نیره جودی
چکیده
پژوهش حاضر کوشیده است به این پرسشها پاسخ دهد که کدام ساختها در زبان فارسی بر تعریف مرسوم جملات با اثر مسیر باغی منطبقاند و با توجه به انگارههای مربوط به پردازش جملات، چگونه میتوان دستهبندی مناسبی برای این ساختها در فارسی بهدست داد. نخست، اصطلاح جملات مسیر باغی در انگلیسی و همچنین مفاهیم نظری و الگوهای مربوط به پردازش ...
بیشتر
پژوهش حاضر کوشیده است به این پرسشها پاسخ دهد که کدام ساختها در زبان فارسی بر تعریف مرسوم جملات با اثر مسیر باغی منطبقاند و با توجه به انگارههای مربوط به پردازش جملات، چگونه میتوان دستهبندی مناسبی برای این ساختها در فارسی بهدست داد. نخست، اصطلاح جملات مسیر باغی در انگلیسی و همچنین مفاهیم نظری و الگوهای مربوط به پردازش جملات معرفی شدند. سپس، با بررسی نمونههای فارسی مطرح در پژوهشهای انجامشده بر روی ابهام و بهویژه ابهام ساختاری، مشخص شد زبان فارسی ساختهایی دارد که با تعریف جملات مسیر باغی در انگلیسی منطبق هستند. همچنین، مشخص شد که ابهام ساختاری را میتوان گونهای از جملات با اثر مسیر باغی دانست و این جملات را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: ساختهایی با یک خوانش دستوری و ساختهایی که بهدلایل نحوی و معنایی بیش از یک خوانش دارند. با توجه به انگارههای مطرح در زمینۀ پردازش جملات، به نظر میرسد عوامل مؤثر در بروز اثر مسیر باغی درجملات فارسی تقریباً شبیه عوامل بروز این اثر در ساختهای زبان انگلیسی باشند. در انتها، بر نقش نوای گفتار در حالت شنیداری و نکات سجاوندی در نوشتار، در رفع اثر جملات گمراهکننده تأکید شده است.
شهلا رقیبدوست؛ الهه کمری
چکیده
تحقیقات پیشین نشان دادهاند که افراد ناشنوا، در مقایسه با افراد شنوا، در پردازش نحوی ضعیفتر عمل میکنند؛ از این رو، انتظار میرود که آنان جهت جبران این نقص از دانش پیشین خود استفاده کنند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر ناشنوایی بر مهارت آزمودنیها در درک جملات موصولی فاعلی و تعیین نوع راهبردهای مورد استفادۀ آنها در درک جملات موصولی ...
بیشتر
تحقیقات پیشین نشان دادهاند که افراد ناشنوا، در مقایسه با افراد شنوا، در پردازش نحوی ضعیفتر عمل میکنند؛ از این رو، انتظار میرود که آنان جهت جبران این نقص از دانش پیشین خود استفاده کنند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر ناشنوایی بر مهارت آزمودنیها در درک جملات موصولی فاعلی و تعیین نوع راهبردهای مورد استفادۀ آنها در درک جملات موصولی فاعلی محتمل و غیرمحتمل معنایی در چارچوب نظری جبرانیـتعاملی استنویچ (1980) بود. عملکرد چهار دانشآموز ناشنوای عمیق پایۀ پنجم بهعنوان گروه آزمایش و چهار دانشآموز شنوای طبیعی پایۀ پنجم بهعنوان گروه کنترل در پژوهشی مقطعی با اجرای آزمون درک مطلب جملات موصولی فاعلی محتمل و غیرمحتمل معنایی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. یافتههای این پژوهش نشان داد که بین عملکرد آزمودنیهای شنوا و ناشنوا در درک جملات موصولی فاعلی محتمل معنایی تفاوت معناداری وجود ندارد (0.05<p)، اما آزمودنیهای ناشنوا در مقایسه با آزمودنیهای شنوا در درک جملات موصولی فاعلی غیرمحتمل معنایی بهطور معناداری ضعیفتر عمل کردند (0.05>p). با توجه به تحلیل دادهها، این نتیجه به دست آمد که مشکلات گروه آزمایش ناشنوا در پردازش جملات موصولی فاعلی غیرمحتمل معنایی میتواند به استفادۀ آنان از راهبرد بالابهپایین در درک این ساختهای نحوی نسبت داده شود.