلی که می_تواند با توجه بیشتر به آموزش مترجمان رفع شود.
گلناز غفوری صالح؛ فروغ کاظمی
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی کارکرد استعارۀ مفهومی از دیدگاه لیکاف و جانسون (1980) در سخنرانیهای سه تن از اعضای دولت تدبیر و امید آقایان روحانی،جهانگیری و ظریف است. مسئلۀ اصلی پژوهش آن است که نشان دهد استعارههای مفهومی چگونه در کلام این مقامات سیاسی نمود یافته و کارکرد آنها در جهت سازماندهی واقعیتهای سیاسی چگونه قابل تبیین است.دادهها ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی کارکرد استعارۀ مفهومی از دیدگاه لیکاف و جانسون (1980) در سخنرانیهای سه تن از اعضای دولت تدبیر و امید آقایان روحانی،جهانگیری و ظریف است. مسئلۀ اصلی پژوهش آن است که نشان دهد استعارههای مفهومی چگونه در کلام این مقامات سیاسی نمود یافته و کارکرد آنها در جهت سازماندهی واقعیتهای سیاسی چگونه قابل تبیین است.دادهها را به شیوۀ کتابخانهای گردآوری و به روش تحلیلی مورد بررسی قرار دادهایم.نتایج پژوهش حاکی ازآن است که استعارههای سیاسی در حوزههای مبدأ متفاوت بهکاررفتهاند: سفر،جانبخشی ،جنگ، ورزش،ساختمان و پدیدههای طبیعی که سفر بیشترین و پدیدههای طبیعی کمترین میزان استفاده را داشتهاند.نتایج مبین این واقعیت هستند که استعاره دارای کاربرد مهم فنّبیانی و متقاعدکنندگی در گفتمان سیاسی است و نقش بسزایی در انتقال پیامهای سیاسی اعضای دولت تدبیر و امید دارد. استعاره علاوه بر تسهیل تجزیهوتحلیل مسائل سیاسی برای مخاطبان،به این سیاستمداران فرصت داده که به شیوهای راحتتر مباحث مدنظر خود را تبیین کنند،تا احساسات مخاطب را برانگیزند.آنها میکوشند به کمک استعاره،برخی از جنبههای گفتمان سیاسی را پررنگ و یا پنهان کرده تا بتوانند در جهت اعمال باورهای خود،به اقناع مخاطبان بپردازند.باید گفت استعارههای مفهومی با جلوههای گوناگون در راستای مقاصد گفتمان دولت،موسوم به گفتمان اعتدال نمود یافتهاند.بنابراین استعارهها میتوانند به عنوان ابزاری کارآمد و قدرتمند در اختیار خبرنگاران،تحلیلگران سیاسی و محققان حوزۀ گفتمان سیاسی قرار گیرند تا از این رهگذر آنان به تحلیل پیامهای مقامات سیاسی و تسهیل رمزگشایی آن بپردازند.لذا نتایج این پژوهش میتواند برای این دسته از متخصصان و در نهایت برای سنجش نبض سیاسی کشور سودمند باشد.
فرشته مؤمنی
چکیده
بااینکه نوواژهسازی پدیدهای مهم در جریان رشد زبانی کودک است و نخستین کوشش او در کاربرد ویژگی «آفرینندگی» زبان بشمارمیآید، تاکنون در مطالعات نادیده گرفته شدهاست. هدف پژوهش حاضر بررسی گونهای کمیاب از نوواژهسازی کودک با تأکید بر انگیختگی زبانی است. داده های این مطالعة توصیفی-تحلیلی بصورت پیمایشی در بیش از یک ...
بیشتر
بااینکه نوواژهسازی پدیدهای مهم در جریان رشد زبانی کودک است و نخستین کوشش او در کاربرد ویژگی «آفرینندگی» زبان بشمارمیآید، تاکنون در مطالعات نادیده گرفته شدهاست. هدف پژوهش حاضر بررسی گونهای کمیاب از نوواژهسازی کودک با تأکید بر انگیختگی زبانی است. داده های این مطالعة توصیفی-تحلیلی بصورت پیمایشی در بیش از یک سال گردآوریشدهاست. این دادهها از ناواژههای 8 کودک 20ماهه تا چهارساله از گفتار خودانگیخته، با همکاری مادران بدست آمدهاست. یافتهها نشانمیدهند که نه تنها انگیختگی در ساخت نامآوا و ناواژه هایی که نشانه های شمایلی تلقیمی شوند میتواند نقش داشتهباشد، بلکه قواعد واجی زبان مادری در ناواژهسازی کودک نیز میتواند تحتتأثیر انگیختگی زبانی نقضشود. از جنبة شناختی، مفاهیم پیچیدهتر ساختار واجی پیچیدهتری پیدامی کنند. ازآنجاکه این نوع ناواژه سازی دارای ساختاری کاملاً نو و بدون زمینة زبانی، از فرایند ابداع است، ناواژه ها فاقد ریشه و تکواژهای اشتقاقی هستند؛ گرچه کودک برخی از آنها را در جایگاه پایة فعل قرارمی دهد و با همکردی از واژگان زبان، با آنها فعل مرکب می سازد.
حسین میهمی؛ رجب اسفندیاری
چکیده
فرهنگ به عنوان جزء اصلی و جدانشدنی در کنار آموزش قرار میگیرد. یکی از حوزه هایی که این رابطه در آن نمایان است، آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم یا خارجی میباشد. به دلیل گستردگی زبان انگلیسی در جهان و استفاده از این زبان به عنوان زبان نشر علم و تکنولوژیهای جدید، حوزه آموزش زبان انگلیسی با اهداف ویژه ایجاد شده است که فراگیران را در ...
بیشتر
فرهنگ به عنوان جزء اصلی و جدانشدنی در کنار آموزش قرار میگیرد. یکی از حوزه هایی که این رابطه در آن نمایان است، آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم یا خارجی میباشد. به دلیل گستردگی زبان انگلیسی در جهان و استفاده از این زبان به عنوان زبان نشر علم و تکنولوژیهای جدید، حوزه آموزش زبان انگلیسی با اهداف ویژه ایجاد شده است که فراگیران را در جهت توانش زبانی و ارتباطی در رشته های مختلف با استفاده از زبان انگلیسی تحت آموزش قرار میدهد. از این رو، هدف از انجام این پژوهش، بررسی محتوا و عناصر فرهنگی کتابهای آموزش زبان انگلیسی با اهداف عمومی و ویژه که در رشتههای اقتصاد و مدیریت، حسابداری و روانشناسی در دانشگاههای ایران تدریس میشود میباشد. با توجه به این هدف، با اساتید 10 دانشگاه در رشتههای یادشده مصاحبهای صورت گرفت تا کتابهایی که بیشترین استفاده را در آموزش زبان انگلیسی عمومی و ویژه از آنها میشود به دست بیاید. این کتابها با توجه به چارچوب محتوای فرهنگی کورتازی و جین (Cortazzi & Jin, 1999) و عناصر فرهنگی اداسکو، بریتن و فهسی (Adaskou, Britten, & Fahsi, 1990) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که اختلاف معناداری در دربرگیرندگی محتوا و عناصر فرهنگی کتابهای آموزش زبان انگلیسی با اهداف ویژه و عمومی وجود دارد. این نتایج نشان داد که کتابهای آموزش زبان انگلیسی با اهداف ویژه دربرگیرنده محتوا و عناصر فرهنگی لازم برای تقویت ارتباطات علمی زبانآموزان نیستند.
نیما مشتاقی؛ مسعود دهقان؛ شهلا رقیب دوست؛ کورش صابری
چکیده
پیوستگی یکی از ویژگیهای ساخت گفتمان است که فقدان آن در گفتمان سالمندان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر سبب عدم درک گفتمان این بیماران میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیوستگی در گفتمان سالمندان کٌردزبان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر انجام گرفته است. ماهیت روششناسی این پژوهشِ کمی، علّی-مقایسهای بوده که در یکی از خانه های سالمندان ...
بیشتر
پیوستگی یکی از ویژگیهای ساخت گفتمان است که فقدان آن در گفتمان سالمندان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر سبب عدم درک گفتمان این بیماران میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیوستگی در گفتمان سالمندان کٌردزبان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر انجام گرفته است. ماهیت روششناسی این پژوهشِ کمی، علّی-مقایسهای بوده که در یکی از خانه های سالمندان کرمانشاه در سال 1398 انجام گرفته و جامعۀ آماری این پژوهش شامل 20 نفر (10 نفر بیمار زوال عقل نوع آلزایمر و 10 نفر سالمند سالم) که بر اساس سن (63 تا 75 ساله)، جنسیت (زن و مرد)، بیسوادبودن و گویشور زبان کٌردی (گویش کلهری) همتا شدهاند. آزمون تعیین سطح کارکرد حافظه (CDR) برای تعیین میزان زوال عقل برگزار و افراد با نمرات (2>نمره≥5/0) انتخاب شدند. سپس، به مدت 10 دقیقه به پرسشهای مربوط به خانواده، زندگی و فعالیتهای روزمره و نیز چگونگی مراسم عید نوروز پاسخ دادند. بررسی پیوستگی در پژوهش حاضر بر اساس دیدگاه لین و همکاران انجام گرفته و نتایج آماری با استفاده از نرمافزار SPSS نسخۀ 16 آزمون تیمستقل بدست آمد. یافتهها حاکی از آن است که تفاوت معناداری در استفاده از پیوستگی فراگیر و پیوستگی موضعی در گفتمان بین دو گروه سالمندان کٌردزبان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر و سالمندان طبیعی به ترتیب (004/0=P) و (003/0=P) وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد که میزان استفاده از هر دو نوع پیوستگی فراگیر و پیوستگی موضعی در گفتمان سالمندان کٌردزبان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر از فراوانی کمتری برخوردار است، اگرچه عدم حضور پیوستگی فراگیر مشهودتر است.
مهنوش اسکندری؛ علی سعیدی
چکیده
بند پیرو متممی در زبان فارسی یکی از وابسته های مستقیم فعل شناخته می شود ولیکن در زبان روسی می تواند وابسته فعل، اسم، صفت کوتاه و یا کلمات شبه گزاره ای نیز باشد. در این پژوهش به بررسی انواع بند های متممی در زبان روسی و فارسی پرداخته ایم و از آنجایی که تفاوت اساسی این بند ها در این دو زبان در کلماتی است که نیاز به وابسته یا متمم اجباری دارند، ...
بیشتر
بند پیرو متممی در زبان فارسی یکی از وابسته های مستقیم فعل شناخته می شود ولیکن در زبان روسی می تواند وابسته فعل، اسم، صفت کوتاه و یا کلمات شبه گزاره ای نیز باشد. در این پژوهش به بررسی انواع بند های متممی در زبان روسی و فارسی پرداخته ایم و از آنجایی که تفاوت اساسی این بند ها در این دو زبان در کلماتی است که نیاز به وابسته یا متمم اجباری دارند، این کلمات را در زبان روسی و چگونگی بیان این بند ها را در زبان فارسی بررسی خواهیم کرد. هدف این پژوهش اینست که با بررسی موشکافانه بند های پیرو متممی و کلمات نیازمند به متمم و وابسته اجباری در هر دو زبان به مسئله تحقیق که همانا یافتن شباهت ها و تفاوت های اساسی میان بند های پیرو متممی و کلمات نیازمند به متمم اجباری در زبان روسی و فارسی است پاسخ دهیم و گامی در جهت تسهیل آموزش جملات مرکب وابسته ساز روسی به دانشجویان فارسی زبان برداریم. اغلب بند های متممی در زبان فارسی وابسته اجباری افعال هستند، همچنین در بررسی های به عمل آمده مشخص شد که بند های متممی وابسته به کلمات شبه گزاره ای زبان روسی در زبان فارسی با بند متممی وابسته به افعال ارزیابی، ایجابی و وجهی بیان می شوند و بند های وابسته به صفات کوتاه در زبان فارسی با بند قیدی علت می آیند.
سیدمحمد صاحبی؛ نوید فیروزی
چکیده
خوافی یکی از گویشهای زبان فارسی است که در شهر خواف (واقع در استان خراسان رضوی) رایج است. این گویش از لحاظ آوایی، واجی، واژگانی و صرفی با فارسی معیار تفاوتهای بسیاری دارد. در مقالۀ پیشِ رو، واکههای سادۀ واجی گویش خوافی با ارائۀ جفتهای کمینه و براساس نظریۀ واجشناسی زایشی، توصیف و طبقهبندی شدهاست. برای بررسی و مقایسۀ دقیق ...
بیشتر
خوافی یکی از گویشهای زبان فارسی است که در شهر خواف (واقع در استان خراسان رضوی) رایج است. این گویش از لحاظ آوایی، واجی، واژگانی و صرفی با فارسی معیار تفاوتهای بسیاری دارد. در مقالۀ پیشِ رو، واکههای سادۀ واجی گویش خوافی با ارائۀ جفتهای کمینه و براساس نظریۀ واجشناسی زایشی، توصیف و طبقهبندی شدهاست. برای بررسی و مقایسۀ دقیق و کمّی این واکهها، آزمایشی صوتشناختی با حضور هشت گویشور مرد در شهر خواف برگزار شد و در چارچوب نظریۀ منبعـصافی، مشخصههای صوتی این واکهها در هجای باز بیتکیه بررسی و اندازهگیری گردید. در این جستار، ابتدا میانگینِ بسامدِ سازههایِ اول و دومِ (همبستههای صوتشناختی کیفیت) واکههایِ سادۀ خوافی و فارسی معیار در مقیاس هرتز و میانگین دیرش این واکهها برحسب هزارم ثانیه ارائه شدهاست؛ سپس میزانِ تفاوتِ مقادیرِ مشخصههایِ صوتیِ واکههایِ خوافی با واکههای فارسی معیار به درصد محاسبه شده و نتایج حاصل تحلیل گردیدهاست. در ادامه، فضای واکهای صوتشناختی گویش خوافی در مقایسه با فارسی معیار ترسیم شدهاست. برای بررسی این واکهها از منظر شنیداری، مقادیر سازههای اول و دوم از مقیاس هرتز به مقیاس شنیداری و غیرخطی بارک تبدیل و در جدولی ارائه شده و سپس براساس این ارقام و بهمنظور سنجش دقیقتر تفاوتها و شباهتها، فاصلۀ اقلیدسی واکههای خوافی با واکههای فارسی معیار محاسبه گردیدهاست.
سیده مهدیس میرزاده؛ ارسلان گلفام؛ مهناز کربلایی صادق
چکیده
درک چگونگی تجلی یک اطلاع انتزاعی در سطح زبان، همواره به عنوان یکی از مهمترین دغدغههای زبانشناسان شناختی به حساب میآید. در این راستا اصطلاحات، به عنوان سازههایی که نمایانگر فرهنگ و هویت ملی هر اهل زبانی هستند، میتوانند نقش موثری در شناخت مفاهیم و مطالعات زبانی ایفا کنند. بدینترتیب پیکرهای مشتمل بر 100 اصطلاح فارسی ...
بیشتر
درک چگونگی تجلی یک اطلاع انتزاعی در سطح زبان، همواره به عنوان یکی از مهمترین دغدغههای زبانشناسان شناختی به حساب میآید. در این راستا اصطلاحات، به عنوان سازههایی که نمایانگر فرهنگ و هویت ملی هر اهل زبانی هستند، میتوانند نقش موثری در شناخت مفاهیم و مطالعات زبانی ایفا کنند. بدینترتیب پیکرهای مشتمل بر 100 اصطلاح فارسی و معادل انگلیسی آن را از کتاب"عبارات و اصطلاحات رایج فارسی" باطنی، به شیوهی کتابخانهای و روش نمونهگیری هدفمند انتخاب نموده و به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی آنها پرداختهایم. سپس بر اساس طرحوارههای تصوری معرفیشده از سوی جانسون دست به تحلیل دادههای استخراجشده زدهایم. بخشی از نتایج به دستآمده از این تحقیق به شرح زیر است:1- فرآیند قالبریزی طرحوارهای اصطلاحات در این دو زبان به شش صورت کلی امکانپذیر است. 2- در بیشتر موارد، قالبریزی طرحوارهای اصطلاحات در این دو زبان با یکدیگر مشابه است. 3- زبان انگلیسی در میان این دو زبان، بیشترین شباهت را به لحاظ طرحوارهای با اطلاعِ ذهنیِ گویشوران خود دارد. 4- طرحوارههای قدرتی و حرکتی به ترتیب بیشترین سهم را در فرآیند قالبریزی اصطلاحات دو زبان فارسی و انگلیسی دارند. امید است که این پژوهش به عنوان طرحی پیشگام در حوزهی مقایسهی شناختی دو زبان از شاخهی هند و اروپایی بتواند مورد استفادهی زبانشناسان و پژوهشگران و علاقهمندان به حوزهی معنیشناسی شناختی قرار گیرد.
حلیمه ابن عباسی؛ معصومه نجفی پازکی
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، شناسایی تعداد و نوع وابستههای گروه اسمی در متون مورد مطالعه دانشآموزان 12-10 ساله چهارم، پنجم و ششم ابتدایی شهر تهران است که منطقه 9 تهران با نمونهگیری هدفمند انتخاب گردید. در این منطقه، 6 مدرسه بهطور تصادفی خوشهای انتخاب شد. سپس پیکره نوشتاری کودکان پایه چهارم، پنجم و ششم این مدارس گردآوری شد. در مجموع، ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، شناسایی تعداد و نوع وابستههای گروه اسمی در متون مورد مطالعه دانشآموزان 12-10 ساله چهارم، پنجم و ششم ابتدایی شهر تهران است که منطقه 9 تهران با نمونهگیری هدفمند انتخاب گردید. در این منطقه، 6 مدرسه بهطور تصادفی خوشهای انتخاب شد. سپس پیکره نوشتاری کودکان پایه چهارم، پنجم و ششم این مدارس گردآوری شد. در مجموع، 9 کلاس چهارم، 10 کلاس پنجم و 9 کلاس ششم در این پژوهش شرکت داشتند و مجموع دانشآموزان 889 نفر بود. از این مجموع براساس جدول مورگان ۳0۰ متن انتخاب شد و 2203 گروه اسمی متنها در چارچوب دستور وابستگی بررسی شد. براساس نتایج بهدست آمده، دانشآموزان وابستههای پسین (62/6%) را بیشتر از وابستههای پیشین (45/2%) تولید کردهاند که این نشانگر آن است که تولید وابستههای پسین برای دانشآموزان این رده سنی آسانتر میباشد و به ترتیب موقعیت هشتم (وابسته اضافی) (03/4%)، موقعیت هفتم (صفت بیانی) (39/1%) و موقعیت سوم (خصوصاً اعداد ترتیبی و اصلی، صفت عالی) (22/1%) را بیشتر از دیگر موقعیتها تولید کردهاند. موقعیت ششم (شاخص) (01/0%) دارای پایینترین درصد میانگین بوده است. همچنین در تفکیک پایهها، پایه ششم بالاترین میانگین کل (44/12%) را داشته است که نشان میدهد با بالاتر رفتن سن، گروههای اسمی پیچیدهتر با وابستههای بیشتر تولید میشوند. یافتههای پژوهش حاضر با شناسایی میزان پیچیدگی نحوی گروه اسمی کودکان 10 تا 12 ساله، نیمرخ رشد زبانی آنها را نشان میدهد.
آزیتا عباسی
چکیده
در صرف تکواژبنیاد، تکواژ صفر به تکواژی گفته میشود که بار معنایی دارد اما هیچگونه تظاهر صوری ندارد یعنی نه صورت آوایی دارد و نه صورت نوشتاری؛ به عنوان نمونه، کلمة «رفت» در زبان فارسی، فعل گذشتة سوم شخص مفرد است اما در این کلمه هیچ نشانة صوری برای نشان دادن مشخصههای شخص و شمار وجود ندارد. گروهی از زبانشناسان کلمة «رفت» ...
بیشتر
در صرف تکواژبنیاد، تکواژ صفر به تکواژی گفته میشود که بار معنایی دارد اما هیچگونه تظاهر صوری ندارد یعنی نه صورت آوایی دارد و نه صورت نوشتاری؛ به عنوان نمونه، کلمة «رفت» در زبان فارسی، فعل گذشتة سوم شخص مفرد است اما در این کلمه هیچ نشانة صوری برای نشان دادن مشخصههای شخص و شمار وجود ندارد. گروهی از زبانشناسان کلمة «رفت» را به صورت [رفت-Ø]فعل تحلیل میکنند و مشخصههای شخص و شمار را به تکواژ صفر نسبت میدهند. اما تکواژ صفر از سوی بسیاری از محققان از جمله آرونوف (1976، 1983) لیبر (1981)، بائر (1983، 1988)، اشتکاور (1992) و ملچوک (1996) به دلایل متعددی از جمله تعدد مقولات دستوری و تعدد معانی مورد اعتراض قرار گرفته است. در این مقاله، ماهیت تکواژ صفر مورد بررسی دقیقتر قرار گرفته و مصادیق این تکواژ و شرایطی که زبانشناسان برای وجود آن قائل شدهاند معرفی خواهند شد. آنگاه پس از ارائة دلایلی که برای تایید و رد تکواژ صفر برشمرده شده است، با ارائة شواهد زبانی مشخص خواهد شد که آنچه در منابع با عنوان «تکواژ صفر» نامیده میشود، خلأای است بافتی در محور همنشینی که گویشور با توجه به بافت زبانی و غیرزبانیای که در دسترس دارد، این خلأ را پر میکند.
امید طبیب زاده؛ امید طبیب زاده
چکیده
وزن هجایی از تکرار منظم هجاها و مکثها و پارهها پدید میآید. کمّیتِ هجاها و تکیۀ وزنی اهمیتی در ساختار وزن هجایی ندارد، و به همین دلیل این وزن دارای تفاوتی ماهوی با دو وزن اصلی شعر فارسی، یعنی وزن کمّی اشعار عروضی فارسی از یک سو، و وزن تکیهای-هجاییِ شعرهای عامیانۀ فارسی از سوی دیگر است. وزن هجایی بیشتر خاص زبانهای هجا-زمانی مانند ...
بیشتر
وزن هجایی از تکرار منظم هجاها و مکثها و پارهها پدید میآید. کمّیتِ هجاها و تکیۀ وزنی اهمیتی در ساختار وزن هجایی ندارد، و به همین دلیل این وزن دارای تفاوتی ماهوی با دو وزن اصلی شعر فارسی، یعنی وزن کمّی اشعار عروضی فارسی از یک سو، و وزن تکیهای-هجاییِ شعرهای عامیانۀ فارسی از سوی دیگر است. وزن هجایی بیشتر خاص زبانهای هجا-زمانی مانند فرانسه است که هجاهای آن دارای کمّیتهای مساوی هستند، اما گاهی به علل تاریخی و فرهنگی نمونههایی از آن در زبانهایی مانند فارسی نیز که دارای هجاهایی با کمّیتهای گوناگون هستند مشاهده شده است. گرچه وزن هجایی از وزنهای اصلی در زبان فارسی نیست، از قدیم تا به امروز اشعاری بدین در زبان فارسی سروده شده است که در این مقاله به گردآوری و تحلیل وزن آنها میپردازیم. در این مقاله پس از بحث مختصری دربارۀ ردهشناسی وزنهای گوناگون جهان، به معرفی و بررسی این وزن در فارسی میپردازیم و نشان میدهیم که اولاً شاعران برای سرودن اشعاری به وزن هجایی در زبان فرسی، عمدتاً از هجاهای بلند (سنگین) استفاده میکنند، ثانیاً تمام مکثهای موجود در این وزن از نوع درنگ است، یعنی مکثی که منطبق بر مرز پایان کلمه یا گروه واجی است، و ثالثاً گرچه پایان هر درنگ در این شعر با نوعی تکیه همراه است، این تکیه نه از نوع تکیۀ وزنی، بلکه از نوع تکیۀ زیر و بمی است و دارای نقشی صرفاً ثانوی در ساختار اصلی وزن است. در این مقاله شیوهای برای طبقهبندی و نمایش مختصات وزنی اشعار عرضه داشتهایم.
ایرج ظفری؛ بهزاد رهبر
چکیده
بر اساس دیدگاه شناختی لیکاف و جانسون، استعارۀ مفهومی یکی از مجاری اصلی درک انسان از مفاهیم عالم هستی میباشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر اسامی حیوانات بر گفتار گویشوران زبان ترکی و ارزیابی معانی ضمنی این واژگان میباشد. گویشوران زبان ترکی با تشبیه انسان و رفتارهای او و نیز رویدادهای پیرامونی به حیوانات، معانی استعاری از آنها ...
بیشتر
بر اساس دیدگاه شناختی لیکاف و جانسون، استعارۀ مفهومی یکی از مجاری اصلی درک انسان از مفاهیم عالم هستی میباشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر اسامی حیوانات بر گفتار گویشوران زبان ترکی و ارزیابی معانی ضمنی این واژگان میباشد. گویشوران زبان ترکی با تشبیه انسان و رفتارهای او و نیز رویدادهای پیرامونی به حیوانات، معانی استعاری از آنها را ارائه میکنند. در این پژوهش که به صورت میدانی و انجام مصاحبه با 30 گویشور زبان ترکی گویش شهر زنجان انجام گرفت، تعداد 33 واژه گردآوری شد که 22 واژه و معانی استعاری آن بین کاربران زبان ترکی مشترک بود. ابتدا معانی ضمنی هر کدام از این 22 واژه را که دیدگاه فرهنگی گویشوران زبان ترکی را نشان میدهند، استخراج و در جدولی مقابل هر کدام از اسامی حیوانات نوشته شدند؛ سپس برای هر لغت با ذکر اشعار یا امثال و حکم از کتابها و منابع معتبر زبان ترکی توضیحاتی ارائه گردید. همچنین موضوع جنسیت، فراوانی و درصد آن در این واژهها بررسی شد. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که نامهای این حیوانات بر گفتار گویشوران زبان ترکی تأثیر میگذارد و آنان متناسب با موقعیتهای مختلف بافتی، از این نامها به صورت استعاری بهره میگیرند.
الهام خدایی؛ ماندانا نوربخش
چکیده
مینجایی نام عمومی گویشهایی از زبان لری است که به صورت پراکنده با نامهای لری خرمآبادی، بالاگریوهای، سیلاخوری، بروجردی، ملایری و غیره شناخته میشوند. هدف از این مقاله تعیین مقدار پارامترهای صوتشناختی همچون بسامد سازههای اول و دوم واکههای ساده، تاثیر جنسیت و نوع هجا (باز و بسته) بر این پارامترها و در نهایت بهدست دادن نمودار ...
بیشتر
مینجایی نام عمومی گویشهایی از زبان لری است که به صورت پراکنده با نامهای لری خرمآبادی، بالاگریوهای، سیلاخوری، بروجردی، ملایری و غیره شناخته میشوند. هدف از این مقاله تعیین مقدار پارامترهای صوتشناختی همچون بسامد سازههای اول و دوم واکههای ساده، تاثیر جنسیت و نوع هجا (باز و بسته) بر این پارامترها و در نهایت بهدست دادن نمودار فضای واکهای گویش خرمآبادی و بالاگریوهای است. در کل 1217 نمونهی آواییِ گردآوری شده از 18 گویشور زن و مرد حاوی واکههای ساده (i، ɪ، ʏ، e، ø، a، ə، u، o، ɑ)، با استفاده از نرمافزار PRAAT مورد بررسی قرار گرفت. سپس نتایج آن، با استفاده از نرمافزار SPSS در دو بخش آمار توصیفی و تحلیلی گزارش شد. با توجه به مقدار بهدستآمده از بسامد سازهی اول، واکههای /a/ و /i/ به ترتیب بازترین و بستهترین واکهاند. واکه /i/ بیشترین بسامد سازهی دوم را نشان داد و پیشینترین واکهی سادهی لری مینجایی است. این در حالی است که واکه /ɑ/ در گویشوران مرد و واکه /o/ در گویشوران زن پسینترین واکهاند. نوع هجا در میزان بسامد سازههای اول و دوم تاثیر دارد. بسامد سازههای اول و دوم در گویشوران مرد پایینتر از گویشوران زن است.
پریسا محمدیان کلخوران؛ محمد بحرانی
چکیده
هدف این پژوهش آن است که عملکرد چند روش یادگیری ماشین را در دستهبندی اشعار فارسی به دو گروه تلمیحدار و بدون تلمیح، بررسی کند. برای این کار از روشهای نظارتشده بیز ساده، ماشین بردار پشتیبان، درخت تصمیم، جنگل تصادفی، k نزدیکترین همسایه، رگرسیون لجستیک و الگوریتم پرسپترون چندلایه استفاده میشود. پس از جمعآوری دادههای برچسبخورده ...
بیشتر
هدف این پژوهش آن است که عملکرد چند روش یادگیری ماشین را در دستهبندی اشعار فارسی به دو گروه تلمیحدار و بدون تلمیح، بررسی کند. برای این کار از روشهای نظارتشده بیز ساده، ماشین بردار پشتیبان، درخت تصمیم، جنگل تصادفی، k نزدیکترین همسایه، رگرسیون لجستیک و الگوریتم پرسپترون چندلایه استفاده میشود. پس از جمعآوری دادههای برچسبخورده در قالب دو فایل متنی، هر کدام از ابیات به بردار عددی تبدیل میشوند و پس از ادغام دادهها و تقسیم آنها به دو دسته آموزش و آزمون، الگوریتم مدنظر بر روی دادههای آموزشی پیادهسازی و بر روی دادههای آزمون، آزمایش میگردد تا دقت عملکرد الگوریتم سنجیده شود. خروجی هر الگوریتم، برچسب پیشبینی شده توسط ماشین برای ابیات موردنظر است. شیوه ارزیابی الگوریتمها نیز روش LOOCV میباشد. نتایج ارزیابی نشان میدهد که الگوریتمهای بیز ساده با 76.09%، رگرسیون لجستیک با 76.09%، پرسپترون چند لایه با 75.22% و ماشین بردار پشتیبان با 74.35% نسبت به الگوریتمهای دیگر عملکرد بهتری دارند. در مجموع و با توجه به سایر معیارها از جمله معیار اف-1 و زمان اجرا، میتوان گفت که بهترین عملکرد مربوط به الگوریتم بیز ساده است.
زهرا خان علی زاده؛ فریبا قطره
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی فرایندهای ساخت واژه در کودکان 2 تا 6 سالۀ فارسیزبان تهرانی میپردازد. دادههای پژوهش از طریق مشاهدۀ عینی، مصاحبه با کودکان و والدین آنها، و پرسشنامۀ کتبی جمعآوری شده، و سپس بر اساس چارچوب ارائهشده در بوی (2007) دستهبندی و تحلیل شدند. نتایج حاصل از بررسی دادهها نشان میدهد که در میان فرایندهای واژهسازی، ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی فرایندهای ساخت واژه در کودکان 2 تا 6 سالۀ فارسیزبان تهرانی میپردازد. دادههای پژوهش از طریق مشاهدۀ عینی، مصاحبه با کودکان و والدین آنها، و پرسشنامۀ کتبی جمعآوری شده، و سپس بر اساس چارچوب ارائهشده در بوی (2007) دستهبندی و تحلیل شدند. نتایج حاصل از بررسی دادهها نشان میدهد که در میان فرایندهای واژهسازی، فرایند اشتقاق بیشترین میزان کاربرد، و دوگانسازی کمترین کاربرد را داشته است. از میان فرایندهای واژهآفرینی نیز فرایند کوتاهسازی کاربرد بیشتری نسبت به فرایند آمیزش داشته است در میان مجموع کل فرایندها نیز، فرایند ابداع با 26% بیشترین میزان کاربرد را داراست. همچنین، با توجه به یافتههای پژوهش، به نظر میرسد نوع واژههای ساختهشده با سن کودک ارتباط مستقیم دارد. فرایند ابداع بیشترین میزان کاربرد را در میان کودکان دوساله دارد و با افزایش سن کودک فرایندهایی چون ابداع و کوتاهسازی جای خود را به فرایندهای صرفی نظیر ترکیب و اشتقاق میدهند؛ به طوری که، در سنین 4 تا 6 سال میزان استفاده از فرایندهای ترکیب و اشتقاق برای ساخت واژههای جدید بیشتر میشود. یکی از مهمترین دلایل این امر را میتوان میزان شناخت و آگاهی کودک نسبت به فرایندهای صرفی واژهسازی دانست که با افزایش سن او ارتقاء مییابد.
علی پیرحیاتی
چکیده
نواب صفوی و همکاران (۱۳۹۹) در مقالهای که در شمارة یازدهم نشریة علم زبان (بهار و تابستان ۱۳۹۹) منتشر شدهاست، به گزارش پژوهش خود راجع به ویژگیهای آکوستیکِ بست چاکنایی پیش از واکههای آغازین در زبان فارسی پرداختهاند. این پژوهش بر پایة بررسی تلفظِ هجای اول و دومِ تعدادی ناواژه با ساخت هجایی CVCV و همچنین هجای اولِ سی واژة فارسی با استفاده ...
بیشتر
نواب صفوی و همکاران (۱۳۹۹) در مقالهای که در شمارة یازدهم نشریة علم زبان (بهار و تابستان ۱۳۹۹) منتشر شدهاست، به گزارش پژوهش خود راجع به ویژگیهای آکوستیکِ بست چاکنایی پیش از واکههای آغازین در زبان فارسی پرداختهاند. این پژوهش بر پایة بررسی تلفظِ هجای اول و دومِ تعدادی ناواژه با ساخت هجایی CVCV و همچنین هجای اولِ سی واژة فارسی با استفاده از نرمافزار پرت انجام شدهاست. نتیجهگیری اصلی پژوهشگران آن است که همخوان انسدادی چاکنایی، با توجه به انسداد ناقص پیش از واکهها، بهعنوان واج مستقل در ابتدای واژههای فارسی وجود ندارد و بست چاکنایی در این واژهها، از ویژگیهای واکة آغازین به شمار میرود. به نظر میرسد مقالة مذکور از نظر پیشفرضها، نقدِ پژوهشهای پیشین، روش تحقیق، نتیجهگیری، و منابع و ارجاعات دچار اشکالاتی است و خصوصاً در آن، دو حوزة آواشناسی و واجشناسی، و جایگاه و ویژگیهای هر یک از این دو حوزه با یکدیگر خلط شدهاست. در یادداشت حاضر به بررسی نقاط ضعف مقالة مذکور میپردازیم.
انیس معصومی؛ گلناز مدرسی قوامی
چکیده
در ردهشناسی ریتم، زبانها در دو ردۀ ریتمی تکیه ـ زمان و هجا ـ زمان جای میگیرند. پژوهشهای نخستین وجه ممیز این دو رده را در یکسان بودن فواصل بینتکیهای در زبانهای تکیه ـ زمان در برابر یکسان بودن دیرش هجاها در زبانهای هجا ـ زمان میدانستند. امّا، پژوهشهای متأخرتر نشان دادهاند که ادراک ریتم متفاوت در این ردههای زبانی برآیند ...
بیشتر
در ردهشناسی ریتم، زبانها در دو ردۀ ریتمی تکیه ـ زمان و هجا ـ زمان جای میگیرند. پژوهشهای نخستین وجه ممیز این دو رده را در یکسان بودن فواصل بینتکیهای در زبانهای تکیه ـ زمان در برابر یکسان بودن دیرش هجاها در زبانهای هجا ـ زمان میدانستند. امّا، پژوهشهای متأخرتر نشان دادهاند که ادراک ریتم متفاوت در این ردههای زبانی برآیند ویژگیهای کل نظام واجی این زبانهاست و به «یکزمانی» فواصل بینتکیهای در زبانهای تکیه ـ زمان و هجاها در زبانهای هجا ـ زمان بستگی ندارد. بررسی زبانهای این دو رده نشان داده است که در زبانهای تکیه ـ زمان، تکیه در واژگان قید میشود، همبستههای صوتشناختی تکیه قوی هستند، فرایندهای واجی حساس به تکیه در آنها مشاهده میشوند و ساختار هجایی آنها نسبتاً پیچیده است. در مقابل، در زبانهای هجا ـ زمان، تکیه در واژگان قید نمیشود، همبستههای صوتشناختی تکیه بسیار ضعیف هستند، فرایند واجی حساس به تکیه در آنها مشاهده نمیشود و ساختار هجایی به نسبت ساده است. در پژوهش حاضر به بررسی این ویژگیها در زبان فارسی پرداختهایم که در پژوهشهای پیشین به لحاظ آوایی در ردۀ زبانهای هجا ـ زمان قرار گرفته بود. این بررسی نشان میدهد که نظام واجی زبان فارسی ویژگیهای یک زبان هجا ـ زمان را به طور کامل نشان میدهد.یافتههای پژوهش حاضر شاهدی است مبنی بر اینکه زبان فارسی در ردۀ نوایی زبانهای غیرتکیهای جای دارد، بدین معنا که واحد برجسته در این زبان نه تکیه، بلکه هجاست.
رضامراد صحرائی؛ شهره سادات سجادی؛ شیوا مجیدی؛ امیرحسین مجیری
چکیده
کرونا پدیده ای است که بشر زندۀ کنونی پیشتر آن را تجربه نکرده و آنقدر این اتفاق به طور ناگهانی رخ داد که موجب تعطیلی بسیاری از کلاسهای آموزش زبان فارسی در جهان گشت. در مرکز آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان دانشگاه علامه طباطبائی، 14 دانشجوی لبنانی در حال تحصیل بودند که میبایست برای مهر سال 1399 آمادۀ حضور در کلاسهای تحصیلی اصلی ...
بیشتر
کرونا پدیده ای است که بشر زندۀ کنونی پیشتر آن را تجربه نکرده و آنقدر این اتفاق به طور ناگهانی رخ داد که موجب تعطیلی بسیاری از کلاسهای آموزش زبان فارسی در جهان گشت. در مرکز آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان دانشگاه علامه طباطبائی، 14 دانشجوی لبنانی در حال تحصیل بودند که میبایست برای مهر سال 1399 آمادۀ حضور در کلاسهای تحصیلی اصلی خود میشدند. آنها نیمی از دورۀ فارسیآموزی خود را سپری کرده بودند که با مشکل کرونا مواجه شدند. دانشگاه علامه طباطبائی برای حل مشکل این زبانآموزان سریعاً به آموزش مجازی روی آورد. پژوهش حاضر نتیجۀ آموزش مجازی این مرکز را گزارش میکند. سوال پژوهش این بود که آیا آموزش مجازی میتواند در شرایط اضطرار، جایگزین آموزش حضوری باشد؟ فرضیهای که برای آن در نظر گرفتیم این بود که احتمال اینکه آموزش مجازی بتواند جایگزینی برای آموزش حضوری باشد، بسیار کم و تا حدی غیرممکن است. به منظور پاسخ به پرسش پژوهش از دو ابزار استفاده نمودیم. آزمون پیشرفت زبانآموزان و مقایسۀ نمرات کلاسهای حضوری با کلاسهای مجازی و پرسشنامهای محقق ساخته برای سنجش میزان رضایتمندی زبانآموزان. نتایج نشان داد میزان پیشرفت زبانآموزان در شرایط کرونایی (آموزش مجازی) اختلاف معناداری با شرایط غیرکرونایی (آموزش حضوری) نداشته است. همچنین زبانآموزان لبنانی تا حد زیادی از آموزش زبان فارسی به صورت مجازی رضایت داشتند. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که در شرایط اضطرار میشود با اتخاذ رویکرد تکلیف محور در آموزش زبان از بستر وب برای انتقال دانش و یادگیری زبان استفاده کرد.
بابک شریف
چکیده
مبانی ردهشناسی زبان عنوان کتابی است به قلم والی رضایی و فاطمه بهرامی که بر اساس سرفصل درس ردهشناسی زبان در دورة کارشناسی ارشد زبانشناسی و با هدف ارائة مفاهیم اساسی این حوزه به دانشجویان و علاقهمندان تألیف گردیده است. کتاب در ده فصل سامان یافته است که با صرف نظر از فصولی که به پیشینه، روششناسی و کاربردهای ردهشناسی اختصاص دارد، ...
بیشتر
مبانی ردهشناسی زبان عنوان کتابی است به قلم والی رضایی و فاطمه بهرامی که بر اساس سرفصل درس ردهشناسی زبان در دورة کارشناسی ارشد زبانشناسی و با هدف ارائة مفاهیم اساسی این حوزه به دانشجویان و علاقهمندان تألیف گردیده است. کتاب در ده فصل سامان یافته است که با صرف نظر از فصولی که به پیشینه، روششناسی و کاربردهای ردهشناسی اختصاص دارد، سایر فصول آن دارای استقلال موضوعی بوده و تقریباً با هر ترتیبی قابل مطالعه است. نوشتار حاضر پس از معرفی مباحث مطرح شده در هر یک از فصول کتاب و محسنات آن، به بررسی برخی نکات و کاستیهای آن میپردازد. این نکات در چند سرفصل مورد بحث قرار میگیرند که به ترتیب عبارتاند از نظم و ترتیب مطالب، سهو یا کمدقتی در بیان مفاهیم، کمدقتی در نقل قول یا ذکر منابع، بررسی مثالها، معادلگزینی، و عبارات و جملات نارسا یا نامأنوس. با وجود نکات یاد شده، کتاب مبانی ردهشناسی زبان در مجموع برای ورود به این حوزه اثری بسیار سودمند، پرمطلب و آموزنده است.
آمنه کریمی؛ غلامحسین کریمی دوستان
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اصطلاحهای استعاری کردی ملکشاهی است که در آنها از اندامواژهی "dam" بهره گرفته شده است. کردی ملکشاهی، یکی از گونههای کردی جنوبی واقع در استان ایلام است. دادههای پژوهش از گفتار سخنگویان گونهی مذکور گردآوری شده است. در این پژوهش بخشی از استعارههای رایج کردی ملکشاهی با تکیه بر مفهومپردازی دو اندامواژهی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی اصطلاحهای استعاری کردی ملکشاهی است که در آنها از اندامواژهی "dam" بهره گرفته شده است. کردی ملکشاهی، یکی از گونههای کردی جنوبی واقع در استان ایلام است. دادههای پژوهش از گفتار سخنگویان گونهی مذکور گردآوری شده است. در این پژوهش بخشی از استعارههای رایج کردی ملکشاهی با تکیه بر مفهومپردازی دو اندامواژهی "دهان" و "صورت" در پرتو رویکرد شناختی، مورد بررسی قرار میگیرند. بر اساس یافتههای پژوهش بخش قابل ملاحظهای از استعارههای مورد بررسی، ماهیتی ساختاری دارند. "جویدن"، "جنگ"، "فوران آتش" و "اسارت" از حوزههای مبدأ و "مباحثه"، "آزادی"، "بیاعتنایی"، "کتمان" و "غم" از حوزه-های مقصد چنین استعارههایی در نظر گرفته میشوند. از نگاشتهای صورت گرفته برای واژهی "dam" در ساختهای استعاری مورد بررسی، میتوان به "ظرف"، "آتشفشان"، "جاندار"، "قفس"، "احترام" و "ادعا" اشاره کرد. یافتهها همچنین نشان داد که "جنگ"، پربسامدترین حوزه مبدأ و "اعتنا" پربسامدترین حوزهی مقصد این استعارهها هستند. علت تفاوت در فراوانی وقوع حوزههای مبدأ و مقصد، برخاسته از نگاشتهای متفاوت و نو در حوزههای پربسامد است.
فاطمه نایب لوئی؛ سید مصطفی عاصی؛ آزیتا افراشی؛ مسعود قیومی
چکیده
تمایزات واژگانی میان زبانها، بیانگر تفاوت در فرهنگهای مرتبط با هر زبان است. واژههای چندمعنا در هر فرهنگ، میتواند نمودی از این قبیل تمایزات واژگانی در یک زبان باشد. در معناشناسی شناختی، رویکردهای مختلفی به پدیده چندمعنایی در زبان وجود دارد؛ نظریه معناشناسی قالببنیاد یکی از این رویکردها در معناشناسی شناختی است که به مسئله ...
بیشتر
تمایزات واژگانی میان زبانها، بیانگر تفاوت در فرهنگهای مرتبط با هر زبان است. واژههای چندمعنا در هر فرهنگ، میتواند نمودی از این قبیل تمایزات واژگانی در یک زبان باشد. در معناشناسی شناختی، رویکردهای مختلفی به پدیده چندمعنایی در زبان وجود دارد؛ نظریه معناشناسی قالببنیاد یکی از این رویکردها در معناشناسی شناختی است که به مسئله چندمعنایی، از منظر قالبهای معنایی نگریسته است. صورت تکامل یافته این نظریه در شبکه معنایی فریمنت تحقق پیدا کردهاست. قالبهای معنایی، بستههایی معنایی هستند و هر کدام از برخی مولفههای معنایی تشکیل شدهاند. روابط معنایی در این شبکه، بهصورت روابط میان قالبهای معنایی ارائه شدهاست. در این مقاله سعی بر آن است تا تحلیلی معنایی و پیکرهبنیاد از چندمعنایی حوزه مفهومی فعل «شنیدن» در زبان فارسی بر مبنای اصول شبکه فریمنت در زبان انگلیسی ارائه شود. بر این اساس، کلیدواژههای «گوش» و «شنو» و «شنید» در پیکرههای موجود در پایگاه دادگان زبان فارسی، بررسی شدهاست و از میان مفاهیم موجود در جملات شاهد، شش قالب معنایی «حس فعال»، «ادراک حسی»، «جستجو»، «آگاهی»، «اطاعت» و «توجه» و دو رابطه میان قالبی توارث میان قالبهای «حس فعال» و «ادراک حسی» و رابطه کاربرد میان قالبهای «توجه» و «حس فعال» استخراج شدهاست. نتایج تحلیلهای انجام شده، این مطلب را نشان میدهد که رویکرد حاضر به پدیده چندمعنایی، رویکردی کارآمد برای بررسی چندمعنایی مفهوم فعل «شنیدن» در زبان فارسی است و میتواند تصویری از فرهنگ زبان فارسی در این حوزه مفهومی ارائه نماید.
رضا قنبری عبدالملکی؛ آیلین فیروزیان پور اصفهانی
چکیده
این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر نگرش ساختارگرایانه، مفصلبندی دالهای شناور، حولِ دال مرکزیِ گفتمان رمان «سالهای ابری» را با استفاده از نظریههای ارنستو لاکلائو و تئون وندایک مورد سنجش قرار دهد. در این راستا، هدف اصلی مقاله آن است تا نشان دهد که چگونه نویسنده با جهتدهی به دالهای گفتمان و استفاده از راهبردهای زبانی، ...
بیشتر
این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر نگرش ساختارگرایانه، مفصلبندی دالهای شناور، حولِ دال مرکزیِ گفتمان رمان «سالهای ابری» را با استفاده از نظریههای ارنستو لاکلائو و تئون وندایک مورد سنجش قرار دهد. در این راستا، هدف اصلی مقاله آن است تا نشان دهد که چگونه نویسنده با جهتدهی به دالهای گفتمان و استفاده از راهبردهای زبانی، تصویری گزینشی و انتخابشده از جامعۀ عصر پهلوی، بازنمایی کرده است. این رمان از علیاشرف درویشیان، مجموعهای معنادار از علائم و نشانه-های زبانشناختی و فرازبانشناختی است. با توجه به این موضوع، نگارندگان به منظور تبیین گفتمان اثر، به تشریح اجزای متشکلۀ آن و توضیح رابطۀ دالهای شناور با دال مرکزی پرداخته؛ سپس زمینههای تبدیل «نابرابری اجتماعی» به دال مرکزی و به تبع آن رشدِ گفتمان سوسیالیسم را مورد بررسی قرار دادهاند. پرسش اصلیِ پژوهش حاضر آن است که دالهای شناور گفتمان با هدف تثبیت و معنابخشی به دال مرکزی، به چه نحو پیرامون آن شکل گرفتهاند؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که در این اثر، نابرابری اجتماعی بهعنوان دال مرکزی در شکلبخشیِ عناصر گفتمانی آن مطرح است. همچنین دالهای شناور که فضای گفتمان رمان، آکنده از آنهاست؛ در قالب مفاهیمی چون «مساوات اجتماعی»، «نفی استثمار»، «نفی استبداد»، و «آزادی» طوری مفصلبندی شدهاند که همگی در خدمت دال مرکزی قرار دارند. در پیوند با نظریۀ تئون وندایک، راهبرهای قطببندی، کنایه، دلالت ضمنی، استعاره، وجهیت، مقایسه، توصیف کنشگر، دراماتیزه کردن، توضیح، تکرار، و فاصلهگذاری، مهمترین مقولههای تحلیل ایدئولوژیکی در این گفتمان هستند.
محمد باقر میرزایی حصاریان
چکیده
پژوهش حاضر به منظور آشنایی بیشتر با ویژگیهای دستوری نوشتار فارسیآموزان انجام شده است. پرسش اصلی، چگونگی ساختمان دستوری گروههای اسمی در نوشتار فارسیآموزان چینی سطح فرامیانی است. تعیین پرکاربردترین و کمکاربردترین وابستههای گروه اسمی در نوشتار فارسیآموزان و نیز سنجش کارآمدی دستور توصیفی باطنی از مسایل فرعی پژوهش به ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور آشنایی بیشتر با ویژگیهای دستوری نوشتار فارسیآموزان انجام شده است. پرسش اصلی، چگونگی ساختمان دستوری گروههای اسمی در نوشتار فارسیآموزان چینی سطح فرامیانی است. تعیین پرکاربردترین و کمکاربردترین وابستههای گروه اسمی در نوشتار فارسیآموزان و نیز سنجش کارآمدی دستور توصیفی باطنی از مسایل فرعی پژوهش به شمار میآیند. پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است و با استفاده از پیکرهای زبانی برگرفته از آزمون نگارش پایان دوره تکمیلی 36 فارسیآموز چینی در مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) برپایه دستور توصیفی باطنی انجام گرفته است. براساس یافتههای پژوهش، بیشتر گروههای اسمی(84%) هیچ وابستهای نداشتند؛ در گروههای اسمی تک وابسته که 15% مجموع گروههای اسمی را به خود اختصاص دادند، وابستههای پیرو «اسم»،«صفت» و وابستهی پیشرو «اشاری/سور» بیشترین فراوانی را داشتند. در گروههای اسمی دو وابسته که حدوداً 1% مجموع گروههای اسمی را داشتند و نیز در معدود گروههای اسمی سه و چهاروابستهای، وابستهی پیرو «اسم» و «صفت» بیشترین فراوانی را داشتند. یافتهها نشان از توانایی یا تمایل اندک فارسیآموزان در گسترش ساخت درونی گروههای اسمی با وابستههای پیشرو و پیرو دارد. در سطح جزییتر یافتهها توانایی یا تمایل بیشتر فارسیآموزان چینی به کاربرد وابستههای پیرو نسبت به وابستههای پیشرو را نشان میدهد. به نظر میرسد با آموزش ساختمان دستوری گروه اسمی به فارسیآموزان میتوان کیفیت نوشتار آنان را افزایش داد. پژوهش کارایی دستور توصیفی باطنی در توصیف دقیق نوشتار فارسیآموزان چینی را نیز تایید می کند.
راضیه قلی پور هفشجانی؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
چکیدهمبانی نظری دستور نقشگرای نظام بنیاد بهعنوان نظریهای عام و پیکره بنیاد با جهتگیریهای نقشی و معنایی که تمرکزش بر متن و حیطه موردنظرش کاربرد زبان در بافت است، باید درباره همه زبانها و آثار زبانی صدق کند. در این دستور انواع تجربیات درونی و بیرونی ما در قالب فرایندها و بهواسطه فرانقش تجربی بیان میشوند که نمود دستوری آن ...
بیشتر
چکیدهمبانی نظری دستور نقشگرای نظام بنیاد بهعنوان نظریهای عام و پیکره بنیاد با جهتگیریهای نقشی و معنایی که تمرکزش بر متن و حیطه موردنظرش کاربرد زبان در بافت است، باید درباره همه زبانها و آثار زبانی صدق کند. در این دستور انواع تجربیات درونی و بیرونی ما در قالب فرایندها و بهواسطه فرانقش تجربی بیان میشوند که نمود دستوری آن در زبان از طریق نظام گذرایی است. ازاینرو، با بررسی و تعیین افعال و فرآیندها و میزان رخداد آنها در متون دراماتیک، میتوان از این سازوکار بهعنوان ابزاری برای تعبیر و تحلیل سبکی نمایشنامهها و همچنین بررسی نقش زبان در ساختار درام و آشکارسازی وجوه مختلف آن بهره جست. در پژوهش حاضر پنج نمایشنامه مطرح فارسی معاصر را بر اساس نظام گذرایی در این چارچوب موردبررسی قرارداده ایم و درصد و بسامد وقوع انواع فرایندها در هر نمایشنامه را بهعنوان شاخصی سبکی در نظر گرفته ایم که هم ویژگیهای ساختاری منحصر به متون دراماتیک را نمایان میکند و هم ویژگیهای سبکی هر نمایشنامه و نمایشنامهنویس را.
عباسعلی آهنگر؛ محمد امیر مشهدی؛ زینب تیموری رابر
چکیده
یکی از انواع رویکردهای تحلیلی متون، رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی ونلیوون(2008)است. این رویکرد دارای دو مولّفهی اصلی حذف و اظهار میباشد که هرکدام دارای زیرمولّفههای مختلفی هستند. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل چگونگی تحقّق مولّفههای حذف شامل پنهانسازی وکمرنگسازی و برخی از مولّفههای اظهار شامل تشخّصزدایی، طبقهبندی، ...
بیشتر
یکی از انواع رویکردهای تحلیلی متون، رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی ونلیوون(2008)است. این رویکرد دارای دو مولّفهی اصلی حذف و اظهار میباشد که هرکدام دارای زیرمولّفههای مختلفی هستند. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل چگونگی تحقّق مولّفههای حذف شامل پنهانسازی وکمرنگسازی و برخی از مولّفههای اظهار شامل تشخّصزدایی، طبقهبندی، تشخّصبخشی، منفعلسازی، جنسارجاعی و زیرمولّفههای مربوط به هریک از آنها در بازنمایی کارگزاران اجتماعی در داستان "بیژن و منیژه" از شاهنامهی فردوسی است. در این راستا، انواع جملات این اثر تعیین و شمارش شدهاند. سپس، بسامد کاربرد، درصد و سطح معناداری هر یک از مولّفهها و زیرمولّفههای مربوط به آنها از طریق تحلیل آماری و آزمون خیدو سنجش شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد شاعر از تمام مولّفههای گفتمانی حذف و اظهار مورد نظر در این داستان استفاده کردهاست. بهعلاوه، براساس نتایج آزمون خیدو، بین بسامد کاربرد مولّفههای اصلی بررسی شده در قیاس با یکدیگر و نیز بین زیرمولّفههای مربوط به هر مولّفه اصلی رابطهای معنادار وجود دارد. تحلیل نتایج مولّفههای حذف نشان میدهد شاعر تمایلی به بازنمایی کارگزاران اجتماعی به صورت پنهان ندارد. همچنین، نتایج مولّفههای مورد بررسی اظهار نشان میدهد شاعر با بهکارگیری زیرمولّفهی ارزشدهی مثبت و منفعلسازی تاثیرپذیر مستقیم سعی دارد کارگزاران اجتماعی را اثرگذار و دارای ارزش مثبت بازنمایی نماید. بهعلاوه، در بسیاری از جملات کارگزاران اجتماعی از طریق ارجاع به گفتهها، ویژگیهای ظاهری و یا بهکارگیری استعارهها و تشبیهات بازنمایی میشوند.
ابراهیم رضاپور؛ ابوالفضل موچانی
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر جنسیت نویسنده در ارائهی جزئیات در نوشتار فارسیآموزان سطح پیشرفته، در چارچوب دستور نقشگرای نظاممند هلیدی است. ازآنجاکه بیان جزئیات در دستور نقشگرای نظاممند هلیدی و فرانقش اندیشگانی، در قالب افزودههای حاشیهای بازنمایی میشوند؛ در این پژوهش، افزودههای حاشیهای بهکاررفته در نوشتار فارسیآموزان ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر جنسیت نویسنده در ارائهی جزئیات در نوشتار فارسیآموزان سطح پیشرفته، در چارچوب دستور نقشگرای نظاممند هلیدی است. ازآنجاکه بیان جزئیات در دستور نقشگرای نظاممند هلیدی و فرانقش اندیشگانی، در قالب افزودههای حاشیهای بازنمایی میشوند؛ در این پژوهش، افزودههای حاشیهای بهکاررفته در نوشتار فارسیآموزان سطح پیشرفته زن و مرد در چارچوب دستور نقشگرای نظاممند، استخراج و بررسی گردیدند. نمونه آماری و پیکره مورداستفاده در این پژوهش نوشتار 248 نفر از فارسیآموزان خارجی سطح پیشرفته زن و مردِ مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه فردوسی مشهد است. روش نمونهگیری این پژوهش از نوع نمونهگیری تصادفی ساده است. روش کار بدینصورت انجام شد که نوشتار 248 نفر از فارسیآموزان بر اساس جنسیت تفکیک شد (124 نفر زن و 124 نفر مرد). سپس تمام افزودههای حاشیهای بهکاررفته در نوشتار فارسیآموزان مرد و زن براساس تقسیمبندی هلیدی تعیین شدند. سپس تعداد و درصد توزیع انواع افزودههای حاشیهای محاسبه و نتایج با هم مقایسه شد. برای بررسی معنادار بودن تفاوتها میان زنان و مردان، از آزمون آماری خی دو استفاده شد. سرانجام، این نتایج حاصل شد که زنان بیش از مردان از افزودههای حاشیهای استفاده کردهاند؛ مردان، فقط از افزوده حاشیهای، سبب، بیشتر از زنان استفاده کردهاند. همچنین، افزودهی حاشیهای، موقعیت، مکان، پربسامدترین افزودهی حاشیهای در نوشتار فارسیآموزان سطح پیشرفته است.
عبدالحسین حیدری؛ مالک پناهی
چکیده
در پژوهش حاضر تأثیر واژگان زبان فارسی بر فرایند تولید گروه اسمی انگلیسی درگفتار دانشآموزان از منظر روانشناسی زبان مطالعه شده است. دادهها (خطاهای زبانی) از گفتار دانشآموزان دوم انسانی دورۀ متوسطه در کلاسهای درس انگلیسی جمعآوری شده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام یافته است. نخست 221 خطای زبانی مرتبط ...
بیشتر
در پژوهش حاضر تأثیر واژگان زبان فارسی بر فرایند تولید گروه اسمی انگلیسی درگفتار دانشآموزان از منظر روانشناسی زبان مطالعه شده است. دادهها (خطاهای زبانی) از گفتار دانشآموزان دوم انسانی دورۀ متوسطه در کلاسهای درس انگلیسی جمعآوری شده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام یافته است. نخست 221 خطای زبانی مرتبط با گروه اسمی انگلیسی از میان دادهها استخراج گردید و در شش گروه دستهبندی شد. سپس خطاهای زبانی طبق اصول و فرضیههای مطرح در سطوح انتزاعی تولید گفتار تحلیل شد. وجود ویژگیهای نحوی-ساختواژی زبان فارسی در پارهگفتارهای انگلیسی دانشآموزان، نشان دهندۀ آن است که واژگان زبان فارسی در سطوح انتزاعی تولید پارهگفتارها فعال بوده و انتخاب شدهاند. زیرا پردازش ویژگیهای دستوری از پیامدهای انتخاب واژگانی است. همچنین طبق فرضیات انگارههای مرتبط با فعالسازی بازنمایی واحدهای واجی، مشخص گردید که جریان فعالسازی به راه افتاده از سطح مفهومی، با فعال کردن مدخلهای انتزاعی زبان فارسی به سطح واجی در تولیدات زبانی نیز گسترش یافته است. بنابراین روساخت پارهگفتارهای تولیدی انگلیسی براساس نظام زبان فارسی شکل گرفته است. یافتهها حاکی از آن است که زبان فارسی تا آخرین مرحلۀ سطوح انتزاعی تولید پارهگفتارها (سطح واجی) حضور داشته است و معادل انگلیسی واژههای روساخت، قبل از تولید فیزیکی پارهگفتارها از واژگان زبان انگلیسی برگزیده شده و نمود آوایی پیدا کردهاند. نتایج پژوهش حاضر با پیشنهاد انگارۀ تداعی کلمات مطابقت دارد که مدعی است واژههای زبان دوم زبانآموزان در اوایل دورۀ یادگیری آن زبان، از طریق واژههای زبان اول به سطح مفهومی دسترسی دارند.
سیده خدیجه میرباذل؛ معصومه ارجمندی
چکیده
سوالی که از دیرباز تا کنون مورّخان و عالمان دینی نتوانستند درباره مصداق آن به پاسخ قانع کننده ای برسند، ماجرای ذی القرنین است که هم در تورات، انجیل، و هم در قرآن از آن سخن به میان آمده است. برخی او را پادشاه یمنی، بعضی اسکندر مقدونی و بسیاری معتقدند او، کوروش پادشاه ایرانی است. واژه «ذی القرنین» سه بار در سوره کهف (سوره هجدهم قرآن ...
بیشتر
سوالی که از دیرباز تا کنون مورّخان و عالمان دینی نتوانستند درباره مصداق آن به پاسخ قانع کننده ای برسند، ماجرای ذی القرنین است که هم در تورات، انجیل، و هم در قرآن از آن سخن به میان آمده است. برخی او را پادشاه یمنی، بعضی اسکندر مقدونی و بسیاری معتقدند او، کوروش پادشاه ایرانی است. واژه «ذی القرنین» سه بار در سوره کهف (سوره هجدهم قرآن مجید) آورده شده است که همواره نه تنها ماجرا بلکه هویت وجود مبارک ایشان محل سوال و بحث است. این مقاله با رویکرد توصیفی- تحلیلی برآن است تا با استناد بر رویکرد سه سطحی (توصیف، تفسیر، و تببین) انتقادی فرکلاف، به تحلیل و تبیین سازه های گفتمانیِ (واژگان و جملات) آیات 83 تا 98 سوره کهف به شناسایی ذی القرنین بپردازد. برای دستیابی به این هدف، از ترجمه محمد مهدی فولادوند، و مهدی الهی قمشه ایی بهره گرفته شد. رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف بر لزوم توجه به حفظ و رعایت تمام جوانب زبانی، بافتی و گفتمانی تأکید دارد. پژوهش حاضر در فرایند تحلیل انتقادی گفتمان آیات مربوط به سرگذشت ذی القرنین به این نتیجه دست یافت که ذی القرنین پادشاه یمنی، اسکندر مقدونی، و کوروش پادشاه ایرانی که همگی کشورگشا بودند نیست. ذی القرنین، ذی القرنین است پیامبری از جانب خداوند متعال با رسالتی برای اصلاح گری و یاری رساندن به بندگان خدا که در عصر آهن قبل از تولد حضرت موسی، حضرت عیسی، و حضرت محمد (ص) می زیسته است.
نیما نوری؛ شهلا رقیب دوست
چکیده
پایداریهای نگارهایـ.واجی و واجیـنگارهای در خطهای گوناگون تفاوت دارند. مشخص گردیده است که این ویژگی بر فراگیری خواندن و املا در دورهی دبستان تأثیر میگذارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش مهارتهای شناختی گوناگون در خواندن و صحت املا در زبان فارسی است که خط الفبایی همخوانی بسیار ناپایداری دارد. 75 کودک فارسیزبان ...
بیشتر
پایداریهای نگارهایـ.واجی و واجیـنگارهای در خطهای گوناگون تفاوت دارند. مشخص گردیده است که این ویژگی بر فراگیری خواندن و املا در دورهی دبستان تأثیر میگذارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش مهارتهای شناختی گوناگون در خواندن و صحت املا در زبان فارسی است که خط الفبایی همخوانی بسیار ناپایداری دارد. 75 کودک فارسیزبان پایههای سوم، چهارم و پنجم از طریق سنجههای بهرهی هوشی کلامی و غیرکلامی، نامگذاری خودکار سریع، آگاهی واجشناختی، حافظهی فعال واجشناختی، صحت خواندن، سرعت خواندن و املا مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیلهای وایازشی نشان دادند که نامگذاری خودکار سریع، آگاهی واجشناختی و حافظهی فعال واجشناختی مقادیر معنیداری از وردایی منحصربفرد را هم در سرعت خواندن و هم در املا توضیح میدهند. علاوه بر این، نتایج آشکار ساختند که آگاهی واجشناختی و نامگذاری خودکار سریع مقادیر معنیداری از وردایی را در صحت خواندن تبیین میکنند، در حالی که حافظهی واجشناختی مشارکت معنیداری در تبیین وردایی صحت خواندن ندارد. میان پیشبینها و صحت خواندن، سرعت خواندن و املا رابطهای تمایزدهنده وجود دارد، به گونهای که آگاهی واجشناختی بهترین پیشبین شناختی صحت خواندن است، در حالی که نامگذاری خودکار سریع مقادیر بیشتری از وردایی منحصربفرد را هم در سرعت خواندن و هم در املا تبیین مینماید. در ارتباط با الگوهای پیشبین خواندن و املا در کودکان فارسیزبان میتوان گفت این الگوها تا حدود زیادی شبیه الگوهایی هستند که در خطهای الفبایی ناپایدار نظیر انگلیسی وجود دارند. یافتهها دلالت بر آن دارند که پیشبینهای شناختی خواندن و املا تا حدود قابل توجهی تحت تأثیر عامل شفافیت خط قرار میگیرند.
راحله گندمکار؛ مهرانه معارفوند
چکیده
مقالۀ حاضر به بررسی چگونگی تعبیر معنایی تکواژهای همنام در زبان فارسی در قالب رویکردی ادراکی میپردازد. در طول تاریخِ مطالعۀ معنیِ واژهها همواره دو دیدگاه غالب تکواژبنیاد و واژهبنیاد مطرح بودهاند. این پژوهش، ابتدا به طرح برخی معایب هر یک از این دو دیدگاه میپردازد و سپس به کمک 30 تکواژ همنام برگرفته از فرهنگ فشردة سخن و از ...
بیشتر
مقالۀ حاضر به بررسی چگونگی تعبیر معنایی تکواژهای همنام در زبان فارسی در قالب رویکردی ادراکی میپردازد. در طول تاریخِ مطالعۀ معنیِ واژهها همواره دو دیدگاه غالب تکواژبنیاد و واژهبنیاد مطرح بودهاند. این پژوهش، ابتدا به طرح برخی معایب هر یک از این دو دیدگاه میپردازد و سپس به کمک 30 تکواژ همنام برگرفته از فرهنگ فشردة سخن و از طریق مصاحبه با 50 آزمودنی با تحصیلات کارشناسی ارشد غیرزبانشناسی، در چارچوب رویکرد ادراکی معرفیشده از سوی صفوی (1396)، به این نتیجه میرسد که سخنگویان، معنی تکواژها را از طریق تعبیر معنی کلّ واژه درمییابند. به این ترتیب، برخلاف آنچه در سنت مطالعة معنی، تحتعنوان «ترکیبپذیری» معنایی معرفی شده است (تعبیر معنی از جزء به کل)، بر مبنای رویکرد ادراکی، ما بر اساس «تجزیهپذیری» به تعبیر معنایی تکواژها دست مییابیم (از کل به جزء) و در این میان، مجموعهای از اطلاعات در قالب بافتهای ادراکی A (بافت زبانی)، B (موقعیت حاکم بر تولید بافت A) و به ویژة بافت C (مجموعه اطلاعات پیشین فرد) در تعبیر معنایی دخالت دارند. درواقع، تعبیر معنایی تکواژهای زبان فارسی وابسته به تعبیر معنی کلّ واژه از طریق اطلاعات بافتی مربوط به واژۀ مذکور است و به روش قیاسی (از کل به جزء) صورت میگیرد.
مهسا پهلوان زاده فینی؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
چکیدهدر پژوهش حاضر مسئلة جهت مجهول در زبان فارسی در رویکرد کمینهگرای (بوورز ، 2010، 2018) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتهاست. این رویکرد از تازهترین تعدیلهای شکلگرفته در چارچوب برنامة کمینهگرا است که در آن کاستیهای موجود در نظریات پیشین از میان رفته است و مهمترین دستاورد آن ارائة ترتیب جهانی ادغام میباشد؛ ترتیبی که به زعم ...
بیشتر
چکیدهدر پژوهش حاضر مسئلة جهت مجهول در زبان فارسی در رویکرد کمینهگرای (بوورز ، 2010، 2018) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتهاست. این رویکرد از تازهترین تعدیلهای شکلگرفته در چارچوب برنامة کمینهگرا است که در آن کاستیهای موجود در نظریات پیشین از میان رفته است و مهمترین دستاورد آن ارائة ترتیب جهانی ادغام میباشد؛ ترتیبی که به زعم بوورز با کمک آن میتوان فرایند ادغام در زبانهای گوناگون را ساماندهی کرد. در این مقاله با استناد به دادههای زبانی مستخرج از «پیکرة وابستگی نحوی زبان فارسی» ضمن نشاندادن چگونگی عملکرد این ترتیب جهانی، به بررسی بخشی از پیکره با برچسب «جملة مجهول» خواهیم پرداخت. همچنین با بهکارگیری چارچوب نظری متأخر بوورز که در زبان فارسی نیز راهگشاست، به تحلیل ساختهای غیرمجهولی که در پیکره با عنوان جملة مجهول حضور یافتهاند، میپردازیم. تعیین جایگاه نحوی گروههای اسمی با توجه به نقشهای معنایی متمایز آنها، مشخص نمودن جایگاه عبارت کنادی در جملات مجهول، بررسی مقولۀ سور شناور و ایجاد تمایز در شیوۀ ادغام جملات اسنادی و جملات مجهول در زبان فارسی حاصل تحلیلهای این پژوهش در چارچوب برنامة کمینهگرا میباشد.
محمد دبیرمقدم؛ حسین رئیسی
چکیده
آرایه های ادبی ازجمله ابزارهای بلاغی پرکاربرد برای نوشتن تیترهای خبری جذاب هستند. با وجود این، درباره ی کاربرد این عناصر در یک بافت ورزشی پژوهش های اندکی انجام گرفته است. از همین رو، مقاله ی کنونی به بررسی پرکاربردترین آرایه های ادبی در تیترهای خبری روزنامه های ورزشی ایرانی پرداخته است. در این راستا، تعداد 185 تیتر دربرگیرنده ی آرایه ...
بیشتر
آرایه های ادبی ازجمله ابزارهای بلاغی پرکاربرد برای نوشتن تیترهای خبری جذاب هستند. با وجود این، درباره ی کاربرد این عناصر در یک بافت ورزشی پژوهش های اندکی انجام گرفته است. از همین رو، مقاله ی کنونی به بررسی پرکاربردترین آرایه های ادبی در تیترهای خبری روزنامه های ورزشی ایرانی پرداخته است. در این راستا، تعداد 185 تیتر دربرگیرنده ی آرایه های ادبی که در بازه ی زمانی سه ماهه ای از هشت روزنامه ی ورزشی برگرفته شده بودند، طبق انگاره ی لی (1994) دسته بندی شدند. بر اساس یافته های این مطالعه، دو آرایه ی ادبی تلمیح و ایهام روی هم رفته بیش از نیمی از مجموع آرایه ها را به خود اختصاص دادند. همچنین، آرایه های تشخیص، تضاد (متناقض نما)، تکرار و تضمین دارای کم ترین بسامد بودند. بررسی تیترها همچنین حاکی از آن بود که اگرچه کاربرد آرایه ها علاوه بر افزودن بُعد زیبایی شناختی به متن، موجب نزدیکی هر چه بیش تر زبان نوشتاری به زبان محاوره ای شده است، در عین حال، درک برخی دیگر از تیترها مستلزم دانش زمینه ی بالایی از جانب خوانندگان است.
حامد مولایی کوهبنانی؛ علی علی زاده؛ شهلا شریفی
چکیده
یکی از جدیدترین دستورها در رویکرد نقشگرایی که در بسیاری از فرضیات اساسی خود با دستور نقشگرای دایک (دهه 1970) مشترک است تحت عنوان «دستور گفتمانینقشی» به طور رسمی در سال 2008 از جانب هنگولد و مکنزی معرفی شد. دستور نقشگرای دایک در دستیابی به کفایت ردهشناختی موفق بود اما در رسیدن به کفایت کاربردشناختی و روانشناختی به توفیق درخوری ...
بیشتر
یکی از جدیدترین دستورها در رویکرد نقشگرایی که در بسیاری از فرضیات اساسی خود با دستور نقشگرای دایک (دهه 1970) مشترک است تحت عنوان «دستور گفتمانینقشی» به طور رسمی در سال 2008 از جانب هنگولد و مکنزی معرفی شد. دستور نقشگرای دایک در دستیابی به کفایت ردهشناختی موفق بود اما در رسیدن به کفایت کاربردشناختی و روانشناختی به توفیق درخوری دست پیدا نکرده است. دستور گفتمانینقشی به منظور دستیابی به کفایت روانشناختی، فرایند تولید گفتار را به صورت بالا به پایین سازماندهی میکند. به منظور دستیابی به کفایت کاربردشناختی، این دستور کنشگفتمان را واحد اصلی مطالعه معرفی میکند و ترتیب چهار سطح زبانی به گونهایست که واحدهای کاربردی و معنایی (نقش) بر واحدهای صرفینحوی و واجی (صورت) حاکمیت دارند. به منظور دستیابی به کفایت ردهشناختی نیز، این دستور اقدام به معرفی 84 الگوی ترتیب سازهای در مقابل 6 الگوی ترتیب سازهای گرینبرگ کرده است. در این نظریه، واحدهای زبانی براساس نقش ویژۀ خود در سطح بینافردی و براساس طبقۀ معنایی در سطح بازنمودی تولید شده و سپس وارد مرحلۀ رمزگذاری در دو سطح صرفینحوی و واجی میشوند. در این پژوهش، ضمن معرفی اصول کلی این نظریۀ دستوری به دنبال آن خواهیم بود تا نحوۀ تولید کنشگفتمان، به عنوان واحد اصلی مطالعه زبان، در این دستور را با مثالهای فارسی ارائه دهیم تا در خلال آن برخی رفتارهای زبان فارسی در قبال اصول ردهشناختی دستور گفتمانینقشی و کاراییهای این دستور در جهت تبیین تعدادی از پدیدههای گفتمانی و دستوری زبان فارسی نمایان شود.
فرزاد بالو
چکیده
سوسور واضع زبان شناسی جدید، باب تازه ای را در تاملات مربوط به زبان گشود و جریان های مختلف فکری و زبان شناختی قرن بیستم را تحت تاثیر خود قرار داد. از طرف دیگر، گادامر، مهمترین چهرة هرمنوتیک فلسفی است که با کانون قرار دادن زبان ، طرح تازه ای در باب واقعة فهم پی افکند . از آن جا که این دو متفکر، حول محوری مقولة زبان موضوعات مشترکی را مورد ...
بیشتر
سوسور واضع زبان شناسی جدید، باب تازه ای را در تاملات مربوط به زبان گشود و جریان های مختلف فکری و زبان شناختی قرن بیستم را تحت تاثیر خود قرار داد. از طرف دیگر، گادامر، مهمترین چهرة هرمنوتیک فلسفی است که با کانون قرار دادن زبان ، طرح تازه ای در باب واقعة فهم پی افکند . از آن جا که این دو متفکر، حول محوری مقولة زبان موضوعات مشترکی را مورد تحلیل و بررسی قرار داده اند ما در این پژوهش برآن هستیم تا با طرح و مقایسه آرای زبانی سوسورو گادامر دربارة موضوعاتی چون : ماهیت زبان، نشانة زبانی، ابزاری بودن یا نبودن زبان ، اجتماع انسانی( سنت)و زبان ، لانگ و پارول ، تعریف و جایگاه نماد، گفتار و نوشتار ، مطالعات همزمانی یا درزمانی زبان ، و .... قرابت ها و تفاوت های دیدگاه هایشان را نشان دهیم و افق های جدیدی در تاملات زبانی با چشم اندازهای زبان شناختی و فلسفی بگشاییم.
سعیده شجاع رضوی
چکیده
امروزه پژوهشهای بسیاری در زمینهی چند معنایی واژگانی صورت گرفته است. پژوهش حاضر نیز با رویکرد شناختی به بررسی چند معنایی فعل میبینم (دینمه) در شعر(اچی مچی خواب) شیون فومنی میپردازد که میتواند آغازگر بررسیهایی از این دست باشد که میتوان گویشها و لهجهها را نه تنها از بعد آواشناختی و نحوی که از بعد معناشناختی نیز مورد بررسی ...
بیشتر
امروزه پژوهشهای بسیاری در زمینهی چند معنایی واژگانی صورت گرفته است. پژوهش حاضر نیز با رویکرد شناختی به بررسی چند معنایی فعل میبینم (دینمه) در شعر(اچی مچی خواب) شیون فومنی میپردازد که میتواند آغازگر بررسیهایی از این دست باشد که میتوان گویشها و لهجهها را نه تنها از بعد آواشناختی و نحوی که از بعد معناشناختی نیز مورد بررسی قرار دهیم. جامعهی آماری پژوهش حاضر فعل پرکاربرد میبینم از حوزهی دیداری، در شعر شیون فومنی میباشد زیرا در این شعر به خوبی انواع این فعل و تنوع معنایی آن آمده است . مسالهی قابل طرح در این پژوهش آن است که چگونه برجسته سازی در مولفههای معنایی یک فعل میتواند چند معنایی را به وجود آورد. در فعل دید سه مولفهی معنایی وجود دارد شخص، موضوع ودرک مشاهده. در ساخت سرنمونی هر سهی این عناصر به یک اندازه در ساختار معنایی فعل دخیل اند اما هرچه از معنای سرنمونی فاصله میگیریم، عناصر پیش فعلی این فعل دچار تغییر شده و در یک یا دو عنصر شاهد برجسته سازی میباشیم. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است. بررسی انجام شده نشانگر آن است که این فعل علاوه بر مفهوم دیدن، بیانگر مفاهیم: تصور کردن، خواب دیدن، خیال کردن، فرض کردن، از خاطر گذشتن، دعا و نفرین، شنیدن، خوردن، بوییدن، فهمیدن، درک کردن، متوجه شدن، دقت کردن، قسمت شدن، نصیب شدن، شاهد بودن، رو به رو شدن، مواجه شدن، تجربه کردن و مجسم کردن میباشد.
محمد هادی فلاحی؛ مرضیه یاری زاده
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی عملکردهای زبانی منسوب به نیمکرهی راست مغز در بیماران آسیبدیده نیمکرهی چپ، انجام شد. در این پژوهش که از نوع توصیفی – تحلیلی بود، با نمونه گیری تصادفی، یک گروه از بیماران آسیب دیدهی نیمکرهی چپ مغز (20مرد و 10 زن) که به بخش مغز و اعصاب درمانگاه امام رضا (ع) شیراز مراجعه کرده بودند و 30 نفر افراد سالم (20مرد ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی عملکردهای زبانی منسوب به نیمکرهی راست مغز در بیماران آسیبدیده نیمکرهی چپ، انجام شد. در این پژوهش که از نوع توصیفی – تحلیلی بود، با نمونه گیری تصادفی، یک گروه از بیماران آسیب دیدهی نیمکرهی چپ مغز (20مرد و 10 زن) که به بخش مغز و اعصاب درمانگاه امام رضا (ع) شیراز مراجعه کرده بودند و 30 نفر افراد سالم (20مرد و 10 زن)، انتخاب شدند. سپس از آزمونهای مجموعهی زبان نیمکرهی راست (برایان، 1995) و آزمون کنشها و توانشهای کاربردی زبان (مهری، 1381) برای مقایسهی عملکردهای زبانی این بیماران با افراد سالم، استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین زنان و مردان آسیب دیده در تمامی خرده آزمونها، تفاوت معنی دار وجود نداشت. یافتههای حاصل از این پژوهش نشان داد که بین افراد سالم و بیمار در آزمون های استعاره تصویری، استعاره نوشتاری، درک معنای تلویحی یا درک استنباط معنی، درک طنز (شوخی) یا درک جملات طنزآمیز، واژگانی-معنایی، بیان استعاره، ضرب المثل نوشتاری یا درک نوشتاری ضرب المثل، بیان ضرب المثل و درک کنشهای گفتاری غیرمستقیم، تفاوت معنی داری وجود داشت. نتایج نشان داد که تواناییهای گفته شده، خاص نیمکرهی راست نیست و نیمکره چپ نیز در تولید و درک این توانایی های زبانی، نقش دارد.
علی اصغر رجب زاده؛ مسعود اسدی؛ شعبان بریمانی
چکیده
ضمیر انتزاعی و ناملفوظ در زبان های ضمیر انداز به عنصری اشاره می کند که دارای نقش نحوی بوده ولی نمود آوایی ندارد . این زبان ها دارای تقسیم بندی های گوناگونی هستند . در این مقاله ابتدا به رده بندی زبان مازندرانی بر اساس اصول تقسیم بندی زبان های ضمیر انداز بر اساس ریتزی (1982 ) می پردازیم. سپس به ویژگی های منحصر به فرد زبان های ضمیر انداز پرداخته ...
بیشتر
ضمیر انتزاعی و ناملفوظ در زبان های ضمیر انداز به عنصری اشاره می کند که دارای نقش نحوی بوده ولی نمود آوایی ندارد . این زبان ها دارای تقسیم بندی های گوناگونی هستند . در این مقاله ابتدا به رده بندی زبان مازندرانی بر اساس اصول تقسیم بندی زبان های ضمیر انداز بر اساس ریتزی (1982 ) می پردازیم. سپس به ویژگی های منحصر به فرد زبان های ضمیر انداز پرداخته و با ارایه شواهد و داده های زبانی مشخص می کنیم که زبان مازندرانی در کدام یک از این زیر مجموعه ها می تواند جای گیرد . این گونه از زبان ها به صورت کلی به 4 زیر مجموعه تقسیم بندی می شوند . 1- زبان های ضمیر انداز ثابت 2- زبان های ضمیر انداز پوچ واژه ای 3- زبان های ضمیر انداز نسبی و 4- زبان های ضمیر انداز کلامی . با مقایسه ی زبان مازندرانی با تقسیم بندی ارایه شده ، نشان می دهیم که زبان مازندرانی ویژگی های زبان های ضمیر انداز ثابت را دارا می باشد . ضمن اینکه این زبان را می توان در حوزه ی زبان های ضمیر انداز کلامی نیز قرار داد چرا که هم نمایه شدن ضمیر ناملفوظ و فاعل بند پایه بستگی به بافت کلامی دارد .کلید واژ ه ها : ضمیر انتزاعی ، ضمیر ناملفوظ ، ضمیر انداز ثابت ، پوچ واژه ، نسبی ، کلامی
حسن بشیرنژاد؛ سمیه محمدی
چکیده
پژوهش حاضر، رشد واژگانی و نحوی دوقلوهای ناهمسان فارسیزبان به نامهای بهزاد و بهنام را در مدت ده ماه ( از آغاز 21 ماهگی تا آغاز 31 ماهگی) مورد بررسی قرار میدهد. این پزوهش در صدد است تا دریابد که با وجود رشد دو کودک در محیط زبانی یکسان، چه تفاوتها و شباهتهایی در سرعت و دامنه رشد نحوی و واژگانی این دوقلوها وجود دارد. دادههای این پژوهش ...
بیشتر
پژوهش حاضر، رشد واژگانی و نحوی دوقلوهای ناهمسان فارسیزبان به نامهای بهزاد و بهنام را در مدت ده ماه ( از آغاز 21 ماهگی تا آغاز 31 ماهگی) مورد بررسی قرار میدهد. این پزوهش در صدد است تا دریابد که با وجود رشد دو کودک در محیط زبانی یکسان، چه تفاوتها و شباهتهایی در سرعت و دامنه رشد نحوی و واژگانی این دوقلوها وجود دارد. دادههای این پژوهش از طریق مشاهده و ثبت سریع دادهها در دفترچه یادداشت ، ضبط صدا و تصویر با استفاده از دوربین فیلمبرداری و دستگاه ضبط صدا، و همچنین دفتر یادداشتهای روزانه مادر دوقلوها که تولیدات زبانی کودکان در آن ثبت میشد گردآوری شدهاند.. بررسی دادههای گردآوری شده و تحلیل مقایسهای آنها در هر ماه، تفاوت چشمگیری را میان رشد واژگانی و نحوی دوقلوها نشان میدهد. اگرچه در ماههای اول پژوهش، بهزاد در مقایسه با برادر دوقلویش، بهنام، از توانایی زبانی بسیار بالاتری برخودار بود، از ماه چهارم پژوهش افزایش قابل ملاحظهای در سرعت رشد واژگانی و نحوی بهنام مشاهده گردید. با توجه به این که محیط رشد زبانی این دوکودک، چه در خانواده و چه فضای مهد کودک، غالبا یکسان بوده است، وجود تفاوت در مراحل رشد واژگانی و نحوی این دو کودک را می توان به تفاوت در استعداد زبانی ذاتی و وراثتی این دو نسبت داد زیرا دوقلوهای ناهمسان از ساختار کروموزومی کاملا یکسان برخوردار نیستند. نتایج این پژوهش نشاندهندهی فعالیتهای ذهنی خلاقانه در دو کودک است که وجود موارد متعددی از بسط و تعممیم افراطی گواهی بر این ادعاست.
گلناز مدرسی قوامی؛ محمد دبیرمقدم؛ محسن حیدریزادی
چکیده
ردهشناسی زبان مطالعۀ نظاممند تنوعات زبانی است و ترتیب واژه یکی از مباحث اصلی مطرح در آن به شمار میآید. پرسش اساسی که این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ برای آن میباشد این است که گونههای زبانی منطقه چرداول در استان ایلام به کدام رده زبانشناختی تعلق دارند و چه ویژگیهای ردهشناختی بر ترتیب واژهها و سازههای نحوی در این گونهها ...
بیشتر
ردهشناسی زبان مطالعۀ نظاممند تنوعات زبانی است و ترتیب واژه یکی از مباحث اصلی مطرح در آن به شمار میآید. پرسش اساسی که این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ برای آن میباشد این است که گونههای زبانی منطقه چرداول در استان ایلام به کدام رده زبانشناختی تعلق دارند و چه ویژگیهای ردهشناختی بر ترتیب واژهها و سازههای نحوی در این گونهها ناظر است. این پژوهش با مبنا قرار دادن چارچوب مطرح شده در دبیرمقدم (۱۳۹۲)، به مطالعه مؤلفههای ترتیب واژه در زبانهای چرداول در شمال استان ایلام پرداخته است که چند گونه از کردی، لکی و لری را شامل میشود. برای این منظور، 24 مؤلفه ترتیب واژه در سه زبان مورد بررسی قرار گرفت و در هرمورد با ارائه مثال از گونههای زبانی، وضعیت هر مؤلفه مشخص شد. بررسی این 24 مؤلفه نشان داد که سه گونۀ زبانی مورد بررسی در منطقه جغرافیایی چرداول از همگرایی بالایی برخوردارند که این خود جلوهای از ’ردهشناسی منطقهای‘ محسوب میشود. در پاسخ به مسئله پژوهش نیز، مقایسه مؤلفههای ترتبب واژه در سه گونۀ زبانی مورد بررسی با زبانهای اروپاـآسیا نشان داد که هر سه با 17 مؤلفه از 24 مؤلفه در رده زبانهای فعل میانی قوی قرار میگیرند. مقایسه این گونهها با زبانهای جهان نیز با 19 مؤلفه رده فعل میانی قوی را برای زبانهای برگزیده در چرداول تأیید کرد.
اسماعیل صفائی اصل
چکیده
پژوهش حاضر در چارچوب دستور نقشگرای نظاممند و بر مبنای ردهشناسی نقشگرای نظاممند و مشخصاً تعمیمهای رده-شناختی متیسن (Matthiessen, 2004) انجام یافته است. این پژوهش کوشیده است با استناد به نمونههایی برگرفته از اسناد مکتوب متعدد زبان ترکی آذری از جمله کتابهای دستور و مجموعه داستانها و نیز نمونههایی ساختگی، به توصیف رفتارهای ردهشناختی ...
بیشتر
پژوهش حاضر در چارچوب دستور نقشگرای نظاممند و بر مبنای ردهشناسی نقشگرای نظاممند و مشخصاً تعمیمهای رده-شناختی متیسن (Matthiessen, 2004) انجام یافته است. این پژوهش کوشیده است با استناد به نمونههایی برگرفته از اسناد مکتوب متعدد زبان ترکی آذری از جمله کتابهای دستور و مجموعه داستانها و نیز نمونههایی ساختگی، به توصیف رفتارهای ردهشناختی نظام ҆نوع وجهʿ در دستور بند ترکی آذری با توجه به تعمیمهای ردهشناختی متیسن (Matthiessen, 2004) در خصوص آن نظام بپردازد. تعدادی از نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر نشان میدهد که نظام نوع وجه زبان ترکی آذری (1) هر سه وجه ҆خبری، پرسشی قطبی، و امریʿ را دارا است، (2) از پرسشی قطبیِ منفی برای بیان سوگیری مثبت گوینده استفاده میکند، (3) در ردة زبانی ҆زبانهای برخوردار از مقولة پرسشی پرسشواژهایʿ جای میگیرد ، (4) در پرسشیهای پرسشواژهای، تنها مشارک-ها و افزودههای حاشیهای را به عنوان ҆عناصر سؤالپذیرʿ مورد سؤال قرار میدهد، (5) به ردة زبانی ҆زبانهای پرسشواژه در جای اصلیʿ تعلق دارد، و (6) وجه امری را از سایر وجوه متمایز میسازد.
الهام خزاما؛ مژگان همایون فر
چکیده
این پژوهش، همپایگی را در زبان فارسی در چارچوب ردهشناختی استیلو (2004) در دو گونه فارسی نوشتاری رسمی و فارسی نوشتاری محاورهای میکاود و تلاش میکند تا علاوه بر ارائه تصویری روشن و منسجم از این پدیده زبانی در فارسی، انواع همپایه-سازها، بسامد وقوع و توزیع هر یک را در این دو گونه زبانی مقایسه کند. . با بررسی آمار به دست آمده و تفاوت کاربرد ...
بیشتر
این پژوهش، همپایگی را در زبان فارسی در چارچوب ردهشناختی استیلو (2004) در دو گونه فارسی نوشتاری رسمی و فارسی نوشتاری محاورهای میکاود و تلاش میکند تا علاوه بر ارائه تصویری روشن و منسجم از این پدیده زبانی در فارسی، انواع همپایه-سازها، بسامد وقوع و توزیع هر یک را در این دو گونه زبانی مقایسه کند. . با بررسی آمار به دست آمده و تفاوت کاربرد همپایهساز در زبان فارسی گفتاری/ محاورهای و نوشتاری/ رسمی میتوان گفت که زبان فارسی محاورهای هم تمایل زیادی به ساخت همپایگی ناآشکار و هم تمایل به کاربرد ساخت وابستگی در مقابل ساخت پیوستگی یا همپایگی دارد. . نکته قابل توجه دیگر در این پژوهش قرار دادن «با» به در دستهی همپایهسازهای ربطی بود. نگارنده آزمون جایگزینی را برای نظریه خود ارائه داده است یعنی با جایگزینی «و» به جای «با» در ساختهای همپایه بدون اینکه تغییری چشمگیر در معنای ساخت به وجود بیاید، میتوان «با» را همپایهساز در نظر گرفت.
الهه حسینی ماتک
چکیده
«موادی برای بررسی گویش بختیاری» ترجمة جلد سوم از پژوهش ژوکوفسکی است با عنوان «موادی برای بررسی گویشهای ایرانی». ژوکوفسکی از سال 1883 تا 1886 در ایران اقامت داشته و نمونههایی از گویشهای ایرانی از جمله بختیاری را در این مجموعه گردآورده است. در این کتاب 42 شعر به گویش بختیاری واجنویسی و ترجمه شده است. این جلد از کار ژوکوفسکی، ...
بیشتر
«موادی برای بررسی گویش بختیاری» ترجمة جلد سوم از پژوهش ژوکوفسکی است با عنوان «موادی برای بررسی گویشهای ایرانی». ژوکوفسکی از سال 1883 تا 1886 در ایران اقامت داشته و نمونههایی از گویشهای ایرانی از جمله بختیاری را در این مجموعه گردآورده است. در این کتاب 42 شعر به گویش بختیاری واجنویسی و ترجمه شده است. این جلد از کار ژوکوفسکی، اساس کار «مریم شفقی» و «سیدمهدی دادرس» قرار گرفته و آنان خود را در بخشی از کتاب مؤلف نامیدهاند. یکی از این دو محقق، خود گویشور بختیاری است و بر اساس اطلاعات خود از گویش بختیاری امروز، واجنویسی و تکیه-گذاری اشعار بختیاری را تصحیح کرده و اشعار را بدون توجه به ترجمة ژوکوفسکی به فارسی برگردانده است. در این مقاله، شیوة کار شفقی و دادرس در واجنویسی، تکیهگذاری و ترجمة این اشعار بررسی و نقد شده است. مطالعة گویش بختیاری در 131 سال پیش و مقایسة آن با بختیاری امروز، بررسی درزمانی محسوب میشود و نمیتواند واجنویسی و تکیهگذاری اشعار را بر اساس اطلاعات امروزی تغییر داد. ناآشنایی محققان با مسائل زبانشناختی و تغییر زبان موجب شده است که این کتاب «موادی برای بررسی گویش بختیاری» فراهم نکند.
زبانشناسی
سعید لبافان؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
هدف اصلی از نگارش این مقاله، به دست دادن توصیفی از نظام مطابقۀ زبان خانیکی بر پایۀ دادههای تجربی میباشد. این گونۀ زبانی متعلق به شاخۀ غربی جنوبی زبانهای ایرانی است. این زبان مانند بسیاری از دیگر زبانهای بومی ایران، در خطر نابودی است. این زبان در روستای «خانیک»، که گویشوران آن را «خونک» [xunek] تلفظ میکنند، گفتوگو ...
بیشتر
هدف اصلی از نگارش این مقاله، به دست دادن توصیفی از نظام مطابقۀ زبان خانیکی بر پایۀ دادههای تجربی میباشد. این گونۀ زبانی متعلق به شاخۀ غربی جنوبی زبانهای ایرانی است. این زبان مانند بسیاری از دیگر زبانهای بومی ایران، در خطر نابودی است. این زبان در روستای «خانیک»، که گویشوران آن را «خونک» [xunek] تلفظ میکنند، گفتوگو میشود. در این مقاله، توصیف الگوهای نظام مطابقه بر مبنای نظامهای پنجگانه کامری (1978) صورت میگیرد. در تحلیلهای ارائه شده بر روی دادههای این زبان، مشخص خواهد شد که به لحاظ مطابقه، نظام انطباق دوگانه در این زبان دستوری شده است که حساس به مؤلفههای «زمان»، «نمود»، «شخص»، و «ویژگی معنایی فاعل» است. بدین ترتیب که در جملات دارای افعال «+ حال»، چه افعال لازم و چه افعال متعدی، نظام مطابقه ’فاعلی-مفعولی‘ است و در جملات دارای افعال «+ گذشته»، «+کامل»، «+سوم شخص مفرد»، و «+روانشناختی»، چه افعال لازم و چه افعال متعدی، نظام مطابقه غیر’فاعلی-مفعولی‘ است. در نظام ’فاعلی-مفعولی‘، فاعل همواره به صورت پسوند تصریفی مطابقه در فعل صورتبندی میشود و در نظام غیر’فاعلی-مفعولی‘، که واژهبستهای غیرفاعلی، وظیفۀ مطابقه را به عهده دارند، شاهد ردۀ ’خنثی‘ هستیم.
زبانشناسی
مریم سلیمی؛ عادل دست گشاده؛ بهمن باینگانی
چکیده
چکیده:زبان ها نماد هویت هستند و برای نشان دادن هویت افراد بکار می روند. بنابراین زبان ها نقش مهمی در برساخت هویت ایفا میکنند و مرگ آن ها، به معنای مرگ هویتهای معین است. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هویت پذیری زبانی و مرگ زبانی در بین ساکنین استان کردستان است. این پژوهش به لحاظ روش کمی از نوع پیمایشی و به لحاظ هدف، کاربردیست. به ...
بیشتر
چکیده:زبان ها نماد هویت هستند و برای نشان دادن هویت افراد بکار می روند. بنابراین زبان ها نقش مهمی در برساخت هویت ایفا میکنند و مرگ آن ها، به معنای مرگ هویتهای معین است. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هویت پذیری زبانی و مرگ زبانی در بین ساکنین استان کردستان است. این پژوهش به لحاظ روش کمی از نوع پیمایشی و به لحاظ هدف، کاربردیست. به این منظور تعداد 407 پرسشنامه بین نمونههای آماری توزیع شد. نمونهگیری به روش طبقهبندی متناسب انجام گرفت. دراین پژوهش، از پرسشنامه استاندارد هویت زبان دوم تیلور(2010) و مرگ زبانی یونیسکو(2003) برای جمع آوری دادهها استفاده شد. برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون همبستگی استفاده گردید. در پایان، تحلیل یافتهها نشان داد که بین هویت پذیری زبانی و ابعاد آن با مرگ زبانی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. و از میان ابعاد مختلف هویت پذیری زبانی، بعد انتظارات دیگران بیشترین نقش تبیینکنندگی را دارد. یافتههای این مطالعه همچنین نشان داد اگرچه ابعاد هویت پذیری زبانی با شدتی تقریباً متوسط بر روی مرگ زبانی تأثیر می گذارند، اما به دلیل آنکه متغیرهایی قابل مدیریت هستند، راه برای فعالان و سیاستگذاران بخش فرهنگی گشوده است.
مسعود قیومی
چکیده
بیماری همهگیر کرونا موجب شدهاست تغییراتی در سبک زندگی روزمره مانند کاهش مراودات و ایجاد فاصلهگذاری اجتماعی ایجاد گردد. وجود رسانههای اجتماعی با داشتن ویِژگی آزادی بیان به حفظ ارتباطات اجتماعی و تحمل شرایط سخت قرنطینه کمک شایانی نمود. نظرات افراد در این شرایط ممکن است اهمیت بهسزایی در سیاستگذاریهای کلان داشته باشد. بهدلیل ...
بیشتر
بیماری همهگیر کرونا موجب شدهاست تغییراتی در سبک زندگی روزمره مانند کاهش مراودات و ایجاد فاصلهگذاری اجتماعی ایجاد گردد. وجود رسانههای اجتماعی با داشتن ویِژگی آزادی بیان به حفظ ارتباطات اجتماعی و تحمل شرایط سخت قرنطینه کمک شایانی نمود. نظرات افراد در این شرایط ممکن است اهمیت بهسزایی در سیاستگذاریهای کلان داشته باشد. بهدلیل وجود انبوهی از نظرات افراد مختلف در رسانههای اجتماعی، تحلیل این حجم داده بهصورت دستی امکانپذیر نیست.در این پژوهش دو هدف را پیگیری میکنیم. یکی تحلیل محتوایی نظرات بهصورت الگوریتمی است. برای این هدف، از مدلسازی موضوعی بهعنوان یک شیوه تحلیل محتوایی داده استفاده کرده و دادهها را به موضوعات انتزاعی خوشهبندی میکنیم. هدف دیگر یافتن رابطه همبستگی بین موضوعات در نظرات و هشتگهای بهکاررفته در نظرات است. از بررسی نظرات دو شبکه اجتماعی توییتر و اینستاگرام 24 موضوع از یک پیکره زبانی حاصل از نظرات خزششده مربوط به کرونا بهدست آمد که گمان میرود 25٪ از موضوعات برروی مسائل «سیاسی» و «اجتماعی» متمرکز بود. 10 موضوع مرتبط با کرونا حدود 35٪ از حجم نظرات را شامل شد که بیانگر اهمیت توجه به رسانههای اجتماعی برای آگاهسازی و نشر اطلاعات است. فرضیه وجود رابطه بین هشتگها و موضوعها از نظر آماری براساس ضریب همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفت. برای 20 موضوع، همبستگی بالا بین موضوع و تعدادی از هشتگ یافت شد؛ ولی برای 4 موضوع این همبستگی یافت نشد. از این پژوهش میتوان برای افزایش انسجام درونی متن و پیشبینیپذیری هشتگها استفاده نمود.
صادق افتخاری فر؛ سیدفرید خلیفه لو
چکیده
در سالهای اخیر یک چارچوب محدودیتبنیاد که از نظریة بهینگی اقتباس شده، جهت توصیف، تجزیه و تحلیل اختلالات گفتار و زبان به کار گرفته شده است. این مقاله شرحی از کاربرد نظریة بهینگی در توصیف و تحلیل ساختار نحوی دانشآموز "الف" که یک دانشآموز پسرِ 16 سالة فارسیزبان کمشنوا است؛ را بر اساس نقض محدودیتهای هسته در برخی از گروههای ...
بیشتر
در سالهای اخیر یک چارچوب محدودیتبنیاد که از نظریة بهینگی اقتباس شده، جهت توصیف، تجزیه و تحلیل اختلالات گفتار و زبان به کار گرفته شده است. این مقاله شرحی از کاربرد نظریة بهینگی در توصیف و تحلیل ساختار نحوی دانشآموز "الف" که یک دانشآموز پسرِ 16 سالة فارسیزبان کمشنوا است؛ را بر اساس نقض محدودیتهای هسته در برخی از گروههای نحوی ارائه و پیشنهاد میکند. در این مقاله تعدادی از جملاتی که در ارزیابی و سنجش گفتاردرمانگر از این دانشآموز به دست آمده، توسط چارچوب نظریة بهینگی تحلیل و تبیین شده است. نتیجة تحلیل نشان داد که نقض محدودیتهای مربوط به هسته در گروههای نحوی را میتوان بر اساس چارچوب نظریة بهینگی تحلیل و توصیف کرد. با این نگاه تحلیل و تبیین جملات دانشآموز مزبور درک عمیقتری از ساختار نحوی وی به ما میدهد. با این پیشفرض که در آموزش وی فرونشانی محدودیتهای نشانداری با کار بر روی محدودیتهای پایایی که اکثرا نقض محدودیتهای هستة گروهها است، ساختار نحوی نامبرده را به یک فرد دارای گفتار طبیعی نزدیکتر میکند. پیشنهاد میشود که برای برآورده شدن این مهم، در مبحث آموزش ابتدا هستههای هر گروه به دانشآموز، آموزش داده شود و در گام بعدی به تدریج متممها به هستهها افزوده شود. این طریقة آموزش محدودیتهای پایایی را نسبت به محدودیتهای نشانداری به مرحلة بالاتری ارتقا خواهد داد و گفتار دانشآموز به گفتار یک فرد طبیعی نزدیک تر خواهد شد.