الهه کمری
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی توانایی کودکان تکزبانۀ فارسیزبان مبتلا به اختلالِ طیفِ اُتیسم در روایت داستان پیوسته است. به این منظور، 18 کودک پسر تکزبانۀ فارسیزبان مبتلا به اختلال طیفِ اُتیسم با عملکرد بالا (با میانگین سنی 8 سال و 2 ماه) و 18 کودک پسر دارای رشد زبانی طبیعی (با میانگین سنی 7 سال و 3 ماه) که برحسب تواناییهای شناختی ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی توانایی کودکان تکزبانۀ فارسیزبان مبتلا به اختلالِ طیفِ اُتیسم در روایت داستان پیوسته است. به این منظور، 18 کودک پسر تکزبانۀ فارسیزبان مبتلا به اختلال طیفِ اُتیسم با عملکرد بالا (با میانگین سنی 8 سال و 2 ماه) و 18 کودک پسر دارای رشد زبانی طبیعی (با میانگین سنی 7 سال و 3 ماه) که برحسب تواناییهای شناختی و زبانی با یکدیگر همتا شده بودند، با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفتند. دو گروه با استفاده از داستان مصور «قورباغه! کجائی؟» ترغیب به روایت داستان شدند. پیوستگی داستان برحسب طول داستان، تنوع واژههای موجود در داستان، جملات علّی و شبکۀ علّی مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که بین دو گروه از نظر طول داستان و تنوع واژههای موجود در داستان و همچنین، ازنظر جملات علّی با نشانگذاری آشکار تفاوت آماری معنیداری وجود ندارد p<0/05)). نتایج پژوهش نشان داد که داستانهای روایتشده توسط کودکان مبتلا به اختلالِ طیفِ اُتیسم ازنظر پیوندهای علّی ضعیفتر و از پیوستگی کمتری برخوردار بودند. باوجود این، این تفاوت ازنظر آماری معنیدار نبود. در نهایت، میتوان نتیجه گرفت که انگارۀ شبکۀ علّی راهی دیگر برای بررسی پیوستگی داستان از طریق بررسی نحوۀ ارتباط اطلاعات در سطحی عمیقتر فراهم میکند.