معصومه زارعی
چکیده
رنگواژهها و نامگذاری رنگها مسئلهای است که همواره توجه زبانشناسان را به خود جلب کردهاست. چشم انسان قادر به تشخیص بیش از هفت میلیون رنگ است. زبانها در فرهنگهای گوناگون کوشیدهاند تا دامنهای از این رنگها را بهصورت واژگانی بازنمایی کنند. رنگواژهها و ردهشناسی آنها یکی از مطالعات محوری در دهههای اخیر بهشمار ...
بیشتر
رنگواژهها و نامگذاری رنگها مسئلهای است که همواره توجه زبانشناسان را به خود جلب کردهاست. چشم انسان قادر به تشخیص بیش از هفت میلیون رنگ است. زبانها در فرهنگهای گوناگون کوشیدهاند تا دامنهای از این رنگها را بهصورت واژگانی بازنمایی کنند. رنگواژهها و ردهشناسی آنها یکی از مطالعات محوری در دهههای اخیر بهشمار میآید. درحالیکه برای بیشتر رنگها واژههای بومی در زبان فارسی موجود است، بهدلیل دردسترسنبودن، هر سال تعداد بیشماری از رنگواژههای غیربومی وارد این زبان میشود. هدف این مقاله ارائه فهرستی از رنگواژهها در فارسی، بررسی ساخت صرفی آنها، بومیسازی و غنابخشیدن به فرهنگ و زبان فارسی است. نگارنده تاکنون بیش از هزاروششصد رنگواژه گردآوری کردهاست. این واژهها به دو دستۀ بسیط و غیربسیط تقسیم میشوند. تنها %2.74 از رنگواژههای فارسی بسیط هستند و %97.26 آنها ساختی غیربسیط دارند. فارسیزبانان به دو روش پسوندافزایی و ترکیب نحوی رنگواژهسازی میکنند. %50.50 از رنگواژههای غیربسیط ساختی اشتقاقی دارند و %46.76 باقیمانده ترکیبی هستند. اشتقاق و ترکیب زایاترین و پربسامدترین فرایندهای رنگواژهسازی در زبان فارسی میباشند.
سهند الهامی خراسانی؛ کورش صفوی
چکیده
مقالهی حاضر به بررسی تعبیرهای مکانی محورهای چپ-راست و جلو-پشت زبان فارسی در چارچوب لوینسون (۲۰۰۳) و دنزیگر (۲۰۱۰) میپردازد. در سطح افقی سه چارچوب ارجاع اصلی وجود دارند که از میان آنها چارچوب مطلق در فارسی کاربرد روزمره ندارد. اما دو مورد دیگر، یعنی چارچوبهای ارجاع نسبی و ذاتی به صورت بالقوه میتوانند تعبیر هر دو محور اصلی سطح ...
بیشتر
مقالهی حاضر به بررسی تعبیرهای مکانی محورهای چپ-راست و جلو-پشت زبان فارسی در چارچوب لوینسون (۲۰۰۳) و دنزیگر (۲۰۱۰) میپردازد. در سطح افقی سه چارچوب ارجاع اصلی وجود دارند که از میان آنها چارچوب مطلق در فارسی کاربرد روزمره ندارد. اما دو مورد دیگر، یعنی چارچوبهای ارجاع نسبی و ذاتی به صورت بالقوه میتوانند تعبیر هر دو محور اصلی سطح افقی باشند. برای اخذ دادههای واقعی از گویشوران بومی از بازی "توپ و صندلی" (بوهنمایر، ۲۰۰۸) استفاده شده است. تحلیل دادهها نشان میدهد تمام مواردی که توصیف گوینده از یک عکس برای شنونده ایجاد سوءتفاهم کرده بوده مربوط به این بودهاند که منظور گوینده نسبی بوده اما شنونده از توصیف برداشت ذاتی داشته است. درخصوص محور چپ-راست، وقتی گوینده «]از نگاه[ ما» را حشو دانسته، از جمله کاهش داده و از عباراتی چون «چپ/راست صندلی» استفاده کرده، احتمال ایجاد سوءتفاهم برای شنونده وجود داشته، اما هنگامی که از آن حتی در حالت کاهشیافتهی «چپ/راست ما» استفاده کرده، شنونده به خوبی متوجه به کار رفتن چارچوب نسبی شده است. براساس دادههای پژوهش، در زبان فارسی کاربرد غالب «چپ» و «راست» نسبی است و تنها در شرایط خاص از این محور به صورت ذاتی استفاده میشود. در خصوص کاربرد «جلو» و «پشت» هم با اختلاف اندکی چارچوب نسبی بر ذاتی غلبه داشته است.
فهیمه خداوردی؛ گلناز مدرسی قوامی؛ مجتبی منشی زاده
چکیده
همخوان/k/ در ساخت مضارع برخی فعلهای فارسی باستان و بعضی صورتهای غیرِفعلی آن، در بافت /V_[a, e]/ به آواهای[ʧ] و [z] تبدیل شدهاست و در ساخت ماضی همان افعال در بافت /V_[t]/، به آوای [x] تغییر کردهاست. مقالة حاضر به بررسی پایههای صوتشناختی این تضعیف درزمانی در قالب واجشناسی آزمایشگاهی میپردازد. به منظور بازسازی بافت آوایی این تغییرات ...
بیشتر
همخوان/k/ در ساخت مضارع برخی فعلهای فارسی باستان و بعضی صورتهای غیرِفعلی آن، در بافت /V_[a, e]/ به آواهای[ʧ] و [z] تبدیل شدهاست و در ساخت ماضی همان افعال در بافت /V_[t]/، به آوای [x] تغییر کردهاست. مقالة حاضر به بررسی پایههای صوتشناختی این تضعیف درزمانی در قالب واجشناسی آزمایشگاهی میپردازد. به منظور بازسازی بافت آوایی این تغییرات تاریخی، صورتهایی از فارسی امروز که دارای بافتهای فوق هستند، توسط دو گویشور مرد فارسی معیار دو بار تکرار شدند. تحلیل صوتشناختی نمونهها که بهوسیلة نرمافزار پرت نسخة ۵۳۶۳ ضبط شدند و نتایج آزمون تی نمونههای مستقل نشاندادند که پیشینبودن و تکیهبربودن واکههای [á, é] دلیل پیشینشدگی[k] و دمیدگی و قرارگیری آن در بافت میانواکهای، انگیزة انسایشی/ سایشیشدگی آن است. در این بافت، ویژگیهای صوتشناختی انسدادی پیشین [c] و انسایشی [ʧ] به یکدیگر و در مواردی، به سایشی [ʃ] و حتی [s] شبیهند. [c] در بافت /V_t/ نیز، ویژگیهای آوایی سایشی را نشان میدهد و در برخی پارامترها، به [x] نزدیک است. بنابراین، [c] در این بافتها، مستعد تبدیل و تعبیر به آواهای انسایشی/ سایشی است.
انیس معصومی؛ گلناز مدرسی قوامی
چکیده
در ردهشناسی ریتم، زبانها در دو ردۀ ریتمی تکیه ـ زمان و هجا ـ زمان جای میگیرند. پژوهشهای نخستین وجه ممیز این دو رده را در یکسان بودن فواصل بینتکیهای در زبانهای تکیه ـ زمان در برابر یکسان بودن دیرش هجاها در زبانهای هجا ـ زمان میدانستند. امّا، پژوهشهای متأخرتر نشان دادهاند که ادراک ریتم متفاوت در این ردههای زبانی برآیند ...
بیشتر
در ردهشناسی ریتم، زبانها در دو ردۀ ریتمی تکیه ـ زمان و هجا ـ زمان جای میگیرند. پژوهشهای نخستین وجه ممیز این دو رده را در یکسان بودن فواصل بینتکیهای در زبانهای تکیه ـ زمان در برابر یکسان بودن دیرش هجاها در زبانهای هجا ـ زمان میدانستند. امّا، پژوهشهای متأخرتر نشان دادهاند که ادراک ریتم متفاوت در این ردههای زبانی برآیند ویژگیهای کل نظام واجی این زبانهاست و به «یکزمانی» فواصل بینتکیهای در زبانهای تکیه ـ زمان و هجاها در زبانهای هجا ـ زمان بستگی ندارد. بررسی زبانهای این دو رده نشان داده است که در زبانهای تکیه ـ زمان، تکیه در واژگان قید میشود، همبستههای صوتشناختی تکیه قوی هستند، فرایندهای واجی حساس به تکیه در آنها مشاهده میشوند و ساختار هجایی آنها نسبتاً پیچیده است. در مقابل، در زبانهای هجا ـ زمان، تکیه در واژگان قید نمیشود، همبستههای صوتشناختی تکیه بسیار ضعیف هستند، فرایند واجی حساس به تکیه در آنها مشاهده نمیشود و ساختار هجایی به نسبت ساده است. در پژوهش حاضر به بررسی این ویژگیها در زبان فارسی پرداختهایم که در پژوهشهای پیشین به لحاظ آوایی در ردۀ زبانهای هجا ـ زمان قرار گرفته بود. این بررسی نشان میدهد که نظام واجی زبان فارسی ویژگیهای یک زبان هجا ـ زمان را به طور کامل نشان میدهد.یافتههای پژوهش حاضر شاهدی است مبنی بر اینکه زبان فارسی در ردۀ نوایی زبانهای غیرتکیهای جای دارد، بدین معنا که واحد برجسته در این زبان نه تکیه، بلکه هجاست.
رضامراد صحرائی؛ شهره سادات سجادی؛ شیوا مجیدی؛ امیرحسین مجیری
چکیده
کرونا پدیده ای است که بشر زندۀ کنونی پیشتر آن را تجربه نکرده و آنقدر این اتفاق به طور ناگهانی رخ داد که موجب تعطیلی بسیاری از کلاسهای آموزش زبان فارسی در جهان گشت. در مرکز آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان دانشگاه علامه طباطبائی، 14 دانشجوی لبنانی در حال تحصیل بودند که میبایست برای مهر سال 1399 آمادۀ حضور در کلاسهای تحصیلی اصلی ...
بیشتر
کرونا پدیده ای است که بشر زندۀ کنونی پیشتر آن را تجربه نکرده و آنقدر این اتفاق به طور ناگهانی رخ داد که موجب تعطیلی بسیاری از کلاسهای آموزش زبان فارسی در جهان گشت. در مرکز آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان دانشگاه علامه طباطبائی، 14 دانشجوی لبنانی در حال تحصیل بودند که میبایست برای مهر سال 1399 آمادۀ حضور در کلاسهای تحصیلی اصلی خود میشدند. آنها نیمی از دورۀ فارسیآموزی خود را سپری کرده بودند که با مشکل کرونا مواجه شدند. دانشگاه علامه طباطبائی برای حل مشکل این زبانآموزان سریعاً به آموزش مجازی روی آورد. پژوهش حاضر نتیجۀ آموزش مجازی این مرکز را گزارش میکند. سوال پژوهش این بود که آیا آموزش مجازی میتواند در شرایط اضطرار، جایگزین آموزش حضوری باشد؟ فرضیهای که برای آن در نظر گرفتیم این بود که احتمال اینکه آموزش مجازی بتواند جایگزینی برای آموزش حضوری باشد، بسیار کم و تا حدی غیرممکن است. به منظور پاسخ به پرسش پژوهش از دو ابزار استفاده نمودیم. آزمون پیشرفت زبانآموزان و مقایسۀ نمرات کلاسهای حضوری با کلاسهای مجازی و پرسشنامهای محقق ساخته برای سنجش میزان رضایتمندی زبانآموزان. نتایج نشان داد میزان پیشرفت زبانآموزان در شرایط کرونایی (آموزش مجازی) اختلاف معناداری با شرایط غیرکرونایی (آموزش حضوری) نداشته است. همچنین زبانآموزان لبنانی تا حد زیادی از آموزش زبان فارسی به صورت مجازی رضایت داشتند. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که در شرایط اضطرار میشود با اتخاذ رویکرد تکلیف محور در آموزش زبان از بستر وب برای انتقال دانش و یادگیری زبان استفاده کرد.
فاطمه نایب لوئی؛ سید مصطفی عاصی؛ آزیتا افراشی؛ مسعود قیومی
چکیده
تمایزات واژگانی میان زبانها، بیانگر تفاوت در فرهنگهای مرتبط با هر زبان است. واژههای چندمعنا در هر فرهنگ، میتواند نمودی از این قبیل تمایزات واژگانی در یک زبان باشد. در معناشناسی شناختی، رویکردهای مختلفی به پدیده چندمعنایی در زبان وجود دارد؛ نظریه معناشناسی قالببنیاد یکی از این رویکردها در معناشناسی شناختی است که به مسئله ...
بیشتر
تمایزات واژگانی میان زبانها، بیانگر تفاوت در فرهنگهای مرتبط با هر زبان است. واژههای چندمعنا در هر فرهنگ، میتواند نمودی از این قبیل تمایزات واژگانی در یک زبان باشد. در معناشناسی شناختی، رویکردهای مختلفی به پدیده چندمعنایی در زبان وجود دارد؛ نظریه معناشناسی قالببنیاد یکی از این رویکردها در معناشناسی شناختی است که به مسئله چندمعنایی، از منظر قالبهای معنایی نگریسته است. صورت تکامل یافته این نظریه در شبکه معنایی فریمنت تحقق پیدا کردهاست. قالبهای معنایی، بستههایی معنایی هستند و هر کدام از برخی مولفههای معنایی تشکیل شدهاند. روابط معنایی در این شبکه، بهصورت روابط میان قالبهای معنایی ارائه شدهاست. در این مقاله سعی بر آن است تا تحلیلی معنایی و پیکرهبنیاد از چندمعنایی حوزه مفهومی فعل «شنیدن» در زبان فارسی بر مبنای اصول شبکه فریمنت در زبان انگلیسی ارائه شود. بر این اساس، کلیدواژههای «گوش» و «شنو» و «شنید» در پیکرههای موجود در پایگاه دادگان زبان فارسی، بررسی شدهاست و از میان مفاهیم موجود در جملات شاهد، شش قالب معنایی «حس فعال»، «ادراک حسی»، «جستجو»، «آگاهی»، «اطاعت» و «توجه» و دو رابطه میان قالبی توارث میان قالبهای «حس فعال» و «ادراک حسی» و رابطه کاربرد میان قالبهای «توجه» و «حس فعال» استخراج شدهاست. نتایج تحلیلهای انجام شده، این مطلب را نشان میدهد که رویکرد حاضر به پدیده چندمعنایی، رویکردی کارآمد برای بررسی چندمعنایی مفهوم فعل «شنیدن» در زبان فارسی است و میتواند تصویری از فرهنگ زبان فارسی در این حوزه مفهومی ارائه نماید.
حسن بشیرنژاد؛ سمیه محمدی
چکیده
پژوهش حاضر، رشد واژگانی و نحوی دوقلوهای ناهمسان فارسیزبان به نامهای بهزاد و بهنام را در مدت ده ماه ( از آغاز 21 ماهگی تا آغاز 31 ماهگی) مورد بررسی قرار میدهد. این پزوهش در صدد است تا دریابد که با وجود رشد دو کودک در محیط زبانی یکسان، چه تفاوتها و شباهتهایی در سرعت و دامنه رشد نحوی و واژگانی این دوقلوها وجود دارد. دادههای این پژوهش ...
بیشتر
پژوهش حاضر، رشد واژگانی و نحوی دوقلوهای ناهمسان فارسیزبان به نامهای بهزاد و بهنام را در مدت ده ماه ( از آغاز 21 ماهگی تا آغاز 31 ماهگی) مورد بررسی قرار میدهد. این پزوهش در صدد است تا دریابد که با وجود رشد دو کودک در محیط زبانی یکسان، چه تفاوتها و شباهتهایی در سرعت و دامنه رشد نحوی و واژگانی این دوقلوها وجود دارد. دادههای این پژوهش از طریق مشاهده و ثبت سریع دادهها در دفترچه یادداشت ، ضبط صدا و تصویر با استفاده از دوربین فیلمبرداری و دستگاه ضبط صدا، و همچنین دفتر یادداشتهای روزانه مادر دوقلوها که تولیدات زبانی کودکان در آن ثبت میشد گردآوری شدهاند.. بررسی دادههای گردآوری شده و تحلیل مقایسهای آنها در هر ماه، تفاوت چشمگیری را میان رشد واژگانی و نحوی دوقلوها نشان میدهد. اگرچه در ماههای اول پژوهش، بهزاد در مقایسه با برادر دوقلویش، بهنام، از توانایی زبانی بسیار بالاتری برخودار بود، از ماه چهارم پژوهش افزایش قابل ملاحظهای در سرعت رشد واژگانی و نحوی بهنام مشاهده گردید. با توجه به این که محیط رشد زبانی این دوکودک، چه در خانواده و چه فضای مهد کودک، غالبا یکسان بوده است، وجود تفاوت در مراحل رشد واژگانی و نحوی این دو کودک را می توان به تفاوت در استعداد زبانی ذاتی و وراثتی این دو نسبت داد زیرا دوقلوهای ناهمسان از ساختار کروموزومی کاملا یکسان برخوردار نیستند. نتایج این پژوهش نشاندهندهی فعالیتهای ذهنی خلاقانه در دو کودک است که وجود موارد متعددی از بسط و تعممیم افراطی گواهی بر این ادعاست.
محمود جعفری دهقی؛ مجتبی منشی زاده؛ فهیمه تسلی بخش
چکیده
در این پژوهش، کارکردهای وجهی فعل «رسیدن» در فارسی و روند دستوریشدگی آن بررسی شده است. به این منظور، نویسندگان پس از مروری بر پیشینۀ تحقیقات انجامشده در حوزۀ وجهیت، بهویژه دستوریشدگیِ وجهیت در زبان فارسی، به رویکردهای نظری موجود در دو حوزۀ وجهیت و دستوریشدگی پرداختهاند و سپس، با ارائۀ شواهد متعدد از دورههای مختلف ...
بیشتر
در این پژوهش، کارکردهای وجهی فعل «رسیدن» در فارسی و روند دستوریشدگی آن بررسی شده است. به این منظور، نویسندگان پس از مروری بر پیشینۀ تحقیقات انجامشده در حوزۀ وجهیت، بهویژه دستوریشدگیِ وجهیت در زبان فارسی، به رویکردهای نظری موجود در دو حوزۀ وجهیت و دستوریشدگی پرداختهاند و سپس، با ارائۀ شواهد متعدد از دورههای مختلف زبان فارسی، تحولات درزمانی رخداده را در گذر از فارسی باستان به فارسی میانه، فارسی دری و فارسی امروز تحلیل کردهاند. مطالعة شواهد نشان میدهد که در فارسی دری، «رسیدن» در بافتهایی خاص، پس از بسط استعاری و با پیشرفت در مسیر دستوریشدگی، در صیغۀ سوم شخص مفرد مضارع، بهعنوان ابزاری برای بازنمایی وجهیتهای پویا، سزاواری یا اجازهای مورد استفاده قرار میگیرد. از طرف دیگر، اگرچه در فارسیِ امروز این کاربرد بهتدریج از میان رفته است، اما فعل «رسیدن»، از طریق دیگری، برای بازنمایی وجهیت پویا به کار میرود.
آزاده میرزائی
چکیده
ساخت شرطی از دو بند تشکیل شده است. وجود یا عدم وجود رابطۀ علی/ نتیجهای میان بندها، سبب میشود تا ساخت شرطی در دو گروه کلیِ شرطی نتیجهای و غیرنتیجهای تقسیمبندی شود. در پیشینۀ مطالعات مفهوم شرط، با توجه به معیارهای گوناگون میتوان به لحاظ معنایی، انواعی از ساختهای شرطی را معرفی کرد که بعضاً به جهت نامگذاریهای مختلف برروی ...
بیشتر
ساخت شرطی از دو بند تشکیل شده است. وجود یا عدم وجود رابطۀ علی/ نتیجهای میان بندها، سبب میشود تا ساخت شرطی در دو گروه کلیِ شرطی نتیجهای و غیرنتیجهای تقسیمبندی شود. در پیشینۀ مطالعات مفهوم شرط، با توجه به معیارهای گوناگون میتوان به لحاظ معنایی، انواعی از ساختهای شرطی را معرفی کرد که بعضاً به جهت نامگذاریهای مختلف برروی مفاهیم یکسان، از هم متفاوت شدهاندا. در این پژوهش، پس از مروری بر مطالعات نظری پیشین، تلاش میشود تا با توجه به نقاط اشتراک و اختلاف دستهبندیهای ذکرشده و بر اساس پژوهشی پیکرهبنیاد در زبان فارسی، دستهبندی جامعی ارائه شود که انواع مختلف ساختهای شرطی را بهلحاظ معنایی پوشش دهد. در این راستا علاوه بر جملات شرطی باز، فرضی، مفروض، لفظی، کارگفتی و تضمنی، که در سابقۀ پژوهش مفهوم شرط موجود است، ساختهای شرطی تقابلی، شرطی تقابلی ضمنی، شرطی معکوس و شرطی دوسویه نیز با توجه به پژوهش دادهبنیاد، معرفی میشوند. در شرطیهای تقابلی، روابط میان بندها از نوع تضاد است. در شرطی تقابلی ضمنی رابطۀ تضاد میان یکی از بندها با معنای ضمنی بند دیگر است. در شرطی معکوس، برخلافِ شرطی بنیادی، بند «اگر» نتیجۀ بند دوم است و در شرطی دوسویه هریک از بندهای حاضر در ساخت شرطی میتوانند نتیجۀ آن دیگری باشد.
کیومرث خانبابازاده؛ محرم رضایتی کیشه خاله؛ علی تسلیمی
چکیده
افراد دوزبانه بهدلیل ضعف در برقراری ارتباط به زبان دوم، ناخواسته عناصری را از زبان نخست به زبان دوم انتقال میدهند تا ارتباط برقرار شود. این مسأله در زبانشناسی اجتماعی و علم آموزش زبان تداخل زبانی نامیده میشود. برای رسیدن به نتیجۀ مطلوب آموزشی در جامعۀ چندزبانهای مانند ایران که از زبان فارسی برای اهداف آموزشی استفاده ...
بیشتر
افراد دوزبانه بهدلیل ضعف در برقراری ارتباط به زبان دوم، ناخواسته عناصری را از زبان نخست به زبان دوم انتقال میدهند تا ارتباط برقرار شود. این مسأله در زبانشناسی اجتماعی و علم آموزش زبان تداخل زبانی نامیده میشود. برای رسیدن به نتیجۀ مطلوب آموزشی در جامعۀ چندزبانهای مانند ایران که از زبان فارسی برای اهداف آموزشی استفاده میکند، بررسی نتیجۀ برخورد زبانها، تداخل زبانی و دوزبانگی بسیاری از مسائل و موضوعات و تدوین منابع آموزشی را برای متصدیان آموزش کشور روشن و آنها را در برآوردن نیازهای آموزشی کشور هدایت میکند. در این پژوهش تداخل واژگانی دوزبانههای تالشی ـ فارسی و فارسی ـ تالشی در میان جامعۀ تالشیزبانهای روستای عنبران و مهاجران این روستا به غرب تهران، به صورت مقایسهای بین دوگروه دوزبانه بررسی میشود. دادههای پژوهش با پرسشنامه و ترجمۀ تعدادی جمله بهوسیلۀ افراد دوزبانه به هر یک از زبانها به دست آمده است. افراد آزمونشونده به شکلی تصادفی از میان ساکنین عنبران و مهاجران دوزبانۀ غرب تهران انتخاب شدهاند. بهنظر میرسد تداخل بیشتر از زبان اول به زبان دوم صورت گرفته باشد و جنسیت گویشوران هم تأثیر کمی در تداخل زبانی داشته باشد.
سپیده نوابزاده شفیعی
چکیده
در زبان فارسی، مانند هر زبان دیگر، واژههایی یافت میشوند که از زبانهای مختلف به امانت گرفته شدهاند. به این کلمات اصطلاحاً واژههای «قرضی»، «دخیل» یا «وامواژه» میگویند. در طول زمان و در پی رویدادهایی تاریخی، واژههایی از زبانهای یونانی، عربی، ترکی، فرانسه، انگلیسی، روسی و زبانهای دیگر به فارسی راه یافتهاند. ...
بیشتر
در زبان فارسی، مانند هر زبان دیگر، واژههایی یافت میشوند که از زبانهای مختلف به امانت گرفته شدهاند. به این کلمات اصطلاحاً واژههای «قرضی»، «دخیل» یا «وامواژه» میگویند. در طول زمان و در پی رویدادهایی تاریخی، واژههایی از زبانهای یونانی، عربی، ترکی، فرانسه، انگلیسی، روسی و زبانهای دیگر به فارسی راه یافتهاند. زبان فرانسه اولین زبان اروپایی علمی و آموزشی در ایران بوده است، بههمیندلیل، واژههای این زبان از لحاظ تعداد و کاربرد در فارسی جایگاه ویژهای دارند. برخی از واژههای بسیار متداول در فارسی، از زبان فرانسه وام گرفته شدهاند. گستردگی این واژهها به گونهای است که همۀ فارسیزبانان، از اقشار مختلف، بهطور روزمره و مداوم از واژههای فرانسه استفاده میکنند بیآنکه اطلاعی از ریشۀ آنها داشته باشند. دانشجویان و زبانآموزان زبان فرانسه، هنگام فراگیری این زبان بهمرور درمییابند که برخی از واژههای موجود در فارسی، در اصل از زبان فرانسه وام گرفته شدهاند. بدیهی است که وامواژهها از لحاظ آوایی دستخوش تغییر گشته و با سیستم آوایی فارسی هماهنگ شدهاند، اما در حوزۀ معنایی نیز تغییراتی صورت گرفته است: مثلاً، از چند معنی موجود در زبان مبدأ، تنها یک مورد وارد فارسی شده یا اینکه تغییراتی در معنی و کاربرد واژهها رخ داده است. در این پژوهش در نظر داریم تغییرات معنایی و کاربردی تعدادی از وامواژههای فرانسه را در زبان فارسی بررسی کنیم.
امیر قربانپور
چکیده
هدف از مقالۀ حاضر بررسی مسئلۀ جایگاه هسته در گروههای نحوی زبان فارسی در چارچوب نظریۀ بهینگی است. با استفاده از محدودیتهای همترازی نحوی پیشنهادی گریمشاو (2002)، که در این مقاله به صورت Align-Left/Right(X, XP) بازنویسی میشود (مککارتی، 2008)، سعی بر این است که مرتبهبندی منسجمی از محدودیتهای مرتبطی ارائه شود که در ارتباط با جایگاه هسته ...
بیشتر
هدف از مقالۀ حاضر بررسی مسئلۀ جایگاه هسته در گروههای نحوی زبان فارسی در چارچوب نظریۀ بهینگی است. با استفاده از محدودیتهای همترازی نحوی پیشنهادی گریمشاو (2002)، که در این مقاله به صورت Align-Left/Right(X, XP) بازنویسی میشود (مککارتی، 2008)، سعی بر این است که مرتبهبندی منسجمی از محدودیتهای مرتبطی ارائه شود که در ارتباط با جایگاه هسته نسبت به متمم آن در درون گروههای نحوی زبان فارسی، فعال و تعیینکننده هستند. با توجه به غیریکنواخت بودن جایگاه هسته در گروههای مختلف در زبان فارسی، چنین نتیجه گرفته میشود که محدودیت کلی Align-Left(X, XP) که بر هستهآغازین بودن گروههای نحوی دلالت دارد، در بیشتر ساختهای نحوی این زبان، بسیار تعیینکننده است. همچنین، موارد استثنای هستهپایانی، یعنی گروه فعلی و گروه حالتنمای «را»، توسط محدودیتهای خاصتری با ارزش مخالف که در مرتبۀ بالاتر قرار میگیرند، پوشش دادهمیشوند که بهترتیب، عبارتاند از: Align-Right(V, VP)و Align-Right(K, KP).
گلناز مدرسی قوامی
چکیده
در برخی زبانها کیفیت واکه در هجای بیتکیه تغییر میکند. در آواشناسی فیزیکی، این ویژگی یعنی عدم حصول ویژگیهای کیفی ایدهآل واکه در شرایطی خاص و گرایش واکهها به سمت مرکز فضای واکهای را، کاهش واکهای مینامند. تحقیقات پیشین نشان دادهاند که فضای واکهای فارسی در هجای بیتکیه کوچکتر و مرکزیتر از هجای تکیهبر است و بر این ...
بیشتر
در برخی زبانها کیفیت واکه در هجای بیتکیه تغییر میکند. در آواشناسی فیزیکی، این ویژگی یعنی عدم حصول ویژگیهای کیفی ایدهآل واکه در شرایطی خاص و گرایش واکهها به سمت مرکز فضای واکهای را، کاهش واکهای مینامند. تحقیقات پیشین نشان دادهاند که فضای واکهای فارسی در هجای بیتکیه کوچکتر و مرکزیتر از هجای تکیهبر است و بر این اساس تغییر کیفیت واکه را یکی از همبستههای صوتشناختی تکیة واژگانی در زبان فارسی دانستهاند. در پژوهش حاضر، تأثیر تکیه بر دیرش و ویژگیهای کیفی واکههای سادة فارسی در هجای باز تکیهبر و بیتکیة واژههای دوهجایی در گفتار 14 زن و مرد فارسیزبان به لحاظ صوتشناختی بررسی شد. نتایج نشان داد که دیرش واکه در هجای باز بیتکیه کاهش مییابد، اما فضای واکهای نه تنها کوچکتر و مرکزیتر نمیشود، بلکه نسبت به حالت تکیهبر گستردهتر نیز هست.کیفیت واکهها در هجای باز بیتکیه تغییر میکند، اما این تغییر به لحاظ آماری برای همۀ واکهها معنیدار نیست. پژوهشهای پیشین نشان دادهاند که در شرایطی که دیرش کاهش مییابد، اندامهای گفتاری میتوانند سریعتر حرکت کنند تا ویژگیهای ایدهآل واکه حاصل شود و کاهش دیرش لزوماً با کاهش فضای واکهای همراه نیست. بر این اساس، نمیتوان در مورد تغییر کیفی واکهها و کاهش واکهای در هجای بیتکیه در زبان فارسی حکم کلی داد، چرا که عواملی چند از جمله میزان شمردگی گفتار، نوع هجا، طول و نوع واژه در کنار تکیه بر ویژگیهای کیفی واکه تأثیر میگذراند.
ضیاءالدین تاج الدین؛ ملیحه عشقوی
چکیده
یادگیری زمان یکی از مشکلات فارسیآموزان خارجی است. برای پرداختن به این مشکل، پیشرفت در یادگیری زمانهای فارسی براساس روشهای متفاوت در آموزش آنها در کانون این پژوهش قرار گرفت. بدینمنظور، تأثیر دو روش ساختاری و ارتباطی برای آموزش زمان بررسی شد. آزمودنیها از بین فارسیآموزان سطح دوم میانی در مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی ...
بیشتر
یادگیری زمان یکی از مشکلات فارسیآموزان خارجی است. برای پرداختن به این مشکل، پیشرفت در یادگیری زمانهای فارسی براساس روشهای متفاوت در آموزش آنها در کانون این پژوهش قرار گرفت. بدینمنظور، تأثیر دو روش ساختاری و ارتباطی برای آموزش زمان بررسی شد. آزمودنیها از بین فارسیآموزان سطح دوم میانی در مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی دانشگاه تهران (مؤسسه دهخدا) انتخاب شدند. تعداد هر گروه شامل 40 فارسیآموز غیرایرانی بود. هر دو گروه در دو پیشآزمون زمان شرکت کردند تا از منظر توانایی استفاده از زمان در زبان فارسی همگن شوند. سپس زمانها به آزمودنیها در گروه ساختاری براساس روش ساختاری آموزش زبان آموزش داده شد. گروه ارتباطی نیز با توجه به طرح درسهای ارتباطی که تهیه و تدوین شد، زمانهای فارسی را فراگرفتند. براساس عملکرد دو گروه در پسآزمون، پیشرفت هر گروه در مقایسه با پیشآزمون و نیز در مقایسه با یکدیگر با استفاده از آزمون تی مستقل مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج تحلیلها نشان میدهد که گروه ارتباطی پیشرفت معنیداری در درک و کاربرد درست زمان نسبت به گروه ساختاری بهدست آورد. در مقابل، تفاوت آماری معنیداری در پیشآزمون و پسآزمون گروه ساختاری ملاحظه نشد. افزون بر این، نتایج آزمون تی نشان میدهد عملکرد گروه ارتباطی در پسآزمون از نظر آماری بهطرز معنیداری بهتر از عملکرد گروه ساختاری بود. نتایج این تحقیق تجربی دال بر آن است که با توجه به تاثیرگذاری روش تدریس ارتباطی در آموزش زمان، در تهیه و تدوین مطالب درسی برای فارسیآموزان و در روش آموزش مفهوم دستوری زمان، روش تدریس ارتباطی روشی کارآمد است که توجه و بهکارگیری آن در مراکز آموزش زبان فارسی به ارتقای آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان یاری میرساند.