عادل رفیعی؛ سارا ترابی
چکیده
مفهوم وراثتِ پیشفرض از مفاهیم اساسی مورد استفاده در رویکردهای شبکهای است که دانش زبانی را متشکل از گرههای ساختی در سطوح مختلف انتزاع و روابط سلسلهمراتبی بین آنها در نظر میگیرد. بر اساس این سازوکار، مشخصات مربوط به هر ویژگی از گره بالاتر به گره پایینتر به ارث میرسد، مگر آنکه گره پایینتر خود دارای مشخصات دیگری برای آن ...
بیشتر
مفهوم وراثتِ پیشفرض از مفاهیم اساسی مورد استفاده در رویکردهای شبکهای است که دانش زبانی را متشکل از گرههای ساختی در سطوح مختلف انتزاع و روابط سلسلهمراتبی بین آنها در نظر میگیرد. بر اساس این سازوکار، مشخصات مربوط به هر ویژگی از گره بالاتر به گره پایینتر به ارث میرسد، مگر آنکه گره پایینتر خود دارای مشخصات دیگری برای آن ویژگی باشد. اهمیت چنین سازوکاری به هنگام توصیف آن دسته از ساختهای زبانی مشخص میشود که با وجود داشتن نقاط مشترک، دارای ویژگیهای متفاوتی نیز هستند. بهکمک وراثت پیشفرض میتوان بدون از دست دادن تعمیمهای کلی ناظر بر ساختهای مشابه، تمایزهای آنها را نیز توجیه کرد و بدون نیاز به قائل شدن به موارد استثنا، مرتبط بودن چنین ساختهایی را در شبکۀ زبانی نشان داد. نوشتۀ حاضر با اتخاذ رویکرد صرف ساختمحور و تمرکز بر شیوۀ تعبیر مفهوم وراثت در این رویکرد تحت عنوان انگیختگی، درصدد تشریح نقش الگوهای واژهسازی در تولید و درک واژههای پیچیدهای برمیآید که لزوماً و در تمامی ویژگیهای صوری و معنایی، با الگوی مربوط به خود مطابقت ندارند. به این منظور، نمونههایی از سه الگوی واژهسازی «ـزار»، «ـش» و «آمیز» در زبان فارسی مورد بررسی قرار میگیرند و با استفاده از سه مفهوم طرحوارۀ ساختی، وراثت پیشفرض و انگیختگی مدرج، چگونگی امکان تولید نمونههای ظاهراً استثنا که مرتبط با این الگوها هستند، توجیه میشود.