رضا قنبری عبدالملکی؛ آیلین فیروزیان پور اصفهانی
چکیده
این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر نگرش ساختارگرایانه، مفصلبندی دالهای شناور، حولِ دال مرکزیِ گفتمان رمان «سالهای ابری» را با استفاده از نظریههای ارنستو لاکلائو و تئون وندایک مورد سنجش قرار دهد. در این راستا، هدف اصلی مقاله آن است تا نشان دهد که چگونه نویسنده با جهتدهی به دالهای گفتمان و استفاده از راهبردهای ...
بیشتر
این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر نگرش ساختارگرایانه، مفصلبندی دالهای شناور، حولِ دال مرکزیِ گفتمان رمان «سالهای ابری» را با استفاده از نظریههای ارنستو لاکلائو و تئون وندایک مورد سنجش قرار دهد. در این راستا، هدف اصلی مقاله آن است تا نشان دهد که چگونه نویسنده با جهتدهی به دالهای گفتمان و استفاده از راهبردهای زبانی، تصویری گزینشی و انتخابشده از جامعۀ عصر پهلوی، بازنمایی کرده است. این رمان از علیاشرف درویشیان، مجموعهای معنادار از علائم و نشانههای زبانی و فرا زبانی است. با توجه به این موضوع، نگارندگان به منظور تبیین گفتمان اثر، به تشریح اجزای متشکلۀ آن و توضیح رابطۀ دالهای شناور با دال مرکزی پرداخته؛ سپس زمینههای تبدیل «نابرابری اجتماعی» به دال مرکزی و به تبع آن رشدِ گفتمان سوسیالیسم را مورد بررسی قرار دادهاند. پرسش اصلیِ پژوهش حاضر آن است که دالهای شناور گفتمان با هدف تثبیت و معنابخشی به دال مرکزی، به چه نحو پیرامون آن شکل گرفتهاند؟ نگارندگان با تکیه بر روش توصیفی ـ تحلیلی، رمان مورد بحث را در سه سطح مورد بررسی قرار دادهاند. در ابتدا مؤلفههای گفتمانمحور متن شناسایی شد. سپس با توجه به مؤلفههای یافتهشده، ارتباط دالهایِ شناور با دال مرکزی گفتمان مورد بررسی قرار گرفت. در مرحلۀ آخر، پس از انجام تحلیلهای کیفی، با استفاده از تحلیلِ کمّی، درصد فراوانی دالهای شناور و راهبردهای تحلیل ایدئولوژیکی، بهصورت جدول و نمودار ارائه گردید. یافتههای پژوهش نشان میدهد که در این اثر، نابرابری اجتماعی بهعنوان دال مرکزی در شکلبخشیِ عناصر گفتمانی آن مطرح است. همچنین، دالهای شناور که فضای گفتمان رمان، آکنده از آنهاست، در قالب مفاهیمی چون «مساوات اجتماعی»، «نفی استثمار»، «نفی استبداد»، و «آزادی» طوری مفصلبندی شدهاند که همگی در خدمت دال مرکزی قرار دارند. در پیوند با نظریۀ تئون وندایک، راهبرهای قطببندی، کنایه، دلالت ضمنی، استعاره، وجهیت، مقایسه، توصیف کنشگر، دراماتیزه کردن، توضیح، تکرار، و فاصلهگذاری، مهمترین مقولههای تحلیل ایدئولوژیکی در این گفتمان هستند.
عابده میرزایی
چکیده
با شیوع کرونا در ایران و مطرحشدن لزوم تعطیلی مراکز پرجمعیت، از جمله اماکن مذهبی، برخی با این تصمیم مخالفت کردند و عدهای، در قم و مشهد، با حضور در حرمها تلاش کردند که مانع بستهشدن آنها شوند. این اقدامات بهسرعت در فضای مجازی بازتاب یافت. در شبکۀ اجتماعی توییتر، که امکان بحث و گفتوگو بین کاربران فراهم است، گروهی مخالفت با دستورالعملها ...
بیشتر
با شیوع کرونا در ایران و مطرحشدن لزوم تعطیلی مراکز پرجمعیت، از جمله اماکن مذهبی، برخی با این تصمیم مخالفت کردند و عدهای، در قم و مشهد، با حضور در حرمها تلاش کردند که مانع بستهشدن آنها شوند. این اقدامات بهسرعت در فضای مجازی بازتاب یافت. در شبکۀ اجتماعی توییتر، که امکان بحث و گفتوگو بین کاربران فراهم است، گروهی مخالفت با دستورالعملها بهداشتی را مغایر با احکام دین دانستند و گروهی دیگر مذهب را در تقابل با علم قرار دادند. این پژوهش معطوف به این بحثهاست و مسئلۀ اصلی آن، این است که هر گروه برای بیان باور و دیدگاه خود از چه سازوکارهایی بهره گرفتهاند؟ به این منظور، 170 توییت فارسی، با کلیدواژههای «دین» و «کرونا»، انتخاب و با استفاده از انگارۀ وندایک، بررسی شدند. تحلیل دادهها نشان داد که بیشترین ابزار زبانشناختی بهکارگرفتهشده توسط کاربران، برای بازنمایی باورها و ایدئولوژی خود، دو راهبرد «فاصلهگذاری» و «نفرین و دشواژه» است. ازآنجاکه شبکههای اجتماعی بسیار تأثیرگذارند و توییتها میتوانند کنشهای اجتماعی را شکل دهند، تقابلهای مشاهدهشده در این فضا میتوانند به سطح جامعه هم کشیده شوند و تنشهایی را ایجاد کنند. نتایج این پژوهش و انجام مطالعات مشابه میتواند به شناخت علت این تقابلها کمک کند و زمینه را برای ایجاد همدلی و امکان گفتوگوی ثمربخش میان ایدئولوژیهای متفاوت فراهم و از این طریق، ثبات اجتماعی را تضمین کند.