زبانشناسی
سعید لبافان؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
هدف اصلی از نگارش این مقاله، به دست دادن توصیفی از نظام مطابقۀ زبان خانیکی بر پایۀ دادههای تجربی میباشد. این گونۀ زبانی متعلق به شاخۀ غربی جنوبی زبانهای ایرانی است. این زبان مانند بسیاری از دیگر زبانهای بومی ایران، در خطر نابودی است. این زبان در روستای «خانیک»، که گویشوران آن را «خونک» [xunek] تلفظ میکنند، گفتوگو ...
بیشتر
هدف اصلی از نگارش این مقاله، به دست دادن توصیفی از نظام مطابقۀ زبان خانیکی بر پایۀ دادههای تجربی میباشد. این گونۀ زبانی متعلق به شاخۀ غربی جنوبی زبانهای ایرانی است. این زبان مانند بسیاری از دیگر زبانهای بومی ایران، در خطر نابودی است. این زبان در روستای «خانیک»، که گویشوران آن را «خونک» [xunek] تلفظ میکنند، گفتوگو میشود. در این مقاله، توصیف الگوهای نظام مطابقه بر مبنای نظامهای پنجگانه کامری (1978) صورت میگیرد. در تحلیلهای ارائه شده بر روی دادههای این زبان، مشخص خواهد شد که به لحاظ مطابقه، نظام انطباق دوگانه در این زبان دستوری شده است که حساس به مؤلفههای «زمان»، «نمود»، «شخص»، و «ویژگی معنایی فاعل» است. بدین ترتیب که در جملات دارای افعال «+ حال»، چه افعال لازم و چه افعال متعدی، نظام مطابقه ’فاعلی-مفعولی‘ است و در جملات دارای افعال «+ گذشته»، «+کامل»، «+سوم شخص مفرد»، و «+روانشناختی»، چه افعال لازم و چه افعال متعدی، نظام مطابقه غیر’فاعلی-مفعولی‘ است. در نظام ’فاعلی-مفعولی‘، فاعل همواره به صورت پسوند تصریفی مطابقه در فعل صورتبندی میشود و در نظام غیر’فاعلی-مفعولی‘، که واژهبستهای غیرفاعلی، وظیفۀ مطابقه را به عهده دارند، شاهد ردۀ ’خنثی‘ هستیم.
زبانشناسی
ایرج ظفری؛ بهزاد رهبر؛ محمدرضا اروجی
چکیده
بر اساس دیدگاه شناختی لیکاف و جانسون، استعارۀ مفهومی یکی از مجاری اصلی درک انسان از مفاهیم عالم هستی میباشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر اسامی حیوانات بر گفتار گویشوران زبان ترکی و ارزیابی معانی ضمنی این واژگان میباشد. گویشوران زبان ترکی با تشبیه انسان و رفتارهای او و نیز رویدادهای پیرامونی به حیوانات، معانی استعاری از آنها ...
بیشتر
بر اساس دیدگاه شناختی لیکاف و جانسون، استعارۀ مفهومی یکی از مجاری اصلی درک انسان از مفاهیم عالم هستی میباشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر اسامی حیوانات بر گفتار گویشوران زبان ترکی و ارزیابی معانی ضمنی این واژگان میباشد. گویشوران زبان ترکی با تشبیه انسان و رفتارهای او و نیز رویدادهای پیرامونی به حیوانات، معانی استعاری از آنها را ارائه میکنند. در این پژوهش که به صورت میدانی و انجام مصاحبه با 30 گویشور زبان ترکی گویش شهر زنجان انجام گرفت، تعداد 33 واژه گردآوری شد که 22 واژه و معانی استعاری آن بین کاربران زبان ترکی مشترک بود. ابتدا معانی ضمنی هر کدام از این 22 واژه را که دیدگاه فرهنگی گویشوران زبان ترکی را نشان میدهند، استخراج و در جدولی مقابل هر کدام از اسامی حیوانات نوشته شدند؛ سپس برای هر لغت با ذکر اشعار یا امثال و حکم از کتابها و منابع معتبر زبان ترکی توضیحاتی ارائه گردید. همچنین موضوع جنسیت، فراوانی و درصد آن در این واژهها بررسی شد. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که نامهای این حیوانات بر گفتار گویشوران زبان ترکی تأثیر میگذارد و آنان متناسب با موقعیتهای مختلف بافتی، از این نامها به صورت استعاری بهره میگیرند.
زبانشناسی
سیمین میکده؛ ورنر زومر؛ سید امیر حسین بتولی
چکیده
مخچه، ساختاری بزرگ در مغز عقبی، با تمام نواحی کلیدی شبکه کنترل زبان در ارتباط است. در حال حاضر، دخالت مخچه در شبکههای مسئول پردازش ویژگیهای دستوری تشخیص داده شده است. مطالعات بالینی و تصویربرداری نیز مشارکت مخچه را در پردازش دستور تأیید کردهاند. پژوهش حاضر در صدد است تا فعالیت مخچه را در پردازش همزمان زبان اول و دوم در افراد دوزبانه ...
بیشتر
مخچه، ساختاری بزرگ در مغز عقبی، با تمام نواحی کلیدی شبکه کنترل زبان در ارتباط است. در حال حاضر، دخالت مخچه در شبکههای مسئول پردازش ویژگیهای دستوری تشخیص داده شده است. مطالعات بالینی و تصویربرداری نیز مشارکت مخچه را در پردازش دستور تأیید کردهاند. پژوهش حاضر در صدد است تا فعالیت مخچه را در پردازش همزمان زبان اول و دوم در افراد دوزبانه متوازن بررسی کند. ما، 36 دوزبانة ترکی-فارسی (21 زن) که زبان دومشان را بهطور رسمی از سن 7 سالگی آموخته بودند، انتخاب کردیم. بر اساس شاخص تسلط دوزبان، هیچ تفاوتی در سطوح بالای بسندگی شرکتکنندگان به زبان اول (ترکی) و زبان دوم (فارسی) آنها مشاهده نشد. شرکتکنندگان یک آزمون قضاوت دستوری-بودگی شنیداری با پارادایم زبانگردانی جایگزین را اجرا کردند در حالیکه تصاویر fMRI با استفاده از یک پروتکل استاندارد اخذ میشد. با دو رویکرد کل-مغز (Whole-brain) و ناحیة موردنظر (ROI)، fMRI وابسته به رویداد در حین پردازش نحوی بررسی شد. به دنبال شناسایی فعالیت دوجانبة مخچه در رویکرد کل-مغز، درصد تغییر سیگنال به عنوان معیار «شدت» برای هر شرکتکننده در ناحیة مخچه مطابق با اطلس هاروارد-آکسفورد در FSL استخراج و در نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل آماری شد. نتایج حاضر نشان از برتری نیمکرة راست در پردازش زبان دوزبانهها داشت که مؤید این است که مخچة راست بیشتر در کنترل زبان دخالت دارد. افزون بر این، دوزبانهها فعالیت بیشتری را برای زبان اول در مقایسه با زبان دوم در ناحیة مخچه نشان دادند که بر اثرات تسلط زبان معکوس در دوزبانههای ترکی-فارسی صحه میگذارد.
زبانشناسی
محمدمهدی اسماعیلی
چکیده
جنس دستوری یکی از مقولههای دستوری اسم بـه شـمار مـیآیـد کـه در بسیاری از زبانهای ایرانی نو مشاهده میشود، گرچه نحـوة متجلـی شـدن آن در این زبـانهـا متفاوت است. ازآنجاکه جنس دستوری ابیانهای (از مجموعه گویشهای مرکزی ایران) ارتباط منسجمی با صورتِ واژهها ندارد و نشانگرهای صوری مشخصی (بجز برخی اسمهای مختوم به واکه) برای جنس ...
بیشتر
جنس دستوری یکی از مقولههای دستوری اسم بـه شـمار مـیآیـد کـه در بسیاری از زبانهای ایرانی نو مشاهده میشود، گرچه نحـوة متجلـی شـدن آن در این زبـانهـا متفاوت است. ازآنجاکه جنس دستوری ابیانهای (از مجموعه گویشهای مرکزی ایران) ارتباط منسجمی با صورتِ واژهها ندارد و نشانگرهای صوری مشخصی (بجز برخی اسمهای مختوم به واکه) برای جنس مذکر و مؤنث موجود نیست، براین اساس برای تعیین وضعیت جنس در این گویش، از مطابقه بهعنوان مهمترین معیار تشخیص جنس استفاده شد. مقالة حاضر با ارائة شواهد و نمونههایی از گویش ابیانهای که به روش میدانی و از طریق مصاحبه با چهار گویشور ابیانهای گردآوری شده، به دنبال آن است که گسترة مطابقة جنس دستوری را مشخص سازد. این بررسی نشانگر آن بوده است که مطابقه در دو سطح گروه اسمی و بند رخ میدهد. جنس دستوریِ اسم بهعنوان هستة گروه اسمی، صورت صرفی برخی از اصلیترین وابستههای خود، مانند عددِ «یک»، صفت بیانی، صفت اشاره، مسندِ مختومبه واکة /ɑ-/، عدد ترتیبی، نشانة معرفه، صفت تفضیلی و حتی کمینمایِ «بیشتر» را تعیین میکند و از طرفی در سطح بند نیز بر ویژگی مطابقة فعل با فاعل (صورت سوم شخص مفردِ ماضی) و مفعول (فقط در ساختهای ماضی) تأثیر میگذارد. همچنین چون تمایز دو جنس مذکر و مؤنث فقط در شمار مفرد دیده میشود و در شمار جمع این تمایز منتفی است، مطابقه در ابیانهای را باید از نوع همگرا محسوب کرد
زبانشناسی
مریم دانشگر
چکیده
تنوع قومی در ایران که تنوع زبانی را در پی دارد، از نخستین سال تحصیل در مدرسه، آموزش را تحت تأثیر قرار میدهد و لازم است در برنامهریزیهای آموزشی موردتوجه قرار گیرد تا ضعف تسلط بر زبان فارسی، در پیشرفت تحصیلی کودکان دوزبانه اختلال ایجاد نکند. پژوهش حاضر باتوجه به این مسئله و با هدف بررسی وضعیت مهارتهای زبانی دانشآموختگان دوزبانه ...
بیشتر
تنوع قومی در ایران که تنوع زبانی را در پی دارد، از نخستین سال تحصیل در مدرسه، آموزش را تحت تأثیر قرار میدهد و لازم است در برنامهریزیهای آموزشی موردتوجه قرار گیرد تا ضعف تسلط بر زبان فارسی، در پیشرفت تحصیلی کودکان دوزبانه اختلال ایجاد نکند. پژوهش حاضر باتوجه به این مسئله و با هدف بررسی وضعیت مهارتهای زبانی دانشآموختگان دوزبانه و فارسیزبان ایرانی انجام شد. جامعة آماری پژوهش تمامی دانشآموزان سال دوازدهم بودند و نمونۀ آماری از شهرهای اراک، تبریز، ساری، سنندج، شیراز، یاسوج و یزد ـ با روش نمونهگیری خوشهای و چندمرحلهای تصادفی ـ دریافت شد. روش تحقیق پیمایشی بود. علاوه بر شاخصهای آمار توصیفی در بخش آمار استنباطی از آزمونهای ناپارامتری منویتنییو و کروسکالوالیس و آزمون پارامتری تیتست و آنوا استفاده شد. تحلیل دادههای کمی و کیفی تحقیق نشان داد فاصله میان نتایج دانشآموختگان فارسیزبان و دوزبانه در مهارتهای خواندن، نوشتن، شنیدن و سخنگفتن معنادار و در همة مهارتها عملکرد فارسیزبانها، بهتر از دوزبانهها است. این نتایج حتی با افزودن متغیرهای جنس و رشتۀ تحصیلی، و مقایسۀ میانگین بهترین امتیاز دوزبانهها با ضعیفترین امتیاز فارسیزبانان نیز صادق بود. تفاوت معنادار میان تسلط دانشآموختگان فارسیزبان و دوزبانۀ ایرانی در تمامی مهارتها نشان داد تلاشهای صورتگرفته در دورة دوازدهسالۀ آموزش رسمی کافی نبوده و یا از کفایت لازم برخوردار نبوده است. باتوجه به تنوع زبانی کشور ایران، پیشنهادهای این مقاله مبتنی بر ضرورت تجدیدنظر در برنامههای کنونی آموزشوپرورش با نگاه ویژه به دورههای پیش از دبستان و سهسالة اول ابتدایی، ارائه شد.
زبانشناسی
زهرا رجبی فرد؛ بهرام مدرسی؛ فروغ کاظمی
چکیده
چکیدهپژوهش حاضر در چارچوب نظری ساخت اطلاع لمبرکت (1996) به مطالعه موردی مبتدا در تبلیغات بازرگانی پرداخته است. به منظور استخراج دادههای پژوهش، 288 تبلیغ بازرگانی از تلویزیون، اینترنت، رادیو، بیلبورد و پوسترهای تجاری انتخاب شدهاند. سؤالی که این پژوهش در پی یافتن پاسخ برای آن است این است مبتدا در تبلیغات بازرگانی بر اساس چارچوب لمبرکت ...
بیشتر
چکیدهپژوهش حاضر در چارچوب نظری ساخت اطلاع لمبرکت (1996) به مطالعه موردی مبتدا در تبلیغات بازرگانی پرداخته است. به منظور استخراج دادههای پژوهش، 288 تبلیغ بازرگانی از تلویزیون، اینترنت، رادیو، بیلبورد و پوسترهای تجاری انتخاب شدهاند. سؤالی که این پژوهش در پی یافتن پاسخ برای آن است این است مبتدا در تبلیغات بازرگانی بر اساس چارچوب لمبرکت به چه صورت بازنمایی میشودو برای پاسخگویی به این پرسش ابتدا آگهیها از منظر نوع و محتوا مشخص شده و سپس مبتدا بر اساس چارچوب ساخت اطلاعی مورد کنکاش قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که از 288 آگهی تبلیغاتی مبتدا به صورت اسم یا ضمیر (140)، مبتدا به صورت صفر (89) و سپس ضد مبتدا (41) عدد در آگهیها دیده شده است. همانطور که از نتایج مشخص شد مبتدا به صورت اسم یا ضمیر از بسامد بالایی برخوردار است و پس از آن مبتدا به صورت صفر و در آخر ضد مبتدا قرار دارد. آگهی تلویزیونی و آگهی اینترنتی از لحاظ نوع کار و محتوا شباهت نزدیکی به هم داشته و از نظر آمار و نتیجه نیز شباهت زیادی دیده شد و همچنین در آگهی به صورت پوستر تبلیغاتی و بیلبوردهای شهری شباهت و نزدیکی در نوع و شکل کار و محتوا وجود دارد چون نه گفتاری و نه شنیداری در این آگهی نقش ندارد و فقط تصویر باعث جلب نظر مصرفکننده میشود
زبانشناسی
الهام ثباتی
چکیده
با توجه به اهمیت حس بینایی، که یکی از مهمترین حواس انسان در درک و دریافت دادههای محیطی است، و نقش اساسی آن در شناخت و پردازش بسیاری از رفتارها، مانند مشاهدۀ حرکات، رخدادها و حالات افراد و نیز یافتن مسیر و جهتیابی، انتظار میرود که عملکرد افراد نابینا در فرایند فراگیری زبان و اکتساب مهارتهای شناختی از جنبههای گوناگون متفاوت ...
بیشتر
با توجه به اهمیت حس بینایی، که یکی از مهمترین حواس انسان در درک و دریافت دادههای محیطی است، و نقش اساسی آن در شناخت و پردازش بسیاری از رفتارها، مانند مشاهدۀ حرکات، رخدادها و حالات افراد و نیز یافتن مسیر و جهتیابی، انتظار میرود که عملکرد افراد نابینا در فرایند فراگیری زبان و اکتساب مهارتهای شناختی از جنبههای گوناگون متفاوت با عملکرد افراد بینا باشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسۀ مفاهیم استعاری عشق در گفتار روزمرۀ بزرگسالان بینا و نابینای دوزبانه کردی-فارسی انجام شد. به این منظور، دادههای پژوهش از 50 گویشور بزرگسال بینا و نابینای دوزبانه کردی-فارسیزبان در ردۀ سنی 18-70 سال در استان ایلام گردآوری شدند. تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی صورت گرفت. بر اساس یافتههای پژوهش از نظر فراوانیِ استعارهها، تفاوت معنیداری بین بزرگسالان بینا و نابینا وجود نداشت، اما فراوانی منشأهای حسی بهکاررفته برای قلمروهای مبدأ عشق در گفتار این دو گروه با یکدیگر متفاوت بود، به طوری که افراد نابینا برای بیان عشق بهطور معنیداری حس شنوایی را بیشتر از افراد بینا به کار بردند (P<0.05). مقایسه دادههای این آزمون از نظر کاربرد قلمروهای مبدأ عشق با مدل قلمروهای مبدأ کووچش (2002) نشان داد که مطابقت کامل بین آنها وجود ندارد. در برخی استعارات نیز آزمودنیها از قلمروهای مبدأ خاصی برای بیان عشق استفاده کرده بودند که به نظر میرسید بازتابی از تأثیرات فرهنگی باشند.
زبانشناسی
فائزه مرصوص؛ فردوس آقا گلزاده؛ عالیه کردزعفرانلو کامبوزیا
چکیده
چکیده امروزه تلاشهای پرثمری را در حوزة آموزش زبان فارسی شاهدیم، با این وجود به علت فقدان مطالعات وافی و کافی و نیز پژوهشهای بنیادین در این زمینه، هنوز کاستیهایی به چشم میخورد. واژهگزینی و آموزش علمی واژه یکی از همین حوزههاست که با ابهاماتی چون اصول گزینش واژههای آموزشی زبان فارسی، سطحبندی واژهها و نحوة آموزش آنها ...
بیشتر
چکیده امروزه تلاشهای پرثمری را در حوزة آموزش زبان فارسی شاهدیم، با این وجود به علت فقدان مطالعات وافی و کافی و نیز پژوهشهای بنیادین در این زمینه، هنوز کاستیهایی به چشم میخورد. واژهگزینی و آموزش علمی واژه یکی از همین حوزههاست که با ابهاماتی چون اصول گزینش واژههای آموزشی زبان فارسی، سطحبندی واژهها و نحوة آموزش آنها مواجه است. به عقیده نیشن (2003) بسامد واژگانی و کاربردی بودن واژهها دو اصل از اصول در آموزش واژههای زبان دوم/ خارجی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی واژهگزینی دو مجموعة آموزشی شیراز و پرفا و مقایسة بسامد واژههای آموزشی آنها انجام گرفتهاست. بر همین اساس بسامد واژگانی این دو مجموعه با یکدیگر مقایسه شدند. واژههای هر مجموعه به روش کتابخانهای از واژهنامة انتهای کتابها جمعآوری شدهاست. سپس میزان بسامد واژههای این دو مجموعه با فهرست واژههای پژوهش صحرایی و همکاران (1398)، نعمتزاده و همکاران (1390) و عاصی (1398) مقایسه شدند. تحلیل دادهها در این پژوهش با نرمافزار مایکروسافت اکسل و روشهای جدول محوری و فرمولنویسی انجام شدهاست. نتایج پژوهش نشان میدهد که در مجموع 864 واژه، یعنی بیش از 30 درصد واژههای هر دو مجموعه با مجموعۀ دیگر مشترک است. 47.15 درصد از واژههای مجموعة شیراز و 38.75 درصد از واژههای مجموعۀ پرفا، حداقل در یک فهرست آمدهاند؛ با مقایسة نتایج حاصل، مجموعة شیراز با اشتراک حدود 50 درصد واژگان آموزشی خود با حداقل یکی از فهرستهای بسامدی انتخابی وضعیت بهتری از جهت بسامد واژگانی نسبت به مجموعة پرفا دارد.
زبانشناسی
بابک شریف
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی پیشینة شکلگیری زنجیرههای موسوم به «فعل مرکب» در زبانهای ایرانی است. بدین منظور، متونی از سه دورة ایرانی باستان، ایرانی میانه و ایرانی انتخاب و نمونههای انواع محمول مرکب اعم از افعال پیشوندی، انضمامی، ترکیبی، اسنادی، عبارت فعلی و جز آن در این متون مورد تحلیل قرار گرفتند. از دورة ایرانی باستان، متونی ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی پیشینة شکلگیری زنجیرههای موسوم به «فعل مرکب» در زبانهای ایرانی است. بدین منظور، متونی از سه دورة ایرانی باستان، ایرانی میانه و ایرانی انتخاب و نمونههای انواع محمول مرکب اعم از افعال پیشوندی، انضمامی، ترکیبی، اسنادی، عبارت فعلی و جز آن در این متون مورد تحلیل قرار گرفتند. از دورة ایرانی باستان، متونی از اوستا و کلیة کتیبههای فارسی باستان، از دورة ایرانی میانه، متونی از فارسی میانة زردشتی متقدم و متأخر و همچنین سغدی انتخاب گردیدند. بر این اساس، در دورة ایرانی باستان، بخش اعظم محمولهای غیربسیط را افعال پیشوندی تشکیل میدهند و به همین سبب نیاز چندانی به «افعال مرکب» احساس نمیشده است. با این حال الگوهای «فعل مرکب» از همین دوره در زبان وجود داشته است. با تثبیت جایگاه پیشوندهای فعلی در فارسی باستان که حرکتی در خلاف جهت تحلیلی شدن زبان بود، الگوهای موجود برای تشکیل انواع «فعل مرکب» فعال شدند و فعل کردن در این میان نقش عمدهای در مقام جزء فعلی محمول مرکب ایفا نمود. در دورة ایرانی میانه و با غیرفعال شدن برخی از پیشوندهای فعلی و تجزیهناپذیری افعال پیشوندی، روند کاهش افعال پیشوندی و تولید «افعال مرکب» جدید شدت یافت و همکردهای جدیدی وارد این ساخت گردیدند. در دورة ایرانی نو و مشخصاً در زبان فارسی، همراه با تداوم کاهش افعال پیشوندی و افزایش «افعال مرکب»، دو عامل دیگر در شکلگیری افعال مرکب نقش داشت: نخست، نیاز به ساختن فعل با عناصر قرضی، و دیگری گرایش به همترازسازی افعال بسیط بیقاعده از طریق تبدیل آنها به «فعل مرکب».
زبانشناسی
شهلا صیفوری؛ یادگار کریمی؛ شهرام سعیدی؛ محسن معصومی
چکیده
چکیدهادغام موازی در ساخت همپایگی، منجر به اشتقاق ساختاری میشود که دربرگیرنده یک رابطه متقارن دوسویه است. در رابطه متقارن مذکور، یک عنصر اشراف چندگانه میشود و در بین دوبند همپایه به اشتراک گذاشته میشود. در این حالت عنصر مشترک دو گره مادر خواهد داشت؛ و طبیعتاً خطیسازیِ ساختارهای مشتق از ادغام موازی که دارای اشراف چندگانه هستند ...
بیشتر
چکیدهادغام موازی در ساخت همپایگی، منجر به اشتقاق ساختاری میشود که دربرگیرنده یک رابطه متقارن دوسویه است. در رابطه متقارن مذکور، یک عنصر اشراف چندگانه میشود و در بین دوبند همپایه به اشتراک گذاشته میشود. در این حالت عنصر مشترک دو گره مادر خواهد داشت؛ و طبیعتاً خطیسازیِ ساختارهای مشتق از ادغام موازی که دارای اشراف چندگانه هستند با مشکل مواجه خواهد شد. هدف از این پژوهش واکاوی و کالبدشکافی الگوریتمهایی است که تاکنون در ادبیات مربوطه جهت مرتفع شدن چالش خطیسازی ساختارهای اشراف چندگانه طرح گردیدهاند. بهطور مشخص، در این پژوهش محتوای الگوریتمهای ارائهشده در خصوص خطیسازی ساختار اشراف چندگانه بهصورت کیفی با بهرهگیری از ابزارهای گراف و (نظریه) مجموعه تحلیل خواهند شد. رویکردهای تجربی و محاسباتی کمّی موجود در رابطه با موجودیت این نوع از ساختار نشان میدهد که ساختار اشراف چندگانه پیش از اینکه مشخصاً محصول ادغام موازی باشد، برآیند طبیعی عملکرد ادغام در فضای کاری است. در ادامه تحلیل، جهت پرتوافکنی بر عملکرد و ماهیت ادغام در فضای کاری، مبحث ترتیب گذاری بر ادغام مجموعهای مطرح میشود تا از این منظر بخشی از خطیسازی، همسو با کین (1994) در نحو محض رقم بخورد