محمد علی آذرشب؛ سعدالله همایونی
چکیده
زبان به عنوان برترین پدیدة فرهنگی و تمدنی، یکی از مهارتهایی است که ما از سنت خارجی و اجتماع گویشوران کسب میکنیم. افزون بر این، زبان به عنوان مهمترین عامل انتقال فرهنگ و میراث گذشته، نقش تعیینکنندهای در تبیین و ساماندهی افکار و اعتقادات افراد جامعه دارد که این عامل یکی از مؤلفههای اصلی تشکیل هویت، شخصیت و فرهنگ جوامع محسوب ...
بیشتر
زبان به عنوان برترین پدیدة فرهنگی و تمدنی، یکی از مهارتهایی است که ما از سنت خارجی و اجتماع گویشوران کسب میکنیم. افزون بر این، زبان به عنوان مهمترین عامل انتقال فرهنگ و میراث گذشته، نقش تعیینکنندهای در تبیین و ساماندهی افکار و اعتقادات افراد جامعه دارد که این عامل یکی از مؤلفههای اصلی تشکیل هویت، شخصیت و فرهنگ جوامع محسوب میشود. با نگاهی به روابط درهم تنیدة ایران و اعراب در ابعاد مختلف فرهنگی، دینی، سیاسی، سوقالجیشی و... میتوان بهراحتی به داد وستد زبانی و از طریق آن تأثیر و تأثر فرهنگی و تمدنی در طول تاریخ پی برد؛ رابطهای که بیش از هر چیز دیگر در دو سطح زبان و فرهنگ نمود مییابد. نکتة حایز اهمیت دربارة فراگیری یک زبان خارجی این است که با نگاهی به رویکرد فرهنگی جوامع به زبانهای بیگانه درمییابیم که این رویکرد متأثر از فرهنگ به معنای عام کلمه است. سیاستگذاریهای کلان آموزش زبان عربی در ایران نیز خواسته و ناخواسته متأثر از همین رویکرد و نگرش فرهنگی میباشد که در بسیاری از مواقع، این نگرش ـ به سبب چالشهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ـ با اهداف و راهبردهای کلان این رشته در تضاد است. در نوشتة حاضر، سعی بر آن است که پس از تحلیل روابط زبانیـ فرهنگی خوب و دوستانة ایران و جهان عرب در گذشتههای تاریخ، علل و اسباب افول فراگیری زبان عربی را از دو منظر فرهنگی و سیاستگذاریها و برنامهریزیهای زبانی بازنگری کنیم و از این رهگذر، برنامهها و راهکاریی بنیادین را برای بسط آموزش زبان عربی به معنای کاربردی آن در دو سطح عمومی و تخصصی ارائه نماییم.