زهرا رجبی فرد؛ بهرام مدرسی؛ فروغ کاظمی
چکیده
پژوهش حاضر در چارچوب نظری ساخت اطلاع لمبرکت به مطالعه موردی مبتدا در تبلیغات بازرگانی پرداخته است. بهاینمنظور، 282 تبلیغ بازرگانی از تلویزیون، اینترنت، رادیو، بیلبورد و پوسترهای تجاری انتخاب شدهاند. پرسش پژوهش حاضر این بود که بر اساس چارچوب ساخت اطلاع لمبرکت، مبتدا در تبلیغات بازرگانی به چه صورت بازنمایی میشود. پژوهش حاضر به ...
بیشتر
پژوهش حاضر در چارچوب نظری ساخت اطلاع لمبرکت به مطالعه موردی مبتدا در تبلیغات بازرگانی پرداخته است. بهاینمنظور، 282 تبلیغ بازرگانی از تلویزیون، اینترنت، رادیو، بیلبورد و پوسترهای تجاری انتخاب شدهاند. پرسش پژوهش حاضر این بود که بر اساس چارچوب ساخت اطلاع لمبرکت، مبتدا در تبلیغات بازرگانی به چه صورت بازنمایی میشود. پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته است. برای پاسخگویی به این پرسش، ابتدا آگهیها از منظر نوع و محتوا مشخص شده و سپس، مبتدا بر اساس چارچوب ساخت اطلاع تحلیل شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که از 282 آگهی تبلیغاتی، مبتدا در 155 نمونه بهصورت اسم یا ضمیر، در 86 نمونه بهصورت صفر و در 41 نمونه بهصورت ضدمبتدا ظاهر شد. نتایج نشان داد که از لحاظ نوع کار و محتوا و همچنین، از نظر آماری بین آگهیهای تلویزیونی و اینترنتی شباهت زیادی وجود دارد. همچنین، بررسیهای آماری تأییدکردند که در آگهی بهصورت پوستر تبلیغاتی و بیلبوردهای شهری مشابهت در نوع و محتوا وجود دارد، چون نه گفتار و نه شنیدار در این نوع آگهی نقشی در اقناع شنونده ندارند و این تنها تصویر است که نظر مصرفکننده را جلب میکند.
رضا مراد صحرایی
چکیده
دربارة ماهیت دستور جهانشمول در بدو تولّد، دو دیدگاه کلی مطرح است که به دیدگاه واژگانگرا و دیدگاه درخت کامل معروفاند. طرفداران دیدگاه واژگانگرا، دستور جهانشمول را ناقص و بلوغ را عامل اصلی تکوین آن میدانند. اما پیروان دیدگاه درخت کامل، بر کامل بودن درخت زبانی کودک از بدو تولّد تأکید نموده و تعامل و درونداد را عامل فعالیت ...
بیشتر
دربارة ماهیت دستور جهانشمول در بدو تولّد، دو دیدگاه کلی مطرح است که به دیدگاه واژگانگرا و دیدگاه درخت کامل معروفاند. طرفداران دیدگاه واژگانگرا، دستور جهانشمول را ناقص و بلوغ را عامل اصلی تکوین آن میدانند. اما پیروان دیدگاه درخت کامل، بر کامل بودن درخت زبانی کودک از بدو تولّد تأکید نموده و تعامل و درونداد را عامل فعالیت و توسعة آن فرض میکنند. فرض قطعی هر دو دیدگاه این است که در فرایند رشد زبان، کودک مقولههای واژگانی را زودتر از مقولههای نقشی فرا میگیرد. پیامد طرح این ایدة مشترک، اعتقاد به عدم بازنماییِ گرههای نقشی مثل زمان/ تصریف، متممنما ، مبتدا و کانون در نحو اولیة کودک است. پژوهش حاضر، با بررسی طولی روند فارسیآموزی یک کودک فارسیزبان، به ارزیابی این ایدة مشترک پرداخته و با ارائة چندین شاهد قابلاعتنا نشان داده است که در فراگیری زبان فارسی، اولاً مقولههای نقشی همزمان با مقولههای واژگانی، و نه پس از آنها، فراگرفته میشوند و ثانیاً گرههای نقشی بهطور کامل در زبان کودک قابل مشاهده هستند و فعالیت مقولههای نقشی به حدی گسترده است که شواهدی از دسترسی کودک به ساخت اطلاع نیز قابل ارائه است.