در مواجهة پژوهشگر با کودکان دوزبانة مهدکودکها مشاهده شد که این کودکان اگرچه تلاش بسیاری در کاربرد درست قواعد زبانی دارند، اما نمیتوانند مانند کودکان تکزبانة فارسیزبان در درک و کاربرد عبارات استعاری زبان فارسی موفق باشند. به همین سبب پژوهش حاضر سعی دارد در چارچوب زبانشناسی اجتماعی ـ شناختی، به بررسی عامل دوزبانگی در میزان درک و کاربرد عبارات استعاری این کودکان بپردازد. روش پژوهش حاضر توصیفی ـ آزمایشی است. شیوة پژوهش حاضر برگرفته ازشیوة بیالکاـپیکال (2003) میباشد. بنابر یافتهها، کودکان دوزبانه در پرسشنامة عبارات استعاریِ جاخالی معادلهای بیشتری نسبت به کودکان تکزبانه بیان کردند. در آزمون کارتهای دوتایی، کودکان دوزبانه در استعارة مزه با 50/3 بیشترین امتیاز و استعارة صدا با 10/1 کمترین امتیاز را داشتهاند، اما کودکان تکزبانه در استعارة لامسه با 16/2 کمترین امتیاز و استعارة مزه با 4 بیشترین امتیاز را کسب کردهاند. نتیجه این که کودکان دوزبانه درکاربرد عبارات استعاری ضعیفتر از کودکان تکزبانه عملکردند. کودکان دوزبانه در آزمون کارتهای دوتایی، امتیازاتِ سطح سوم کاربرد نسبی را کسب کردند و کودکان تکزبانه امتیازات سطح چهارم یا کاربرد کامل را به دست آوردند.