بابک شریف
چکیده
مبانی ردهشناسی زبان عنوان کتابی است به قلم والی رضایی و فاطمه بهرامی که بر اساس سرفصل درس ردهشناسی زبان در دورة کارشناسی ارشد زبانشناسی و با هدف ارائة مفاهیم اساسی این حوزه به دانشجویان و علاقهمندان تألیف گردیده است. کتاب در ده فصل سامان یافته است که با صرف نظر از فصولی که به پیشینه، روششناسی و کاربردهای ردهشناسی اختصاص دارد، ...
بیشتر
مبانی ردهشناسی زبان عنوان کتابی است به قلم والی رضایی و فاطمه بهرامی که بر اساس سرفصل درس ردهشناسی زبان در دورة کارشناسی ارشد زبانشناسی و با هدف ارائة مفاهیم اساسی این حوزه به دانشجویان و علاقهمندان تألیف گردیده است. کتاب در ده فصل سامان یافته است که با صرف نظر از فصولی که به پیشینه، روششناسی و کاربردهای ردهشناسی اختصاص دارد، سایر فصول آن دارای استقلال موضوعی بوده و تقریباً با هر ترتیبی قابل مطالعه است. نوشتار حاضر پس از معرفی مباحث مطرح شده در هر یک از فصول کتاب و ذکر محسنات آن، به بررسی برخی نکات و کاستیهای آن پرداخته است. این نکات در چند سرفصل مورد بحث قرار گرفتهاند که به ترتیب عبارتاند از نظم و ترتیب مطالب، سهو یا کمدقتی در بیان مفاهیم، کمدقتی در نقل قول یا ذکر منابع، بررسی مثالها، معادلگزینی، و عبارات و جملات نارسا یا نامأنوس. با وجود نکات یاد شده، کتاب مبانی ردهشناسی زبان برای ورود به این حوزه در مجموع اثری بسیار سودمند، پرمطلب و آموزنده است.
سولماز محمودی
چکیده
ساخت موصولی یک گروه حرف تعریف مرکب است که شامل هستة موصولی و بند موصولی است و آن دو با هم یک سازه نحوی تشکیل میدهند. این ساخت توزیع گروه حرف تعریف را دارد. بند موصولی فارسی بند پیرو پسااسمی است که دارای ترتیب خطی حرف تعریف اسم بند است. این مقاله با تحلیل ۱۲۰۰ جملة حاوی بند موصولی که برگرفته از آثار زبانشناسان و دستورنویسانی همچون ...
بیشتر
ساخت موصولی یک گروه حرف تعریف مرکب است که شامل هستة موصولی و بند موصولی است و آن دو با هم یک سازه نحوی تشکیل میدهند. این ساخت توزیع گروه حرف تعریف را دارد. بند موصولی فارسی بند پیرو پسااسمی است که دارای ترتیب خطی حرف تعریف اسم بند است. این مقاله با تحلیل ۱۲۰۰ جملة حاوی بند موصولی که برگرفته از آثار زبانشناسان و دستورنویسانی همچون انوری، شفائی، غلامعلیزاده، لازار، باطنی، نجفی، مشکوةالدینی... است، به بررسی بندهای موصولی فارسی براساس مطالعات بینازبانی و البته درونزبانی میپردازد که شامل راهبردهای مختلفی است برای صورتبندی ساخت موصولی (ارتقاء ضمیر موصولی و بهجاماندن ردّ و یا اشتقاق در پایهبودن متممنما و حضور ضمیر ابقایی/خلاء در جایگاه موصولی)، شقوق بند موصولی بهلحاظ حضور هسته، سلسلهمراتب جایگاه هسته (برونی، درونی)، و ترتیب خطی هسته (آغازی، پایانی) و بند، انواع هسته در بند موصولی توصیفی و توضیحی، ترتیب جایگاه حرف تعریف، هستة اسمی و بند موصولی در زبان فارسی، جایگاه وقوع موصولیسازی، ضمیر ابقائی، امکان و عدم امکان لانهگیری بندهای موصولی و امکان و عدم امکان حرکت بند موصولی. بنابراین، ابتدا براساس مشاهدات به تعمیم و توصیف همگانی میرسیم و سپس، از تشابهات بین زبانها که از طریق مقایسة بینازبانی به دست میآید، تبیین میدهیم که علت شباهت و تمایل زبانها میتواند اشتراک تاریخی، شناختی، پردازشی، معنایی و کاربردشناختی باشد، زیرا ملاحظات نقش مؤلفههای برونزبانی در توصیف ردهشناختی اجتنابناپذیر است..
روح الله مفیدی
چکیده
بحث «اِعراب اسم» در نظریههای زبانشناسی تحت عنوان «حالت اسم» مطرح شده و انواع الگوهای حالتنمایی و نشانههای آن در زبانهای مختلف جهان معرفی شدهاست. مقالۀ حاضر با هدف بررسی این الگوهای منظم (و نظام دستوریِ حاکم بر آنها) در عربی قدیم و فصیح از منظر دستهبندیها و اصطلاحات زبانشناسی با تکیه بر رویکرد ردهشناسی ...
بیشتر
بحث «اِعراب اسم» در نظریههای زبانشناسی تحت عنوان «حالت اسم» مطرح شده و انواع الگوهای حالتنمایی و نشانههای آن در زبانهای مختلف جهان معرفی شدهاست. مقالۀ حاضر با هدف بررسی این الگوهای منظم (و نظام دستوریِ حاکم بر آنها) در عربی قدیم و فصیح از منظر دستهبندیها و اصطلاحات زبانشناسی با تکیه بر رویکرد ردهشناسی زبان تدوین گردیدهاست. با تکیه بر ملاکهای ساختاری و صوری (مبتنی بر صورت نهایی کلمه) دو الگوی کلی را میتوان در حالتنمایی اسم در عربی تشخیص داد: 1) اسمهای فاقد پسوندِ شمار (اسمهای مفرد و جمع مکسر) که یک نظام سهعضوی حالت را تشکیل میدهند (حالت فاعلی، مفعولی و مضافالیهی)؛ و 2) اسمهای دارای پسوندِ شمار (اسمهای مثنی، جمع مذکر سالم و جمع مؤنث) که از یک نظام دوعضوی تبعیت میکنند (حالت فاعلی و غیرفاعلی). پژوهش حاضر کوشیدهاست در هر بخش، رفتارهای غالب و نیز استثنائات را با نگاهی نظریهبنیاد توضیح دهد و در مواردی ضمن طرح انتقاداتی از صرفونحو عربی، سؤالاتی را برای پژوهشهای آتی مطرح کند.
آزاده میرزائی
چکیده
در ردهشناسی ساختواژی، زبانها بر اساس نحوۀ انتقال رابطههای دستوری چون زمان، نمود، جنس و مانند آن به سه گروه زبانهای تصریفی، پیوندی و تحلیلی تقسیم شدهاند. بر این اساس در بحث فعل، ویژگیهای دستوری شخص و شمار، زمان، وجه، نمود، مفهوم سبب، گذرایی و مانند آن در زبانها یا بهوسیلۀ وندافزایی یا با تغییر در ریشه و یا با استفاده ...
بیشتر
در ردهشناسی ساختواژی، زبانها بر اساس نحوۀ انتقال رابطههای دستوری چون زمان، نمود، جنس و مانند آن به سه گروه زبانهای تصریفی، پیوندی و تحلیلی تقسیم شدهاند. بر این اساس در بحث فعل، ویژگیهای دستوری شخص و شمار، زمان، وجه، نمود، مفهوم سبب، گذرایی و مانند آن در زبانها یا بهوسیلۀ وندافزایی یا با تغییر در ریشه و یا با استفاده از واژهای مجزا بیان میشود. در زبان فارسی این مفاهیم عمدتاً با استفاده از واژهای مستقل و جدا از بخش گزارهای فعل بیان میشود و در بحث تصریف فعل، زبان فارسی را میتوان تحلیلی دانست. در این پژوهش، نحوۀ انتقال مفاهیم دستوری مرتبط با تصریف فعل در زبان فارسی در چارچوب نقش و ارجاع ونولین (2005) مورد بررسی قرار گرفته است. در رویکرد نقش و ارجاع، محمول بند در سطح هستۀ جمله، بهوسیلۀ یکی از روابط پیوند شامل همپایهسازی، ناهمپایهسازی و یا شبهناهمپایهسازی ساختاربندی میشود. بر همین اساس، در این پژوهش با فرض تحلیلی بودن زبان فارسی از جهت انتقالِ معناهای دستوریِ مرتبط با تصریفِ فعل، نحوۀ تشکیل فعل در سطح اتصالهای هستهای در دستور نقش و ارجاع مورد بررسی قرار میگیرد.