عباس صفردوست؛ عالیه کردزعفرانلو کامبوزیا
چکیده
بخش نخست این مقاله به بررسی توزیع خیشومیها در خوشههای دوهمخوانی پرداخته است. در این بخش قصد داریم الگوهای توزیعی واجهای خیشومی را در خوشههای همخوانی بشناسیم. فرض ما این است که خیشومیها در واژههایی که بهلحاظ ریشهشناختی فارسی هستند، در دو موضع C1 و C2 گرایشی قوی به توزیع تکمیلی دارند؛ بهاین معنی که حضور واج m و n، بهترتیب، ...
بیشتر
بخش نخست این مقاله به بررسی توزیع خیشومیها در خوشههای دوهمخوانی پرداخته است. در این بخش قصد داریم الگوهای توزیعی واجهای خیشومی را در خوشههای همخوانی بشناسیم. فرض ما این است که خیشومیها در واژههایی که بهلحاظ ریشهشناختی فارسی هستند، در دو موضع C1 و C2 گرایشی قوی به توزیع تکمیلی دارند؛ بهاین معنی که حضور واج m و n، بهترتیب، در دو جایگاه C1 و C2 از خوشة همخوانی با محدودیت همراه است. ازآنجا که چنین هدفی مستلزم تمایز میان واژههای فارسی (بهلحاظ ریشهشناختی) و وامواژههاست، بخش دوم این مقاله به بررسی توزیع مختصههای واجشناختی در واژههای (بهلحاظ ریشهشناختی فارسی) و وامواژهها پرداختهاست. فرض ما در این بخش این بود که توزیع مختصههای واجی در وامواژهها، نسبت به واژههای فارسی، از پراکندگی بیشتر و توزیع متوازنتری برخوردار است. با این حال، اگر وامواژهها به طبقة ساختواژی مشخصی از زبان مبداء تعلق داشته باشند، این موضوع موجب تجمع مختصههای واجی در وامواژهها و درنتیجه، پراکندگی کمتر و عدم توازن در پراکندگیشان خواهد شد. در ادامه مبادی مختلف ورود وامواژهها و تصادفیبودن فرایند وامگیری را دلیل چنین ویژگی توزیعیای عنوان کردیم. در انتها دلایلی را برای پربسامد بودن خوشه nC در زبان فارسی مطرح کردیم که تبیین ارائهشده بر اهمیت مختصه انسدادی در توصیف واجهای خیشومی تأکید دارد. دادههای این پژوهش از فهرست واژههای زایا که حاوی حدود ۵۵۰۰۰ واژه است، بهدستآمده است.